eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 6⃣ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً» اغلب مفسران توضیح داده‌اند که باتوجه به اینکه آنچه شنیده می‌شود نداء است نه خود ندادهنده، مقصود از «سَمِعْنا مُنادِياً» شنیدن ندای اوست (مجمع البيان، ج2، ص911)؛ اما چرا بسادگی نفرمود «سمعنا نداءاً»؟ 🍃الف. می‌خواهد نشان دهد که خود ندادهنده نیز موضوعیت دارد؛ یعنی انسان باید بنگرد که از چه کسی سخن را می‌شنود؛ مبادا سخن حق را گوینده‌ای به نحوی بیان کند که برای سوءاستفاده باشد و به تعبیر حضرت امیر ع درباره خوارج، مصداق «كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ: سخن حقی که مقصود باطلی دارد» (نهج‌البلاغه، خطبه41) باشد. موید این برداشت، احادیثی است که ذیل آیه «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» وارد شده که مقصود از طعامش، علمش است که نیک بنگرد که آن را از چه کسی می‌گیرد (قُلْتُ مَا طَعَامُهُ؟ قَالَ: عِلْمُهُ الَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُهُ. کافی، ج1،‌ص50) 🍃ب. شاید بدین جهت که غالبا صرف یک محتوا و مثلا یک لفظ خشک و خالی، اثر عمیقی که در انسان ایجاد نمی‌کند که به ایمان منجر شود؛ ایمان اغلب تحت تاثیر کلامی پدید می‌آید که از دلی پاک برخاسته باشد. 🍃ج. ... @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 7⃣ «مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ» چرا فرمود «يُنادِي لِلْإِيمانِ» و نفرمود «ینادی الی الایمان»؟ 🍃الف. معنایشان یکی است، و کاربرد حرف «لـ» به جای «إلی» رایج است؛ همان طور که در جای دیگر فرمود «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا» که به معنای «إلى هذا» است (مجمع البيان، ج2، ص911). 🍃ب. تعبیر «للایمان» علاوه بر اینکه متعلق و موضوع ایمان را معلوم می‌کند (که با حرف «إلی» هم همین کار انجام می‌شد) هدف از نداء را هم معلوم می‌کند؛ یعنی این منادی، نه‌تنها به ایمان دعوت می‌کند؛ بلکه هدفش از این دعوتش هم صرفاً همین است که شما ایمان بیاورید؛ برخلاف افرادی که در ظاهر به ایمان دعوت می‌کنند؛ اما این دعوتشان اصطلاحا از باب استفاده ابزاری از دین است؛ و هدف اصلی‌شان این است که با این دعوت، جایگاهی برای خود دست و پا کنند و به منافع خویش برسند. 💠ثمره همین آیه می‌تواند دلیل باشد که مبلغ در مقام تبلیغ، تنها و تنها باید دغدغه نشر ایمان داشته باشد، نه منفعتی برای خود؛ پس اگر کسی در مقام تبلیغ دین، برای خود منفعتی طلب کرد، در صداقتش می‌توان شک کرد. 💠بحث (اجرت بر کار تبلیغی، آری یا خیر؟) برخی می‌گویند کار ، امروزه همانند بسیاری از عرصه‌های دیگر، یک کار تخصصی شده و یک ، اگر بخواهد در این کار موفق شود، فرصت رفتن به سراغ کسب درآمد ندارد؛ همان گونه که کسی انتظار ندارد یک ، و یا یک در مراکز پژوهشی برای امرار معاش خود، به کار دیگری بپردازد؛ و از آنجا که او هم باید امرار معاش کند، طبیعی است که او هم برای کار تخصصی خویش، مزدی طلب کند. در پاسخ باید گفت: از آن مقدمه لزوما این نتیجه درنمی‌آید. بله؛ درست است که همانند آن استاد و پژوهشگر، اگر کسی بخواهد واقعا به فهم و معرفی دین اهتمام بورزد، فرصتی برای کارهای دیگر نخواهد داشت؛ اما یادمان باشد که تبلیغ دین صرفا یک شغل دنیوی نیست؛ و اگر کسی آن را چنین قرار دهد، چه‌بسا مشمول روایات شدیداللحنی می‌شود که ارتزاق از راه دین را مذمت کرده‌اند. (الكافي، ج1، ص46-47؛ بَابُ الْمُسْتَأْكِلِ بِعِلْمِهِ وَ الْمُبَاهِي بِه) و وقتی شخص کار تبلیغ دین را در ازای مزد انجام دهد، زمینه این مهیا می‌شود که او به جای تبلیغ حقیقت دین،‌صرفاً آنچه خوشایند مخاطب است را به او بدهد❗️ 🔹راه حل این مساله، 🔸از منظر اجتماعی، چنانکه شهید مطهری بخوبی توضیح داده، آن است که هزینه زندگی این افراد، نه به طور مستقیم، بلکه از طریق سازمان روحانیت، و ... تامین شود (ده گفتار، مقاله مشکل اساسی در سازمان روحانیت)، چنانکه یک استاد دانشگاه حتی در دانشگاههایی که دانشجویان شهریه می‌دهند نیز مستقیما از خود مخاطبان پولی دریافت نمی‌کند. 🔸و از منظر خود فرد، آن است که به سیره بزرگان دین عمل کند: ▫️آقای قرائتی می‌فرمود: من هیچ جا برای سخنرانی‌هایم، اجرت طلب نمی‌کنم؛ اما اگر بعد از سخنرانی، کسی مبلغی داد،‌ دست رد نمی‌زنم؛ ▫️و از یکی از بزرگان نقل شده که می‌گفت: من حتی اگر پولی بدهند آن را نمی‌شمرم و یکجا در جیبم قرار می‌دهم تا نفهمم که چه کسی چه مقدار داد، تا در دفعات بعدی، در انگیزه‌ام تاثیری نگذارد. @Yekaye @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 8⃣ «فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا» ايمان، زمينه دريافت مغفرت است. (تفسير نور، ج2، ص226) @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 9⃣ «أُولِي الْأَلْباب ... فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا» انسان خردمند وقتی به خدایش ایمان می‌آورد، نه‌تنها به ایمان خود مغرور نمی‌شود و خود را برتر از دیگران نمی‌بیند؛ بلکه بیشتر متوجه قصور و تقصیرهای خود می‌شود و از خداوند بخشش گناهان و نابود شدن بدی‌هایش را طلب می‌کند. 💠نکته تخصصی چنانکه در در بحث از آیه 191 گذشت (جلسه 914 http://yekaye.ir/ale-imran-3-191/) و حدیث1 نیز موید آن بود https://eitaa.com/yekaye/5204 شأن نزول این آیات، امیرالمومنین ع است؛ یعنی مصداق اول کسی که این جملات را گفت و خداوند این جملات را جملات اولواالباب (خردمندان واقعی) خواند، امیرالمومنین ع است. او (و در واقع هر خردمند عمیقی) با برخورداری از چنان ایمان قوی‌ای، اول چیزی که از خداوند می‌طلبد، درخواست مغفرت از گناهان خویش است؛ و شاهد این مدعا دعای کمیل امیرالمومنین ع است که با تکرار چندباره‌ی عبارت «اللهم اغفر لی الذنوب التی ...» آغاز می‌شود. 🤔در حقیقت، 🔺انسان موجودی است که ناقص آفریده شده تا خودش مسیر کمال را بیماید؛ 🔺و این مسیر را با ایمان و عمل خویش می‌پیماید؛ 🔺و طبیعی است که باورها و کارهای وی دنباله‌های ناخوشایندی به همراه داشته باشد؛ که از آن به «ذنب» تعبیر می‌شود (توضیح در «نکات ادبی» گذشت). ♦️پس کسی که در مسیر کمال قدم می‌گذارد اولین و مهمترین درخواستش این است که اگر کار و تلاشی در این مسیر انجام می‌دهد، از گزند این عواقب ناخوشایندِ خواسته یا ناخواسته‌ی عملِ خویش در امان بماند؛ و خداوند بدی‌های وی را به کرامت خویش زایل گرداند. 💠ثمره اینجاست که دینداری عمیق، با همراه می‌شود؛ نه با و ؛ و اگر عده‌ای در دین به روی می‌آورند و دیگران را تحقیر می‌کنند و خود را برتر از دیگران می‌بینند، معلوم است که نه ایمانشان ایمان است؛ و نه از خِرَدی که قرآن واجدانِ آن را می‌ستاید، بهره‌ای برده‌اند. 💠ثمره در علم کلام با این توضیحات معلوم می‌شود تعبیر «غفران ذنوب» منافاتی با معصوم بودن ائمه ع ندارد؛ چنانکه خداوند در مورد پیامبر اکرم ص که برترین پیامبران الهی است نیز همین تعبیر را به کار برد:‌ «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّر» (فتح/2) @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 🔟 «فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا» وقتی «غفران ذنوب» را طلب کرد، چرا دوباره «تکفیر سیئات» را هم درخواست کرد و بین این دو چه تفاوتی هست؟ 🍃الف. تفاوت در ذنوب و سیئات است؛ آنگاه: 🌱الف.1. ذنوب، اشاره به گناهان کبیره است، و سیئات، گناهان صغیره؛ و شاهد بر اینکه سیئات، گناهان صغیره است، این آیه است که فرمود: «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» (نساء/31) (تفسير الصافي، ج1، ص409) 🌱الف.2. ... 🍃ب. تفاوت در غفران و تکفیر است؛ آنگاه: 🌱ب.1. غفران، مخفی کردن و پوشاندن گناهان است [که آبروی شخص در برابر دیگران نرود] ولی تکفیر، محو و نابود کردن کامل گناهان است. (اقتباس از مجمع البيان، ج2، ص912) 🌱ب.2. ... 🍃ج. تفاوت بین کل دو ترکیب «غفران ذنوب» و «تکفیر سیئات» است؛ آنگاه: 🌱ج.1. غفران ذنوب، درخواست بخشش ابتداییِ گناهان است؛ یعنی حتی گناهانی که از آنها توبه نکرده‌ایم؛ اما درخواست تکفیر سئیات، درخصوص گناهانی است که توبه کرده باشیم. (مجمع البيان، ج2، ص912) 🌱ج.2. غفران ذنوب ناظر به توبه است؛ اما تکفیر سئیات ناظر به جایی است که به خاطر انجام ندادن گناهان کبیره، طبق آیه «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» (نساء/31) خود به خود مشمول تکفیر سیئات واقع می‌شویم. (مجمع البيان، ج2، ص912) 🌱ج.3. ... @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 1⃣1⃣ «رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا» از آداب دعا كه زمينه مغفرت الهى را فراهم مىكند، توجّه به ربوبيّت الهى است. (تفسير نور، ج2، ص226) @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 2⃣1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ ... رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا» استغفار و اعتراف [به گناهان خویش در پیشگاه خداوند]، نشانهى عقل است. (تفسير نور، ج2، ص225) @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 3⃣1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ ... تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ» خِرَد زمانی واقعا ثمربخش است که با «بِرّ» و عمل نیک همراه شود: با اینکه اولواالباب (صاحب خرد خالص) بودن از برترین اوصاف انسانهای مومن در قرآن است و قرآن کریم همواره اینان را با برترین وصف‌ها توصیف نموده، اما خود اولواالباب از خدا می‌خواهند که آنان را در زمره «أبرار» (= نیکان) قرار دهد و در عِداد آنان از دنیا توفّی فرماید. @Yekaye
یک آیه در روز
916) 📖 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّ
. 4⃣1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ؛ ... تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ» خردمندانِ دورانديش، مرگ با نيكان را آرزو مىكنند و به فكر حسن عاقبت هستند. (تفسير نور، ج2، ص226) @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
917) 📖 رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ 📖 💢ترجمه پروردگارا ! و به ما بده آنچه را به وسیله فرستادگانت به ما وعده داده‌ای و روز قیامت ما را خوار مگردان؛ که تو هیچگاه خلف وعده نمی‌کنی. سوره آل عمران، (3) آیه 194 1398/1/7 20 رجب1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹وَعَدْتَنا ؛ الْميعادَ ▪️ماده «وعد» را در اصل به معنای امید دادن با کلام (معجم المقاييس اللغة، ج۶، ص۱۲۵) ▪️ویا هرگونه تعهد برای انجام امری (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص143) دانسته‌اند؛ و از این ماده، کلمه «وعده» به معنی «قرار گذاشتن» در زبان فارسی نیز رایج است. ▪️کلمه «وعید» را فقط در مورد «وعده تهدیدآمیز و ناخوشایند» به کار می‌برند؛ اما «وعد» را در مورد هرگونه وعده (چه خوب و چه بد) به کار می‌برند (معجم المقاييس اللغة، ج۶، ص۱۲۵؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۷۵) هرچند وقتی «وعد» را در کنار کلمه «وعید» می‌آورند به معنای وعده خوشایند (در مقابل وعده ناخوشایند) می‌باشد. ▪️دو کلمه «موعد» و «میعاد» را هم مصدر و هم اسم [اسم مکان و اسم زمان] دانسته‌اند (كتاب العين، ج۲، ص۲۲۲؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۷۵)، چنانکه با قرائن به طور خاص گاه به معنای اسم مکان (مکان وعده، محل ملاقات) (مثلا:‌ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ؛ هود/۱۷)، ویا به معنای اسم زمان (زمان وعده، قرار ملاقات) (مثلا: إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْح؛ هود/۸۱) می‌آید، همان طور که در زبان فارسی، پسوند «گاه» هم برای مکان (قرارگاه) و هم برای زمان (صبحگاه) به کار می‌رود. هرچند برخی بر این باورند که چون وزن «مِفعال» برای اسم آلت است، معنای اصلی میعاد آن چیزی است که به وسیله آن، وعده محقق می‌شود؛ و از این جهت که این وسیله، زمان خاص یا مکان خاص است به عنوان اسم زمان و اسم مکان به کار می‌رود. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص143) ▪️این ماده وقتی به طور ثلاثی مجرد (رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ، آل عمران/194؛ فَأْتِنا بِما تَعِدُنا، اعراف/79؛ ِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً، اسراء/64؛ إِنَّ ما تُوعَدُونَ لَآت، انعام/134؛ هذا يَوْمُكُمُ الَّذي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ، انبیاء/103) و یا در باب افعال (وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّه؛ اعراف/86) به کار می‌رود عمدتا برای وعده دادن یکسویه است؛ اما وقتی به باب تفاعل (وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِي الْميعادِ؛ انفال/42) می‌رود، به معنای قرار گذاشتن و وعده دادنِ طرفینی است؛ و وقتی به باب مفاعله می‌رود، اگرچه گفته‌اند اقتضایش آن است که هریک به دیگری وعده دهد (الطراز الأول، ج6، ص327) و در قرآن هم شواهدی دارد: «وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا» (بقرة/۲۳۵)؛ اما ظاهرا برای مواردی که وعده یکسویه است نیز به کار می‌رود؛ مثلا: «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً» (أعراف/۱۴۲) وَ واعَدْناكُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَن» (طه/80). ▪️«موعود» اسم مفعول از این ماده، و به معنای «وعده داده شده» است: «وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ» (بروج/2) 🔸ماده «وعد» به ماده «عهد» بسیار نزدیک است و در تفاوت این دو گفته‌اند «عهد» در جایی است که وعده مشروط به چیزی می‌شود؛ مثلا اگر چنین کردی چنان می‌کنم؛ یا مادام که چنین باشی من چنان خواهم بود؛ اما وعده لزوما چنین نیست؛ همچنین برای انجام وعده، از تعبیر «ایجاز الوعد» [روا کردن] استفاده می‌شود در حالی که برای انجام عهد از تعبیر «وفاء به عهد». همچنین زیر پا گذاشتن وعده را «خُلفِ وعده» گویند [لا تُخْلِفُ الْميعادَ؛ آل عمران/194]؛ اما زیر پا گذاشتن عهد را «نقض عهد» [الَّذينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ؛ انفال/56]. (الفروق في اللغة، ص48) 📿ماده «وعد» و مشتقات آن جمعاً 151 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) در جلسه قبل (حدیث2) نمازی برای روز عید غدیر روایت شد؛ در روایتی دیگر، که در بسیاری از کتب روایی ما نقل شده، امام صادق ع بعد از اینکه سفارشهای فراوان به روزه روز هیجدهم ذی‌الحجه دارند و در اهمیت این روز، که واقعه غدیر خم در آن روی داده، توضیحاتی می‌دهند، نمازی را برای این روز تعلیم می‌دهند که دو رکعت دارد و در هر رکعت صد بار سوره حمد، ده بار سوره توحید، ده بار آیه‌الکرسی و ده بار سوره قدر بخواند و بعد از آن دعاهایی بخواند، و فرمود: و از زمره دعاهایی که بعد از این دو رکعت می‌خوانی این باشد که بگویی: «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعاد» پروردگارا ! قطعاً ما دعوتگری را شنیدیم که به ایمان فرامی‌خواند که: به پروردگار خود ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم؛ پس گناهانمان را بر ما ببخش و بدی‌هایمان را از ما بزدای و ما را در زمره نیکان دریاب! پروردگارا ! و به ما بده آنچه را به وسیله فرستادگانت به ما وعده داده‌ای و روز قیامت ما را خوار مگردان؛ که تو هیچگاه خلف وعده نمی‌کنی. 📚تهذيب الأحكام، ج3، ص143؛ كتاب المزار (للمفيد)، ص90؛ مصباح المتهجد، ج2، ص748؛ المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص286؛ إقبال الأعمال، ج1، ص476 الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ الْحُسَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْهَمْدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْعَبْدِيُّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ ع يَقُولُ: صِيَامُ يَوْمِ غَدِيرِ خُمٍّ يَعْدِلُ صِيَامَ عُمُرِ الدُّنْيَا لَوْ عَاشَ إِنْسَانٌ ثُمَّ صَامَ مَا عَمَرَتِ الدُّنْيَا لَكَانَ لَهُ ثَوَابُ ذَلِكَ وَ صِيَامُهُ يَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كُلِّ عَامٍ مِائَةَ حَجَّةٍ وَ مِائَةَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ وَ هُوَ عِيدُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيّاً قَطُّ إِلَّا وَ تَعَيَّدَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ عَرَفَ حُرْمَتَهُ وَ اسْمُهُ فِي السَّمَاءِ يَوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِي الْأَرْضِ يَوْمُ الْمِيثَاقِ الْمَأْخُوذِ وَ الْجَمْعِ الْمَشْهُودِ مَنْ صَلَّى فِيهِ رَكْعَتَيْنِ يَغْتَسِلُ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَزُولَ مِقْدَارَ نِصْفِ سَاعَةٍ يَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ سُورَةَ الْحَمْدِ مَرَّةً وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ إِنَّا أَنْزَلْناهُ عَدَلَتْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ أَلْفِ حَجَّةٍ وَ مِائَةَ أَلْفِ عُمْرَةٍ وَ مَا سَأَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا وَ حَوَائِجِ الْآخِرَةِ إِلَّا قُضِيَتْ كَائِنَةً مَا كَانَتِ الْحَاجَةُ وَ إِنْ فَاتَتْكَ الرَّكْعَتَانِ وَ الدُّعَاءُ قَضَيْتَهُمَا بَعْدَ ذَلِكَ ... ثم قَالَ: وَ لْيَكُنْ مِنْ دُعَائِكَ فِي دُبُرِ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ أَنْ تَقُولَ «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعاد» ثُمَّ تَقُولُ بَعْدَ ذَلِك ... @Yekaye
☀️2) از امام باقر ع روایت شده است: حضرت فاطمه س را در مقابل درب جهنم درنگی است: هنگامی که روز قیامت شود بین دو چشم هر مومن یا کافری ثبت می‌شود [که مومن است یا کافر] پس در خصوص کسی که دوستدار وی بوده ولی گناهانش فراوان است، دستور داده می‌شود که او را به سوی آتش ببرند. حضرت فاطمه بین دو چشم او مُحِبّ بودنِ او را می‌خواند و می‌گوید: الهی و سیدی! مرا فاطمه نامیدی و به واسطه من هرکه ولایت مار و ولایت ذریه مرا پذیرفت از آتش فطم کردی [آتش را از او قطع نمودی]؛ و وعده تو حق است «و تو هیچگاه خلف وعده نکنی»! خداوند عز و جل می‌فرماید: راست گفتی ای فاطمه! من تو را فاطمه نامیدم و به واسطه تو هر که تو را دوست بردارد و تولای تو را داشته باشد و ذریه‌ات را دوست بردارد و تولای آنها را داشته باشد از آتش فطم می‌کنم؛ و وعده من حق است و من هرگز خلف وعده نکنم؛ و همانا من دستور دادم که این بنده را سوی آتش برند تا تو در مورد او شفاعت کنی و من شفاتت تو را بپذیرم تا بر فرشتگان و انبیاء و رسولانم و بر تمامی اهل موقف، جایگاه و منزلت تو نزد من آشکار گرددد؛ پس هرکس را که بین دو چشمش خواندی که مومن است دستش را بگیر و به بهشت وارد کن! 📚علل الشرائع، ج1، ص179 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ: لِفَاطِمَةَ ع وَقْفَةٌ عَلَى بَابِ جَهَنَّمَ؛ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ كُتِبَ بَيْنَ عَيْنَيْ كُلِّ رَجُلٍ مُؤْمِنٌ أَوْ كَافِرٌ فَيُؤْمَرُ بِمُحِبٍّ قَدْ كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ إِلَى النَّارِ. فَتَقْرَأُ فَاطِمَةُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ مُحِبّاً؛ فَتَقُولُ: إِلَهِي وَ سَيِّدِي سَمَّيْتَنِي فَاطِمَةَ وَ فَطَمْتَ بِي مَنْ تَوَلَّانِي وَ تَوَلَّى ذُرِّيَّتِي مِنَ النَّارِ وَ وَعْدُكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ لا تُخْلِفُ الْمِيعادَ. فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: صَدَقْتِ يَا فَاطِمَةُ إِنِّي سَمَّيْتُكِ فَاطِمَةَ وَ فَطَمْتُ بِكِ مَنْ أَحَبَّكِ وَ تَوَلَّاكِ وَ أَحَبَّ ذُرِّيَّتَكِ وَ تَوَلَّاهُمْ مِنَ النَّارِ وَ وَعْدِيَ الْحَقُّ وَ أَنَا لَا أُخْلِفُ الْمِيعَادَ؛ وَ إِنَّمَا أَمَرْتُ بِعَبْدِي هَذَا إِلَى النَّارِ لِتَشْفَعِي فِيهِ فَأُشَفِّعَكِ وَ لِيَتَبَيَّنَ لِمَلَائِكَتِي وَ أَنْبِيَائِي وَ رُسُلِي وَ أَهْلِ الْمَوْقِفِ مَوْقِفُكِ مِنِّي وَ مَكَانَتُكِ عِنْدِي فَمَنْ قَرَأْتِ بَيْنَ عَيْنَيْهِ مُؤْمِناً فَخُذِي بِيَدِهِ وَ أَدْخِلِيهِ الْجَنَّةَ. @Yekaye
☀️3) از امام صادق ع از قول رسول خدا ص حدیثی بسیار طولانی روایت شده در وصف مراحلی که مومن از قبض روح تا عالم قبر و برزخ و سپس حشر در قیامت و ورود در بهشت و … سپری می‌کند، که فرازهایی از آن قبلا گذشت. در فرازی از آن می فرمایند: فرمود «و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می‌شوند؛ سلام برشما بدانچه صبر کردید پس چه نیکوست سرای فرجامین» (رعد/23-24) و آنان در این حال‌اند که صوتی از پایین عرش می‌شنوند که: ای اهل بهشت؟ چگونه بازگشتگاه خود را دیدید؟ می‌گویند: بهترین بازگشتگاه است این بازگشتگاه و بهترین ثواب است؛ ما صدای را شنیدیم و دلمان می‌خواهد که به انوار جلالت نظری افکنیم که آن عظیمترین پاداش است و تو به آن را وعده کرده بودی و «تو خلف وعده نکنی». پس خداوند به حجابها دستور می‌دهد و هفتاد هزار حجاب برمی‌خیزند و آنان بر مرکب‌های مجلل بهشتی سوار شوند و در سایه آن درخت [ظاهرا شجره طوبی] سیر کنند تا به دار السلام برساند که آن سرا، سرای خداست، سرای بهاء و نور و سرور و کرامت؛ پس آن صدا را بشنوند و بگویند: سرور ما! من لذت سخن گفتن با تو را شنیدیم پس نو وجهت را به ما بنمایان؛ پس خداوند سبحان و متعال بر آنان تجلی‌ای کند که به نور وجه او تبارک و تعالی، که از چشم هر بیننده‌ای مخفی است، بنگرند؛ به طوری که دیگر بیقرار شوند به نحوی که به سجده افتند و بگویند «منزهی تو؛ ما حق بندگی‌ات را بجا نیاوردیم از عظیم». پس خطاب آید سر بلند کنید که اینجا دیگر سرای عمل نیست؛ اینجا سرای کرامت و درخواست و نعمت است؛ سختی‌ها و ناخوشایندها از شما مرتفع گردیده است (فاطر/35). پس چون سر بردارند و در حالی سربردارند که صورتهایشان از نور وجه او هفتاد بربار نورانی‌تر شده است. سپس خداوند تبارک و تعالی فرماید: ای فرشتگانم! آنان را اطعام و سیراب کنید! پس برایشان غذاهای رنگارنگی بیاورند که از شیرینی و سفیدی و نرمی مانندش را ندیده باشند؛ و به همیدگر گویند: آن غذایی که در بهشت پشت سر گذاشتیم در قبال این مانند خواب و خیال بوده!. سپس خداوند جبار تبارک و تعالی فرماید: فرشتگانم: آنان را سیراب کنید. پس نوشیدنی‌هایی برای ولیّ خدا بیاورند که مانندش را هرگز ننوشیده باشد. سپس سپس فرماید: فرشتگانم! آنان را طیّب سازید. پس برایشان از زیر عرش مُشکی بیاورند سفیدتر از برف، که رخسارشان و پیشانی و پهلویشان را تغییر دهد، به نام «مُثَیرة» [= زیر و رو کننده] و بدین سان امکان بهره بردن از نظر به نور وجه او را می‌یابند. پس گویند: سرور ما ! برای ما لذت همسخنی با تو و نظر به نور وجه تو کافی است؛ نه جایگزینی برایش می‌خواهیم و نه تغییر و تحولی از این وضعیت. ... ✅توجه واضح است که چون مقام، مقام لقاء الله است، مقصود از خوردنی و نوشیدنی و ...، بهره‌های معنوی متناسب با آن مقام است، نه صرف یک غذا و شراب مادی؛ و شاهد این مدعا، تاکیداتی است که این روز‌ی‌ها از زیر عرش می‌آید؛ و واضح است که کلمه عرش در ادبیات قرآن و حدیث، به بالاترین مرتبه‌ای که از آنجا تدبیر آفرینش انجام می‌شود دلالت دارد؛ و در واقع، روزی‌ای به تناسب آن مقام بدانها داده می‌شود. 📚الإختصاص، ص353 @Yekaye 👇متن حدیث👇
حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى قَالَ حَدَّثَنِي سَعِيدُ بْنُ جَنَاحٍ عَنْ عَوْفِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَزْدِيِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَرَادَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَبْضَ رُوحِ الْمُؤْمِن ... ... قَالَ «وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ يَسْمَعُونَ صَوْتاً مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ يَا أَهْلَ الْجَنَّةِ كَيْفَ تَرَوْنَ مُنْقَلَبَكُمْ فَيَقُولُونَ خَيْرُ الْمُنْقَلَبِ مُنْقَلَبُنَا وَ خَيْرُ الثَّوَابِ ثَوَابُنَا قَدْ سَمِعْنَا الصَّوْتَ وَ اشْتَهَيْنَا النَّظَرَ إِلَى أَنْوَارِ جَلَالِكَ وَ هُوَ أَعْظَمُ ثَوَابِنَا وَ قَدْ وَعَدْتَهُ وَ لا تُخْلِفُ الْمِيعادَ فَيَأْمُرُ اللَّهُ الْحُجُبَ فَيَقُومُ سَبْعُونَ أَلْفَ حِجَابٍ فَيَرْكَبُونَ عَلَى النُّوقِ وَ الْبَرَاذِينِ عَلَيْهِمُ الْحُلِيُّ وَ الْحُلَلُ فَيَسِيرُونَ فِي ظِلِّ الشَّجَرِ حَتَّى يَنْتَهُوا إِلَى دَارِ السَّلَامِ وَ هِيَ دَارُ اللَّهِ دَارُ الْبَهَاءِ وَ النُّورِ وَ السُّرُورِ وَ الْكَرَامَةِ. فَيَسْمَعُونَ الصَّوْتَ فَيَقُولُونَ يَا سَيِّدَنَا سَمِعْنَا لَذَاذَةَ مَنْطِقِكَ فَأَرِنَا نُورَ وَجْهِكَ فَيَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى حَتَّى يَنْظُرُونَ إِلَى نُورِ وَجْهِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْمَكْنُونِ مِنْ عَيْنِ كُلِّ نَاظِرٍ فَلَا يَتَمَالَكُونَ حَتَّى يَخِرُّوا عَلَى وُجُوهِهِمْ سُجَّداً فَيَقُولُونَ «سُبْحَانَكَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ يَا عَظِيمُ» قَالَ فَيَقُولُ عِبَادِي ارْفَعُوا رُءُوسَكُمْ لَيْسَ هَذِهِ بِدَارِ عَمَلٍ إِنَّمَا هِيَ دَارُ كَرَامَةٍ وَ مَسْأَلَةٍ وَ نَعِيمٍ قَدْ ذَهَبَتْ عَنْكُمُ اللُّغُوبُ وَ النُّصُبُ. فَإِذَا رَفَعُوهَا رَفَعُوهَا وَ قَدْ أَشْرَقَتْ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورِ وَجْهِهِ سَبْعِينَ ضِعْفاً ثُمَّ يَقُولُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَا مَلَائِكَتِي أَطْعِمُوهُمْ وَ اسْقُوهُمْ فَيُؤْتَوْنَ بِأَلْوَانِ الْأَطْعِمَةِ لَمْ يَرَوْا مِثْلَهَا قَطُّ فِي طَعْمِ الشَّهْدِ وَ بَيَاضِ الثَّلْجِ وَ لِينِ الزُّبْدِ فَإِذَا أَكَلُوهُ قَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ كَانَ طَعَامُنَا الَّذِي خَلَّفْنَاهُ فِي الْجَنَّةِ عِنْدَ هَذَا حُلُماً قَالَ ثُمَّ يَقُولُ الْجَبَّارُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَا مَلَائِكَتِي اسْقُوهُمْ قَالَ فَيُؤْتَوْنَ بِأَشْرِبَةٍ فَيَقْبِضُها وَلِيُّ اللَّهِ فَيَشْرَبُ شَرْبَةً لَمْ يَشْرَبْ مِثْلَهَا قَطُّ قَالَ ثُمَّ يَقُولُ يَا مَلَائِكَتِي طَيِّبُوهُمْ فَتَأْتِيهِمْ رِيحٌ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ بِمِسْكٍ أَشَدَّ بَيَاضاً مِنَ الثَّلْجِ تُغَيِّرُ وُجُوهَهُمْ وَ جِبَاهَهُمْ وَ جُنُوبَهُمْ يُسَمَّى الْمُثِيرَةَ فَيَسْتَمْكِنُونَ مِنَ النَّظَرِ إِلَى نُورِ وَجْهِه. فَيَقُولُونَ يَا سَيِّدَنَا حَسْبُنَا لَذَاذَةُ مَنْطِقِكَ وَ النَّظَرُ إِلَى نُورِ وَجْهِكَ لَا نُرِيدُ بِهِ بَدَلًا وَ لَا نَبْتَغِي بِهِ حِوَلًا... 📚الإختصاص، ص353 @Yekaye
