هدایت شده از یک آیه در روز
@yekaye
📝 تکمله مطلب فوق
در سال 1979 روانشناس اجتماعی فمینیست، رودا انگر اصطلاحی جدید به نام «جنسیت» «gender» وضع کرد در مقابل کلمه «جنس» «sex» بود. ادعای او این بود که اگرچه به لحاظ بیولوژیکی تفاوتهای غیرقابل انکاری بین زن و مرد وجود دارد (که اینها را در مقوله «sex» قرار میداد)، اما تفاوتهایی که به لحاظ اجتماعی بین زن و مرد وجود دارد و مولفههای مردانگی را متفاوت از مولفههای زنانگی میدانند تفاوتهایی غیراصیل است تحت تاثیر برساختهای فرهنگی و اجتماعی؛ و پیشنهاد کرد که تفاوتهای فرهنگی-اجتماعی زن و مرد تحت عنوان «gender» مورد توجه قرار گیرد که تا از واقعیت بیولوژیکی زن و مرد متمایز شود. با شدت گرفتن رويكردهاي فمينيستي در مطالعات روانشناسي، کمکم این دیدگاه گسترش یافت كه تمامی آنچه به اسم تفاوتهاي روحیات زنان و مردان معروف است، صرفا ناشي از تربيتهاي خارجي و القائات محيطي، و لذا اكتسابي است، و با تغيير الگوهاي تربيتي ميتوان بر اين تفاوتها فائق آمد. اما تحقیقاتی که بویژه در علوم شناختی (cognitive knowledges) از اوایل دهه 2010 انجام شد، با نشان دادن ارتباط شدید بین فیزیولوژی و ژنتیک با بسیاری از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی مردان و زنان، بار دیگر بر واقعی بودن بسیاری از این تفاوتها صحه گذاشت. (این بحث را به تفصیل در مقاله «همجنسگرایی: اختلال یا امر طبیعی» که بزودی منتشر خواهد شد توضیح دادهام.)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🔟 «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
حتی اگر از زنان بدتان میآید، باز با آنان بر اساس معروف معاشرت کنید! چرا که خوشایند و بدآیند شما معیار نیست❗️
💠نکته تخصصی #جامعهشناختی
معنایی که در نظر اول از تعبیر «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ» به ذهن میرسد این است که اگر از این زنان که همسرتان هستند خوشتان نمیآمد و تمایلی به ادامه زندگی مشترک با آنان نداشتید ...» که در این حالت کلمهای در تقدیر است؛ یعنی: اگر «باقی ماندن در نکاح با» آنان را خوش ندارید.
🤔اما
برخی از مفسران یک معنای دیگر هم برای این آیه مطرح کردهاند؛ و آن اینکه
هیچ کلمهای در تقدیر نگیریم و بد آمدنِ آنان مستقیما ناظر به خود زنان باشد، نه نکاح با آنان؛
که در این صورت اشاره است به تعصبی که در برخی از مردان در جاهلیت وجود داشت و هنوز در میان برخی از افراد وجود دارد که زنان را موجودی ناقص که هیچگاه به حد انسانیت نمیرسد و صرفا طفیلی وجود مرداناند قلمداد میکنند و به همین جهت هرگونه معاشرت و حضور آنان در جامعه را برنمیتابند و بر این باورند که زنان باید همواره تحت استیلا و اطاعت محض از مردان زندگی کنند.
🤔آنگاه قرآن کریم به تعبیر «عاشروهن بالمعروف» این تعصب را به چالش کشیده و از مردان خواسته که بر اساس معروف، (یعنی آنچه واقعا در عرف زندگی بشری شایسته است) با زنان معاشرت کنند؛ و اگر زنان را ناخوش میدارند، بدانند که معیار صرفا خوشایند و ناخوشایند آنان نیست؛ چهبسا چیزهایی که آنان ناخوشایند میدانند در حالی که خداوند خیر فراوانی در آن قرار داده است.
📚 (الميزان، ج4، ص257 )
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
⏸ ) «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»
ضابطه روابط بین زنان و مردان، باید «عرف جامعه دینی» باشد؛ نه «اختلاط بیضابطه»، و نه «محدودیت از روی تعصب»
💠نکته تخصصی #جامعهشناختی
غلبه فضای مدرنیته در کشور ما وضعیت را به گونهای درآورده که
🔻برای بسیاری از مردان و زنان، حتی مردان و زنان مذهبی، برقراری روابط با افراد نامحرم، حتی در حد اختلاط بسیار صمیمانه و عاطفی و شوخی و ...، به صورت امری کاملا عادی و بیاشکال درآمده است.
