☀️۱) سلام میگوید: خدمت امام باقر ع بودم که حمران بن اعین بر ایشان وارد شد و سوالاتی پرسید. وقتی خواست برود به امام باقر ع عرض کرد:
خداوند بقای شما و استفاده ما از محضر شما را طولانیتر گرداند. میخواهم به شما عرض کنم که ما خدمت شما میرسیم ولی از نزد شما نمیرویم مگر اینکه رقیق القلب شدهایم و نفسمان از دنیا پر کشیده و اموالی که در دست مردمان است دیگر به چشممان نمیآید؛ اما وقتی که از اینجا میرویم و با مردم و تجار میگردیم دوباره دنیا محبوبمان میشود.
امام باقر ع فرمود: این دل است دیگر؛ گاهی سخت میگیرد و گاهی سهل.
سپس فرمود: همانا اصحاب حضرت محمد ص به ایشان عرض کردند که ای رسول الله! ما از نفاق بر خود نگرانیم.
فرمود: چرا؟
وقتی نزد شما هستیم و شما تذکر میدهید و بر رغبت ما میافزایید میترسیم و دنیا را فراموش میکنیم و به آن بیرغبت میشویم، گویی در حالی که در محضر شماییم آخرت و بهشت و جهنم را به چشم میبینیم؛ اما وقتی از نزد شما بیرون میرویم و وارد این خانهها میشویم و بوی بچههایمان را استشمام میکنیم و اهل و عیال را میبینیم اندکی نمیگذرد که از آن حالی که نزد شما بودیم برمیگردیم و گویی اصلا در چنان حال و هوایی نبودهایم. آیا شما بر ما نمیترسید که این نفاق باشد؟
رسول الله به آنها فرمود: خیر! این گامهای شیطان است که شما را مشتاق دنیا میکند؛ به خدا سوگند اگر آن حالی را که توصیف کردید به طور دائم باقی میماندید قطعا با فرشتگان دست می دادید و بر روی آب راه میرفتید.
واگر نبود که شما گناه میکنید و بعد استغفار میکنید، خداوند خلایقی را میآغرید تا گناه کنند و سپس استغفار کنند تا خداوند آنان را ببخشد! همانا مومن بسیار به فتنه میافتد و بسیار توبه میکند؛ آیا این سخن خداوند عز و جل را نشنیدی که فرمود: «همانا خداوند بسیار توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست دارد» (بقره/۲۲۲) و اینکه فرمود: «نزد پروردگارتان استغفار کنید و سپس به سوی او توبه نمایید.» (هود/۳).
📚الكافي، ج2، ص423-424
📚 تفسير العياشي، ج1، ص109
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🔸۲) حدیث نبوی فوق در منابع اهل سنت هم با اسناد و عبارات متفاوت آمده است؛ مثلا:
☀️الف. حنظله که از کاتبان وحی بود روایت کرده است؛ یکبار ابوبکر مرا دید و گفت: حنظله چطوری؟
گفتم: حنظله منافق شد!
گفت:سبحان الله! چه میگویی؟!
گفتم: وقتی نزد رسول الله ص هستیم، ما را به یاد بهشت و جهنم میاندازد، چنانکه گویی آن دو را به چشم میبینیم؛ و وقتی از نزد رسول الله ص بیرون میآییم همسران و فرزندان و باغهایی که داریم بر ما هجوم میآورند و اکثر آنها را از یاد میبریم.
ابوبکر گفت: به خدا سوگند که ما هم همین طوریم.
پس با هم راه افتادیم تا بر رسول الله ص وارد شدیم. گفتم: یا رسول الله! حنظله منافق شد!
فرمود: چه شده است؟
گفتم: یا رسول الله! وقتی نزد شما هستیم، ما را به یاد بهشت و جهنم میاندازید، چنانکه گویی آن دو را به چشم میبینیم؛ و وقتی از نزد شما بیرون میآییم همسران و فرزندان و باغهایی که داریم بر ما هجوم میآورند و اکثر آنها را از یاد میبریم.
