۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَديرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ 📖
ترجمه
💢چهبسا خداوند بین شما و بین آن کسانی از آنان که [با آنان] دشمنی ورزیدید دوستی برقرار کند و خداوند تواناست و خداوند بسیار آمرزنده و رحیم است.
سوره ممتحنة (۶۰) آیه ۷
۱۴۰۳/۷/۱۹
۶ ربیعالثانی ۱۴۴۶
@yekaye
#ممتحنه_7
🔹عَسَی
«عسی» کلمهای است که برای اظهار امید و آرزو بیان میشود و وقتی در مورد خداوند به کار میرود، برای تقویت حالت رجاء و امید به خداوند است و بدین معناست که نسبت به خداوند چنین امیدی میرود.
📚مفردات ألفاظ القرآن، ص۵۶۷
@yekaye
🔹عادَيْتُمْ
درباره ماده «عدو» ذیل آیه 4 همین سوره بحث شد؛
🔖جلسه ۱۱۳۴ https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-04-2/
🔹مَوَدَّةً
درباره ماده «ودد» ذیل آیه ۲ همین سوره بحث شد؛
🔖جلسه ۱۱۳۲ https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-02/
🔹قَديرٌ
درباره ماده «قدر» قبلا بحث شد:
🔖جلسه ۷۸۶ http://yekaye.ir/ya-seen-36-38/
🔹غَفُورٌ
درباره ماده «غفر» و کلمه «غفور» ذیل آیه قبل بحث شد؛
🔖جلسه ۱۱۳۶ https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-05/
🔹رَحيمٌ
درباره ماده «رحم» ذیل آیه ۳ همین سوره بحث شد؛
🔖جلسه ۱۱۳۳ https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-03/
@yekaye
📜شأن نزول
ناظر به شأن نزول این آیه آمده است وقتی آیه «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُم ...» (ممتحنه/۴) نازل شد مومنان به خاطر خدا به دشمنی با خویشاوندان مشرک خویش روی آوردند و دشمنی و برائت خود از ایشان را آشکار نمودند و وقتی شدت و حدیت مومنین در این امر معلوم شد خداوند این آیه «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً» (ممتحنه/۶) را نازل کرد و کاری کرد که بسیاری از آنان اسلام آوردند پس با هم رفت و آمد برقرار کردند و ازدواج نمودند.
اما در برخی از کتب تفسیری در ادامه این شأن نزول چنین آمده است:
و رسول الله ص با ام حبیبه دختر ابوسفیان ازدواج کرد و وقتی خبر به ابوسفیان رسید گفت: او شیرمردی است که نمیتوان بینی او را به خاک مالید
📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص443
📚الكشف و البيان عن تفسير القرآن (ثعلبی)، ج4، ص99 و ج۹، ص۲۹۳-۲۹۴
بسیاری از مفسران این واقعه را بدون فراز آخر (ازدواج با دختر ابوسفیان) نقل کردهاند
(مثلا مرحوم طبرسی مطلب را از قتاده نقل میکند و ظاهرا خودش هم قبول میکند؛ ر.ک: مجمع البيان، ج9، ص408 )؛
اما به نظر میرسد فراز آخر این مطلب، نه شأن نزول تاریخی این آیه، بلکه تطبیقی از جانب مفسران مذکور باشد ، و بهویژه نقل این شأن نزول از قول ابن عباس، چهبسا ساخته دستگاه بنیامیه بوده که وجهه مثبتی برای ابوسفیان بسازد
زیرا به لحاظ تاریخی واضح است که ام حبیبه کسی بود که به خاطر آزار اهل مکه، از جمله خود ابوسفیان، همراه با همسرش و عدهای دیگر به حبشه هجرت کردند؛ و بعد از درگذشت همسرش چون کسی را نداشت پیامبر با او ازدواج کرد، یعنی در فضای امتداد دشمنی پیامبر ص با ابوسفیان بود که این ازدواج رخ داد نه در فضای برقراری مودت بین آنها؛
و این دشمنی بقدری شدید بود که وقتی در جریان تجدید صلح حدیبیه، ابوسفیان که هنوز مشرک بود به مدینه آمد وقتی نزد دخترش ام حبیبه رفت، او پدرش را مشرک و ناپاک خواند و اجازه نداد که وی بر جای رسول خدا(ص) بنشیند و رسول الله ص هم حاضر به گفتگو با وی نشد
📚سيرة ابن هشام، ج2، ص396
در حالی که در ابتدای شأن نزول میگوید به خاطر اسلام آوردن باب رفت و آمد و نکاح باز شد؛ که این ناظر به ازدواجهایی است که بعد از فتح مکه رخ داد.
