لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴پیشنهاد حاج آقا جاودان حفظه الله، به قرائت زیارت عاشورا با روش حاج آقای حق شناس رحمة الله علیه، درروز عاشورا، جهت حل مشکلات کشور🏴
@Yekaye
@YekAaye
@souzanchi
یک آیه در روز
824 ) وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ ینْصَرُونَ 〽️ترجمه و غیر از خداوند [ی
.
825 ) لا یسْتَطیعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ
〽️ترجمه
توان یاریِ آنها را ندارند و اینان برای آنان سپاهی آمادهاند.
سوره یس (36) آیه 75
1397/6/30
11 محرم 1440
@Yekaye
🔹یسْتَطیعُونَ
▪️در آیه 67 همین سوره بیان شد که که ماده «طوع» در اصل به معنای تسلیم شدن و انقیاد و اطاعت کردن، و نقطه مقابل «اکراه و اجبار» است «ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» (فصلت/۱۱).
▪️ وقتی این ماده به باب استفعال برود (استطاع یستطیع) به معنای قدرت و طاقت بر انجام کاری داشتن است، یعنی چیزی که به خاطر آن، انجام دادن فعل مقدور میگردد.
🔖جلسه 817 http://yekaye.ir/ya-seen-36-67/
@Yekaye
🔹جُنْد
🔹در آیه 28 همین سوره بیان شد که همگان اتفاق نظر دارند که کلمه «جُند» به معنای لشکر و سپاه است؛
اما درباره اصل و ریشه آن،
▫️ برخی بر این باورند که ماده «جند» در اصل بر گرد هم آمدن و نصرت دارد؛
▫️ اما از نظر برخی، اصل این ماده دلالت بر غلظت و شدت دارد، چنانکه به زمین سختی که سنگلاخ باشد «جَنَد» گفته میشده و به همین مناسبت است که به لشکریان هم «جُند» میگویند.
🔖جلسه 775 http://yekaye.ir/ya-seen-36-28/
@Yekaye
🔹محْضَرُونَ
▪️ماده «حضر»
▫️از طرفی با کلمات پرکاربردی نیز «حضور»، نقطه مقابل «غیبت» (غایب بودن و در دسترس نبودن) است
📚(لسان العرب، ج4، ص196؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص239)
▫️و از طرف دیگر، با کلماتی نظیر «حَضارة» (یا «حِضارة»، معنای شهرنشینی) نقطه مقابل «بدو» («بدوی» و بادیهنشین بودن) میباشد
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص76؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص241)
(درباره ماده «بدو» قبلا توضیح داده شد؛
🔖در جلسه 223 http://yekaye.ir/al-baqare-2-033/ )
▫️با این حال همگان تاکید دارند که اصل آن به معنای وارد شدن بر چیزی و مشاهده آن است
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص76)
▫️و به تعبیر دیگر، آن حالتی است که بعد از ورود و استقرار در جایی برای چیزی پدید میآید؛ و تفاوتش با کلماتی مانند «قدوم» و «ورود» در این است که این کلمات قبل از آن حالت استقرار (حضور) به کار میرود؛ و کلماتی مانند «مشاهده» و «اشراف» و «قرب» از لازمههای این حالت استقرار است.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص239)
▪️و به تَبَعِ این حالت استقرار بعد از ورود، این کلمه برای اینکه چیزی یا کسی در جایی شاهد و حاضر باشد به کار رفته است، چنانکه تعبیر «كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ» (بقرة/180) همانند آن است که فرمود «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ» (أنعام/61)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص241)
و شاید به مناسبت همین آیه است که به کسی که مرگ نزد او حاضر شود «مُحتَضَر» گویند.
