🔹مَنافِعُ
▪️«نفع» در مقابل «ضرر» است (لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا؛ أعراف/188) و به معنای هر آن چیزی است که به وسیله آن به چیزی که خیر و مطلوب است میتوان رسید
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص819)
ویا به تعبیر دیگر، به معنای خیری است که برای کسی یا چیزی حاصل میشود
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص202)
▪️و در تفاوت «خیر» با «منفعت» گفتهاند که کلمه خیر فقط در مورد منافعی که اخلاقاً هم خوب باشد به کار میرود اما کلمه منفعت در مورد گناهان و معصیت هم – اگر به نظر شخص سودی در آن باشد – به کار میرود چنانکه در قرآن کریم هم آمده است «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما» (بقره/219)
📚(الفروق في اللغة، ص190)
▪️همچنین قبلا اشاره شد که «خسر» معادل فارسی آن، «زیان» و در نقطه مقابل «سود» (ربح) است و از این جهت با «ضرر» که در مقابل «نفع» است، متفاوت میباشد.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۳، ص۵۵).
▪️ماده «متع» نیز در اصل بر منفعت و بهرهوری دلالت دارد ؛ و در تفاوتش با نفع، برخی گفتهاند نفعی است که مدتی ادامه داشته باشد،
📚(معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۲۹۳)
و برخی گفتهاند نفع و منفعتی است که همراه با لذت و رفع حاجت باشد
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱۱، ص۱۵)
مخصوصا اگر انسان لذتش را زود درک کند مانند لذت پولدار شدن؛ در حالی که نفع در جایی که برای رسیدن به لذت باید صبر کرد نیز به کار میرود
📚 (الفروق في اللغة، ص۱۹۱)
📿ماده «نفع» (به دو صورت فعل، و یا مصدر: نفع، منفعت) جمعاً 50 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹مَشارِبُ
▪️ماده «شرب» به معنای نوشیدن کلمه معروفی است، که در مقابل «أکل: خوردن» و برای تناول مایعات (چیزی که خوردنش نیاز به جویدن ندارد) به کار میرود
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج6، ص30)؛
و این نوشیدن هم منحصر به آب نیست، بلکه نوشدنی هر چیز مایعی – حتی عسل - را شامل میشود (وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ .... يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ؛ نحل/69) و بر این اساس «شراب» را میتوان به «نوشیدنی» ترجمه کرد. و این تعبیر هم برای نوشیدنیهای بهشتیان (وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً؛ إنسان/21) و هم جهنمیان (لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ؛ یونس/4) به کار رفته است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448)
▪️«شُرب» (= نوشیدن) مصدر آن است (فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ؛ واقعة/55)
▪️اما «مَشرَب» (وَ لَهُمْ فيها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ، یس/72؛ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ، بقره/60 و اعراف/160) هم به عنوان مصدر به کار میرود و هم اسم زمان (زمان نوشیدن) و هم اسم مکان (مکان نوشیدن)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448)
و برخی گفتهاند این کلمه علاوه بر اینکه به معنای مصدر و موضع نوشیدن به کار میرود به معنای وجه و سمتی که از آن سمت مینوشند نیز به کار میرود
📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص267)
▪️«شِرب» (هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ، شعراء/155؛ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ، قمر/28) به معنای نصیب و سهمی است که هر کسی از نوشیدن میبرد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448)
▪️درباره تعبیر «اشراب» بویژه در آیه «وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ: در دلهایشان [محبت] گوساله اشراب شد» (بقرة/93) برخی گفتهاند کاربرد مجازی است و محبتی که در جای گرفته تشبیه به نوشیدنی شده که در درون بدن نفوذ میکند و این تعبیر از اینکه مستقیما بگویند «محبت گوساله در دلشان نفوذ کرد»، بلیغتر است
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448؛ معجم المقاييس اللغة، ج3، ص267)
و برخی بر این باورند که ماده «شرب» اختصاص به نوشیدنیهای مادی ندارد، بلکه اعم از مادی و معنوی است و کلمه «اشراب» در جایی به کار میرود که این نوشیدن و نفوذ کردن درون شخص به نحو طبیعی نبوده باشد
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج6، ص30)
البته این سخن هم نقل شده که این تعبیر، از تعبیر «أَشْرَبْتُ البعير» (به معنای اینکه ریسمان را در گردن شتر محکم کردم) اقتباس شده و میخواهد بگوید که محبت آن گوساله همانند ریسمانی دلهای آنان را کاملا بسته بود.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448)
📿ماده «شرب» 39 مورد در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹یشْكُرُونَ
قبلا بیان شد که
▪️ «شُکر» را به معنای «شناخت احسان» معرفی کردهاند که منظور، نه شناخت ذهنی محض، بلکه شناختی است که انسان متناسب با آن عمل کند که شاید تعبیر «قدرشناسی» برای این نوع شناخت مناسبتر باشد؛
لذا بسیاری از اهل لغت، «شکر» را به مدح و ثنای شخصی که نیکیای در حق ما انجام داده، دانستهاند؛.
▪️در تفاوت شکر و حمد گفتهاند: شکر در جایی است که حتما نعمتی داده شده و از آن تشکر شود، اما حمد در غیر آن هم به کار میرود؛ زیرا شکر فقط بر افعال است؛ اما حمد هم در مورد افعال و هم در مورد صفات است. در واقع، شکر بر اساس نعمت است و حمد بر اساس حکمت؛
همچنین، نقطه مقابل حمد، «ذم» (سرزنش و مذمت کردن) است؛ ولی نقطه مقابل شکر، «کفران» و ناسپاسی است.
▪️واضح است که وقتی شکر به خداوند نسبت داده میشود، به معنای پاداشی است که خداوند در مقابل کارهای بندگان به آنها میدهد.
📿جلسه ۱۶۳ http://yekaye.ir/al-isra-017-019/
@Yekaye
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است:
رسول الله ص روالش چنین بود که طعامی نمیخورد یا نوشیدنیای نمیآشامید مگر اینکه میفرمود:
«اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ أَبْدِلْنَا بِهِ خَيْراً مِنْهُ: خدایا به ما در مورد آن برکت بده و [سهم] ما را بواسطه آن به بهتر از آن، تبدیل فرما»
جز در مورد شیر، که در این مورد میفرمود:
«اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ زِدْنَا مِنْهُ: خدایا به ما در مورد آن برکت بده و بر [سهم] ما از آن بیفزا»
📚الكافي، ج6، ص336
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الرَّبِيعِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُسْلِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
لَمْ يَكُنْ رَسُولُ اللَّهِ ص يَأْكُلُ طَعَاماً وَ لَا يَشْرَبُ شَرَاباً إِلَّا قَالَ «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ أَبْدِلْنَا بِهِ خَيْراً مِنْهُ» إِلَّا اللَّبَنَ، فَإِنَّهُ كَانَ يَقُولُ «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ زِدْنَا مِنْهُ».
@Yekaye
☀️2) از پیامبر اکرم ص روایت شده است:
به زنان باردارتان شیر بنوشانید که بر عقل طفل میافزاید.
📚مكارم الأخلاق، ص194
مِنَ الْفِرْدَوْسِ قَالَ النَّبِيُّ ص:
أَطْعِمُوا نِسَاءَكُمُ الْحَوَامِلَ اللُّبَانَ فَإِنَّهُ يَزِيدُ فِي عَقْلِ الصَّبِيِّ.
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است:
هر چیزی که گوشتش حلال است، در پوشیدن پوست آن در صورتی که ذبح شرعی شده، و نیز [استفاده از] پشم و مو و کُرک آن مشکلی نیست؛ و اگر پشم و مو و پر و کرک، از آن حیوانی باشد که مرده ویا غیرمرده به ذبح شرعی باشد باز هم در پوشیدن آن و نماز خواندن با آن مشکلی نیست.
📚تحف العقول، ص338؛ دعائم الإسلام، ج2، ص160
روي عن الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد ع:
كُلُّ شَيْءٍ يَحِلُّ لَحْمُهُ فَلَا بَأْسَ بِلُبْسِ جِلْدِهِ الذَّكِيِّ مِنْهُ وَ صُوفِهِ وَ شَعْرِهِ وَ وَبَرِهِ وَ إِنْ كَانَ الصُّوفُ وَ الشَّعْرُ وَ الرِّيشُ وَ الْوَبَرُ مِنَ الْمَيْتَةِ وَ غَيْرِ الْمَيْتَةِ ذَكِيّاً فَلَا بَأْسَ بِلُبْسِ ذَلِكَ وَ الصَّلَاةِ فِيه.
@Yekaye
یک آیه در روز
823 ) وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ 〽️ترجمه و برایشان در آنها منافع و نو
.
