🔹نذيرٌ
▪️ماده «نذر» در اصل بر ترساندن ویا ترسیدن دلالت دارد
📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص414)،
به تعبیر دیگر، «انذار» به معنای ابلاغ و بیانی است که با ترساندن توأم باشد (در فارسی: هشدار دادن) چنانکه «تبشیر» هم خبری است که مشتمل بر امر مسرتبخش باشد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۹۸)
▪️البته عموما «انذار» (أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ؛ بقره/6) را اخص از «ترساندن» (تخویف) دانستهاند:
▫️ برخی گفتهاند ترساندنی است از طریق سخن انجام میشود
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص75)؛
▫️وبرخی توضیح دادهاند که ترساندنی است که موضع ترس، و چرایی ترسناک بودن را برای مخاطب آشکار میکند و ناشی از نوعی احسان و خیرخواهی از جانب انذاردهنده است و هرچه آن امری که سزاوار ترسیدن است عظیمتر باشد، این احسان بیشتر است.
📚(الفروق في اللغة، ص۲۳۷)
▪️همچنین در ماده «انذار» نوعی معنای توصیه کردن نهفته است با این تفاوت که «انذار» نسبت به خود به کار نمیرود اما کلمه «وصیت» نسبت به خود به کار میرود (اوصیتُ نفسی) و دیگر اینکه «انذار» برای برحذر داشتن از کار قبیح انجام میشود، اما «توصیه» میتواند هم برای برحذر داشتن از کار بد باشد و هم تشویق به کار خوب.
📚(الفروق في اللغة، ص۲۳۷)
▪️«الْمُنْذِر» (إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها؛ نازعات/45) اسم فاعل از مصدر «إنذار» است؛ و
▪️ «نذیر» صفت مشبهه از ماده «نذر» است که در معنای اسم فاعل به کار رفته و به همان معنای «مُنذِر» میباشد
و برای جمع بستن هر دو از تعبیر «نُذُر» استفاده میشود (هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى؛ نجم/56)
📚(معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۴۱۴؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۹۸)
▪️«نَذْر» (ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ، بقرة/270؛ يُوفُونَ بِالنَّذْر، انسان/7؛ ِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّراً، آلعمران/35؛ إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْما، مریم/26) به معنای کارِ بهخودیِ خود غیرواجبی را که شخص به دلیل خاصی بر خود واجب میسازد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۹7)
و جمع آن «نذور» میباشد (وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ؛ حج/29).
▫️برخی بر این باورند که «نَذر» هم از همین ماده است، چون مطلبی است که شخص میترسد که با آن مخالفت کند
📚(معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۴۱۵)؛
▫️اما برخی اصل آن را کلمهای برگرفته از زبانهای سریانی و عبری میدانند که البته در آن زبانها «ذ» نبوده و این کلمه با «د» یا «ز» تلفظ میشود، هرچند معنایش شباهتی با ماده عربی این کلمه دارد؛ از این جهت که نذر یک التزام کلامی است و از این جهت شبیه انذار میباشد چرا که در التزام نوعی ضیق و محدودیت و تحذیر وجود دارد.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص75).
ماده «نذر» با احتساب کلمه «نَذر» جمعا 130 بار در قرآن کریم به کار رفته است که تنها همین 6 موردی که در بالا اشاره شد در معنای «نَذر» میباشد؛ و بقیه همگی در معنای هشدار دادن است.
@Yekaye
☀️1) از امام حسن مجتبی ع روایت شده است که عدهای از یهودیان خدمت پیامبر ص رسیدند و به ایشان گفتند:
ای محمد! تو هستی که گمان میکنی که رسول خدا هستی و همان طور که به حضرت موسی ع وحی میشد به تو نیز وحی میشود؟
پیامبر ص لحظهای درنگ کردند و فرمودند: بله، من سید فرزندان آدم هستم و این فخرفروشی نیست؛ من خاتم پیامبران و امام تقواپیشگان و رسول رب العالمین هستم.
گفتند: [رسول] به جانب عرب یا عجم یا ما؟
پس خداوند عز و جل این آیه را نازل فرمود که ای محمد! «بگو ای مردم! همانا من رسول خدا هستم به جانب همگی شما» (اعراف/158).
سپس یهودیای که داناترینشان بود شروع میکند به پرسیدن سوالاتی تا بدینجا میرسد که:
به چه دلیل تو را محمد و احمد و ابوالقاسم و بشیر و نذیر و داعی نامیده اند؟
پیامبر ص فرمود: اما محمد، چون ستوده شده در زمین هستم،
و اما محمود، چون ستوده شده در آسمان هستم؛
اما ابوالقاسم، چون خداوند در روز قیامت قسمت و سهمِ آتش جهنم را که معین میکند، هرکس را از اولین و آخرین که به من کفر ورزیده باشد در آتش جای میدهد؛ و قسمت و سهمِ بهشت را که معین میکند هرکس که به من ایمان آورده باشد و به پیامبریم اقرار کرده باشد در بهشت خواهد بود؛
اما داعی (= دعوتکننده)، چون من مردم را به دین پروردگارم دعوت میکنم؛
و اما نذیر (هشداردهنده) چون من هرکه به من کفر ورزد را به آتش هشدار می دهم؛
و اما بشیر (بشارتدهنده) چون من هر که مرا اطاعت کند به بهشت بشارت میدهم ...
