ادامه متن حدیث۵ (وصیت نامه امام صادق ع به شیعیان)
وَ اللَّهِ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَنْ يُطِيعُوهُ وَ يَتَّبِعُوا أَمْرَهُ فِي حَيَاةِ مُحَمَّدٍ ص وَ بَعْدَ مَوْتِهِ هَلْ يَسْتَطِيعُ أُولَئِكَ أَعْدَاءُ اللَّهِ أَنْ يَزْعُمُوا أَنَّ أَحَداً مِمَّنْ أَسْلَمَ مَعَ مُحَمَّدٍ ص أَخَذَ بِقَوْلِهِ وَ رَأْيِهِ وَ مَقَايِيسِهِ؟ فَإِنْ قَالَ نَعَمْ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ «وَ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً» وَ إِنْ قَالَ لَا لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ أَنْ يَأْخُذَ بِرَأْيِهِ وَ هَوَاهُ وَ مَقَايِيسِهِ فَقَدْ أَقَرَّ بِالْحُجَّةِ عَلَى نَفْسِهِ وَ هُوَ مِمَّنْ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ يُطَاعُ وَ يُتَّبَعُ أَمْرُهُ بَعْدَ قَبْضِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ وَ قَوْلُهُ الْحَقُّ «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ» وَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُطَاعُ وَ يُتَّبَعُ أَمْرُهُ فِي حَيَاةِ مُحَمَّدٍ ص وَ بَعْدَ قَبْضِ اللَّهِ مُحَمَّداً ص وَ كَمَا لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مَعَ مُحَمَّدٍ ص أَنْ يَأْخُذَ بِهَوَاهُ وَ لَا رَأْيِهِ وَ لَا مَقَايِيسِهِ خِلَافاً لِأَمْرِ مُحَمَّدٍ ص فَكَذَلِكَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ص أَنْ يَأْخُذَ بِهَوَاهُ وَ لَا رَأْيِهِ وَ لَا مَقَايِيسِه...
@yekaye
☀️۶) امیرالمومنین ع بعد از جنگ نهروان [و ظاهرا در همان محل] خطبهای خواندند که متن کامل آن خطبه در کتاب سلیم و با سندهای متعدد به عنوان اولین حدیث در کتاب الغارات آمده، و خلاصهای از آن در نهجالبلاغه (خطبه۹۳) آمده است که آن خلاصه قبلا ذیل آیه ۹ همین سوره تقدیم شد
🔖جلسه ۱۰۷۴، حدیث۵۴
https://yekaye.ir/about-the-wars-of-imam-ali/
فرازی از آن خطبه (که مختصری از آن در آدرس فوق تقدیم شد) بدین قرار است:
... شخصی برخاست و گفت: یا امیرالمومنین ع! برای ما از فتنهها بگو.
فرمود: همانا، فتنه ها چون روى آورد، امر مشتبه گردد، و چون پشت كند، حقیقت چنانكه هست نماید؛ موجی دارند همچون موج دریا و گردشی دارند همچون گردش باد، به شهرى اصابت مىكنند و شهرى را واگذارند. پس بنگرید به آن اقوامی که پرچمدار حنگ بدر بودند؛آنان را یاری کنید تا یاری شوید و اجر یابید و عذرتان پذیرفته باشد.
همانا، ترسناكترین فتنهای که بر شما نگرانش هستم بعد از من، فتنه بنیامیه است، كه فتنهاى است کور[کننده] و کر [کننده] و لایهلایه و ظلمانی. مرزهایش فراگیر است، و بلایش خاص؛ آن كه در آن اهل بصیرت باشد، بلا دامنگیرش شود، و آن كه کوردل و نابینا باشد از بلاى آن رهد! اهل باطل آن بر اهل حق آن چیره میشوند و زمین را با بدعت و ظلم و ستم پر کنند و اول کسی که جبروت آن را بر زمین زند و عمودش را بشکند و میخش را بیرون آورد خداوند رب العالمین و قاصم الجبارین است.
هان که بزودی بنی امیه را، براى خود اربابان بدى خواهید یافت: چون ماده شتر كلانسال بدخوى كه به دهان گاز گیرد و به دست به زمین كوبد و به پا لگد زند، و دوشیدن شیرش را نپذیرد. پیوسته بلاى آنان بماند تا حدی كه یارى خواستن یکی از شما برای خویش، صرفا همچون یارى خواستن برده بدی باشد از سرورش؛ هنگامی که غایب است او را دشنام گوید و هنگامی که حاضر است اطاعتش کند! [به خدا سوگند اگر شما را تحت هر بوتهای آواره و پراکنده کنند خداوند شما را برای آن بدترین روزی که برای آنان خواهد بود گرد آورد].