🔻در سوی دیگر برخی گمان میکنند که حد مجاز روابط زن و مرد نامحرم در اسلام، بسنده کردن به موارد اضطرار است؛ و هرگونه حتی گفتگو با یک زن نامحرم، در جایی که ضرورت این گفتگو به حد وجوب نرسیده باشد، دور شدن از تعالیم اسلام است.
🤔آن خطایی که در هردوی این نگاهها مشترک است، این است که به تفاوت موقعیت افراد با همدیگر بیتوجهاند و روابط بین افراد نامحرم در همه شرایط را با یک چوب میرانند.
در این آیه، ضابطه روابط و معاشرت بین زن و مرد را #معروف قرار داده است؛
یعنی معیار را در روابط زن و مرد روشی است که جامعه با در نظر گرفتن راهنمایی عقل و شرع و فطرت میپسندد و در #عرف جامعه مومنان قابل قبول است؛
و این عرف، در موقعیتهای مختلف، اقتضائات متعددی دارد:
مثلا بحث پر شور و حرارت یک ساعته یک دانشجوی دختر در راهروی دانشگاه با استاد خود خلاف عرف دینداران نیست
اما همین سبک گفتگوی همین دختر با همان استاد در داخل یک پاساژ میتواند خلاف عرف جامعه متدینان باشد.
🔖(این تحلیل را آقای امیرحسین بانکیپور در مقالات و سخنرانیهای خود به عنوان نظریه رابطه دختر و پسر بر اساس معروف، در مقابل رابطه بر اساس اختلاط ویا اضطرار مطرح کرده است.)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣1️⃣ «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است. (تفسير نور، ج2، ص261)
💠نکته تخصصی #جامعهشناختی
تفاوت #ازدواج_در_اسلام_و_غرب
در مدرنیته تلقی افراط و تفریطیای از مساله ازدواج پدید آمد که در سست شدن بنیاد خانواده بسیار موثر بود:
⭕️از یکسو، عدهای ازدواج را کاملا به عنوان یک نهاد اجتماعیای قلمداد کردند که همچون عموم شرکتها و موسسات اجتماعی، قواعدش فقط به دلخواه و قرارداد موسسان آن وابسته است؛ یعنی صرف یک شراکت برای نفع بیشتر بردن؛ و از این رو، خانواده هیچ تقدسی ندارد، و برهمزدن آن همانند پایان دادن به کار هر موسسه و شرکتی است که صرفا به دلخواه موسسان آن وابسته است.
📛از سوی دیگر، با تاکید افراطی بر مفهوم عشق از سویی، و به خاطر تنگنایی که در حقوق کلیسایی وجود داشت (که اگر کسی ازدواج میکرد حق طلاقی در کار نبود و طرفین تا آخر عمر باید به پای هم میماندند و میسوختند) عدهای ازدواج را متوقف بر پیدایش عشق بین دو نفر قلمداد کردند
و به جای اینکه زن و مرد با تاسیس زندگی مشترک، بتدریج به افق عشق برسند، با برقراری روابطی با عنوان دوستدختر/ دوستپسر از تاسیس رسمی خانواده، تا پیش از اینکه به خیال خود به عشق برسند، خودداری نمودند؛
چنانکه امروزه حتی مردان و زنان فراوانی در جوامع غربی پیدا میشوند که از همدیگر بچهدار هم شدهاند اما هنوز به این نظر نرسیدهاند که برای هم مناسبند و هنوز رسما با هم ازدواج نکردهاند❗️
🕋اما در نگاه اسلامی،
🔺از طرفی پیوند ازدواج یک پیوند مقدس، و به تبع آن، خانواده متمایز از تمامی شرکتهای اجتماعی دلبخواهی است؛ پیوندی است که به همه انسانها توصیه شده که در آن درگیر شوند و خودداری از آن، اگر چه حرام نشده، اما بشدت مذمت شده است؛ چرا که تعالی و رشدی برای انسان دارد که در هیچ جای دیگری این نحوه رشد حاصل نمیشود (تعلیم و تربیت در اسلام، مطهری، ص165-169)
🔺و از سوی دیگر، اگرچه وضع مطلوب روابط خانوادگی را حصول آرامش و تحقق مودت و رحمت معرفی نموده: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» (روم/۲۱) و اگرچه راه طلاق را برای افرادی احساس میکنند نمی توانند به زندگی مشترک ادامه دهند باز گذاشته، اما این گونه نیست که اگر چنین فضایی همان ابتدا در خانواده شکل نگرفت، آن خانواده را نامطلوب قلمداد کند و ادامه آن را بیحاصل بشمارد؛ بلکه از طرفین میخواهد در برابر ناملایمات این مسیر و حتی ناخرسندی زن و شوهر از همدیگر صبر پیشه کنند که خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد.
