eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
299 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6️⃣ «يَوْمَ الْقِيامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ» در نکات ادبی گذشت که تفاوت ماده «فصل» با «فرق» در این است که اولی فاصله و جدایی‌ای است که یک وحدتی در کار بوده؛ اما دومی جدایی دو امری است که به‌خودی خود دوتا بوده‌اند؛ و کاری که خداوند در روز قیامت بین انسانها انجام می‌دهد «فصل»‌ بین آنهاست نه «فرق»؛ شاید از همین روست که درباره قیامت تعبیر «یوم الفرق» نداریم؛ هرچند - چنانکه در ادامه خواهیم دید - خود انسانها گاه چنان زندگی می‌کنند که خروجی‌اش در قیامت تبدیل شدن آنان به چند «فریق» است. 📝نکته تخصصی جامعه‌شناسی: عمق مساله و به کار بردن تعبیر برای اینجا که رابطه بین خانواده‌ها گسسته می‌شود شاهد مهمی است که پیوند افراد درون خانواده یک پیوند بسیار شدیدی است که گویی اعضای یک پیکره‌اند نه افرادی در کنار هم؛ و مروری بر آیات قرآن نشان می دهد که این پیوند فقط بین اعضای خانواده نیست؛ بلکه بین مطلق انسانها (نه فقط جامعه‌ای که در یک زمان در یک جا زندگی می‌کنند، بلکه عموم انسانها در عموم زمانها) صادق است؛ و شاهد بر این ادعا آن است که اساسا یکی از اسامی پرکاربرد روز قیامت است و این یوم الفصل بودن صرفا ناظر به روابط خانوادگی نیست، بلکه ناظر به کل جمعیت انسانهای اولین و آخرین است که یکجا کنار هم گرد هم می‌آیند: «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلينَ» (مرسلات/38). 🔸در واقع به نظر می‌رسد انواعی از پیوندها بین انسانها برقرار می‌شود که مراتبی از اصالت جامعه را رقم می‌زند که 🔺اولا قبول هر مرتبه نباید ما را از مراتب دیگر غافل کند و 🔺ثانیا نباید احکام این مراتب را با هم خلط کنیم و به نظر می‌رسد عمده نقدهایی که بر اصالت جامعه می‌شود ناشی از خلط احکام مراتب مختلف جامعه است. 🤔اگر بخواهیم به این مراتب اشاره‌ای داشته باشیم به طور خلاصه می توان گفت: 🌴الف. یک مرتبه ناظر به خانواده است؛ که خانواده‌ها (هم در سطح خانواده هسته‌ای و هم مراتب مختلف خانواده گسترده، که از خویشان نزدیک شروع می‌شود و تا قوم و قبیله و حتی نزاد ادامه پیدا می‌کند) یک پیوند شدیدی را در انسانها رقم می‌زند که سرنوشت آنها را بشدت به هم وابسته می‌کند؛ البته این وابستگی به نحوی است که اگر بر مدار تقوا باشد در قیامت هم تداوم خواهد داشت: «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في‏ ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤن» (یس/۵۶؛)، «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِم‏» (رعد/۳۴؛ غافر/۸) ، «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُم‏» (طور/۲۱) و ...؛ و اگر بر مدار تقوا نباشد نفعی به حال هم ندارند: «لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ» (ممتحنه/۳) و از هم فرار می‌کنند: «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ» (عبس/۳۴-37) و چه‌بسا با هم دشمن شوند: « إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ» (تغابن/۱۴) هرچند که در عین این دشمنی ممکن است بقدری به هم پیوند خورده باشند که با هم در جهنم حاضر باشند: «احْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُون‏» (صافات/۲۲) ، «سَيَصْلى‏ ناراً ذاتَ لَهَب‏؛ وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَب‏» (مسد/۳-۴). 🌵ب. مرتبه دیگر ناظر به مردمی است که در یک زمان و یک مکان (در یک شهر یا یک روستا یا ...) زندگی می‌کنند و از این جهت زندگی‌هایشان به هم گره خورده و از هم تاثیر می‌پذیرد: «وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَديداً قالُوا مَعْذِرَةً إِلى‏ رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُون‏» (اعراف/۱۶۴)، «وَ ما أَرْسَلْنا في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» (اعراف/94)، «وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفيها فَفَسَقُوا فيها» (اسراء/۱۶). 