آن شخص پرسید: یا امیرالمومنین! آیا بعد از آن جماعت و جمع شدنی [در میان پیروان شما] در کار خواهد بود؟!
فرمود: همانا جماعتهای پراکندهای خواهید بود که عطا حج و مسافرتهایتان واحد است و دلهایتان پراکنده.
[گفت: اگر واحد است چگونه دلها پراکنده است؟
فرمود:] این چنین؛ و انگشتهایش را در هم کرد. [سپس فرمود] این این را بکشد [و این آن را، چه هرج و مرجی]؛ و شورشیانی همچون اهل جاهلیت بمانند، نه مناره هدایتى در آن آشكار، و نه نشانى در آن پدیدار. ما اهل بیت راه نجات از آن هستیم و بدان دعوت نکنیم.
گفت: یا امیر المومنین! پس در آن زمان چه کنم؟
فرمود: به اهل بیت پیامبرتان بنگرید؛ اگر به زمین چسبیدند [هیچ اقدامی نکردند] به زمین بچسبید؛و اگر از شما یاری خواستند آنان را یاری کنید که یاری شوید و عذرتان پذیرفته شود؛ که همانا آنان هرگز شما را از هدایتی خارج نکنند و به سوی هلاکتی نخوانند؛و بر آنان به هیچ وجه سبقت و تقدم نجویید که بلاء شما را در هم کوید و دشمنان شماتتان کنند.
گفت: یا امیر المومنین! بعد از آن چه شود؟
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه خطبه امیرالمومنین ع درباره فتنههای آخر الزمان
گفت: یا امیر المومنین! بعد از آن چه شود؟
فرمود: خداوند فرجی حاصل آورد با مردی از اهل بیت من همچون جدا شدن پوست دباغی شده از جایگاهش؛ سپس سراغ کسی میروند که آنان را از روی زمین برمیدارد و جامی تلخ بدانان مینوشاند؛ نه به آنان عطایی میکند و نه از آنان چیزی میپذیرد جز شمشیری که درهم و برهمشان میکند؛ هشت ماه شمشیر را دوش میگذارد تا حدی که قریش آرزو میکنند که ای کاش دنیا و آنچه در آن است را میدادند و یکبار مرا میدیدند و بدانان میبخشیدم و از آنان میگرفتم برخی از آنچه را که از من دریغ میداشتند و قبول میکردم برخی از آنچه که بر آنان وارد میشود، تا حدی که میگویند این از قریش نیست که اگر از قریش و واز فرزندان فاطمه بود به ما رحمی میکرد؛ پس خداوند وی را بر بنیامیه مسلط گرداند آنان را زیر پاهای خود بگذارد و همچون آسیاب خرد و خمیرشان کند «در حالى كه ملعون بوده، هر كجا يافته شوند دستگير شده و به طرزى بد كشته شوند؛ این سنّت خداست درباره كسانى كه پيش از اين در گذشتهاند، و هرگز در سنّت خدا تبديلى نخواهى يافت» (احزاب/۶۱-۶۲).
اما بعد؛ همانا گریزی نیست از آسیابی که ضلالت را خرد و خمیر کند که چون چنین کند بر مدار خویش قرار گیرد. و همانا این خرد و خمیر کردن اعجابی برانگیزاند و همین اعجاب نهایت آن است و بر خداوند درهم شکستن آن لازم است. بدانید که من و نیکان از عترتم و پاکان از ریشههای من بردبارترین مردمند در خردسالی و عالمتریناند در بزرگسالی. پرچم حق و هدایت با ماست؛ کسی که از آن سبقت جوید از دین خارج شود و کسی که آن را خوار کند نابود شود و کسی که همراه آن باشد ملحق گردد. همانا ما اهل بیتی هستیم که از علم خداست علم ما؛ و از حکم صادق خداوند است سخن ما؛و از سخن [خداوند] صادق است شنیدههای ما؛پس اگر از ما پیروی کنید با بصیرتهای ما هدایت شوید و ...
📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص714
📚الغارات، ج1، ص9-12
@yekaye
👇سند و متن حدیث👇
متن حدیث ۶ (خطبه امیرالمومنین درباره فتنههای پیش رو)
☀️أبَانٌ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ قَالَ صَعِدَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ قَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا الَّذِي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا غَيْرِي ...
