eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️۳)‌ حدیثی طولانی از پیامبر اکرم ص خطاب به ابن‌مسعود آمده که مجموعه وصایایی است از ایشان خطاب به ابن‌مسعود؛ و در واقع، خطاب به تمامی مومنان. فرازهایی از آن قبلا گذشت. در فرازی دیگر از آن حدیث آمده است: ای پسر مسعود! آنچه را که تو را کفایت نکند از خود واگذار و بر تو باد به آنچه که تو را کفایت کند. چراکه خدای تعالی می‌فرماید: «برای هر شخصی از آنان در آن روز کاری است که وی را کفایت کند» (عبس/۳۷). 📚مكارم الأخلاق، ص451 عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ خَمْسَةُ رَهْطٍ مِنْ أَصْحَابِنَا يَوْماً عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ أَصَابَتْنَا مَجَاعَةٌ شَدِيدَةٌ وَ لَمْ يَكُنْ رِزْقُنَا مُنْذُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ إِلَّا الْمَاءَ وَ اللَّبَنَ وَ وَرَقَ الشَّجَرِ فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ إِلَی مَتَی نَحْنُ عَلَی هَذِهِ الْمَجَاعَةِ الشَّدِيدَةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:‏ ... يَا ابْنَ مَسْعُودٍ! دَعْ عَنْكَ مَا لَا يُغْنِيكَ وَ عَلَيْكَ بِمَا يُغْنِيكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی يَقُولُ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيه‏. ✅عبارت اول این حدیث در الوافي (ج‏26، ص212) به صورت «دع عنك ما لا يعنيك‏» (یعنی حرف «ع» به جای حرف «غ») آمده است؛ که ترجمه‌اش می‌شود: «آنچه به تو مربوط نمی‌شود را واگذار». @yekaye
☀️۴) در فرازی از دعای امام سجاد ع در شبهای ماه مبارک رمضان که به دعای ابوحمزه ثمالی معروف است آمده است: چه کسی از من بدحال‌تر است اگر با مثل چنین حالی که الان دارم به قبرم منتقل شوم، در حالی که آن را برای آرمیدنم آماده، و با عمل صالح برای دراز کشیدنم فرش نکرده‌ام؛ و چرا گریه نکنم در حالی که نمی دانم عاقبتم به کجا ختم می‌شود و نفسم را می‌بینم که به من خدعه می‌زند و روزگارم فریبم می‌دهد در حالی که بالهای مرگ را کنار سرم آماده پرواز است؛ پس چرا گریه نکنم؟ گریه می‌کنم برای بیرون شدن جانم؛ گریه می‌کنم برای ظلمت قبرم؛ گریه می‌کنم برای تنگی گورم؛ گریه می‌کنم برای سوالی که نکیر و منکر از من خواهند پرسید؛ گریه می‌کنم برای عریان و ذلیل بیرون آمدنم از قبرم درحالی‎که بار سنگینم را بر پشتم حمل می‎کنم، یک‌بار به‌سمت راستم و بار دیگر به‌سمت چپم نگاه می‎کنم، زمانی‎که خلایق در کاری غیر از کار من هستند؛ «برای هر شخصی از آنان در آن روز کاری است که وی را کفایت کند؛ روی‌هایی؛ چهره‏هايى در آن روز درخشان است؛ خندان و شادمان. و چهره‏هايى در آن روز بر آنها غبار و است؛ آن را پوشانده است تاريكي» (عبس/۳۷) و ذلت. 📚مصباح المتهجد، ج‏2، ص591 📚 إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏1، ص72-73؛ (ط - الحديثة)، ج‏1، ص168 📚البلد الأمين، ص210 📚المصباح للكفعمی، ص596 رَوَی أَبُو حَمْزَةَ الثُّمَالِيُّ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ ص يُصَلِّي عَامَّةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا كَانَ السَّحَرُ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاء: إِلَهِي لَا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِك‏ ... فَمَنْ يَكُونُ أَسْوَءَ حَالًا مِنِّي إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَی مِثْلِ حَالِي إِلَی قَبْرِي لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِي وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِي وَ مَا لِي لَا أَبْكِي وَ مَا أَدْرِي إِلَی مَا يَكُونُ مَصِيرِي وَ أَرَی نَفْسِي تُخَادِعُنِي وَ أَيَّامِي تُخَاتِلُنِي وَ قَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَأْسِي أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ فَمَا لِي لَا أَبْكِي أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ أَبْكِي لِخُرُوجِي مِنْ قَبْرِي عُرْيَاناً ذَلِيلًا حَامِلًا ثِقْلِي عَلَی ظَهْرِي أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يَمِينِي وَ أُخْرَی عَنْ شِمَالِي إِذِ الْخَلَائِقُ فِي شَأْنٍ غَيْرِ شَأْنِي «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ» وَ ذِلَّةٌ. @yekaye
☀️۵) در فرازی از دعایی که امام سجاد هنگام اصرار بر درخواستی از خداوند می‌خواندند آمده است: خدایا! از تو درخواست می‌کنم به آن حقت که بر جمیع آفریدگانت واجب کردی و به آن اسم عظیمی که به پیامبرت ص دستورت دادی که با آن تو را تسبیح گوید، و به جلال وجه کریمانه‌ات که نه فرسایش و تغییر در آن راه یابد و نه تحول و نابودی، که بر حضرت محمد ص و خاندانش درود فرستی، و مرا با عبادت خود از هر چیزی بی‌نیاز کنی، و نفسم را با ترس از خودت، نسبت به [مصیبتهای] دنیا تسلی دهی، و به رحمت خود مرا با مقدار فراوانی از کرامت خویش مورد توجه قرار دهی. 📚الصحيفة السجادية، دعاء 52 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الْإِلْحَاحِ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی: ... إِلَهِي أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ الْوَاجِبِ عَلَی جَمِيعِ خَلْقِكَ، وَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي أَمَرْتَ رَسُولَكَ أَنْ يُسَبِّحَكَ بِهِ، وَ بِجَلَالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ، الَّذِي لَا يَبْلَی وَ لَا يَتَغَيَّرُ، وَ لَا يَحُولُ وَ لَا يَفْنَی، أَنْ تُصَلِّيَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تُغْنِيَنِي عَنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ بِعِبَادَتِكَ، وَ أَنْ تُسَلِّيَ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا بِمَخَافَتِكَ، وَ أَنْ تُثْنِيَنِي بِالْكَثِيرِ مِنْ كَرَامَتِكَ بِرَحْمَتِكَ. @yekaye