رسول الله ص فرمود: به کسی که جانم به دست اوست سوگند، اگر بر آن وضعی که نزد من و هنگام تذکر دارید پایدار میماندید قطعا در منزل و مسیرتان با فرشتگان دست میدادید؛ ولیکن ای حنظه لحظهای چنین و لحظهای چنان؛ و این را سه بار تکرار کرد.
📚صحيح مسلم، ج8، ص94
✅مسلم همین حدیث را با سند دیگری به طور مختصرتر روایت کرده است (صحيح مسلم، ج8، ص95 )؛ و احمد بن حنبل هم این روایت حنظله را با سه سند متفاوت دیگر روایت کرده است (مسند أحمد، ج29، ص150 ؛ و ج31، ص390 ) تنها نکتهای که در روایتهای احمد هست شروع داستان این طور است که حنظله میگوید من خدمت رسول الله بودم و به چنان حالی رسیدم که گویی بهشت و جهنم را میدیدم؛ اما بعد که به منزل رفتم مشغول خنده و بازی با همسر و فرزندانم شدم و دیدم اثری از آن حالی که داشتم نیست.
☀️ب. از ابوهریره روایت شده که:
به پیامبر ص عرض کردیم:یا رسول الله! وقتی تو را میبینیم رقیق القلب و از اهل آخرت میشویم؛ و وقتی از تو جدا میشویم دنیا در چشممان بزرگ میآید و بوی زن و فرزندان بر جانمان خوش میآید.
فرمود: اگر همواره بر آن حالی بودید که نزد من هستید، قطعا با فرشتگان با دستهایشان مصافحه میکردید و آنان در خانههایتان به دیدارتان میآمدند؛ ولی اگر گناه نکنید خداوند گروهی را خواهد آورد که گناه کنند تا آنان را مورد مغفرت قرار دهد.
📚مسند أحمد، ج13، ص410
☀️ج. از انس بن مالک روایت شده است که اصحاب پیامبر ص به ایشان گفتند: هنگامی که ما نزد شماییم و شما با ما سخن میگویید رقیق القلب میشویم؛ و وقتی از نزد شما بیرون میرویم و زن و فرزندانمان بر ما هجوم میآورند چنین و چنان میکنیم.
پیامبر ص فرمود: اگر آن لحظه برایتان تداوم داشته باشد قطعا با فرشتگان دست میدادید.
📚مسند أحمد، ج20، ص189
@yekaye
👇متن احادیث فوق👇
☀️۳) حارث اعور روایت کرده است: بر امیرالمومنین ع وارد شدم و عرض کردم: یا امیرالمومنین! وقتی نزد شما هستیم چیزهایی میشنویم که دینمان را بدان محکم میکنیم؛ و وقتی از نزد شما میرویم مطالب مختلف و آشفتهای میشنویم که نمیدانیم مقصود چیست.
فرمود: آیا آنها واقع شد؟
گفتم: بله.
فرمود: از رسول الله ص شنیدم ه میفرمود: جبرئیل سراغم آمد و گفت: ای محمد! در امت تو فتنهای رخ خواهد داد. پرسیدم: راه خروج از آن چیست؟ گفت: کتاب الله؛ که در آن است هر خبری که پیش از شما بوده و هر خبری که بعد از شما رخ دهد و هر حکمی که بین شما باید واقع شود؛ «و آن قاطع و روشنگر است؛ و قطعا شوخى نيست» (برگرفته از طارق/۱۳-14)؛ کسی که آن را برگیرد ولی به غیر آن عمل کند خداوند وی را درهم کوید؛ و کسی که هدایت را از غیر او بجوید خداوند گمراهش کند؛ و آن ریسمان محکم خداوند است؛ و آن ذکر حکیم است؛ و آن صراط مستقیم است که هواهای نفسانی آن را به بیراهه نکشاند، و زبانها آن را نپوشاند، و با رد کردن گرد و غبار کهنگی و مندرس شدن بر آن ننشیند، و عجایبش تمام نشود، و عالمان از آن سیر نشوند؛ آن همان است که جنیان وقتی آن را شنیدند نتوانستند از بیان این مطلب خودداری کنند که بگویند: «ما قرآن عجیبی شنیدهایم که به راه رشد هدایت میکند» (جن/۱). کسی که بر اساس آن سخن گوید تصدیق شود و کسی که بدان عمل کند پاداش گیرد و کسی که بدان چنگ زند «به صراط مستقیم هدایت شده است» (آل عمران/۱۰۱)؛ آن همان کتاب نفوذناپذیری است که «باطل از پیش و پس بدان راه نیابد؛ نازلشدهای از جانب حکیم و حمید است» (فصلت/۴۲).