🤔شاید این خیر فراوان آن باشد که با همین صبر و همراهی در سختیهاست که کمکم روح زن و مرد و افقهای معرفتی و احساسی آنها به هم نزدیک میشود و بتدریج عشق به همدیگر را در خود تجربه خواهند کرد.
در واقع،
💢اگرچه رسیدن به عشق یکی از آرمانهای خانواده مطلوب است، اما بسیار خطاست که شروع تشکیل خانواده را در گروی تحقق این آرمان قلمداد کنیم و نرسیدن به این آرمان در هر مرحلهای از زندگی مشترک را دلیل بر ناموفق بودن خانواده و بهانهای برای برهم زدن این کانون مقدس قرار دهیم.💢
🔖همچنین به تدبر 17 توجه کنید.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
7️⃣1️⃣ «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
در جای دیگر فرمود «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» (بقره/216)
اینجا تعبیر را تغییر داد و حتی نفرمود «وَ هُوَ خَيْرٌ کثیرٌ لَكُمْ» یا اینکه «وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً»؛ بلکه هم بر این تاکید کرد که خداوند این خیر را در آن قرار می دهد ❗️
و هم بر کثیر بودنش اصرار ورزید‼️
🤔مسائل زندگی انسان پیچیدگیهایی دارد که بسیاری از اوقات در حسابهای ما و در حد فهم و تحلیل ما قابل محاسبه نیست؛
از این روست که خداوند فرمود «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» (بقره/216).
اما
ظاهرا این آیه به امری فراتر از این اشاره میکند🤔
ا🤔
ا🤔
ا🤔
ا🤔
💢در عرصه خانواده وضعیت انسان به نحوی است که گاهی حتی اگر پیچیدهترین دستگاه محسباتی را هم داشته باشیم شاید خیری در برقراری این پیوند خانوادگی نیابیم، اما همین که طرفین زندگی مشترک را علیرغم ناخرسندیها ادامه دادند، خداوند در آن زندگی خیر فراوانی قرار میدهد.💢
این تعبیر «خدا در آن قرار میدهد» گویی اشاره است به اینکه این تفضلی اضافی از جانب خداست؛ نه صرفا اینکه در آن رابطه خیری بوده و شما نمیدانستهاید.
💠نکته تخصصی #جامعهشاختی
تقویت تدریجی #بنیان_خانواده
چنانکه در تدبر 14 اشاره شد پیوند ازدواج ماهیتی متفاوت با سایر شراکتهای اجتماعی دارد.
یکی دیگر از تفاوتهای آن این است که چون نیازی فطری و درونی و یک نحوه مکمل بودن زن و مرد را به سوی هم سوق داده است؛ مساله ماهیتی متفاوت پیدا کرده است.
عموم شراکتهای ما برای رفع نیازهای عادی فردیای است که آن نیاز در جمع سادهتر تامین میشود.
اما در پیوند ازدواج این گونه نیست که فقط یک نیاز فردی (حتی نیاز جنسی) عامل این پیوند باشد؛
چون یک نیاز روحی متقابل این پیوند را برقرار کرده، با خود ایجاد این پیوند، ارتقایی در زندگی و معرفت و عواطف طرفین حاصل میشود که وابستگی خاص و جدیدی را بین آنها رقم میزند و آنها را به تجربه عمیقتری از زندگی میرساند. 🤔
از این رو، یک ازدواج موفق، ازدواجی نیست که لزوما با عشق شروع شود❗️ اما ازدواجی است که حتی اگر در مقاطعی اختلاف و درگیریای بین زن و شوهر وجود دارد، بهتدریج به افقی وارد میشوند که روز به روز پیوند آنها عمیقتر میشود.🤔
شاید بدین جهت است که در روایات این اندازه بر صبر کردن و مدارا با همسر تاکید شده است:
🌹 گویی اگر کسی بتواند چند سال اول زندگی را با صبر و تحمل هم که شده سپری سازد، روحهای طرفین چنان سنخیتی مییابند که جدایی آنها دیگر از هم ناممکن میگردد.
