هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ قبلا (جلسه 925) اشاره شد که شاید بتوان گفت
📝این سوره در مقام تکوین بنیان #جامعه، یا به تعبیر دقیقتر #امت_دینی است؛ امتی که شروع و زیربنایش نظام #خانواده است؛
و
🤔البته میخواهد آن نوع #روابط_مطلوب_خانوادگی به افق #روابط_اجتماعی هم کشیده شود؛ و آرمان امت اسلامی، نه فقط #برابری و #عدالت، که #برادری و #مودت قرار داده شود.
👈اشاره شد که این سوره با بحث و احکام #ازدواج آغاز میشود؛
و سپس وارد مسائل اقتصادی میشود؛ آن هم از زاویه مسائل اقتصادی متفرع بر خانواده (سرپرستی اموال ایتام، حق مالکیت برای زن و مرد، ارث و مسائل مربوط به آن).
طبیعی است که عادیترین شکل ایجاد خانواده، وضعیت ازدواج بین یک زن و مرد است؛ اما در این فراز از سوره اقسام وضعیتهای دیگر (از وضعیتهای کاملا مردود مانند زناکاری و ازدواج با محارم؛ تا وضعیتهایی که تحت شرایطی پذیرفتنی است، مانند ازدواج موقت و ازدواج با کنیز) نیز مورد توجه قرار میگیرد و حکم هریک بیان میشود؛ و سپس در فراز بعدی به سراغ تقسیم کار درون خانواده و سایر احکام خانواده (مدیریت خانواده، مساله نفقه، نشوز، طلاق) میرود.
🔸قسمتی از سوره که بر مسائل خانوادگی تمرکز دارد تا آیه 36 است که به نظر میرسد این بحث در سه فراز ارائه شده است و آیات 15 تا 28 دومین فراز از مسائل خانوادگی است.
◾️خود این فراز شامل سه مطلب است:
🔹ابتدا در 4 آیه به سراغ زنان و سپس مردانی رفت که مرتکب فحشاء میشوند؛ و هشدار داد که چهار شاهد برای اثبات فحشاء لازم است؛ که اگر چنین شهودی شهادت دادند باید آن فحشاپیشگان بسختی مورد مجازات قرار گیرند؛
هرچند تذکر میدهد که باب توبه باز است، البته برای کسانی که زود از کارشان پشیمان میشوند نه کسانی که تا پیش از مرگ هرکاری دلشان میخواهد انجام میدهند که اینان عذابشان از پیش آماده شده است.
🔹مطلب دوم دو هشدار است به مردان در خصوص حقوق مالی زنان؛
▫️اول اینکه مبادا با تحت فشار قرار دادن و یا با هر ترفند دیگری، بخواهید زنانتان را در تنگنای مالی قرار دهید؛ اعم از اینکه مجبورشان کنید که مالشان را به شما بدهند ویا اینکه به زور از مهریه ویا نفقهشان صرف نظر کنند و ...؛
اگر هم به هر دلیل از آنان خوشتان نمیآید، باز سعی کنید مبنا را بر معاشرت بالمعروف قرار دهید و براحتی پیوند ازدواج را به هم نزنید که چهبسا شما از چیزی خوشتان نمیآید اما خداوند خیر فراوانی در آن نهاده باشد.
▫️و هشدار دوم اینکه مبادا چون قصد تجدید فراش کردهاید، و دفعه قبل جوگیر شده و مهریه سنگینی تعیین کرده بودید، در ادای مهریه همسر قبلیتان کوتاهیای انجام دهید، بویژه در نظر بگیرید که شما با آن بسیار به هم نزدیک شده و ارتباطات خاصی برقرار کردهاید و پیمانی بسیار عمیق بدانها سپردهاید؛ و ناروا بودن چنین نقض پیمانی بسیار قبیح است.
🔹مطلب سوم در این فراز، برشمردن زنانی است که ازدواج با آنان بر مردان حرام است؛
▫️این ممنوعیت را از مذمت شدید سنت جاهلی تصاحب زن پدر در آیه 22 آغاز کرد،
▫️سپس در آیه 23 فهرست محارم نسبی و رضاعی را برشمرد و به برخی از حرمتهای سببی (مادر و دخترِ همسر شخص و نیز زنِ پسر و جمع بین دو خواهر) نیز اشاره کرد و
▫️در آیه 24 به حرمت ازدواج با مطلق زنان شوهردار پرداخت و نهایتا فرمود به غیر اینها حق دارید با هر زنی ازدواج کنید و تشکیل خانواده دهید؛ و اگر این مقدار هم میسورتان نبود حق دارید متعه کنید؛ و
▫️در آیه 25 فرمود که اگر این گزینه هم برایتان میسر نشد، میتوانید با زنان مسلمانی که کنیز هستند، با اجازه مالکشان ازدواج کنید؛
و تذکر داد که مساله مهم این است که طرف ازدواج شما باید افراد پاکدامن باشند، نه اهل فحشاء و دوستیهای پنهانی؛ که اگر کنیزی نیز به چنین روابطی روی آورد او نیز شایسته مجازات میشود، هرچند مجازاتی نصف زنان آزاد؛ و با توجه به مشکلاتی که ازدواج با کنیز دارد، در پایان این آیه تذکر داد که باز کردن باب این حکم برای حفظ شما از مشقت شهوات بوده وگرنه اگر کسی بتواند خود را نگهدارد برایش بهتر است.