📚تفسير العياشي، ج1، ص3
@yekAaye
☀️۵) از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
هر چشمی روز قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمی که از خشیت خداوند گریسته است؛ و چشمی که در راه خداوند شب تا صبح بیدار مانده؛ و چشمی که از محرمات الهی دیده فرو انداخته است.
وباز رسول الله ص فرمودند: خوشا به حال کسی که خداوند به او نگریست در حالی که وی از خشیت خداوند گریان بود به خاطر گناهی که جز خداوند کسی از آن خبر نداشت.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص177
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَعْيُنٍ
عَيْنٌ بَكَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ بَاتَتْ سَاهِرَةً فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ.
وَ قَالَ ص: طُوبَى لِصُورَةٍ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهَا تَبْكِي عَلَى ذَنْبٍ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ لَمْ يَطَّلِعْ عَلَى ذَلِكَ الذَّنْبِ غَيْرُهُ.
📚فراز پایانی این روایت با سند دیگری نیز در ص۱۶۷ همین کتاب آمده است.
@yekAaye
☀️۶) از امام باقر ع روایت شده است که اززمره مطالبی که در مناجات حضرت موسی با خداوند در کوه طور رد و بدل شد این است که:
خداوند فرمود: ای موسی! به قومت ابلاغ کن که کسی همچون گریهکنندگان از خشیت من به من تقرب نجوید؛ و کسی همچون عبادتپیشگانی عبادتم را نکند که با ورع از محرماتم مرا عبادت میکنند؛ و کسی همچون زینتدادهشدگانی زینت داده نشود که با زهد در دینا نسبت بدانچه بدان نیازی ندارند زینت یافتهاند.
موسی گفت: ای گرامیترین گرامیان! چه پاداشی به هریک خواهی داد؟
فرمود: اما تقربجویندگان به من که با گریه از خشیت من تقرب میجویند آنان در رفیق الاعلی هستند که کسی همرتبه آنان نیست؛ اما عبادتپیشگانی که با خودداری از محرمات عبادتم میکنند من در قیامت اعمال مردم را وارسی میکنم اما اعمال آنها را از روی حیا تفتیش نخواهم کرد؛ و اما کسانی که با زهد در دنیا به من تقرب میجویند بهشتم را ارزانیشان میدارم که هرجایی از آن را خواستند بر آن گام نهند و هرجایی از آن را خواستند برای سکونت خود برگیرند (اشاره به آیه ۷۴ سوره زمر).
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص172
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
فِيمَا نَاجَى بِهِ اللَّهُ مُوسَى ع عَلَى الطُّورِ أَنْ:
يَا مُوسَى أَبْلِغْ قَوْمَكَ أَنَّهُ مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَتِي؛ وَ مَا تَعَبَّدَ إِلَيَّ الْمُتَعَبِّدُونَ بِمِثْلِ الْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِي؛ وَ لَا تَزَيَّنَ لِيَ الْمُتَزَيِّنُونَ بِمِثْلِ الزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا عَمَّا بِهِمُ الْغِنَى عَنْهُ.
قَالَ فَقَالَ مُوسَى ع: يَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ فَمَا ذَا أَثَبْتَهُمْ عَلَى ذَلِكَ؟
فَقَالَ: يَا مُوسَى أَمَّا الْمُتَقَرِّبُونَ إِلَيَّ بِالْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَتِي فَهُمْ فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى لَا يُشَارِكُهُمْ فِيهِ أَحَدٌ؛ وَ أَمَّا الْمُتَعَبِّدُونَ إِلَيَّ بِالْوَرَعِ مِنْ مَحَارِمِي فإن [فَإِنِّي] أُفَتِّشُ النَّاسَ عَلَى أَعْمَالِهِمْ وَ لَا أُفَتِّشُهُمْ حَيَاءً مِنْهُمْ؛ وَ أَمَّا الْمُتَقَرِّبُونَ إِلَيَّ بِالزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا فَإِنِّي أَمْنَحُهُمُ الْجَنَّةَ بِحَذَافِيرِهَا يتبوءوا [يَتَبَوَّءُونَ] مِنْهَا حَيْثُ شاء [يَشَاءُونَ].