🔅یک شاهد آن این است که هرچه سالهای تحقق پیوند بالاتر میرود، آمار طلاق کمتر میشود (آمار زوجینی که بعد از دو سال زندگی مشترک به طلاق رو میآؤرند بسیار بیشتر است از آمار کسانی که 5 سال به زندگی مشترک را ادامه دادهاند)
🔅شاهد دیگر بسیاری از پیرمرد و پیرزنهایی است که دائما از همدیگر ایراد میگیرند اما به محض اینکه به هر دلیلی (مسافرت، مریضی یا ...) برای مدتی بین آنها جدایی میافتد شدت وابستگیِ آنها به هم بر همگان آشکار میگردد.
🔅 و شاهد دیگر ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8️⃣1️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ... فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
ای مومنان! اگر آنان را خوش ندارید، پس چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و خداوند در آن خیر فراوانی قرار میدهد.
🤔گاهی انسان از چیزی خوشش نمی آید و فعلا واقعا هم آن چیز خوشایند نیست؛
اما کسی که مومن است میداند نهتنها هر چیزی در عالم به دست خداست، بلکه اثر گذاشتن امور هم کاملا به دست خداست.
(این آب و غذا نیست که حقیقتا انسان را سیر و سیراب میکند؛ بلکه سیر و سیراب شدن انسان هم به عنایت خداست: «وَ الَّذي هُوَ يُطْعِمُني وَ يَسْقين» (شعراء/79).
پس
مومن به خاطر خدا اقدام می کند؛ و
خدا در همان چیزی که چهبسا واقعیتش ناخوشایندی بود خیر فراوان قرار می دهد‼️
@yekaye
947) 📖 و إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبيناً 📖
💢ترجمه
و اگر خواستید همسری را جایگزین همسری کنید و به یکی از آنها مال فراوانی داده باشید پس چیزی از آن را باز نستانید! آیا [میخواهید] آن را به بهتان و به عنوان گناهی آشکار بگیرید؟!
سوره نساء (4) آیه 20
1398/5/28
17 ذیالحجه 1440
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
💐💐💐عید سعید ولایت مبارک باد 🌹🌹🌹
صاحب اسرار «سُبْحان الَّذی أسری» علی است
مقصد سیر رسول از مسجد الاقصی علی است
طاق جفت ابروانش قاب قوسین رسول
آیت حق در مقام قرب «اَو اَدْنی» علی است
شاهد ما بر علوّش آیه های بَیّنه
بین آیات الهی آیت کبری علی است
«قُلْ هو الله احد» تفسیری از اخلاص اوست
در کمال بندگی یکتای بی همتا علی است
حافظ جان علی «فالله خَیْرٌ حافظا»
حافظ قرآن به «إنّا نحن نَزَّلْنا» علی است
آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است
ای مسلمانان به قرآن «عُروهُ الوُثقی» علی است
شرح آن را از «اَلَمْ نَشْرَح لک صَدْرَک» بپرس
آنکه شرح صدر میافزود بر طاها علی است
سیرْ در «ما فی السَّموات وَ ما فیِ الارض» کُن
چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی است
با حدیث طِیر، تا اوج خدا پرواز کن
آنکه با این بال ما را میبرد بالا علی است
«اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلک یَوْمُ الْخُلود»
در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علی است
از «اَلَمْ اَعْهَد الیکم یا بنی آدم» بپرس
تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علی است
آسمانِ «رَبَّنا اَنْزِل علینا مائده»
سفرهدارِ «اَنْتَ خیرُ الرّازقین» مولا علی است
نور علمش «عَلَّم الانسانَ ما لم یَعلم» است
«عَلّم القرآن» علی و «علّم الاسما» علی است
در طریقت، رایت«إنّا هَدَیْناه السَّبیل»
رهنمای «اَلَّذینَ جاهدوا فینا» علی است
اختر تابندهی «إنَّ علینا للهدی»
ماه ظلمتسوز «واللیل إذا یغشی» علی است
نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او
باء «بسم اللَّهِ مَجْرَیها و مُرْسَیها» علی است
سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد
رازدار «سَبّح اسم ربک الأعلی» علی است
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹در شان نزول این آیه گفتهاند که در جاهلیت چنین روالی بود که گاه مردی که از زنش خوشش نمیآمد و تصمیم میگرفت با زن دیگری ازدواج کند زن خودش را متهم به فحشاء میکرد تا وی را مجبور سازد که آنچه به عنوان مهریه به او داده را به وی بازپس دهد تا آن را به عنوان مهریه به همسر جدیدش بدهد. (مفاتيح الغيب، ج10، ص13)
@yekaye