فَقَامَ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حَدِّثْنَا عَنِ الْفِتَنِ؟
فَقَالَ ع: إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شُبِّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ أَسْفَرَتْ [وَ إِنَ الْفِتَنَ] لَهَا مَوْجٌ كَمَوْجِ الْبَحْرِ وَ إِعْصَارٌ كَإِعْصَارِ الرِّيحِ تُصِيبُ بَلَداً وَ تُخْطِئُ الْآخَرَ فَانْظُرُوا أَقْوَاماً كَانُوا أَصْحَابَ الرَّايَاتِ يَوْمَ بَدْرٍ فَانْصُرُوهُمْ تُنْصَرُوا وَ تُوجَرُوا وَ تُعْذَرُوا.
أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِي فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ إِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ صَمَّاءُ مُطْبِقَةٌ مُظْلِمَةٌ عَمَّتْ فِتْنَتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِيَ عَنْهَا أَهْلُ بَاطِلِهَا ظَاهِرُونَ عَلَى أَهْلِ حَقِّهَا يَمْلَئُونَ الْأَرْضَ بِدَعاً وَ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ أَوَّلُ مَنْ يَضَعُ جَبَرُوتَهَا وَ يَكْسِرُ عَمُودَهَا وَ يَنْزِعُ أَوْتَادَهَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ قَاصِمُ الْجَبَّارِينَ.
أَلَا إِنَّكُمْ سَتَجِدُونَ بَنِي أُمَيَّةَ أَرْبَابَ سَوْءٍ بَعْدِي كَالنَّابِ الضَّرُوسِ تَعَضُّ بِفِيهَا وَ تَخْبِطُ بِيَدَيْهَا وَ تَضْرِبُ بِرِجْلَيْهَا وَ تَمْنَعُ دَرَّهَا وَ ايْمُ اللَّهِ لَا تَزَالُ فِتْنَتُهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ نُصْرَةُ أَحَدِكُمْ لِنَفْسِهِ إِلَّا كَنُصْرَةِ الْعَبْدِ السَّوْءِ لِسَيِّدِهِ إِذَا غَابَ سَبَّهُ وَ إِذَا حَضَرَ أَطَاعَهُ [وَ ايْمُ اللَّهِ لَوْ شَرَدُوكُمْ تَحْتَ كُلِّ كَوْكَبٍ لَجَمَعَكُمُ اللَّهُ لِشَرِّ يَوْمٍ لَهُمْ].
فَقَالَ الرَّجُلُ: فَهَلْ مِنْ جَمَاعَةٍ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بَعْدَ ذَلِكَ؟
قَالَ ع: إِنَّهَا سَتَكُونُونَ جَمَاعَةً شَتَّى عَطَاؤُكُمْ وَ حَجُّكُمْ وَ أَسْفَارُكُمْ [وَاحِدٌ] وَ الْقُلُوبُ مُخْتَلِفَةٌ [قَالَ قَالَ وَاحِدٌ كَيْفَ تَخْتَلِفُ الْقُلُوبُ قَالَ ع] هَكَذَا وَ شَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ [ثُمَّ قَالَ] يَقْتُلُ هَذَا هَذَا [وَ هَذَا هَذَا هَرْجاً هَرْجاً] وَ يَبْقَى طَغَامُ جَاهِلِيَّةٍ لَيْسَ فِيهَا مَنَارُ هُدًى وَ لَا عَلَمٌ يُرَى نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْهَا بِمَنْجَاةٍ وَ لَسْنَا فِيهَا بِدُعَاةٍ.
قَالَ: فَمَا أَصْنَعُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟
قَالَ ع: انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَإِنْ لَبَدُوا [فَالْبُدُوا] وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فَانْصُرُوهُمْ تُنْصَرُوا وَ تُعْذَرُوا فَإِنَّهُمْ لَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يَدْعُوكُمْ إِلَى رَدًى وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ بِالتَّقَدُّمِ فَيَصْرَعَكُمُ الْبَلَاءُ وَ تُشْمِتَ بِكُمُ الْأَعْدَاءُ.