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣ «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنىَ ... وَ أَمَّا مَن جَاءَكَ يَسْعَى، وَ هُوَ يَخْشىَ»
در این آیات دو نمونه از مواجهه انسانها با پیامبر ص (به عنوان برترین دعوتکننده به خدا) مطرح شده است که به نظر میرسد دو سر طیف باشد و همه افراد در این طیف قرار میگیرند:
عدهای که در مقابل پیامبر ص و دعوت دین احساس بینیازی میکنند؛ و
عدهای که با شتاب و در حالی که خشیت خدا در دل دارند به سوی ایشان میشتابند تا از ایشان بهرهمند شوند.
و ظاهرا خداوند با مذمت توجه کردن به گروه نخست، و تشویق توجه به گروه اخیر، میخواهد
هم به دعوتکنندگان تذکر دهد که سرمایهگذاری اصلیتان باید روی کسانی باشد که خودشان مشتاقند ولو در ظاهر اعتباری نداشته باشند؛ و
هم به افرادی که سراغ دین میروند غیرمستقیم تفهیم کند که اگر با خشیت و با روی خوش و شتابان سراغ دین رفتید امیدی هست که بهرهمند شوید نه اینکه با غرور و تکبر و احساس بینیازی با دین مواجه شوید.
@yekaye
#عبس_9
☀️۱) امیرالمومنین ع به مناسبتی حکایتی را تعریف میکنند که در فرازی از آن از پیامبر اکرم ص حدیثی روایت میکنند درباره اینکه چگونه فرشتگان از سویی و لشکریان شیطان از سوی دیگر در روز اول شعبان به سوی مردم گسیل میشوند و درخت طوبی در بهشت و درخت زقوم در جهنم شاخههایشان را آماده میکنند که برخی از افراد با کارهای مختلف به شاخههای این دو درآویزند و وارد بهشت یا جهنم شوند. فرازهایی از این حدیث نبوی بدین قرار است:
سپس رسول الله ص فرمود: به کسی که مرا به حق به نبوت مبعوث کرد سوگند، همانا هرکسی به سراغ دری از درهای بدی و عصیان در این روز برود به شاخهای از شاخههای درخت زقوم درآویخته است که او را به جهنم ببرد.
[سپس رسول الله ص برخی از این امور بد و معصیت را برمیشمرند از جمله]
و کسی که در این روز فقیر ضعیفی سراغش بیاید که بد حال بودن وی را میداند و بدون اینکه ضرری به خودش برسد میتواند حال او را تغییر دهد و کسی هم نیست که این کار را عهدهدار شود و با این حال وی را به حال خود رها کند که ضایع شود و به فلاکت افتد و دست او را نگیرد پس به شاخهای از آن درآویخته است؛
و کسی که بدکاری نزد وی عذر تقصیر آورد و او عذرش را نپذیرد و به اندازه عقوبت بدیاش هم بسنده کند بلکه بیش از آن وی را عقوبت کند، پس به شاخهای از آن درآویخته است؛
و کسی که همسایهاش بمیرد و وی از باب خوار شمردن وی در تشییع جنازهاش شرکت نکند، پس به شاخهای از آن درآویخته است؛
و کسی که از مصیبتدیدهای رویگردان شود و از باب حقیر و کوچک شمردن وی، به وی بیاعتنایی کند، پس به شاخهای از آن درآویخته است. ...
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص647-648
... ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً، وَ إِنَّ مَنْ تَعَاطَى بَاباً مِنَ الشَّرِّ وَ الْعِصْيَانِ فِي هَذَا الْيَوْمِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ فَهُوَ مُؤَدِّيهِ إِلَى النَّارِ.