🌳ج. مرتبه دیگر ناظر به مردمی است که در یک مکان به هم پیوند خورده‌اند ولو در زمان واحدی نباشند؛ مثلا فرهنگی که در یک منطقه مستقر شده را نسلی بعد از نسل دیگر به هم منتقل می‌کنند: «وَ كَذلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَذيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ» (زخرف/23)، «لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْر» (حج/۶۷) @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 6 (عمق مساله و ) 🌎د. مرتبه دیگر مردم کل عالم است، در یک زمان که به خاطر اینکه در یک زمان زندگی می‌کنند از هم تاثیر و تاثر می‌پذیرند: «وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمينَ» (مائده/20)، «وَ لَقَدْ نَجَّيْنا بَني‏ إِسْرائيلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهينِ ... وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلى‏ عِلْمٍ عَلَى الْعالَمينَ» (دخان/۳۰-32) 🌲ه. مرتبه دیگر ناظر به مردمی است که به خاطر قبول یا انکار یک مرام در طول زمان به هم پیوند خورده‌اند ولو در هیچ مکان یا زمان مشترکی در کنار هم نبوده باشند: «وَ قالَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْ لا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتينا آيَةٌ كَذلِكَ قالَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ» (بقره/۱۱۸) «وَ مَنْ أَحْسَنُ ديناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهيمَ حَنيفاً» (نساء/۱۲۵)؛ و این وحدت بقدری بر وحدت‌های دیگر تفوق دارد که گاه می‌شود شخصی در میان یک جامعه و یک قوم (یعنی در زمان و مکان واحد با عده‌ای دیگر) زندگی می‌کند اما واقعا خود را از آنها نمی‌بیند و از خدا می‌خواهد که بین او و آنها، نه حتی «فصل»، بلکه «فرق» بگذارد: «قالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسي‏ وَ أَخي‏ فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقينَ» (مائده/25) و خداوند هم از مومنان می‌خواهد که صراط واحد الهی را بپیمایند و با چنگ زدن به ریسمان الهی کاری کنند که بین‌شان «فرق» نیفتد: «وَ أَنَّ هذا صِراطي‏ مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ» (انعام/۱۵۳)، «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» (آل عمران/۱۰۳)؛ چنانکه هیچ فرق و دوئیتی بین کل پیامبران الهی نیست: «قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلى‏ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسى‏ وَ عيسى‏ وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (آل عمران/84)؛ و اساسا مسیر هدایت و مسیر ضلالت دو مسیری‌اند که هرچند افرادی در یک زمان و مکان واحد کنار هم باشند اما بین‌شان «فرق» هست و «فریق» همدیگرند: «فَريقاً هَدى‏ وَ فَريقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ اللَّه» (اعراف/۳۰)، «مَثَلُ الْفَريقَيْنِ كَالْأَعْمى‏ وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصيرِ وَ السَّميعِ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلا» (هود/۲۴) «تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فيهِ فَريقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَريقٌ فِي السَّعيرِ» (شوری/7)؛ و از ویژگی‌های منافقان در جامعه دینی این است که درصددند «وصل» جامعه به هم بخورد و بین اعضای جامعه ایمانی، نه فقط «فصل» بلکه «فرق» بیفتد: «وَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَ ما هُمْ مِنْكُمْ وَ لكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ» (توبه/56) و حتی اگر مسجدی هم بنا کنند در همین راستاست: «وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ» (توبه/۱۰۷) ☄️و. و مرتبه آخر مردم کل عالم است در همه زمانها و مکانها، که به انحای مختلف از همدیگر تاثیر و تاثر می‌پذیرند: «سَلامٌ عَلى‏ نُوحٍ فِي الْعالَمين‏» (صافات/۷۹)، «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمين‏» (آل عمران/۸)؛ «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاس» (بقره/۱۴۳)، «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ في‏ كُلِّ أُمَّةٍ شَهيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهيداً عَلى‏ هؤُلاء» (نحل/۸۹)، «ُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً» (مائده/۳۳)، «رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ» (ابراهیم/37) «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى‏ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميقٍ» (حج/27) @yekaye 💢توجه شود مراتب فوق، محورهای اصلی مراتب است وگرنه اگر دقت شود در بین اینها مراتب دیگری هم قابل استقصاست که برای رعایت اختصار صرف نظر شد. 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
❇️ فراز پایانی تدبر 6 (عمق مساله و ) 💢توجه شود مراتب فوق، محورهای اصلی مراتب است وگرنه اگر دقت شود در بین اینها مراتب دیگری هم قابل استقصاست که برای رعایت اختصار صرف نظر شد. 🤔اساسا یکی از تفاوتهای بنیادین انسان با سایر موجودات زمینی این است که انسان صرفا در مکان و زمان خویش محدود نمی‌شود بلکه دامنه تاثیر و تاثراتش کاملا زمان و مکان را درمی‌نوردد که واضح‌ترین امری که امکان این تاثیر و تاثر فرازمانی و فرامکانی را مهیا می‌کند همان توان کتابت و خواندن است که امکان برقراری ارتباط با دیگری را خارج از قید زمان و مکان میسر می‌کند و این در هیچ حیوانی وجود ندارد (و البته منحصر در این نیست). و هر تاثیر و تاثری در بین انسانها یک وحدتی را بین آنها رقم می‌زند، شباهتهایی را در سرنوشت افراد ایجاد می‌کند و وضعیت آنان را بشدت در هم متداخل و به هم مرتبط می‌گرداند که پرداختن به یکی بدون پرداختن به دیگری ممکن نیست؛ از این رو، 🔹در حالی که هر فرد انسان یک واحد مستقل است و حساب و کتاب کاملا جداگانه‌ای برای او برپا می‌شود: «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى‏ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُون‏» (انعام/۵۴)، 🔹در عین حال سرنوشت همه انسانها چنان به هم گره خورده است که حسابرسی از یکی جز با جمع کردن و حشر همگان میسر نیست؛ و از این روست که روز قیامت همان طور که یوم الفصل است یوم الجمع و یوم الحشر نیز هست «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذلِكَ يَوْمُ التَّغابُنِ» (تغابن/۹)، «ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ» (هود/۱۰۳)، «نُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً» (کهف/99)، «حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَدا» (کهف/۴۷)، «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَميعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذي أَجَّلْتَ لَنا» (انعام/۱۲۸) و از همه جالب‌تر اینکه: روز فصل و جدایی، میقاتی برای همگان است: «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ ميقاتُهُمْ أَجْمَعينَ» (دخان/40) «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلينَ» (مرسلات/38)؛ همه را جمع می‌کند تا بتوان همه را از هم جدا کرد: «قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنا رَبُّنا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَليمُ» (سبأ/26). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
۱۱۳۴) 📖 قدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في‏ إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ 📖 ترجمه 💢قطعا برای شما در ابراهیم و کسانی که با اویند اسوه خوبی هست هنگامی که به قوم‌شان گفتند یقینا ما بیزاریم از شما و از آنچه جز خدا می‌پرستید، به شما کفر ورزیدیم و همواره بین ما و شما دشمنی و بغض [= کینه] پدیدار است تا وقتی که به خداوند که یکتاست ایمان آورید؛ به جز گفتار ابراهیم به پدرش که من حتما برای طلب آمرزش می‌کنم با آنکه برای تو از خداوند [اختیار] هیچ چیزی را ندارم؛ پروردگارا [فقط] بر تو توکل کردیم و [صرفا] به سوی تو باز‌گشتیم و بازگشت [فقط] به سوی توست. سوره ممتحنة (۶۰) آیه ۴ ۱۴۰۳/۶/۱۲ ۲۸ صفر ۱۴۴۶ (🏴شهادت پیامبر اکرم ص و امام حسن مجتبی ع تسلیت باد🏴) @yekAaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: فرعون زمان حضرت ابراهیم ع * حلال‌زاده نبود و اصحابش هم حلال‌زاده نبودند زیرا به نمرود گفتند: او را آتش بزنید و خدایانتان را یاری کنید اگر که می‌خواهید کاری بکنید» (انبیاء/۶۸) ولی فرعون زمان حضرت موسی ع و یارانش حلال‌زاده بودند زیرا وقتی با اصحابش در مورد حضرت موسی ع مشورت کرد «گفتند: [كار] او و برادرش را به تأخير انداز و مأموران گردآورنده را به شهرها بفرست.» (اعراف/۱۱۱؛ شعراء/۳۶). به هر حال، وی حضرت ابراهیم ع را زندانی کرد و هیزم جمع کردند تا روزی رسید که نمرود خواست حضرت ابراهیم ع را در آتش بیاندازد. آن روز نمرود و لشکریانش جمع شدند و برای نمرود ساختمانی بنا کرده بودند تا از آنجا نظاره‌گر این باشد که آتش چگونه ابراهیم ع را در برمی‌گیرد. پس ابلیس آمد و برایشان منجنیقی ساخت زیرا به خاطر شدت حراراتش کسی نمی‌توانست به آتش نزدیک شود و پرندگان از فاصله‌ای طولانی از نزدیک شدن به آن آتش دوری می کردند و اگر پرنده‌ای در هوا بر آن عبور می کرد می‌سوخت. پس حضرت ابراهیم ع را در منجنیق گذاشتند و پدرش [= آذر] آمد و سیلی‌ای بر صورتش زد و به او گفت: از آن باوری که داری برگرد! و پروردگار فرشتگانی را به آسمان دنیا نازل کرد و هیچ چیزی باقی نمانده بود مگر اینکه از پروردگار [رهایی حضرت ابراهیم ع از آتش را] درخواست می‌کرد. زمین می‌گفت:‌پروردگارا! غیر از او بر روی من کسی نمانده است که تو را بپرستد؛ آیا او سوزانده شود؟! و فرشتگان می‌گفتند:‌پروردگارا! خلیل تو ابراهیم را بسوزانند؟! پس خداوند عز و جل فرمود: اما اگر مرا بخواند کفایتش کنم. و جبرئیل گفت: پروردگارا! خلیل تو ابراهیم است که در زمین احدی غیر از او تو را نمی‌پرستد. آیا دشمنش را بر او مسلط می‌کنی که وی را به آتش بسوزاند؟! پس فرمود: ساکت شو! همانا این سخن را بنده‌ای همچون تو می‌گوید که نگران از دست رفتن فرصت است؛ او بنده‌ام است؛ اگر بخواهم او را نگه می‌دارم؛ اگر مرا بخواند اجابتش کنم. پس خداوند با سوره اخلاص پروردگارش را خواند: «يَا اللَّهُ يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ نَجِّنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ: ای الله! ای واحد! ای احد! ای صمد! ای کسی که نه زاده شده و نه بزاید و هیچکس همتای او نیست! (اخلاص/۳-۴) به رحمت خودت مرا از این آتش نجات فرما». پس او را درون منجنیق قرار داده بودند و در هوا جبرئیل به او رسید و گفت: ابراهیم! آیا نیازی به من داری؟ ابراهیم ع گفت: به تو، نه؛ اما به پرودرگار عالمیان، بله. پس انگشتری به او داد که رویش نوشته شده بود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ أَلْجَأْتُ ظَهْرِي إِلَى اللَّهِ، أَسْنَدْتُ أَمْرِي إِلَى [قُوَّةِ] اللَّهِ، وَ فَوَّضْتُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ: خدایی جز الله نیست؛ محمد ص رسول الله است؛ پشتم را به خدا سپردم و کار خود را به خدا تکیه نمودم و امورم را به خداوند واگذار کردم». پس خداوند به آتش دستور داد که «سرد باش!» پس دندانهای حضرت ابراهیم از سرما به هم می‌خورد تا اینکه خداوند اضافه کرد «و سلامت بر ابراهیم» (انبیاء/۶۹). پس جبرئیل پایین آمد و نزد او نشست و درون آتش به گفتگو مشغول شدند. نمرود نگاهی به او کرد و گفت: اگر کسی می‌خواهد خدایی را به خدایی بگیرد مانند خدای ابراهیم ع را بگیرد. و بزرگی از بزرگان اصحاب نمرود گفت: من بر آتش اراده کردم که او را نسوزاند. پس شعله‌ای از آتش به سمت وی آمد و او را سوزاند.. «پس لوط به او ایمان آورد» (عنکبوت/۲۶) و برای هجرت به سوی شام رهسپار شد؛ و نمرود نگاهی به ابراهیم ع کرد که در باغی سرسبز درون آتش نشسته بود و همراه او شیخی بود که با هم گفتگو می‌کردند؛ پس رو به آذر کرد و گفت: چقدر پسرت نزد پروردگارش کرامت و احترام دارد! ... 📚 تفسير القمي، ج‏2، ص72-73 ✳️* پی نوشت: مقصود از فرعون زمان حضرت ابراهیم ع، همان نمرود است؛ ظاهرا از این جهت که به هر حاکم جبار و ستمگری را فرعون می‌گفتند چنین تعبیر شده است؛ وگرنه در ادامه حدیث، حضرت به اسم نمرود تصریح می‌کند. @yekaye 👇متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹ب. إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ
☀️۲) روایت شده است که امام باقر (علیه السلام) در مورد کلام خداوند متعال: «چه‌بسا خداوند بین شما و بین کسانی که با آنان دشمنی ورزیدید دوستی برقرار کند و خداوند تواناست و خداوند بسیار آمرزنده و رحیم است» (ممتحنه/۷) فرمود: خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و به مؤمنان دستور داد تا زمانی‌که قوم ایشان کافر هستند، از آنان برائت بجویند. فرمود: «قطعا برای شما در ابراهیم و کسانی که با اویند اسوه خوبی هست هنگامی که به قوم‌شان گفتند یقینا ما بیزاریم از شما و از آنچه جز خدا می‌پرستید، به شما کفر ورزیدیم»؛ خداوند ولایت مومنان از آنها را قطع کرد و نسبت به آنان دشمنی نشان دادند ... 📚تفسير القمي، ج‏2، ص362 @yekAaye
☀️۳) ابوعمرو زبیری گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «مرا خبر ده به اینکه کفر در کتاب خدای عزّوجلّ (قرآن) چند وجه دارد»؟ فرمود: «کفر در کتاب خدا بر پنج وجه است: کفر جحود [و انکار ربوبیّت] که آن بر دو قسم است؛ و کفر به ترک‌کردن آنچه خداوند به آن فرمان داده؛ و کفر برائت [و بیزاری جستن]؛ و کفر نعمت‌ها. ... وجه پنجم از وجوه کفر؛ کفر برائت است و آن همان است که خداوند سخن ابراهیم (علیه السلام) را حکایت می‌کند: «به شما کفر ورزیدیم و همواره بین ما و شما دشمنی و بغض پدیدار است تا وقتی که به خداوند که یکتاست ایمان آورید» یعنی از شما برائت می¬جوییم. و نیز آنجا که از ابلیس و برائت او از انسانها در روز قیامت یاد می‌کند که: «من به آنچه پيش از اين مرا [در كار خدا] شريك مى‏دانستيد كافر شدم» (ابراهیم/۲۲). «و [ابراهيم] گفت: جز اين نيست كه شما غير از خداوند بت‏هايى برگرفته‏ايد تا مايه دوستى در ميانتان در زندگى دنيا باشد، سپس روز قيامت برخى از شما به برخى ديگر کفر خواهید ورزید و برخى از شما برخى ديگر را لعن خواهد كرد» (عنکبوت/۲۵)؛ یعنی برخی از برخی تبری خواهند جست. 📚الكافي، ج‏2، ص389-391 📚شبیه این مطلب در روایت مفصلی از امیرالمومنین ع آمده است که کسی نتوانسته بود برخی آیات را بهم جمع کند و گمان کرده بود که قرآن حاوی تناقض است و امام علی ع برایش مطلب را توضیح داد؛ متن کامل این حدیث در جلسه۱۹۳، حدیث۲ http://yekaye.ir/fussilat-041-21/ گذشت (که در جلسه ۱۱۲۰ روایت دیگری از این فراز گذشت: https://yekaye.ir/ababsa-80-34/) و این فراز در پاورقی ۵ همان جلسه آمد. @yekAaye
☀️۴) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: بعد از [شهادت] امام حسین ع مردم از دین برگشتند مگر سه نفر: ابوخالد کابلی و یحیی بن ام طویل و حبیر بن مطعم؛ سپس مردم دوباره ملحق شدند و زیاد شدند؛ و یحیی بن ام طویل وارد مسجد رسول الله ص می‌شد و می‌گفت: «به شما کفر ورزیدیم و بین ما و شما دشمنی و بغض پدیدار است» (ممتحنه/۴). 📚الإختصاص، ص64 ✳️تبصره: خود شیخ مفید در همین کتاب الإختصاص در جای دیگر (ص205) با همین سند این فراز پایانی را نیاورده است؛ و کشی هم در رجال الكشي (ص123) با سند دیگر همین حدیث را بدون فراز پایانی‌اش آورده است؛ از این رو ممکن است اشاره به این اقدام یحیی بن ام طویل، نه سخن امام صادق ع بلکه توضیحی از خود شیخ مفید بوده باشد. @yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۵) امام صادق ع نامه‌ای به شیعیان نوشته و خواسته بودند اين نامه را به يك ديگر بياموزند و در آن درنگ كنند و آن را به كارش بندند، آنها هم هر يك نسخه‌اى از آن را در نمازخانۀ منزل خويش نهاده بودند و هر گاه نمازشان به پايان مى‌رسيد در آن مى‌نگريستند؛ که فرازهایی از آن قبلا گذشت. شروع نامه این گونه است: بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد؛ پس از پروردگارتان عافيت بخواهيد و بر شما باد آرامش و وقار و سكينه؛ و بر شما باد شرم و حياء و کناره‌گیری از آنچه خوبان پيش از شما از آن كناره گرفتند؛ و بر شما باد که با اهل باطل و دنياداران با مدارا و رودربایستی تعامل كنيد؛ ناجوانمردی آنان را تحمل کنید، و با آنان درنیفتيد و ستيزه‌جوئي نکنید، وقتی با آنان نشست و برخاست و آميزش و گفتگوهای چالشی‌ای دارید - که عملا چاره‌ای جز مجالست و آميزش و گفتگوى چالشی با آنها نداريد - همان راه تقيه‌ای را پيش گيريد كه خداوند در ارتباط‍‌ با آنها به شما دستور داده است؛ پس هر گاه مبتلای به معاشرت با آنها شديد، بى‌ترديد شما را آزار دهند و با روى ترش به شما بنگرند و اگر چنین نبود كه خدا تعالى آنها را از شما دفع كند به شما يورش می‌آوردند و بر شما مسلط می‌شدند و آنچه از دشمنى و بغض در سينه خود درباره شما دارند بيش از آن است كه نزد شما آشكار كنند؛ مجالس شما و آنها یکی است ولى جان شما و جان آنها از هم جدا و آشتى ناپذير است، هرگز دوستشان نداريد و آنها نیز هرگز دوستتان ندارند؛ ولى خدا شماها را با [بهره‌مندی از] حق گرامی داشت و بصیرت بدان را ارزانی شما نمود ولی آنان را اهل آن قرار نداد؛ ‌ پس با آنان با مدارا و رودربایستی تعامل و بر [آزار و رفت و آمد با] آنان صبر و شكيبایی بورزید، با اينكه آنان بنای بر مدارا و رودربایستی با شما را ندارند و بر چيزی شكيبایی نورزند و نيرنگ‌های آنها وسوسه‌هایی است كه بین آنان رد و بدل می‌شود؛ به راستى كه دشمنان خدا اگر بتوانند سد راه شما در مسیر حق می‌شوند و خدا شما را از آن حفظ کرد؛ پس تقوای الهی در پیش گیرید و زبان را جز از خوبی بازدارید ... 📚الكافي، ج‏8، ص2-3 @yekaye 👇سند و متن حدیث👇
☀️۶) الف. از امام باقر ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: مودت مومن برای مومن در [راه] خدا از بزرگترین شعبه‌های ایمان است؛ بدانید که کسی که حب فی الله و بغض فی الله و عطای فی الله و منع فی الله داشته باشد او از برگزیدگان الهی است. 📚الكافي، ج‏2، ص125 وُدُّ الْمُؤْمِنِ‏ لِلْمُؤْمِنِ فِي اللَّهِ مِنْ أَعْظَمِ شُعَبِ الْإِيمَانِ أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ فِي اللَّهِ وَ أَبْغَضَ فِي اللَّهِ وَ أَعْطَى فِي اللَّهِ وَ مَنَعَ فِي اللَّهِ فَهُوَ مِنْ أَصْفِيَاءِ اللَّهِ. ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: کسی که برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمن بدارد و برای خدا ببخشد او از کسانی است که ایمانش کامل شده است. 📚الكافي، ج‏2، ص124 مَنْ أَحَبَ‏ لِلَّهِ‏ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَى لِلَّهِ‏ فَهُوَ مِمَّنْ كَمَلَ إِيمَانُهُ. @yekAaye
☀️۷) الف. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: [به‌راستی] از استوارترین دستاویزهای ایمان این است که حب فی الله داشته باشی [= در راه خدا دوست بداری] و بغض فی الله داشته باشی [= در راه خدا دشمن بداری]، در راه خدا عطا کنی و در راه خدا مضایقه نمایی. 📚الكافي، ج‏2، ص125 مِنْ أَوْثَقِ عُرَى الْإِيمَانِ أَنْ تُحِبَّ فِي اللَّهِ وَ تُبْغِضَ فِي اللَّهِ وَ تُعْطِيَ فِي اللَّهِ وَ تَمْنَعَ فِي اللَّهِ‏ . ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است: یکبار رسول الله به اصحابش فرمود: کدامیک از دستگیره‌های ایمان محکم‌تر است؟ برخی گفتند: خدا و رسولش عالم‌ترند؛ برخی گفتند: نماز. برخی گفتند: زکات. برخی گفتند: روزه. برخی گفتند: حج و عمره. برخی گفتند: جهاد. پیامبر ص فرمودند: برای هر آنچه گفتید فضیلتی هست ولی آن نیست؛ ولیکن محکمترین دستگیره ایمان حب فی الله و بغض فی الله و قبول ولایت اولیاء الله و تبری از اعداء الله است. 📚الكافي، ج‏2، ص۱۲۵-126 @yekaye
☀️۸) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: سه چیز از علائم مومن است: آگاهی‌اش به خداوند و کسی را که دوست دارد و کسی را که دشمن دارد. 📚الكافي، ج‏2، ص126 ثَلَاثٌ مِنْ عَلَامَاتِ الْمُؤْمِنِ عِلْمُهُ بِاللَّهِ وَ مَنْ يُحِبُّ وَ مَنْ يُبْغِضُ‏. @yekAaye
☀️۹) از امام باقر ع روایت شده است که فرمودند: اگر خواستی بدانی که در تو خیری هست به دلت نگاه کن؛ پس اگر اهل طاعت خداوند را دوست داشت و اهل معصیت او را دشمن داشت پس در تو خیری هست و خداوند دوستت دارد؛ و اگر از اهل طاعت خدا بدش می‌آمد و اهل معصیت او را دوست داشت پس در تو خیری نیست و خداوند هم از تو بدش می‌آید؛ و انسان همراه کسی است که دوست بدارد. 📚الكافي، ج‏2، ص126-۱۲۷ @yekAaye
☀️۱۰) از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: اگر انسان کسی را به خاطر خدا دوست بدارد خداوند به خاطر محبتش نسبت به وی، او را پاداش خواهد داد هرچند که آن شخص محبوب، بر اساس علم خداوند جزء حهنمیان باشد؛ و اگر انسان به خاطر خدا از کسی بدش بیاید و تنفر بورزد، خداوند او را به خاطر بغضی که نسبت بدان شخص دارد پاداش می‌دهد اگرچه آن مرد بر اساس علم خداوند از اهل به بهشت باشد. 📚الكافي، ج‏2، ص127 @yekAaye
☀️۱۱) ازامام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: هرکس محبّت او بر اساس دین نباشد ویا بغض او بر اساس دین نباشد او دین ندارد. 📚الكافي، ج‏2، ص127 كُلُّ مَنْ لَمْ يُحِبَّ عَلَى الدِّينِ وَ لَمْ يُبْغِضْ عَلَى الدِّينِ فَلَا دِينَ لَهُ. @yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱۲) الف. از ابواسحاق همدانی روایت شده است که شخصی برای وی تعریف کرده که: کسی کنارم نماز می‌خواند و برای پدر و مادرش استغفار کرد در حالی که در زمان جاهلیت از دنیا رفته بودند. به وی گفتم: آیا برای پدر و مادرش طلب مغفرت می‌کنی در حالی که در زمان جاهلیت از دنیا رفته‌اند؟ گفت: ابراهیم هم برای پدرش استغفار کرد. ندانستم چه بگویم. مطلب را نزد پیامبر ص بازگو کردم. این آیه نازل شد: «و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش نبود مگر از روى وعده‏اى كه به او داده بود، پس چون برايش روشن شد كه او دشمن خداست از او بيزارى جست.» (توبه/۱۱۴). فرمود: وقتی مُرد و معلوم شد که او همچنان دشمن خدا بوده است [یعنی تا آخر عمرش حاضر نشد توبه کند و برگردد] دیگر برایش استغفار نکرد. 📚تفسير العياشي، ج‏2، ص114 ☀️ب. این حدیث با دو سند متفاوت بدین صورت در منابع اهل سنت آمده است که راوی ماجرا حضرت علی ع است که ایشان فرموده باشند: شنیدم شخصی برای پدر و مادرش که مشرک‌اند استغفار می‌کند. گفتم: آیا برای پدر و مادرش طلب مغفرت می‌کنی در حالی که مشرک بودند؟ گفت: آیا ابراهیم هم برای پدرش که مشرک بود استغفار نکرد؟ مطلب را نزد پیامبر ص بازگو کردم. این دو آیه نازل شد: «بر پيامبر و كسانى كه ايمان آورده‏اند سزاوار نيست كه براى مشركان- پس از آنكه برايشان آشكار گرديد كه آنان اهل دوزخند- طلب آمرزش كنند، هر چند خويشاوند [آنان‏] باشند. و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش نبود مگر از روى وعده‏اى كه به او داده بود، پس چون برايش روشن شد كه او دشمن خداست از او بيزارى جست.» (توبه/۱۱۳-۱۱۴). در نقل دوم راوی نهایی (عبدالرحمن) فقط به نزول آیه دوم اشاره کرده است. 📚مسند أحمد، ج2، ص328؛ 📚سنن الترمذي، ج5، ص331 ؛ 📚مسند أبي يعلى، ج1، ص566 @yekaye 👇سند و متن روایات فوق👇
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹د. رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱۳) این فراز از آیه در بسیاری از ادعیه معصومان آمده است که از باب نمونه به دعای پیامبر اکرم در شب ۲۷ ماه رمضان اشاره می‌شود که تلفیقی از چند آیه قرآن است: «پروردگارا، عذاب جهنم را از ما بازگردان، كه حقّا عذاب آن ملازم و پيوسته است؛ پروردگارا، براى ما از همسران و فرزندانمان روشنى ديدگان عطا كن و ما را بر تقواپیشگان پيشوا گردان.» (فرقان/۶۵ و ۷۴)؛ «پروردگارا [فقط] بر تو توکل کردیم و [صرفا] به سوی تو باز‌گشتیم و بازگشت [فقط] به سوی توست؛ پروردگارا! ما را دستمایه فتنه کسانی که کفر ورزیدند قرار نده» (ممتحنه/۴-۵)؛ «پروردگارا، بر ما و آن برادران ما كه در ايمان از ما پيشى گرفتند ببخشاى» (حشر/۱۰) و بر محمد و آل او صلوات بفرست و گناهان و عیوب مرا بپوشان و مرا به حق محمد و آل محمد بیامرز، که «بى‏ترديد تو بسيار رئوف و مهربانى.» (حشر/۱۰) 📚البلد الأمين، ص200 وَ ذَكَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الصَّفْوَانِيُّ فِي كِتَابِ بُلْغَةِ الْمُقِيمِ وَ زَادِ الْمُسَافِرِ أَنَّ النَّبِيَّ ص كَانَ يَدْعُو بِهَذِهِ الْأَدْعِيَةِ فِي لَيَالِي شَهْرِ رَمَضَانَ: ‏... اللَّيْلَةِ السَّابِعَةِ وَ الْعِشْرِينَ: «رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً؛ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» «رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ» «رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا» «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونا بِالْإِيمانِ» الْآيَةَ. صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اسْتُرْ عَلَيَّ ذُنُوبِي وَ عُيُوبِي وَ اغْفِرْ لِي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ «إِنَّكَ أَنْتَ الرَّءُوفُ الرَّحِيم‏». 📚این دعا در إقبال الأعمال، ج‏1، ص228 با تفصیل بیشتری روایت شده است. همچنین این فراز 📚در فرازی از دعایی از امیرالمومنین ع در سحرهای ماه رمضان که به نام دعای استغفار معروف است (ر.ک: البلد الأمين، ص36-38؛ المصباح للكفعمي، ص61 ) و 📚در فرازی از دعای حضرت زهرا بعد از نمازهای واجب یومیه (ر.ک: فلاح السائل، ص251-254 ) آمده است. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
۱۴) روز عاشورا در ابتدای صبح امام حسین ع خطبه‌ای از باب اتمام حجت خطاب به لشکر عمرسعد ایراد فرمودند که متن آن بنا به نقل‌های متفاوت ذیل آیه ۲ همین سوره (جلسه ۱۱۳۲، حدیث۸ https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-02/) گذشت: https://eitaa.com/yekaye/11706 در ادامه آن آمده است: بدانید که اين دعىّ‌ بن دعىّ‌* مرا ميان دو چيز نگه داشته است: شمشير يا ذلت، و هيهات كه ما به ذلّت تن ندهيم، این را برای نپسندند نه خداوند و رسول او و مؤمنان، و نه دامنهاى پاك [كه ما را پرويده‌اند] و سرهاى پر حميّت و اشخاص بلندمرتبه، كه طاعت فرومايگان را بر كشته شدن بزرگمنشانه ترجيح دهیم. بدانید که من علی‌رغم تعداد کم و گرفتار شدن به خذلان یاوران، همراه با اين خانواده‌ام با