📚الأمالي( للصدوق)، ص189؛ تفسير القمي، ج2، ص365
حَدَّثَنَا الشَّيْخُ الْفَقِيهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ الْقُمِّيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ: جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالُوا يَا مُحَمَّدُ أَنْتَ الَّذِي تَزْعُمُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّكَ الَّذِي يُوحَى إِلَيْكَ كَمَا أُوحِيَ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ع فَسَكَتَ النَّبِيُّ ص سَاعَةً ثُمَّ قَالَ نَعَمْ أَنَا سَيِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَ لَا فَخْرَ وَ أَنَا خَاتَمُ النَّبِيِّينَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ وَ رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ قَالُوا إِلَى مَنْ إِلَى الْعَرَبِ أَمْ إِلَى الْعَجَمِ أَمْ إِلَيْنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذِهِ الْآيَةَ «قُلْ» يَا مُحَمَّدُ «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً» قَالَ الْيَهُودِيُّ الَّذِي كَانَ أَعْلَمَهُمْ يَا مُحَمَّدُ ...
فَقَالَ الْيَهُودِيُّ لِأَيِ شَيْءٍ سُمِّيتَ مُحَمَّداً وَ أَحْمَدَ وَ أَبَا الْقَاسِمِ وَ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ دَاعِياً فَقَالَ النَّبِيُّ ص أَمَّا مُحَمَّدٌ فَإِنِّي مَحْمُودٌ فِي الْأَرْضِ وَ أَمَّا أَحْمَدُ فَإِنِّي مَحْمُودٌ فِي السَّمَاءِ وَ أَمَّا أَبُو الْقَاسِمِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقْسِمُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ قِسْمَةَ النَّارِ فَمَنْ كَفَرَ بِي مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ فَفِي النَّارِ وَ يَقْسِمُ قِسْمَةَ الْجَنَّةِ فَمَنْ آمَنَ بِي وَ أَقَرَّ بِنُبُوَّتِي فَفِي الْجَنَّةِ وَ أَمَّا الدَّاعِي فَإِنِّي أَدْعُو النَّاسَ إِلَى دِينِ رَبِّي وَ أَمَّا النَّذِيرُ فَإِنِّي أُنْذِرُ بِالنَّارِ مَنْ عَصَانِي وَ أَمَّا الْبَشِيرُ فَإِنِّي أُبَشِّرُ بِالْجَنَّةِ مَنْ أَطَاعَنِي...
✅@Yekaye
☀️2) بعد از اینکه عمروعاص بر محمد بن ابیبکر که والی منصوب امیرالمومنین ع در مصر بود غلبه کرد و وی را به شهادت رساند و مصر را فتح کرد، امیرالمومنین ع نامهای خطاب به مردم مصر نوشت که چنین آغاز می شد:
از بنده خدا، امیر مومنان به هرکس از مومنان و مسلمانان که این نامه مرا بخواند:
سلام علیکم
همانا خدایی را حمد گویم که خدایی جز او نیست.
اما بعد، همانا خداوند حضرت محمد ص را به عنوان انذاردهنده ای بر جهانیان و امین وحی خویش و شاهدی بر این امت مبعوث فرمود و شما ای جماعت عرب، بر بدترین دین را برگزيده بوديد، و در بدترين سراى خزيده. منزلگاهتان سنگستانهاى ناهموار، همنشينتان گرزه مارهاى زهردار. آبتان تيره و ناگوار، خوراكتان گلو آزار. در سرزمین ها پراکنده بودید و آبی پلید را نوشاننده؛ خون يكديگر را ريزان، از خويشاوند بريده و گريزان، و حرامخوری در میانتان فراوان. بتهاتان همه جا بر پا، پاى تا سر آلوده به خطا...