... وَ مَنْ جَاءَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَقِيرٌ ضَعِيفٌ يَعْرِفُ سُوءَ حَالِهِ، وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى تَغْيِيرِ حَالِهِ مِنْ غَيْرِ ضَرَرٍ يَلْحَقُهُ، وَ لَيْسَ هُنَاكَ مَنْ يَنُوبُ عَنْهُ وَ يَقُومُ مَقَامَهُ، فَتَرَكَهُ يُضَيَّعُ وَ يَعْطَبُ، وَ لَمْ يَأْخُذْ بِيَدِهِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ.
وَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ مُسِيءٌ، فَلَمْ يَعْذِرْهُ، ثُمَّ لَمْ يَقْتَصِرْ بِهِ عَلَى قَدْرِ عُقُوبَةِ إِسَاءَتِهِ، بَلْ أَرْبَى عَلَيْهِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ.
... وَ مَنْ مَاتَ جَارُهُ، فَتَرَكَ تَشْيِيعَ جَنَازَتِهِ تَهَاوُناً بِهِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ.
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ مُصَابٍ، وَ جَفَاهُ إِزْرَاءً عَلَيْهِ، وَ اسْتِصْغَاراً لَهُ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ...
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «فَأَنْتَ عَنْهُ تُلَهَّى»
در قسمت اختلاف قراءات اشاره شد یکی از قراءات این آیه، قرائت کلمه «تُلَهَّى» به نحو مجهول است؛ که بر این اساس معنایش این میشود که : «تو فقط از او [غافل، و به دیگران] سرگرم شوی»؛ یعنی از تو انتظار دارند که اصلا به این نابینا اعتنایی نکنی و اهتمام اصلیات را به آن شخص ثروتمند و مستغنی قرار دهی
(توضیح بیشتر در جلسه ۱۰۹۲، تدبر۱ https://yekaye.ir/ababsa-80-07/).
اگر توجه شود که پیامبر در این موقعیت، در مقام دعوتکننده و مبلغ دین بوده، این آیه را هشداری میتوان دید به همه کسانی که از مبلغان دین و حوزویان انتظار هدایتگری دارند؛ و از نظر آنان، هدایت افراد ضعیف و محروم هیچ اولویتی ندارد.
به بیان دیگر، نهتنها خود مبلغ دین باید مراقب باشد که در ذهن خویش اولویت پرداختن به تبلیغ دین را ناظر به کسانی که مشتاقانه سراغش میآيند قرار دهد، و به خاطر ضعفهایی که در آنها مشهود است (از ضعف جسمانی مانند نابینایی گرفته، تا ضعف در درک و ...) در توجه کردن به آنها کم نگذارد، بلکه سایر متدینان هم باید سطح انتظار خویش از مبلغان دینی را اصلاح کنند؛ و این گونه نباشد که از آنان انتظار داشته باشند که به این گونه افراد اهتمامی نورزند.
@yekaye
#عبس_10
هدایت شده از یک آیه در روز
هدایت شده از یک آیه در روز
۱۰۹۶) جمع بندی 10 آیه اول سوره عبس
۱۴۰۲/۵/۲۷
۱ صفر ۱۴۴۵
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
عَبَسَ وَ تَوَلَّى،
أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى.
وَ ما يُدْريكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى؟!
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرى؟!
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى،
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى!
وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى!
وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى،
وَ هُوَ يَخْشى،
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى؟!
💢ترجمه
به نام خداوند رحمتگستر که رحمتش همیشگی است.
اخم کرد [چهره درهم کشید] و رویگردان شد،
[از این] که آن نابینا پیش او آمد.
و چه چيزی آگاهت کند [= از کجا میدانی/ چگونه ممکن است بدانی/ تو چه میدانی] که شاید او پاکی پیشه کند؟!
یا متذکر شود، پس این تذکر او را فایدهای دهد!
اما کسی که بینیازی ورزید [/ کسی که مستغنی است]،
پس تو به او اهتمام میورزی [مشغول میشوی]؟!
و بر تو [مسئولیتی] نیست که پاکی پیشه نمیکند. [یا: و آنچه علیه تو میماند همین است که [این فرد مستغنی هم] تزکیه نمیکند.]
