☀️۱۵) ابن ابی عبّاد میگوید: روزی از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که اشعار زیر را میخواند با اینکه آن جناب کم شعر میخواند:
همه ما آرزو داریم که اجل طولانی شود / که مرگ است که آرزوها را بر باد میدهد
ادعاهای باطل «مُنی» [این کلمه هم به معنای مرگ است و هم به معنای آرزو و در اینجا ایهام دارد] تو را نفریبد / و میانهروی در پیش گیر و بهانهجوییها را کنار بگذار
که همانا دنیا مایه سایهای زودگذر است / که سواری اندکی در آن میآرمد و سپس میرود
عرض کردم: «عزتتان مستدام! این اشعار از کیست»؟
فرمود: «متعلّق به شخصی از عراق شما است».
عرض کردم: «ابوالعتاهیه* این شعر را برای ما خواند و گفت از من است».
فرمود: «اسم او را بگو از ذکر این لقبهای ناپسند پرهیز کن! که خداوند میفرماید: وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ شاید آن مرد از این لقب خوشش نیاید».
✳️پی نوشت:
ابو العتاهیه یعنی پدر حماقت و نادانی
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص177
@yekaye
☀️1۶) ابانبنتغلب گوید: من نزد امام صادق (علیه السلام) بودم که مردی از اهالی یمن بر آن حضرت (علیه السلام) وارد شده و سلام کرد، آن حضرت (علیه السلام) جواب سلام وی را داده و فرمود: «مرحبا ای سعد».
آن مرد گفت: «مادر مرا به این اسم نامیده، و کمتر کسی آن را میداند»!
امام (علیه السلام) فرمود: «راست گفتی ای سعد المولی».
مرد گفت: «قربانت گردم! این لقب من است».
امام (علیه السلام) فرمود: «[نگو لقب زیرا] هیچ خیری در لقب نیست؛ خداوند تبارکوتعالی در قرآن فرموده: وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ. و القاب بر همدیگر نگذارید؛ چه بد نامی است فسوق [= پلیدکاری] بعد از [اتصاف به] ایمان.» (حجرات/۱۱).
📚الخصال، ج2، ص489؛
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص255؛
📚الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج2، ص352؛
📚فرج المهموم في تاريخ علماء النجوم، ص98
@yekAaye
☀️۱۷) معمر بن خثیم میگوید: امام باقر ع به من فرمود: کنیهات چیست؟
گفتم: تاکنون کنیهای برای خود نگذاشتهام وقتی نه فرزندی دارم و نه همسری! [مقصودش این است که فرزندی ندارم که کنیه «ابو...» در موردم صادق باشد]
فرمود: چه چیزی مانع میشود از این امر؟ [ظاهرا مقصود این است که این چه پاسخی است؛زیرا در عرب برای کنیه گذاشتن حتما نیازی نیست که فرزند داشته باشد]
گفتم: به خاطر حدیثی که از حضرت علی ع برای ما گفتهاند.
فرمود: آ» چیست؟
گفتم: به ما گفتهاند که علی ع فرموده کسی که کنیهای بگذارد و واقعا اهلیت آن را نداشته باشد أبو جعر است. [جعر به مدفوع خشکیده حیوانات درنده میگویند]
فرمود: چه زشت و ناروا؛ این چنین سخنی از حضرت علی ع نیست. همانا ما برای فرزندانمان از همان کودکی کنیهای میگذاریم تا مبادا لقبی رویشان گذاشته شود.
📚الكافي، ج6، ص19-۲۰؛
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص438
@yekAaye
☀️۱۸) عمرو بن نعمان جعفی میگوید: امام صادق ع دوستی داشت که هر جا میرفت از او جدا نمیشد. یکبار با ایشان در بازار کفاشان راه میرفتند و غلام سندی (اهل سند در هندوستان) وی دنبالشان میآمد. آن مرد سه بار برگشت و غلامش را ندید. وقتی بار چهارم او را دید گفت: ای مادر به حرام؛ کجا بودی؟
امام صادق ع دستش بلند کرد و به پیشانی خود زد و گفت: سبحان الله! به مادرش نسبت ناسزا میدهی؟ من فکر میکردم که آدم پرهیزگاری هستی در حالی که ورع و پرهیزکاریای در تو نیست!
گفت: فدایت شوم! مادر او زن سندی مشرکی است.
فرمود: آیا نمیدانی که هر امتی ازدواجی دارند؟! از من دور شو.
عمرو بن نعمان میگوید: و دیگر ندیدم که با ایشان همقدم شود تا اینکه مرگ بین آنها جدایی افکند.
و در روایت دیگری فرمایش ایشان چنین آمده: هر امتی ازدواجی دارند که بدان طریق از زناکاری فاصله میگیرند.
📚الكافي، ج2، ص324
@yekAaye
☀️۱۹) از ابوسعید خدری نقل شده است که ما زمان رسول الله یک معیاری برای یک «صاع» [حدود سه کیلوگرم] از خرما یا گندم یا جو یا کشک داشتیم. وقتی معاویه به مکه آمد گفت:به نظر من دو مد از گندم شام معادل یک صاع خرماست؛ و این در زمان عثمان بود.
اما از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مورد [مقدار] زکات فطره سوال شد. حضرت فرمود: «یک صاع (معادل سهکیلوگرم) گندم».
کسی گفت: «نصف صاع هم اشکالی ندارد».
حضرت فرمود: «بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمان: چه بد اسمی است فسق بعد از ایمان»
[ظاهرا مقصود ایشان این است که یکصاع داده شود و همهی مسلمانان به این دستور ایمان آورده و عمل کردهاند دیگر شایسته نیست با عمل به بدعت معاویه که میگفت به نظر من نصفصاع از گندم کفایت میکند عملی بر خلاف دین انجام دهید.]
📚فقه القرآن، ج1، ص261-262
@yekAaye
☀️۲۰) از امام باقر ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
دشنام دادن به مومن، فسوق است؛ و جنگیدن با او، کفر؛ و خوردن گوشتش، معصیت؛ و حرمت مالش، همچون حرمت خون اوست.
📚الكافي، ج2، ص360؛
من لا يحضره الفقيه، ج4، ص377؛
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص240 ؛
الإختصاص، ص343
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَ قِتَالُهُ كُفْرٌ وَ أَكْلُ لَحْمِهِ مَعْصِيَةٌ وَ حُرْمَةُ مَالِهِ كَحُرْمَةِ دَمِه.
@yekAaye
☀️۲۱) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
هیچ ظلمی شدیدتر از ظلمی نیست که مظلوم در آن یاوری جز خداوند عز و جل نداشته باشد.
☀️ب. و از امام باقر ع روایت شده است که وقتی امام سجاد ع در بستر وفات آرمیدند مرا به سینه خود چسباندند و فرمودند:
پسرم! تو را به چیزی توصیه میکنم که پدرم وقتی که زمان وفاتش رسید مرا بدان توصیه کرد و پدرش او را چنین توصیه کرده بود:
فرمود: پسرم برحذر باش از ظلم به کسی که در برابر تو جز خداوند یاوری ندارد.
📚الكافي، ج2، ص331
☀️الف. مَا مِنْ مَظْلِمَةٍ أَشَدَّ مِنْ مَظْلِمَةٍ لَا يَجِدُ صَاحِبُهَا عَلَيْهَا عَوْناً إِلَّا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.
☀️ب. يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ.
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یكُونُوا خَیراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یكُنَّ خَیراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ وَ مَنْ لَمْ یتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
در این سوره بعد از آیات اولیه که به رابطه مومنان با پیامبر ص پرداخت سراغ روابط مختلف بین خود مومنان رفت.
در آیه قبل از اخوت بین مومنان و از ضرورت اصلاح ذات البین در میان برادران ایمانی سخن گفت؛
و در این آیه و آیه بعد سراغ اقداماتی میرود که میتواند روابط مومنان با هم را خدشهدار کند و بین آنان جدایی و نزاع پدید آورد
📚(مجمع البيان، ج9، ص204).
به نظر میرسد محور این آیه، آن دسته از اموری است که در ظاهر در میان مومنان هست و در حضور همدیگر رخ میدهد: «مسخره کردن همدیگر، از همدیگر عیب گرفتن و روی همدیگر لقب گذاشتن» و در آیه بعدی سراغ مواردی میرود که ظاهر و آشکار نیست و در غیاب همدیگر رخ میدهد: «بدگمانی، تجسس کردن و غیبت کردن».
در هر آیه سه مورد را برشمرده و به نظر میرسد دست کم در آیه محل بحث این سه در طول هم باشد:
مسخره کردن در جایی است که مومن برادرش را به چشم کرامت و اجلال نمی نگرد و او را حقیر میشمرد؛
این موجب میشود که براحتی به عیبجویی از او برآید،
و بقدری پیش رود که حتی لقب زشت بر او بگذارد؛ یعنی عیبی که ابتداءا فقط در زمان و مکان خاصی از او میدید با گذاشتن لقب به یک امر تثبیت شده برای او تبدیل کند
📚(برگرفته از مفاتيح الغيب، ج28، ص107-108 ؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص234 )
💢اینجاست که هشدار میدهد این رویه موجب میگردد با اینکه اینان در جامعه دینی بوده و متصف به ایمان بودهاند اکنون متصف به فسق هم بشوند؛ و خیلی زشت است که نام فسق بر کسی مستقر شود که قبلا به شرافت ایمان نائل آمده بود؛ و اگر افرادی که چنین میکنند از رویه خود برنگردند و توبه نکنند حتما در زمره ظالمان خواهند بود.
@yekaye
#حجرات_11
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یكُونُوا خَیراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یكُنَّ خَیراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ وَ مَنْ لَمْ یتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
این آیه به برخی از رذایل اخلاقی در ارتباطات اجتماعی میپردازد که متاسفانه در جامعه مومنان هم رخ میدهد :
مسخره کردن همدیگر، بویژه مسخره کردنهایی که حالت قومیتی پیدا میکنند یا مسخره کردنهایی که در میان زنان رواج دارد، عیبجویی از همدیگر، روی هم لقب گذاشتن و همدیگر را با القاب زشت و ناروا صدا کردن؛ و این گونه کارها را آلوده شدن به فسق و نام فسق را خریدن بعد از ایمان آوردن میداند؛ که اگر کسی که مرتکب این امور شده توبه نکند این فسقش او را در زمره ظالمان قرار میدهد.
جالب اینجاست که این آیه مخاطب خود را «کسانی که ایمان آوردهاند» قرار داده است؛ و در فرازهای پایانی هم این فسقها را فسقی بعد از ایمان معرفی کرده است!
نکته تخصصی #انسانشناسی
#مراتب_داشتن_ایمان و پدیدهای به نام #مومن_فاسق❗️
اینها نشان میدهد که اگرچه اقتضای اولیه ایمان، انجام عمل صالح است؛ و خود این نهی نشان میدهد که «ايمان، با مسخرهكردن بندگان خدا سازگار نيست» (تفسير نور، ج9، ص187)؛
اما در عین حال این گونه نیست که هرکس متصف به نام ایمان شد دیگر آدمی کاملا مبرا از هر گونه فسق و گناهی باشد؛
یعنی کاملا امکان دارد بعد از ایمان آوردن و وارد مرتبه ایمان شدن، انسان متصف به عملی فاسقانه شود که خداوند بناچار بگوید ای کسانی که ایمان آوردید، این فسق را مرتکب نشوید!
💢دقت کنید:
این آیه در همین سورهای آمده است که در آیات بعد، بین «ایمان آوردن» و «اسلام آوردن» فرق گذاشته است؛ و به اعراب بادیهنشین میگوید شما اسلام آوردهاید اما هنوز ایمان در دلتان وارد نشده است (آیه ۱۴). بر اساس ضابطه مربوط به «مفهوم مخالف» با کنار هم قرار دادن این دو آیه میتوان نتیجه گرفت که: ممکن است انسانی از مرتبه اسلام فراتر رفته و ایمان وارد دلش شده باشد اما هنوز مرتکب چنین گناهانی شود.
🤔علت اصلی وقوع این پدیده عجیب (که هم ایمان در دل باشد و هم مرتکب فسق شود)،این است که ایمان یک واقعیت صفر و یکی نیست؛ ایمان امری ذومراتب است و مراتبی از آن با مراتبی از فسق و ظلم قابل جمع شدن است؛
لذا نباید از همه کسانی که مومن نامیده میشوند انتظار عصمت و گناه نکردن داشت؛ و با دیدن یک گناه و فسق از کسی او را از دایره مومنان بیرون قلمداد کرد؛ و یا گمان کرد که هر جا خطاب «یا ایها الذین آمنوا» آمده ویا درباره «مومنین» سخنی گفته شده اینان افراد خاصی از جامعه اسلامیاند، و کسانی را که مرتکب فسق میشوند شامل نمیشود.
@yekaye
#حجرات_11