📚الغارات، ج1، ص303؛ نهجالبلاغه، خطبه26 (با اقتباس از ترجمه شهیدی، ص26)
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ جُنْدَبٍ عَنْ أَبِيهِ جُنْدَبٍ قَالَ: دَخَلَ عَمْرُو بْنُ الْحَمِقِ وَ حُجْرُ بْنُ عَدِيٍّ وَ حَبَّةُ الْعُرَنِيُ وَ الْحَارِثُ الْأَعْوَرُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَبَإٍ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع بَعْدَ مَا افْتُتِحَتْ مِصْرُ وَ هُوَ مَغْمُومٌ حَزِينٌ فَقَالُوا لَهُ: بَيِّنْ لَنَا مَا قَوْلُكَ فِي أَبِي بَكْرٍ وَ عُمَرَ فَقَالَ لَهُمْ عَلِيٌّ ع: «وَ هَلْ فَرَغْتُمْ لِهَذَا وَ هَذِهِ مِصْرُ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ شِيعَتِي بِهَا قَدْ قُتِلَتْ؟ أَنَا مُخْرِجٌ إِلَيْكُمْ كِتَاباً أُخْبِرُكُمْ فِيهِ عَمَّا سَأَلْتُمْ وَ أَسْأَلُكُمْ أَنْ تَحْفَظُوا مِنْ حَقِّي مَا ضَيَّعْتُمْ فَاقْرَءُوهُ عَلَى شِيعَتِي وَ كُونُوا عَلَى الْحَقِّ أَعْوَاناً وَ هَذِهِ نُسْخَةُ الْكِتَابِ:
مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى مَنْ قَرَأَ كِتَابِي هَذَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُسْلِمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَإِنِّي أَحْمَدُ إِلَيْكُمُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُو أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً ص نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ وَ شَهِيداً عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ يَوْمَئِذٍ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ مُنِيخُونَ عَلَى حِجَارَةٍ خَشِنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍ وَ شَوْكٍ مَبْثُوثٍ فِي الْبِلَادِ تَشْرَبُونَ الْمَاءَ الْخَبِيثَ وَ تَأْكُلُونَ الطَّعَامَ الْجَشِيبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْتُلُونَ أَوْلَادَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ وَ تَأْكُلُونَ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ سُبُلُكُمْ خَائِفَةٌ وَ الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَة...
✅@Yekaye
.
1️⃣ ) «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ»
پیامبر و بلکه هر کسی که میخواهد پیام خدا را به گوش مردم برساند، صرفا هشداردهنده است؛ اینکه مردم به هشدارهای او گوش دهند یا خیر، و عدهای هدایت شوند یا گمراه، برعهده او نیست.
📚(المیزان، ج17، ص37)
💠 ثمره در #تحلیل_اجتماعی
قضاوت درباره اینکه آیا یک مبلغ دین وظیفهاش را درست انجام داده یا خیر، نباید بر اساس ایمان آوردن یا نیاوردن مخاطبان وی باشد.
در واقع،
صرفا از اینکه مردمی هدایت شوند یا نشوند، نمیتوان درباره کسی که وظیفه هدایت آنان را برعهده گرفته قضاوت کرد❗️
گاه او وظیفه خود را درست انجام میدهند، اما مردم مخاطب وی، زیر بار حق نمیروند.
✅@Yekaye
.
2️⃣ «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ»
💠سوال
آیا از این تعبیر که «تو انذاردهندهای بیش نیستی» و دلالت بر حصر دارد، نتیجه نمیشود که پیامبر وظیفه حکومت کردن و مداخله در سیاست ندارد؟
💠پاسخ
هر حصری متناسب با فضاهای خود و برای بیرون کردن برخی از انتظارات نارواست؛
و از هر حصری نمیتوان خارج شدن هر مطلب متفاوتی را نتیجه گرفت.
مثلا
وقتی یک معلم سر کلاس خود میگوید «من فقط از دانشآموزان درسخوان خوشم میآید»
آیا میتوان نتیجه گرفت که از پدر و مادر و همسرش خوشش نمیآید‼️
🔹بهترین شاهد بر اینکه این حصر، همه موارد دیگر را خارج نمیکند این است که
بلافاصله در آیه بعد علاوه بر نذیر»، پیامبر را «بشیر» هم دانست؛
یعنی این گونه نیست که او فقط و فقط نذیر باشد و نه دارای هیچ مسئولیت دیگری❗️
اما
تاکید آیه بر اینکه پیامبر فقط نذیر است، درصدد است انتظار چه اموری را در مورد پیامبر ص منتفی سازد؟
سیاق آیات قبل و بعد، این است که مسئولیت ایمان آوردن یا نیاوردن مردم را از ایشان سلب کند.
مروری بر آیات مشابه (که در آنها هم بر اینکه «تو فقط انذاردهنده ای» تاکید شده، نیز موید این برداشت است.
در آیات مشابه با حصر پیامبر در انذارگر بودن، این انتظارات از ایشان منتفی میشود:
🔸 خودش هر وقت و هرگونه دلش خواست آیه و معجره بیاورد
(وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذيرٌ مُبين؛ عنکبوت/50)
🔸 بتواند برای خودش هرگونه مال و ثروتی جمع کند و هیچ مریضی و مشکلی متوجه وی نشود
(قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ اعراف/188)
🔸 حتما گنجهایی در اختیار داشته باشد و فرشتهای در مقابل دیدگان مردم همراهش باشد
(فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّما أَنْتَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكيلٌ؛ هود/12)
🔸 اینکه کسانی که به وی ایمان میآورند حتما آدمهای خوب و بدون هرگونه مشکلی باشند
(قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ؛ قالَ وَ ما عِلْمي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ ؛ إِنْ حِسابُهُمْ إِلاَّ عَلى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ؛ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنينَ؛ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبينٌ؛ شعراء/111-115)
🔸 اینکه او درباره آینده خودش و دیگران همه چیز را معلوم کند
(قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبين؛ احقاف/9)
🔸 اینکه موعد قیامت را دقیقا معلوم کند
(وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين؛ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذيرٌ مُبينٌ؛ ملک/26)
✅ @Yekaye
.