🔸چیزی که این احتمال (ساخته دستگاه بنیامیه بودن این فراز پایانی) را تقویت میکند این است که در منابع اهل سنت از قول ابوهریره و دیگران روایت شده است که اصلا این آیه در شأن ابوسفیان نازل شد چون او اولین کسی است که برای اقامه دین خدا با مرتدان جنگید!!! (الدر المنثور، ج6، ص205 ).
💢اینکه این چنین شأن نزولی به لحاظ تاریخی نادرست است مورد اذعان برخی از مفسران بزرگ اهل سنت (مانند ابن عطیه، و به تبع وی، ابوحیان) هم بوده است و ایشان تصریح میکند که اینکه این احادیث را از قول ابن عباس آوردهاند نیز جای تعجب دارد زیرا او بخوبی میدانسته که این ازدواج سالها قبل از فتح مکه رخ داده است
📚البحر المحيط، ج10، ص156
@yekaye
#ممتحنه_7
☀️۱) ذیل آیه ۴ حدیثی از امام باقر ع مطرح شد که خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و به مؤمنان دستور داد تا زمانیکه قوم ایشان کافر هستند، از آنان برائت بجویند؛ و سپس آیات ۴ و ۵ را تلاوت کردند و فرمودند: خداوند ولایت مومنان از آنها را قطع کرد و نسبت به آنان دشمنی نشان دادند؛
در ادامه آن آمده است:
پس خداوند فرمود: «چهبسا خداوند بین شما و بین آن کسانی از آنان که [با آنان] دشمنی ورزیدید دوستی برقرار کند»؛ پس هنگامی که اهل مکه اسلام آوردند اصحاب رسول الله ص با آنها درآمیختند و با آنان ازدواج کردند.
📚تفسير القمي، ج2، ص362
... فَقَالَ: «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّة»ً؛ فَلَمَّا أَسْلَمَ أَهْلُ مَكَّةَ خَالَطَهُمْ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ نَاكَحُوهُمْ.
@yekaye
۲) در کتب اهل سنت (و به تبع آن در برخی کتب شیعه) با سندهای متعدد روایت شده است که:
☀️الف. حضرت علی ع به پیامبر گفتند: یا رسول الله ص! آیا مهدی از ما ائمه هدی است یا از غیر ماست؟
فرمودند: از ماست؛ به واسطه ما دین ختم میشود همان طور که به واسطه ما آغاز شد؛ و [مردم] به واسطه ما از گمراهی فتنه نجات داده میشوند همان گونه که از گمراهی شرک نجات داده شدند؛ و بعد از دشمنی [ناشی از] فتنهها به واسطه ما خداوند بین دلها در دین الفت بیندازد همان گونه که خداوند بعد از دشمنی [ناشی از] شرک بین دلها و دینشان الفت برقرار کرد.
📚الفتن (لنعيم بن حماد)، ج1، ص370
☀️ب. نعیم بن حماد همین مضمون را با دو سند دیگر و اندک تفاوتی در عبارات نقل کرده است
📚الفتن، ج1، ص370
ج. طبرانی همین مطلب را با سندی دیگر عینا نقل کرده است؛ فقط در پایانش دارد که:
حضرت علی ع عرض کرد: آیا [آن مردمی که در آخرالزمان به وسیله ما نجات مییابند] مومناند یا کافران؟
پیامبر ص فرمود: فتنهزده و کافر.
📚المعجم الأوسط (للطبراني)، ج1، ص56
☀️د. سلمی شافعی این گفتگو را چنین روایت کرده است:
حضرت علی ع به پیامبر گفتند: یا رسول الله ص! آیا مهدی از ما آل محمد است یا از غیر ماست؟
فرمودند: از ماست؛ به واسطه ما دین ختم میشود همان طور که به واسطه ما آغاز شد؛ و [مردم] به واسطه ما از فتنهها نجات داده میشوند همان گونه که از شرک نجات داده شدند؛ و به واسطه ما خداوند بین دلهایشان بعد از دشمنی [ناشی از] فتنهها برادری برقرار میکند همان گونه که خداوند بعد از دشمنی [ناشی از] شرک بین دلهایشان الفت برقرار کرد، و به واسطه ما بعد از دشمنی [ناشی از] فتنه برادر میشوند همان گونه که بعد از دشمنی [ناشی از] شرک در دینشان برادر شدند.
