هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
اینکه گمان کنیم کسی در راه خدا کشته میشود «مرده» است، یک اشتباه مهم محاسباتی است!
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
قبلا بیان شد که در قرآن تمامی مواردی که ماده «حسب» به صورت فعل به کار رفته ناظر به نوعی اشتباه در حساب و کتابهای انسانهاست؛ به طوری که در همگی میتوان کلمه «ظن» و «زعم» (گمان و پندار) با بار معنایی منفی را به کار برد. یعنی گویی یکی از مهمترین نکتههای دینداری این است که پی ببریم که بسیاری از حساب و کتابهای ما و پیشبینیهایی که بر اساس این حساب و کتابها انجام میدهیم درست نیست؛ و یکبار جدی باید در مدل محاسباتیمان در زندگی تجدید نظر کنیم.
🔖جلسه 96 http://yekaye.ir/al-muminoon-023-115/
🤔یکی از مهمترین زمینههای این اشتباهات این است که نظام اصلی عالم را نظام مادی و افق حیات انسان را همچون حیوانات میبینیم و بر این اساس، مرگ و زندگی حقیقی، را مرگ و زندگی فیزیولوژیکی که برای همه حیوانات رخ میدهد، قلمداد میکنیم؛
در حالی که اگر انسان از حقیقت عظیمتری به نام روح برخوردار است، همان باید مقیاس مرگ و حیات حقیقیِ او قرار گیرد:
🔺بر این اساس است که انسانی که همه تلاشش را در راه خدا قرار میدهد اساساً به زندگی حقیقی دست مییابد، هر چند که این جان مادی و حیوانی اش را در جنگ از دست بدهد؛
🔻و در سوی دیگر، کسی که به سخن حق گوش نمیدهد و از حق رویگردان است، «مرده» است هرچند که به لحاظ فیزیولوژی و حیوانی، او را زنده به حساب آورند: «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرينَ» (نمل/80 و روم/52)
💠تاملی با خویش
آیا ما کدام زندگی را جدیتر می دانیم؟!
و برای سلامت در کدام زندگی بیشتر مراقب هستیم؟!
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا ... أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ»
برای منافق، معیار زنده و مرده بودن، در دنیا بسر بردن یا از دنیا رفتن است؛ (آیه قبل)
اما برای مومن، معیار زنده و مرده بودن، نزد خدا و در محضر خدا بودن یا نبودن است.
@Yekaye
✅ با توجه به کثرت احادیث و نکات آیه 169 سوره آل عمران، امروز نیز به بحث از همین آیه خواهیم پرداخت.
☀️3) روایت شده که
از امیرالمومنین ع سوال شد: چگونه صبح کردی؟
فرمود: صبح کردم در حالی که صدّیق اول و فاروق اعظم هستم و منم وصی برترین بشر؛ و من اولم و من آخرم و من باطنم و من ظاهرم و من به هر چیزی دانایم و من چشم خدایم و من جَنبُ الله (پهلوی خدا) هستم و من امین خداوند بر پیامبرانم، به وسیله ما خداوند پرستیده شد و ما خزانهداران خداوند در زمین و آسمان هستیم و من زنده میکنم و من میمیرانم!
آن اعرابی از سخنان حضرت متعجب شد؛
و حضرت چنین توضیح داد:
من اولم یعنی من اول کسی هستم که به رسول الله ص ایمان آورد؛
و من آخرم یعنی آخرین کسی هستم که به او در قبر نظر انداخت
و من ظاهر هستت منظورم ظاهر اسلام است
و من باطن هستم یعنی بطن من از علم پر شده؛
و من به هر چیزی دانایم یعنی به هر چیزی که خداوند به پیامبرش خبر داد او هم از آن به من خبر داد؛
اما اینکه من چشم خدا هستم من چشم خداوند بر مومنان و کافران هستم
و اما اینکه من جنبُ الله هستم مقصودم همان است که «نفس [در آن روز] میگوید ای حسرت بر من از آنچه در جنب الله کوتاهی ورزیدم» (زمر/56) و کسی که در مورد من کوتاهی بورزد در مورد خداوند کوتاهی ورزیده است؛
و نبوت هیچ پیامبری انضا نشد مگر اینکه مُهر [= خاتَم] [تاییدی] از حضرت محمد ص گرفت و از این روست که ایشان خاتَم پیامبران (احزاب/40) نامیده شد؛
حضرت محمد ص سید پیامبران است و من سید اوصیاء هستم؛
اما خرانهداران خداوند در زمین، چرا که ما آموختیم آنچه را رسول الله ص با سخنی صادق به ما آموزش داد؛
و من زنده میکنم یعنی سنت رسول الله ص را زنده میکنم
و من میمیرانم یعنی بدعت را میمیرانم؛
و من زندهای هستم که نمی میرد به خاطر این سخن خداوند متعال است که فرمود: «و هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن؛ بلکه [آنان] زندهاند نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.» (آل عمران/169)
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج2، ص386
https://eitaa.com/yekaye/3198
☀️6) ابوبصیر [که کنیهاش ابومحمد بود] میگوید:
[به امام صادق ع عرض کردم] فدایت شوم؛ آیا به نظر شما کسی مرا در این امر [که به ولایت شما اذعان نمودیم] رد و تخطئه میکند همانند کسی است که شما را رد و تخطئه کرده است؟!
