eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️3) چندین نفر از راویان معتبر، از امام رضا ع، و ایشان از پدرشان امام کاظم، و ایشان از پدرشان امام صادق ع، و ایشان از پدرشان امام باقر ع، و ایشان از پدرشان امام سجاد ع، و ایشان از پدرشان امام حسین ع، و ایشان از پدرشان امیرالمومنین ع، روایت کرده‌اند که رسول الله ص فرمودند: 💢ایمان اقرار به زبان و معرفت با دل و عمل با اعضاء است.💢 ✅نکته: ابوحاتم، که از بزرگان حدیث در اهل سنت است، گفته: ‌اگر این سند را بر دیوانه بخوانید، شفا یابد❗️ 📚الأمالي( للصدوق)، ص268 حَدَّثَنَا حَمْزَةُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ زَيْدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَزَّازُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ دَاوُدُ بْنُ سُلَيْمَانَ الْفَرَّاءُ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ زَيْنُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: 💢الْإِيمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ.💢 قَالَ حَمْزَةُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ سَمِعْتُ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ أَبِي حَاتِمٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ وَ قَدْ رُوِيَ هَذَا الْحَدِيثُ عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْهَرَوِيِّ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع بِإِسْنَادِهِ مِثْلَهُ قَالَ أَبُو حَاتِمٍ: لَوْ قُرِئَ هَذَا الْإِسْنَادُ عَلَى مَجْنُونٍ لَبَرَأَ. @Yekaye
☀️4) روایت شده است که یکبار امیرالمومنین ع در کوفه بر منبر رفتند و فرمودند: ای مردم گناهان سه گونه‌اند. سپس سکوت کردند. حبه عرنی گفت: یا امیرالمومنین! فرمودی گناهان سه گونه‌اند؛ بعد سکوت کردی؟! فرمود: این را نگفتم جز اینکه می‌خواستم برایتان توضیحش دهم؛ اما نَفَسم گرفت که مانع ادامه سخن گفتنم شد. بله؛ گناهان سه گونه‌اند: گناهی که بخشیده می‌شود؛ گناهی که بخشیده نمی‌شود؛ و گناهی که برای صاحبش هم امیدواریم و هم بر او نگرانیم. گفت: یا امیرالمومنین ! اینها را برای ما شرح بده! فرمود: 🔹اما گناهی که بخشیده می‌شود آن است که بنده‌ای را خداوند به خاطر گناهش در دنیا مجازات کند؛ که خداوند بردبارتر و کریمتر از آن است که بنده‌ای را دوبار مجازات کند؛ 🔹اما گناهی که بخشیده نشود، ظلم بندگان بر همدیگر است که همانا خداوند تبارک و تعالی وقتی [در قیامت] بر بندگانش تجلی کند به خودش سوگند یاد کند که: به عزت و جلالم سوگند از ظلم هیچ ظالمی درنگذرم ولو دستی به دستی خورده باشد ویا حتی با دست لمسی شده باشد، حتی شاخی که بزی بر میشی زده باشد؛ پس حساب بندگان از همدیگر بتمامه حسابرسی شود تا اینکه احدی نماند که ظلمی از کسی برعهده‌اش باشد و آنگاه است که برای [ادامه] حساب برانگیخته می‌شوند. 🔹و اما گناه سوم گناهی است که خداوند آن را بر خلایق پوشانده داشته و توبه از آن را روی شخص کرده؛ که او در حالی می‌آید که از گناه خویش ترسان و به پروردگارش امیدوار است؛ و ما نیز نسبت به او همین حال را داریم؛ بر او امید رحمت داریم و درباره‌اش از عذاب نگرانیم. 📚الكافي، ج2، ص443 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ: صَعِدَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِالْكُوفَةِ الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الذُّنُوبَ ثَلَاثَةٌ. ثُمَّ أَمْسَكَ. فَقَالَ لَهُ حَبَّةُ الْعُرَنِيُّ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قُلْتَ الذُّنُوبُ ثَلَاثَةٌ ثُمَّ أَمْسَكْتَ؟! فَقَالَ مَا ذَكَرْتُهَا إِلَّا وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أُفَسِّرَهَا وَ لَكِنْ عَرَضَ لِي بُهْرٌ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْكَلَامِ. نَعَمْ الذُّنُوبُ ثَلَاثَةٌ فَذَنْبٌ مَغْفُورٌ وَ ذَنْبٌ غَيْرُ مَغْفُورٍ وَ ذَنْبٌ نَرْجُو لِصَاحِبِهِ وَ نَخَافُ عَلَيْهِ. قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَبَيِّنْهَا لَنَا. قَالَ نَعَمْ أَمَّا الذَّنْبُ الْمَغْفُورُ فَعَبْدٌ عَاقَبَهُ اللَّهُ عَلَى ذَنْبِهِ فِي الدُّنْيَا فَاللَّهُ أَحْلَمُ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُعَاقِبَ عَبْدَهُ مَرَّتَيْنِ وَ أَمَّا الذَّنْبُ الَّذِي لَا يُغْفَرُ فَمَظَالِمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا بَرَزَ لِخَلْقِهِ أَقْسَمَ قَسَماً عَلَى نَفْسِهِ فَقَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا يَجُوزُنِي ظُلْمُ ظَالِمٍ وَ لَوْ كَفٌّ بِكَفٍّ وَ لَوْ مَسْحَةٌ بِكَفٍّ وَ لَوْ نَطْحَةٌ مَا بَيْنَ الْقَرْنَاءِ إِلَى الْجَمَّاءِ فَيَقْتَصُّ لِلْعِبَادِ بَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ حَتَّى لَا تَبْقَى لِأَحَدٍ عَلَى أَحَدٍ مَظْلِمَةٌ ثُمَّ يَبْعَثُهُمْ لِلْحِسَابِ وَ أَمَّا الذَّنْبُ الثَّالِثُ فَذَنْبٌ سَتَرَهُ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ رَزَقَهُ التَّوْبَةَ مِنْهُ فَأَصْبَحَ خَائِفاً مِنْ ذَنْبِهِ رَاجِياً لِرَبِّهِ فَنَحْنُ لَهُ كَمَا هُوَ لِنَفْسِهِ نَرْجُو لَهُ الرَّحْمَةَ وَ نَخَافُ عَلَيْهِ الْعَذَابَ. @Yekaye
☀️5) عبدالرحیم قصیر می‌گوید: همراه با عبدالملک بن اعین نامه‌ای نوشتیم برای امام صادق ع و پرسیدیم که ایمان چیست. در پاسخ برایمان نوشت: خداوند رحمتت کند؛ درباره ایمان پرسیده بودی. ایمان همان اقرار به زبان، و عقد و گره در دل و عمل با اعضاء است؛ و ایمان اجزایش به هم وابسته است؛ و آن همچون سرایی است؛ و همین طور اسلام هم سرایی است و کفر هم سرایی است؛ پس گاه بنده‌ای مسلمان است پیش از آنکه مومن باشد؛ ولی مومن نمی‌شود مگر اینکه قبلا مسلمان بوده باشد؛ پس اسلام قبل از ایمان است و شریک ایمان است؛ اگر بنده‌ای مرتکب معصیتی از معاصی کبیره ویا صغیره‌ای که خداوند عز و جل نهی کرده، شود، از ایمان خارج شده و اسم ایمان از او ساقط می‌شود اما اسم اسلام همچنان بر او ثابت است؛ پس اگر توبه کرد و استغفار نمود دوباره به سرای ایمان برمی‌گردد؛ و مادامی که کفر نورزیده و استحلال (حرام را حلال کردن) نکرده، به کفر وارد نشده است؛ اما اگر چنین شود که بگوید این حلال، حرام است ویا آن حرام، حلال است؛ و به این مطلب، به عنوان دین خود ملتزم شود آنگاه است که از اسلام و ایمان خارج شده و در کفر وارد شده است؛ حکایت اینها همانند کسی است که در حرم [مسجد الحرام] وارد شود و سپس به کعبه وارد شود و 📚الكافي، ج۲، ص۲۷ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحِيمِ الْقَصِيرِ قَالَ: كَتَبْتُ مَعَ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ أَعْيَنَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَسْأَلُهُ عَنِ الْإِيمَانِ مَا هُوَ؟ فَكَتَبَ إِلَيَّ مَعَ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ أَعْيَنَ: سَأَلْتَ رَحِمَكَ اللَّهُ عَنِ الْإِيمَانِ وَ الْإِيمَانُ هُوَ الْإِقْرَارُ بِاللِّسَانِ وَ عَقْدٌ فِي الْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ وَ الْإِيمَانُ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ وَ هُوَ دَارٌ وَ كَذَلِكَ الْإِسْلَامُ دَارٌ وَ الْكُفْرُ دَارٌ فَقَدْ يَكُونُ الْعَبْدُ مُسْلِماً قَبْلَ أَنْ يَكُونَ مُؤْمِناً وَ لَا يَكُونُ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ مُسْلِماً- فَالْإِسْلَامُ قَبْلَ الْإِيمَانِ وَ هُوَ يُشَارِكُ الْإِيمَانَ فَإِذَا أَتَى الْعَبْدُ كَبِيرَةً مِنْ كَبَائِرِ الْمَعَاصِي أَوْ صَغِيرَةً مِنْ صَغَائِرِ الْمَعَاصِي الَّتِي نَهَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهَا كَانَ خَارِجاً مِنَ الْإِيمَانِ سَاقِطاً عَنْهُ اسْمُ الْإِيمَانِ وَ ثَابِتاً عَلَيْهِ اسْمُ الْإِسْلَامِ فَإِنْ تَابَ وَ اسْتَغْفَرَ عَادَ إِلَى دَارِ الْإِيمَانِ وَ لَا يُخْرِجُهُ إِلَى الْكُفْرِ إِلَّا الْجُحُودُ وَ الِاسْتِحْلَالُ أَنْ يَقُولَ لِلْحَلَالِ هَذَا حَرَامٌ وَ لِلْحَرَامِ هَذَا حَلَالٌ وَ دَانَ بِذَلِكَ فَعِنْدَهَا يَكُونُ خَارِجاً مِنَ الْإِسْلَامِ وَ الْإِيمَانِ دَاخِلًا فِي الْكُفْرِ. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ؛ الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ ... وَ يَتَفَكَّرُونَ ... رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا» شاید اسلامِ بسیاری از افراد اسلام شناسنامه‌ای باشد (یعنی چون در خانواده مسلمان به دنیا آمده، او هم مسلمان شده) اما ایمان غیر از اسلام است 🔖حدیث5 https://eitaa.com/yekaye/5221 و ایمان آوردن اقدامی خودآگاه است: صرفا بیان به زبان نیست؛ بلکه با معرفت دل و عمل با جوارح همراه است. حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/5218 از این رو، اولواالباب و صاحبان خرد، فقط مسلمان نیستند؛ بلکه ایمان می‌آورند؛ کسانی‌اند که ندای منادی الهی را با گوش جان می‌شنوند و آگاهانه تصمیم می‌گیرند که به پروردگارشان ایمان آورند. @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 2⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ ... يَتَفَكَّرُونَ ... رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا» خردمندان، آمادهى پذيرش حقّ هستند و در كنار پاسخگويى به نداى فطرت، به نداى انبيا، علما و شهدا پاسخ مىدهند. (تفسير نور، ج2، ص226) در واقع، کسی که صاحب عقل و خِرَد ناب، و اهل تفکر است، می‌شنود ندایی را که به ایمان فرامی‌خواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ و ایمان می‌آورد. 💠تاملی در باب و آن که صدای منادیان ایمان به خدا را نمی‌شنود؛ ویا اگر می‌شنود به پروردگارش ایمان نمی‌آورد، هرچند خود فیلسوف و اهل تعقل بخواند، واقعا صاحب خرد نیست، و یا به تعبیر دقیق‌تر قرآنی، صاحب خِرَدِ ناب نیست؛ یعنی عقل و خِرَدش چنان با هوا و هوس و ظن و وهم آغشته شده، که نمی‌تواند او را به سمت حقیقت بکشاند. و اگر حکیمانی چون ملاصدرا تصریح داشته‌اند که مرگ بر آن فلسفه‌ای که راه دین را در پیش نگیرد: «تَبّاً لفلسفة تکون قوانینها غیر مطابقة للکتاب والسنة» (الحکمة المتعالیه، ج8، ص 303) این سخنشان ناشی از نور عقلشان بوده که می‌دیده‌اند دین چگونه مسیر حقیقت را برای انسان باز می‌کند، نه ناشی از تعصب‌ورزی کورکورانه؛ چنانکه بلافاصله پیش از این عبارت می‌گوید «حاشى الشريعة الحقة الإلهية البيضاء أن تكون أحكامها مصادمة للمعارف اليقينية الضرورية: حاشا که شریعت حقه نورانی الهی احکامش با معارف یقینی ضروری درگیری‌ای داشته باشد» @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 3⃣ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ» صرف دعوت به ایمان کافی نیست؛ دعوت‌کننده حتما باید بر متعلَقِ ایمان تصریح کند (یعنی بگوید به چه چیز ایمان بیاورید) 💠نکته تخصصی (درباره ) یکی از ابزارهای مهم در طول تاریخ، این بوده که از احساسات دینی انسانها را علیه دینداری واقعی به کار بگیرد (یعنی، به تعبیری: جنگ ). یکی از نمودهای این اقدام شیطان در دوره جدید، موجی است که به نام و پدید آمده است❗️ بله، تردیدی نیست که وجود ابعاد معنوی و فرامادیِ‌انسان، مهمترین زمینه خداشناسی و خداپرستی در انسانها بوده و هست؛ اما آنچه این موج را شیطانی کرده، این است که اصرار دارند از سخن بگویند؛ 🔻خواه صریحاً در فضای ترویج معنویت، خدا را انکار کنند و وجود ادیان الهی را عامل تفرقه و مشکلات انسانها بیان نمایند؛ 🔻و خواه اینکه به طور غیرمستقیم وارد شوند؛ یعنی صریحاً خدا را انکار نکنند، اما ادبیات معنویت را بدون کمترین اشاره‌ای به خدای جهانیان پیش ببرند؛ گویی هدف از کارهای معنوی و اخلاقی، صرفاً یک آرام‌بخش روانی است؛ نه رساننده انسان به حقیقتی ماورایی! ▪️حقیقت این است که خطر این عرفان‌های کاذب، اگر از الحاد و کفر و ماده‌پرستی بیشتر نباشد؛ کمتر نیست؛ بویژه از این جهت که از راه احساسات عمیق دینی علیه دین وارد شده است. @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 4⃣ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا» چرا بسادگی نگفتند «رَبَّنا سَمِعْنا مُنادِي الْإيمانِ فَآمَنَّا: پروردگارا ! ما دعوتگر به ایمان را شنیدیم و ایمان آوردیم» ؛ بلکه کلام خود را با این همه تاکید و اضافات بیان کردند «پروردگارا ! قطعاً ما دعوتگری را شنیدیم که به ایمان فرامی‌خواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم»؟! 