📚عقد الدرر في أخبار المنتظر وهو المهدي عليه السلام، ص214
این حدیث در کتب شیعه در
📚كشف الغمة في معرفة الأئمة (ج2، ص473 و 484 ) و
📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام (ج3، ص384 ) و ا
📚لتشريف بالمنن في التعريف بالفتن، ص177
آمده است.
@yekaye
👇سند و متن احادیث فوق👇
سند و متن احادیث بند ۲
☀️۲) الف. حَدَّثَنَا الْوَلِيدُ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَوْشَبٍ، سَمِعَ مَكْحُولًا، يُحَدِّثُ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، رضي الله عنه قَالَ:
قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، الْمَهْدِيُّ مِنَّا أَئِمَّةَ الْهُدَى، أَمْ مِنْ غَيْرِنَا؟
قَالَ: «بَلْ مِنَّا، بِنَا يُخْتَمُ الدِّينُ كَمَا بِنَا فُتِحَ، وَبِنَا يُسْتَنْقَذُونَ مِنْ ضَلَالَةِ الْفِتْنَةِ كَمَا اسْتُنْقِذُوا مِنْ ضَلَالَةِ الشِّرْكِ، وَبِنَا يُؤَلِّفُ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ فِي الدِّينِ بَعْدَ عَدَاوَةِ الْفِتْنَةِ كَمَا أَلَّفَ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَدِينِهِمْ بَعْدَ عَدَاوَةِ الشِّرْكِ»
📚الفتن (لنعيم بن حماد)، ج1، ص370
☀️ب. حَدَّثَنَا الْوَلِيدُ، وَرِشْدِينُ، عَنِ ابْنِ لَهِيعَةَ، عَنْ إِسْرَائِيلَ بْنِ عَبَّادٍ، عَنْ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ، عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ، رضي الله عنه، عَنِ النَّبِيِّ ص،
وَابْنُ لَهِيعَةَ، عَنْ أَبِي زُرْعَةَ، عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِيٍّ، عَنِ عَلِيٍّ، عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ:
«بِنَا يُخْتَمُ الدِّينُ كَمَا بِنَا فُتِحَ، وَبِنَا يُسْتَنْقَذُونَ مِنَ الشِّرْكِ» ،
وَقَالَ أَحَدُهُمَا: «مِنَ الضَّلَالَةِ، وَبِنَا يُؤَلِّفُ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ بَعْدَ عَدَاوَةِ الشِّرْكِ» ،
وَقَالَ أَحَدُهُمَا: «الضَّلَالَةِ وَالْفِتْنَةِ».
📚الفتن (لنعيم بن حماد)، ج1، ص370
☀️ج. حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ خَالِدِ بْنِ حَيَّانَ قَالَ: نا مُحَمَّدُ بْنُ سُفْيَانَ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ: نا ابْنُ لَهِيعَةَ، عَنْ أَبِي زُرْعَةَ عَمْرِو بْنِ جَابِرٍ، عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ،
أَنَّهُ قَالَ لِلنَّبِيِّ ص: أَمِنَّا الْمَهْدِيُّ أَمْ مِنْ غَيْرِنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟
قَالَ: «بَلْ مِنَّا، بِنَا يَخْتِمُ اللَّهُ كَمَا بِنَا فَتَحَ، وَبِنَا يُسْتَنْقَذُونَ مِنَ الشِّرْكِ، وَبِنَا يُؤَلِّفُ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ بَعْدَ عَدَاوَةٍ بَيِّنَةٍ، كَمَا بِنَا أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ بَعْدَ عَدَاوَةِ الشِّرْكِ».
قَالَ عَلِيٌّ: أَمُؤْمِنُونَ أَمْ كَافِرُونَ؟
فَقَالَ: «مَفْتُونٌ وَكَافِرٌ».
لَمْ يَرْوِ هَذَا الْحَدِيثَ عَنْ أَبِي زُرْعَةَ عَمْرِو بْنِ جَابِرٍ إِلَّا ابْنُ لَهِيعَةَ، تَفَرَّدَ بِهِ: مُحَمَّدُ بْنُ سُفْيَانَ
📚المعجم الأوسط (للطبراني)، ج1، ص56
☀️د. عن أمير المؤمنين اعلي بن أبي طالب عليه السلام، قال: قلت يا رسول الله، أمنا آل محمد المهدي، أو من غيرنا؟
فقال رسول الله ص: بل منا، يختم الله به الدين، كما فتحه بنا، وبنا ينقذون من الفتن، كما أنقذوا من الشرك، وبنا يؤلف الله بين قلوبهم بعد عداوة الفتنة إخواناً، كما ألف بين قلوبهم بعد عداوة الشرك، وبنا يصبحون بعد عداوة الفتنة إخواناً، كما أصبحوا بعد عداوة الشرك إخواناً في دينهم.