فرمود: ابامحمد! کسی که تو را در این امر رد و تخطئه کند همانند کسی است که رسول الله ص و خداوند تبارک و تعالی را رد و تخطئه کرده است؛
ابامحمد! همانا هر یک از شما که بر این امر بمیرد، شهید است.
گفتم: هرچند که در بسترش بمیرد؟!
فرمود: اگر در بسترش هم بمیرد، زندهای است که نزد پروردگارش روزی داده میشود.
📚الكافي، ج8، ص146؛ المحاسن، ج1، ص185
https://eitaa.com/yekaye/3201
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ»
تصوّر هلاكت و يا خسارت براى شهيد، تفكّرى انحرافى است كه بايد اصلاح شود.
📚 (تفسير نور، ج1، ص649)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣ «وَ لا تَحْسَبَنَّ ... أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
وقتی میگوید گمان مبر که آنها مردهاند؛ نتیجه میشود که آنها زندهاند؛ پس چرا دو تعبیر «عند ربهم» و «یرزقون» را هم اضافه کرد؟
🍃الف. شاید میخواهد نشان دهد که اشتباه محاسباتی آنان – که شهدا را مرده میپندارند- ابعاد متعددی دارد، و با این سه تعبیر، سه بعد مختلف اشتباه آنان را گوشزد میکند:
🔹آنها را مرده مپندار، که آنها زندهاند؛
🔹حقیقتِ آنها را جسم آنها نبین که مرده و چهبسا تکه تکه شده باشد؛ بلکه حقیقتِ آنها روح آنهاست که در سلامت کامل نزد پروردگارشان حاضر است؛
🔹آنها را مردگانی مپندار که دیگر هیچ بهرهای از عالَم نمیبرند و دستشان از هستی کوتاه شده؛ بلکه آنان هنوز در حال دریافت رزق و روزی و بهرهوری از عالَم هستند.
🍃ب. شاید میخواهد اشاره کند که اگرچه زنده بودن یک کمال است، اما زندهای زنده بودنش بسیار ارزش دارد که در قرب پروردگار باشد؛
و اگرچه در قرب پروردگار بودن خیلی مقام است، اما بالاتر از آن مقام کسی است که در آن قرب متوقف نماند و باز از روزیهای پی در پی پروردگارش بهرهمند شود.
🍃ج. ...
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
آنان که در راه خدا کشته میشوند، نهتنها زندهاند، که به مقام عند رب رسیدهاند؛ و نهتنها به قرب پروردگارشان دست یافتهاند، بلکه در آنجا روزی داده میشوند.
در کلمه «رزق» چه نکته اضافهای نهفته است که به زنده بودن و در مقام قرب بودن بسنده نکرد و دریافت رزق را هم اضافه کرد؟
🍃الف. شهادت، باختن و از دست دادن نيست؛ بلكه يافتن و به دست آوردن است.
📚(تفسير نور، ج1، ص649)
🍃ب. شاید میخواهد تاکید کند که گمان نکنید این زنده بودنی که مطرح کردیم، صرفا برای دلخوش کردن شماست و چیزی همچون زنده بودن یاد و خاطره آنهاست (که خداوند خاطره آنها را زنده نگه میدارد)، بلکه یک زندگی کاملا واقعی و عینی است که با روزی گرفتن همراه است.