قَالَ: فَمَا يَكُونُ بَعْدَ ذَلِكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟
@yekaye
👇ادامه👇
ادامه متن خطبه امیرالمومنین ع
قَالَ ع يُفَرِّجُ اللَّهُ [الْبَلَاءَ] بِرَجُلٍ مِنْ بَيْتِي كَانْفِرَاجِ الْأَدِيمِ [مِنْ بَيْتِهِ ثُمَّ يَرْفَعُونَ إِلَى مَنْ] يَسُومُهُمْ خَسْفاً وَ يَسْقِيهِمْ بِكَأْسٍ مُصْبِرَةٍ وَ لَا يُعْطِيهِمْ وَ لَا يَقْبَلُ مِنْهُمْ إِلَّا السَّيْفَ هَرْجاً هَرْجاً يَحْمِلُ السَّيْفَ عَلَى عَاتِقِهِ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ حَتَّى [تَوَدُّ] قُرَيْشٌ بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا أَنْ يَرَوْنِي مَقَامَ وَاحِدٍ فَأُعْطِيَهُمْ وَ آخُذَ مِنْهُمْ بَعْضَ مَا قَدْ مَنَعُونِي وَ أَقْبَلَ مِنْهُمْ بَعْضَ مَا يَرِدُ عَلَيْهِمْ حَتَّى يَقُولُوا مَا هَذَا مِنْ قُرَيْشٍ لَوْ كَانَ هَذَا مِنْ قُرَيْشٍ وَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ لَرَحِمَنَا يُغْرِيهِ اللَّهُ بِبَنِي أُمَيَّةَ فَيَجْعَلُهُمْ تَحْتَ قَدَمَيْهِ وَ يَطْحَنُهُمْ طَحْنَ الرَّحَى «مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا؛ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا». أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ رَحًى تَطْحَنُ ضَلَالَةً فَإِذَا طَحَنَتْ قَامَتْ عَلَى قُطْبِهَا أَلَا وَ إِنَّ لِطَحْنِهَا رَوْقاً وَ إِنَّ رَوْقَهَا حَدُّهَا وَ عَلَى اللَّهِ فَلُّهَا أَلَا وَ إِنِّي وَ أَبْرَارُ عِتْرَتِي وَ أَطَائِبُ أُرُومَتِي أَحْلَمُ النَّاسِ صِغَاراً وَ أَعْلَمُهُمْ كِبَاراً مَعَنَا رَايَةُ الْحَقِّ وَ الْهُدَى مَنْ سَبَقَهَا مَرَقَ وَ مَنْ خَذَلَهَا مُحِقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ مِنْ عِلْمِ اللَّهِ عِلْمُنَا [وَ مِنْ حُكْمِ اللَّهِ الصَّادِقِ] قِيلُنَا وَ مِنْ قَوْلِ الصَّادِقِ سَمْعُنَا؛ فَإِنْ تَتَّبِعُونَا تَهْتَدُوا بِبَصَائِرِنَا ...
@yekaye
🔹۷) در عین اینکه تعلیم دین به خدا (و اولیای او) کاری نارواست (حجرات/۱۶)؛
اما عرضه داشتن ایمان خویش بر آنان که حقیقت دین نزد آنان است امری کاملا صواب و جزءسیره اصحاب ائمه اطهار است که اینجا مناسب است به برخی اشاره شود:
الف. اسماعیل بن جابر و امام باقر ع
https://eitaa.com/yekaye/10549
ب. عمرو بن حریث و امام صادق ع
https://eitaa.com/yekaye/10550
ج. ابن ابی یعفور و امام صادق ع
https://eitaa.com/yekaye/10551
د. حسن بن زیاد و امام صادق ع
https://eitaa.com/yekaye/10552
ه. عبدالعظیم حسنی و امام هادی ع
https://eitaa.com/yekaye/10553
@yekaye
🔹الف. اسماعیل بن جابر
☀️اسماعیل بن جابر میگوید: به امام باقر ع عرض کردم: میخواهم دینم را که بر اساس آن خداوند عز و جل را میپرستم بر شما عرضه کنم.
فرمود: عرضه کن!
گفتم: شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست، واحد است و شریکی ندارد، و اینکه [حضرت] محمد ص بنده و فرستاده اوست، و اقرار میکنم به آنچه از جانب خداوند آورده است [یا: و اقرار میکنم که آنچه آورده از جانب خداوند است] و اینکه [حضرت] علی ع امامی بود که خداوند اطاعتش را واجب کرد، سپس بعد از او [امام] حسن ع امامی بود که خداوند اطاعتش را واجب کرد، سپس بعد از او [امام] حسین ع امامی بود که خداوند اطاعتش را واجب کرد، سپس بعد از او علی بن حسین ع امامی بود که خداوند اطاعتش را واجب کرد، تا اینکه امر به شما رسید؛ سپس گفتم: و تو همان هستی، خداوند رحمتش را بر تو فروفرستد.
فرمود: این همان دین [مورد قبول] خداوند و دین فرشتگانش است.
📚الكافي، ج1، ص188
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع: أَعْرِضُ عَلَيْكَ دِينِيَ الَّذِي أَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِه؟
قَالَ: فَقَالَ: هَاتِ!
قَالَ: فَقُلْتُ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ أَنَّ عَلِيّاً كَانَ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ ثُمَّ كَانَ بَعْدَهُ الْحَسَنُ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ ثُمَّ كَانَ بَعْدَهُ الْحُسَيْنُ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ ثُمَّ كَانَ بَعْدَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ حَتَّى انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْهِ. ثُمَّ قُلْتُ: أَنْتَ يَرْحَمُكَ اللَّهُ.
قَالَ: فَقَالَ: هَذَا دِينُ اللَّهِ وَ دِينُ مَلَائِكَتِهِ.
@yekaye
🔹ب. عمرو بن حریث
☀️عمرو بن حریث میگوید:
بر امام صادق ع وارد شدم در حالی که در منزل برادرش عبدالله بود. گفتم: فدایت شوم! چه چیزی تو را به این منزل آورده است؟
فرمود: طلب فراغت و دوری از مزاحمتها.
گفتم: فدایت شوم! آیا دینم را که برایتان حکایت کنم.
فرمود: بله.
گفتم: خدا را با چنین دینی میپرستم که شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست، واحد است و شریکی ندارد، و اینکه [حضرت] محمد ص بنده و فرستاده اوست، و و اینکه قیامت حتما میآید و تردیدی در آن نیست و اینکه خداوند هرکس در قبرها باشد برمیانگیزاند و [شهادت میدهم بر وجود] اقامه نماز و دادن زکات و روزه ماه رمضان و حج خانه خدا و ولایت علی ع امیرالمومنین ع بعد از رسول الله ص و ولایت حسن و حسین و ولایت علی بن حسین و ولایت محمد بن علی ع و شما بعد از او که صلوات خداوند بر همه آنها؛و اینکه همانا شما اماممان من هستید؛ بر این زندهام و بر این میمیرم و خدا را با چنین دینی میپرستم.
فرمود: ای عمرو! به خداسوگند این همان دین [مورد قبول] خداوند و دین پدرانم است که من هم در سر و آشکار بدین دین خدا را میپرستم. پس تقوای الهی در پیش گیر و زبانت را جز از سخن نیک بازدار و نگو که من خودم هدایت شدم بلکه خداوند تو را هدایت کرد؛ پس شکر آنچه خداوند عز و جل برتو انعام فرموده را ادا کن و از کسانی نباش که وقتی روی میآورد در چشمش تیر زده میشود و وقتی پشت میکند از پشت نیزه میخورد* و مردم را بر شانه خودت سوار نکن که بعید نسیت که اگر مردم را بر شانه خویش سوار کنی ستون فقراتت را خرد کنند**.
📚الكافي، ج2، ص23
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ قَالَ:
دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ فِي مَنْزِلِ أَخِيهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ؛ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا حَوَّلَكَ إِلَى هَذَا الْمَنْزِلِ؟
قَالَ: طَلَبُ النُّزْهَةِ.
فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! أَ لَا أَقُصُّ عَلَيْكَ دِينِي؟
فَقَالَ: بَلَى.
قُلْتُ: أَدِينُ اللَّهَ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ وَ صَوْمِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ حِجِّ الْبَيْتِ وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْوَلَايَةِ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ الْوَلَايَةِ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ لَكَ مِنْ بَعْدِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَ أَنَّكُمْ أَئِمَّتِي عَلَيْهِ أَحْيَا وَ عَلَيْهِ أَمُوتُ وَ أَدِينُ اللَّهَ بِهِ.
فَقَالَ: يَا عَمْرُو هَذَا وَ اللَّهِ دِينُ اللَّهِ وَ دِينُ آبَائِيَ الَّذِي أَدِينُ اللَّهَ بِهِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ؛ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ كُفَّ لِسَانَكَ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ؛ وَ لَا تَقُلْ إِنِّي هَدَيْتُ نَفْسِي بَلِ اللَّهُ هَدَاكَ فَأَدِّ شُكْرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عَلَيْكَ وَ لَا تَكُنْ مِمَّنْ إِذَا أَقْبَلَ طُعِنَ فِي عَيْنِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَ طُعِنَ فِي قَفَاهُ* وَ لَا تَحْمِلِ النَّاسَ عَلَى كَاهِلِكَ** فَإِنَّكَ أَوْشَكَ إِنْ حَمَلْتَ النَّاسَ عَلَى كَاهِلِكَ أَنْ يُصَدِّعُوا شَعَبَ كَاهِلِكَ.