📚عقد الدرر في أخبار المنتظر وهو المهدي عليه السلام، ص214
فی الکتب الشیعه:
📚كشف الغمة في معرفة الأئمة (ج2، ص473 و 484 ) و
📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام (ج3، ص384 ) و ا
📚لتشريف بالمنن في التعريف بالفتن، ص177
@yekaye
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
.
1️⃣ «عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَديرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»
خداوند بعد از اینکه در آیات قبل با شدّت و حدّت از مسلمانان خواست که هرگونه رابطه دوستی با کفار را کنار بگذارند و حضرت ابراهیم ع ویارانش را در این زمینه به عنوان اسوه معرفی کرد و حتی همان مقدار وعده حضرت ابراهیم ع به پدرش برای استغفار وی را هم از این اسوه بودن وی خارج کرد (که نشان میدهد خداوند با چه غلظتی از مسلمانان تبری جستن و ابراز عداوت با کفار را - ولو خویشاوندشان باشد- انتظار دارد) یک دفعه در این آیه ورق را کاملا برمیگرداند و ابراز امیدواری میکند که خداوند بین شما و این کسانی که با آنان – به دستور خدا- دشمنی ورزیدید رابطه دوستی و مودت برقرار کند❗️
و از معدود آیاتی است که فراز پایانیاش (که به یک معنا برهان بر محتوای آیه است) را با دو تعبیر مستقل آورده است: هم خداوند قدیر است و هم غفور رحیم است. شاید از این جهت است که وقتی مخاطب، بعد از آیات قبل، این آیه را میبیند با خودش می پرسد: «آیا واقعا ممکن است خدا این کار را بکند»؛ که پاسخش این است که بله، خدا هر کاری میتواند بکند! و مخاطب میپرسد: «آخر چرا؟» و خداوند می فرماید: چون خداوند غفور و رحیم است.
💢اما این تغییر شدید لحن چه توحیهی دارد؟
این مقدار تقریبا واضح است (و عموم مفسران هم توضیح دادهاند) که این مودت در آینده دلالتی دارد که آنان مسلمان خواهند شد و کفر که مانع دوستی بین آنان بود برداشته میشود؛
آنگاه آوردن این وعده از این بابت است که:
🌴الف. چهبسا خداوند میخواهد مانع شکلگیری یک رویه تند در ذهن مخاطب شود که بنای اسلام بر عداوت و نزاع است. یعنی در ابتدای شکلگیری جامعه اسلامی لازم است با بیانات غلاظ و شداد مرز مسلمانی از کفر واضح شود و هرگونه ارتباطات عاطفی قطع شود؛ اما چون ممکن است برخی افراد برداشت خشونتورزانه از این دستورات اسلام پیدا کنند، بلافاصله تأکید میکند که امید است که همین عداوت به مودت تبدیل شود و این هم در قدرت خداست و هم اقتضای غفران و رحمت خدا این است که بنای روابط عاطفی شما با دیگران را بر همان مودت قرار دهد. یعنی میخواهد بفرماید:
«عداوت، اصل نيست، بلكه يك ضرورت عارضى است و بايد شرايط را عادّى كنيم» (تفسير نور، ج9، ص584).
🌴ب. اين آيه به مسلمانان كه به خاطر قطع رابطه با خويشاوندان كافر احساس كمبود و خلاء عاطفى مىكردند، پيام مىدهد كه در آينده جبران خواهد شد و بسيارى از آنان به اسلام گرايش پيدا مىكنند.
تفسير نور، ج9، ص584
🌴ج. ...
@yekaye
#ممتحنه_7
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
.
2️⃣ «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّة»ً
ظهور اولیه حرف «مِن» در «منهم» این است که «مِن» تبعیضیه باشد، یعنی «چه بسا خدا ميان شما و پارهاى از دشمنانتان دوستى پديد آورد» (ترجمه طاهری)؛ که در این صورت خدا می خواهد بفرماید قرار نیست انتظار نداشته باشید با همه دشمنانتان لزوما دوست شوید، برخی چنان کفر و عناد در وجودشان ریشه دارد که به هیچ عنوان اسلام نمیآورند که مانع دوستی شما برداشته شود.
