بسم الله الرحمن الرحیم
مدتی بود که بنا را بر این گذاشته بودم که کار را سوره به سوره پیش ببرم؛
اما با توجه به #جنگ_اقتصادی ای که در کشور رخ داده، و به پیشنهاد برخی از دوستان به نظر رسید بهتر است فرازی را به آیاتی اختصاص دهیم که ناظر به تحولات روز باشد؛
و از این رو، ان شاء الله در روزهای آینده آیاتی از اواخر سوره آل عمران را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
(البته فرازهای متعددی از این سوره ناظر به مسائل و مشکلات اقتصادی در جامعه است؛ اما شاید این آیات ارتباط مستقیم تری با موضوع داشته باشند)
💐ضمنا برخی از دوستان پیشنهاد راهاندازی این کانال را در «پیامرسان بله» را پیشنهاد کرده بودند.🌹
ان شاء الله از امروز این کانال در آنجا به طور آزمایشی راه اندازی خواهد شد به آدرس:
https://ble.im/yekaye
@Yekaye
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ
💢ترجمه
بیتردید خداوند بر مومنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت [که] آیاتش را بر آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به آنان تعلیم دهد و به راستی که پیش از این در گمراهی آشکاری بودند.
سوره آل عمران، (3) آیه 164
1397/7/12
24 محرم 1440
@Yekaye
🔹مَنَّ
▪️درباره ماده «منن» برخی گفته اند که در اصل بر دو معنا دلالت دارد: قطع کردن، و در حق کسی نیکی کردن و بر او منت گذاشتن
📚(معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۲۶۷)
▪️«مَنّ» و «مِنَّة» (=منت گذاشتن) را هم بر دو قسم دانستهاند «منت عملی»، یعنی عملا نعمتی را بر کسی ارزانی داشتن؛ که این امری بسیار ممدوح است که حقیقتا تنها از جانب خداوند انجام میشود (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ، آل عمران/164؛ كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ، نساء/94؛ وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلى مُوسى وَ هارُونَ، صافات/114؛ يَمُنُّ عَلى مَنْ يَشاءُ، إبراهيم/11؛ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا، قصص/5)؛ و «منت قولی» یا کلامی، یعنی ابراز کردن اینکه من نیکیای در حق تو کردهام (وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَني إِسْرائيل، شعراء/22؛ يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُم، حجرات/17؛ وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ، مدثر/6)، که امری قبیح است
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص777)
▪️برخی معنای اصلی این ماده را همان «قطع کردن« دانستهاند و گفتهاند «مِنّت» را از این جهت از این ماده ساختهاند که در جایی که در اصل نعمت دادن است [= منت فعلی]، بدین جهت است که نعمت بلایا را قطع میکند و در جایی که مایه کدورت در نعمت دادن است [= منت کلامی]، بدین جهت است که اثر نعمت و ضرورت تشکر از نعمت را قطع مینماید
📚(مجمع البيان، ج2، ص875)
▪️از کلماتی که ظاهرا از همین ماده میباشد «مَنّ» (حدود سه کیلو) است که برخی به همین مناسبت، اساساً «منت» را به معنای نعمت سنگین و وزین قلمداد کردهاند 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص777) اما دیگران بر این باورند که این معنا ربطی به این ماده در زبان عربی ندارد و از کلماتی است که زبانهای دیگر وارد زبان عربی شده است (در زبان عبرى، این کلمه در این معنا به صورت «مانه» و در زبانهای سرياني و آرامى، این کلمه به صورت «منيا» تلفظ میشود؛📚 التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج11، ص198)
▪️از آنجا که در ماده «منن» نوعی معنای قطع کردن و نعمت دادن نهفته است، این کلمه به طور مجازی برای رها کردن بدون عوض (فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً، محمد/4) و انفاق کردن (هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ؛ ص/39) به کار میرود
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص778)
▪️«أجر غیرممنون» (فصلت/8؛ قلم/3؛ انشقاق/25؛ تین/6) به معنای پاداشی است که هیچگاه قطع نمیشود و نقصان نمیپذیرد، و ظاهرا به همین معناست که برخی آن را به معنای «بیحساب» [= غیرقابل شمارش] معنی کردهاند.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص778)
▪️«منون» (نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُون؛ طور/30) را هم به معنای «دهر» (روزگار دانستهاند و هم به معنای مرگ [مَنِيَّةِ]، از این جهت که از عدد [زندگان] میکاهد و هر گونه مددی را قطع میکند
📚(تاج اللغة، ج6، ص2207؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص778)
▪️یکی از کاربردهای کلمه «مَنّ» در قرآن کریم (وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى؛ بقرة/57) ظاهرا اشاره به صمغ و شیره خوراکیای مانند ترنجبین است که از برخی از درختان ترشح میکند، و برخی این احتمال را دادهاند که منظور از «من» و «سلوی» نه ترنجبین و مرغ بریان، بلکه مطلق نعمتهایی بوده که خداوند بر آنان نازل کرده که از جهت نعمت بودنش به آن «مَنّ» و از این جهت که مایه تسلی و آطمینان خاطر آنان میشده بدان «سلوی» گفتهاند
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص778)
و عجیب اینجاست که برخی از اهل لغت با اینکه این کلمه را اساساً برگرفته از زبانهای عبری و سریانی میدانند 📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج11، ص198) نهتنها با این احتمال مخالفتی نکردهاند، بلکه با تخصیص آن به اموری همچون ترنجبین و سایر شیرههای مترشح از درخت مخالفت کرده و آن را به معنای هر نعمتی که از آن متنعم شدهاند معرفی کردهاند.
📚(همان، ص200).
📿ماده «منن» و مشتقات آن جمعا 27 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹 بعَثَ
▪️قبلا بیان شد ماده «بعث» به معنای برانگیختن و به جانب چیزی یا کاری روانه کردن است که در قرآن کریم متناسب با مورد آن، در مورد احیای مردگان، برگزیدن شخصی به مقام نبوت، و فرستادن کسی برای انجام کاری به کار رفته است.
🔖جلسه ۲۳۴ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-14/
📖اختلاف قرائت
🔹أَنْفسِهِمْ
▪️عموماً این عبارت را به همین صورت «أَنْفُسِهِمْ» قرائت کردهاند که جمعِ «نَفْس» (خود) است؛
▪️اما در قرائتی غیرمشهور (حضرت فاطمه س، عایشه، ضحاک و ابوالجوزاء) به صورت «أَنْفَسِهِمْ» قرائت کردهاند که افعل تفضیل از «نفیس» است (مِنْ أَنْفَسِهِمْ = از نفیسترینِ آنها)
📚(البحر المحيط، ج3، ص417)
@Yekaye
🔹يَتْلُوا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «تلو» – که مصدر آن «تلاوة» است – در اصل بر «تبعیت کردن» و «پشت سر هم آمدن» دلالت دارد، و به همین مناسبت برخی گفته اند وجه تسمیه قرائت قرآن به تلاوت این است که آیه ای بعد از آیه دیگر خوانده میشود؛ بویژه که تفاوت تلاوت و قرائت را در این دانستهاند که قرائت بر خواندن یک کلمه هم اطلاق میشود اما در تلاوت باید دو کلمه و بیشتر باشد که پشت سر هم خواندن صدق کند.
▪️البته برخی در این وجه تسمیه مناقشه کرده و گفته اند اینکه معنای ماده «تلو» آن است که چیزی بعد از چیز دیگر بیاید بدین ترتیب است که او را جلوی خود قرار دهد و خودش پشت سر او بیاید، و «تلاوت» هم به معنای آن است که شخص آیات قرآن را پیش روی خود قرار دهد و از آنها پیروی کند و این توضیح با بسیاری از کاربردهای این ماده نیز سازگارتر است (أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ؛ هود/۱۳) و موارد فراوانی هم که این ماده صرفا به معنای قرائت کردن به کار رفته است (بویژه در مواردی که با حرف «علی» آمده است، مثلا «نَتْلُوا عَلَيْكَ مِنْ نَبَإِ مُوسى وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَق» قصص/۳) ظاهرا از این جهت بوده که شخص تلاوت کننده مو به مو از قرائت آنچه آمده تبعیت میکند.
▪️برخی هم بین دو سخن فوق جمع کردهاند که ماده «تلو» عبارت است از پیروی و پشت سر هم آمدنی که چیزی که از جنس آنها نیست بین آن دو فاصله نیندازد: «وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها» (شمس/۲) و تلاوت در مورد کتب آسمانی گاه به معنای قرائت و پشت سر هم خواندن کلمات و آیات است، مانند «قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ» (يونس/۱۶) و گاه به معنای آن را پیشوای خود قرار دادن و در مقام علم و عمل از آن پیروی کردن، مانند « يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ» (بقرة/۱۲۱)
🔖جلسه 729 http://yekaye.ir/al-fater-35-29/
@Yekaye
🔹يُزَكِّيهِمْ
قبلا بیان شد
▪️ماده «زکو» یا «زکی» دلالت میکند بر نمو و زیادتی که توأم با نوعی طهارت ویا برکت باشد. و از این ریشه، کلمه «تزکیه» معروف است که در قرآن کریم هم در معنای ممدوح (تطهیر نفس از آلودگی: فاطر/۱۸، شمس/۹) و هم در معنای مذموم (خودستایی و خود را از آلودگیها منزه دیدن: نساء/۴۹، نجم/۳۲) به کار رفته است. در اصطلاح، «زکات» به آنچه از حق الله که انسان [از اموال خود] برای فقرا بیرون میآورد، گفته میشود و بدین جهت نامیده شده زیرا با این اقدام امید برکت ویا امید تزکیه نفس دارد (توبه/۱۰۳)
▪️در تفاوت تطهیر و تزکیه و تهذیب گفتهاند: تطهیر ناظر به حصول طهارت (در مقابل پلیدی) است، تزکیه ناظر به پاک کردن و خارج کردن آنچه پاک کردنش لازم است، و تهذیب ناظر به جهت صلاح و خلوصی است که حاصل میشود.
🔖جلسه ۸۴ http://yekaye.ir/al-maidah-005-055/
@Yekaye
🔹الْحِكْمَةَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «حکم» در اصل دلالت دارد بر «منع» کردن: «حُکم» منع از ظلم است و «حکمت» منع از جهالت؛ و برخی توضیح دادهاند که مراد از آن، نه هر گونه منعی، بلکه ممانعتی است که نوعی هدف اصلاح و کنترل را تعقیب میکند لذا به «افسار چهارپایان» «حَکَمَة» میگویند و «حُکم» کردن هم آن است که معین شود که چیزی چنین است و چنان نیست؛ «حاکم» کسی است که بین مردم حکم میکند و «حَکَم» هم کسی است که در حکم کردن متخصص باشد و «حکمت» هم به معنای این است که بر اساس علم، حکم شود و وقتی در مورد خدا که به کار میرود به معنای علم خداوند به اشیاء و ایجاد آنها در کمال احکام است و «مُحکم» هم یعنی چیزی که شک و شبهه و خللی در آن راه نداشته باشد و در معنای «حکیم» همچنین گفتهاند که به معنای کسی است که کار خود را محکم و بیخلل انجام میدهد.
📚جلسه ۲۲۲ http://yekaye.ir/al-baqare-2-32/
@Yekaye
🔹ضَلالٍ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «ضلل» در اصل به معنای گم شدن و ضایع شدن و اینکه چیزی در غیرمسیری که سزاوارش است قرار بگیرد، چنانکه برای مردهای که دفن میشود ویا شیری که در آب مستهلک میشود تعبیر «أُضِلّ الميّتُ» و «ضَلَّ اللّبَنُ فى الماء» به کار میرود .
▪️در واقع، «ضَلَال» به معنای عدول و خارج شدن از راه مستقیم (مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ؛ انعام/۳۹)، و ره به مقصود نیافتن، و نقطه مقابل هدایت است (فَمَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها؛ إسراء/۱۵) و به هر گونه منحرف شدن از راه گفته میشود خواه عمدی باشد یا سهوی، کوچک باشد یا بزرگ.
▪️این تعبیری است که در قرآن کریم نهتنها در مورد کافران و منحرفان، بلکه گاه در مورد انبیاء و اولیاء – بویژه از زبان مخالفانشان – به کار رفته است؛ برخی وجهش را این دانستهاند که چون بر هرگونه بیرون رفتن از راه، و نه لزوما گناه، اطلاق میگردد، بدین مناسبت در مورد ایشان به کار رفته و برخی مساله را این گونه توضیح دادهاند که این سخن، از منظر آن افرادی گفته شده که اینان را در مسیر خود نمی دیدند و از منظر آنان، این پیامبران از راه مورد نظر آنان منحرف شدهاند.
▪️این ماده به نحو ثلاثی مجرد، در معنای لازم (گمراه شدن) به کار میرود (إِنَّ الَّذينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ؛ ص/۲۶) و برای معنای متعدی (گمراه کردن) به باب افعال (قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثيراً؛ مائده/۷۷) و تفعیل میرود (أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ، فيل/۲؛ یعنی آیا کید آنان را در وضعیت باطل و مایه گمراه کردن خودشان قرار نداد؛ که تقابل این دو معنا به خوبی در این آیه منعکس شده است: «أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبيلَ» (فرقان/۱۷)
▪️«ضَلال» (إِنَّكَ لَفي ضَلالِكَ الْقَديمِ؛ یوسف/۹۵) و «ضَلالَت» (قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بي ضَلالَةٌ؛ اعراف/۶۱) را به یک معنا دانستهاند که هر دو مصدر فعل ثلاثی مجرد این ماده میباشد.
▪️این ماده به مناسبت – و چهبسا به نحو استعاری – در معانی دیگری هم به کار میرود؛ چنانکه گفتهاند در آیه «لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى» (طه/۵۲)، «ضلّ» به معنی غافل شدن است (هیچ چیز از او گم نمیشود یعنی پروردگارم از چیزی غافل نمیشود)
🔖جلسه ۷۷۱ http://yekaye.ir/ya-seen-36-24/
@Yekaye
☀️1) از امیرالمومنین ع روایت شده است:
ماییم کسانی که خداوند در میان ما پیامبری برانگیخت که آیاتش را بر ما تلاوت کند و ما را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به ما تعلیم دهد.
📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص945
مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ نَصْرِ بْنِ مُزَاحِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ:
نَحْنُ الَّذِينَ بَعَثَ اللَّهُ فِينَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْنَا آيَاتِهِ وَ يُزَكِّينَا وَ يُعَلِّمُنَا الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَة.
@Yekaye
☀️2) حضرت علی ع محمد بن ابوبکر را به ولایت مصر منصوب کرد و بعد از اینکه عمروعاص با حیلهگری توانست بر او غلبه کند و او را به شهادت برساند، حضرت نامهای خطاب به اهل مصر نوشت که آغازش چنین بود:
از بنده خدا علی امیرمومنان به هر کس از مومنان و مسلمانان که نامه مرا میخواند:
السلام علیکم؛ همانا من خدایی را حمد میگویم که هیچ معبودی جز او نیست.
اما بعد، همانا خداوند حضرت محمد ص را برانگیخت که هشداردهنده ا تمام جهانیان باشد و امانتدار وحی خداوند و شاهد بر این امت؛ و شما ای جماعت عرب، در آن روز بر بدترین دین و در بدترین سرا زندگی میکردید؛ بسترتان سنگهایی سخت و خشن و تیغهای بیابان بود، آبی کثیف مینوشیدند و غذایی نامطبوع میخوردید و خون همدیگر میریختید و فرزندانتان را میکشتید و پیوندهای خویشاوندی را میگسستید و اموالتان را بین خود به باطل میخوردید؛ راههایتان ترسناک بود و بتها در میانتان برقرار و گناهان در میانتان آشکار «و اکثرشان به خداوند ایمان نمیآورند مگر اینکه مشرک باشند» (یوسف/106)
پس خداوند با حضرت محمد ص بر شما منت نهاد و او را به عنوان پیامبری از خودتان به سوی شما برانگیخت و در کتابش فرمود «اوست آن كس كه در ميان مردمی اُمّی فرستادهاى از خودشان برانگيخت، تا آيات او را بر آنان بخواند و آنان را تزکیه کند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد، و قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.» (جمعه/2) و فرمود «قطعاً، براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد، به [هدايت] شما حريص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است. (توبه/128) و فرمود «بیتردید خداوند بر مومنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت [که] آیاتش را بر آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به آنان تعلیم دهد و به راستی که پیش از این در گمراهی آشکاری بودند.» و فرمود «آن فضل خداوند است كه به هر كه خواهد مىدهد، و خدا صاحب فضل بزرگ است» (حدید/21) پس این پیامبری بود به سوی شما و به زبان شما؛ و شما اولین مومنانی بودید که او و جایگاهش و قبیلهاش و کارش [یا: او و پیروانش و رویهاش] را دیدید پس به شما کتاب و حکمت و واجبات و مستحبات آموخت و شما را به صله رحم و حفظ خونتان و اصلاح بین همدیگر دستور داد ...
