یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
.
1️⃣ «عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَديرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»
خداوند بعد از اینکه در آیات قبل با شدّت و حدّت از مسلمانان خواست که هرگونه رابطه دوستی با کفار را کنار بگذارند و حضرت ابراهیم ع ویارانش را در این زمینه به عنوان اسوه معرفی کرد و حتی همان مقدار وعده حضرت ابراهیم ع به پدرش برای استغفار وی را هم از این اسوه بودن وی خارج کرد (که نشان میدهد خداوند با چه غلظتی از مسلمانان تبری جستن و ابراز عداوت با کفار را - ولو خویشاوندشان باشد- انتظار دارد) یک دفعه در این آیه ورق را کاملا برمیگرداند و ابراز امیدواری میکند که خداوند بین شما و این کسانی که با آنان – به دستور خدا- دشمنی ورزیدید رابطه دوستی و مودت برقرار کند❗️
و از معدود آیاتی است که فراز پایانیاش (که به یک معنا برهان بر محتوای آیه است) را با دو تعبیر مستقل آورده است: هم خداوند قدیر است و هم غفور رحیم است. شاید از این جهت است که وقتی مخاطب، بعد از آیات قبل، این آیه را میبیند با خودش می پرسد: «آیا واقعا ممکن است خدا این کار را بکند»؛ که پاسخش این است که بله، خدا هر کاری میتواند بکند! و مخاطب میپرسد: «آخر چرا؟» و خداوند می فرماید: چون خداوند غفور و رحیم است.
💢اما این تغییر شدید لحن چه توحیهی دارد؟
این مقدار تقریبا واضح است (و عموم مفسران هم توضیح دادهاند) که این مودت در آینده دلالتی دارد که آنان مسلمان خواهند شد و کفر که مانع دوستی بین آنان بود برداشته میشود؛
آنگاه آوردن این وعده از این بابت است که:
🌴الف. چهبسا خداوند میخواهد مانع شکلگیری یک رویه تند در ذهن مخاطب شود که بنای اسلام بر عداوت و نزاع است. یعنی در ابتدای شکلگیری جامعه اسلامی لازم است با بیانات غلاظ و شداد مرز مسلمانی از کفر واضح شود و هرگونه ارتباطات عاطفی قطع شود؛ اما چون ممکن است برخی افراد برداشت خشونتورزانه از این دستورات اسلام پیدا کنند، بلافاصله تأکید میکند که امید است که همین عداوت به مودت تبدیل شود و این هم در قدرت خداست و هم اقتضای غفران و رحمت خدا این است که بنای روابط عاطفی شما با دیگران را بر همان مودت قرار دهد. یعنی میخواهد بفرماید:
«عداوت، اصل نيست، بلكه يك ضرورت عارضى است و بايد شرايط را عادّى كنيم» (تفسير نور، ج9، ص584).
🌴ب. اين آيه به مسلمانان كه به خاطر قطع رابطه با خويشاوندان كافر احساس كمبود و خلاء عاطفى مىكردند، پيام مىدهد كه در آينده جبران خواهد شد و بسيارى از آنان به اسلام گرايش پيدا مىكنند.
تفسير نور، ج9، ص584
🌴ج. ...
@yekaye
#ممتحنه_7
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
.
2️⃣ «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّة»ً
ظهور اولیه حرف «مِن» در «منهم» این است که «مِن» تبعیضیه باشد، یعنی «چه بسا خدا ميان شما و پارهاى از دشمنانتان دوستى پديد آورد» (ترجمه طاهری)؛ که در این صورت خدا می خواهد بفرماید قرار نیست انتظار نداشته باشید با همه دشمنانتان لزوما دوست شوید، برخی چنان کفر و عناد در وجودشان ریشه دارد که به هیچ عنوان اسلام نمیآورند که مانع دوستی شما برداشته شود.
اما محال نیست «مِن» بیانیه باشد (یعنی با همه دشمنانتان)، که در این صورت چه بسا میخواهد بفرماید در میان کافران از اسلام آوردن هیچکس ناامید نباشید، بلکه خداوند ممکن است هریک از این دشمنان جدی شما را هدایت کند و این دشمنی شما به دوستی تبدیل شود؛ و در یک کلام «از هدايت كفّار مأيوس نشويد» (تفسير نور، ج9، ص584).
@yekaye
#ممتحنه_7
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
.