اما محال نیست «مِن» بیانیه باشد (یعنی با همه دشمنانتان)، که در این صورت چه بسا میخواهد بفرماید در میان کافران از اسلام آوردن هیچکس ناامید نباشید، بلکه خداوند ممکن است هریک از این دشمنان جدی شما را هدایت کند و این دشمنی شما به دوستی تبدیل شود؛ و در یک کلام «از هدايت كفّار مأيوس نشويد» (تفسير نور، ج9، ص584).
@yekaye
#ممتحنه_7
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
.
5️⃣ «عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَديرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»
بعد از اینکه فرمود که خدا بین شما و دشمنانتان مودت برقرار کند، نفرمود چون خداوند حکیم و علیم است و بهتر میداند مصلحت چیست. بلکه محور را اول بر این گذاشت که خداوند قدیر است؛ و سپس اینکه او غفور و رحیم است؛
شاید میخواهد در جمله اول بفرماید «از تبديل عداوت به مودّت تعجب نكنيد كه خداوند بر هر كارى قادر است» (تفسير نور، ج9، ص584)، هر کاری بخواهد میتواند بکند ولو شما از حکمت آن سر در نیاورید؛ و نباید این طور باشید که چون حکمت کاری را نمیدانید و بلکه آن را غیرحکیمانه میدانید لزوما امکان رخ دادنش را از خدا انکار کنید؛
و با جمله دوم چهبسا میخواهد بگوید که نباید آن دستورات غلاظ و شداد در آیات قبل بر ضرورت ابراز دشمنی با کافران را طوری بفهمید که غفاریت و رحمت خداست را دست کم بگیرید؛ خیر غفاریت و رحمت او بشدت بر غضبش غلبه دارد و با همین غفاریت و رحمت میتواند با اسلام آوردنشان گذشته آنان را بپوشاند و با رحمت با آنان برخورد کند؛ و در یک کلام نشان دهد که «بدرفتارىهاى گذشته كفّار نسبت به مسلمانان نیز قابل عفو و اغماض است» (تفسير نور، ج9، ص584).
@yekaye
#ممتحنه_7
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
۱۱۳۸) 📖 لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ 📖
ترجمه
💢خداوند شما را برحذر نمیدارد در خصوص کسانی که نه در [امر] دین با شما پیکار نکردند و نه شما را از دیارتان بیرون راندند، که بدانان نیکی، و با آنان به عدل رفتار کنید؛ که قطعا خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد.
سوره ممتحنة (۶۰) آیه ۸
۱۴۰۳/۷/۲۴
۱۱ ربیعالثانی ۱۴۴۶
@yekaye
#ممتحنه_8
🔹ينْهاكُمُ
درباره ماده «نهی»
▪️برخی اصل این ماده را در همان معنای رایج نهی کردن [بازداشتن و مانع شدن] دانستهاند؛ مثلا راغب آن را عبارت میداند از «زجر» [= بازداشتن با جدیت] (مفردات ألفاظ القرآن، ص826 ) ویا مرحوم مصطفوی آن را عبارت میداند از اینکه ترک چیزی را از کسی بخواهیم (نقطه مقابل «أمر»)؛ از نظر وی، هر چیزی را بخواهند بازدارند، آن نقطه بازداشتن آن، نهایت آن محسوب میشود و لذا به آن «انتها» و «نهایت» گفتهاند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص264 ).
▪️ابن فارس معنای اصلی این ماده را به غایت و بلوغ رسیدن میداند و توضیح میدهد که «نهایت» هر چیزی غایت آن است و کاربرد آن در معنای «بازداشتن» از این جهت است که وقتی «نهی» میکنید و مخاطب نهی را میپذیرد و بازمیایستد، در حقیقت، آنجا را پایان کار خود قرار داده است. وی کاربرد آن در کلمات «النَّهْي» و «النِّهْي» به معنای برکه (غدیر) را از این باب دانسته که آب در آن به غایت مقصدش میرسد و تنها کلمهای از این ماده که آن را بیربط به این اصل معنا معرفی کرده «نُهاء» به معنای بلور است (معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۳۵۹-360 )؛
▪️اما حسن جبل تبیینی از اصل این ماده ارائه داده که علاوه بر اینکه با تک تک حروف آن سازگاری داشته باشد کاربردهای آن در اموری همانند برکه و بلور و ... را نیز تبیین کند. وی معنای محوری این ماده را عبارت دانسته است از: حبس شدن چیزی در مکانش و متوقف شدنش در آن به نحوی که نتواند قدمی از آن فراتر بردارد. این معنا که در برکه کاملا معلوم است؛ همچنین در شتر «ناهیة» هم شتری است که به اوج چاقیاش رسیده است؛ بلور هم حالتی است که به خاطر شفافیتش انسان گمان میکند که آب و سایر اشیاء از آن رد میشود در حالی که آنها را نگه میدارد و مانع عبور میشود. وی توضیح میدهد که نهی از مقابل امر هم در اصل حبس شدن و بازایستادن در یک حد خاصی است و درخواست این است که از آغاز کردن یا ادامه دادن کاری خودداری شود (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۲۷۰).