🍃ج. از پرکاربردترین معانی رزق، غذایی است که انسان میخورد؛ و خاصیت غذا دو چیز است: اولا ادامه حیات را ممکن میسازد؛ و ثانیا به انسان توانایی میدهد که بتواند کاری انجام دهد. عبارت «بل احیاء» برای اشاره به ادامه حیات آنها کافی بود؛ به ویژه که حقیقت مرگ، نیستی و نابودی نیست، بلکه همگان از حیات برزخی برخوردارند؛ پس شاید میخواهد با تعبیر «یرزقون» اشاره کند که آنها بهره و نصیبی داده میشود که از آن برای ارتقای بیشتر میتوانند استفاده کنند؛ یعنی:
🌱ج.1. شاید میخواهد بفرماید که اگرچه پرونده عموم انسانها با مرگ بسته میشود، اما پرونده شهید همچنان باز است و همچنان انجام اعمال صالح و دستگیری از برخی از اهل دنیا، که بر رشد او بیافزاید، برای او امکانپذیر است.
🌱ج.2. شاید میخواهد اشاره کند به ثمرات عمل شهید در دنیا، که همچنان اثرگذار است و مایه ارتقای روزافزون وی میشود.
🌱ج.3. ...
🍃د. شاید بتوان این تعبیر را شبیه تعبیر «سیهدیهم» در آیه «وَ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُم؛ سَيَهْديهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُم» (محمد/5-6) دانست، که نکته قابل توجه این است که حرف «س» اشاره به آینده دارد در حالی که شهادت آنها با فعل ماضی اشاره شده (قتلوا) یعنی گویی بعد از شهادتشان هم هدایتی برای شهدا متصور است؛ که آن هدایت هرچه باشد، فراتر از هدایتی است که تا زمان مرگ به درد انسان میخورد.
🍃ه. ...
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🔟 «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
اگرچه انسانها با مرگ نیست و نابود نمیشوند و همگان به حیات برزخی خود ادامه میدهند، چرا در این آیه فقط درباره کسانی که در راه خدا کشته شدند، تعبیر احیاء را به کار برد؟
🍃الف. مقام بحث، مواخذه منافقانی است که شهادت مجاهدان را مرگ و هلاکت و ضرر قلمداد میکنند؛ و این مقام اقتضا دارد که بر حیات و زندگانی شهدا اصرار شود؛ و البته اثبات چیزی به معنای نفی سایر امور نیست؛ به تعبیر فنی، این جمله «مفهوم مخالف» ندارد؛ یعنی فقط میگوید اینها را مرده مپندار و نمیگوید که دیگران را مرده بدان!
🍃ب. مقصود از حیات در این آیه، صرف حیات برزخی نیست، بلکه برخورداری از حیات طیبه در عالم برزخ است که این شامل همه نمیشود.
🍃ج. تاکید کلام، بر «أحیاء» نیست، بلکه بر «عند ربهم یرزقون» است؛ یعنی همگان بعد از مردن زندهاند اما اینان کسانیاند که زنده و در مقام قرب هستند و روزی خاص دارند.
🍃د. ...
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣1⃣«قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين؛ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ»
بعید نیست که خطاب در این آیه (هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن)،
تتمه خطاب آیه قبل باشد (که فرمود «بگو پس مرگ را از خویشتن دور کنید، اگر راست میگویید!»)
📚(المیزان، ج4، ص60)
یعنی از تقابل این دو آیه چهبسا بتوان برداشت کرد که خداوند میخواهد به منافقان بگوید در فهم حقیقت مرگ بشدت به خطا رفتید:
🔹از طرفی شما نمیتوانید مرگی را که از آن میترسید از خودتان دور کنید؛
🔹و از طرف دیگر، آن کسانی که مورد تخطئه قرار دادید، اتفاقا کسانی هستند که مرگ را از خویش دور کردند و به زندگی جاودان رسیدند.
@Yekaye
841) 📖فرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ 🌹
💢ترجمه
💐خوشحالاند بدانچه خداوند از فضل خود به آنان داده، و بشارت میگیرند در مورد کسانی که در پی ایشان [هستند و هنوز] به ایشان نپیوستهاند که: نه برآنان ترسی هست و نه آنان اندوهگین شوند.
سوره آلعمران (3) آیه 170
1397/7/23
5 صفر 1440
@YekAaye
☀️1) از امیرالمومنین به طرق مختلف روایت شده که فرمودند:
مرگ طلبکننده و طلب شوندهای سریع است، نه کسی که برجا مانده او را درمانده کند و نه کسی که فرار کند از دستش بگریزد؛ پس پیش آیید و سستی نکنید؛ که همانا از مرگ چارهای نیست؛ بدانید که اگر در جنگ به شهادت نرسید خواهید مرد و سوگند به کسی که جان علی به دست اوست، هزار ضربه شمشیر بر سر راحتتر از مرگ در بستر است!
📚الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج1، ص238؛ الأمالي (للطوسي)، ص216
https://eitaa.com/yekaye/3225
☀️2) از امام باقر ع درباره «و بشارت دهند به کسانی که در پی ایشان [هستند و هنوز] به ایشان نپیوستهاند که: نه برآنان ترسی هست و نه آنان اندوهگین شوند.» سوال شد؛
فرمودند:
اینان به خدا سوگند شیعیان [حقیقی] ما هستند هنگامی که روحشان به بهشت برود و با بزرگداشتی از جانب خداوند عز و جل مورد استقبال قرار گیرند، بدانند و یقین کنند که بر حق و بر دین خداوند عز و جل بودهاند و بشارت دهند به برادران مومنشان که در پی آناناند که برای آنان ترسی هست و نه آنان اندوهگین شوند.
📚الكافي، ج8، ص156؛ تفسير القمي، ج1، ص 127
https://eitaa.com/yekaye/3226
☀️3) زید بن علی از پدرش امام سجاد ع از جدشان روایت میکنند که امیرالمومنین ع فرمودند:
همانا در بهشت درختی است که بر فرازش جواهرات است و در پاییناش اسبان گردن کشیده زین شده لگام بسته بالداری هستند که از آنها ادرار و مدفوعی خارج نشود؛ پس اولیای خدا بر آنها سوار شوند و با آنان در بهشت هر جایی که بخواهند به پرواز درآیند؛ پس کسانی که در رتبه پایینتر از آناناند بگویند: پروردگارا ! چه چیزی این بندگانت را به چنین کرامتی رساند؟
پس خداوند جل جلاله فرماید:
آنان شب [برای نماز و دعا] برمیخاستند و نمیخوابیدند؛ و روز روزه میدشاتند و نمیخوردند؛ و به جهاد با دشمنان مشغول بودند و نمیترسیدند؛ و صدقه میدادند و بخل نمی ورزیدند.
📚الأمالي( للصدوق)، ص291
https://eitaa.com/yekaye/3227
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»
🔺در این آیه شهدا توصیف شدهاند به «فرحناک بودن» یعنی در اوج شادی بسر بردن؛ آن هم به خاطر آنچه خداوند بدانها داده است؛
🔻اما در آیات دیگر،
▫️از طرفی، خداوند از قول طرفداران حضرت موسی ع فرحناک بودن قارون را مذمت میکند و از اومیخواهد که جزء «فرحین» نباشد: «إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحينَ» (قصص/76)
▫️و از طرف دیگر، خداوند کسانی را که به آنچه از جانب خداوند بدانها داده شده «خوشحال» و «فَرِح» میشوند، را در معرض عذاب دانسته است: «حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً» (انعام/44)؛ و چنین انسانهایی را مذمت کرده است « وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها» (روم/36)
⁉️بالاخره شاد بودن در منطق قرآن خوب است یا خیر⁉️
💠نکتهای در #انسانشناسی : #شاد بودن در قرآن
به نظر میرسد دو آیه هست که پاسخ این سوال را واضح میکند:
🔹یکی اینکه شاد بودنی که تخطئه شده است، شاد بودنِ بناحق است:
«ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ» (غافر/75)؛
یعنی #شادی به خودی خود خوب یا بد نیست❗️
اگر انسان در مسیر درست باشد و آنجا که سزاوار است شاد شود، این قطعا مطلوب و خوب است؛
اما در جایی که انسان بر اثر رسیدن به امر باطلی شاد میشود این شادی، چون شادی زودگذر است و عاقبتش عذاب خواهد بود، شادی مطلوبی نیست؛ مانند شادی ناشی از گناهان؛ کسی که گناهی انجام میبرد در آن لحظه لذتی میبرد و ظاهرا شاد میشود؛ اما خود او اگر از پشت پردهها و باطن عملش خبر داشته باشد، بشدت ناراحت خواهد شد.
🔹دوم اینکه انسان بفهمد که چیزی که خدا به او داده، و از جانب اوست و ا آن را در مسیر الهی به کار میبرد، واقعا ایجاد شادی میکند:
«قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» (یونس/58)
نه چیزی که خودش به دست آورده است و مایه غرور و سرکشی او میشود:
«فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ» (غافر/83)؛
بله،
همه چیز از سوی خداست،
اما وقتی کسی به این «از سوی او بودن» توجه نمیکند، بلکه صرفاً به بهرهمندی خودش توجه و بدان فخرفروشی می کند، شادیای است که با بدبختی او توام خواهد شد:
«وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ، هود/10؛ لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ، حدید/23)
♦️شاید در یک کلام بتوان گفت:
🔻 آن شادیای مذموم است که افقش زندگی دنیا باشد:
«وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ» (رعد/26)
🔺و آن شادیای مطلوب و حقیقی است که ابدی باشد؛ و تنها چیزی ابدی است که وجهه الهی داشته باشد و به خدا منسوب شود:
«كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ، وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» (الرحمن/26-27)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ «فَرِحينَ ... وَ يَسْتَبْشِرُونَ ... أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»
قبلا اشاره شد که
با تعبیر «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» هرگونه وجود امر ناخوشایندِ «محتمل» یا «واقعشده» نفی شده است؛ زیرا خوف و ترس، مربوط به چیزی است که هنوز رخ نداده و انسان احتمال رخ دادنش را میدهد؛ و حزن و غم مربوط به چیزی است که رخ داده است و انسان را غمگین کرده است. (الميزان، ج۱۸، ص۱۹۶) بر همین اساس، برخی گفتهاند این آیه، شامل همه نگرانیهای مربوط به گذشته (غم) و آینده (خوف) میشود. (مجلسی، مرآت العقول، ج۵، ص۴۴)
🔖جلسه 61، تدبر2 http://yekaye.ir/al-ahqaf-046-13/
اکنون میافزاییم که:
🔹اولا برداشتن هر گونه خوف و ترس از انسان، بدین معناست که هیچ نعمتی از نعمتهایی که خداوند به او داده در معرض زوال قرار نخواهد گرفت، و برداشتن «حزن» از انسان یعنی هیچ عاملی از عوامل سعادت که برای او متصور باشد، از او دریغ نخواهد شد؛ پس برداشتن خوف و حزن از انسان، یعنی شخص هر آنچه از نعمت که امکان دارد به او برسد دریافت کرده و هیچگاه اینها را از دست نخواهد داد و این همان سعادت ابدیای است که خداوند به آنان وعده داده بود.
📚(الميزان، ج4، ص61)
🔹ثانیا اگر دقت کنیم که تفاوت «فرح و شادمانی به خاطر فضل خدا» با «دریافت بشارت» در این است که شادمان شدن، ناظر به نعمتهایی است که خداوند تاکنون بدانها داده، و «بشارت» مژدهای است درباره آینده و آنچه در پیش رو دارند، آنگاه در این آیه مستقیما هم همه خوشایندها را برای آنان اثبات کرده، و هم همه ناخوشایندها را از آنان سلب نموده است؛ هم در گذشته و هم در آینده؛
در واقع،
♦️ شهید به مقامی میرسد که هم همه خوشایندها را دارد و هم از هر ناخوشایندی دور است، آن هم تا ابد❗️
🤔آیا اگر کسی این ثمرات شهادت در راه خدا را بفهمد، ممکن است آن را آرزو نکند⁉️
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ «يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ ...»
شهدا از همرزمان خود دل نمیكنند و آينده خوب را به آنها بشارت میدهند.
📚(تفسير نور، ج2، ص198)
💠نکته تخصصی #جامعهشناسی : باطن #ارتباطات_اجتماعی و #دوستی ها
تحولات انسان در زندگی دنیوی محصول دو گونه اقدام اوست:
🔹یکی کنشهای او (کارهای ثواب و گناه)
🔹و دوم ارتباطات او و پیوندهایی که با دیگران برقرار میکند.
در واقع،
همان گونه که اعمال ما باطنی دارند و روز قیامت این باطن آشکار میشود
ارتباطاتی هم که با انسانهای دیگر برقرار میکنیم باطن و حقیقتی دارند که بعد از مرگ با ما همراهند و اثرات خود را نشان میدهند:
🔺اگر دوستیها بر مدار حق شکل گرفته باشد، در آخرت نیز همین دوستی برقرار است:
در این آیه، شهدا در بهشت منتظر دوستان دنیویشان هستند که هنوز نیامده اند؛
یا زن و شوهرهایی که زندگی مشترکشان الهی بوده، در بهشت هم با هماند:
«هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ» (یس/56)؛
و فرزندانشان هم بدانها ملحق میشوند:
«وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُم» (طور/21)
🔻در مقابل، دوستیهایی که بر اساس تقوا و مسیر الهی شکل نگرفته باشد، حتی اگر دوستی بسیار صمیمیای هم باشد (= خُلّت) به دشمنی تبدیل میشود:
«الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقين» (زخرف/67) به طوری که دوستان جهنمی وقتی در جهنم به هم میرسند همدیگر را لعن و نفرین میکنند: «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» (اعراف/37)،
و اعضای خانوادههای اینچنین هم روز قیامت همگی از هم فراریاند:
«يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ، وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ، وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ» (عبس/34-36)
@Yekaye