1⃣ «أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ ... أَنْعاماً ... وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ ... وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ»
اینکه خداوند چارپایان را برای انسانها آفرید و برای آنها رام کرد، صرفا به خاطر اینکه به انسانها سواری بدهند و انسانها از گوشت آنان تغذیه کنند، نیست؛
بلکه خداوند منافع فراوان دیگر و حتی نوشیدنیهایی در آنها برای انسان قرار داده است؛
اما کجاست کسی که قدر بداند و شاکر باشد؟!
@Yekaye
یک آیه در روز
823 ) وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ 〽️ترجمه و برایشان در آنها منافع و نو
.
2⃣ «وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ»
💢یک زمان گمان میشد این منافعی را که – علاوه بر خوردنی بودن گوشت آنها و امکان سواری بر آنها - خداوند در چارپایان برای انسان قرار داده، صرفاً اموری است همچون پشم و مو و کرک
📚(مجمعالبیان، ج8، ص677) ؛
💢و برخی هم با توجه به آیه «جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً ... وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى حينٍ» (انعام/80) پوستِ آنها را هم به این فهرست اضافه می کردند
📚(البحر المحیط، ج9، ص83).
💢اما حقیقت این است که منافعی که انسان از حیوانات میبرد بسیار بیش از اینهاست:
نهتنها انواعی از داروها از اجزای مختلف داخلی حیوانات ساخته میشود،
بلکه حتی مدفوع این حیوانات نیز کارکردهای متعددی دارد:
از استفاده از آن به عنوان کود یا برای تولید انرژی گرفته تا ساختن کاغذ و باروت و ...❗️
@Yekaye
یک آیه در روز
823 ) وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ 〽️ترجمه و برایشان در آنها منافع و نو
.
3⃣ «وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ ... أَ فَلا یشْكُرُونَ»
اگر خداوند برای انسان در چیزی بهره و منفعتی قرار داده، آیا انسان نباید شکرگزار باشد؟
📝نکته #انسانشناسی :
نزاع #اومانیسم و #خداباوری
بسیاری از ما چنین میپنداریم که منفعتهایی که از امور مختلف (در این آیه: از حیوانات) میبریم، امری اتفاقی بوده که خود ما انسانها این مطلب را که آن امر این فایده را در زندگی ما دارد، کشف کردهایم؛
این همان منطق #اومانیسم است❗️
یعنی انسان را همهکاره جهان میبیند؛
و طبیعی است که با این منطق انسانها به خود مغرور میشوند و سر به طغیان برمیدارند و صرفا و صرفا بر اساس هوای نفس خویش در عالم تصرف مینمایند‼️
🌐اما کسی که واقعا باور دارد که خداوند هست که همه امور عالم به دست اوست (مما عملت أیدینا، یس/71)
میفهمد که اگر نفعی برای انسان در چیزی هست، آن نفع کاملا حسابشده بوده و خداوند است که از روی آگاهی و خیرخواهی، آن نفع را برای انسان قرار داده است تا نیازی از انسانهای انسان رفع شود.
🔺چنین باوری است که انسان را شکرگزار نعمتهای الهی میکند و چنین انسانی نعمت را تنها و تنها در آن مسیری به کار میگیرد که خداوند برای او تعیین فرموده، و در راستای غایات حقیقیِ اوست.
@Yekaye
یک آیه در روز
823 ) وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ 〽️ترجمه و برایشان در آنها منافع و نو
.
4⃣ «وَ لَهُمْ فیها ... مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ»
خداوند نهتنها در متن طبیعت و گیاهان انواع نوشیدنیها را برای انسان قرار داده، 💧🍯☕️
بلکه در متن حیوانات نیز نوشیدنیهایی برای انسان قرار داده است که این نوشیدنی با دستگاه هاضمه انسان هماهنگ است.🍶
مقدار این نوشیدنیها (به طور خاص: شیر این حیوانات) بقدری زیاد است که انسان یقین میکند که این شیر صرفا برای بچههای خود آن حیوان قرار داده نشده، بلکه واقعا تدبیر خداوند بوده که انسان نیز از آن شیر استفاده کند.
🤔آیا واقعا این الطاف الهی در حق انسان جای شکر ندارد؟
@Yekaye
یک آیه در روز
823 ) وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ 〽️ترجمه و برایشان در آنها منافع و نو
.
5⃣ «وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ»
شير، نعمت ويژهاى است كه بايد براى آن شكر كرد.
📝چگونگی استنباط
با اينكه شير جزو منافع حيوانات است، ولى نام آن به خصوص برده شده: «مَشارِبُ» ، تا نشانه ويژگى آن باشد.
📚تفسير نور، ج9، ص561
🔖همچنین به حدیث1 توجه کنید. https://eitaa.com/yekaye/2708
@Yekaye
یک آیه در روز
823 ) وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ 〽️ترجمه و برایشان در آنها منافع و نو
.
6⃣ «أَ وَ لَمْ يَرَوْا ... أَ فَلا يَشْكُرُونَ»
شكر بايد بر اساس فهم و معرفت باشد.
📚(تفسير نور، ج9، ص561)
یا به تعبیر دیگر:
اگر کسی در عالم نیک بنگرد، به شکرگزاری میرسد.
@Yekaye
824 ) وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ ینْصَرُونَ
〽️ترجمه
و غیر از خداوند [یکتا] خدایانی برگرفتند تا مگر یاری شوند؛
سوره یس (36) آیه 74
1397/6/28
9 محرم 1440
@Yekaye
🔹آلِهَةً
▪️ماده «ءله» در اصل به معنای تعبد و عبادت است،
(درباره ماده «عبد» نیز قبلا بیان شد که این ماده در اصل دلالت بر رام و ذلیل بودن دارد؛
🔖جلسه 125 http://yekaye.ir/ad-dhariyat-051-56/)
و «إلـٰه» را به معنای معبود دانستهاند که «آلهة» جمعِ آن است
📚(معجم المقاييس اللغة، ج1، ص127؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص82)
▫️در واقع «إلـٰه» مصدر بوده است «ألِهَ، یألَهُ، إلـٰه»
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص83)
▫️هر چند برخی بر این باورند که این کلمه از کلماتی است که بر وزن «فِعال» و به معنای «مفعول» است (شبیه «کتاب» که به معنای «مکتوب» است)
📚 (المصباح المنير، ج2، ص19-20)
▪️در تفاوت بین «إله» و «معبود» برخی گفتهاند که در ماده «عبد» مفهوم خضوع نهفته است، اما در ماده «أله» مفهوم تحیر و سرگشتگی نهفته است
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص119)
▫️هرچند برخی بر این باورند که مفهوم تحیر، نه به ماده «أله»، بلکه به ماده «وله» مربوط میشود
📚(معجم المقاييس اللغة، ج1، ص127)
▫️و شاید بر همین اساس است که دیگران در تفاوت این دو گفتهاند که «معبود» کلمه عامی است که شامل هرکسی که مورد پرستش قرار بگیرد به کار میرود؛ اما «إله» آن معبودی است که واقعا سزاوار پرستیدن باشد و به همین جهت است که خداوند بارها فرموده «لا إله الا الله»
📚 (الفروق في اللغة، ص180)
▪️بر همین اساس برخی بر این باورند که با توجه به اینکه تنها الله شایسته پرستش است، اقتضای معرفتی این کلمه آن است که جمع بسته نشود؛ اما عرب چون مشرک بود و به تعدد معبودها باور داشت آن را به صورت «آلهه» جمع بسته است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص83)
▪️«إلاهة» نیز مصدر و به معنای «عبادة» است و در یکی از قرائات، آیه «وَ يَذَرَكَ وَ آلِهَتَكَ: تو خدایانت را رها کند» (أعراف/127)به صورت «وَ يَذَرَكَ وَ آلِاهَتَكَ» قرائت شده که به این معناست که «تو و عبادت کردن تو را رها کند»
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص83)
▪️درباره اصل کلمه «الله» اختلاف نظر هست که اغلب آن را از همین ماده «أله» میدانند و در این باره در جلسه 1 توضیحات لازم ارائه شده است.
🔖 yekaye.ir/fatehat-alketab-1-1/
📿ماده «أله» (در صورتی که کلمه «الله» را هم برگرفته از آن بدانیم) جمعاً 2963 بار و در صورتی که این کلمه را از ماده دیگری بدانیم (یعنی صرفاً کلمات «إله» و «آلهة») 147 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹ینْصَرُونَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «نصر» را غالباً به معنای «یاری» (عون) دانستهاند؛ و برخی تاکید کردهاند که مقصود، آن «یاری»ای است که در مقابل دیگری مطرح باشد؛ هرچند برخی نیز اصل معنای این کلمه را «آوردن و دادن خیر» (خیررسانی) دانستهاند و اینکه میگوییم خدا نصرت داد یعنی پیروزی را به آنها ارزانی داشت؛ چنانکه حتی به باران هم «نَصْر» گفتهاند و حتی در مورد مطلق «عَطاء» هم به کار رفته است.
