eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
299 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3️⃣ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ» 🔷تفضیل و تفاوت بین افراد، و در نقطه مقابل آن همانندی و یکسانی افراد، دست کم سه گونه می‌تواند باشد: 🔹الف. تکوینی: اینکه در مقام آفرینش متفاوت آفریده شده باشند. 🔹ب. ارزشی: اینکه در مقام ارزش‌گذاری متفاوت باشند. 🔹ج. حقوقی: اینکه از حقوق متفاوتی برخوردار باشند. 🔸و منطقا تلازمی بین این سه نیست؛ مثلا ▫️کسی می‌تواند به لحاظ تکوینی از دیگری برتر باشد اما لزوما حقوق بیشتر یا ارزشمندی بیشتری نداشته باشد؛ ▫️و یا به لحاظ ارزشی برتر باشد، اما نه به لحاظ تکوینی و نه به لحاظ حقوقی برتر نباشد؛ ▫️ویا به لحاظ حقوقی برتر باشد، اما نه به لحاظ تکوینی و نه به لحاظ ارزشی لزوما برتر نباشد ▪️(به ترتیب مانند: یک نابغه، یک فرد واقعا تقواپیشه، و یک رئیس جمهور؛ در برابر کسی که این گونه نیست). 💠نکته تخصصی و 📝بحثی درباره و (مغالطه به جای ) 📛بعد از استقرار تفکر اومانیستی (اصالت انسان دنیامدار) در غرب، بتدریج مساله تساوی بشر و همه بشر را یکسان دیدن مطرح شد و فعالیتهایی رخ داد که نهایتا به صدور اعلامیه حقوق بشر انجامید که بارها و بارها در آن از تساوی بشر سخن گفته شده است؛ اما اگر کسی دقت کند بوضوح خلط این سه معنای از تساوی را درمی‌یابد. 🤔حقیقت این است که در غرب ابتدا به خاطر تفکر دنیامدارانه، حقوق دنیوی هرکس علامت ارزشمندی او قلمداد شد؛ و در نتیجه تلازمی برقرار شد بین ارزشمندی انسانها، و حقوقی که بدانها تعلق می گرفت؛ و متاسفانه هنوز این تلازم در ذهن همگان رسوب کرده، لذا از تساوی ارزشی بشر در بدو تولد، تساوی حقوق او را نتیجه می‌گیرند و بالعکس. در هر صورت، در بحث تساوی بشر، امروزه بشدت بین سه عرصه و و خلط می‌شود؛ و همین خلط بحث درباره تساوی بشر، عینا در مورد هم مطرح می‌شود؛ در حالی که اگر معیار تساوی حقوق، تساوی تکوینی باشد، و تکوین هم فقط در افق حیات دنیوی تحلیل شود، بوضوح می‌دانیم که انسانها به لحاظ ژنتیک و ابتدای تکوین متفاوتند، پس جایی برای تساوی حقوق نمی‌ماند❗️ و چون به لحاظ تکوینی، تفاوت زن و مرد هم قابل انکار نیست، بر اساس این خلط، منطقاً باید با تساوی حقوق زن و مرد هم مخالفت کرد‼️ اما اگر بخواهیم از این فضای جوزده خارج شویم و عاقلانه بیندیشیم باید در ابتدا سه گونه تفاوت (یا برتری، یا تساوی) محل بحث (تکوینی و حقوقی و ارزشی) را جدی بگیریم، و بعد بررسی کنیم که تساوی بشر (و به طور خاص تساوی زن و مرد) در کدام عرصه موجه است و این تساوی چه اندازه بار حقوقی دارد؟ @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
قسمت دوم تحلیل مساله تساوی زن و مرد 💢الف. به لحاط : در این عرصه تردیدی نیست که زن و بدن در مقام آفرینش با هم متفاوتند؛ بلکه هر دو فرد انسانی هم در مقام آفرینش تفاوتی با هم دارند. در واقع، اگر صرفاً تکوین بخواهد مبنای تساوی یا عدم تساوی حقوق قرار گیرد، باید گفت کفه عدم تساوی حقوق می‌چربد❗️ راه حلی که فمینیستها به تبع خانم رودا انگر در پیش گرفتند این بود که بین (sex) و (gender) تفکیک کنند و بگویند تفاوتهای جنسی و بیولوژیک است که طبیعی است؛ ولی تفاوتهای جنسیتی و فرهنگی- اجتماعی، برساخته‌ی جوامع است و اصالت ندارد؛ 🤔در حالی که این ترفند هم مشکل را حل نمی‌کند، زیرا بالاخره تفاوت واقعی بیولوژیک زنان و مردان قابل انکار نیست و آنها که واقعیت انسان را فقط در ساحت بیولوژیک می‌بینند و ساحت ماورایی به نام روح را برای بشر منکرند، مجبورند همین ساحت را مبنای تفاوت حقوقی قرار دهند‼️ 💢ب. به لحاظ ارزشی: از آنجا که ارزش انسانیت در همه انسانها بالقوه است، و خود انسانها هستند که این امر بالقوه را به قعلیت می‌رسانند یا هدر می‌دهند، پس تنها معیار ارزش‌گذاری «تقوی» است: «إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ ... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات/13)؛ و از این جهت در مقام ارزش‌گذاری ابتدایی، (یعنی صرف نظر از عمل خود افراد) زن یا مرد آفریده شدن، نمی‌تواند معیار برتر بودن به لحاظ ارزشی قلمداد شود؛ 📖از این رو، قرآن تصریح می‌کند که عمل هیچکس، چه زن باشد چه مرد در پیشگاه خداوند ضایع نخواهد شد (ْ أَنِّي لا أُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏؛ آل عمران/195) و هرکس، مرد باشد یا زن، اگر مومن باشد و عمل صالح انجام دهد، بدون کوچکترین ظلمی پاداش خود را دریافت خواهد کرد: «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقيراً» (نساء/24) «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‏» (نحل/97) «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِساب‏» (غافر/40) 🤔اگر تنها معیار تفاوت یا تساوی حقوق، حیث ارزشی افراد باشد تساوی حقوق زن و مرد خیلی قوت می‌گیرد؛ در حالی که می‌دانیم حیثیت ارزشی انسانها، تنها معیار احکام حقوقی نیست: 📜وقتی امیرمومنان رویه اختلاف طبقاتی‌ای که از زمان خلیفه دوم باب شده بود اصلاح کردند و در اعطای حقوق افراد از بیت‌المال بین افراد فرقی نگذاشتند، با این اعتراض مواجه شدند که خلیفه دوم حقوق افراد از بیت‌المال را بر اساس سابقه آنها در اسلام قرار داده بود؛ و در واقع، با یک معیار ارزشی، تفاوت حقوق را تثبیت کرده بود! صرف نظر از اینکه صرف سابقه دلیل بر ارزشمندی بیشتر نمی‌شود، حضرت امیر در پاسخ آنها فرمود: معیار برتری ارزشی، تقواست، و جزای تقوا در آخرت است[؛ نه در دنیا]. 📚(الكافي، ج‏8، ص361 ) این بخوبی نشان می‌دهد که صرف تساوی یا تفاوت ارزشی، بتنهایی نمی‌تواند معیار تساوی یا تفاوت قوانین حقوقی در دنیا باشد. 💢ج. به لحاظ حقوقی: وقتی سخن از تساوی حقوق بشر (و به تبع آن تساوی حقوق زن ومرد) می‌شود اولین نکته‌ای که باید مورد توجه قرار داد این است که 🔺این تساوی کاملا همه‌جانبه نیست🔺 یعنی فقط مارکسیستهای افراطی بودند که با انکار مطلق مالکیت، مدعی تساوی حقوق همه‌جانبه همه افراد بودند؛ دیدگاهی که خیلی سریع نامعقول بودنش را خودشان هم دریافتند. امروزه همه می‌پذیرند که مثلا حقوق شغلی افراد نه‌تنها ضرورت ندارد یکسان باشد، بلکه اقتضای عدالت در بسیاری از موارد، تفاوت حقوق افراد است. در واقع، آنچه مهم و ضروری است رعایت عدالت در اعطای حقوق است؛ و در هر عرصه‌ای باید معلوم شود که چه چیزی حق چه کسی است؛ و آنگاه دادن این حق به او عین عدالت است، جدای از اینکه دیگری هم همین اندازه در آن موضوع حق دارد یا خیر.🤔 یعنی کاملا محتمل است که افراد مختلف در عرصه‌های مختلف، به دلایل متعدد، حقوق مختلفی داشته باشند، ⛔️و عدالت این نیست که حقوق همگان در همه‌جا یکسان باشد، ⭕️بلکه عدالت در این است که اولا حقوق افراد و اصناف بشر درست شناسایی شود؛ و هرجا هرکسی حقی دارد همه حقش به او داده شود. بدین ترتیب، در خصوص زن و مرد، هرجا زن یا مرد بودن اقتضای حق خاصی داشته باشد، تفاوت حقوقی عین عدالت است (مثلا تنها زنان‌اند که از «حق مرخصی زایمان» می‌توانند برخوردار شوند). به تعبیر دیگر، 💢مساله اصلی در مورد حقوق زن و مرد، نه تساوی آن دو، بلکه رعایت عدالت و اعطای هر حقی است که به اقتضای عدالت به هریک باید داده شود.💢 @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
قسمت سوم تحلیل مساله تساوی زن و مرد ✳️پس به طور خلاصه: 🔸اگر از منظر ارزش‌گذاریی صرف بنگریم می‌توان از تساوی زن و مرد سخن گفت، یعنی با توجه به اینکه معیار برتری انسانها در اسلام به تقوا (یعنی ایمان و عمل صالح) است، که زن یا مرد بودن انسانها در مقبولیت و اثربخشی ایمان و اعمالی که انجام می‌دهد، اثری ندارد و از این جهت زن و مرد مساوی‌اند؛ 🔸اگر از منظر تکوینی بنگریم تردیدی نیست که زن و مرد با هم متفاوتند؛ 🔸اکنون اگر توجه کنیم حکم حقوقی، صرفاً بر اساس وضعیت تکوینی یا ارزشی افراد نیست و به نحوی حاصل و برآیند مولفه‌های متعدد ارزشی و تکوینی است؛ پس موضع درست، نه تساوی حقوقی مطلق زن و مرد خواهد شد و نه تفاوت حقوقی مطلق آن دو؛ 🔴در واقع، در عرصه حقوق، نه تساوی زن و مرد موضوعیت دارد و نه تفاوت آن دو؛ آنچه مهم است این است که ببینیم چه چیزی حق هریک از این دو (ویا حق مشترک بین این دو) است و دقت کنیم که حق هرکس به او داده شود؛ و در طراحی حقوق این دو، هیچ یک از آنچه حق اوست منع نشود.🔴 در واقع، مغالطه مهمی که در این عرصه رخ داده این است که گمان شده این است که معلوم می‌کند که حق هریک از زن و مرد چیست؛ در حالی که وضعیت‌های مختلف و زن و مرد در عرصه‌های مختلف حیات ، و انسانهاست که معلوم می‌کند چه چیزی حق چه کسی است؛ ✅ اگر این برآیند در عرصه‌ای برای زن و مرد مساوی شد، حق زن و مرد مساوی؛ و اگر متفاوت شد، حق زن و مرد متفاوت خواهد شد. 🤔و از زاویه‌ای دیگر، 💢در این آیه از برتری برخی بر برخی دیگر سخن گفته شده است؛ و چه این برتری را طرفینی بدانیم یا یک‌طرفه، مهم این است که توجه شود که اصلا مقام بحث، مقام برتری ارزشی نیست؛ بلکه یا برتری تکوینی است ویا برتری حقوقی است؛ و هیچیک از این دو منطقا مستلزم برتری ارزشی نیست. به تعبیر دیگر، حتی اگر آیه ناظر به برتری مردان بر زنان باشد،‌ ناظر به حیث تکوینی ویا حقوقی است؛ و نمی‌توان به این آیه نسبت داد که برتری ارزشی مردان بر زنان را مطرح کرده است.💢 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
فرازی از تدبر3️⃣ که بازنویسی شد 💢 ج. به لحاظ : وقتی سخن از تساوی حقوق بشر (و به تبع آن تساوی حقوق زن ومرد) می‌شود اولین نکته‌ای که باید مورد توجه قرار داد این است که 🔺 این تساوی کاملا همه‌جانبه نیست🔺 یعنی فقط مارکسیستهای افراطی بودند که با انکار مطلق مالکیت، مدعی تساوی حقوق همه‌جانبه همه افراد بودند؛ دیدگاهی که خیلی سریع نامعقول بودنش را خودشان هم دریافتند. 🤔در واقع، آن مقدار از تساوی حقوق که قابل دفاع است، ✅یکی تساوی همگان در برابر قانون است؛ و ✅ دوم اینکه خود قانون ابتداءاً [یعنی بدون هیچ پشتوانه‌ای از عدالت، و به صرف اعتبار و قرارداد] نباید منشأ تفاوت حقوق افراد شود. 📚(اقتباس از نظام خانوادگی اسلام، (مطهری) ص10) اما از اینها منطقاً نتیجه نمی‌شود که قانون گذاشتن بر اساس این باشد که حقوق همگان در همه چیز مساوی باشد❗️ به تعبیر دیگر، 💢خود قانون باید بر اساس تنظیم شود، نه بر اساس ؛ و چون عدالت «اعطای حقِ هر ذی‌حقی به او» است، پس در هر عرصه‌ای ابتدا باید معلوم شود که چه کسی در چه امری حق دارد؛ و آنگاه «دادن حقِ هرکس به او» عین عدالت است، هم در مقام قانون‌گذاری، و هم در مقام اجرای قانون. 🤔یعنی کاملا محتمل است که افراد مختلف در عرصه‌های مختلف، به دلایل متعدد، حقوق مختلفی داشته باشند، ⛔️و عدالت این نیست که حقوق همگان در همه‌جا یکسان باشد، ⭕️بلکه عدالت در این است که اولا حقوق افراد و اصناف بشر در هر زمینه‌ای درست شناسایی شود، و ثانیا هرجا هرکسی حقی دارد همه حقش به او داده شود؛ چنانکه امروزه همه می‌پذیرند که حقوق شغلی افراد نه‌تنها ضرورت ندارد یکسان باشد، بلکه اقتضای عدالت در بسیاری از موارد، تفاوت حقوق افراد است. ♦️بدین ترتیب، در خصوص حقوق زن و مرد، هرجا زن یا مرد بودن (به طور مستقیم یا غیرمستقیم) اقتضای حق خاصی داشته باشد، تفاوت حقوقی در متن قانون، عین عدالت است (مثلا تنها زنان‌اند که از «حق مرخصی زایمان» می‌توانند برخوردار شوند)؛ و اگر زن و مرد بودن در عرصه‌ای هیچ اقتضایی ندارد (مثلا )، تفاوت حقوقی توجیهی ندارد. به تعبیر دیگر، با توجه به اینکه تفاوت تکوینی زن و مرد قابل انکار نیست، مساله اصلی در مورد حقوق زن و مرد در مقام قانون‌گذاری، نه تساوی آن دو، بلکه اعطای هر حقی است که به اقتضای عدالت به هریک باید داده شود. ❇️پس به طور خلاصه: 🔸اگر از منظر ارزش‌گذاریِ صرف بنگریم احتمالاً بتوان از تساوی زن و مرد سخن گفت، یعنی با توجه به اینکه معیار برتری انسانها در اسلام به تقوا (یعنی ایمان و عمل صالح) است، که زن یا مرد بودن انسانها در مقبولیت و اثربخشی ایمان و اعمالی که انجام می‌دهد، اثری ندارد و از این جهت زن و مرد مساوی‌اند؛ اما این مقدار از ارزش‌گذاری ربطی به حقوق ندارد و پاداش در آخرت است؛ 🔸اگر از منظر تکوینی بنگریم تردیدی نیست که زن و مرد با هم متفاوتند؛ 🔸اکنون اگر توجه کنیم حکم حقوقی، صرفاً بر اساس وضعیت تکوینی یا ارزشی افراد نیست و به نحوی حاصل و برآیند مولفه‌های متعدد ارزشی و تکوینی و ... است؛ پس موضع درست در مقام وضع قوانین ناظر به زن و مرد، نه تساوی حقوقی مطلق زن و مرد خواهد شد و نه تفاوت حقوقی مطلق آن دو؛ 🔴در واقع، در عرصه حقوق، نه تساوی زن و مرد موضوعیت دارد و نه تفاوت آن دو؛ آنچه مهم است این است که ببینیم چه چیزی حق هریک از این دو (ویا حق مشترک بین این دو) است و دقت کنیم که حق هرکس به او داده شود؛ و در طراحی حقوق این دو، هیچ یک از آنچه حق اوست منع نشود.🔴 در واقع، ⛔️مغالطه مهمی که در این عرصه رخ داده این است که گمان شده این «تساوی حقوق» است که معلوم می‌کند که حق هریک از زن و مرد چیست؛ 🤔در حالی که آن مقدار از تساوی حقوق که قابل دفاع است، ‌تساوی افراد در برابر قانون است، و نیز اینکه خود قانون، بدون توجیه موجه تفاوتی نگذارد؛ اما وضعیت‌های مختلف و زن و مرد در عرصه‌های مختلف حیات ، و انسانهاست که معلوم می‌کند چه چیزی حق چه کسی است؛ ✅و اگر این برآیند در عرصه‌ای برای زن و مرد مساوی شد، حق زن و مرد مساوی؛ و اگر متفاوت شد، حق زن و مرد متفاوت خواهد شد. 🤔و از زاویه‌ای دیگر، 💢در این آیه از برتری برخی بر برخی دیگر سخن گفته شده است؛ چه این برتری را طرفینی بدانیم یا یک‌طرفه، مهم این است که توجه شود که اصلا مقام بحث، مقام برتری ارزشی نیست؛ بلکه یا برتری تکوینی است ویا برتری حقوقی است؛ و هیچیک از این دو منطقا مستلزم برتری ارزشی نیست. به تعبیر دیگر، حتی اگر آیه ناظر به برتری مردان بر زنان باشد (که نسیت)،‌ ناظر به حیث تکوینی ویا حقوقی است؛ و نمی‌توان به این آیه نسبت داد که برتری ارزشی مردان بر زنان را مطرح کرده است.💢 @yekaye