هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 3️⃣
به همین جهت اگر در خصوص مقربان و مکذبان (که با مردن تکلیفشان یکسره شده) مهمترین مطلبی که در خصوص لحظه مرگشان باید گفته میشد این بود که وضع آنان در لحظه مرگ چه خواهد شد،
در خصوص بقیه انسانها، چون غالبا هنوز وضعیتشان یکسره نشده، مهمترین سوال در این سوره این است که چه کسانی حتما به عنوان اصحاب یمین از دنیا میروند؛ یعنی در عین حال که میدانیم در افق مقربان نیستند و مکذب قطعی هم نیستند؛ اما مطمئن باشیم که حتما به بهشت خواهند رفت و قرار گرفتنشان به عنوان اصحاب یمین، همان موقع مرگ، قطعی شده باشد.
💢اگر این سوالات در ذهن خواننده قرآن جدی شود – که طبق توضیح فوق، جدی شدنش برای کسی که اهل اندیشه باشد امری کاملا طبیعی است – آنگاه دو حدیث اولی که ذیل این آیه مطرح شد معنا و جایگاه خود را پیدا میکند. کسانی از مسلمانان به عنوان اصحاب یمین از دنیا میروند که پیامبر ص از اذیت آنان و اینکه بخواهند فرزندان پیامبر ص را بکشند در امان بوده باشد.
رای اینکه این معنا بهتر فهمیده شود حدیث سوم ذکر شد.
این حدیث– در حد جستجوهای حقیر - تنها حدیثی است که یافت شد که کسی از قول شخص دیگری به پیامبر سلام دهد! البته این مطلبش خیلی موضوعیت نداشت؛ بلکه آنچه مهم بود تذکر به اصل واقعه است که در شکواییههای شبانه حضرت امیر ع هم منعکس شده است؛ اینکه فرزند پیامبر را افراد همین امت کشتند و خم به ابرو نیاوردند؛ همین واقعهای که چند سال بعد در خصوص امام حسن ع و امام حسین ع و بعد در مورد بقیه نسل ایشان رخ داد؛ و آنگاه آیه میفرماید: اصحاب یمین آنانیاند که اجر تو را ادا کردند: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» (شوری/۲۳) و تو خیالت از آنها در خصوص فرزندانت راحت است.
یعنی اگر از مقربان بگذریم، در بقیه امت تو، کسانی، در لحظه مرگشان قطعا به عنوان اصحاب یمین از دنیا میروند که از جانب آنان، تو سالم میمانی و هیچگاه دست به خون فرزندانت آغشته نخواهند کرد.
اینان هرچند چون جزء مقربان نیستند لزوما با مرگشان وارد روح و ریحان نشوند و در برزخ مدتی معطل و حتی معذب شوند؛ اما قطعا در زمره اصحاب یمین در بهشت خواهند بود.
📝با این توضیحات این آيه
کاملا موید آن دسته از روایاتی میشود که مصداق اصلی اصحاب یمین را شیعیان معرفی میکند (احادیث ذیل آیه قبل)
و نیز جمع میکند بین آن احادیث با احادیثی که به شیعیان هشدار میدهد که شفاعت ما حتما در قیامت به شما میرسد و همهتان وارد بهشت خواهید شد، اما در برزخ خودتانید و اعمالتان؛ و مواخذههای برزخی، و حتی مواخذهها در مواقف قیامت را برای شیعیان (شیعیانی که واقعا محبت و ولایت پیامبر ص و اهل بیتشان را در دل داشتند و ایشان از این جهت از گزند آنان ایمناند اما گاه مرتکب گناه میشدند) منتفی نمیداند: «أَمَّا فِي الْقِيَامَةِ فَكُلُّكُمْ فِي الْجَنَّةِ بِشَفَاعَةِ النَّبِيِّ الْمُطَاعِ أَوْ وَصِيِّ النَّبِيِّ وَ لَكِنِّي وَ اللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فِي الْبَرْزَخِ.» (الكافي، ج3، ص242 )
@yekaye
May 11
☀️۱) در ذیل آیات 88 و 90 حدیثی از امام باقر ع روایت شد که سوال کننده دربارهی «المقرّبینَ» و « أَصْحابِ الْیمینِ» سوال کرد و ایشان فرمودند که اولی کسی است که منزلش در کنار امام ع باشد. و دومی کسی است که به امامت امامان اهل بیت ع باور دارد.