3️⃣ «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ»
با اینکه در آیات مختلف وظایف متعددی برعهده پیامبر ص گذاشته شده و او «بشیر» و «مبشر» ، «داعی» ، «شاهد» و «شهید» ، «واجبالاطاعة» (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ؛ نساء/64) و ... معرفی شده است، در این آیه او را تنها و تنها «نذیر» (هشدار دهنده) معرفی میکند.
شاید بتوان نتیجه گرفت که این عنوان به نحوی جامع همه عناوین فوق است، یعنی کسی که هشدار میدهد عملا:
▪️بشارت هم میدهد (چرا که کسی که هشدار وی را رعایت کند خوشبخت میشود)؛
▪️به سوی دین حق دعوت هم میکند؛
▪️شاهد بر اعمال مردم هم هست که آنها را هشدار میدهد؛
▪️چنان جدی هشدار می دهد که انتظار دارد از او اطاعت کنند؛
▪️و ...
✅ @Yekaye
.
4️⃣ «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ»
چرا با اینکه پیامبر «بشارتدهنده» هم هست و در آیه بعد بدین مطلب تصریح میشود این آیه فقط بر انذاردهنده بودن پیامبر ص تاکید کرد؟
🍃الف. سیاق آیات، اقتضای انذار و هشدار دادن دارد
📚(المیزان، ج17، ص37)
در واقع، این فقط ناظر به تسلی دادن پیامبر ص است
📚(مفاتیح الغیب (فخر رازی)، ج26، ص234)
و فضای بحث تاکید بر این است که در قبال گمراه شدن مخاطب، وی خود را مسئول نبیند.
🔖(تدبر1 https://t.me/YekAaye/10390)
🍃ب. اثر انذار در هدایت بسیار بیش از اثر بشارت است.
📜حکایت
آیت الله جوادی آملی یکبار در درس تفسیر قریب به این مضمون میفرمودند:
آن مقدار که مردم از ترس جهنم بندگی خدا را بجا میآورند و به بهشت میروند، از شوق بهشت، بهشت نمیروند. شاهدش هم این است که چقدر تعداد کسانی که نماز صبح میخوانند بیشتر است از کسانی که نماز شب میخوانند❗️
(هر دو باید از خواب خوش برخیزند، برای نماز شب این همه وعده پاداش داده شده، تنها افراد اندکی برمیخیزند؛ اما در مورد نخواندن نماز صبح (ترک واجب) هشدار به جهنم داده شده، بسیاری برمیخیزند!)
🍃ج. معنای انذار به گونهای عام است که عملا بشارت و سایر مسئولیتهای پیامبر ص را هم دربرمیگیرد.
🔖(تدبر3 https://t.me/YekAaye/10392)
🍃د. ...
✅@Yekaye
.
4⃣ «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ»
چرا با اینکه پیامبر «بشارتدهنده» هم هست و در آیه بعد بدین مطلب تصریح میشود این آیه فقط بر انذاردهنده بودن پیامبر ص تاکید کرد؟
🍃الف. سیاق آیات، اقتضای انذار و هشدار دادن دارد
📚(المیزان، ج17، ص37)
در واقع، این فقط ناظر به تسلی دادن پیامبر ص است
📚(مفاتیح الغیب (فخر رازی)، ج26، ص234)
و فضای بحث تاکید بر این است که در قبال گمراه شدن مخاطب، وی خود را مسئول نبیند.
🔖(تدبر1 https://eitaa.com/yekaye/273)
🍃ب. اثر انذار در هدایت بسیار بیش از اثر بشارت است.
📜حکایت
آیت الله جوادی آملی یکبار در درس تفسیر قریب به این مضمون میفرمودند:
آن مقدار که مردم از ترس جهنم بندگی خدا را بجا میآورند و به بهشت میروند، از شوق بهشت، بهشت نمیروند. شاهدش هم این است که چقدر تعداد کسانی که نماز صبح میخوانند بیشتر است از کسانی که نماز شب میخوانند❗️
(هر دو باید از خواب خوش برخیزند، برای نماز شب این همه وعده پاداش داده شده، تنها افراد اندکی برمیخیزند؛ اما در مورد نخواندن نماز صبح (ترک واجب) هشدار به جهنم داده شده، بسیاری برمیخیزند!)
🍃ج. معنای انذار به گونهای عام است که عملا بشارت و سایر مسئولیتهای پیامبر ص را هم دربرمیگیرد.
🔖(تدبر3 https://eitaa.com/yekaye/275)
🍃د. ...
✅@YekAaye
724) 🌺 إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نَذيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ 🌺
سوره فاطر (35) آیه 24
💐ترجمه
همانا ما تو را بهحق بشارتدهنده و انذاردهنده فرستادیم؛ و هیچ امتی نیست جز اینکه در آن انذاردهندهای گذشت.
27 رجب 1439
1397/1/25
🌷💐 سالروز برانگیخته شدن آخرین پیامبر خدا برای ابلاغ پیام جاودانه خداوند به انسان، و هموار شدن آخرین مراحل صعود انسان به مقام خلیفةاللهی بر تمامی آنان که دغدغه انسانیت دارند مبارک باد🌷🌹
✅@Yekaye
🔹بَشيراً
▪️قبلا بیان شد که ماده «بشر» را در اصل به معنای «ظهور چیزی همراه با حُسن و جمال» دانستهاند که از این ماده «بشرة» به معنای ظاهر پوست انسان (که نمایان است) معروف است؛ و «بشیر» هم در اصل به معنای «خوشسیما» بوده است، و وقتی «بشارت» در مقابل «انذار» به کار میرود، دلالت بر خبر خوش دادن (در مقابل بیم دادن) دارد.
🔖جلسه 534 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-45/
▪️همچنین توضیح داده شد که از نظر برخی، اصل این ماده، همین پوست ظاهری است و «بشارت» (= مژده دادن) را هم از این جهت بشارت گفتهاند که موجب انبساط در چهره (پوست صورت) شخص میشود.
🔖جلسه 165 http://yekaye.ir/sad-038-71/
🔹نَذيراً
در جلسه قبل توضیح داده شد.
🔹أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نَذيراً
▪️در این جمله «نا» فاعل و «ک» مفعولٌبه است و «بشیرا» و «نذیرا» هر دو حال هستند برای «ک» (که چهبسا بتوان این دو را حال برای فاعل هم دانست)؛
▪️اما «بالحق» نقشهای مختلفی میتواند داشته باشد که با توجه به امکان استعمال یک لفظ در چند معنا همگی میتواند مد نظر بوده باشد:
▫️حال برای مفعول باشد؛ یعنی أَرْسَلْناكَ مُحِقّاً، تو را در حالی که به حق هستی فرستادیم
📚(الکشاف، ج3، ص608)
▫️حال برای فاعل باشد؛ یعنی أَرْسَلْناكَ مُحِقّین، ما در حالی که به حق هستیم تو را فرستادیم
📚(الکشاف، ج3، ص608)
▫️صله برای مصدر محذوف (ارسال) باشد، یعنی أَرْسَلْناكَ إرسالا مصحوبا بالحق، فرستادن ما فرستادنی بحق بوده است
📚 (الکشاف، ج3، ص608)
▫️متعلق به خود فعل «ارسلنا» و در مقام مفعول دوم باشد، یعنی ارسلناک بالدین الصحیح: تو را با دین صحیح فرستادیم
📚(مجمعالبیان، ج8، ص633)
▫️صله برای «بَشِيراً وَ نَذِيراً» باشد، یعنی بشيرا بالوعد الحق و نذيرا بالوعيد الحق، بشارتدهنده به وعده حق و انذار دهنده به وعید حق
📚(الکشاف، ج3، ص608)
✅@Yekaye
🔹«أُمَّةً»
قبلا بیان شد که ماده «امم» در اصل به معانی «اصل» و «مرجع» به کار رفته (اُمّ به معنای «مادر» از همین ریشه است) و همچنین فعل «أمَّ» به معنای «قصد کرد» میباشد؛ و ظاهرا به همین جهت است که در معنای «جماعت» و «دین» هم به کار رفته است؛ در واقع، «امت» به جماعتی میگویند که قصد و هدف واحد و دین واحدی آنها را در کنار هم جمع کرده باشد.
تعبیر «أُمَّةً واحِدَةً» در قرآن کریم هم در مورد جماعتی که همه با جهتگیری الهی باشند به کار رفته (مانند همین آیه و مائده/۴۸ و نحل/۹۳) و هم در مورد جماعتی که همگان از خدا رویگردان شده باشند (زخرف/۳۳) و هم در مورد وضعیت بشر ابتدایی قبل از اینکه اختلافات میان آنها بروز کند (بقره/۲۱۳؛ یونس/۱۹).
🔖جلسه 126 http://yekaye.ir/houd-11-118/
▪️علی بن ابراهیم قمی توضیح داده است که «أمت» در قرآن کریم در وجوه و معانی متعددی به کار رفته است:
▫️مذهب: «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً» (بقره/213) یعنی بر مذهب و دینی واحد.
▫️جماعتی از مردم: «وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ» (قصص/23)
▫️یک نفر از مردم، که خداوند او را یک امت نامید: «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِيفاً» (نحل/120)
▫️جنسهای مختلف همه جانداران «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» (فاطر/24)
▫️خاص امت حضرت محمد: «كَذلِكَ أَرْسَلْناكَ فِي أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِها أُمَمٌ» (رعد/30)
▫️وقت: «وَ قالَ الَّذِي نَجا مِنْهُما وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ» (یوسف/45) یعنی بعد از وقتی؛ و نیز «إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ» (هود/8)
▫️کل خلایق: «وَ تَرى كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا» (جاثیه/28) و نیز «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ» (نحل/84) و مانند آن فراوان است.
📚(تفسير القمي، ج1، ص323)
✅@Yekaye
🔹 خَلا
▪️ماده «خلو» در اصل دلالت دارد بر عاری بودن چیزی از چیزی، و از این ماده، تعابیر «خالی بودن» و «خلوت» در زبان فارسی هم رایج است.
📚(معجم مقاييس اللغة، ج2، ص205)
▪️«خَلاء» به مکانی گفته میشود که هیچ پوششی از حیث ساختمان و ... نداشته باشد، و بدین ترتیب «خُلُوّ» هم در مورد زمان به کار میرود و هم در مورد مکان، اما چون در مورد زمانِ گذشته به کار میرود، تعبیر «خلا الزمان» به معنای «زمان گذشت و رفت» میباشد و این معنای «گذشتن و سپری شدن» برای این کلمه در قرآن کریم زیاد به کار رفته است:
وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، آل عمران/144؛
قدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ، رعد/6؛
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ بقرة/141؛
قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ، آل عمران/137؛
إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ، فاطر/24؛
مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ،بقرة/214؛
وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ، آل عمران/119
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص297)
▪️و بدین معنا گاه به صورت اسم فاعل در وصف زمانها (الایام خالیه و القرون الخالیه و ...) به کار میرود چنانکه (كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ؛ حاقة/24) به معنای روزهای سپری شده است
📚(معجم مقاييس اللغة، ج2، ص204)
▪️تعبیر «خلا الی فلان» به معنای آن است که در خلوت به هم رسیدند (وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ، بقرة/14؛ خَلا بَعْضُهُمْ إِلى بَعْض، بقره/76)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص298)
▪️این ماده وقتی به باب تفعیل میرود و مثلا گفته میشود «خَلَّيْتُ فلانا» یعنی او را در خلوت رها کردم؛ و به همین مناسبت به هر رها کردنی «تخلیه» گفته میشود؛ مثلا «فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ» (توبه/5)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص298)
▪️برخی تذکر دادهاند که تمامی این معنای بیان شده، ناظر به ماده «خلو» است و این ماده با ماده «خلی» که برای کندن گیاهان به کار میرود و ماده «خلأ» که به معنای استقرار («خلأ فیه» یعنی همچنان در مکانش باقی ماند) است متفاوت است.
📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج3، ص137)
ماده «خلو» و مشتقاتش جمعا 28 بار در قرآن کریم به کار رفته است و اگر تمایز مادههای «خلی» و «خلأ» از «خلو» را بپذیریم، ظاهرا این دو ماده در قرآن کریم به کار نرفته است.
✅@Yekaye
☀️1) از امام جواد ع روایت شده که فرمود:
ای جماعت شیعه! با سوره «انا انزلناه» (سوره قدر) با مخالفانتان بحث کنید تا پیروز شوید، که به خداوند سوگند آن حجتی است بر خلایق بعد از رسول خدا ص و همانا آن ملکه دین شماست و غایت علم ما*
ای جماعت شیعه! با «حم، قسم به کتاب مبین، همانا ما آن را در شبی مبارک نازل کردیم، همانا ما انذاردهندگان بودیم» (دخان/1-3) با مخالفانتان بحث کنید که همانا این خاص والیان امر پس از رسول الله ص است.*
ای جماعت شیعیان: همانا خداوند تبارک و تعالی میفرماید «و هیچ امتی نیست جز اینکه در آن انذاردهندهای گذشت.»
گفته شد: یا اباجعفر! انذاردهندهاش حضرت محمد ص است!
فرمود: درست گفتی؛ اما آیا او که انذاردهنده بود از زمان بعثتش در تمام نقاط زمین زنده و حاضر بود؟
سوال کننده گفت: خیر.
فرمود: آیا کسی را او که بفرستد، انذاردهنده او نیست همان گونه که خود حضرت محمد ص را که خدا فرستاده بود انذاردهنده از جانب خدا بود؟
گفت: بله.
فرمود: پس به همین ترتیب، حضرت محمد ص از دنیا نرفت مگر اینکه انذاردهنده ای را برانگیخته بود.
گفت: اگر بگویم نه، باید اذعان کنم که رسول الله حق کسانی که در صلب مردان از امتش بودند را ضایع گردانیده است!
سپس گفت: آیا قرآن کفایتشان نمی کرد؟
فرمود: بله، به شرطی که مفسری برایش بیابند!
گفت: آیا پیامبر تفسیرش نکرد؟
فرمود: [کل] آن را برای یک نفر تفسیر کرد و برای امت شءن آن یک نفر را بازگو نمود و او علی بن ابیطالب است.
سوالکننده گفت: یا اباجعفر! این [نکته که فرمودید] مطلب خاصی است که عامه مردم تحملش نمیتوانند بکنند!
فرمود: خداوند ابا دارد از اینکه تا پیش از آنکه زمانی که قرار است دینش در آن ظاهر شود [یا: دینش بر همه غلبه کند] جز در سرّ و خفا پرستیده شود، همان گونه که رسول الله ص همراه با خدیجه [دینداریشان به دین اسلام را] مخفی می کردند تا اینکه دستور به آشکار کردن آمد.
گفت: آیا صاحب این دین را سزد که مخفی کند؟
فرمود: آیا علی بن ابیطالب روزی که همراه با رسول الله ص اسلام آورد تا زمانی که [پیامبر ص] امرش را اظهار فرمود مخفی نکرد؟
گفت: بله.
فرمود: امر ما نیز چنین است تا موعدش برسد.
*پینوشت:
حجت آوردن با سوره قدر به این است که سوال شود با توجه به اینکه فعل «تنزلُ الملائکه» مضارع است و هر سال در شب قدر فرشتگان نازل میشوند، وقتی پیامبر ص از دنیا رفت، بر چه کسی نازل میشوند؟!
📚الكافي، ج1، ص250
✅@Yekaye
👇متن حدیث👇
مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْحَرِيشِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع قَالَ ...
وَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ خَاصِمُوا بِسُورَةِ «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» تَفْلُجُوا فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّةُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِنَّهَا لَسَيِّدَةُ دِينِكُمْ وَ إِنَّهَا لَغَايَةُ عِلْمِنَا
يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ خَاصِمُوا بِ «حم وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» فَإِنَّهَا لِوُلَاةِ الْأَمْرِ خَاصَّةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص
يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ»
قِيلَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ نَذِيرُهَا مُحَمَّدٌ ص!
قَالَ صَدَقْتَ فَهَلْ كَانَ نَذِيرٌ وَ هُوَ حَيٌّ مِنَ الْبِعْثَةِ فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ؟
فَقَالَ السَّائِلُ لَا.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَ رَأَيْتَ بَعِيثَهُ أَ لَيْسَ نَذِيرَهُ كَمَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص فِي بِعْثَتِهِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نَذِيرٌ؟
فَقَالَ بَلَى.
قَالَ فَكَذَلِكَ لَمْ يَمُتْ مُحَمَّدٌ إِلَّا وَ لَهُ بَعِيثٌ نَذِيرٌ
قَالَ فَإِنْ قُلْتُ لَا فَقَدْ ضَيَّعَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ مِنْ أُمَّتِهِ؛ قَالَ وَ مَا يَكْفِيهِمُ الْقُرْآنُ؟
قَالَ بَلَى إِنْ وَجَدُوا لَهُ مُفَسِّراً!
قَالَ وَ مَا فَسَّرَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص؟
قَالَ بَلَى قَدْ فَسَّرَهُ لِرَجُلٍ وَاحِدٍ وَ فَسَّرَ لِلْأُمَّةِ شَأْنَ ذَلِكَ الرَّجُلِ وَ هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع.
قَالَ السَّائِلُ يَا أَبَا جَعْفَرٍ كَانَ هَذَا أَمْرٌ خَاصٌّ لَا يَحْتَمِلُهُ الْعَامَّةُ!
قَالَ أَبَى اللَّهُ أَنْ يُعْبَدَ إِلَّا سِرّاً حَتَّى يَأْتِيَ إِبَّانُ أَجَلِهِ الَّذِي يَظْهَرُ فِيهِ دِينُهُ كَمَا أَنَّهُ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ مَعَ خَدِيجَةَ مُسْتَتِراً حَتَّى أُمِرَ بِالْإِعْلَانِ.
قَالَ السَّائِلُ يَنْبَغِي لِصَاحِبِ هَذَا الدِّينِ أَنْ يَكْتُمَ؟
قَالَ أَ وَ مَا كَتَمَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع يَوْمَ أَسْلَمَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّى ظَهَرَ أَمْرُهُ؟
قَالَ بَلَى.
قَالَ فَكَذَلِكَ أَمْرُنَا حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ.
📚الكافي، ج1، ص250
✅@Yekaye
☀️2) زندیقی خدمت امام صادق ع میرسد و سوالاتی از ایشان میپرسند که فرازهایی از آن قبلا گذشت.