▪️حالت ثلاثی مجرد این کلمه به صورت «حَضَرَ یَحضُرُ حُضُوراً و حِضَارَةً» است
(حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ؛ بقره/180 و نساء/18 و مائده/106؛ وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبی، نساء/8؛ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ، احقاف/29)
که البته ماضی آن به نحو شاذ به صورت «حَضِرَ» هم به کار رفته
📚(لسان العرب، ج4، ص196)
و در مورد آیه «وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ» (مؤمنون/98)
برخی اساساً این را کنایه از «آسیب رساندن» دانستهاند (أَنْ يَحْضُرُونِ: به من آسیب برسانند)،
اما برخی این را از مواردی دانستهاند که این فعل به نحو کنایی برای جایی که جنیان نزد کسی حضور یابند به کار رود و گفتهاند به همین مناسبت به شخص مجنون (جنزده، به معنای دیوانه) و نیز به کسی که مرگ بر بالین او حضور یافته «مُحتَضَر» گفته میشود
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص241)
هرچند بعید نیست که شیوع کلمه «محتضر» برای کسی که در بستر مرگ است، به مناسبت آیه «إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ» (بقرة/180) باشد؛
البته کلمه «محتضر» در قرآن به این معنای خاص به کار نرفته، بلکه به همان معنای لغویاش میباشد: «[وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ] كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ» (قمر/28) یعنی [به آنان خبر بده که آب بین آنان تقسیم شده است و] هر آبی، اصحابش نزد آن حاضرند
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص241)
یا به تعبیر سادهتر، هر نوبتِ آب، برای صاحب نوبت که در آنجا حضور دارد، میباشد
📚(ترجمه قرآن، مشکینی)
▪️«حاضر» اسم فاعل از ماده «حضر» و به معنای کس یا چیزی است که شاهد و آماده است (وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً؛ کهف/49)
و به طور کنایهای برای کسی به کار میرود که در نزدیکی و در جوار چیزی به سر میبرد به کار میرود (وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ؛ أعراف/163)
[و ظاهرا تعبیر «لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» (بقره/196) نیز از همین باب باشد]
و تعبیر «تجارت حاضر» (إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُديرُونَها؛ بقره/282) به معنای تجارت نقد میباشد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص242)
▪️احضار (عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ، تکویر/14؛ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا، مریم/68) (باب افعال از ماده «حضر») را به معنای «چیزی را حاضر قرار دادن» [= حاضر کردنِ چیز یا کسی در جایی] دانستهاند و تعبیر «وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحّ» میخواهد بفرماید که «شُحّ» (= ترکیبی از بخل و حرص) چنان صفت راسخی در وجود آنان شده که آن همواره در نفس خود حاضر قرار دادهاند
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص240)
▪️اسم مفعولِ «إحضار» ، «مُحضَر» (حاضر شده) میشود «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً» (آل عمران/30)
(و دیدیم که همین مضمون با تعبیر اسم فاعل هم به کار رفته است: «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» کهف/49)
و جالب اینجاست که از 10 بار کاربرد کلمه «مُحضَر» در قرآن کریم همگی درباره احضار در قیامت است، غیر از همین آیه «هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ» (یس/75) که برخی آن را درباره قیامت و برخی ناظر به دنیا دانستهاند.
@Yekaye
☀️1) از امام باقر درباره این سخن خداوند که میفرماید «و غیر از خداوند [یکتا] خدایانی برگرفتند تا مگر یاری شوند؛ توان یاریِ آنها را ندارند و اینان برای آنان سپاهی آمادهاند» روایت شده است:
آن خدایان توان یاریِ آنها را ندارند؛ و اینان برای آنان، یعنی برای آن خدایان، سپاهی آمادهاند.
📚تفسير القمي، ج2، ص217
فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ، لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ» يَقُولُ لَا يَسْتَطِيعُونَ الْآلِهَةُ لَهُمْ نَصْراً وَ هُمْ لَهُمْ أَيْ لِلْآلِهَةِ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ.
@Yekaye
2) در منابع اهل سنت از امام حسن مجتبی ع در تفسیر این جمله که میفرماید «و اینان برای آنان سپاهی آمادهاند» روایت شده است:
اینان برای آنان سپاهیاند در دنیا؛ و آنها در آتش احضارشدگاناند.
📚تفسير ابن أبي حاتم، ج10، ص3202؛ الدر المنثور في تفسير المأثور، ج5، ص269
عَنِ الحَسَنِ رَضِيَ اللهُ، عَنْهُ فِي قَوْلِهِ «وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُحْضَرُونَ» قَالَ: هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ فِي الدُّنْيَا وَ هُمْ مُحْضَرُونَ فِي النَّارِ.
@Yekaye