هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ»
خوار و رسوا شدن و بیآبرویی از سهمگینترین وضعیتهایی است که برای یک انسان ممکن است پیش آید؛
و یکی از مهمترین مجازاتهای الهی در دنیا که بار بر آن تاکید شده، خواری و رسوایی در دنیاست (تعبیر «خزی فی الدنیا» 8 بار به عنوان مجازات و عذاب الهی در قرآن کریم مطرح شده است (بقره/85 و114 ؛ مائدة/33 و 41 ؛ يونس/98 ؛ حج/9 ؛ زمر/2 ؛ فصلت/16 ).
اما آنچه بمراتب بدتر است خواری و رسوایی در آخرت است؛
زیرا در این دنیا،
از طرفی خوار شدن لزوما دلیل بد بودن نیست، چهبسیار پیامبرانی که در میان مردم خود مورد اهانت و خواری قرار میگرفتند (از این رو، انسان ممکن است بر حق باشد و مدتی خوار شود)
و از طرف دیگر، زندگی این دنیا بالاخره تمام میشود اما کسی که در آخرت خوار و زبون و بیآبرو شد هم حقیقتا خوار و رسوا شده؛ و هم این خواریاش پایان ندارد.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ»
میتوانست بسادگی بگوید «مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ»؛ اما «ربنا» را در آغازش افزود.
🤔چرا؟
شاید از این باب است که نشان دهد که خزی و خواریِ عدهای از افراد منافاتی با ربوبیت خداوند ندارد؛ بلکه لازمه آن است.
📝نکته تخصصی #خداشناسی و #انسانشناسی
در آیه قبل (تدبر8 https://eitaa.com/yekaye/5158)
اشاره شد که همان که خالق و آفریننده است، ربوبیت و به مقصد رساندن را هم عهدهدار است.
اما ربوبیت خداوند در مورد انسان به این نیست که حتما همگی به بهشت روند❗️
و قطعا چنین نیست که اگر عدهای به جهنم رفتند، کار ربوبیت خداوند به سرانجام نرسیده باشد‼️
درست است که خداوند به انسان فطرت هم داده که خوب و بد را تشخیص دهد و راه حق را بگزیند؛
اما در عین حال، به او اختیار هم داده است؛
و معنای اختیار داشتن یعنی امکان این را داشته باشد که مسیر شقاوت، و نه سعادت، را بپیماید.
و طبیعی است که عاقبت کسی که مسیر شقاوت را پیمود، جهنم است نه بهشت.
و اتفاقا همین به جهنم رفتن برای چنین کسی، به امداد ربوبی است:
« كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً» (اسراء/20)
پس
🔺همان گونه که به فلاح و رستگاری رسیدن عدهای به اقتضای ربوبیت خداوند و به امداد اوست؛
🔻شقاوت و جهنمی شدنِ عدهای دیگر هم به اقتضای ربوبیت و امداد الهی است.
🤔اگر کسی که این ربوبیت همهجانبه خداوند، حتی برای شقاوت بدکاران را بفهمد، بیشک بسیار آرام میشود؛
زیرا عمده استرسها و اضطرابها، ناشی از این است که نگرانیم که اگر وضع به همین صورت ادامه یابد، چه خواهد شد.
اما کسی که ربوبیت خدا را میفهمد؛ میداند وضع هر گونه شود، وعده خدا محقق خواهد شد و کار از دست خدا بیرون نخواهد رفت.
پس هم در سختترین شرایط، لحظهای ناامید نمیشود و هم خستگی نمیتواند براو غلبه کند و او را از پای درآوَرَد.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ «ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ»
آنجا که حقیقت عیان شود، معلوم میشود که ظالم یاور ندارد.
💠تحلیل #اجتماعی #آخرتمدارانه
در نگاه اول، به نظر میرسد ظالمان همواره زمانی میتوانند ظلم کنند که یاورانی داشته باشند. یک نفر بتنهایی نمیتواند دیگران را چپاول کند؛ بلکه حتما اعوان و انصاری باید او را کمک کنند.
اما
آخرت که ظهور همه حقایق است معلوم میشود که ظالمان واقعا هیچ یاوری ندارند.
اگر واقعا آخرت، ظهورِ باطن دنیاست، پس ظالم حقیقتا در همین دنیا هم یاور ندارد❗️
و جالب این است که این نفی یاور برای ظالم را در قالب جمله اسمیه بیان کرد که دلالت بر همیشگی و قطعی بودن این خبر دارد❗️
یعنی خود جمله هم دلالت دارد که ظالم هیچگاه یاور نداشته و نخواهد داشت‼️
پس
در نگاه عمیق،
🤔کسی که خدا را باور دارد و میداند همه امور به دست خداست، میداند که اگر ظالمی در ظاهر یاری شود، این یاری شدنِ او تحت حکمت و قدرت خدا بوده؛ یعنی صرفاً آزمونی بوده برای آزمودن خود آن ظالم، و کسانی که مورد ظلمِ آن ظالم واقع میشوند؛
پس
باید گفت کسانی که در ظاهر یاور ظالماناند، واقعا یاریای بدانان نمیرسانند؛ بلکه تنها آزمون ظالمان و مظلومان را پیچیدهتر میکنند❗️
💢 اگر کسی این قاعده را بفهمد،
🔺نه برای ظلم کردن روی کمک دیگران حسابی باز میکند؛ و
🔺نه در مواجهه با ظالمترین افراد اندک هراسی به خود راه میدهد و دست و پایش را گم میکند؛
یعنی
🔻 نه هنگام تفوق بر دیگران دستش به سمت ظلم میرود؛ و
🔻نه هنگام زیردست قرار گرفتن، از کسی میترسد.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ ) «ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ»
🔹از طرفی در این آیه فرموده «ظالمان را یاورانی نباشد»
🔹از طرفی در آیات دیگر از شفاعت عدهای سخن گفته شده (وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى؛ انبیاء/28)؛ و در حدیث نبوی متواتر در میان شیعه و سنی، آمده است که پیامبر ص فرموده «إِنَّمَا شَفَاعَتِي لِأَهْلِ الْكَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِي» (الأمالي( للصدوق)، ص7)
🔹و از طرف دیگر، میدانیم که ظلم اقسامی دارد؛ که یک قسم آن ظلم به خویش است؛ و هرگناهی، بویژه گناهان کبیره، قطعا مصداق «ظلم» است.