راوی در ادامه میگوید:
پرسیدم: [و مقصود از] «و اما اگر از آن دروغپردازان گمراه بود» [چیست؟]
فرمود: کسانی که منکر و مخالف امام ع می باشند.
📚تأويل الآيات الظاهرة، ص630
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ»
قَالَ ذَاكَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ [له منزلةٌ] عِنْدَ الْإِمَامِ.
قُلْتُ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ»؟
قَالَ ذَاكَ مَنْ وَصَفَ بِهَذَا الْأَمْرِ.
قُلْتُ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ»؟
قَالَ الْجَاحِدِينَ لِلْإِمَامِ.
@yekaye
☀️۲) حدیثی از امام باقر ع روایت شده است که توضیحی درباره وضعیت پیامبر و مسلمانان در مکه میدهند و در فرازی از آن توضیح میفرمایند که در مکه هرکس به پیامبر ص ایمان میآورد همین برای بهشتی شدنش کافی بود و خداوند در مکه فقط افرادی که شرک میورزیدند را به جهنم میفرستاد؛ و بعد به عنوان شاهد بر این مدعا آیاتی را برمیشمرد که در مکه نازل شده و ناظر به مشرکان بوده است؛ از جمله اینکه میفرماید:
و در سوره واقعه نازل فرمود: «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ»؛پس اینان همان مشرکان بودند.
📚الکافی، ج2، ص30
✅تبصره
در تفاسیر حدیثیِ متاخر (البرهان، ج۵، ص۲۷۵؛ نور الثقلين، ج5، ص229؛ كنز الدقائق، ج13، ص66) ظاهرا به تبع فیض کاشانی (الصافی، ج۵َ، ص۱۳۵) این فراز از روایت را ذیل این آیه آوردهاند؛ در حالی که چون فضای حدیث اصلا ناظر به تفسیر آیه نیست بلکه در مقام شرح یک مساله خاص بوده؛ و تقطیع مذکور میتواند مخل به مقصود باشد بهتر بود به فضای حدیث اشاره میکردند. البته در همه اینها (باز احتمالا به تبع فیض کاشانی) بلافاصله بعد از اشاره به این حدیث، تاکید کردهاند که «در تفسیر قمی تصریح شده که اینان (الکذبین الضالین) اعداء آل محمد ص میباشند.»
[لازم به ذکر است که چون تفسیر قمی در زمان معصوم ع (قرن۳) زندگی میکرده و ظاهرا در زمره اصحاب امام هادی ع و امام حسن عسکری ع به حساب میآمده است، تفاسیر روایی متاخر شیعه، جملات خود وی را هم به احتمال اینکه از معصوم شنیده باشد در کتب خود ذکر کردهاند]
@yekaye
☀️۳) در ذیل آیه ۸۹ (جلسه 1056 حدیث2) حدیثی از امام صادق ع گذشت درباره مردن مومن. در ادامهاش حضرت فرمودند:
... هرگاه کافر بمیرد هفتاد هزار زبانیه [آتش] وی را تا قبرش بدرقه کنند و او با صدایی که هر چیزی غیر از جن و انس بشنوند بگوید «اى كاش مرا بازگشتى بود تا از مومنان مىبودم» (اقتباس از شعراء/۱۰۲؛ زمر/۵۸) و میگوید «مرا بازگردانيد، شايد در آنچه وانهادهام كار نيكى انجام دهم» (مومنون/۹۹-۱۰۰) پس زبانیه [آتش] به وی پاسخ دهد «نه چنين است، اين سخنى است كه او گوينده آن است» (مومنون/۱۰۰) [یعنی او فقط حرفش را میزند] و فرشتهای به آنان خطاب دهد: «و اگر هم بازگردانده شود قطعاً به آنچه از آن نهی شده بود برمىگردد» (اقتباس از انعام/۲۸).
پس زمانیکه او را در قبرش گذارند و مردم از او جدا شوند، نکیر و منکر در هراسناکترین شکل بر او وارد شوند و او را بر پا دارند و از او بپرسند: پروردگار کیست، و دینت چیست و پیامبرت کیست؟
کافر زبانش به لکنت میافتد و قادر به جواب نیست.