شما كارزار كنم. سپس کلامش را با تمثّل به اشعار فروة بن مسيك ادامه داد که: غالب ار گرديم، بوديم از قديم / ور كه مغلوبيم مغلوبان نَه‌ايم نيست در ما ترس، ليك اين نوبتى است / كه ز ما مرگ و ز آنان دولتى است مرگ اُشتروار سينه برگرفت / تا ز قومى، ديگرى در برگرفت مرگ فانى كرد از من سروران / هم چنان كو كرده از پيشينيان گر كريمان و شهان را بُد بقا / هم ببودى آن بقا از آن ما هان ملامت‌گوىِ ما، از خواب خيز / كاين چنين روزى ز پى دارى تو نيز ** سپس فرمود: به خدا قسم پس از اين جنايت بيش از مقدار سوار شدن اسبى درنگ نخواهيد نمود كه هم چون سنگ آسيا سرگردان و مانند ميله وسط آن به مضطرب باشید؛ این عهدی است كه پدرم از جدّم با من بسته است «پس شما کار خودتان را با [قدرت] شريكانتان [= کسانی که آنان را شریک خداوند قرار داده و به واسطه آنان به خداوند شرک می‌ورزید] روی هم جمع کنید تا كارتان بر شما مبهم و پوشيده نباشد، آن گاه كار مرا يكسره كنيد و هيچ مهلتم ندهيد.» (یونس/۷۱) «يقيناً من بر خدا كه پروردگار من و پروردگار شماست توكل كردم؛ هيچ جنبنده‏اى نيست مگر اينكه او مهارش را به دست گرفته است، مسلماً پروردگارم بر راهى راست است.» (هود/۵۶) بار الها، باران‏هاى آسمان از آنان باز دار و سالهایى را مانند سال‏هاى قحطى يوسف بر آنان بفرست و جوان ثقيفى را بر آنان مسلّط فرما تا ساغرهاى تلخ و ناگوار مرگ را در كامشان خالى كند [و احدی از آنان را نگذارد مگر اینکه به ازای هر کُشتنی او را بکشد و به ازای هر ضربتی ضربتی بر وی بزند و برای من و یاران و اهل بیت و شیعیانم از آنان انتقام گیرد] كه اينان [ما را فریب دادند و] ما را تکذیب کردند و دست از يارى ما برداشتند؛ «پروردگارا [فقط] بر تو توکل کردیم و [صرفا] به سوی تو باز‌گشتیم و بازگشت [فقط] به سوی توست.» (ممتحنه/۴). ✳️پی‌نوشت‌ها: * «دعیّ» به کسی گویند که پدرش معلوم نباشد یا اینکه او را به کسی غیر از پدرش نسبت دهند؛ حضرت از این جهت ابن زیاد را چنین خواند که معاویه در مورد پدر وی ادعا کرد که ابوسفیان با مادر وی رابطه نامشروع داشته و وی نه فرزند پدر خویش، بلکه فرزند ابوسفیان است؛ و با این بهانه توانست زیاد را که قبلا از استانداران حضرت علی ع بود بخرد و جزء یاران خویش قرار دهد و توسط او کشتاری در شیعیان انجام دهد! **ترجمه این شعر به زبان شعری، برگرفته از ترجمه‌ای است که آقای احمد فهری زنجانی در ترجمه کتاب لهوف با عنوان «آهی سوزان بر مزار شهیدان» (ج۱، ص۱۲۶) انجام داده است. 📚اللهوف على قتلى الطفوف، ص96-100 این مطلب با سندی دیگر در 📚تاريخ دمشق ابن عساكر (ج14، ص218) آمده است. چنانکه ذیل آیه ۲ اشاره شد این مطلب علاوه بر لهوف، در 📚تحف العقول، ص۲۴2-۲۴۱؛ 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏۲، ص۳۰۰؛ 📚مثير الأحزان، ص۵۵؛ 📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏۲، ص۱۹ نیز آمده است؛ با این تفاوت که آخرین پاراگراف متن فوق فقط در لهوف؛ و نیز در 📚تسلية المجالس، ج‏2، ص277 ؛ و 📚بحار الأنوار، ج‏45، ص8-10 که از کتاب المناقب نقل کرده آمده است. @yekaye 👇متن حدیث👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣«قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في‏ إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ» بعد از اینکه از مومنان خواست که با دشمنان خود و خدا در خلوت یا آشکارا، طرح دوستی، نریزند؛ و چنین کاری نه در دنیا به نفع آنان خواهد بود (چرا که دشمنان اگر بر شما قدرت پیدا کنند دشمنی خود را نشان خواهند داد) و نه در آخرت (چرا که فرزندان و خویشانی که به خاطر آنان به دوستی با دشمنان خدا روی آورده‌اید در قیامت کاری برای شما نخواهند کرد)؛ در این آیه سراغ حضرت ابراهیم ع می‌رود و از مومنان می‌خواهد که وی و همراهان وی را اسوه خویش قرار دهند که قاطعانه از قوم خویش و معبودهای دروغینشان تبری جستند و صراحتا بیان کردند که بین ایشان و آنها همواره - مادامی که دست از شرک خویش برندارند و به خدای واحد ایمان نیاورند- دشمنی و بغض برقرار خواهد بود؛ و در پایان آیه تذکر می‌دهد که آنان با توکل و انابه به درگاه خداوند و جدی گرفتن بازگشت به او بود که چنین موضعی اتخاذ کردند؛ و البته در میانه آیه اشاره‌ای به یک استثناء می‌کند، که حضرت ابراهیم ع وعده استغفاری به پدرش داد که در این باره جداگانه بحث خواهد شد. @yekaye