☀️۶) الف. روایت شده است که یکبار حضرت فاطمه س نشسته بود که پیامبر ص آمد و کنار ایشان نشست و به ایشان گفت: چه شده که تو را ناراحت و غمکین می‌بینم؟ حضرت زهرا س فرمود: پدرم و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریان و غمگین نباشم در حالی که تو قرار است از ما جدا شوی. فرمود: فاطمه جان! گریه نکن و غمگین مباش چرا که چاره‌ای از این جدایی نیست. پس گریه حضرت فاطمه س شدت گرفت و گفت: پدرجانم! [در محشر] کجا شما را ملاقات کنم؟ فرمود: بر روی تپه «حمد» در حالی که دارم شفاعت امتم را می‌کنم. گفت پدرجانم.! اگر آنجا نیافتمتان؟ فرمود: در صراط در حالی که جبرئیل سمت راستم است و میکائیل سمت چپم و اسرافیل دامن مرا گرفته است و فرشتگان پشت سرم هستند و من ندا می دهم «امتم»؛ پس حساب بر آنان آسان شود. سپس چپ و راست خود را می نگرم و نگاهم به امتم و به هر پایمبری در روز قیامت می‌افتد که همگان مشغول خویش‌اند و می‌گویند «پروردگارا! خودم! خودم» و من می‌گویم: «پروردگارا! امتم امتم» پس اولین کسانی که به من ملحق می‌گردند تو و علی و حسن و حسین هستید؛ پس پروردگار عز و جل فرماید: ای محمد! اگر امت تو گناهانی به اندازه کوهها با خود آورده باشند همگی را مورد مغفرت قرار خواهم داد مادامی که به من شرک نورزیده باشند و به ولایت دشمن [من] تن نداده باشند. 📚الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص121 و بالإسناد أنه قال: بينا فاطمة جالسة إذ أقبل أبوها ص حتى جلس إليها. فقال لها: ما لي أراك حزينة؟ قالت: بأبي أنت و أمي يا رسول الله! و كيف لا أبكي و لا أحزن و تريد أن تفارقني؟! فقال لها: يا فاطمة لا تبكي و لا تحزني؛ فلا بد من فراقك. فاشتد بكاؤها و قالت: يا أبة أين ألقاك؟ قال: تلقني على تل الحمد؛ أشفع لأمتي. قالت: يا أبة و إن لم ألقك؟! قال: تلقني عند الصراط جبرئيل عن يميني و ميكائيل عن شمالي و إسرافيل آخذ بحجزتي و الملائكة من خلفي و أنا أنادي أمتي فيهون عليهم الحساب. ثم أنظر يمينا و شمالا إلى أمتي و كل نبي يوم القيامة مشتغل بنفسه، يقول: يا رب نفسي نفسي. و أنا أقول: يا رب أمتي أمتي. فأول من يلحق بي أنت و علي و الحسن و الحسين فيقول الرب عز و جل: يا محمد إن أمتك لو أتوني بذنوب كأمثال الجبال لغفرت لهم ما لم يشركوا بي شيئا و لم يوالوا عدوا. 📚شبیه این مضمون، از حیث توجه پیامبر ص به حضرت فاطمه در قسمت شأن نزول (روایت «ه») گذشت وبا سند متصل اما بدون این فراز که پیامبر می‌فرماید همه به فکر خویش‌اند و من به فکر امتم، در كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر (ص36-38 ) آمده است؛ اما این فراز خاص که نشان می‌دهد پیامبر اکرم ص تنها کسی است که مشغولیت شدید روز قیامت، وی را به خود مشغول نکرده است، قبلا در حدیثی ذیل آیه ۵۶ سوره واقعه (جلسه ۱۰۲۳، حدیث۱ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-56/) گذشت؛ البته این مضمون در معتبرترین کتب اهل سنت ع هم آمده است؛ که در ادامه تقدیم می‌شود: @yekaye 👇ادامه مطلب👇
☀️ب. در معتبرترین منابع اهل سنت روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند: من سید مردم هستم در روز قیامت؛ و آیا می دانید چرا؟ وقتی همه مردم از اولین و آخرین در محلی واحد گرد آیند و صدای دعوت‌کننده الهی را بشنوند و دیدگانشان نافذ گردد و خورشید نزدیک شود، مردم از شدت غم و دردسر به حدی می‌رسند که تحمل و طاقتشان تمام شود؛ پس به هم می‌گویند: آیا نمی‌بینید اوضاع به چه حدی رسیده است؟ آیا کسی را نمی‌یابید که نزد پروردگارتان شفاعتتان کند؟ آنگاه برخی به برخی دیگر می‌گویند: سراغ آدم برویم. پس سراغ حضرت آدم ع می‌آیند و به او می‌گویند: تو پدر انسانها هستی و خداوند تو را به دست خویش آفرید و از روحش در تو دمید و به فرشتگان دستور داد که بر تو سجده کنند، شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمی‌بینی که در چه وضعیتی هستیم و حال و روزمان به چه حدی رسیده است؟ آدم ع می‌گوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و او مرا از خوردن میوه آن درخت نهی کرد اما من سرپیچی کردم. خودم؛ خودم؛ خودم [یعنی: وای بر من؛ و باید به کار خودم برسم]. سراغ غیر من بروید؛ ‌سراغ نوح بروید. پس سراغ حضرت نوح ع می‌آیند و به او می‌گویند: تو اولین پیامبران به سوی اهل زمین هستی و خداوند تو را بنده شکور نامید؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمی‌بینی که در چه وضعیتی هستیم؟ نوح ع می‌گوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و و اگر دعای مستجابی داشتم همان دعایی بود که علیه قوم خودم کردم. خودم؛ خودم؛ خودم. سراغ غیر من بروید؛ ‌سراغ ابراهیم ع بروید. پس سراغ حضرت ابراهیم ع می‌آیند و به او می‌گویند: تو پیامبر خدا و خلیل او در میان اهل زمین هستی؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمی‌بینی که در چه وضعیتی هستیم؟ حضرت ابراهیم ع می‌گوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و من در سه موقعیت ناچار دروغ گفتم. خودم؛ خودم؛ خودم. سراغ غیر من بروید؛ ‌سراغ موسی ع بروید. پس سراغ حضرت موسی ع می‌آیند و به او می‌گویند: تو پیامبر خدا هستی و خداوند تو را به رسالات خویش و به هم‌صحبتی با خویش بر مردم برتری داد؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمی‌بینی که در چه وضعیتی هستیم؟ حضرت موسی ع می‌گوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و من شخصی را به قتل رسانده‌ام که دستور به قتل رساندن وی را نداشتم؛ خودم؛ خودم؛ خودم. سراغ غیر من بروید؛ ‌سراغ عیسی ع بروید. پس سراغ حضرت عیسی ع می‌آیند و به او می‌گویند: ای عیسی! تو «پیامبر خدا و كلمه او كه به مريم القا نموده و روحى از جانب او» (نساء/۱۷۱) هستی و با مردم در کودکی در گهواره سخن گفتی؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمی‌بینی که در چه وضعیتی هستیم؟ حضرت عیسی ع می‌گوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و گناهی را ذکر نمی‌کند فقط می‌گوید: خودم؛ خودم؛ خودم. سراغ غیر من بروید؛ ‌سراغ حضرت محمد ع بروید. پس سراغ حضرت محمد ص می‌آیند و به او می‌گویند: ای محمد! تو رسول الله و آخرین پیامبرانی، و «خداوند گناهان گذشته و آينده تو را آمرزید» (فتح/۲)؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمی‌بینی که در چه وضعیتی هستیم؟ پس راه می‌افتم و زیر سایه عرش می‌رسم و برای پروردگار عز و جل به سجده می‌افتم. سپس خداوند از محامد و حسن ثنای خویش ابوابی را بر من می‌گشاید که برای احدی پیش از من نگشوده بود. سپس می‌فرماید: ای محمد! سر بلند کن، بخواه که به تو عطا شود و شفاعت کن که پذیرفته شود. پس سرم را بلند می‌کنم و می گویم: امتم، پروردگارا! امتم، پروردگارا! پس خطاب شود: ای محمد! از امتم هرکس که حسابی بر آنان نیست را از درب راست از درهای بهشت وارد کن، و آنان در سایر درها هم شریک مردمند [= می‌توانند از سایر درها هم وارد شوند]. سپس فرمود: به کسی که جانم به دست اوست بین دو لنگه از لنگه‌های [درهای] بهشت به اندازه بین مکه و حِمْيَر است؛ یا اینکه فرمود: بین مکه و بصره است. 📚صحيح البخاري، ج4، ص1745 📚صحيح مسلم، ج1، ص127 📚مسند ابن المبارك، ص61 📚مصنف ابن أبي شيبة، ج17، ص419 📚مسند إسحاق بن راهويه، ج1، ص227 📚سنن الترمذي، ج4، ص622 @yekaye 👇سند و متن حدیث فوق👉
سند و متن حدیث ۶.ب (درباره اینکه پیامبر ص تنها کسی است که در قیامت به فکر دیگران است) ☀️ ۶.ب. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُقَاتِلٍ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللهِ: أَخْبَرَنَا أَبُو حَيَّانَ التَّيْمِيُّ، عَنْ أَبِي زُرْعَةَ بْنِ عَمْرِو بْنِ جَرِيرٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ - رضي الله عنه قَالَ: «أُتِيَ رَسُولُ اللهِ ص بِلَحْمٍ، فَرُفِعَ إِلَيْهِ الذِّرَاعُ، وَكَانَتْ تُعْجِبُهُ، فَنَهَسَ مِنْهَا نَهْسَةً ثُمَّ قَالَ: أَنَا سَيِّدُ النَّاسِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَهَلْ تَدْرُونَ مِمَّ ذَلِكَ؟ يُجْمَعُ النَّاسُ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ، يُسْمِعُهُمُ الدَّاعِي، وَيَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ، وَتَدْنُو الشَّمْسُ، فَيَبْلُغُ النَّاسُ مِنَ الْغَمِّ وَالْكَرْبِ مَا لَا يُطِيقُونَ وَلَا يَحْتَمِلُونَ، فَيَقُولُ النَّاسُ: أَلَا تَرَوْنَ مَا قَدْ بَلَغَكُمْ، أَلَا تَنْظُرُونَ مَنْ يَشْفَعُ لَكُمْ إِلَى رَبِّكُمْ؟ فَيَقُولُ بَعْضُ النَّاسِ لِبَعْضٍ: عَلَيْكُمْ بِآدَمَ، فَيَأْتُونَ آدَمَ عليه السلام فَيَقُولُونَ لَهُ: أَنْتَ أَبُو الْبَشَرِ، خَلَقَكَ اللهُ بِيَدِهِ، وَنَفَخَ فِيكَ مِنْ رُوحِهِ، وَأَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَسَجَدُوا لَكَ، اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّكَ، أَلَا تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِيهِ، أَلَا تَرَى إِلَى مَا قَدْ بَلَغَنَا؟ فَيَقُولُ آدَمُ: إِنَّ رَبِّي قَدْ غَضِبَ الْيَوْمَ غَضَبًا لَمْ يَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَهُ، وَلَنْ يَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ، وَإِنَّهُ قَدْ نَهَانِي عَنِ الشَّجَرَةِ فَعَصَيْتُهُ، ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي، اذْهَبُوا إِلَى غَيْرِي، اذْهَبُوا إِلَى نُوحٍ. فَيَأْتُونَ نُوحًا فَيَقُولُونَ: يَا نُوحُ، إِنَّكَ أَنْتَ أَوَّلُ الرُّسُلِ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ، وَقَدْ سَمَّاكَ اللهُ عَبْدًا شَكُورًا، اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّكَ، أَلَا تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِيهِ؟ فَيَقُولُ: إِنَّ رَبِّي عز وجل قَدْ غَضِبَ الْيَوْمَ غَضَبًا لَمْ يَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَهُ، وَلَنْ يَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ، وَإِنَّهُ قَدْ كَانَتْ لِي دَعْوَةٌ دَعَوْتُهَا عَلَى قَوْمِي، ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي، اذْهَبُوا إِلَى غَيْرِي، اذْهَبُوا إِلَى إِبْرَاهِيمَ. فَيَأْتُونَ إِبْرَاهِيمَ، فَيَقُولُونَ: يَا إِبْرَاهِيمُ، أَنْتَ نَبِيُّ اللهِ وَخَلِيلُهُ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ، اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّكَ، أَلَا تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِيهِ؟ فَيَقُولُ لَهُمْ: إِنَّ رَبِّي قَدْ غَضِبَ الْيَوْمَ غَضَبًا لَمْ يَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَهُ، وَلَنْ يَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ، وَإِنِّي قَدْ كُنْتُ كَذَبْتُ ثَلَاثَ كَذِبَاتٍ - فَذَكَرَهُنَّ أَبُو حَيَّانَ فِي الْحَدِيثِ- ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي، اذْهَبُوا إِلَى غَيْرِي، اذْهَبُوا إِلَى مُوسَى. فَيَأْتُونَ مُوسَى، فَيَقُولُونَ: يَا مُوسَى، أَنْتَ رَسُولُ اللهِ، فَضَّلَكَ اللهُ بِرِسَالَتِهِ وَبِكَلَامِهِ عَلَى النَّاسِ، اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّكَ، أَلَا تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِيهِ؟ فَيَقُولُ: إِنَّ رَبِّي قَدْ غَضِبَ الْيَوْمَ غَضَبًا لَمْ يَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَهُ، وَلَنْ يَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ، وَإِنِّي قَدْ قَتَلْتُ نَفْسًا لَمْ أُومَرْ بِقَتْلِهَا، ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي، اذْهَبُوا إِلَى غَيْرِي، اذْهَبُوا إِلَى عِيسَى. فَيَأْتُونَ عِيسَى فَيَقُولُونَ: يَا عِيسَى، أَنْتَ رَسُولُ اللهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ، وَكَلَّمْتَ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا، اشْفَعْ لَنَا، أَلَا تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِيهِ؟ فَيَقُولُ عِيسَى: إِنَّ رَبِّي قَدْ غَضِبَ الْيَوْمَ غَضَبًا لَمْ يَغْضَبْ قَبْلَهُ مِثْلَهُ، وَلَنْ يَغْضَبَ بَعْدَهُ مِثْلَهُ، وَلَمْ يَذْكُرْ ذَنْبًا، ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي ‌نَفْسِي، اذْهَبُوا إِلَى غَيْرِي، اذْهَبُوا إِلَى مُحَمَّدٍ ص. فَيَأْتُونَ مُحَمَّدًا ص فَيَقُولُونَ: يَا مُحَمَّدُ، أَنْتَ رَسُولُ اللهِ، وَخَاتَمُ الْأَنْبِيَاءِ، وَقَدْ غَفَرَ اللهُ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ، اشْفَعْ لَنَا إِلَى رَبِّكَ، أَلَا تَرَى إِلَى مَا نَحْنُ فِيهِ؟ فَأَنْطَلِقُ فَآتِي تَحْتَ الْعَرْشِ، فَأَقَعُ سَاجِدًا لِرَبِّي عز وجل، ثُمَّ يَفْتَحُ اللهُ عَلَيَّ مِنْ مَحَامِدِهِ وَحُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ شَيْئًا لَمْ يَفْتَحْهُ عَلَى أَحَدٍ قَبْلِي، ثُمَّ يُقَالُ: يَا مُحَمَّدُ ارْفَعْ رَأْسَكَ، سَلْ تُعْطَهْ، وَاشْفَعْ تُشَفَّعْ. فَأَرْفَعُ رَأْسِي فَأَقُولُ: ‌أُمَّتِي يَا رَبِّ، ‌أُمَّتِي يَا رَبِّ. @yekaye 👇ادامه مطلب👇
ادامه سند و متن حدیث ۶.ب. فَيُقَالُ: يَا مُحَمَّدُ أَدْخِلْ مِنْ أُمَّتِكَ مَنْ لَا حِسَابَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْبَابِ الْأَيْمَنِ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ، وَهُمْ شُرَكَاءُ النَّاسِ فِيمَا سِوَى ذَلِكَ مِنَ الْأَبْوَابِ. ثُمَّ قَالَ: وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، إِنَّ مَا بَيْنَ الْمِصْرَاعَيْنِ مِنْ مَصَارِيعِ الْجَنَّةِ كَمَا بَيْنَ مَكَّةَ وَحِمْيَرَ، أَوْ: كَمَا بَيْنَ مَكَّةَ وَبُصْرَى. 📚صحيح البخاري، ج4، ص1745 📚صحيح مسلم، ج1، ص127 📚مسند ابن المبارك، ص61 📚مصنف ابن أبي شيبة، ج17، ص419 📚مسند إسحاق بن راهويه، ج1، ص227 📚سنن الترمذي، ج4، ص622 @yekaye
☀️۷) در قیامت همه مشغول خویش‌اند؛ اما برخی زندگی‌شان در دنیا به نحوی بوده که لازمه این مشغولیتشان به خود، توجه و امداد نسبت به دیگران است: ☀️الف. از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند: اهل معروف در دنیا اهل معروف در آخرتند. سوال شد: یا رسول الله! چگونه؟ فرمودند: با تفضل و کرامتی که از جانب او در حق آنان می‌شود مورد مغفرت قرار می‌گیرند و آنان حسنات خود را به مردم می‌دهند و بدین سبب وارد بهشت می‌شوند؛ پس آنان در دنیا و آخرت اهل معروف بودند. 📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص182 أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ يَرْفَعُ الْحَدِيثَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِي الدُّنْيَا أَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِي الْآخِرَةِ. قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ كَيْفَ ذَلِكَ؟ قَالَ: يُغْفَرُ لَهُمْ بِالتَّطَوُّلِ مِنْهُ عَلَيْهِمْ وَ يَدْفَعُونَ حَسَنَاتِهِمْ إِلَى النَّاسِ فَيَدْخُلُونَ بِهَا الْجَنَّةَ فَيَكُونُونَ أَهْلَ الْمَعْرُوفِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: اهل معروف در دنیا اهل معروف در آخرتند. بدانها گفته می‌شود گناهان شما مورد مغفرت قرار گرفت، پس حسناتتان را به هرکس می‌خواهید ببخشید. 📚الكافي، ج‏4، ص29 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِي الدُّنْيَا هُمْ أَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِي الْآخِرَةِو يُقَالُ لَهُمْ إِنَّ ذُنُوبَكُمْ قَدْ غُفِرَتْ لَكُمْ فَهِبُوا حَسَنَاتِكُمْ لِمَنْ شِئْتُمْ. ☀️ج. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: اهل معروف در دنیا اهل معروف در آخرتند. بدانها گفته می‌شود؛ چون در آخرت حسنات برایشان زیاد می‌آید و آن را به گناهانکاران [ی که نیازمند ثوابی هستند تا ترازوی عملشان جبران شود] می بخشند. 📚الأمالي (للطوسي)، ص304 خَبَّرَنَا الشَّيْخُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ الْغَضَائِرِيُّ، عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْهَمْدَانِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الْبَرْقِيُّ، عَن‏ أَبُی قَتَادَةَ، قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): أَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِي الدُّنْيَا هُمْ أَهْلُ الْمَعْرُوفِ فِي الْآخِرَةِ، لِأَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ تَرْجَحُ لَهُمُ الْحَسَنَاتُ فَيَجُودُونَ بِهَا عَلَى أَهْلِ الْمَعَاصِي. ☀️د. از امام باقر ع روایت شده که فرمودند: هنگامی که روز قیامت شد خداوند تبارک و تعالی دستور می‌دهد به منادی‌ای که در پیشگاه او ندا دهد: کجایند فقرا؟ پس گروهی از مردم سر بلند می‌کنند. خطاب می‌آید: بندگانم! می‌گویند: پروردگارا! خطاب می‌آید: من شما را به خاطر اینکه نزد من خوار بودید فقیر نکردم؛ ولیکن شما را برای مثل چنین روزی برگزیدم؛ به چهره مردم بنگرید و هرکس در حق شما معروف و خوبی‌ای کرده است که این را فقط به خاطر من انجام داده از طرف من او را به بهشت ببرید. 📚الكافي، ج‏2، ص263-264؛ الزهد، ص32 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عِيسَى الْفَرَّاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مُنَادِياً يُنَادِي بَيْنَ يَدَيْهِ: أَيْنَ الْفُقَرَاءُ؟ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ كَثِيرٌ. فَيَقُولُ: عِبَادِي! فَيَقُولُونَ: رَبَّنَا! فَيَقُولُ: إِنِّي لَمْ أُفْقِرْكُمْ لِهَوَانٍ بِكُمْ عَلَيَّ وَ لَكِنِّي إِنَّمَا اخْتَرْتُكُمْ لِمِثْلِ هَذَا الْيَوْمِ تَصَفَّحُوا وُجُوهَ النَّاسِ فَمَنْ صَنَعَ إِلَيْكُمْ مَعْرُوفاً لَمْ يَصْنَعْهُ إِلَّا فِيَّ فَكَافُوهُ عَنِّي بِالْجَنَّةِ. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
۱۱۲۳) 📖 لكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ 📖 ترجمه 💢برای هر شخصی از آنان در آن رو
. 1️⃣ «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ» در قيامت، هركس به فكر نجات خويش است و فرصت برای پرداختن به كار ديگران نيست. 📚تفسير نور، ج‏10، ص390 یعنی برای هرکس کار عظیم و درگیری مهمی هست که وی را از اینکه به حال و روز نزدیکانش توجهی داشته باشد باز می‌دارد و گرفتاری خودش چنان مشغولش می‌کند که وقت و فرصت و حال اضافه‌ای ندارد که بخواهد به کس دیگری پبردازد. 📚التبيان فی تفسير القرآن، ج‏10، ص277 ؛ مجمع البيان، ج‏10، ص668 حال چرا از تعبیر «يُغْنِيهِ» (بی‌نیازش می‌کند) برای این وضعیت استفاده کرد؟ 🌴الف. فاعل «یغنی»، شأن باشد و ضمیر «ه» به «امرء» برگردد؛ یعنی این شأن او را از دیگران بی‌نیاز می‌دارد؛ آنگاه: 🌿الف.۱. «یغنیه» در اینجا به معنای «یصرفه و یصده: وی را برمی‌گرداند و مانعش می‌شود» است؛ یعنی صرفا دلالت بر دلمشغولی شدید دارد و شواهدی بر این معنا در شعر عرب وجود دارد (ابن قتیبه، به نقل مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج‏31، ص62 ). 🌿الف.۲. «یغنیه» در همان معنای بی‌نیاز کردن است؛ اما یک استعاره زیبا به کار رفته است، یعنی آن دلمشغولی‌اش به کار خویش تمام سینه وی را پر از همّ و غمّ کرده است و جایی برای غیر نگذاشته، شبیه ثروت و مال کثیری که تمام عرصه زندگی صاحبش را پر می‌کند (به نقل مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج‏31، ص62 ). 🌿الف.۳. «یغنیه» در همان معنای بی‌نیاز کردن است؛ اما به‌ویژه اگر با توجه به آیات قبل مورد توجه قرار گیرد شاید به نکته لطیفی می‌خواهد اشاره کند: اگر توجه کنیم که نیازهای ما صرفا نیازهای مادی نیست متوجه می‌شویم عموم ما حتی وقتی که به کار نزدیکان و عزیزان خویش رسیدگی می‌کنیم و حاجت آنها را برآورده می‌سازیم، در حقیقت و باطن امر، داریم برای خود کاری می‌کنیم و یکی از نیاز درونی خود را اشباع می‌کنیم؛ ولی وقتی شأنی بیاید و همه نیازهای مرا اشباع کند، دیگر برای رسیدگی به دیگران هم اقدام نمی‌کنیم. 🌴ب. فاعل «یغنی»، «امرء» باشد و ضمیر «ه» به شأن برگردد؛ یعنی او فقط این شأن را بی‌نیاز می‌کند. آنگاه: 🌿ب.۱. گویی آن شأن و کار، خودش یک نیازمندی است که وی با اهتمام بدان، به بی‌نیاز کردن آن اقدام کرده است؛ یعنی او فقط نیاز این شأن را برآورده می‌کند و به رفع نیاز کس دیگری، ولو از نزدیکترین افراد به او باشند، ابدا کاری ندارد. 🌿ب.۲. ... 🌴ج. اگر قرائت دیگر این آیه «یعنیه» در نظر گرفته شود، آنگاه به نظر می‌رسد همین نکته که در (ب.۱) ‌بیان شد به صورت صریح (یعنی بدون استعاره) مد نظر است؛ یعنی می‌خواهد بگوید وی فقط به این شأن عنایت دارد و به کس و چیز دیگری هیچ عنایت و توجهی ندارد. 🌴د. ... @yekaye
یک آیه در روز
۱۱۲۳) 📖 لكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ 📖 ترجمه 💢برای هر شخصی از آنان در آن رو
. 2️⃣ «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ» اگرچه در این آیه از فرار هر شخصی، از نزدیکترین نزدیکانش سخن گفته است؛ اما آیات دیگری و نیز روایات فراوانی داریم که به‌وضوح دلالت دارد که برخی افراد هستند که به دیگران توجه دارند. به نظر که نمونه بارز ایشان پیامبر اکرم ص است که چنانکه در حدیث ۶ اشاره شد در روایات فراوانی که از شیعه و سنی و در آن واویلایی که هرکس فریاد می‌زند «نفسی، نفسی» (خودم؛ خودم)، ایشان فریاد می‌زند (أمتی، أمتی). چگونه بین این آیه و آن آیات و روایات می‌توان جمع کرد؟ 🌴الف. قیامت مواقف متعددی دارد؛ و این آیات و روایات ناظر به مواقف مختلف‌اند. مثلا: 🌿الف.۱. این موقف یک عمومیتی نسبت به همه دارد اما در مواقف بعدی حال و روز افراد تفاوت می‌کند؛ و مثلا موقف گفتگوی اصحاب اعراف: «وَ نادى‏ أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى‏ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُون‏؛ أَ هؤُلاءِ الَّذينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُون‏» (اعراف/47-48). 🌿الف.۲. در این موقف چنان‌اند که هیچ توجهی به غیر ندارند؛ اما در مواقفی حساب و کتابشان چنان به هم گره خورده که بناچار با همدیگر بحث می‌کنند؛ همچون آیات زیر: «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ‏؛ وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا كَذلِكَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجينَ مِنَ النَّار» (بقره/۱۶۶-۱۶۷). 🌿الف.۳. ... 🌴ب. برخی از انسانها به مقام مخلَصین می‌رسند؛ اینان در واقع تمام مراتب عالم را در همین دنیا درنوردیدند و پیش از اینکه به مرگ طبیعی بمیرند به مرگ ارادی وارد عوالم برتر شده‌اند؛ و عملا عرصه قیامت را پیشاپیش درنوردیده‌اندن و از این رو وقتی همه را در محضر احضار می‌کنند، اینان فوق محشرند و در زمره احضارشدگان قرار نمی‌گیرند: «فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُون‏؛ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصين‏» (صافات/۱۲۷-۱۲۸) و از این رو، اضطراب و ترس و دلمشغولی‌ای که شامل حال عموم می‌شود، شامل اینان نمی‌شود، چنانکه از قبل بدیشان وعده داده شده که هیچ ترس و نگرانی‌ای نخواهند داشت: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون‏» (یونس/۶۲)؛ «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقين‏؛ يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُون‏» (زخرف/۶۷-۶۸). 🌴ج. در قیامت همه مشغول خویش‌اند؛ اما برخی از افراد زندگی‌شان در دنیا به نحوی بوده که لازمه این مشغولیتشان به خود، توجه و امداد نسبت به دیگران است؛ که این می‌تواند عاملی داشته باشد، مانند: 🌿ج.۱. چنان اهل معروف و کار خیر در حق دیگران بوده‌اند؛ که همین چنان در وجود آنها راسخ شده، که در قیامت تجلی می‌کند (احادیث۷.الف تا ۷.ج) 🌿ج.۲. حقی از جانب دیگران بر آنهاست؛ و این حق موجب می‌شود که وقتی به خود مشغول شوند ادای آن حق برعهده‌شان بیاید و از این باب، به دیگران توجه کنند (حدیث۷.د) 🌿ج.۳. به خاطر هدایت‌گری‌ای که نسبت به دیگران داشته‌اند به مقام شفاعت می‌رسند؛ و شفاعت کردن آنان در حق دیگران، از جنس شفاعت رهبری است که بازتاب عمل خودشان است؛ نه امری خارج از وجودشان؛ از این رو هرکسی با امام خویش محشور می‌شود: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» (اسراء/۷۱)؛ که به این معنا، نه‌تنها دعوت‌کنندگان به سوی حق، بلکه امامان باطل نیز نوعی شفا‌عت‌گری برای وارد کردن پیروان خود به جهنم دارند؛ چنانکه خداوند در مورد فرعون می‌فرماید: «يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ» (هود/۹۸) 🌴د. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱۲۴) 📖 وجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ 📖 ترجمه 💢چهره‌هایی [رخسارهایی] در آن روز تابناک [نمایان و درخشان] است؛ سوره عبس (۸۰) آیه ۳۸ ۱۴۰۲/۱۱/۲۴ ۳ شعبان ۱۴۴۵ مصادف با میلاد مبارک امام حسین علیه السلام🌹 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹وُجُوهٌ قبلا بیان شد که ▪️ماده «وجه» در اصل دلالت دارد بر مقابل چیزی قرار گرفتن؛ «مواجهه» یعنی وجه یک نفر در مقابل وجه دیگری قرار بگیرد، و «وِجهَة» (وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ؛ بقره/۱۴۸) آن سمت و جهتی است که از آن سمت با اشیاء و امور روبرو می‌شویم؛ و اصل کلمه‌ی «جهت» همان «وجهة» بوده که واو اول آن افتاده است. ▪️البته برخی اصل «وجه» را در مورد «صورت» (عضوی از اعضای بدن) دانسته‌اند و گفته‌اند چون انسان به هر چیزی بخواهد روی آورد و توجه کند با صورتش به آن رو می‌کند، کلمه «وجه» ابتدا به معنای «جهتی که هر چیزی با آن جهت به چیزی رو می‌آورد»، و سپس به معنای بُعد شریفتر هر چیزی، به کار رفته است، چنانکه تعبیر «وجه النهار» (آل‌عمران/۷۲) بدین معناست؛ و به «مقصد» هم وجه و جهت و وجهة می گویند از این جهت که انسان بدان رو می‌آورد، و کلمه «جاه» (که در اصل به معنای حرمت و منزلت و آبروست) را هم مقلوب شده از کلمه «وجه» دانسته‌اند با این تفاوت که «وجه» را برای «صورت» هم به کار می‌برند اما «جاه» را فقط برای حظ و بهره‌ای که انسان دارد به کار می‌برند. ▪️«وجه» هر چیزی به حَسَب خودش است؛ لذا در امور مجرد و خصوصا خداوند، وجه به معنای «صورت» نیست بلکه تعبیر «وجه الله» یعنی آن بُعدی که هنگامی که انسان با دل خود به خدا روی می‌آورد از آن بُعد به خدا روی می‌آورد یا خداوند از آن جهت به انسان توجه می‌کند. 🔖جلسه ۲۴۹ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-29/ ▪️همچنین اشاره شد که سید مرتضی در امالی (ج۱، ص۱۵۹) بعد از اینکه معانی مختلف درباره وجه را می‌آورد می‌گوید یکی از معانی وجه «خود ذات شخص» است چنانکه در آیات «كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» (قصص/۸۸) یعنی هر چیزی جز خدا هلاک می‌شود و یا در آیه «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرام‏» (الرحمن/۲۶-۲۷) یعنی فقط پروردگارت باقی می‌ماند 🔖جلسه ۳۸۱ https://yekaye.ir/al-qiyamah-75-23/#_ftn8 ▪️ بر همین اساس، اینکه وجوه چنین درخشان و نورانی است، می تواند به معنای ذات شخص باشد، نه فقط رخسار او. @yekaye
🔹مُسْفِرَةٌ درباره ماده «سفر» در آیه ۱۵ همین سوره توضیح داده شد؛ 🔖جلسه ۱۱۰۱ https://yekaye.ir/ababsa-80-15/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ذیل آیه ۲۸ (جلسه ۱۱۱۴ حدیث۷ https://yekaye.ir/ababsa-80-28/) فرازی از تفسیر قمی گذشت که اغلب آن را توضیح مرحوم قمی دانسته‌اند؛ اما برخی هم آن را ادامه حدیث امام باقر ع قلمداد کرده‌اند. که در آنجا آمد: سپس خداوند عز و جل کسانی که تولای امیرالمومنین را پذیرفتند و از دشمنانش تبری جستند را یاد کرد و فرمود: «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ؛ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ». حتی اگر این مطلب سخن خود مرحوم قمی باشد مویدات روایی فراوانی در کلمات معصومین ع دارد که در احادیث ۲ تا ۶ به برخی از آنها اشاره خواهد شد. @yekaye
همچنین حدیث۴ ذیل آیه ۳۷ (جلسه ۱۱۲۳ https://yekaye.ir/ababsa-80-37) مربوط به این آیه هم می‌باشد. اما احادیث دیگر:
☀️۱) از انس‌بن‌مالک روایت شده است که از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی آیه: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ» پرسیدم. فرمود: «ای انس! آن، چهره‌های ما فرزندان عبدالمطلّب است، من و علی (علیه السلام) و حمزه (رحمة الله علیه) و جعفر (رحمة الله علیه) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها)؛ از قبرهایمان بیرون می‌آییم درحالی‌که نور چهره‌ی ما در روز قیامت مانند آفتاب نیمروز است. خداوند می‌فرماید: وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ یعنی با نور در صحنه‎ی قیامت روشنایی می‌دهد.... 📚شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏2، ص423 أَخْبَرَنَا عَقِيلُ بْنُ الْحُسَيْنِ أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْجُمَحِيُّ بِمَكَّةَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْبَغَوِيُّ حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْمٍ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ ثَابِتٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص عَنْ قَوْلِهِ: وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ قَالَ: يَا أَنَسُ هِيَ وُجُوهُنَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ حَمْزَةُ وَ جَعْفَرٌ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ فَاطِمَةُ، نَخْرُجُ مِنْ قُبُورِنَا وَ نُورُ وُجُوهِنَا كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ يَعْنِي مُشْرِقَةٌ بِالنُّورِ فِي أَرْضِ الْقِيَامَةِ ... ادامه این حدیث ذیل آیه بعد خواهد آمد. @yekaye
☀️۲) الف. ابان بن تغلب روایت کرده است که امام صادق ع فرمودند: همانا خداوند شیعیان ما را روز قیامت علی‌رغم گناهان و عیوبی که دارند [که بابت آنها در جای خود باید جوابگو باشند] برمی‌انگیزاند در حالی که چهره‌هایشان روشن و شرمگاههایشان پوشیده، و از هر ترس و هراسی ایمن‌اند؛ راه برایشان هموار گردیده و شداید از ایشان رخت بربسته، بر مرکبهایی یاقوت‌نشان سوارند و همچنان در بهشت رهسپارند و بند کفشهایی از نور دارند که می‌درخشد؛ سفره‌ها برایشان پهن شده و در حال خوردن‌اند در حالی که مردم در حال حساب پس دادن‌اند؛ و این همان سخن خداود تبارک و تعالی است که فرمود: البته كسانى كه از ما براى آنها نيكى رقم خروده، آنان از آن آتش به دور نگاه داشته خواهند بود؛ آنها اندك صداى آن را هم نمى‏شنوند و در آنچه جان‏هايشان بدان ميل كند جاودانند» (انبیاء/۱۰۱-۱۰۲). 📚المحاسن، ج‏1، ص179؛ 📚تأويل الآيات الظاهرة، ص324 ؛ 📚البرهان في تفسير القرآن، ج‏3، ص842 ✅در روایت فوق که از طریق برقی روایت شده چنانکه مشاهده می‌شود تعبیر «مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ» آمده است و به همین صورت در شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام (ج‏3، ص442) از امام باقر ع نیز روایت شده است. اما این روایت را برخی دیگر از علما از طریق شیخ صدوق نیز از جمیل بن دراج روایت کرده‌اند که در نقل تفسیر البرهان از شیخ، تعبیر «مسفرة وُجُوهُهُمْ» است که کاملا با این آیه تناسب دارد؛ هرچند در نقل تاویل الآیات از شیخ، این تعبیر به صورت «مُنْتَضَرةً وُجُوهُهُمْ» آمده است. شبیه این مطلب در گفتگویی بین سماعة و امام صادق ع نیز آمده است: ☀️ب. سماعه بن مهران روایت کرده است که: امام صادق ع به من فرمودند: سماعه! محبتت به برادران [دینی] ات چگونه است؟ گفتم: فدایت شوم! به خدا سوگند که آنان را دوست دارم و بدانان مودت می‌ورزم. فرمود: سماعه! اگر دیدی که مردی نسبت به برادران [دینی] اش محبت شدید دارد بدان که در دینش هم همین طور است. سماعه! همانا خداوند شیعیان ما را روز قیامت علی‌رغم عیوبی که در آنهاست و گناهانی که دارند [که بابت آنها در جای خود باید جوابگو باشند] برمی‌انگیزاند در حالی که چهره‌هایشان روشن و شرمگاههایشان پوشیده، و از هر ترس و هراسی ایمن‌اند؛ راه برایشان هموار گردیده و شداید از ایشان رخت بربسته، مردم ناراحتند و آنان ناراحت نیستند، مردم به فزع درآمده‌اند و آنان احساس فزع نکنند؛ و این همان سخن خداوند متعال است که فرمود: «و آنها در آن روز از فزع در امانند» (نمل/۸۹). 📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج‏3، ص436 ✅شبیه این مطلب احادیث دیگری از سایر اهل بیت ع نیز آمده است؛ مثلا 📚از رسول الله ص در المحاسن (ج‏1، ص179) ، 📚از امیرالمومنین ع در قرب الإسناد (ص102) ، 📚از امام باقر ع در بشارة المصطفى لشيعة المرتضى (ص47) . در اینجا فقط یک مورد دیگر که توسط تعدادی از امامان روایت شده است تقدیم می‌شود: ☀️ج. امام صادق ع از پدرشان از جدشان روایت کرده‌اند که: رسول الله ص به علی ع فرمودند: یا علی! همانا امتم در گِ برایم متمثل شدند و من ارواح کوچک و بزرگشان را پیش از اینکه اجسادشان آفریده شود دیدم؛ و من بر تو و شیعیانت عبور کردم و برایتان استغفار نمودم. علی ع فرمود: یا رسول الله ص! در مورد آنها باز هم برایم بگو! فرمود: باشد علی جان! تو و شیعیانت از قبرهایتان بیرون می‌آیید در حالی که چهره‌هایتان همچون ماه شب چهارده است و شداید از شما رخت بربسته و غمها از شما رفته است؛ تحت سایه عرش سایه می‌گیرید؛ مردم می‌ترسند و نمی‌ترسید و مردم ناراحتند و ناراحت نیستید؛ و برای شما سفره‌ای پهن می‌شود در حالی که مردم مشغول حساب و کتابشان‌اند. 📚فضائل الشيعة، ص31 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👉