پس آن چنان ضربتی از عذاب خدا بر او میزنند که هر چیزی از آن به لرزه و ترس افتد، و دوباره از او سؤال میکنند: پروردگار کیست، و دینت چیست و پیامبرت کیست؟
گوید: نمی دانم.
به او میگویند: ندانستی و ره نیافتی و رستگار نشدی. پس دری به سوی دوزخ بر روی او باز میکنند و آب جوشان جهنم را به سمت او نازل میکنند.
و این همان سخن خدای متعال است که میفرماید: « و اما اگر از آن دروغپردازان گمراه بود؛ پس جایگاهی از آب جوشان» یعنی در قبر « و چشیدن جهنم» یعنی در آخرت.
📚الأمالي( للصدوق)، ص290؛
📚روضة الواعظين، ج2، ص297؛
📚جامع الأخبار(للشعيري)، ص166-167
@yekaye
هدایت شده از حسین سوزنچی
🏴السلام علیکِ یا فاطمه الزهراء🏴
🏴السلام علیک ایتها المضطهدة المقهورة🏴
مراسم بزرگداشت فاطمیه از طریق اینستاگرام:
instagram/meshkat.belgique
به اهتمام موسسه مشکات
با سخنرانی حجةالسلام سوزنچی
زمان برنامه: روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
شروع برنامه به وقت ایران در ساعت ۲۲ دوشنبه 1399/10/8
@souzanchi
یک آیه در روز. گزیده
🏴السلام علیکِ یا فاطمه الزهراء🏴 🏴السلام علیک ایتها المضطهدة المقهورة🏴 مراسم بزرگداشت فاطمیه از طر
سخنرانیای که به مناسبت شهادت حضرت زهر سلام الله علیها داشتم به یک معنا شرح و بسط بحثی بود که روزهای قبل درباره آیه «فسلام لک من أصحاب الیمین» در این کانال بیان شد؛
دوستانی که مایلند فایل سخرانی مذکور را گوش دهند میتوانند به پیوند زیر مراجعه کنند:
https://eitaa.com/souzanchi/943
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبینَ الضَّالِّینَ»
از ابتدای این سوره بحث بر سر وضعیت نهایی همه مردمان در آخرت بود که نهایتا همه در این سهگروه قرار میگیرند. قبلا بارها اشاره شد که این وضعیت نهایی، غیر از وضعیت بالفعل افراد است؛ یعنی دستهبندی انسانها در دنیا و حتی در برزخ و ابتدای حشر بیش از این سه گروه است و افراد دیگری همچون «مستضعفان» ، «مرجون لامر الله» و ... وجود دارند که هنوز تکلیفشان معلوم نیست که در کدام دستهاند.
در ذیل آیه قبل اشاره شد که در میان مردمی که به لحظه مرگ میرسند وضعیت دو دسته مقربان و مکذِّبانِ گمراه کاملا واضح است؛ و اگر پیچیدگی و بحثی باشد درباره سایر مردمان است؛ چنانکه در روایات متعددی آمده است که سوال قبر فقط مربوط به مومن محض و کافر محض است؛ اما بقیه افراد فعلا سوال و جواب ندارند تا تکلیفشان یکسره شود (الكافي، ج3، ص235 ).
در این آیات به سراغ گروه مکذبان ضال میرود که در لحظه مرگ کاملا تکلیفشان معلوم است و یکراست به جهنم وارد میشوند.