☀️4) این آیه، بویژه جمله پایانی آن، در بسیاری از ادعیه به کار رفته است. از باب نمونه دعایی از پیامبر اکرم ص روایت شده است بدین عبارات: خدایا ! مرا از کسانی قرار بده که به امر تو اشتغال دارند و به وعده تو ایمان آورده و از مخلوقاتت ناامید گشته [یعنی امیدشان تنها به توست، نه به مخلوقاتت] و به تو انس گرفته و از غیر تو وحشت دارند؛ راضی به قضاء و قَدَرِ تو و صابر در بلاهای تو و شکرگزار نعمتهایت و لذت‌برنده از یاد تو، و خوشحال به کتاب تو‌یند؛ تنها با تو مناجات می‌کنند در لحظات شب و اوقات روز؛ آماده مرگ و مشتاق دیدار تو و متنفر از دنیا و دوست‌دار آخرتند: «و به ما بده آنچه را به وسیله فرستادگانت به ما وعده داده‌ای و روز قیامت ما را خوار مگردان؛ که تو هیچگاه خلف وعده نمی‌کنی» (آل عمران/194) 📚جامع الأخبار(للشعيري)، ص132 دُعَاءٌ مَرْوِيٌّ عَنِ النَّبِيِّ ص: اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مَشْغُولِينَ بِأَمْرِكَ آمِنِينَ بِوَعْدِكَ آيِسِينَ مِنْ خَلْقِكَ آنِسِينَ بِكَ مُسْتَوْحِشِينَ مِنْ غَيْرِكَ رَاضِينَ بِقَضَائِكَ صَابِرِينَ عَلَى بَلَائِكَ شَاكِرِينَ عَلَى نَعْمَائِكَ مُتَلَذِّذِينَ بِذِكْرِكَ فَرِحِينَ بِكِتَابِكَ مُنَاجِينَ إِيَّاكَ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ مُسْتَعِدِّينَ لِلْمَوْتِ مُشْتَاقِينَ إِلَى لِقَائِكَ مُتَبَغِّضِينَ لِلدُّنْيَا مُحِبِّينَ لِلْآخِرَةِ «وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعادَ.» @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
917) 📖 رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخ
. 1⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ ... يَتَفَكَّرُونَ ... فَآمَنَّا ... رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ» این خردمندان که در پی تفکر، ایمان واقعی آوردند، در آیه قبل نجات از آتش را خواستند، اما در این آیه که پاداش‌های خود را می‌خواهند بطلبند، خودشان چیزی را تعیین نمی‌کنند؛ نمی‌گویند حور و قصر و ... به ما بده؛ بلکه می‌گویند «آنچه از طریق پیامبرانت به ما وعده دادی». 🤔با توجه به اولوالالباب بودنِ آنان، این گونه درخواست، نهایتِ زیرکی و خردمندیِ آنان را می‌رساند: 🔹خداوند درباره بهشت نه‌تنها فرموده بود که هرچه دلتان بخواهد در آنجا مهیاست: «فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُن» (زخرف/71) بلکه وعده داده که در آنجا فوق آن چیزهایی که اینان می‌خواهند خداوند چیزهایی آماده کرده: «لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فيها وَ لَدَيْنا مَزيد» (ق/35) که اصلا کسی از آنها خبر ندارد و اگر ببیند چشمش بدان روشن شود: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُون» (سجده/17)؛ 🔹و اینان می‌دانند هرچه بخواهند صرفا در حدی است که در مخیله‌شان می‌تواند خطور کند؛ 🔷از این رو، درخواست پاداش خود را صرفاً به وعده خدا، و اینکه او خلف وعده نمی کند واگذار کردند، تا به چیزهایی برساند بسیار برتر از آنچه که در مخیله‌شان خطور می‌کند. 💠تاملی با خویش کسی که با ادبیات قرآن آشنا باشد می‌فهمد که چه اندازه کوته‌بین و نادان‌اند کسانی که می‌گویند تمام وعده‌های بهشت حور و قصور است؛ و ما چرا نقدش را رها کنیم و به نسیه دلخوش داریم❗️ @Yekaye
یک آیه در روز
917) 📖 رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخ
. 2⃣ «رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ» نگفتند «ربنا آتنا ...» بلکه گفتند «ربنا و آتنا» یعنی این درخواست ما، ادامه و علاوه بر درخواست قبلی است: در واقع، خردمندانی که ایمان آورده‌اند و از خداوند بخشش گناهان و پاک شدن بدی‌هایشان را طلب می‌کنند، به همین مقدار بسنده نمی‌کنند؛ بلکه علاوه بر اینها، از خدا آنچه خداوند از طریق فرستادگانش وعده‌اش را داده، می‌خواهند؛ و در ادامه نیز از خدا می‌خواهند که در قیامت خوار و سرافکنده‌مان نکن؛ گویی اگر خدا آنچه را وعده داده به آنها ندهد اینان خوار و سرافکنده می‌شوند. 💠نکته تخصصی انسانی که زندگی‌اش را بر اساس ایمان تنظیم می‌کند، دائماً در معرض امتحانات عظیم قرار می‌گیرد تا مراتب انسانیت را یکی پس از دیگری طی کند و بالاتر رود؛ چنانکه فرمودند: البلاءُ للولاء: هر که در این دار مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند طبیعی است که چنین انسانی دائما از سوی دنیاپرستان مورد مذمت و ملامت قرار گیرد؛ که: «ببین تو که چنین برای خدایت کار می‌کنی، چه زندگی‌ای داری؛ و دیگران که از خدا رویگردانند چه زندگی‌ای دارند!» چنین کسی، تنها و تنها به امید وعده‌های الهی - با توجه به اینکه خداوند اهل خلف وعده نیست - این سختی‌ها را تحمل می‌کند؛ و طبیعی است که اگر در قیامت مقامات آنچنانی به او ارزانی نشود، همین مایه سرافکندگی‌اش خواهد بود. 💠تاملی با خویش بکوشیم افق نگاهمان در زندگی را بالا ببریم: اگر ما انسانیم، به کمتر از بهشت، آن هم بهشتِ لقاء الله، نباید رضایت دهیم❗️ @Yekaye
یک آیه در روز
917) 📖 رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخ
. 3⃣ «رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ» خوار و زبون و سرافکنده، کسی نیست که در دنیا کمبودی در مال و مقام و حامی و ... داشته باشد؛ خواری و سرافکندگی در این است که انسان به عالم آخرت وارد شود و از آنچه خداوند به خوبان وعده داده، بی‌بهره بماند. @Yekaye
یک آیه در روز
917) 📖 رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخ
. 4⃣ «أُولِي الْأَلْبابِ ... فَآمَنَّا ... رَبَّنا ... إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ» 💢آدم خردمند به پروردگارش ایمان می‌آورد و می‌داند که پروردگارش هیچگاه خلف وعده نمی‌کند.💢 💠نکته تخصصی انسان موجودی است که زندگی‌اش اجتماعی است؛ و یکی از تفاوتهای مهم انسان با حیواناتی (مانند زنبور، مورچه و ...) که زندگی اجتماعی دارند این است که زندگی اجتماعی انسانها روی قراردادهای اعتباری بنا شده است؛ به تعبیر دیگر، انسان نمی‌تواند زندگی معمولی داشته باشد مگر اینکه روی وعده‌های دیگران حساب کند. پس اینکه می‌گویند «سرکه نقد، به از حلوای نسیه» سخنی نیست که کسی بتواند کل زندگی‌اش را بر این پایه بنا کند؛ یعنی مفاد این ضرب‌المثل حداکثر این است که تا حد امکان کمتر مدار زندگی‌ام را بر وعده‌های دیگران استوار کنم؛ اما انسان نمی‌تواند بدون اعتماد به وعده‌های دیگران زندگی کند. از سوی دیگر، همه ما می‌دانیم که انسانها، چون اختیار و اراده دارند، و چون توان دروغ گفتن دارند، ممکن است از ابتدا وعده دروغ بدهند؛ ویا اینکه در ابتدا راست بگویند، اما بعداً به دلایل مختلف (از ناتوانی گرفته تا منفعت‌طلبی و ...) از انجام وعده‌شان سر باز زنند و عملاً خلف وعده کنند. 🕋تنها کسی که انسان می‌تواند کاملا مطمئن باشد که اگر وعده داد حتما عمل خواهد کرد، خداوند است؛ که نه دروغ می‌گوید؛ نه منفعتی برایش مطرح است؛ و نه هیچ چیزی می‌تواند مانع انجام وعده‌اش شود. 💠تاملی با خویش اگر یک فرد میلیاردر به ما وعده دهد که تو کارهایت را قانوناً درست انجام بده، اگر ضرر کردی، من نه‌تنها ضرر تو، بلکه تمام هزینه‌های زندگی‌ خودت و کسانی که خرجی‌شان را می‌دهی در حد یک زندگی خوب و آبرومندانه تأمین می‌کنم؛ آیا اعتماد نمی‌کنیم؟ (با اینکه می‌دانیم او ممکن است یکدفعه ورشکست شود، ویا به دلیلی خلف وعده کند) می‌دانیم که خداوند به ما وعده داده که روزیِ ما ضمانت شده است (به قول سعدی، «دو چیز محال عقل است: خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم»)، و تنها کسی است که اگر وعده‌ای بدهد هیچکس و هیچ چیز مانع تحقق وعده او نمی‌تواند بشود؛ با این حال، 😔برخی از ما به او اعتماد نمی‌کنیم (مثلا به بهانه هزینه‌های زندگی، ازدواج (خود یا فرزندانمان) را به تاخیر می‌اندازیم، یا از موقعیت خود و بحرانهای جامعه سوءاستفاده‌ها می‌کنیم، یا ...). طبق این آیه: در این صورت، ما 🔻 یا خردمند و صاحب عاقل نیستیم! 🔻 ویا واقعا خدا را باور نداریم! 🔻 ویا می‌دانیم خدا هست، اما او را پروردگار خود نمی‌دانیم! 🔻 ویا به او اعتماد نداریم و می‌پنداریم ممکن است پروردگارشان خلف وعده کند! @Yekaye