سند و متن احادیث شماره ۲ ☀️۲) الف. عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الدُّهْنِيِ‏ وَ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ شِيعَتَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى مَا فِيهِمْ مِنْ ذُنُوبٍ أَوْ غَيْرِهِ [/ وَ عُيُوبٍ] مُبْيَضَّةً [ ] وُجُوهُهُمْ مَسْتُورَةً عَوْرَاتُهُمْ آمِنَةً رَوْعَتُهُمْ [/ رَوْعَاتُهُمْ] قَدْ سَهُلَتْ لَهُمُ الْمَوَارِدُ وَ ذَهَبَتْ عَنْهُمُ الشَّدَائِدُ يَرْكَبُونَ نُوقاً مِنْ يَاقُوتٍ فَلَا يَزَالُونَ يَدُورُونَ خِلَالَ الْجَنَّةِ عَلَيْهِمْ شُرُكٌ [شراك] مِنْ نُورٍ يَتَلَأْلَأُ، تُوضَعُ لَهُمُ الْمَوَائِدُ فَلَا يَزَالُونَ يَطْعَمُونَ وَ النَّاسُ فِي الْحِسَابِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ «إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى‏ أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُون‏» 📚المحاسن، ج‏1، ص179؛ 📚تأويل الآيات الظاهرة، ص324 ؛ 📚البرهان في تفسير القرآن، ج‏3، ص842 ☀️ب. [سماعة] بن مهران، قال: قال لي أبو عبد اللّه عليه السلام: يا سماعة، كيف حبك لا خوانك؟ قلت: جعلت فداك، و اللّه اني احبهم و أودهم. قال: يا سماعة إذا رأيت الرجل شديد الحبّ لاخوانه فهكذا هو في دينه. يا سماعة إن اللّه يبعث شيعتنا يوم القيامة على ما فيهم من عيوب، و لهم من ذنوب، مبيضة وجوههم، مستورة عوراتهم، آمنة روعاتهم قد سهلت مواردهم و ذهبت عنهم الشدائد، يحزن الناس و لا يحزنون، يفزع الناس و لا يفزعون، و ذلك قوله تعالى «مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» 📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج‏3، ص436 ✅شبیه این مطلب احادیث دیگری از سایر اهل بیت ع نیز آمده است؛ مثلا 📚از رسول الله ص در المحاسن (ج‏1، ص179) ، 📚از امیرالمومنین ع در قرب الإسناد (ص102) ، 📚از امام باقر ع در بشارة المصطفى لشيعة المرتضى (ص47) . ☀️ج. حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيٍّ: يَا عَلِيُّ لَقَدْ مُثِّلَتْ إِلَيَّ أُمَّتِي فِي الطِّينِ حِينَ رَأَيْتُ صَغِيرَهُمْ وَ كَبِيرَهُمْ أَرْوَاحاً قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ أَجْسَادُهُمْ وَ إِنِّي مَرَرْتُ بِكَ وَ شِيعَتِكَ فَاسْتَغْفَرْتُ لَكُمْ. فَقَالَ عَلِيٌّ: يَا نَبِيَّ اللَّهِ زِدْنِي فِيهِمْ. قَالَ: نَعَمْ يَا عَلِيُّ تَخْرُجُ أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ مِنْ قُبُورِكُمْ وَ وُجُوهُكُمْ كَالْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ وَ قَدْ فُرِّجَتْ عَنْكُمُ الشَّدَائِدُ وَ ذَهَبَتْ عَنْكُمُ الْأَحْزَانُ تَسْتَظِلُّونَ تَحْتَ الْعَرْشِ تَخَافُ النَّاسُ وَ لَا تَخَافُونَ وَ تَحْزَنُ النَّاسُ وَ لَا تَحْزَنُونَ وَ تُوضَعُ لَكُمْ مَائِدَةٌ وَ النَّاسُ فِي الْمُحَاسَبَةِ. 📚فضائل الشيعة، ص31 @yekaye
🌹میلاد امام زین العابدین بر همگان مبارک باد🌹 ☀️۴) الف. از امام صادق ع از پدرشان از جدشان از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: خداوند روز قیامت بندگانی را برمی‌انگیزاند که نور در چهره‌هایشان موج می‌زند، بر آنان لباسی از نور است، روی منبرهایی از نور، به دستشان عصایی از نور، در سمت راست و چپ عرش، به منزله پیامبران در حالی که پیامبر نیستند؛ و به منزله شهدا در حالی که شهید نیستند. شخصی برخاست و گفت: یا رسول الله ص! من از آنهایم؟ فرمود: خیر. شخص دیگری برخاست و گفت: یا رسول الله ص! من از آنهایم؟ فرمود: خیر. گفت: آنان کیستند یا رسول الله؟ حضرت دست بر شانه علی ع گذاشت و فرمود: این و شیعیانش. 📚قرب الإسناد، ص102 ☀️ب. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: در سمت راست عرش جماعتی هستند بر منبرهایی از نور که چهره‌هایشان نورانی است، پیامبران و شهدا به حال آنان غبطه می‌خورند در حالی که نه از پیامبرانند و نه از شهدا. ابوبکر گفت: یا رسول الله ص! آنان کیستند؟ حضرت پاسخی نداد. عمر گفت: آنان کیستند یا رسول الله ص؟ حضرت پاسخی نداد. علی ع گفت: آنان کیستند یا رسول الله؟ حضرت فرمود: آنان شیعیان تو‌ هستند و تو امامشان هستی. 📚الأصول الستة عشر، ص315 ☀️ج. از ابن عباس روایت شده که رسول الله ص فرمود: محبت علی ع بدیها را می‌بلعد و از بین می‌برد چنانکه آتش هیزم را می‌بلعد. و از عامر جُهَنی روایت شده که رسول الله ص وارد مسجد شدند در حالی که ما در گوشه‌ای از مسجد نشسته بودیم و در میانمان ابوبکر و عمر و عثمان و علی ع بودند. پیامبر ص آمدند و همان سمتی که علی ع بود، نشستند؛ نگاهی به چپ و راست انداختند و فرمودند: در سمت راست عرش و در سمت چپ عرش، مردانی هستند بر منبرهایی از نور، که نور در چهره‌هایشان موج می‌زند. ابوبکر برخاست و گفت: پدر و مادرم فدایت یا رسول الله ص! من از آنهایم؟ فرمود: بنشین. سپس عمر برخاست و مثل همین را گفت و پیامبر ص فرمود: بنشین. ابن مسعود که چنین دید برخاست و کاملا ایستاد و گفت: پدر و مادرم فدایت یا رسول الله ص! آنها را برایمان توصیف کنید که آنها را از روی وصفشان بشناسیم حضرت بر شانه علی ع زد و فرمود: این شیعیانش؛ آنان‌اند که رستگارانند. 📚فضائل الشيعة، ص12-13 ☀️د. از امام صادق ع از پدرشان از جدشان از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: چون روز قیامت شود جماعتی را می‌آورند، برمنبرهایی از نور که چهره‌هایشان می‌درخشد همچون ماه شب چهارده؛ و اولین و آخرین به حال آنان غبطه می‌خورند. سپس ساکت شدند و سه بار این کلام را تکرار کردند. عمر گفت: پدر و مادرم فدایت! آیا آنان شهدایند؟ فرمود: آنان شهدایند؛ و نه آن شهدایی که گمان می‌کنید. گفت: آنان اوصیائند؟ فرمود: آنان اوصیائند؛ و نه آن اوصیائی که گمان می‌کنید. گفت: آنان از اهل آسمانند یا از اهل زمین؟ فرمود: آنان از اهل زمین‌اند. گفت: به من خبر دهید که آنان کیستند؟ حضرت با دست اشاره‌ای به حضرت علی ع کرد و فرمود: این و شیعیانش؛ کسی نیست که بغض او را به دل داشته باشد در میان قریش، مگر اهل قتل و زنا باشد؛ و در میان انصار، مگر یهودی باشد؛ و در میان عرب، مگر حرامزاده باشد؛ و در میان سایر مردم، مگر شقاوتمند باشد. ای عمر! دروغ می‌گوید کسی که گمان می‌کند مرا دوست دارد و از علی ع بدش می‌آید. 📚فضائل الشيعة، ص30 ☀️ه. از امام باقر ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند: روز قیامت جماعتی را می‌آورند که لباسهایی که بر تن دارند از نور است و چهره‌هایشان پر از نور است؛ به آثار سجود شناخته می‌شوند، از یکایک صفوف می گذرند تا در پیشگاه پروردگار عالمین قرار می‌گیرند و پیامبران و فرشتگان و شهدا و صالحان به حال آنان غبطه می‌خورند. عمر گفت: یا رسول الله! اینان چه کسانی‌اند که پیامبران و فرشتگان و شهدا و صالحان به حال آنان غبطه می‌خورند. فرمود: اینان شیعیان مایند و علی ع امامشان است. 📚فضائل الشيعة، ص31 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👉
سند و متن احادیث شماره ۴ ☀️۴) الف. الْحَسَنُ بْنُ ظَرِيفٍ، عَنِ ابْنِ عُلْوَانَ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: يَبْعَثُ اللَّهُ عِبَاداً يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَهَلَّلُ وُجُوهُهُمْ نُوراً، عَلَيْهِمْ ثِيَابٌ مِنْ نُورٍ، فَوْقَ مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ، بِأَيْدِيهِمْ قُضْبَانٌ مِنْ نُورٍ، عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ وَ عَنْ يَسَارِهِ، بِمَنْزِلَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ، وَ بِمَنْزِلَةِ الشُّهَدَاءِ وَ لَيْسُوا بِشُهَدَاءَ. فَقَامَ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنَا مِنْهُمْ؟ فَقَالَ: لَا. فَقَامَ آخَرُ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنَا مِنْهُمْ؟ فَقَالَ: لَا. فَقَالَ: مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَى مَنْكِبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامَ فَقَالَ: هَذَا، وَ شِيعَتُهُ» 📚قرب الإسناد، ص102 ☀️ب. خَلَّادٌ رَفَعَهُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، قَالَ: إِنَّ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ قَوْماً عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ يَغْبِطُهُمُ الْأَنْبِيَاءُ وَ الشُّهَدَاءُ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ. فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! مَنْ هُمْ؟ فَسَكَتَ عَنْهُ. فَقَالَ عُمَرُ: مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَسَكَتَ عَنْهُ. فَقَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: هُمْ شِيعَتُكَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ. 📚الأصول الستة عشر، ص315 ☀️ج. حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ قَالَ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ أَيُّوبَ عَنْ عَطَاءٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ يَأْكُلُ [الذُّنُوبَ‏] السَّيِّئَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ. وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ مُسْتَفَادِ بْنِ مُحْيِي قَالَ حَدَّثَنَا زَكَرِيَّا بْنُ يَحْيَى بْنِ أَبَانٍ الْقِسْطَاطُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ عُقْبَةَ عَنْ عَامِرٍ الْجُهَنِيِّ قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَسْجِدَ وَ نَحْنُ جُلُوسٌ وَ فِينَا أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ وَ عَلِيٌّ ع فِي نَاحِيَةٍ فَجَاءَ النَّبِيُّ ص فَجَلَسَ إِلَى جَانِبِ عَلِيٍّ ع فَجَعَلَ يَنْظُرُ يَمِيناً وَ شِمَالًا؛ ثُمَّ قَالَ: إِنَّ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ وَ عَنْ يَسَارِ الْعَرْشِ لَرِجَالًا عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ تَتَلَأْلَأُ وُجُوهُهُمْ نُوراً. قَالَ فَقَامَ أَبُو بَكْرٍ وَ قَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَا مِنْهُمْ؟ قَالَ: اجْلِسْ. ثُمَّ قَامَ إِلَيْهِ عُمَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ؛ فَقَالَ لَهُ: اجْلِسْ! فَلَمَّا رَأَى ابْنُ مَسْعُودٍ مَا قَالَ لَهُمَا النَّبِيُّ ص، قَامَ حَتَّى اسْتَوَى قَائِماً عَلَى قَدَمَيْهِ؛ ثُمَّ قَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ صِفْهُمْ لَنَا نَعْرِفْهُمْ بِصِفَتِهِمْ. قَالَ: فَضَرَبَ عَلَى مَنْكِبِ عَلِيٍّ ع ثُمَّ قَالَ: هَذَا وَ شِيعَتُهُ هُمُ الْفَائِزُونَ. 📚فضائل الشيعة، ص12-13 ☀️د. أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يُؤْتَى بِأَقْوَامٍ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ تَتَلَأْلَأُ وُجُوهُهُمْ كَالْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ يَغْبِطُهُمُ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ؛ ثُمَّ سَكَتَ؛ ثُمَّ أَعَادَ الْكَلَامَ ثَلَاثاً. فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي هُمُ الشُّهَدَاءُ؟ قَالَ: هُمُ الشُّهَدَاءُ وَ لَيْسَ هُمُ الشُّهَدَاءُ الَّذِينَ تَظُنُّونَ! قَالَ: هُمُ الْأَوْصِيَاءُ؟ قَالَ: هُمُ الْأَوْصِيَاءُ وَ لَيْسَ هُمُ الْأَوْصِيَاءُ الَّذِينَ تَظُنُّونَ. قَالَ: فَمِنْ أَهْلِ السَّمَاءِ أَوْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ؟ قَالَ: هُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ. قَالَ: فَأَخْبِرْنِي مَنْ هُمْ؟ قَالَ: فَأَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى عَلِيٍّ ع فَقَالَ: هَذَا وَ شِيعَتُهُ؛ مَا يُبْغِضُهُ مِنْ قُرَيْشٍ إِلَّا سِفَاحِيٌّ وَ لَا مِنَ الأنهار (كذا) [الْأَنْصَارِ] إِلَّا يَهُودِيٌّ وَ لَا مِنَ الْعَرَبِ إِلَّا دَعِيٌّ وَ لَا مِنْ سَائِرِ النَّاسِ إِلَّا شَقِيٌّ. يَا عُمَرُ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَ يُبْغِضُ عَلِيّاً. 📚فضائل الشيعة، ص30 @yekaye 👇ادامه👇