5️⃣ «عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَديرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»
بعد از اینکه فرمود که خدا بین شما و دشمنانتان مودت برقرار کند، نفرمود چون خداوند حکیم و علیم است و بهتر میداند مصلحت چیست. بلکه محور را اول بر این گذاشت که خداوند قدیر است؛ و سپس اینکه او غفور و رحیم است؛
شاید میخواهد در جمله اول بفرماید «از تبديل عداوت به مودّت تعجب نكنيد كه خداوند بر هر كارى قادر است» (تفسير نور، ج9، ص584)، هر کاری بخواهد میتواند بکند ولو شما از حکمت آن سر در نیاورید؛ و نباید این طور باشید که چون حکمت کاری را نمیدانید و بلکه آن را غیرحکیمانه میدانید لزوما امکان رخ دادنش را از خدا انکار کنید؛
و با جمله دوم چهبسا میخواهد بگوید که نباید آن دستورات غلاظ و شداد در آیات قبل بر ضرورت ابراز دشمنی با کافران را طوری بفهمید که غفاریت و رحمت خداست را دست کم بگیرید؛ خیر غفاریت و رحمت او بشدت بر غضبش غلبه دارد و با همین غفاریت و رحمت میتواند با اسلام آوردنشان گذشته آنان را بپوشاند و با رحمت با آنان برخورد کند؛ و در یک کلام نشان دهد که «بدرفتارىهاى گذشته كفّار نسبت به مسلمانان نیز قابل عفو و اغماض است» (تفسير نور، ج9، ص584).
@yekaye
#ممتحنه_7
یک آیه در روز
۱۱۳۷) 📖عَسَی اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ ال
۱۱۳۸) 📖 لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ 📖
ترجمه
💢خداوند شما را برحذر نمیدارد در خصوص کسانی که نه در [امر] دین با شما پیکار نکردند و نه شما را از دیارتان بیرون راندند، که بدانان نیکی، و با آنان به عدل رفتار کنید؛ که قطعا خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد.
سوره ممتحنة (۶۰) آیه ۸
۱۴۰۳/۷/۲۴
۱۱ ربیعالثانی ۱۴۴۶
@yekaye
#ممتحنه_8
🔹ينْهاكُمُ
درباره ماده «نهی»
▪️برخی اصل این ماده را در همان معنای رایج نهی کردن [بازداشتن و مانع شدن] دانستهاند؛ مثلا راغب آن را عبارت میداند از «زجر» [= بازداشتن با جدیت] (مفردات ألفاظ القرآن، ص826 ) ویا مرحوم مصطفوی آن را عبارت میداند از اینکه ترک چیزی را از کسی بخواهیم (نقطه مقابل «أمر»)؛ از نظر وی، هر چیزی را بخواهند بازدارند، آن نقطه بازداشتن آن، نهایت آن محسوب میشود و لذا به آن «انتها» و «نهایت» گفتهاند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص264 ).
▪️ابن فارس معنای اصلی این ماده را به غایت و بلوغ رسیدن میداند و توضیح میدهد که «نهایت» هر چیزی غایت آن است و کاربرد آن در معنای «بازداشتن» از این جهت است که وقتی «نهی» میکنید و مخاطب نهی را میپذیرد و بازمیایستد، در حقیقت، آنجا را پایان کار خود قرار داده است. وی کاربرد آن در کلمات «النَّهْي» و «النِّهْي» به معنای برکه (غدیر) را از این باب دانسته که آب در آن به غایت مقصدش میرسد و تنها کلمهای از این ماده که آن را بیربط به این اصل معنا معرفی کرده «نُهاء» به معنای بلور است (معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۳۵۹-360 )؛
▪️اما حسن جبل تبیینی از اصل این ماده ارائه داده که علاوه بر اینکه با تک تک حروف آن سازگاری داشته باشد کاربردهای آن در اموری همانند برکه و بلور و ... را نیز تبیین کند. وی معنای محوری این ماده را عبارت دانسته است از: حبس شدن چیزی در مکانش و متوقف شدنش در آن به نحوی که نتواند قدمی از آن فراتر بردارد. این معنا که در برکه کاملا معلوم است؛ همچنین در شتر «ناهیة» هم شتری است که به اوج چاقیاش رسیده است؛ بلور هم حالتی است که به خاطر شفافیتش انسان گمان میکند که آب و سایر اشیاء از آن رد میشود در حالی که آنها را نگه میدارد و مانع عبور میشود. وی توضیح میدهد که نهی از مقابل امر هم در اصل حبس شدن و بازایستادن در یک حد خاصی است و درخواست این است که از آغاز کردن یا ادامه دادن کاری خودداری شود (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۲۷۰).
▪️به عقل «نُهیة» گفته میشود از این جهت که انسان را از ورود در بدیها بازمیدارد، که جمع آن، «نُهی» میباشد: «إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى» (طه/۵۴ و ۱۲۸) (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۲۷؛ معجم المقاييس اللغة، ج5، ص359 ) و یا بدین جهت که رسیدن به نهایت معارف در عرصه مورد نظر است که کسی که از آن بهرهمند است سزاوار است که نظر وی به عنوان نظر نهایی قبول شود (الفروق في اللغة، ص77 )؛ و خود کلمه «نهیَه» (شبیه «لقمه») به معنای آن چیزی است که نهی به وسیله آن انجام میشود، و از این رو برخی معتقدند که میتواند به معنای اعم از عقل (در معانیای همچون علم و عزم و بصیرت و ... هم به کار رود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص265 ).
@yekaye
👇ادامه مطلب👇