واضح است که این تعبیر اشاره دارد به «اصحاب شمال»؛ و قبلا در آیه ۵۱ (جلسه ۱۰۱۸ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-51/) مشخصا اصحاب شمال را با همین دو وصف خطاب قرار داد؛
اما اگر دقت شود در آنجا تعبیر «ضال» را مقدم کرد و فرمود «أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ» اما اینجا تعبیر «مکذب» را مقدم کرد و فرمود «إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبینَ الضَّالِّینَ». چرا؟
🍃الف. در آنجا در مقام رد سخن آنان بود که میگفتند «أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ: آيا هنگامی که بمیریم و خاکی و استخوانی شویم، آیا واقعا ما باز هم برانگیخته میشویم؟» (واقعه/۴۷)؛ که مناسبت دارد ابتدا به گمراه بودن آنان اشاره شود و سپس به این تکذیبی که ثمره آن گمراهی است؛ اما در اینجا در مقام مواجهه آنها با عذاب است که این عذاب در اصل به خاطر تکذیب آنهاست؛ یعنی اگر صرفا گمراه بودند اما عناد و تکذیبی نمیداشتند (مانند مستضعفان) لزوما به چنین جایگاهی گرفتار نمیشدند. (الميزان، ج19، ص140 )
🍃ب. «ضالین» در آیه 51 یعنی کسانی که بر گناه عظیم شرک اصرار میورزیدند که که این ضلالت عظیم است؛ و به همین جهت پیامبران و قیامت را تکذیب کردند و «مکذب» شدند و گفتند «أَ إِذا مِتْنا ...»؛ اما در این آیه ناظر است به تکذیبکنندگان قیامت، که به تبع آن از راه رهاییای که آنان را به سوی بهشت رهنمون شود گمراه میشوند. (مفاتیح الغیب، ج29، ص414 )
🍃ج. خطاب در آیه ۵۱ مستقیما به کفار است؛ و کفرپیشگی از ضلالت شروع میشود و به تکذیب منجر میگردد؛ و لذا ضلالت را مقدم بر تکذیب ذکر کرد؛ اما در اینجا – به قرینه آیه قبل که فرمود «فَسَلامٌ لَكَ ...» - خطاب به پیامبر ص است؛ پس در اینجا دارد برای ایشان حال این سه گروه را شرح میدهد؛ و اینان چون پیامبر را تکذیب کردند به گمراهی کشیده شدند و در حقیقی آنچه عامل عقاب این گروه سوم شده تکذیبگری آنان است؛پس تکذیب را مقدم داشت. (مفاتیح الغیب، ج29، ص414 )
👇ادامه مطلب👇
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر1️⃣
🍃د. چهبسا معنای ضلالت در این دو آیه متفاوت است؛ در قبلی ناظر به گمراهی در دنیاست که انسان را به تکذیب حق میکشاند؛ اما در این آیه ناظر به سرگردانی در آخرت است که محصول تکذیب حق است؛ در واقع، خطاب در آیه ۵۱ مستقیما به کفار است؛ و کفرپیشگی از ضلالت شروع میشود و به تکذیب منجر میگردد، چنانکه آیه «فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبينَ» (نحل/36) ظاهرا بر این مطلب دلالت دارد؛
اما این آیه در مقام بیان حال آنان است، نه خطاب به خود آنان؛ و آنگاه چهبسا این ضلالت، نه ضلالت در دنیا، بلکه گم کردن همه پندارهای کذبی بود که در دنیا به عنوان حقیقت برای خود برگزیده بودند؛ به تعبیر دیگر آنان وقتی حق را تکذیب میکردند و دروغ میخواندند، عملا باطلی را حق میپنداشتند و چون باطل هیچ حقیقتی ندارد در قیامت که محل بروز حقایق است آن باطل را گم میکنند و هیچ مابهازایی برای طلب خود پیدا نمیکنند؛
و این حقیقتی است که در آیات متعددی در قرآن کریم بدان اشاره شده است از جمله:
▫️ انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ (انعام/24)
▫️و الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (انعام/39)
▫️فمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ أُولئِكَ يَنالُهُمْ نَصيبُهُمْ مِنَ الْكِتابِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قالُوا أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كانُوا كافِرينَ (اعراف/37)
▫️أفْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعيدِ (سبأ/8)
🍃ه. ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
✅ اطلاعیه
روز دوشنبه بحثی ناظر به اعجار قرآن در وبیناری در دانشگاه امام صادق ع مطرح کردم که فایل صوتی آن را از اینجا:
https://eitaa.com/souzanchi/944
وپاورپوینت آن را از اینجا:
https://eitaa.com/souzanchi/945
میتوانید دریافت کنید.
@yekaye
☀️۱) در ذیل آیه 89 حدیثی از امام صادق ع در تفسیر این آیات گذشت که درباره مقربین توضیح می دادند تعبیر «فروح و ریحان» ناظر به قبر است و «جنة نعیم» ناظر به آخرت. در ادامه فرمودند:
«و اما اگر از آن دروغپردازان گمراه بود؛ پس پیشکشی از [= پذیرایی ابتداییای با] آبی جوشان» در قبرش و «چشیدن جهنم» در آخرت.