✳️ پینوشتها:
* ظاهرا مقصود از این تعبیر آن است که طوری رفتار کن که مردم پیش رو و پشت سرت خوبی تو را بگویند؛ که حالا منظور امام میتواند توصیه به این باشد که از اشراری نباش که مردم در حضو و غیبتشان آنان را مذمت میکنند یا یا توصیه به تقیه در برابر دشمنان باشد و توصیه به مطلق حسن معاشرت با مردم. (مرآة العقول، ج7، ص119 )
** مقصود از این تعبیر آن است که به خاطر ترک تقیه ویا مدارای بیش از حد با مردم کاری نکن که متضرر شوی، یعنی مثلا ضمانت و یا تعهدی را در قبال آنان بپذیری که از عهده اش برنمیآیی ویا اینکه طوری برخورد کنی که آنان در اینکه تو طمع کنند که به میل آنها و برخلاف حق و یا برخلاف آنچه حلال است رفتار کنی (مرآة العقول، ج7، ص119 ).
@yekaye
🔹ج. ابن ابی یعفور
☀️ابن ابی یعفور میگوید: به امام صادق ع عرض کردم: میخواهم دینم را که بر اساس آن خداوند عز و جل را میپرستم بر شما عرضه کنم.
فرمود: عرضه کن!
گفتم: شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست، و شهادت میدهم که [حضرت] محمد ص فرستاده اوست، و اقرار میکنم به آنچه از جانب خداوند آورده است. سپس امامان را برای وی توصیف کردم تا به امام باقر ع رسیدم و گفتم: و آنچه در مورد آنها گفتم را در مورد شما هم اقرار میکنم.
فرمود: تو را نهی میکنم از اینکه اسم مرا در میان مردم ببری.
ابان میگوید که ابن ابی یعفور چنین ادامه داد: علاوه بر مطالب فوق به ایشان عرض کردم که: و به نظرم میآيد که آنان همان کسانی هستند که خداوند در قرآن دربارهشان فرمود: و از خداوند اطاعت کنید و از رسول و اولی الامری که از شمایند» (نساء/59)
امام صادق ع فرمود: و آيه دیگری هم هست؛ آن را هم بخوان.
گفتم: فدایت شوم کدام آیه؟
فرمود: « جز اين نيست كه ولىّ شما خدا و رسول اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند، آنها كه نماز را برپا مىدارند و زكات مىدهند در حالى كه در ركوعند». (مائده/۵۵). و فرمود خداوند تو را رحم کرده است [یا: خداوند تو را رحمت کند].
گفتم: آیا میفرمایی که خداوند برای این امر بر من رحم کرده است!
فرمود: خداوند برای این امر بر تو رحم کرده است!
📚تفسير العياشي، ج1، ص: 327
عن ابن أبي يعفور قال: قلت: لأبي عبد الله ع أعرض عليك ديني الذي أدين الله به؟
قال: هاته.
قلت: أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أن محمدا ص رسول الله، و أقر بما جاء به من عند الله. قال: ثم وصفت له الأئمة حتى انتهيت إلى أبي جعفر، قلت: و أقر بك ما أقول فيهم.
فقال: أنهاك أن تذهب باسمي في الناس.
قال أبان: قال ابن أبي يعفور: قلت له مع الكلام الأول: و أزعم أنهم الذين قال الله في القرآن «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ».
فقال أبو عبد الله: و الآية الأخرى فاقرأ.
قال: قلت له: جعلت فداك أي آية؟
قال: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» قال: فقال: رحمك الله.
قال: قلت: تقول رحمك الله على هذا الأمر؟!
قال: فقال: رحمك الله على هذا الأمر.
@yekaye
🔹د. حسن بن زیاد
☀️حسن بن زیاد میگوید: وقتی زید بن علی در کوفه قیام کرد در دلم تردیدی وارد شد. پس به مکه رفتم و سپس مدینه رفتم و بر امام صادق ع وارد شدم در حالی که بیمار بود، در بستر دراز کشیده بود و [از فرط ضعف و لاغری] بین پوست و استخوانش چیزی نبود. گفتم: دلم میخواهد دینم را بر شما عرضه کنم.
فرمود: حسن! من در تو مشکلی نمیبینم و تو نیازی به این نداری. سپس فرمود: عرضه کن!
گفتم: شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست، و شهادت می دهم که [حضرت] محمد ص فرستاده خداست. و ایشان هم شبیه همین را با من گفت.
و گفتم: و من اقرار میکنم به همه آنچه که [حضرت] محمد بن عبدالله ص از جانب خداوند آورده است. ایشان ساکت ماند.
و گفتم: و شهادت میدهم که [حضرت] علی ع امام بعد از رسول الله ص است که اطاعتش واجب شده؛ کسی که در او شک دارد گمراه است و کسی که منکر او شود کافر است. و حضرت همچنان ساکت بود.
و گفتم: و شهادت میدهم که [امام] حسن ع و [امام] حسین ع همین منزلت را دارند، تا اینکه به خود ایشان [= امام صادق ع] رسیدم و گفتم: و شهادت میدهم که تو هم همان منزلت امام حسن ع و امام حسین ع و امامان پیش از خود را داری.
فرمود: بس کن. فهمیدم چه میخواهی. چیزی نمیخواهی جز اینکه من تولی تو را بر این امر بپذیرم.
گفتم: اگر تولی مرا در این امر بپذیرید من به آنچه میخواستهام رسیدهام.
فرمود: تو را تحت ولایت خود قرار دادم.
گفتم:فدایت شوم. دلم میخواهم همینجا بمانم [زندگی را در همینجا ادامه دهم].
فرمود: چرا؟
گفتم: اگر زید و اصحابش پیروز شوند کسی بدحالتر از ما نزد آنان نخواهد بود [ظاهرا بدین خاطر که از ما شیعیان انتظار یاری داشتند و یاریشان نکردیم کینه ما را به دل گرفتهاند] و اگر بنی امیه پیروز شوند نزد آنان نیز به همین منوال خواهیم بود [چون به هر حال ما را شیعه میدانند و لذا بین ما و زیدیه فرقی نمیگذارند].
فرمود: برگرد؛ جای نگرانیای برای تو نیست، نه از اینان و نه از آنان.
📚الأمالي (للمفيد)، ص32
قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو غَالِبٍ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الزُّرَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَطَّارِ عَنْ أَبِيهِ الْحَسَنِ بْنِ زِيَادٍ قَالَ:
لَمَّا قَدِمَ زَيْدُ بْنُ عَلِيٍّ الْكُوفَةَ دَخَلَ قَلْبِي مِنْ ذَلِكَ بَعْضُ مَا يَدْخُلُ؛ قَالَ: فَخَرَجْتُ إِلَى مَكَّةَ وَ مَرَرْتُ بِالْمَدِينَةِ؛ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ مَرِيضٌ. فَوَجَدْتُهُ عَلَى سَرِيرٍ مُسْتَلْقِياً عَلَيْهِ وَ مَا بَيْنَ جِلْدِهِ وَ عَظْمِهِ شَيْءٌ.
فَقُلْتُ: إِنِّي أُحِبُّ أَنْ أَعْرِضَ عَلَيْكَ دِينِي!
فَانْقَلَبَ عَلَى جَنْبِهِ ثُمَّ نَظَرَ إِلَيَّ فَقَالَ: يَا حَسَنُ مَا كُنْتُ أَحْسَبُكَ إِلَّا وَ قَدِ اسْتَغْنَيْتَ عَنْ هَذَا. ثُمَّ قَالَ: هَاتِ!
فَقُلْتُ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ. فَقَالَ ع مَعِي مِثْلُهَا.
فَقُلْتُ: وَ أَنَا مُقِرٌّ بِجَمِيعِ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ ص. قَالَ: فَسَكَتَ.
قُلْتُ: وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً إِمَامٌ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فُرِضَ طَاعَتُهُ مَنْ شَكَّ فِيهِ كَانَ ضَالًّا وَ مَنْ جَحَدَهُ كَانَ كَافِراً. قَالَ: فَسَكَتَ.
قُلْتُ: وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع بِمَنْزِلَتِهِ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَيْهِ ع. فَقُلْتُ: وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ بِمَنْزِلَةِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مَنْ تَقَدَّمَ مِنَ الْأَئِمَّةِ.
فَقَالَ: كُفَّ قَدْ عَرَفْتُ الَّذِي تُرِيدُ؛ مَا تُرِيدُ إِلَّا أَنْ أَتَوَلَّاكَ عَلَى هَذَا.
قَالَ: قُلْتُ: فَإِذَا تَوَلَّيْتَنِي عَلَى هَذَا فَقَدْ بَلَغْتُ الَّذِي أَرَدْتُ.
قَالَ: قَدْ تَوَلَّيْتُكَ عَلَيْهِ.
فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! إِنِّي قَدْ هَمَمْتُ بِالْمُقَامِ.
قَالَ: وَ لِمَ؟
قَالَ قُلْتُ: إِنْ ظَفِرَ زَيْدٌ أَوْ أَصْحَابُهُ فَلَيْسَ أَحَدٌ أَسْوَأَ حَالًا عِنْدَهُمْ مِنَّا وَ إِنْ ظَفِرَ بَنُو أُمَيَّةَ فَنَحْنُ عِنْدَهُمْ بِتِلْكَ الْمَنْزِلَةِ.
قَالَ فَقَالَ لِي: انْصَرِفْ لَيْسَ عَلَيْكَ بَأْسٌ مِنْ أُولَى وَ لَا مِنْ أُولَى.
@yekaye
🔹ه. عبدالعظیم حسنی
☀️عبدالعظیم حسنی میگوید: بر سرورم حضرت امام هادی ع وارد شدم. چون چشمش به من افتاد فرمود: مرحبا به تو ای ابوالقاسم. تو واقعا ولیّ ما هستی.
عرض کردم: یا ابن رسول الله! میخواهیم دینم را بر شما عرضه کنم؛ اگر مورد رضایت بود بر آن ثابت قدم بمانم تا وقتی که خداوند عز و جل را ملاقات کنم.
فرمود: ابوالقاسم! عرضه کن!
گفتم: من میگویم که خداوند متعال واحد است و چیزی همچون او نیست، از دو حد بیرون است هم از حد ابطال [که نتوان او را شناخت] و هم از حد تشبیه [که شبیه چیزی باشد]؛ و او نه جسم است و نه صورت و نه عرض و نه جوهر؛ بلکه اوست که جسم را جسم کرده و صورتها را صورت بخشیده و جوهر و عرضها را آفریده و او پروردگار هر چیزی و مالک آن و جاعل و پدید آورنده آن است؛ و اینکه [حضرت] محمد ص بنده و رسول او و آخرین پیامبران است و پیامبری تا روز قیامت بعد از او نیست [و شریعت او آخرین شریعتهاست و شریعتی بعد از آن تا روز قیامت نخواهد بود] و میگویم که امام و خلیفه و ولیّ امر بعد از او امیرالمومنین علی بن ابیطالب است، سپس [امام] حسن ع، سپس [امام] حسین ع، سپس علی بن حسین ع، سپس محمد بن علی ع، سپس جعفر بن محمد ع، سپس موسی بن جعفر ع، سپس علی بن موسی ع، سپس محمد بن علی ع، سپس تو ای مولای من.
فرمود: و بعد از من حسن فرزندم؛ و اما چگونه خواهد بود حال مردم در مورد جانشین پس از او؟!
گفتم: چگونه خواهد بود ای مولای من؟
فرمود: چون شخص او را نمیبینند و برایشان جایز نیست که نامش را ببرند تا اینکه خروج کند و زمین را از عدل و قسط پر نماید همان گونه که از ظلم و جور پر شده است.
گفتم: من اقرار میکنم و میگویم که ولیّ آنها [= کسی که ولایت آنها را قبول کند] ولیّ خداست و دشمن آنان دشمن خداست و اطاعت آنان اطاعت خداست و معصیت آنان معصیت خداست؛ و میگویم که همانا معراج حق است و سوال در قبر حق است و بهشت حق است و جهنم حق است و صراط حق است و میزان [=برقراری ترازوی اعمال] حق است و همانا قیامت خواهد آمد و تردیدی در آن نیست و همانا خداوند هرکه در قبرهاست برخواهد انگیخت و میگویم که همانا دستورات واجب بعد از ولایت، نماز است و زکات و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر.
پس امام هادی ع فرمودند: ای ابوالقاسم! به خدا سوگند این دین خداوند است که برای بندگانش پسندید؛ پس بر این ثابت قدم باشد که خداوند ثابت قدم گرداند تو را «با سخن ثابت در دنیا و در آخرت» (ابراهیم/۲۷).
📚الأمالي( للصدوق)، ص338-340؛
📚كفاية الأثر، ص286-288؛
📚التوحيد (للصدوق)، ص81-82؛
📚صفات الشيعة، ص48-50؛
📚كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص379-380
@yekaye
👇سند و متن حدیث👇