🍃الف. تاکیدی می‌کنند بر اینکه ما بودیم که شنیدیم و جزء‌به جزء ‌این شنیدن را بازگو می‌کنند؛ از منادی‌ای شنیدیم که او ندای ایمان سر می‌داد؛ آنچه شنیدیم این بود که می‌گفت به پروردگارتان ایمان آورید؛ یعنی این شنیدن، صرفاً این نبود که چیزی گفته شد و به گوش ما خورد؛ بلکه این شنیدنی بود که خود ما دنبال حقیقت رفتیم و با دقت تمام، با جان و دل بدان گوش سپردیم؛ شاهدش هم اینکه خداوند همین اولوالالباب را جای دیگر چنین مدح فرمود: فَبَشِّرْ عِبادِ؛ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب: پس بندگانم را بشارت بده؛ آنان که سخن را می‌شنوند و بهترینش را پیروی می‌کنند؛ آنان‌اند که خداوند هدایتشان فرموده و آنان‌اند که اولواالباب‌اند» (زمر/17-18) 🍃ب. ... @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 5⃣ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ» درباره اینکه مقصود از این منادی کیست، دو نظر در میان مفسران معروف است: 🍃الف. پیامبر اکرم ص است (ابن عباس و ابن مسعود و ابن جریج، به نقل از مجمع البيان، ج2، ص911) چرا که هرکس که سخن پیامبر ص به او برسد مجازاً می‌تواند بگوید که من از پیامبر شنیدم. (مجمع البيان، ج2، ص911) 🍃ب. قرآن کریم است (محمد بن کعب و قتاده، به نقل از مجمع البيان، ج2، ص911) بدین جهت که همه کس نمی‌تواند پیامبر ص را ببیند و سخنش را بشنود اما سخن قرآن را هرکس که پیامبر را دیده یا ندیده، می‌شنود؛ چنانکه جنیان هم گفتند «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ» (جامع البيان (طبری)، ج4، ص142) 🤔اما به نظر می‌رسد اگرچه این دو مصداق اعلای منادی باشد؛ اما این آیه می‌تواند شامل هر مبلغ برحقی باشد که انسان را به ایمان به ربوبیت خداوند دعوت کند؛ از جمله: 🍃- ائمه اطهار (حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/5214) 🍃- علمای ربانی 🍃-و حتی عقل انسان، که حجت باطنی است. @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 6⃣ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً» اغلب مفسران توضیح داده‌اند که باتوجه به اینکه آنچه شنیده می‌شود نداء است نه خود ندادهنده، مقصود از «سَمِعْنا مُنادِياً» شنیدن ندای اوست (مجمع البيان، ج2، ص911)؛ اما چرا بسادگی نفرمود «سمعنا نداءاً»؟ 🍃الف. می‌خواهد نشان دهد که خود ندادهنده نیز موضوعیت دارد؛ یعنی انسان باید بنگرد که از چه کسی سخن را می‌شنود؛ مبادا سخن حق را گوینده‌ای به نحوی بیان کند که برای سوءاستفاده باشد و به تعبیر حضرت امیر ع درباره خوارج، مصداق «كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ: سخن حقی که مقصود باطلی دارد» (نهج‌البلاغه، خطبه41) باشد. موید این برداشت، احادیثی است که ذیل آیه «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» وارد شده که مقصود از طعامش، علمش است که نیک بنگرد که آن را از چه کسی می‌گیرد (قُلْتُ مَا طَعَامُهُ؟ قَالَ: عِلْمُهُ الَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُهُ. کافی، ج1،‌ص50) 🍃ب. شاید بدین جهت که غالبا صرف یک محتوا و مثلا یک لفظ خشک و خالی، اثر عمیقی که در انسان ایجاد نمی‌کند که به ایمان منجر شود؛ ایمان اغلب تحت تاثیر کلامی پدید می‌آید که از دلی پاک برخاسته باشد. 🍃ج. ... @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 7⃣ «مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ» چرا فرمود «يُنادِي لِلْإِيمانِ» و نفرمود «ینادی الی الایمان»؟ 🍃الف. معنایشان یکی است، و کاربرد حرف «لـ» به جای «إلی» رایج است؛ همان طور که در جای دیگر فرمود «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا» که به معنای «إلى هذا» است (مجمع البيان، ج2، ص911). 🍃ب. تعبیر «للایمان» علاوه بر اینکه متعلق و موضوع ایمان را معلوم می‌کند (که با حرف «إلی» هم همین کار انجام می‌شد) هدف از نداء را هم معلوم می‌کند؛ یعنی این منادی، نه‌تنها به ایمان دعوت می‌کند؛ بلکه هدفش از این دعوتش هم صرفاً همین است که شما ایمان بیاورید؛ برخلاف افرادی که در ظاهر به ایمان دعوت می‌کنند؛ اما این دعوتشان اصطلاحا از باب استفاده ابزاری از دین است؛ و هدف اصلی‌شان این است که با این دعوت، جایگاهی برای خود دست و پا کنند و به منافع خویش برسند. 💠ثمره همین آیه می‌تواند دلیل باشد که مبلغ در مقام تبلیغ، تنها و تنها باید دغدغه نشر ایمان داشته باشد، نه منفعتی برای خود؛ پس اگر کسی در مقام تبلیغ دین، برای خود منفعتی طلب کرد، در صداقتش می‌توان شک کرد. 💠بحث (اجرت بر کار تبلیغی، آری یا خیر؟) برخی می‌گویند کار ، امروزه همانند بسیاری از عرصه‌های دیگر، یک کار تخصصی شده و یک ، اگر بخواهد در این کار موفق شود، فرصت رفتن به سراغ کسب درآمد ندارد؛ همان گونه که کسی انتظار ندارد یک ، و یا یک در مراکز پژوهشی برای امرار معاش خود، به کار دیگری بپردازد؛ و از آنجا که او هم باید امرار معاش کند، طبیعی است که او هم برای کار تخصصی خویش، مزدی طلب کند. در پاسخ باید گفت: از آن مقدمه لزوما این نتیجه درنمی‌آید. بله؛ درست است که همانند آن استاد و پژوهشگر، اگر کسی بخواهد واقعا به فهم و معرفی دین اهتمام بورزد، فرصتی برای کارهای دیگر نخواهد داشت؛ اما یادمان باشد که تبلیغ دین صرفا یک شغل دنیوی نیست؛ و اگر کسی آن را چنین قرار دهد، چه‌بسا مشمول روایات شدیداللحنی می‌شود که ارتزاق از راه دین را مذمت کرده‌اند. (الكافي، ج1، ص46-47؛ بَابُ الْمُسْتَأْكِلِ بِعِلْمِهِ وَ الْمُبَاهِي بِه) و وقتی شخص کار تبلیغ دین را در ازای مزد انجام دهد، زمینه این مهیا می‌شود که او به جای تبلیغ حقیقت دین،‌صرفاً آنچه خوشایند مخاطب است را به او بدهد❗️ 🔹راه حل این مساله، 🔸از منظر اجتماعی، چنانکه شهید مطهری بخوبی توضیح داده، آن است که هزینه زندگی این افراد، نه به طور مستقیم، بلکه از طریق سازمان روحانیت، و ... تامین شود (ده گفتار، مقاله مشکل اساسی در سازمان روحانیت)، چنانکه یک استاد دانشگاه حتی در دانشگاههایی که دانشجویان شهریه می‌دهند نیز مستقیما از خود مخاطبان پولی دریافت نمی‌کند. 🔸و از منظر خود فرد، آن است که به سیره بزرگان دین عمل کند: ▫️آقای قرائتی می‌فرمود: من هیچ جا برای سخنرانی‌هایم، اجرت طلب نمی‌کنم؛ اما اگر بعد از سخنرانی، کسی مبلغی داد،‌ دست رد نمی‌زنم؛ ▫️و از یکی از بزرگان نقل شده که می‌گفت: من حتی اگر پولی بدهند آن را نمی‌شمرم و یکجا در جیبم قرار می‌دهم تا نفهمم که چه کسی چه مقدار داد، تا در دفعات بعدی، در انگیزه‌ام تاثیری نگذارد. @Yekaye @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 8⃣ «فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا» ايمان، زمينه دريافت مغفرت است. (تفسير نور، ج2، ص226) @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 9⃣ «أُولِي الْأَلْباب ... فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا» انسان خردمند وقتی به خدایش ایمان می‌آورد، نه‌تنها به ایمان خود مغرور نمی‌شود و خود را برتر از دیگران نمی‌بیند؛ بلکه بیشتر متوجه قصور و تقصیرهای خود می‌شود و از خداوند بخشش گناهان و نابود شدن بدی‌هایش را طلب می‌کند. 💠نکته تخصصی چنانکه در در بحث از آیه 191 گذشت (جلسه 914 http://yekaye.ir/ale-imran-3-191/) و حدیث1 نیز موید آن بود https://eitaa.com/yekaye/5204 شأن نزول این آیات، امیرالمومنین ع است؛ یعنی مصداق اول کسی که این جملات را گفت و خداوند این جملات را جملات اولواالباب (خردمندان واقعی) خواند، امیرالمومنین ع است. او (و در واقع هر خردمند عمیقی) با برخورداری از چنان ایمان قوی‌ای، اول چیزی که از خداوند می‌طلبد، درخواست مغفرت از گناهان خویش است؛ و شاهد این مدعا دعای کمیل امیرالمومنین ع است که با تکرار چندباره‌ی عبارت «اللهم اغفر لی الذنوب التی ...» آغاز می‌شود. 🤔در حقیقت، 🔺انسان موجودی است که ناقص آفریده شده تا خودش مسیر کمال را بیماید؛ 🔺و این مسیر را با ایمان و عمل خویش می‌پیماید؛ 🔺و طبیعی است که باورها و کارهای وی دنباله‌های ناخوشایندی به همراه داشته باشد؛ که از آن به «ذنب» تعبیر می‌شود (توضیح در «نکات ادبی» گذشت). ♦️پس کسی که در مسیر کمال قدم می‌گذارد اولین و مهمترین درخواستش این است که اگر کار و تلاشی در این مسیر انجام می‌دهد، از گزند این عواقب ناخوشایندِ خواسته یا ناخواسته‌ی عملِ خویش در امان بماند؛ و خداوند بدی‌های وی را به کرامت خویش زایل گرداند. 💠ثمره اینجاست که دینداری عمیق، با همراه می‌شود؛ نه با و ؛ و اگر عده‌ای در دین به روی می‌آورند و دیگران را تحقیر می‌کنند و خود را برتر از دیگران می‌بینند، معلوم است که نه ایمانشان ایمان است؛ و نه از خِرَدی که قرآن واجدانِ آن را می‌ستاید، بهره‌ای برده‌اند. 💠ثمره در علم کلام با این توضیحات معلوم می‌شود تعبیر «غفران ذنوب» منافاتی با معصوم بودن ائمه ع ندارد؛ چنانکه خداوند در مورد پیامبر اکرم ص که برترین پیامبران الهی است نیز همین تعبیر را به کار برد:‌ «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّر» (فتح/2) @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 🔟 «فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا» وقتی «غفران ذنوب» را طلب کرد، چرا دوباره «تکفیر سیئات» را هم درخواست کرد و بین این دو چه تفاوتی هست؟ 🍃الف. تفاوت در ذنوب و سیئات است؛ آنگاه: 🌱الف.1. ذنوب، اشاره به گناهان کبیره است، و سیئات، گناهان صغیره؛ و شاهد بر اینکه سیئات، گناهان صغیره است، این آیه است که فرمود: «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» (نساء/31) (تفسير الصافي، ج1، ص409) 🌱الف.2. ... 🍃ب. تفاوت در غفران و تکفیر است؛ آنگاه: 🌱ب.1. غفران، مخفی کردن و پوشاندن گناهان است [که آبروی شخص در برابر دیگران نرود] ولی تکفیر، محو و نابود کردن کامل گناهان است. (اقتباس از مجمع البيان، ج2، ص912) 🌱ب.2. ... 🍃ج. تفاوت بین کل دو ترکیب «غفران ذنوب» و «تکفیر سیئات» است؛ آنگاه: 🌱ج.1. غفران ذنوب، درخواست بخشش ابتداییِ گناهان است؛ یعنی حتی گناهانی که از آنها توبه نکرده‌ایم؛ اما درخواست تکفیر سئیات، درخصوص گناهانی است که توبه کرده باشیم. (مجمع البيان، ج2، ص912) 🌱ج.2. غفران ذنوب ناظر به توبه است؛ اما تکفیر سئیات ناظر به جایی است که به خاطر انجام ندادن گناهان کبیره، طبق آیه «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» (نساء/31) خود به خود مشمول تکفیر سیئات واقع می‌شویم. (مجمع البيان، ج2، ص912) 🌱ج.3. ... @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 1⃣1⃣ «رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا» از آداب دعا كه زمينه مغفرت الهى را فراهم مىكند، توجّه به ربوبيّت الهى است. (تفسير نور، ج2، ص226) @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 2⃣1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ ... رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا» استغفار و اعتراف [به گناهان خویش در پیشگاه خداوند]، نشانهى عقل است. (تفسير نور، ج2، ص225) @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 3⃣1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ ... تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ» خِرَد زمانی واقعا ثمربخش است که با «بِرّ» و عمل نیک همراه شود: با اینکه اولواالباب (صاحب خرد خالص) بودن از برترین اوصاف انسانهای مومن در قرآن است و قرآن کریم همواره اینان را با برترین وصف‌ها توصیف نموده، اما خود اولواالباب از خدا می‌خواهند که آنان را در زمره «أبرار» (= نیکان) قرار دهد و در عِداد آنان از دنیا توفّی فرماید. @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 4⃣1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ؛ ... تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ» خردمندانِ دورانديش، مرگ با نيكان را آرزو مىكنند و به فكر حسن عاقبت هستند. (تفسير نور، ج2، ص226) @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
917) 📖 رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ 📖 💢ترجمه پروردگارا ! و به ما بده آنچه را به وسیله فرستادگانت به ما وعده داده‌ای و روز قیامت ما را خوار مگردان؛ که تو هیچگاه خلف وعده نمی‌کنی. سوره آل عمران، (3) آیه 194 1398/1/7 20 رجب1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹وَعَدْتَنا ؛ الْميعادَ ▪️ماده «وعد» را در اصل به معنای امید دادن با کلام (معجم المقاييس اللغة، ج۶، ص۱۲۵) ▪️ویا هرگونه تعهد برای انجام امری (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص143) دانسته‌اند؛ و از این ماده، کلمه «وعده» به معنی «قرار گذاشتن» در زبان فارسی نیز رایج است. ▪️کلمه «وعید» را فقط در مورد «وعده تهدیدآمیز و ناخوشایند» به کار می‌برند؛ اما «وعد» را در مورد هرگونه وعده (چه خوب و چه بد) به کار می‌برند (معجم المقاييس اللغة، ج۶، ص۱۲۵؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۷۵) هرچند وقتی «وعد» را در کنار کلمه «وعید» می‌آورند به معنای وعده خوشایند (در مقابل وعده ناخوشایند) می‌باشد. ▪️دو کلمه «موعد» و «میعاد» را هم مصدر و هم اسم [اسم مکان و اسم زمان] دانسته‌اند (كتاب العين، ج۲، ص۲۲۲؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۷۵)، چنانکه با قرائن به طور خاص گاه به معنای اسم مکان (مکان وعده، محل ملاقات) (مثلا:‌ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ؛ هود/۱۷)، ویا به معنای اسم زمان (زمان وعده، قرار ملاقات) (مثلا: إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْح؛ هود/۸۱) می‌آید، همان طور که در زبان فارسی، پسوند «گاه» هم برای مکان (قرارگاه) و هم برای زمان (صبحگاه) به کار می‌رود. هرچند برخی بر این باورند که چون وزن «مِفعال» برای اسم آلت است، معنای اصلی میعاد آن چیزی است که به وسیله آن، وعده محقق می‌شود؛ و از این جهت که این وسیله، زمان خاص یا مکان خاص است به عنوان اسم زمان و اسم مکان به کار می‌رود. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص143) ▪️این ماده وقتی به طور ثلاثی مجرد (رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ، آل عمران/194؛ فَأْتِنا بِما تَعِدُنا، اعراف/79؛ ِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً، اسراء/64؛ إِنَّ ما تُوعَدُونَ لَآت، انعام/134؛ هذا يَوْمُكُمُ الَّذي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ، انبیاء/103) و یا در باب افعال (وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّه؛ اعراف/86) به کار می‌رود عمدتا برای وعده دادن یکسویه است؛ اما وقتی به باب تفاعل (وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِي الْميعادِ؛ انفال/42) می‌رود، به معنای قرار گذاشتن و وعده دادنِ طرفینی است؛ و وقتی به باب مفاعله می‌رود، اگرچه گفته‌اند اقتضایش آن است که هریک به دیگری وعده دهد (الطراز الأول، ج6، ص327) و در قرآن هم شواهدی دارد: «وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا» (بقرة/۲۳۵)؛ اما ظاهرا برای مواردی که وعده یکسویه است نیز به کار می‌رود؛ مثلا: «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً» (أعراف/۱۴۲) وَ واعَدْناكُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَن» (طه/80). ▪️«موعود» اسم مفعول از این ماده، و به معنای «وعده داده شده» است: «وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ» (بروج/2) 🔸ماده «وعد» به ماده «عهد» بسیار نزدیک است و در تفاوت این دو گفته‌اند «عهد» در جایی است که وعده مشروط به چیزی می‌شود؛ مثلا اگر چنین کردی چنان می‌کنم؛ یا مادام که چنین باشی من چنان خواهم بود؛ اما وعده لزوما چنین نیست؛ همچنین برای انجام وعده، از تعبیر «ایجاز الوعد» [روا کردن] استفاده می‌شود در حالی که برای انجام عهد از تعبیر «وفاء به عهد». همچنین زیر پا گذاشتن وعده را «خُلفِ وعده» گویند [لا تُخْلِفُ الْميعادَ؛ آل عمران/194]؛ اما زیر پا گذاشتن عهد را «نقض عهد» [الَّذينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ؛ انفال/56]. (الفروق في اللغة، ص48) 📿ماده «وعد» و مشتقات آن جمعاً 151 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) در جلسه قبل (حدیث2) نمازی برای روز عید غدیر روایت شد؛ در روایتی دیگر، که در بسیاری از کتب روایی ما نقل شده، امام صادق ع بعد از اینکه سفارشهای فراوان به روزه روز هیجدهم ذی‌الحجه دارند و در اهمیت این روز، که واقعه غدیر خم در آن روی داده، توضیحاتی می‌دهند، نمازی را برای این روز تعلیم می‌دهند که دو رکعت دارد و در هر رکعت صد بار سوره حمد، ده بار سوره توحید، ده بار آیه‌الکرسی و ده بار سوره قدر بخواند و بعد از آن دعاهایی بخواند، و فرمود: و از زمره دعاهایی که بعد از این دو رکعت می‌خوانی این باشد که بگویی: «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعاد» پروردگارا ! قطعاً ما دعوتگری را شنیدیم که به ایمان فرامی‌خواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم؛ پس گناهانمان را بر ما ببخش و بدی‌هایمان را از ما بزدای و ما را در زمره نیکان دریاب! پروردگارا ! و به ما بده آنچه را به وسیله فرستادگانت به ما وعده داده‌ای و روز قیامت ما را خوار مگردان؛ که تو هیچگاه خلف وعده نمی‌کنی. 📚تهذيب الأحكام، ج3، ص143؛ كتاب المزار (للمفيد)، ص90؛ مصباح المتهجد، ج2، ص748؛ المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص286؛ إقبال الأعمال، ج1، ص476 الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ الْحُسَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْهَمْدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْعَبْدِيُّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ ع يَقُولُ: صِيَامُ يَوْمِ غَدِيرِ خُمٍّ يَعْدِلُ صِيَامَ عُمُرِ الدُّنْيَا لَوْ عَاشَ إِنْسَانٌ ثُمَّ صَامَ مَا عَمَرَتِ الدُّنْيَا لَكَانَ لَهُ ثَوَابُ ذَلِكَ وَ صِيَامُهُ يَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كُلِّ عَامٍ مِائَةَ حَجَّةٍ وَ مِائَةَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ وَ هُوَ عِيدُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيّاً قَطُّ إِلَّا وَ تَعَيَّدَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ عَرَفَ حُرْمَتَهُ وَ اسْمُهُ فِي السَّمَاءِ يَوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِي الْأَرْضِ يَوْمُ الْمِيثَاقِ الْمَأْخُوذِ وَ الْجَمْعِ الْمَشْهُودِ مَنْ صَلَّى فِيهِ رَكْعَتَيْنِ يَغْتَسِلُ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَزُولَ مِقْدَارَ نِصْفِ سَاعَةٍ يَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ سُورَةَ الْحَمْدِ مَرَّةً وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ إِنَّا أَنْزَلْناهُ عَدَلَتْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ أَلْفِ حَجَّةٍ وَ مِائَةَ أَلْفِ عُمْرَةٍ وَ مَا سَأَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا وَ حَوَائِجِ الْآخِرَةِ إِلَّا قُضِيَتْ كَائِنَةً مَا كَانَتِ الْحَاجَةُ وَ إِنْ فَاتَتْكَ الرَّكْعَتَانِ وَ الدُّعَاءُ قَضَيْتَهُمَا بَعْدَ ذَلِكَ ... ثم قَالَ: وَ لْيَكُنْ مِنْ دُعَائِكَ فِي دُبُرِ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ أَنْ تَقُولَ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعاد» ثُمَّ تَقُولُ بَعْدَ ذَلِك ... @Yekaye