📚تفسير القمي، ج2، ص350
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) در ذیل آیه 89 (جلسه 1056 حدیث۳) روایتی از امیرالمومنین ع گذشت درباره اینکه وقتی فرزند آدم میمیرد چه رخ میدهد و سپس پرداختند به اینکه اگر وی از اولیاء الله باشد چه بر او میگذرد.
در ادامه اش آمده است:
و اگر (ميّت) دشمن پروردگارش باشد، به صورت زشتترين مخلوق خدا از نظر لباس و صورت و بدبوترين آنها به نزد او مىآيد پس به او میگوید [تو کیستی؟ مىگويد من عمل تو هستم] بشارت باد تو را به «پیشکشی از [= پذیرایی ابتداییای با] آبی جوشان و چشیدن جهنم» (واقعه/93-94) و همانا او نيز غسلدهندۀ خود را مىشناسد و به بردارندگان خود سوگند مىدهد كه او را بازدارند و شتاب نكنند. و چون او را وارد قبر نمايند، دو امتحانكننده [دو بازکننده قبر] به قبر او درآيند و كفنهاى او را از روی او كنار زنند و به او گويند: پروردگار تو كيست؟ دين تو چيست؟ و پيامبر تو كيست؟
مىگويد: نمىدانم.
پس آنها گويند: ندانستى و هدايت نيافتى.
آنگاه با عصاى آهنين ضربهاى به جلوى سر او مىزنند كه همۀ آفريدگان مگر جن و انس [كه آن را نمىشنوند] از آن ضربه به وحشت مىافتند.
آنگاه براى او درى به سوى دوزخ مىگشايند، به او گويند: در بدترين حال از تنگى قبر بخواب؛ [جایی که در تنگى] بهسان جايى است كه نيزهها پيرامون او چنان او را تحت فشار قرار میدهند كه مغز سر او از ميان ناخن و گوشتش خارج شود. و خداوند مارها، عقربها و حشرات زمين را بر او مسلّط مىگرداند، او را نيش مىزنند تا روزى كه خداوند او را از قبرش برانگيزاند؛ و او به سبب عذاب و شكنجهاى كه مىبيند، آرزو مىنمايد كه قيامت برپا شود.
جابر [که یکی از افراد در سلسله سند این خبر است] گويد: امام باقر عليه السّلام فرمودند که پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
من پيش از نبوّتم چوپانى مىكردم - كه هر پيامبرى چوپانى نموده است - به شتران و گوسفندان نظر مىكردم كه به آرامى مشغول چرا بودند و چيزى در اطراف آنها نبود كه آنها را به حركت وادارد. ناگاه مىترسيدند و رم مىكردند. مىگفتم: اين چيست، و در شگفت بودم. تا اينكه جبرئيل عليه السّلام به من گفت: هنگامى كه كافرى در قبر مورد ضرب قرار مىگيرد هیچ مخلوق نیست مگر اینكه اين صدا را مىشنوند و به وحشت مىافتند به جز جن و انس. [و آن موقع بود که] گفتم: اين [وحشت چارپایان که آن موقع من می دیدم] از زدن كافر است. پس به خداوند پناه می بریم از عذاب قبر.
📚الكافي، ج3، ص232-233؛
📚تفسير القمي، ج1، ص370؛
📚تفسير العياشي، ج2، ص228
👇متن حدیث👇
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۳) سعید مسیب روایت کرده است که امام سجاد ع مردم را موعظه میکرد و هر جمعه در مسجد رسول الله ص آنان را به زهد در دنیا و توجه به کار آخرت تشویق میفرمود و از جمله مطالبی که از این سخنان ایشان حفظ و مکتوب شده این است که ایشان میفرمودند:
ای مردم! تقوای الهی در پیش گیرید و بدانيد كه قطعا شما «به سوی او بازمیگرديد» (بقره/۲۸) آنگاه «هر كسی حاضر شده میيابد، آنچه را از کار خیر انجام داده است» در اين دنيا «و آنچه را از كار بد انجام داده آرزو میكند كه كاش ميان او و آن فاصلهای زیاد میبود؛و خدا شما را از [عدالت و عذاب] خود بر حذر میدارد.» (آل عمران/۳۰) وای بر تو ای آدميزادۀ غافلی كه از او غفلت نمیشود.
ای بنی آدم! همانا اجل تو شتابندهترين چيز به سوی تو است كه بیامان بسوی تو میآيد و تو را میطلبد، و چيزی نمانده كه تو را دريابد، و گويی عمرت به سر رسيده و فرشتۀ مرگ روحت را ستانده است و تنها به سوی قبر خویش روانی، پس در آنجا روحت به تنت بازگشته است،و دو فرشتۀ نکیر و منكر برای بازپرسی از تو و امتحان سختی که از توخواهند گرفت سراغت آمدهاند.همانا نخستين چیزی که از تو می پرسند سوال است از خدايی كه او را میپرستيدهای و از پيامبری كه به سوی تو فرستاده شده است، و از دينی كه بدان متديّن بودهای، و از كتابی كه آن را تلاوت میكردهای، و از امامی كه به ولایت او تن دادهای، و از عمرت كه در چه راهی صرفش كردهای، و مالت را كه از كجا به چنگ آوردهای، و در چه راهی خرجش كردهای. پس احتياط كن و به خويش بنگر و پيش از آن امتحان و سوال و جواب و آزمون، پاسخ خويش مهيّا دار؛ که اگر مؤمنی باشی عارف به دين خود و پيرو راستگويان و هوادار اولياء الهی، خداوند حجّت تو را بر تو تلقين كند و زبانت را به صواب بگشايد و به خوبی پاسخ دهی و به رضوان و بهشت الهی بشارت داده میشوی و فرشتگان با روح و ريحان به استقبالت آيند؛ و اگر چنين نباشی، زبانت بگيرد و حجّتت ابطال گردد و از پاسخ درمانی و به آتش بشارتداده شوی و فرشتگان عذاب به استقابلت آیند با «پیشکشی از آب جوشان و چشیدن جهنم» (واقعه/93).
بدان ای پسر آدم! در پی اين وضع، رويدادی در پيش است بزرگتر، دلخراشتر و هراسناکتر برای دل؛ روز قیامت! ...
📚الكافی، ج8، ص73؛
📚 الأمالي( للصدوق)، ص503-504 ؛
📚 الأمالی (للطوسی)، ص348
✅این حدیثی بسیار طولانی است که ادامه این فراز از حدیث در جلسه 1016 حدیث۲ گذشت https://yekaye.ir/al-waqiah-56-49/
@yekaye
👇متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۴) امیرالمومنین ع خطبهای دارند که به خطبه غراء معروف است و فرازی از آن ذیل آیه۲ سوره علق (جلسه351 حدیث۲ https://yekaye.ir/al-alaq-96-2/) گذشت.
در ادامه آن فراز (که ناظر بود به توصیف نحوه پا گذاشتن انسان به دار وجود و نعمتهای ادراکی که خداوند به او داده) آمده است:
چندان كه جوانى شد راست اندام، تندرست و به قامت تمام، گردن كشانه [از راه حقّ] دورى گزيد، و بيهُشانه اين سو و آن سو دويد. از چاهسار آرزو نوشا، و در پى دنيا كوشا. سرمست لذّت و شادمانى، از عنفوان و نشاط جوانى. نه انديشه رسيدن مصيبتش در سر، و نه از خدا و تقوايش خبر، تا آنكه در اين آزمايش، فريب خورده مرد، و روزگارى كوتاه را در خطا به سر برد. نه عوضى به دست آورد، و نه واجبى را كه بر عهده داشت ادا كرد.
در واپسين دوره جوانى و آخرين منزلهاى كامرانى، درد مرگ او را فرو گرفت، چندان كه روز را با حيرانى به سر مىبرد، و شب را با بيدارى و نگرانى. هر روز به سختى درد مىكشيد و هر شب رنج و بيمارى به سر وقتش مىرسيد. حالى كه گردش برادرى بود به جان برابر، و پدرى مهربان و نصيحتگر، و مادرى از ناشكيبايى فريادكنان و از ناآرامى بر سينهزنان. و او در بيهوشى و غفلت، سختى و مصيبت، و نالهاى زار، و نفسى افتاده به شمار، و جان كندنى طاقتزا و دشوار. سپس او را خاموش، درون كفنهايش گذارند، و گردن نهاده و رام از زمينش برگيرند و بر پاره چوبهايش بردارند.
پيكرى كوفته و رنجديده، لاغر از بيماريى كه كشيده. فرزند و نواده و برادران همگان تابوتش را بردارند و به خانه غربتش رسانند. آنجا كه ديگر هيچ كس او را نبيند [و تنها خود در آن خانه نشيند]. تا چون مشايعت كنندگان باز گرديدند و مصيبت زدگان واپس گراييدند، او را در گودالش نشانند، زمزمه كنان، حيرتزده از پرسش [فرشتگان] و خطا كردن در امتحان. و دشوارتر چيز آنجا، بلاى حاصل از «پذیراییای است از آب جوشان و چشیدن جهنم سوزان» (واقعه/۹۳) و زبانههای سرکش آتش و بانگهای تیز پیاپی آن. نه لختى آسوده بودن، و نه راحتى، تا بدان رنج را زدودن. نه نيرويى بازدارنده تا در امان ماند، و نه مرگى تا او را از اين بلا برهاند، و نه خوابى سبك تا آرامشى رساند. سختيهاى مردن از پى هم، عذابها هر ساعت و هر دم، به خدا پناه بريم از اين غم.
📚نهج البلاغة، خطبه ۸۳ (خطبه غراء) (ترجمه با اقتباس از ترجمه سید جعفر شهیدی، ص64-65)
وَ مِنْهَا فِي صِفَةِ خَلْقِ الْإِنْسَانِ
... حَتَّی إِذَا قَامَ اعْتِدَالُهُ وَ اسْتَوَی مِثَالُهُ نَفَرَ مُسْتَكْبِراً وَ خَبَطَ سَادِراً مَاتِحاً فِي غَرْبِ هَوَاهُ كَادِحاً سَعْياً لِدُنْيَاهُ فِي لَذَّاتِ طَرَبِهِ وَ بَدَوَاتِ أَرَبِهِ. ثُمَّ لَا يَحْتَسِبُ رَزِيَّةً وَ لَا يَخْشَعُ تَقِيَّةً فَمَاتَ فِي فِتْنَتِهِ غَرِيراً وَ عَاشَ فِي هَفْوَتِهِ يَسِيراً [أَسِيراً]؛ لَمْ يُفِدْ عِوَضاً [غَرَضاً] وَ لَمْ يَقْضِ مُفْتَرَضاً. دَهِمَتْهُ فَجَعَاتُ الْمَنِيَّةِ فِي غُبَّرِ [غَبْرَةِ] جِمَاحِهِ وَ سَنَنِ مِرَاحِهِ فَظَلَّ سَادِراً وَ بَاتَ سَاهِراً فِي غَمَرَاتِ الآْلَامِ وَ طَوَارِقِ الْأَوْجَاعِ وَ الْأَسْقَامِ، بَيْنَ أَخٍ شَقِيقٍ وَ وَالِدٍ شَفِيقٍ وَ دَاعِيَةٍ بِالْوَيْلِ جَزَعاً وَ لَادِمَةٍ لِلصَّدْرِ قَلَقاً؛ وَ الْمَرْءُ فِي سَكْرَةٍ مُلْهِثَةٍ وَ غَمْرَةٍ كَارِثَةٍ وَ أَنَّةٍ مُوجِعَةٍ وَ جَذْبَةٍ مُكْرِبَةٍ وَ سَوْقَةٍ مُتْعِبَةٍ.
ثُمَّ أُدْرِجَ فِي أَكْفَانِهِ مُبْلِساً [مُلْبَساً] وَ جُذِبَ مُنْقَاداً سَلِساً؛ ثُمَّ أُلْقِيَ عَلَی الْأَعْوَادِ، رَجِيعَ وَصَبٍ وَ نِضْوَ سَقَمٍ، تَحْمِلُهُ حَفَدَةُ الْوِلْدَانِ وَ حَشَدَةُ الْإِخْوَانِ إِلَی دَارِ غُرْبَتِهِ وَ مُنْقَطَعِ زَوْرَتِهِ وَ مُفْرَدِ وَحْشَتِهِ. حَتَّی إِذَا انْصَرَفَ الْمُشَيِّعُ وَ رَجَعَ الْمُتَفَجِّعُ [مُفِجِ] أُقْعِدَ فِي حُفْرَتِهِ نَجِيّاً لِبَهْتَةِ السُّؤَالِ وَ عَثْرَةِ الِامْتِحَانِ؛ وَ أَعْظَمُ مَا هُنَالِكَ بَلِيَّةً نُزُولُ الْحَمِيمِ وَ تَصْلِيَةُ الْجَحِيمِ وَ فَوْرَاتُ السَّعِيرِ وَ سَوْرَاتُ الزَّفِيرِ [السَّعِيرِ]؛ لَا فَتْرَةٌ مُرِيحَةٌ وَ لَا دَعَةٌ مُزِيحَةٌ وَ لَا قُوَّةٌ حَاجِزَةٌ وَ لَا مَوْتَةٌ نَاجِزَةٌ وَ لَا سِنَةٌ مُسْلِيَةٌ؛ بَيْنَ أَطْوَارِ الْمَوْتَاتِ وَ عَذَابِ السَّاعَاتِ؛ إِنَّا بِاللَّهِ عَائِذُونَ...
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣ «فَنُزُلٌ مِنْ حَمیمٍ»
چرا اولین عذاب آنان بعد از مرگ «حمیم» است؟
🍃الف. ۱۵ مورد کلمه «حمیم» به عنوان عذاب در قرآن کریم آمده است که در این میان تنها دو مورد است که به ثمره و اثر حمیم بر آنان اشاره کرده است: «وَ سُقُوا ماءً حَميماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ» (محمد/15) و «يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَميمُ؛ يُصْهَرُ بِهِ ما في بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُود» (حج/19-20) جالب اینجاست که یک مورد هم تصریح شده که این عذاب کاملا پاداشی است که وفاق دارد: «لا يَذُوقُونَ فيها بَرْداً وَ لا شَرابا، إِلاَّ حَميماً وَ غَسَّاقاً؛ جَزاءً وِفاقاً» (نبأ/ 24-26) که ظاهرا میخواهد بفرماید پاداشی است که با وضعیت آنان و به عنوان جزای عمل آنان وفاق دارد.
با این مقدمه شاید بتوان گفت آنان وجودشان را سراسر پلیدی و آلودگی و ناخالصی دربرگرفته است که این پلیدیها بوده که موجب گردیده آنان حق را تکذیب و در گمراهی مستقر شوند؛ پس چاره آنان چیزی نیست جز آبی جوشان که تمامی درون (امعاء و بطون) و بیرون (جلود) آنان را پاره پاره کند و بسوزاند.
🍃ب. ...
@yekaye
☀️۱) حسن بصرى حکایت کرده که وقتی امير المؤمنين(عليه السّلام) به شهر ما بصره وارد شد گذارش بر من افتاد و وی آن موقع نوجوان بودم. حضرت سخنانی به وی میفرماید و سپس به بازار میرود و خطاب به اهل بازار میفرماید:
اى بندگان دنيا و كارگزاران دنياداران! حال كه شما در روز پيوسته سوگند مىخوريد، و در شب در بسترهاى خود مىآرميد، و در خلال اين حالات از آخرت غافليد، پس كِى زاد و توشه آماده و در امر معاد انديشه مىكنيد؟!
مردى گفت:اى امير مؤمنان ما ناگزيريم از بدست آوردن روزى، پس چه كنيم؟
امير مؤمنان(عليه السّلام) فرمود: همانا تحصيل معاش از راه حلال آدمى را از كار آخرت باز نمىدارد، و اگر گوئى: ما ناچاريم احتكار كنيم، عذرت پذيرفته نيست!
آن مرد به گريه افتاد و راه افتاد که برود. امير المؤمنين(عليه السّلام) به او فرمود: نزدم بیا تا شرح بيشترى گويم.
وی بازگشت. حضرت فرمود: بدان – ای بندۀ خدا- كه هر كس در دنيا براى آخرت كار كند ناگزير پاداش عملش را بتمامه در آخرت دریافت کند، و هر كس که در دنیا برای دنیا کار کند؛ ثمره کارش در آخرت آتش دوزخ خواهد بود.
سپس امير المؤمنين(عليه السّلام)اين آيات را تلاوت نمود: «امّا آن كس كه سركشى كند و زندگانى دنيا را ترجيح دهد پس همانا جحیم جايگاه اوست» (نازعات/۳۷-۳۹).
📚الأمالي (للمفيد)، ص119-120؛
📚بحار الأنوار، ج74، ص423
@yekaye