🔸بعد از این سه مطلب، در سه آیه پیاپی به مشیت خداوند در این مباحث – که اساساً چرا خداوند این راهها را باز کرده ویا بسته - و آنچه نقطه مقابل مشیت اوست پرداخت. در آیه اول و آخرش فقط از اراده خداوند سخن گفت و در آیه وسط، ارادهای را که در مقابل اراده خداوند است، نیز گوشزد کرد.
▪️خداوند از این بحثها سه چیز اراده کرده است:
▫️الف. بیان کردن مطلب برای شما و هدایت کردن شما به رویههای کسانی که پیش از شما بودند و زمینه را برای توبه شما مهیا کردن؛
▫️ب. اینکه شما را توبه دهد؛ و این درست نقطه مقابل اراده کسانی است که میخواهند با شهوترانی انحرافی عظیم در شما پدید آورند؛
▫️ج. اینکه با توجه به ضعف تکوینی شما، بر شما تخفیف دهد.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣1️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها»
تردیدی نیست که در عرصههای اجتماعی، برای رفع نزاعها یک قاضی کافی است؛
🤔پس چرا برای حل اختلاف زن و شوهر، به یک حَکَم بسنده نکرد و فرمود دو حَکَم برانگیزانید؟
🔹برخی گفتهاند: تا از ستم و تحکمگویی به دور باشد (الميزان، ج4، ص346)
⛔️اما اگر صرف همین باشد، پس چرا در عرصههای اجتماعی چنین نیست؟
🔹برخی گفتهاند: چون زن ومرد در انتخاب داور، حقّ يكسان دارند (تفسير نور، ج2، ص64).
⛔️ اگر مقصود از این جمله آن است که «برای اینکه حق هردو در این زمینه رعایت شود»؛ این سخن به سخن فوق برمیگردد؛
اما اگر می خواهند روی نقش زن و مرد بر تعیین حَکَم تاکید کنند، این سخن قابل قبول نیست، زیرا چنانکه در تدبر 11 گذشت تعیین حَکَم برعهده خود زن و مرد نیست؛ و زن و مرد موظفند به حکم حکمین تن دهند؛ و آنجا که خود زن و مرد اشخاصی را برای رفع نزاع برمیانگیزانند، از باب وکالت است که از بحث حاضر خارج است. یا به تعبیر بهتر،
🔹برخی گفتهاند: تا هریک بتواند با شخص مرتبط با خود خلوت کند و حقیقت حال او را به دست آورد تا بفهمد آیا واقعا او مایل به ماندن است یا طلاق؛ تا وقتی هر دو در کنار هم جمع شدند بهتر راه صواب را بررسی کنند. (مفاتيح الغيب، ج10، ص74 ).
⛔️ این پاسخ هم همچنان با این مشکل مواجه است که اگر چنین است، پس چرا برای نزاعهای اجتماعی دو قاضی نمیگذارند؟
🤔به نظر میرسد پاسخ این سوال، در گروی توجه به تفاوت بنیادین خانواده با سایر نظامات اجتماعی است:
💠نکته تخصصی #خانوادهشناسی
📝نحوه #رفع_نزاعهای_خانوادگی، #شاهدی دیگر بر #تفاوت_بنیادین_خانواده_و_جامعه
🔷وقتی نزاعِ بین دو یا چند نفر، نزاع در عرصههای #روابط_اجتماعیِ غیرخانوادگی باشد، تنها مسالهای که در پیش روست، #اجرای_عدالت است؛
پس رفع نزاع، در گروی آن است که
🔹اولا دقیقا معلوم شود که چهکسی ذیحق است و چه کسی نیست؛ و
🔹ثانیا حق به ذیحق داده شود.
در این گونه موارد
▪️ یک قاضی کافی است (و اگر در برخی از مجامع، هیات منصفه به جای یک نفر نظر میدهد، تعدادشان را فرد قرار میدهند که نتیجه نهایی توسط اکثریت معلوم شود)؛ و
▪️مهمترین شرط قاضی (صرف نظر از اینکه باید عادل باشد و اگر عدل را تشخیص داد بر همان اساس حکم کند) این است که باید مجتهد باشد؛ یعنی ضوابط شرع را در دست داشته باشد و بتواند حق را از ناحق تشخیص دهد.
(در نگاههای غیردینی، میگویند باید حقوقدان باشد: یعنی ضوابط قانون مدنی را در دست داشته باشد و بر اساس آن حق را تشخیص دهد.)
🔷اما در مساله حَکَمیت بین زوجین،
▪️علاوه بر اینکه به جای یک داور، دو داور مطرح شده،
▪️هیچ فقیهی هم اجتهاد حَکَمین را شرط نکرده است؛
▪️و در این آیه هم به جای تاکید بر اموری همچون عدالت و اجتهاد، فقط به «من أهله» و «من أهلها» بودن اشاره شده است.
▪️و نکته جالبتر اینکه این حَکَمیت صرفا یک پادرمیانی برای آشتی دادن نیست؛ بلکه اینها میتوانند بدون اینکه مجددا نظر خود زن و شوهر را بپرسند، خودشان حکم به جدایی بدهند.
@yekaye
👇ادامه مطلب👇