هدایت شده از یک آیه در روز
🔹درباره شأن نزول این آیه منابع شیعه و سنی دو مطلب کاملا متفاوت را روایت کردهاند؛ که اگرچه به نظر میرسد روایت سنی بیش از آنکه شأن نزول باشد، تطبیقی است که توسط راویان بر آیه انجام شده است هرچند این احتمال نیز منتفی نیست که وجود این دو گزارش ناشی از این باشد که این آیه دو بار و در دو موقعیت متفاوت نازل شده است:
۱) گزارش شیعی:
https://eitaa.com/yekaye/10579
۲) گزارش سنی:
https://eitaa.com/yekaye/10580
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) امیرالمومنین ع هنگامی كه به اقدام ایشان درخصوص برابرى در تقسيم غنائم اعتراض کردند خطبهای ایراد کردند که به عنوان حدیث ۱۳ ذیل آیه ۱۳ (جلسه ۱۰۷۸ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-13-2/) تقدیم شد که در فرازی از آن فرمودند: «يَا مَعَاشِرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ يَا مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِينَ أَ تَمُنُّونَ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ بِإِسْلَامِكُمْ وَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ الْمَنُّ عَلَيْكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ».
اما حضرت امیر در مقام اتمام حجت با طلحه و زبیر در همان ابتدای پذیرش خلافت نیز بدین آیات استشهاد کردند که احتمال دارد خطبه فوق مربوط به همین حادثه باشد. در هر صورت، در اینجا دو روایت دیگر از این واقعه تقدیم میشود:
☀️الف. روایت مفصلی را شیخ طوسی با سندهای متعدد ذکر کرده که در آن وقایع بلافاصله بعد از پذیرش خلافت توسط امیرالمومنین ع و برخی از خطبهها و گفتگوهای بین حضرت و مخالفانشان در آن موقعیت را گزارش میکند. فراز ابتدایی این گفتگوها قبلا (به عنوان اولین حدیث در جلسه ۹۲۱ https://yekaye.ir/ale-imran-3-199/) گذشت.
در ادامه روایت مذکور، و بعد از اینکه راوی گزارشی از بحثهایی که بین برخی از اصحاب امیرالمومنین ع و مخالفان امیرالمومنین ع درگرفت مطرح کرده ، آمده است:
پس عمار و ابوهیثم و رفاعه و ابوایوب و سهل بن حنیف جمع شدند و با مشورت به این نتیجه رسیدند که سراغ امیرالمومنین ع در قنات [= نام وادیای نزدیک مدینه] بروند و ایشان را از مواضع این افراد باخبر سازند. پس سوار شدند و سراغ ایشان رفتند و از جمع شدن آن افراد و شکایتهای آنان و ادعایشان در خصوص ناراحتی در قبال قتل عثمان به ایشان خبر دادند. ابوهیثم گفت: یا امیرالمومنین! در این امر تاملی فرما!
پس حضرت بر استر پیامبر ص سوار و وارد مدینه شد و بر منبر رفت و خداوند را حمد و ثنا گفت و خوبان و فضیلتمداران از اصحاب و مهاجران نزد ایشان گرد آمدند و به حضرت علی ع گفتند: آنان این پیشوا را خوش ندارند و امتیاز طلب میکنند و به خاطر این [مساواتی که برقرار کردی] خشمگیناند.
علی ع فرمود: هیچکس در این مال برتریای ندارد. این کتاب الله است بین ما و شما، و این هم پیامبرتان حضرت محمد ص و سیره او. سپس با صدای بلند فرمودند: ای جماعت انصار! آیا بر من [در نقل دیگری: بر خدا] به خاطر اسلامتان منت میگذارید؟! بلکه خداوند و رسولشاند که بر شما منت دارند، اگر واقعا راستگویید. من ابوالحسن مهترم*.
و از منبر پایین آمد و در گوشهای از مسجد نشست و فرستاد که طلحه و زبیر را نزد وی بخوانند ...
📚الأمالي (للطوسي)، ص731
✳️* پینوشت:
عبارت «من ابوالحسن مهترم» را در ترجمه «أَنَا أَبُو الْحَسَنِ الْقَرْمُ» برگزیدیم. معروف است که حضرت امیر ع وقتی عصبانی میشد و میخواست قاطعیت خود را در کاری نشان دهد از تعبیر «أَنَا أَبُو الْحَسَنِ» استفاده میکرد، و کلمه «قرم» هم به معنای شتر نر درشتاندام است که عرب آن را مجازا برای سرور و مهتر قوم به کار میبرد.
@yekaye
👇سند و متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️ب. روایت دیگر این واقعه در دو کتاب وقعة الجمل و شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید آمده است، بدین بیان:
پس از آن عمار ياسر به نزد ابوهيثم و ابوايوب و سهل بن حنيف و گروهى از مهاجر و انصار آمد و گفت: «آگاه باشيد كه از اين چند نفر خبرهايى چنين و چنان درباره مخالفت و طعن آنها بر امير المؤمنين عليه السّلام به ما رسيده است». پس همگى برخاستند و نزد امير المؤمنين عليه السّلام رفتند و گفتند: «اى امير مؤمنان در كار خود بنگر و با اين طايفه قريشيان با شدت برخورد كن [كه بيعت تو را شكستهاند و با امر تو مخالفت كردهاند] و پنهانى ما را به رها كردن تو فرا مىخوانند [خداوند تو را به آن چه خشنود است هدايت كند و به طريق بندگيش ارشاد نمايد]، اين كار آنها به اين جهت است كه پيشوا را دوست ندارند و امتیازشان را از دست دادهاند، چون ميان آنها و عجمان [غير عربها] به برابرى رفتار كردهاى، ناخشنود شدند و با دشمنت به مشورت نشستند و او را بزرگ شمردند و براى پراكنده ساختن جماعت مسلمانان و جلب توجه گمراهان، به خونخواهى عثمان تظاهر كردند؛ [اينك رأى قاطع و محکمی درباره آنان صادر فرما و ما عليه هر سركش معاندى همراه تو هستيم»].
امير المؤمنين عليه السّلام بيرون آمد و به مسجد داخل شد در حالى كه لباس يكسرهاى پوشيده و عباى قطرى بر دوش افكنده بود و شمشيرش را به کمر بسته و بر كمانش تكيه داشت و بر منبر رفت و بعد از حمد و ثناى خداى عز و جل و صلوات بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:
«اى مردم! خداوند را سپاس گزاريم كه پروردگار و معبود و ولىّ نعمت ماست، او كه نعمتهايش را آشكار و پنهان بر ما ارزانى داشته، که این منتی از جانب اوست بدون آن كه سخنى بر زبان رانده و يا توانى برای آن داشته باشيم، تا ببیند ما شکر میگزاریم یا كفران میورزیم. پس هر كس را كه شكرش به جا آرد فزونى دهد و آن را كه كفران كند عذابش نمايد. از ميان مردمان كسى نزد خداوند جايگاهش برتر و وسيلهاش نزديكتر است كه فرمان بردارترينشان نسبت به اوامر الهى و داناترين آنها به اطاعت پروردگار و مطيعترين آنان نسبت به سنت پيامبرش محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلم باشد و كتاب خدا را بيش از همه زنده نگه مىدارد. هيچ كس نزد ما فضيلتى ندارد مگر به طاعت خدا و رسولش صلّى اللّه عليه و آله و سلم. اين كتاب خداست كه پيش روى ماست و وصيت و سيره رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم در ميان ماست، و فقط نادانى كه با حق عناد مىورزد و راستى را انكار مىكند از آن بى خبر است خداى متعال مىفرمايد: «ای مردم! همانا ما شما را از نری و مادهای آفریدیم و شما را نژادها (شعبهها) و قبیلههایی قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است.» (حجرات/۱۳). سپس با صداى بلند فرياد برداشت: «ای کسانی که ایمان آوردهاند! از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولى الامرى كه از شماست» (نساء/۵۹) «و اگر روى برتابيد خداوند كافران را دوست ندارد» (آل عمران/۳۲). سپس فرمود: اى گروه مهاجرين و انصار آيا با اسلام آوردنتان بر خدا [و بر رسول خدا ص] منت مىگذاريد؟! «بلكه خدا بر شما منت مىگذارد كه به ايمان هدايتتان كرد اگر از صادقان باشيد». (حجرات/۱۶). سپس فرمود: من ابو الحسن هستم- و فقط وقتى به خشم مىآمد چنين مىگفت- و بدانيد اين دنيايى كه در آرزوى آن هستيد و به آن دل بستهايد و من به سبب آن بر شما خشم مىگيرم و خشنود مىشوم، خانه و منزلگاه شما نيست كه براى آن آفريده شدهايد، زندگى دنيا شما را نفريبد كه از آن بر حذر داشته شدهايد. پس با صبر بر طاعت الهى و گردن نهادن به حكمتهاى خداى- جلّ ثنائه- در پى كامل كردن نعمتهاى خداوندى بر خودتان باشيد.
و امّا در این اموال كسى را بر كسى امتیازی نيست در حالی که خداوند تقسیم آن را معین فرموده و اين مال خداست و شما بندگان مسلمان خداييد. اين كتاب خداست كه به آن اعتراف داريم و تسليم او هستيم و وصيت پيامبر پيش روى ماست پس هر كس به آن راضى نشود به هر جا كه خواهد رو كند زيرا بر کسی كه به طاعت الهى گردن مىنهد و به احكام خداوند حكم مىكند حرجی نیست».
سپس از منبر پايين آمد و دو ركعت نماز گذارد.
📚وقعة الجمل، ص68؛ [نبرد جمل، ص63-65]؛
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج7، ص39-40
@yekaye
👇سند و متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۳) روایت شده است که بعد از ایراد یکی از خطبههای امیرالمومنین ع مردى برخاست و گفت ما را از فتنه خبر ده! آيا آن را از رسول خدا (ص) پرسيدى؟
امام فرمود: چون خدا اين آيت را فرستاد: «الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ»، دانستم تا رسول خدا (ص) در ميان ماست، فتنه نتواند برخاست. پرسيدم! اى رسول خدا، اين فتنهاى كه خدا تو را از آن خبر داده چيست؟
فرمود: «اى على! امّت من پس از من به زودى دچار فتنه گردند.»
گفتم: اى رسول خدا! روز احد كه از مسلمانان گروهى به شهادت رسيد، و شهادت نصيب من نگرديد، بر من دشوار نمود، گفتى: اى على مژده باد تو را كه شهادت به دنبالت خواهد بود. و به من فرمود: «سخن بدين منوال است، شكيبايى تو آن هنگام بر چه حال است؟» گفتم: اى رسول خدا نه جاى شكيبايى كردن است، كه جاى مژده شنيدن و شكر گزاردن است.
و فرمود: «اى على! پس از من، مردم به مالهاى خود فريفته شوند و به دين خويش بر خدا منّت نهند. رحمت پروردگار آرزو كنند، در حالی که از سطوت او خود را ايمن میبینند. با شبهههاى دروغ و هوسهاي غافلانهاى كه در سر دارند حرام خدا را حلال شمارند: مى را نبيذ گويند، رشوه را هديه خوانند و ربا را معامله دانند و [اینها را این گونه] حلال پندارند».
گفتم: یا رسول الله (ص)، آن زمان جایگاه آن مردم را چه بدانم؟ ارتداد یا فتنه؟
فرمود: فتنه!
📚نهج البلاغة، خطبه ۱۵۶ (ترجمه شهيدى، ص156-157)
و قام إليه رجل فقال: يا أمير المؤمنين، أخبرنا عن الفتنة، و هل سألت رسول اللّه- صلى اللّه عليه و آله عنها؟
فقال عليه السلام: إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ قَوْلَهُ «الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ» عَلِمْتُ أَنَّ الْفِتْنَةَ لَا تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اللَّهِ ص بَيْنَ أَظْهُرِنَا. فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ الَّتِي أَخْبَرَكَ اللَّهُ تَعَالَى بِهَا؟
فَقَالَ: يَا عَلِيُّ إِنَّ أُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ بَعْدِي.
فَقُلْتُ: يَا رَسُولُ اللَّهِ! أَ وَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي يَوْمَ أُحُدٍ حَيْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ حِيزَتْ عَنِّي الشَّهَادَةُ فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيَّ، فَقُلْتَ لِي: أَبْشِرْ فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ؟ فَقَالَ لِي: إِنَّ ذَلِكَ لَكَذَلِكَ فَكَيْفَ صَبْرُكَ إِذاً؟ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ لَيْسَ هَذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ وَ لَكِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَى وَ الشُّكْرِ.
وَ قَالَ: يَا عَلِيُّ إِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ يَمُنُّونَ بِدِينِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ وَ يَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ وَ يَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْكَاذِبَةِ وَ الْأَهْوَاءِ السَّاهِيَةِ فَيَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِيذِ وَ السُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ وَ الرِّبَا بِالْبَيْعِ.
قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ فَبِأَيِّ الْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذَلِكَ؟ أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ؟
فَقَالَ: بِمَنْزِلَةِ فِتْنَة.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۴) هشام بن سالم میگوید: من و ابن ابی یعفور و جماعتی از شیعیان مدینه قصد رفتن به حج کردیم و در ذی الحلیفه [= محل محرم شدن حاجیانی که از مدینه حرکت می کنند] آب نبود؛ پس در مدینه غسل کردیم و لباس احراممان را پوشیدیم و بر امام صادق ع وارد شدیم؛ فرمود که برای ما روغن [درخت] بان بیاورند و فرمود: این اشکالی ندارد؛ این یک نحوه مسح کردن است. پس با آن خود را چرب کردیم.
دُرُسْت [=راوی روایت] توضیح میدهد: آن عصارهای است که هیچ چیزی در آن نیست [=خالص است].
سپس امام صادق ع فرمود: پیاده میروید؟
گفتیم: بله.
فرمود: خداوند شما را بر پاهایتان میبَرَد و خستگیتان را تسکین میدهد، و چنین کرد و چنین کند. پس هنگامی که خسته شدید هروله بروید! که همانا رسول الله ص بدین امر فرمود. سپس فرمود: وقتی هریک از شما برخاست بلند شدنش با ناز و کرشمه، و برکشیدن خود نباشد که گویی بر خداوند منت می گذارد؛ سپس این آیه را تلاوت فرمود: «بگو اسلامتان را بر من منت ننهید؛ بلکه [این] خداوند است که بر شما منت میگذارد که شما را به ایمان هدایت کرد، اگر که راستگویید» (حجرات/۱۷).
و فرمود: به احدی از شما درد و رنجی نرسد ویا کوچکترین زخمی بر انگشتش واقع نشود مگر به خاطر گناهی [که مرتکب شده]، و آنچه خدا از آن درمیگذرد بیشتر است؛ سپس این آیه را تلاوت کردند: «و آنچه از مصيبتها به شما رسد به خاطر آن چیزی است كه خودتان كسب كردهايد، و از بسيارى نيز درمىگذرد» (شوری/۳۰).
📚الأصول الستة عشر، ص288
حَدَّثَنِي عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ، عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ، قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَ ابْنُ أَبِي يَعْفُورٍ وَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا بِالْمَدِينَةِ نُرِيدُ الْحَجَّ، قَالَ: وَ لَمْ يَكُنْ بِذِي الْحُلَيْفَةِ مَاءٌ، قَالَ: فَاغْتَسَلْنَا بِالْمَدِينَةِ وَ لَبِسْنَا ثِيَابَ إِحْرَامِنَا وَ دَخَلْنَا عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: فَدَعَا لَنَا بِدُهْنِ بَانٍ، ثُمَّ قَالَ: لَيْسَ بِهِ بَأْسٌ هَذَا الْمَسِيحُ.
قَالَ: فَادَّهَنَّا بِهِ.
قَالَ دُرُسْتُ: هُوَ عِصَارٌ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌّ.
قَالَ: ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: تَمْشُونَ؟
قَالَ: قُلْنَا: نَعَمْ.
قَالَ: فَقَالَ: حَمَلَكُمُ اللَّهُ عَلَى أَقْدَامِكُمْ، وَ سَكَّنَ عَلَيْكُمْ عُرُوقَكُمْ، وَ فَعَلَ بِكُمْ وَ فَعَلَ، إِذَا أُعْيِيتُمْ فَانْسِلُوا؛ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَمَرَ بِذَلِكَ، قَالَ: ثُمَّ قَالَ: إِذَا أَقَامَ أَحَدُكُمْ فَلَا يَتَمَطَّأَنَ كَأَنَّهُ يَمُنُّ عَلَى اللَّهِ، قَالَ: ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ «قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ».
قَالَ: قَالَ: وَ لَا يَضْرِبُ عَلَى أَحَدِكُمْ عِرْقٌ وَ لَا يَنْكُتُ إِصْبَعَهُ نَكْتَةً إِلَّا بِذَنْبٍ، وَ مَا يَعْفُو اللَّهُ أَكْثَرُ، قَالَ: ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ».
@yekaye
هدایت شده از حسین سوزنچی
انا لله و انا الیه راجعون
امروز (شنبه ۲۱ ذی القعده مطابق با ۲۰ خرداد) پیکر مطهره ام الزوجه حقیر، خانمی از سلاله سادات،
فرزند مرحوم آیت الله آقانجفی همدانی رحمه الله علیه (صاحب تفسیر انوار درخشان) و
نوه مرحوم میرزای نایینی قدس سره الشریف
در جوار بارگاه ملکوتی ثامن الحجج علیه السلام و الصلوه به خاک سپرده شد.
از عموم مومنین و مومنات تقاضامندیم امشب نماز لیله الدفن برای ایشان بجا آورند.
دو رکعت. رکعت اول بعد از حمد یکبار آیه الکرسی. رکعت دوم بعد از حمد ده بار سوره قدر
در پایان نماز:
اللهم ابعث ثوابها الی قبر بدرالسادات بنت سید محمد
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
۵) علی بن سوید میگوید: از امام کاظم ع درباره عجب سوال کردم. فرمودند:
فرمودند: عجب درجاتی دارد؛ از جمله اینکه برای بنده کار بدش زینت داده میشود و وی دچار عجب میگردد و چنین حساب میکند که کار خوبی کرده است (اشاره به آیات ۱۰۳-۱۰۴ سوره کهف) ؛ و از آن جمله اینکه خداوند به پروردگارش ایمان میآورد و بر خداوند عز و جل منت میگذارد در حالی که خداوند در این امر بر او منت داشته است.
📚الكافي، ج2، ص313
📚معاني الأخبار، ص243
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَّالِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْعُجْبِ الَّذِي يُفْسِدُ الْعَمَلَ.
فَقَالَ: الْعُجْبُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ يُزَيَّنَ لِلْعَبْدِ سُوءُ عَمَلِهِ فَيَرَاهُ حَسَناً فَيُعْجِبَهُ وَ يَحْسَبَ أَنَّهُ يُحْسِنُ صُنْعاً؛ وَ مِنْهَا أَنْ يُؤْمِنَ الْعَبْدُ بِرَبِّهِ فَيَمُنَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ فِيهِ الْمَنُّ.
@yekaye
یک آیه در روز. گزیده
۱۰۸۲) 📖 یمُنُّونَ عَلَیكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللهُ یمُنُّ ع
.
1️⃣ «یمُنُّونَ عَلَیكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللهُ یمُنُّ عَلَیكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإیمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ»
در آیه۱۴ سخن از این بود که عدهای ادعای ایمان کردند و خداوند به پیامبرش دستور داد که به آنها بگوید آنها فقط اسلام آوردهاند و هنوز ایمان در دلهایشان وارد نشده است؛ و البته همین اسلام هم بیخاصیت نیست؛ بلکه در همین حد هم اگر اطاعت خدا و رسول در پیش گیرند بهرهاش را میبرند.
سپس در دو آیه توضیح داد چه کسانی ایمان حقیقی دارند و آن عده را به خاطر اینکه به خیال خود میخواهند خدا را از دینداریشان آگاه کنند مذمت کرد.
اکنون بحث را بر سر اسلام آوردن برد.
این آیه را میتوان ناظر به افراد و موضعگیریهای آنها که در آیات قبل بیان شد فهمید و هم میتوان مستقل دانست (و بارها بیان شد که همه این معانی میتواند مد نظر بوده باشد)؛
یعنی:
➖ناظر به همان کسانی باشد که در آیات قبل مورد توجه بودند، و میخواهد بیان کند که آنها ابتدا ادعای ایمان کردند و خداوند به آنها فرمود که ایمان به دل شما وارد نشده و ما فقط در حد اسلام آوردن از شما قبول میکنیم. در مرحله بعد اینها همین اسلام آوردن را هم مایه منت گذاشتن قرار دادند! در واقع اینها دو مرحله مذمت شدند: اولا شما ایمان ندارید و فقط اسلام دارید؛ ثانیا به خاطر اینکه برای همین اسلام آوردنشان هم منت میگذارند.
➖مطلب مستقلی باشد، و میخواهد بیان کند که عدهای از مسلمانان گمان میکنند لطفی در حق خدا و رسول کردهاند که اسلام آوردهاند و برای همین با اسلام آوردنشان منت میگذارند؛ و خداوند این ذهینت را تخطئه میکند.
💢در هر دو حالت فوق، تخطئهای که در این آیه آمده نیز چند وجه میتواند داشته باشد:
🌴الف. همین اسلامی که دارید منتی از جانب خداوند بر شماست نه منتی از شما بر خدا و رسول.؛ که خود این هم میتواند از جهات متعدد باشد:
🌿الف.۱. پیامبر فقط وظیفه تبلیغ و رساندن پیام داشته است؛ لذا توجیهی ندارد که به خاطر پذیرش پیام او بر وی منت بگذارید (الميزان، ج18، ص330).
🌿الف.۲. شما نیستید که لطف کردهاید که اسلام آوردهاید که حالا بر پیامبر منت میگذارید، بلکه خداست که بر شما لطف کرده که شما را به این وادی وارد و از منافع دنیوی و اخروی آن بهرهمند نموده است (الميزان، ج18، ص330).
🌿الف.۳. ...
🌴ب. صرف اسلام آوردن ارزش منت گذاشتن ندارد؛ آنچه ارزش منت گذاشتن دارد ایمان است نه اسلام؛ و ایمان هم منت خدا بر شماست که با این اسلام آوردن شما را به سمت ایمان هدایت کرد (الميزان، ج18، ص330).
🌴ج. ...
@yekAaye
#حجرات_17