🔖جلسه 436 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-17/
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است:
وقتی قابیل دید که آتش قربانی هابیل را قبول کرد، ابلیس به او گفت: همانا هابیل روالش این بود که آن آتش را میپرستید.
قابیل گفت: من آن آتشی را که هابیل میپرستید، نمیپرستم؛ ولیکن آتش دیگری را میپرستم و برایش قربانی تقدیم میکنم که قربانی مرا بپذیرد.
پس خانههای [= عبادتکدههای] آتش را بنا کرد و قربانی تقدیم نمود؛
و او از پروردگارش شناختی [= شناخت درست و حسابیای] نداشت و فرزندانش از پرستش آتش را از او به ارث بردند.
📚علل الشرائع، ج1، ص3
أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى جَمِيعاً قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ وَ كَرَّامِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ بْنِ أَبِي الدَّيْلَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِنَّ قَابِيلَ لَمَّا رَأَى النَّارَ قَدْ قَبِلَتْ قُرْبَانَ هَابِيلَ قَالَ لَهُ إِبْلِيسُ إِنَّ هَابِيلَ كَانَ يَعْبُدُ تِلْكَ النَّارَ فَقَالَ قَابِيلُ لَا أَعْبُدُ النَّارَ الَّتِي عَبَدَهَا هَابِيلُ وَ لَكِنْ أَعْبُدُ نَاراً أُخْرَى وَ أُقَرِّبُ قُرْبَاناً لَهَا فَتَقَبَّلُ قُرْبَانِي فَبَنَى بُيُوتَ النَّارِ فَقَرَّبَ فَلَمْ يَكُنْ لَهُ عِلْمٌ بِرَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يَرِثْ مِنْهُ وَلَدُهُ إِلَّا عِبَادَةَ النِّيرَانِ.
@Yekaye
☀️2) از امام صادق ع روایت شده است که در برخی از کتب آسمانی خواندم که
خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
به عزت و جلالم و به رفعت و بلندمرتبگیام بر فوق عرشم سوگند، قطعا آرزوی هر که را که به غیر من امید ببندد به یاس گرفتار کنم و لباس خواری و ذلت در میان مردم بر تنش بپوشانم و او را از قرب خود برانم و از فضل خویش دور گردانم؛
آیا در سختیها به غیر من دلخوش میدارد، در حالی که سختیها به دست من است؟!
و آیا به غیر من امید میبندد با فکر خویش باب کس دیگر را میکوبد، در حالی که کلیدهای همه درهای بسته تنها به دست من است؛ و باب من بر روی هر که مرا بخواند باز است؟! ...
📚الكافي، ج2، ص66
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ قَالَ: ... فَقَالَ لِي بَعْضُ أَصْحَابِنَا ... قَالَ إِنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع حَدَّثَنِي أَنَّهُ قَرَأَ فِي بَعْضِ الْكُتُبِ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ:
وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ مَجْدِي وَ ارْتِفَاعِي عَلَى عَرْشِي لَأَقْطَعَنَّ أَمَلَ كُلِ مُؤَمِّلٍ [مِنَ النَّاسِ] غَيْرِي بِالْيَأْسِ وَ لَأَكْسُوَنَّهُ ثَوْبَ الْمَذَلَّةِ عِنْدَ النَّاسِ وَ لَأُنَحِّيَنَّهُ مِنْ قُرْبِي وَ لَأُبَعِّدَنَّهُ مِنْ فَضْلِي أَ يُؤَمِّلُ غَيْرِي فِي الشَّدَائِدِ وَ الشَّدَائِدُ بِيَدِي وَ يَرْجُو غَيْرِي وَ يَقْرَعُ بِالْفِكْرِ بَابَ غَيْرِي وَ بِيَدِي مَفَاتِيحُ الْأَبْوَابِ وَ هِيَ مُغْلَقَةٌ وَ بَابِي مَفْتُوحٌ لِمَنْ دَعَانِي ...
@Yekaye