و اما کسی که دوان دوان سراغت آمد،
و او سخت هراسان است،
پس تو از او [غافل، و به دیگران] سرگرم میشوی؟!
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
جمع بندی 10 آیه اول سوره عبس
این آیات با حکایت چهره درهم کشیدن و رویگردان شدن شخصی از یک نابینا آغاز شد.
سیاق آیات نشان میدهد که کسی که چهره در هم کشیده و از آن نابینا رویگردان شده، اهتمام خویش را معطوف به کسی نموده است که وی مستغنی بوده است؛
و خداوند در مقام عتاب فرمود که چرا نسبت به آن کسی که استغنا میورزید چنین اهتمام ورزیدی، اما نسبت به کسی که با سعی و تلاش سراغت آمده بود و در دل خشیت خدا داشت این گونه بیاعتنایی کردی.
در واقع درست است که ابتدا بر روی نابینا بودن آن مراجعهکننده تاکید کرد، اما وقتی که در مقام عتاب برآمد، محور را نابینا بودن قرار نداد، بلکه محور را این قرار داد که در بین دو نفر که یکی احساس بینیازی میکند و معلوم نیست که بر اثر تذکرات تو راه تزکیه در پیش گیرد، و دیگری که خودش شتابان سراغت آمده و خشیت از خدا دارد، تو چرا سرگرم به اولی میشوی و دومی برایت مهم نیست؟!
اگرچه مفسران درباره اینکه این شخصی که چهره درهم کشید پیامبر ص بود یا شخصی دیگر، اختلاف کردهاند؛ اما نباید این اختلاف موضوع اصلی را دغدغه این آیات بوده تحت الشعاع قرار دهد:
مساله این است که علیالقاعده در مقام تبلیغ دین برای یک مبلغ چارهای نمیماند جز اینکه دست به انتخاب بزند؛ زیرا وقتی به کسی میپردازد عملا از دیگری غافل میشود؛ و این آیه میخواهد معیار اولویتگذاری ما را اصلاح کند.
حقیقت این است که بسیاری از ما (چه خودمان شخصا در مقام تبلیغ و معرفی دین برآمده باشیم؛ و چه دنبال این باشیم که درباره مبلغ دینی که در مقام تبلیغ است را به سوی فرد یا افراد خاصی سوق دهیم) برایمان برخی از معیارهای ظاهری مهمتر است، مانند اینکه شخص مخاطب را به لحاظ جایگاه دنیوی مهمتر بدانیم یا خیر؛ و
خداوند در این آیات میخواهد این معیارها را به هم بزند و معیار درست را مطرح نماید.
درست است که بحث را به یک معنا از تقابل ثروتمند و نابینا شروع کرد،
اما اشتباه است اگر گمان کنیم معیار ترجیح این است که لزوما طبقه مستضعف را بر طبقه مرفه ترجیح دهیم؛
که اگر چنین بود باید
اولا به جای تعبیر نابینا (که نابینا بودن لزوما دلالتی بر عضو طبقه مستضعف بودن ندارد) از تعبیر دیگری همانند فقیر و مسکین و ... (که چنین دلالتی داشته باشد) استفاده میکرد؛ و
ثانیا و مهمتر اینکه در مقام عتاب هم این دو ویژگی را در این دو طرف برجسته میکرد؛
اما نهتنها در گام اول چنان نکرد بلکه در گام دوم هم از سویی برای طرف منفی از تعبیر «مستغنی» (=کسی که احساس بینیازی میکند) استفاده کرد و نه از تعابیری همچون غنی (= ثروتمند) یا مترَف (= مرفه و رفاهزده) و ...؛ و برای طرف مثبت، حتی سراغ همان نابینا بودن (که به هر حال دلالت بر یک نحوه ضعف دارد و میتوانست نمادی از طبقه ضعیف باشد) هم نرفت؛ بلکه از این تعبیر که «او شتابان سراغت میآمد در حالی که خشیت داشت» استفاده نمود.
💢اینها نشان میدهد که ظاهرا ضابطه اصلی برای ترجیح دادن اینکه در مقام تبلیغ چه کسی را اولویت دهیم این باشد که:
کسی که خودش تمایل دارد و خواهان است و خشیتی به دل دارد مهمتر است از کسی که خودش احساس بینیازی میکند.
📝#تذکر_اخلاقی
آیا ضابطه ما در مقام اولویت دادن به مخاطب تبلیغ (چه به عنوان مبلغ، و چه به عنوان کسی که میخواهیم زمینه را برای تبلیغ دیگران مهیا کنیم) این است که محور فعالیت را کسانی قرار دهیم که خودشان مشتاقند یا خیر؟
⛔️آیا تبلیغ اسلام برای غربیها (اروپاییان و آمریکاییان) را مهمتر از تبلیغ اسلام برای آفریقاییها نمیدانیم؟ (جلسه ۱۰۹۱، تدبر۲ https://yekaye.ir/ababsa-80-06/)
⛔️آيا تبلیغ برای بالای شهریها و طبقات ثروتمند را، که اغلبشان علاقه چندانی به مباحث دینی ندارند، ولی در میانشان معدود افرادی هست که راحت میتوانند برای برگزاری جلسه هزینه کنند، بر تبلیغ در محلههای پایینشهر و طبقات محرومی که اتفاقا علاقمند بحثهای دینی هستند اما هزینه چندانی برای برگزاری جلسات و دعوت از مبلغ ندارند، ترجیح نمیدهیم؟
⛔️آیا ما چنین نیستیم که تبلیغ کردن اسلام برای صاحبان قدرت و ثروت را مهمتر بدانیم؛ و سخنرانی ویا حضور در مجلسی را که مخاطبش مسئولان رده بالای حکومتی است (که اتفاقا عمدهشان در فضای رودربایستیهای سیاسی در آن مجلس آمدهاند) ترجیح نمیدهیم بر مجلسی که مخاطبش افراد عادی جامعهاند ولی با اشتیاق و به خاطر علاقه به جلسه اهل بیت در آن مجلس آمدهاند؟
⛔️آیا تبلیغ کردن در جمعهای کثیر و عمومی (که لزوما معلوم نیست مخاطب احساس نیازی به شنیدن سخنان داشته باشد، و کاملا به صورت عبوری مخاطب قرار گرفته، مانند تبلیغ در تلویزیون و فضاهای مجازی با فالوور بالا و برخی از محلهای سخنرانی عمومی) را بر تبلیغ کردن در جایی که مخاطبانی که خودشان به اصرار تقاضا دارند ولی تعدادشان بسیار کمتر است، ترجیح نمیدهیم؟
⛔️و آیا ...؟
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه جمعبندی ۱۰ آیه اول سوره عبس
🤔و آیا کسی که ترجیحاتش چنین است حتی اگر خود سخنور قهاری باشد ویا از سخنور قهاری دعوت کرده باشد عملا و با رفتار خویش پیام خدا را به مخاطبشان منتقل میکند یا پیام نفسانیت خویش را؟
🤔و با این توصیفات، آيا یکی از علل اینکه امام زمان ع ظهور نکرده این نیست که «مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ»*؟
✳️* پینوشت:
تعبیر «مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ: چقدر ضجهزن زیاد است و چقدر حاجی کم است» تعبیری است که امام سجاد ع در پاسخ به کسی که کثرت حاجیان را در طواف دیده بود و گفته بود امسال چقدر حاجی زیاد است، فرمود (التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص606-607 ).
شبیه این گفتگو در مورد امام باقر ع (عيون المعجزات، ص76 ؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص184 ) و امام صادق ع (بصائر الدرجات، ج1، ص271 و ص358 ؛ لإختصاص، النص، ص303 ) نیز روایت شده است.
✅تکمله
از بحث فوق نباید نتیجه گرفت که اساسا تبلیغ کردن برای کسانی که خودشان احساس نیاز نمیکنند کار درستی نیست.
واضح است که پیامبر اکرم ص تبلیغ خود را در مکه آغاز کرد که اصلا به سخنش گوش نمیدادند.
خود قرآن به حضرت موسی ع دستور میدهد برای تبلیغ سراغ فرعون برود که اوج استکبار و طغیان و سرکشی را در برابر حق دارد: «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» (طه/۲۴؛ نازعات/۱۷).
🤔قطعا در بسیاری از اوقات یک مبلغ دینی وظیفه دارد در مجامعی حضور پیدا کند که خودشان احساس بینیازی میکنند؛ و باید با روشهای مختلف بکوشد این احساس نیاز را در آنان زنده کند.
بلکه بحث صرفا این است که در جایی که بین دو گروه مخیر شدیم که یکی احساس نیاز میکند ولی در مجموع در مرتبه پایینتری از اولویتهای دنیامدارانه (چه از حیث قدرت و ثروت، و چه از حیث جمعیت و کثرت، و چه از ابعاد دیگر) قرار دارد، و دیگری بر اساس اولویتهای دنیامدارانه بالاتر است اما عملا احساس نیاز به دین ندارد، دومی را بر اولی ترجیح ندهیم؛ و در پرداختن به اولی، اعراض و غفلت و سهلانگاری نکنیم.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) محمد بن فضیل در گفتگویی طولانی با امام کاظم ع درباره معانی آیات متعددی سوال میکند. در فرازی از این گفتگو، وی درباره آيات ۳۱ تا ۴۹ سوره مدثر میپرسد که امام ع فرازهای متعددی از آن را بر ولایت امیرالمومنین ع تطبیق میدهد که آخرین موردش این است که:
درباره این آیه سوال کردم که میفرماید: «پس آنها را چه میشود كه از این مایه تذكر رويگردانند؟» (مدثر/۴۹)
امام ع فرمود: یعنی از ولایت رویگردانند.
گفتم: «زنهار! همانا این مایه تذکر است» (عبس/۱۱).
فرمود: همان ولایت.
📚الكافي، ج1، ص434
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ... قُلْتُ: «فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ»؟
قَالَ: عَنِ الْوَلَايَةِ مُعْرِضِينَ!
قُلْتُ: «كَلَّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ»
قَالَ: الْوَلَايَة.
✳️تبصره:
با توجه به اینکه آيه ۵۴ سوره مدثر «كَلاَّ إِنَّهُ تَذْكِرَة» است؛ با توجه به اینکه در میان قراءات موجود قرائت آن آیه به صورت «إِنَّها» در سوره مدثر یافت نشد، شاید آن گونه که مرحوم مجلسی احتمال داده، یک احتمال این است که یا راوی ویا ناسخ بین این دو اشتباه کرده باشد، ویا قرائتی از آن آیه درسوره مدثر به صورت «إِنَّها» نزد اهل بیت موجود بوده باشد (مرآة العقول، ج5، ص151 ؛ بحار الأنوار، ج24، ص346 )؛ و در مجموع این احتمال که تطبیق «ولایت» بر این آیه، ناظر به آیه سوره مدثر باشد در اینجا بسیار زیاد است؛ چنانکه در عموم تفاسیر روایی متاخر همچون تفسیر صافی و البرهان و نور الثقلین و کنزالدقائق، حدیث فوق را ذیل سوره مدثر آوردهاند و نه در اینجا؛ و در تفاسیر روایی متقدم مانند تفسیر قمی هم با توجه به آیات بعدی، مقصود از انها در اینجا را آیات قرآن دانستهاند؛ هرچند خود مرحوم مجلسی این احتمال را که مقصود سوال سائل همین آیه عبس باشد را بعید ندانسته است.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) روایت شده است که امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبههای خود فرمودند:
همانا بهترین قصهها و رساترین موعظهها و سودمندترین تذکرها کتاب الله عز و جل است که خداوند عز و جل فرمود: «و هنگامی که قرآن قرائت شود بدان گوش دهید و ساکت باشید؛ باشد که مورد رحمت واقع شوید» (اعراف/۲۰۳).
📚الكافي، ج8، ص175
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ ذَكَرَ هَذِهِ الْخُطْبَةَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع يَوْمَ الْجُمُعَةِ ...
ثُمَّ إِنَّ أَحْسَنَ الْقَصَصِ وَ أَبْلَغَ الْمَوْعِظَةِ وَ أَنْفَعَ التَّذَكُّرِ كِتَابُ اللَّهِ جَلَّ وَ عَز َّ؛ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ».
@yekaye