▪️به عقل «نُهیة» گفته میشود از این جهت که انسان را از ورود در بدیها بازمیدارد، که جمع آن، «نُهی» میباشد: «إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى» (طه/۵۴ و ۱۲۸) (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۲۷؛ معجم المقاييس اللغة، ج5، ص359 ) و یا بدین جهت که رسیدن به نهایت معارف در عرصه مورد نظر است که کسی که از آن بهرهمند است سزاوار است که نظر وی به عنوان نظر نهایی قبول شود (الفروق في اللغة، ص77 )؛ و خود کلمه «نهیَه» (شبیه «لقمه») به معنای آن چیزی است که نهی به وسیله آن انجام میشود، و از این رو برخی معتقدند که میتواند به معنای اعم از عقل (در معانیای همچون علم و عزم و بصیرت و ... هم به کار رود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص265 ).
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه توضیح ماده «نهی»
▪️این ماده علاوه بر استعمالات فراوان آن در فعل ثلاثی مجرد (مانند: يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر، آل عمران/۱۰۴؛ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ، لقمان/۱۷؛ أَ لَمْ أَنْهَكُما عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ، اعراف/۲۲؛ أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا، هود/۶۲؛ أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمينَ، حجر/70؛ لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ ... إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّين، ممتحنه/۸-۱۰) که در صیغه اسم فاعل هم به کار رفته است: «الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَر» (توبه/۱۱۲)
▪️به باب افتعال هم رفته که به معنای مطاوعه و قبول کردن نهی و دست برداشتن از آن چیزی است که مورد نهی واقع شده است، که به یک معنا دلالت دارد بر به نهایت آن چیز رسیدن دارد و از آن حد تجاوز نکردن: «قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ»(لأنفال/38)، «لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَ اهْجُرْنِي مَلِيًّا» (مريم/46)، «لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ» (شعراء/116)، - که در این باب نیز در صیغه اسم فاعل هم به کار رفته است: «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» (مائدة/91) (مفردات ألفاظ القرآن، ص827 )، که این قبول نهی و به انتهاء رسیدن میتواند اختیاری باشد (مانند همین آیه قبل) و می تواند طبیعی باشد چنانکه درباره محدوده خانه و امثالهم تعبیر «منتها»ی آن به کار میرود و در قرآن هم کلمه «سِدْرَةِ الْمُنْتَهى» (نجم/۱۴) را داریم [و در آیه «وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى» (نجم/42) شاید هر دو وجه قابل پیاده شدن باشد]؛ و از همین تعبیر است که کلمه «نهایت» به معنای پایان محدوده چیزی به کار رفته است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص265-266 )؛
که تفاوت «نهایت» و «آخر»را در این دانستهاند که «آخر» در مقابل «أول» است و هر دو اسماند، اما «نهایت» مصدر است و برای جایی که محل انقطاع چیزی است به کار میرود و نقطه مقابلش «مبتدأ» است (الفروق في اللغة، ص289-290 )؛
یعنی به نظر میرسد در مبتدا و منتها یک نگاه پویا در کار است و نحوه حرکت لحاظ میشود که یکی پایان و دیگری آغاز آن است در حالی که در اول و آخر یک نگاه ایستا در کار است.
▪️و همچنین در باب تفاعل هم استفاده شده است که برای قبول نهی طرفینی است و برخی گفتهاند این سیغه دلالت بر امتداد و استمرار دارد [یعنی کسی که نهی را قبول میکند و این را ادامه می دهد نه اینکه دوباره به ارتکاب عمل برگردد] « لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ .... كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما كانُوا يَفْعَلُونَ» (مائده/۷۹) (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص266 ).
📿این ماده و مشتقات آن ۵۶ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye