هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى»
در این آیه خداوند دارد مخاطب خود را مواخذه میکند که خود را متصدی دعوت یک ثروتمندی کرده است که احساس نیازی به دین و تعالیم الهی نمیکرده است.
درباره اینکه مقصود از این کسی که مورد مواخذه واقع شده کیست قبلا اشاره شد که
▪️ در روایت شیعی از این واقعه، آن شخصی که اخم کرد و رویگردان شد شخصی از بنیامیه (عثمان) بود
▪️ولی در روایت سنی از این واقعه، آن شخص خود پیامبر ص بوده است؛
و
هر دو بر این باور بودند که از آیه ۳ به بعد از صنعت التفات استفاده شده است.
در ذیل آیه ۳، (تدبر۱ ) بیان شد که یک احتمال جدی این است که صنعت التفات در آيه ۶ (یعنی آیه حاضر) رخ داده باشد.
یعنی آن تعبیر غایب و مخاطب در آیات قبل در جای خود به کار رفته باشد (در گفتگوی خدا و پیامبرش، آن اموی که اخم کرده، شخص ثالث است و پیامبر ص مخاطب)، اما در این آیه صنعت التفات رخ داده باشد، و مقصود از خطاب از اینجا به بعد، نه پیامبر ص، بلکه آن شخص اموی (عثمان) باشد و در واقع مقصود از آیات این طور میشود: «[عثمان] اخم کرد و چهره درهمکشید؛ [از این] که آن نابینا پیش او آمد؛ و تو ای پیامبر، از کجا میدانی، شاید او پاکی پیشه کند؛ یا متذکر شود، پس این تذکر او را فایدهای دهد. اما کسی که بینیازی ورزید، پس تو ای عثمان به او اهتمام میورزی ... .»
💢چنانکه دیدیم مهمترین دلیل شیعه برای عدم پذیرش اینکه خطابهای مذکور به پیامبر ص باشد این بود که این گونه معرفی شخص پیامبر ص هم با متواترات تاریخی ناسازگار است و هم با آيات دیگری از قرآن که به توضیح شخصیت پیامبر ص پرداخته است.
🤔اما به نظر میرسد که اگر یکی از قراءات این آیه – که اتفاقا به امام باقر ع نیز منسوب است؛ و بسیاری از مفسران شیعی و سنی هم وجود این قرائت به روایت امام باقر ع و دیگران را پذیرفتهاند (مثلا در میان شیعه، در مرحوم طبرسی؛ و در میان اهل سنت، امثال فخر رازی و زمخشری) - را مبنای فهم آيه قرار دهیم شاید بتوان خطابهای مذکور را ناظر به شخص پیامبر دانست بدون اینکه مذمتی خطاب به پیامبر ص باشد.
در این قرائت هم فعل «تصدی» و هم فعل «تلهی» در آیه ۱۰ به صورت فعل مجهول (تُصَدّى؛ تُلَهّى) قرائت شده که در این صورت معنای آيات این است که: «اما کسی که بینیازی ورزید، پس تو خواسته شد که به او نپردازی و کسی که با تلاش به سراغت میآمد و خشیت داشت از تو خواسته شد که به او بیاعتنایی کنی.».
بدین ترتیب، این نکته در حالی که خطاب به شخص پیامبر است، اما اینکه پیامبر متصدی آن ثروتمند شود و به آن فقیر بیاعتنایی کند، فعلی نبوده که فاعلش پیامبر باشد، بلکه از پیامبر درخواست شده که چنین کند؛ و اتفاقا این هم با روایت شیعی از واقعه (که آن کس که اخم کرد و چهره درهم کشید پیامبر نبود) سازگار است و هم با اینکه از این خطابها معنایی برداشت نشود که با سیره متواتر نقل شده از پیامبر ص و سایر آیات قرآن در وصف پیامبر ص ناسازگار باشد.
جالب اینجاست که اگرچه در عموم کتب شیعه و سنی فقط از اصل این قرائت توسط امام باقر ع خبر دادهاند، اما چنانکه در حدیث ۵ گذشت در روایتی که در کتاب القراءات سیاری (از علمای شیعه) درباره این قرائت امام باقر ع ذکر شده، امام باقر ع عدم توجه به این قرائت را مصداق تحریف معرفی کرده است؛ یعنی چهبسا امام ع میخواهد توضیح دهد که چون بر اساس این قرائت آیه را تفسیر نکردند، بر اساس قراءات دیگر عملا تفسیری از این آیه را مبنا قرار دادند که این افعال کاملا خلاف دینداری (توجه به ثروتمندان و بیاعتنایی به فقیران) را صدورش از یک مومن عادی بعید است به پیامبر اکرم ص نسبت دادند.
@yekaye
#عبس_6
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى؛ فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى؛ وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى»
دنیا دار تزاحم است و ما انسانها نمیتوانیم برای تصدی امور و رسیدگی به کار همه انسانها وقت بگذاریم؛
پس برای پرداختن به امور دیگران چارهای نداریم جز یک اولویتبندی؛
و هر اولویتبندی هم خواه ناخواه مبتنی بر یک نظام ارزشگذاری است؛
یعنی علی القاعده ما برای کسی بیشتر وقت میگذاریم که اهمیت بیشتری در دیدگان ما داشته باشد؛
و این اهمیت دادن به نظام ارزشیای برمیگردد که در ذهن ما حاکم باشد.
🤔متاسفانه بسیاری از متدینان هم معیارشان برای اهمیت دادن به انسانها برخورداری آنان از ثروت و قدرت و سایر مولفههای دنیامدارانه است،
تا حدی که از پیامبر ص هم انتظار دارند که به چنین کسانی بیش از فقیران و ضعفاء و ... اهتمام بورزد و تزکیه اینان را بر تزکیه دیگران مقدم دارد.
⛔️این آیه دارد این موضع افرادی که خود را متدین میدانند به چالش میکشد.
آیا معیار ما برای اولویت دادن از حیث وقت گذاشتن برای دیگران، بویژه در جایی که به خیال خود انگیزه الهی و دینی داریم، باید برتری دنیوی افراد باشد؟!
اگر معیار ما این است آیا واقعا انگیزه الهی و دینی داریم یا سر خود کلاه گذاشتهایم؟!
📝#تذکر_اخلاقی
چند سال پیش در میان جمعی از اساتید حوزوی و دانشگاهی میزبان یکی از متفکران مسلمان مقیم آمریکا بودیم که برای یک سفر علمی چند هفتهای در ایران بود. به مناسبت بحثی که پیش آمد وی سوالی پرسید که از جنس هشداری است که این آیه به مسلمانان میدهد.
وی گفت:
«چرا من هرجا میروم همه اساتید و تحصیلکردگان شما به فکر تبلیغ اسلام و تشیع در آمریکا و اروپا هستند؟ با اینکه زمینه تبلیغ اسلام در قاره آفریقا و آمریکای لاتین بسیار آمادهتر است. آیا از نظر شما انسانهای آمریکایی و اروپایی ارزش بیشتری از انسانهای آفریقایی و آمریکای لاتین دارند؟»
🤔آیا واقعا زندگی در کشورهای پیشرفته به لحاظ مادی، معیار مهمتر بودن انسانهاست در مقام دعوت به دین؟
@yekaye
#عبس_6
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى»
با توجه به اینکه جار و مجرور (له) متعلق به «تصدی» است، اقتضای طبیعی کلام این بود که بعد از آن بیاید؛ اما قبل از آن آمد.
این تقدم ما حقّه تاخیر، دلالت بر حصر یا تاکید شدید دارد؛
یعنی میخواهد نشان دهد که گویی از تو میخواهند که تو تمام وقت و اهتمامت را برای این شخص مستغنی بگذاری.
شاید با این نحوه بیان میخواهد بفرماید که اینکه افراد از تو به عنوان پیامبر ص و مبلغ دین انتظار داشته باشند که برای هدایت و تزکیه افراد ثروتمند و دنیامدار وقت بگذاری، اشکالی ندارد؛
اشکال آنجاست که انتظار دارند محور برنامهات را اینان قرار دهی و به دیگران بیاعتنا باشی.
@yekaye
#عبس_6
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣ «فَأَنْتَ لَهُ تُصَدَّى»
در قسمت اختلاف قراءات و نیز در حدیث ۵ اشاره شد یکی از قراءات این آیه، قرائت کلمه «تصدی» به نحو مجهول است؛ که بر این اساس معنایش این میشود که : «تو فقط متصدی او شده باشی»؛ یعنی از تو انتظار دارند که اهتمام اصلیات را این شخص ثروتمند و مستغنی قرار دهی؛ و در آیه بعد خداوند این را به چالش میکشد (توضیح بیشتر در تدبر۱).
اگر توجه شود که پیامبر در این موقعیت، در مقام دعوتکننده و مبلغ دین بوده، این آیه را هشداری میتوان دید به همه کسانی که از مبلغان دین و حوزویان انتظار هدایتگری دارند؛ و از نظر آنان، هدایت افراد دارای ثروت و قدرت و ... اولویت بیشتری دارد.
به بیان دیگر، نهتنها خود مبلغ دین باید مراقب باشد که در ذهن خویش اولویت پرداختن به تبلیغ دین را ناظر به دنیامداران قرار ندهد، بلکه سایر متدینان هم باید سطح انتظار خویش از مبلغان دینی را اصلاح کنند؛ و این گونه نباشد که همواره از آنان انتظار داشته باشند اهتمامشان به افراد برجسته دنیوی بیش از سایرین باشد.
@yekaye
#عبس_6
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) ذیل آیه ۵ (جلسه ۱۰۹۰، حدیث۱ https://yekaye.ir/ababsa-80-05/ ) روایتی از امام باقر ع گذشت که یکی از مصادیق آيه «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى» را کسی معرفی کرده بود که ترککننده حق اهل بیت، و ضایعکننده ولایت ایشان باشد. در ادامه فرمودند:
[و اینکه فرمود] «و بر تو [مسئولیتی] نیست که پاکی پیشه نمیکند» میفرماید: ای محمد! چیزی بر عهده تو نیست که او نماز نخواند و زکات ندهد و روزه نگیرد، زیرا که همانا اگر او همه اعمال خیر را هم انجام دهد و همه واجبات را بتمامه بجا آورد ولی ولایت اوصیاء را قبول نکند آنچه انجام داده نزد خداوند سبحان به اندازه بال مگسی وزن ندارد.
📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج1، ص239
[عن الحسين بن الحكم الحبري، باسناده، عن] عبد اللّه بن محمد بن عقيل، عن أبي جعفر عليه السّلام، إنه قال في قول اللّه تعالى: «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى»، قال: هو التارك لحقنا، المضيع لما افترضه اللّه تعالى عليه من ولايتنا.
«وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى»، قال: يقول ليس عليك يا محمد ألا يصلي و يزكي و يصوم، فانه إن عمل أعمال الخير كلها و أتى بالفرائض بأسرها ثم لم يقبل بولاية الأوصياء لم يزن ما عمل عند اللّه سبحانه جناح بعوضة.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) از امیرالمومنین ع روایت شده است که فرمودند:
آنچه سبب تزکیه اخلاق میشود حسن ادب است.
📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص281
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص247
سَبَبُ تَزْكِيَةِ الْأَخْلَاقِ حُسْنُ الْأَدَبِ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى»
اغلب مفسران معنای این آیه را از جنس توصیه عامی به پیامبر ص (و به عموم مبلغان دینی) دانستهاند همانند آیه: «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلاَّ الْبَلاغ: پس اگر [از دعوتت] روى برتابند [تو را نكوهشى نيست، زيرا ما] تو را بر آنان نگهبان نفرستاده ايم، بر عهده تو جز ابلاغ نيست» (شوری/۴۸) مثلا:
📚مجمع البيان، ج10، ص665
📚الكشاف، ج4، ص702
📚مفاتيح الغيب، ج31، ص54
یعنی همان که: پيامبر مسئول ارشاد مردم است، نه دیندار شدن آنان .
▪️برخی همین را در سه وجه معرفی کردهاند و گفتهاند به ترتیب زیر مناسبترین معنای این آیه آن است که:
الف. اصلا نگران نباش که چنین کسی از پلیدی کفر و فجور پاک نشود؛
ب. اگر او پاک نشود چه چیزی برعهده تو خواهد بود؛ تو فقط پیامبری و جز ابلاغ وظیفهای نداری؛
ج. باکی بر تو نیست که وی به تزکیه اقدام نکند، که تو به خاطر این اقدام نکردن وی و حرص بر اسلام آوردنش به اعراض و بیاعتنایی نسبت به کسی که اسلام آورده و به تو اقبال دارد اقدام کنی
📚الميزان، ج20، ص201
▪️وبعید نیست که با توجه به سیاق آیه، بتوان این آیه را، نه ناظر به قبول کردن یا نکردن مخاطب، بلکه ناظر به نوع اهتمام مبلغ به مخاطبان نیز فهمید؛
یعنی این آیه هشدار میدهد که تو باید در دعوتت توجهات به افراد فقیر و غنی فرقی نکند و اگر چنین آدم مستغنیای رو به سمت تزکیه نیاورد و فقرا و افراد ضعیف رو به سوی تزکیه آورند، هیچ حرجی بر تو نیست.
@yekaye
#عبس_7
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «فَأَنْتَ لَهُ تُصَدَّى؛ وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى»
در قسمت اختلاف قراءات آیه قبل و نیز در حدیث ۵ ذیل همان آیه اشاره شد یکی از قراءات آیه قبل، قرائت کلمه «تصدی» به نحو مجهول است: «فَأَنْتَ لَهُ تُصَدَّى»؛ که بر این اساس معنایش این میشود که : «تو فقط متصدی او شده باشی»؛ یعنی از تو انتظار دارند که اهتمام اصلیات را این شخص ثرومتمند و مستغنی قرار دهی؛ و در آیه حاضر خداوند این را به چالش میکشد (توضیح بیشتر در جلسه ۱۰۹۱، آیه قبل، تدبر۱).
بر اساس آن قرائت،
معنی آیه حاضر هم این است که:
ای پیامبر! نیاز نیست که تو به اهتمام و نظام ارزشگذاری آنان پایبند باشی. اگر از نظر بسیاری از متدینان، هدایت افراد دارای ثروت و قدرت و ... اولویت بیشتری دارد، این هیچ اولویتی برای تو نمیآورد و اگر این صاحبان ثروت و قدرت و ... مسیر تزکیه را نپیمایند حرجی بر تو نیست. تو باید وظیفه خودت را درست انجام دهی.
@yekaye
#عبس_7