در فرازی میگوید:
به من خبر بدهید از مجوسیان [زرتشتیان] که آیا خداوند برایشان پیامبری مبعوث فرمود؟ چون من در آنها مکتوبات حکیمانه و موعظههایی رسا و مَثَلهایی شفابخش دیدهام؛ آنان به ثواب و عقاب اقرار دارند و احکام شرعیای دارند که بدان عمل میکنند.
امام صادق ع فرمود: «هیچ امتی نیست جز اینکه در آن انذاردهندهای گذشت.» و خداوند پیامبری را با کتابی از نزد خداوند به سویشان مبعوث فرمود، اما او را انکار کردند و با کتابش مخالفت ورزیدند. ...
📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج2، ص346
وَ مِنْ سُؤَالِ الزِّنْدِيقِ الَّذِي سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مَسَائِلَ كَثِيرَة ...
قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنِ الْمَجُوسِ أَ فَبَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِمْ نَبِيّاً فَإِنِّي أَجِدُ لَهُمْ كُتُباً مُحْكَمَةً وَ مَوَاعِظَ بَلِيغَةً وَ أَمْثَالًا شَافِيَةً يُقِرُّونَ بِالثَّوَابِ وَ الْعِقَابِ وَ لَهُمْ شَرَائِعُ يَعْمَلُونَ بِهَا قَالَ ع مَا «مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» وَ قَدْ بُعِثَ إِلَيْهِمْ نَبِيٌّ بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَأَنْكَرُوهُ وَ جَحَدُوا كِتَابَه ...
✅@Yekaye
3) از امام صادق ع روایت شده است:
همانا خداوند تبارک و تعالی بندگان را از راههای هدایت باخبر نمود و در آن راهها برایشان منارههایی وضع نمود و بدانان خبر داد که چگونه آن راه را بپیمایند و فرمود «و حقّا كه من بسيار آمرزندهام كسى را كه توبه كند و ايمان آورد و عملهاى شايسته كند، سپس هدايت يابد» (طه/82) و فرمود : «خدا فقط از تقواپيشگان مىپذيرد.» (مائده/27) پس هرکه تقوای الهی را در آنچه به او امر کرده در پیش گیرد در حالی به ملاقات خدا نائل شود که بدانچه حضرت محمد ص آورده است مومن باشد،
اما هیهات هیهات که قومی از دست رفتند و مردند پیش از آنکه هدایت یابند و گمان کردند که ایمان آورده اند در حالی که از حیثی که نمی دانند شرک ورزیدند.
همانا کسی که از در وارد خانه شود هدایت یافته است و کسی که راه دیگری در پیش گیرد راه هلاکت را پیموده است.
خداوند طاعت ولیّ امر خود را به طاعت رسولش گره شد و طاعت رسولش را به طاعت خویش؛ پس هرکه طاعت آنان که ولی امرند را ترک کند نه خدا را اطاعت کرده است و نه رسولش را، و این همان اقرار است بدانچه از نزد خداوند عز و جل نازل شده است که «نزد هر مسجدی زینتتان را برگیرید» (اعراف/31) و به دنبال خانههایی باشید که «خدا رخصت داده كه رفعت يابند و نامش در آنها ياد شود» (نور/36) و او به شما خبر داد که آنان «مردانى كه هيچ تجارت و خريد و فروشى آنها را از ياد خدا و برپا كردن نماز و پرداختن زكات مشغول نمىكند، از روزى مىترسند كه دلها و ديدهها در آن دگرگون شود» (نور/37)
همانا خداوند پیامبرانی را برای امر خویش، خالص و ممتاز بین خلق گرداند؛ سپس آنان را در تصدیق به این امر خود در انذاراتی که فرموده ، خالص و ممتاز گرداند و فرمود « هیچ امتی نیست جز اینکه در آن انذاردهندهای گذشت.» (فاطر/24)
سرگردان شد کسی که جاهل ماند و هدایت یافت کسی که بصیرت یافت و تعقل کرد، که همانا خداوند عز و جل میفرماید «در حقيقت، چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينههاست كور است.» (حج/46) و چگونه هدایت یابد کسی که بصیرت ندارد و چگونه بصیرت داشته باشد کسی که تدبر نمیکند.
از رسول خدا ص و اهل بیتش پیروی کنید و بدانچه از نزد خداوند نازل شده اقرار نمایید و نشانههای هدایت را تعقیب کنید که همانا آنان علامتهای امانت و تقوایند و بدانید که اگر کسی حضرت عیسی بن مریم ع را انکار کند و نبوت بقیه پیامبران را اقرار نماید واقعا ایمان نیاورده است؛
راه را با جستجو کردن از منارهها بیابید و از پشت حجابها در پی نشانهها و ردپاها باشید تا دینتان را کامل کنید و به خداوند که پروردگارتان است ایمان آورید.
📚الكافي، ج1، ص181-182 و ج2، ص47-48
✅@Yekaye
👇متن حدیث👇