🤔پس چگونه فرموده که ظالمان را یاوری نباشد؟
🍃الف. آیه میتواند ناظر مقام ظلم به دیگران است؛ آنگاه:
🌱الف.1. یعنی ظالم در آنجا یاوری ندارد که در ظلمش به او کمک کند و مظلوم اندک نگرانیای هنگام بازپپس گرفتن حقش داشته باشد.
🌱الف.2. یعنی شفاعت فقط شامل گناهان فردی و عبادی و ... میشود؛ نه جایی که کسی در حق دیگری ظلمی کرده باشد.
🌱الف.3. ...
🍃ب. آیه میتواند ناظر به مطلق ظلم باشد؛ آنگاه:
🌱ب.1. یاور آنجایی است که مساله از زاویه خود شخص مطرح است؛ و کسی است که انسان کاری برای او انجام داده و از این رو، پیشاپیش روی یاری او حساب میکند؛ اما شفاعت، از موضع بالاست؛ و کسی طلبی ندارد که شفیع ملزم به شفاعت او باشد؛ در واقع، شفاعت یک رحمت اضافهای است که به افراد میشود، و غیر از یاریای است که خود شخص به عنوان حق خود انتظار دارد.
🌱ب.2. ...
🍃ج. «ظلم» در اینجا به معنای کفر و شرک است، نه هرگونه ظلمی؛ و شاهدش هم این دو آیه است که «وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (بقره/254) و «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» (لقمان/13)و آنکه هیچ گونه یاور و شفیعی ندارد، کافر است (البحر المحيط، ج3، ص472) و مویدش هم این آیه که فرمود خداوند هر گناهی را ممکن است ببخشد اما شرک را قطعا نمیبخشد: « إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاء» (نساء/48 و 116)
🍃د. ...
@Yekaye
916) 📖 ربَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ 📖
💢ترجمه
پروردگارا ! قطعاً ما دعوتگری را شنیدیم که به ایمان فرامیخواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم؛ پس گناهانمان را بر ما ببخش و بدیهایمان را از ما بزدای و ما را در زمره نیکان دریاب!
سوره آل عمران، (3) آیه 193
1398/1/5
18 رجب1440
@YekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️1) از امام صادق ع درباره این آیه قرآن که میفرماید « پروردگارا ! قطعاً ما نداکنندهای را شنیدیم که به ایمان ندا می داد که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم» روایت شده که فرمودند:
این امیرالمومنین ع است؛ از آسمان به او ندا شد به پیامبر ص ایمان بیاور؛ و او به وی ایمان آورد.
📚تفسير العياشي، ج1، ص211
عَنْ [عمر بن] عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا» قَالَ:
هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع نُودِيَ مِنَ السَّمَاءِ أَنْ آمِنْ بِالرَّسُولِ وَ آمَنَ بِهِ.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️2) عمارة بن جوین میگوید
روز هیجده ذیالحجه بر امام صادق ع وارد شدم در حالی که روزه بود و امام برایش از عظمت روز غدیر و اهمیت آن و ثواب روزه در آن میگوید و از جمله اینکه توصیه میکنند به دو رکعت نماز که بعد از آن به سجده رود و صدبار شکر خدا را بجا آورد و این دعا را بخواند؛ و بعد از این دعا نیز به سجده رود و صد بار حمد خدا [= الحمد للله] و صد بار شکر خدا [شکراً لله] را بجا آورد.
👇متن دعا 👇
هدایت شده از یک آیه در روز
متن دعای بعد از نماز روز غدیر این است:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَنَّ لَكَ الْحَمْدَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ أَنَّكَ وَاحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَ لَمْ تُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً أَحَدٌ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ فِي شَأْنٍ كَمَا كَانَ مِنْ شَأْنِكَ أَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَيَّ بِأَنْ جَعَلْتَنِي مِنْ أَهْلِ إِجَابَتِكَ وَ أَهْلِ دِينِكَ وَ أَهْلِ دَعْوَتِكَ وَ وَفَّقْتَنِي لِذَلِكَ فِي مَبْدَإِ [مُبْتَدَإِ] خَلْقِي تَفَضُّلًا مِنْكَ وَ كَرَماً وَ جُوداً ثُمَّ أَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلًا وَ الْجُودَ جُوداً وَ الْكَرَمَ كَرَماً رَأْفَةً مِنْكَ وَ رَحْمَةً إِلَى أَنْ جَدَّدْتَ ذَلِكَ الْعَهْدَ لِي تَجْدِيداً بَعْدَ تَجْدِيدِكَ خَلْقِي وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيّاً نَاسِياً سَاهِياً غَافِلًا فَأَتْمَمْتَ نِعْمَتَكَ بِأَنْ ذَكَّرْتَنِي ذَلِكَ وَ مَنَنْتَ بِهِ عَلَيَّ وَ هَدَيْتَنِي لَهُ فَلْيَكُنْ مِنْ شَأْنِكَ يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ أَنْ تُتِمَّ لِي ذَلِكَ وَ لَا تَسْلُبَنِيهِ حَتَّى تَتَوَفَّانِي عَلَى ذَلِكَ وَ أَنْتَ عَنِّي رَاضٍ فَإِنَّكَ أَحَقُّ الْمُنْعِمِينَ أَنْ تُتِمَّ نِعْمَتَكَ عَلَيَّ
اللَّهُمَّ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ أَجَبْنَا دَاعِيَكَ بِمَنِّكَ فَلَكَ الْحَمْدُ «غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ» آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ مُحَمَّدٍ ص وَ صَدَّقْنَا وَ أَجَبْنَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فِي مُوَالاةِ مَوْلَانَا وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَخِي رَسُولِهِ وَ الصِّدِّيقِ الْأَكْبَرِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى بَرِيَّتِهِ الْمُؤَيَّدِ بِهِ نَبِيُّهُ وَ دِينُهُ الْحَقُّ الْمُبِينُ عَلَماً لِدِينِ اللَّهِ وَ خَازِناً لِعِلْمِهِ وَ عَيْبَةِ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّ اللَّهِ وَ أَمِينِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ شَاهِدِهِ فِي بَرِيَّتِهِ.
اللَّهُمَّ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعادَ» فَإِنَّا يَا رَبَّنَا بِمَنِّكَ وَ لُطْفِكَ أَجَبْنَا دَاعِيَكَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَ صَدَّقْنَاهُ وَ صَدَّقْنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ كَفَرْنَا بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ فَوَلِّنَا مَا تَوَلَّيْنَا وَ احْشُرْنَا مَعَ أَئِمَّتِنَا فَإِنَّا بِهِمْ مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ وَ لَهُمْ مُسَلِّمُونَ آمَنَّا بِسِرِّهِمْ وَ عَلَانِيَتِهِمْ وَ شَاهِدِهِمْ وَ غَائِبِهِمْ وَ حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ وَ رَضِينَا بِهِمْ وَ بِمُوَالاتِهِمْ أَئِمَّةً وَ قَادَةً وَ سَادَةً وَ حَسْبُنَا بِهِمْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ دُونَ خَلْقِهِ لَا نَبْتَغِي بِهِمْ بَدَلًا وَ لَا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَلِيجَةً وَ بَرِئْنَا إِلَى اللَّهِ مِنْ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ كَفَرْنَا بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الْأَوْثَانِ الْأَرْبَعَةِ وَ أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ كُلِّ مَنْ وَالاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلَى آخِرِهِ؛
اللَّهُمَّ إِنَّا نُشْهِدُكَ أَنَّا نَدِينُ بِمَا دَانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ قَوْلُنَا مَا قَالُوا وَ دِينُنَا مَا دَانُوا بِهِ مَا قَالُوا بِهِ قُلْنَا وَ مَا دَانُوا بِهِ دِنَّا وَ مَا أَنْكَرُوا أَنْكَرْنَا وَ مَنْ وَالَوْا وَالَيْنَا وَ مَنْ عَادَوْا عَادَيْنَا وَ مَنْ لَعَنُوا لَعَنَّا وَ مَنْ تَبَرَّءُوا مِنْهُ تَبَرَّأْنَا مِنْهُ وَ مَنْ تَرَحَّمُوا عَلَيْهِ تَرَحَّمْنَا عَلَيْهِ آمَنَّا وَ سَلَّمْنَا وَ رَضِينَا وَ اتَّبَعْنَا مَوَالِيَنَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ اللَّهُمَّ فَتَمِّمْ لَنَا ذَلِكَ وَ لَا تَسْلُبْنَاهُ وَ اجْعَلْهُ مُسْتَقَرّاً ثَابِتاً عِنْدَنَا وَ لَا تَجْعَلْهُ مُسْتَعَاراً وَ أَحْيِنَا مَا أَحْيَيْتَنَا عَلَيْهِ وَ أَمِتْنَا إِذَا أَمَتَّنَا عَلَيْهِ آلُ مُحَمَّدٍ أَئِمَّتُنَا فَبِهِمْ نَأْتَمُّ وَ إِيَّاهُمْ نُوَالِي وَ عَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اللَّهِ نُعَادِي فَاجْعَلْنَا مَعَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَإِنَّا بِذَلِكَ رَاضُونَ [رضوان] يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
📚إقبال الأعمال، ج1، ص472-473
@Yekaye
👇ترجمه دعا👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ترجمه دعای بعد از نماز روز غدیر
خدایا من از تو میخواهم به [حق] اینکه حمد تنها از آن توست، و تو شریکی نداری؛ و تو واحد احد صمدی هستی که نه زادهای و نه زاده شدهای و احدی همانند تو نیست؛ و اینکه حضرت محمد ص بنده و رسول توست - صلوات تو بر او و آل او باد - ؛ ای کسی که هر روز در شأنی هستی همان گونه که در شأن تو بود که بر من تفضل نمودی که مرا از اهل اجابت خویش و اهل دین و دعوت خود قرار دادی؛ و از آغاز آفرینشم از باب تفضل و کرم و جود این توفیق را به من دادی؛ و سپس بر این تفضل، تفضل دیگر، و بر آن جود، جودی دیگر، و بر آن کَرَم، کَرَمی دیگر اضافه نمودی، همه اینها از باب مهربانی و رحمت تو بود؛ تا بدانجا که بعد از اینکه برای من تجدید عهدی نمودی، در حالی که من فراموشکار و سهوانگار و در غفلت بودم؛ پس نعمتت را بر من تمام کردی به اینکه آن را به یادم آوردی و با آن بر من منت نهادی و بدان هدایتم فرمودی؛
پس اقتضای این شأن و جلالت تو آن است – ای خدایم و ای سرورم- که این نعمت را کاملا بر من تمام فرمایی و آن را از من نگیری تا اینکه بر این نعمت مرا توفی فرایی در حالی که از من راضی باشی که همانا تو سزاوارترین کسی هستی برای نعمت بخشیدن بر اینکه نعمتت را بر من تمام کنی.
خدایا شنیدیم و اطاعت کردیم و پاسخ گفتیم دعوتکنندهات را که بر ما منت نهاد نهادی؛ پس حمد سزاوار توست؛ «مغفرتت را میطلبیم ای پروردگارا و بازگشت به سوی توست». ایمان آوردیم به خدایی که تنهاست و شریکی ندارد و به رسول او و تصدیق کردیم و اجابت کردیم دعوتکننده الهی را و از پیامبر پیروی نمودیم در موالات مولایمان و مولای مومنین امیرالمومنین علی بن ابیطالب، بنده خدا و برادر رسولش او صدّیق اکبر؛ و حجت خدا بر مخلوقاتش؛ کسی که خداوند به وسیله او پیامبرش و دین آشکارا حقِ خود را یاری فرمود؛ همو که پرچمی برای دین خدا؛ و نگهدارنده علم او و مخزن غیب خدا و جایگاه سرّ خدا و امانتدار خداوند بر خلایق و شاهد او در مخلوقات است؛
خدایا «پروردگارا ! قطعاً ما دعوتگری را شنیدیم که به ایمان فرامیخواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم؛ پس گناهانمان را بر ما ببخش و بدیهایمان را از ما بزدای و ما را در زمره نیکان دریاب! پروردگارا و به ما بده آنچه را به پیامبرانت وعده دادی و ما را روز قیامت رسوا مکن که همانا تو خلف وعده نمیکنی» (آل عمران/193-194)
پس ای پروردگارما به منت و لطف تو بود که دعوتگر تو را اجابت کردیم و از رسول پیروی نمودیم و او را تصدیق کردیم و مولی المومنین را تصدیق نمودیم و به جِبت و طاغوت (نساء/51) کفر ورزیدیم پس ولیاتی را که بر گردن گرفتیم برای ما تثبیت فرما و ما را با امامانمان محشور نما که همانا ما بدانان ایمان و یقین داریم و تسلیم آنان هستیم؛ به سرّ و آشکار و شاهد و غایب و زنده و مردهشان ایمان آوردیم و به آنها و به موالات آنها به عنوان امام و پیشوا و سرور راضی شدیم؛ بین ما و خدا، آنها، و نه سایر مخلوقات، ما را کفایت کند؛ هرگز به جای آنان دنبال کس دیگری نباشیم و در برابر آنان طرح دوستی با کسی نیفکنیم و از هر کس از جن و انس، از گذشتگان و آیندگان، که پرچم دشمنی با آنان برافراشته کند به سوی خداوند برائت میجوییم و به جبت و طاغوت و بیهای چهارگانه و شیعیان و پیروان آنها و هرکس از جن و انس از اول روزگار تا پایان آن که به ولایت آنان تن دهد، کفر میورزیم.
خدایا همانا ما تو را شاهد میگیریم که ما بدان چیزی متدین شدیم که حضرت محمد و آل محمد – صلوات خدا بر او و بر آنان – بدان متدین شدند؛ و سخن ما آن چیزی است که آنان گفتند؛ و دین ما آن چیزی است که آنان دینورزی نمودند؛ آنچه گفتند گفتیم و آنچه دینورزی نمودند دین دانستیم و آنچه انکار کردند انکار کردیم و هر که را دوست داشتند دوست داشتیم و با آنچه دشمنی کردند دشمنی نمودیم و کسی را که لعن کردند لعن کردیم و از کسی که تبری جستند تبری جستیم و بر هرکس ترحم کردند ترحم کردیم و؛ بر این است که ایمان آوردیم و تسلیم شدیم و رضایت دادیم و پیروی نمودیم از سرورانمان که صلوات خداوند بر آنان.
خدایا پس این را برای ما تمام فرما و از ما نگیر و آن را مستقر و ثابت نزد ما قرار بده و نه اینکه عاریهای باشد؛ و تا زندهایم ما را بر آن زنده بدار و هنگامی که میمیریم ما را بر آن بمیران که آل محمد ص، امامانمان، را بر آن [زندگی و مرگ] داشتهای؛ که ما تنها بدانان امامت جوییم و تنها موالات آنان را بپذیریم و دشمن آنان که دشمن خداست را به دشمنی گیریم؛ پس ما را در دنیا و آخرت با آنان و در زمره مقربان قرار بده؛ که ما بدان راضی هستیم؛ ای رحمکنندهترین رحمکنندگان.
📚إقبال الأعمال، ج1، ص472-473
@Yekaye
☀️3) چندین نفر از راویان معتبر، از امام رضا ع، و ایشان از پدرشان امام کاظم، و ایشان از پدرشان امام صادق ع، و ایشان از پدرشان امام باقر ع، و ایشان از پدرشان امام سجاد ع، و ایشان از پدرشان امام حسین ع، و ایشان از پدرشان امیرالمومنین ع، روایت کردهاند که رسول الله ص فرمودند:
💢ایمان اقرار به زبان و معرفت با دل و عمل با اعضاء است.💢
📚الأمالي( للصدوق)، ص268
💢الْإِيمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ.💢
✅نکته:
ابوحاتم، که از بزرگان حدیث در اهل سنت است، گفته: اگر این سند را بر دیوانه بخوانید، شفا یابد❗️
@Yekaye
☀️5) عبدالرحیم قصیر میگوید: همراه با عبدالملک بن اعین نامهای نوشتیم برای امام صادق ع و پرسیدیم که ایمان چیست.
در پاسخ برایمان نوشت: خداوند رحمتت کند؛ درباره ایمان پرسیده بودی.
ایمان همان اقرار به زبان، و عقد و گره در دل و عمل با اعضاء است؛ و ایمان اجزایش به هم وابسته است؛ و آن همچون سرایی است؛ و همین طور اسلام هم سرایی است و کفر هم سرایی است؛ پس گاه بندهای مسلمان است پیش از آنکه مومن باشد؛ ولی مومن نمیشود مگر اینکه قبلا مسلمان بوده باشد؛ پس اسلام قبل از ایمان است و شریک ایمان است؛ اگر بندهای مرتکب معصیتی از معاصی کبیره ویا صغیرهای که خداوند عز و جل نهی کرده، شود، از ایمان خارج شده و اسم ایمان از او ساقط میشود اما اسم اسلام همچنان بر او ثابت است؛ پس اگر توبه کرد و استغفار نمود دوباره به سرای ایمان برمیگردد؛ و مادامی که کفر نورزیده و استحلال (حرام را حلال کردن) نکرده، به کفر وارد نشده است؛ اما اگر چنین شود که بگوید این حلال، حرام است ویا آن حرام، حلال است؛ و به این مطلب، به عنوان دین خود ملتزم شود آنگاه است که از اسلام و ایمان خارج شده و در کفر وارد شده است؛ حکایت اینها همانند کسی است که در حرم [مسجد الحرام] وارد شود و سپس به کعبه وارد شود و
📚الكافي، ج۲، ص۲۷
@YekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ؛ الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ ... وَ يَتَفَكَّرُونَ ... رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا»
شاید اسلامِ بسیاری از افراد اسلام شناسنامهای باشد (یعنی چون در خانواده مسلمان به دنیا آمده، او هم مسلمان شده)
اما ایمان غیر از اسلام است
🔖حدیث5 https://eitaa.com/yekaye/5221
و ایمان آوردن اقدامی خودآگاه است: صرفا بیان به زبان نیست؛ بلکه با معرفت دل و عمل با جوارح همراه است.
حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/5218
از این رو،
اولواالباب و صاحبان خرد، فقط مسلمان نیستند؛ بلکه ایمان میآورند؛
کسانیاند که ندای منادی الهی را با گوش جان میشنوند و آگاهانه تصمیم میگیرند که به پروردگارشان ایمان آورند.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ ... يَتَفَكَّرُونَ ... رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا»
خردمندان، آمادهى پذيرش حقّ هستند و در كنار پاسخگويى به نداى فطرت، به نداى انبيا، علما و شهدا پاسخ مىدهند.
(تفسير نور، ج2، ص226)
در واقع،
کسی که صاحب عقل و خِرَد ناب، و اهل تفکر است، میشنود ندایی را که به ایمان فرامیخواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ و ایمان میآورد.
💠تاملی در باب #فلسفه و #فیلسوفان
آن که صدای منادیان ایمان به خدا را نمیشنود؛ ویا اگر میشنود به پروردگارش ایمان نمیآورد، هرچند خود فیلسوف و اهل تعقل بخواند، واقعا صاحب خرد نیست،
و یا به تعبیر دقیقتر قرآنی، صاحب خِرَدِ ناب نیست؛
یعنی عقل و خِرَدش چنان با هوا و هوس و ظن و وهم آغشته شده، که نمیتواند او را به سمت حقیقت بکشاند.
و اگر حکیمانی چون ملاصدرا تصریح داشتهاند که مرگ بر آن فلسفهای که راه دین را در پیش نگیرد: «تَبّاً لفلسفة تکون قوانینها غیر مطابقة للکتاب والسنة» (الحکمة المتعالیه، ج8، ص 303) این سخنشان ناشی از نور عقلشان بوده
که میدیدهاند دین چگونه مسیر حقیقت را برای انسان باز میکند،
نه ناشی از تعصبورزی کورکورانه؛ چنانکه بلافاصله پیش از این عبارت میگوید «حاشى الشريعة الحقة الإلهية البيضاء أن تكون أحكامها مصادمة للمعارف اليقينية الضرورية: حاشا که شریعت حقه نورانی الهی احکامش با معارف یقینی ضروری درگیریای داشته باشد»
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ»
صرف دعوت به ایمان کافی نیست؛ دعوتکننده حتما باید بر متعلَقِ ایمان تصریح کند (یعنی بگوید به چه چیز ایمان بیاورید)
💠نکته تخصصی #اجتماعی
(درباره #عرفانهای_کاذب)
یکی از ابزارهای مهم #شیطان در طول تاریخ، این بوده که از احساسات دینی انسانها را علیه دینداری واقعی به کار بگیرد (یعنی، به تعبیری: جنگ #مذهب_علیه_مذهب).
یکی از نمودهای این اقدام شیطان در دوره جدید، موجی است که به نام #معنویت و #معنویتگرایی پدید آمده است❗️
بله،
تردیدی نیست که وجود ابعاد معنوی و فرامادیِانسان، مهمترین زمینه خداشناسی و خداپرستی در انسانها بوده و هست؛
اما آنچه این موج را شیطانی کرده، این است که اصرار دارند از #معنویت_بدون_خدا سخن بگویند؛
🔻خواه صریحاً در فضای ترویج معنویت، خدا را انکار کنند و وجود ادیان الهی را عامل تفرقه و مشکلات انسانها بیان نمایند؛
🔻و خواه اینکه به طور غیرمستقیم وارد شوند؛ یعنی صریحاً خدا را انکار نکنند، اما ادبیات معنویت را بدون کمترین اشارهای به خدای جهانیان پیش ببرند؛ گویی هدف از کارهای معنوی و اخلاقی، صرفاً یک آرامبخش روانی است؛ نه رساننده انسان به حقیقتی ماورایی!
▪️حقیقت این است که خطر این عرفانهای کاذب، اگر از الحاد و کفر و مادهپرستی بیشتر نباشد؛ کمتر نیست؛
بویژه از این جهت که از راه احساسات عمیق دینی علیه دین وارد شده است.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا»
چرا بسادگی نگفتند «رَبَّنا سَمِعْنا مُنادِي الْإيمانِ فَآمَنَّا: پروردگارا ! ما دعوتگر به ایمان را شنیدیم و ایمان آوردیم» ؛
بلکه کلام خود را با این همه تاکید و اضافات بیان کردند «پروردگارا ! قطعاً ما دعوتگری را شنیدیم که به ایمان فرامیخواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم»؟!
🍃الف. تاکیدی میکنند بر اینکه ما بودیم که شنیدیم و جزءبه جزء این شنیدن را بازگو میکنند؛ از منادیای شنیدیم که او ندای ایمان سر میداد؛ آنچه شنیدیم این بود که میگفت به پروردگارتان ایمان آورید؛
یعنی این شنیدن، صرفاً این نبود که چیزی گفته شد و به گوش ما خورد؛ بلکه این شنیدنی بود که خود ما دنبال حقیقت رفتیم و با دقت تمام، با جان و دل بدان گوش سپردیم؛
شاهدش هم اینکه خداوند همین اولوالالباب را جای دیگر چنین مدح فرمود: فَبَشِّرْ عِبادِ؛ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب: پس بندگانم را بشارت بده؛ آنان که سخن را میشنوند و بهترینش را پیروی میکنند؛ آناناند که خداوند هدایتشان فرموده و آناناند که اولواالباباند» (زمر/17-18)
🍃ب. ...
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً»
اغلب مفسران توضیح دادهاند که باتوجه به اینکه آنچه شنیده میشود نداء است نه خود ندادهنده، مقصود از «سَمِعْنا مُنادِياً» شنیدن ندای اوست (مجمع البيان، ج2، ص911)؛
اما چرا بسادگی نفرمود «سمعنا نداءاً»؟
🍃الف. میخواهد نشان دهد که خود ندادهنده نیز موضوعیت دارد؛
یعنی انسان باید بنگرد که از چه کسی سخن را میشنود؛ مبادا سخن حق را گویندهای به نحوی بیان کند که برای سوءاستفاده باشد و به تعبیر حضرت امیر ع درباره خوارج، مصداق «كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ: سخن حقی که مقصود باطلی دارد» (نهجالبلاغه، خطبه41) باشد.
موید این برداشت، احادیثی است که ذیل آیه «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» وارد شده که مقصود از طعامش، علمش است که نیک بنگرد که آن را از چه کسی میگیرد (قُلْتُ مَا طَعَامُهُ؟ قَالَ: عِلْمُهُ الَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُهُ. کافی، ج1،ص50)
🍃ب. شاید بدین جهت که غالبا صرف یک محتوا و مثلا یک لفظ خشک و خالی، اثر عمیقی که در انسان ایجاد نمیکند که به ایمان منجر شود؛ ایمان اغلب تحت تاثیر کلامی پدید میآید که از دلی پاک برخاسته باشد.
🍃ج. ...
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
7⃣ «مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ»
چرا فرمود «يُنادِي لِلْإِيمانِ» و نفرمود «ینادی الی الایمان»؟
🍃الف. معنایشان یکی است، و کاربرد حرف «لـ» به جای «إلی» رایج است؛ همان طور که در جای دیگر فرمود «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا» که به معنای «إلى هذا» است (مجمع البيان، ج2، ص911).
🍃ب. تعبیر «للایمان» علاوه بر اینکه متعلق و موضوع ایمان را معلوم میکند (که با حرف «إلی» هم همین کار انجام میشد) هدف از نداء را هم معلوم میکند؛ یعنی این منادی، نهتنها به ایمان دعوت میکند؛ بلکه هدفش از این دعوتش هم صرفاً همین است که شما ایمان بیاورید؛ برخلاف افرادی که در ظاهر به ایمان دعوت میکنند؛ اما این دعوتشان اصطلاحا از باب استفاده ابزاری از دین است؛ و هدف اصلیشان این است که با این دعوت، جایگاهی برای خود دست و پا کنند و به منافع خویش برسند.
💠ثمره #اخلاقی
همین آیه میتواند دلیل باشد که مبلغ در مقام تبلیغ، تنها و تنها باید دغدغه نشر ایمان داشته باشد، نه منفعتی برای خود؛ پس اگر کسی در مقام تبلیغ دین، برای خود منفعتی طلب کرد، در صداقتش میتوان شک کرد.
💠بحث #اجتماعی
(اجرت بر کار تبلیغی، آری یا خیر؟)
برخی میگویند کار #تبلیغ_دین، امروزه همانند بسیاری از عرصههای دیگر، یک کار تخصصی شده و یک #مبلغ_دین، اگر بخواهد در این کار موفق شود، فرصت رفتن به سراغ کسب درآمد ندارد؛ همان گونه که کسی انتظار ندارد یک #استاد_دانشگاه، و یا یک #پژوهشگر در مراکز پژوهشی برای امرار معاش خود، به کار دیگری بپردازد؛ و از آنجا که او هم باید امرار معاش کند، طبیعی است که او هم برای کار تخصصی خویش، مزدی طلب کند.
در پاسخ باید گفت:
از آن مقدمه لزوما این نتیجه درنمیآید.
بله؛ درست است که همانند آن استاد و پژوهشگر، اگر کسی بخواهد واقعا به فهم و معرفی دین اهتمام بورزد، فرصتی برای کارهای دیگر نخواهد داشت؛
اما یادمان باشد که تبلیغ دین صرفا یک شغل دنیوی نیست؛
و اگر کسی آن را چنین قرار دهد، چهبسا مشمول روایات شدیداللحنی میشود که ارتزاق از راه دین را مذمت کردهاند. (الكافي، ج1، ص46-47؛ بَابُ الْمُسْتَأْكِلِ بِعِلْمِهِ وَ الْمُبَاهِي بِه)
و وقتی شخص کار تبلیغ دین را در ازای مزد انجام دهد، زمینه این مهیا میشود که او به جای تبلیغ حقیقت دین،صرفاً آنچه خوشایند مخاطب است را به او بدهد❗️
🔹راه حل این مساله،
🔸از منظر اجتماعی، چنانکه شهید مطهری بخوبی توضیح داده، آن است که هزینه زندگی این افراد، نه به طور مستقیم، بلکه از طریق سازمان روحانیت، و ... تامین شود (ده گفتار، مقاله مشکل اساسی در سازمان روحانیت)، چنانکه یک استاد دانشگاه حتی در دانشگاههایی که دانشجویان شهریه میدهند نیز مستقیما از خود مخاطبان پولی دریافت نمیکند.
🔸و از منظر خود فرد، آن است که به سیره بزرگان دین عمل کند:
▫️آقای قرائتی میفرمود: من هیچ جا برای سخنرانیهایم، اجرت طلب نمیکنم؛ اما اگر بعد از سخنرانی، کسی مبلغی داد، دست رد نمیزنم؛
▫️و از یکی از بزرگان نقل شده که میگفت: من حتی اگر پولی بدهند آن را نمیشمرم و یکجا در جیبم قرار میدهم تا نفهمم که چه کسی چه مقدار داد، تا در دفعات بعدی، در انگیزهام تاثیری نگذارد.
@Yekaye
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
9⃣ «أُولِي الْأَلْباب ... فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا»
انسان خردمند وقتی به خدایش ایمان میآورد، نهتنها به ایمان خود مغرور نمیشود و خود را برتر از دیگران نمیبیند؛ بلکه بیشتر متوجه قصور و تقصیرهای خود میشود و از خداوند بخشش گناهان و نابود شدن بدیهایش را طلب میکند.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی
چنانکه در در بحث از آیه 191 گذشت (جلسه 914 http://yekaye.ir/ale-imran-3-191/)
و حدیث1 نیز موید آن بود https://eitaa.com/yekaye/5204
شأن نزول این آیات، امیرالمومنین ع است؛
یعنی مصداق اول کسی که این جملات را گفت و خداوند این جملات را جملات اولواالباب (خردمندان واقعی) خواند، امیرالمومنین ع است.
او (و در واقع هر خردمند عمیقی) با برخورداری از چنان ایمان قویای، اول چیزی که از خداوند میطلبد، درخواست مغفرت از گناهان خویش است؛
و شاهد این مدعا دعای کمیل امیرالمومنین ع است که با تکرار چندبارهی عبارت «اللهم اغفر لی الذنوب التی ...» آغاز میشود.
🤔در حقیقت،
🔺انسان موجودی است که ناقص آفریده شده تا خودش مسیر کمال را بیماید؛
🔺و این مسیر را با ایمان و عمل خویش میپیماید؛
🔺و طبیعی است که باورها و کارهای وی دنبالههای ناخوشایندی به همراه داشته باشد؛ که از آن به «ذنب» تعبیر میشود (توضیح در «نکات ادبی» گذشت).
♦️پس کسی که در مسیر کمال قدم میگذارد اولین و مهمترین درخواستش این است که اگر کار و تلاشی در این مسیر انجام میدهد، از گزند این عواقب ناخوشایندِ خواسته یا ناخواستهی عملِ خویش در امان بماند؛ و خداوند بدیهای وی را به کرامت خویش زایل گرداند.
💠ثمره #اخلاقی
اینجاست که دینداری عمیق، با #تواضع همراه میشود؛ نه با #تکبر و #فخرفروشی؛
و اگر عدهای در دین به #مقدسمآبی روی میآورند و دیگران را تحقیر میکنند و خود را برتر از دیگران میبینند، معلوم است که نه ایمانشان ایمان است؛ و نه از خِرَدی که قرآن واجدانِ آن را میستاید، بهرهای بردهاند.
💠ثمره در علم کلام
با این توضیحات معلوم میشود تعبیر «غفران ذنوب» منافاتی با معصوم بودن ائمه ع ندارد؛ چنانکه خداوند در مورد پیامبر اکرم ص که برترین پیامبران الهی است نیز همین تعبیر را به کار برد: «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّر» (فتح/2)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🔟 «فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا»
وقتی «غفران ذنوب» را طلب کرد، چرا دوباره «تکفیر سیئات» را هم درخواست کرد و بین این دو چه تفاوتی هست؟
🍃الف. تفاوت در ذنوب و سیئات است؛ آنگاه:
🌱الف.1. ذنوب، اشاره به گناهان کبیره است، و سیئات، گناهان صغیره؛ و شاهد بر اینکه سیئات، گناهان صغیره است، این آیه است که فرمود: «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» (نساء/31) (تفسير الصافي، ج1، ص409)
🌱الف.2. ...
🍃ب. تفاوت در غفران و تکفیر است؛ آنگاه:
🌱ب.1. غفران، مخفی کردن و پوشاندن گناهان است [که آبروی شخص در برابر دیگران نرود] ولی تکفیر، محو و نابود کردن کامل گناهان است. (اقتباس از مجمع البيان، ج2، ص912)
🌱ب.2. ...
🍃ج. تفاوت بین کل دو ترکیب «غفران ذنوب» و «تکفیر سیئات» است؛ آنگاه:
🌱ج.1. غفران ذنوب، درخواست بخشش ابتداییِ گناهان است؛ یعنی حتی گناهانی که از آنها توبه نکردهایم؛ اما درخواست تکفیر سئیات، درخصوص گناهانی است که توبه کرده باشیم. (مجمع البيان، ج2، ص912)
🌱ج.2. غفران ذنوب ناظر به توبه است؛ اما تکفیر سئیات ناظر به جایی است که به خاطر انجام ندادن گناهان کبیره، طبق آیه «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» (نساء/31) خود به خود مشمول تکفیر سیئات واقع میشویم. (مجمع البيان، ج2، ص912)
🌱ج.3. ...
@Yekaye
917) 📖 ربَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ 📖
💢ترجمه
پروردگارا ! و به ما بده آنچه را به وسیله فرستادگانت به ما وعده دادهای و روز قیامت ما را خوار مگردان؛ که تو هیچگاه خلف وعده نمیکنی.
سوره آل عمران، (3) آیه 194
1398/1/7
20 رجب1440
@YekAaye
☀️1) در جلسه قبل (حدیث2) نمازی برای روز عید غدیر روایت شد؛
در روایتی دیگر، که در بسیاری از کتب روایی ما نقل شده، امام صادق ع بعد از اینکه سفارشهای فراوان به روزه روز هیجدهم ذیالحجه دارند و در اهمیت این روز، که واقعه غدیر خم در آن روی داده، توضیحاتی میدهند، نمازی را برای این روز تعلیم میدهند که دو رکعت دارد و در هر رکعت صد بار سوره حمد، ده بار سوره توحید، ده بار آیهالکرسی و ده بار سوره قدر بخواند و بعد از آن دعاهایی بخواند،
و فرمود:
و از زمره دعاهایی که بعد از این دو رکعت میخوانی این باشد که بگویی:
«رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعاد»
پروردگارا ! قطعاً ما دعوتگری را شنیدیم که به ایمان فرامیخواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم؛ پس گناهانمان را بر ما ببخش و بدیهایمان را از ما بزدای و ما را در زمره نیکان دریاب! پروردگارا ! و به ما بده آنچه را به وسیله فرستادگانت به ما وعده دادهای و روز قیامت ما را خوار مگردان؛ که تو هیچگاه خلف وعده نمیکنی.
📚تهذيب الأحكام، ج3، ص143؛ كتاب المزار (للمفيد)، ص90؛ مصباح المتهجد، ج2، ص748؛ المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص286؛ إقبال الأعمال، ج1، ص476
@YekAaye
☀️2) از امام باقر ع روایت شده است:
حضرت فاطمه س را در مقابل درب جهنم درنگی است: هنگامی که روز قیامت شود بین دو چشم هر مومن یا کافری ثبت میشود [که مومن است یا کافر] پس در خصوص کسی که دوستدار وی بوده ولی گناهانش فراوان است، دستور داده میشود که او را به سوی آتش ببرند. حضرت فاطمه بین دو چشم او مُحِبّ بودنِ او را میخواند و میگوید: الهی و سیدی! مرا فاطمه نامیدی و به واسطه من هرکه ولایت مار و ولایت ذریه مرا پذیرفت از آتش فطم کردی [آتش را از او قطع نمودی]؛ و وعده تو حق است «و تو هیچگاه خلف وعده نکنی»!
خداوند عز و جل میفرماید: راست گفتی ای فاطمه! من تو را فاطمه نامیدم و به واسطه تو هر که تو را دوست بردارد و تولای تو را داشته باشد و ذریهات را دوست بردارد و تولای آنها را داشته باشد از آتش فطم میکنم؛ و وعده من حق است و من هرگز خلف وعده نکنم؛ و همانا من دستور دادم که این بنده را سوی آتش برند تا تو در مورد او شفاعت کنی و من شفاتت تو را بپذیرم تا بر فرشتگان و انبیاء و رسولانم و بر تمامی اهل موقف، جایگاه و منزلت تو نزد من آشکار گرددد؛ پس هرکس را که بین دو چشمش خواندی که مومن است دستش را بگیر و به بهشت وارد کن!
📚علل الشرائع، ج1، ص179
@YekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️3) از امام صادق ع از قول رسول خدا ص حدیثی بسیار طولانی روایت شده در وصف مراحلی که مومن از قبض روح تا عالم قبر و برزخ و سپس حشر در قیامت و ورود در بهشت و … سپری میکند، که فرازهایی از آن قبلا گذشت. در فرازی از آن می فرمایند:
فرمود «و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میشوند؛ سلام برشما بدانچه صبر کردید پس چه نیکوست سرای فرجامین» (رعد/23-24)
و آنان در این حالاند که صوتی از پایین عرش میشنوند که: ای اهل بهشت؟ چگونه بازگشتگاه خود را دیدید؟
میگویند: بهترین بازگشتگاه است این بازگشتگاه و بهترین ثواب است؛ ما صدای را شنیدیم و دلمان میخواهد که به انوار جلالت نظری افکنیم که آن عظیمترین پاداش است و تو به آن را وعده کرده بودی و «تو خلف وعده نکنی».
پس خداوند به حجابها دستور میدهد و هفتاد هزار حجاب برمیخیزند و آنان بر مرکبهای مجلل بهشتی سوار شوند و در سایه آن درخت [ظاهرا شجره طوبی] سیر کنند تا به دار السلام برساند که آن سرا، سرای خداست، سرای بهاء و نور و سرور و کرامت؛ پس آن صدا را بشنوند و بگویند: سرور ما! من لذت سخن گفتن با تو را شنیدیم پس نو وجهت را به ما بنمایان؛ پس خداوند سبحان و متعال بر آنان تجلیای کند که به نور وجه او تبارک و تعالی، که از چشم هر بینندهای مخفی است، بنگرند؛ به طوری که دیگر بیقرار شوند به نحوی که به سجده افتند و بگویند «منزهی تو؛ ما حق بندگیات را بجا نیاوردیم از عظیم».
پس خطاب آید سر بلند کنید که اینجا دیگر سرای عمل نیست؛ اینجا سرای کرامت و درخواست و نعمت است؛ سختیها و ناخوشایندها از شما مرتفع گردیده است (فاطر/35).
پس چون سر بردارند و در حالی سربردارند که صورتهایشان از نور وجه او هفتاد بربار نورانیتر شده است. سپس خداوند تبارک و تعالی فرماید: ای فرشتگانم! آنان را اطعام و سیراب کنید! پس برایشان غذاهای رنگارنگی بیاورند که از شیرینی و سفیدی و نرمی مانندش را ندیده باشند؛ و به همیدگر گویند: آن غذایی که در بهشت پشت سر گذاشتیم در قبال این مانند خواب و خیال بوده!.
سپس خداوند جبار تبارک و تعالی فرماید: فرشتگانم: آنان را سیراب کنید. پس نوشیدنیهایی برای ولیّ خدا بیاورند که مانندش را هرگز ننوشیده باشد. سپس سپس فرماید: فرشتگانم! آنان را طیّب سازید. پس برایشان از زیر عرش مُشکی بیاورند سفیدتر از برف، که رخسارشان و پیشانی و پهلویشان را تغییر دهد، به نام «مُثَیرة» [= زیر و رو کننده] و بدین سان امکان بهره بردن از نظر به نور وجه او را مییابند.
پس گویند: سرور ما ! برای ما لذت همسخنی با تو و نظر به نور وجه تو کافی است؛ نه جایگزینی برایش میخواهیم و نه تغییر و تحولی از این وضعیت. ...
توجه
واضح است که چون مقام، مقام لقاء الله است، مقصود از خوردنی و نوشیدنی و ...، بهرههای معنوی متناسب با آن مقام است، نه صرف یک غذا و شراب مادی؛ و شاهد این مدعا، تاکیداتی است که این روزیها از زیر عرش میآید؛ و واضح است که کلمه عرش در ادبیات قرآن و حدیث، به بالاترین مرتبهای که از آنجا تدبیر آفرینش انجام میشود دلالت دارد؛ و در واقع، روزیای به تناسب آن مقام بدانها داده میشود.
📚الإختصاص، ص353
@Yekaye
👇متن حدیث👇