📚الغارات (ط - الحديثة)، ج1، ص303
@Yekaye
👇متن حدیث👇
متن حدیث فوق
رسالة أمير المؤمنين علي ع إلى أصحابه بعد مقتل محمد بن أبي بكر رحمه الله
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ جُنْدَبٍ عَنْ أَبِيهِ جُنْدَبٍ قَالَ:
دَخَلَ عَمْرُو بْنُ الْحَمِقِ وَ حُجْرُ بْنُ عَدِيٍّ وَ حَبَّةُ الْعُرَنِيُ وَ الْحَارِثُ الْأَعْوَرُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَبَإٍ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع بَعْدَ مَا افْتُتِحَتْ مِصْرُ وَ هُوَ مَغْمُومٌ حَزِينٌ فَقَالُوا لَهُ: بَيِّنْ لَنَا مَا قَوْلُكَ فِي أَبِي بَكْرٍ وَ عُمَرَ فَقَالَ لَهُمْ عَلِيٌّ ع: «وَ هَلْ فَرَغْتُمْ لِهَذَا وَ هَذِهِ مِصْرُ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ شِيعَتِي بِهَا قَدْ قُتِلَتْ؟ أَنَا مُخْرِجٌ إِلَيْكُمْ كِتَاباً أُخْبِرُكُمْ فِيهِ عَمَّا سَأَلْتُمْ وَ أَسْأَلُكُمْ أَنْ تَحْفَظُوا مِنْ حَقِّي مَا ضَيَّعْتُمْ فَاقْرَءُوهُ عَلَى شِيعَتِي وَ كُونُوا عَلَى الْحَقِّ أَعْوَاناً وَ هَذِهِ نُسْخَةُ الْكِتَابِ:
مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى مَنْ قَرَأَ كِتَابِي هَذَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُسْلِمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَإِنِّي أَحْمَدُ إِلَيْكُمُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً ص نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ وَ شَهِيداً عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ يَوْمَئِذٍ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ مُنِيخُونَ عَلَى حِجَارَةٍ خَشِنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍ وَ شَوْكٍ مَبْثُوثٍ فِي الْبِلَادِ تَشْرَبُونَ الْمَاءَ الْخَبِيثَ وَ تَأْكُلُونَ الطَّعَامَ الْجَشِيبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْتُلُونَ أَوْلَادَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ وَ تَأْكُلُونَ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ سُبُلُكُمْ خَائِفَةٌ وَ الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ «وَ لَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ بِمُحَمَّدٍ ص فَبَعَثَهُ إِلَيْكُمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ قَالَ فِيمَا أَنْزَلَ مِنْ كِتَابِهِ: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» وَ قَالَ «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ» وَ قَالَ: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ» وَ قَالَ: «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» فَكَانَ الرَّسُولُ إِلَيْكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ بِلِسَانِكُمْ وَ كُنْتُمْ أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ تَعْرِفُونَ وَجْهَهُ وَ شُعَبَهُ وَ عِمَارَتَهُ [شیعته و عادته] فَعَلَّمَكُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ الْفَرَائِضَ وَ السُّنَّةَ وَ أَمَرَكُمْ بِصِلَةِ أَرْحَامِكُمْ وَ حَقْنِ دِمَائِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ الْبَيْن ...
📚الغارات (ط - الحديثة)، ج1، ص303
@Yekaye
☀️3) در منابع اهل سنت از امیرالمومنین ع روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند:
من از نفیسترین شما هستم به لحاظ نَسَب و حَسَب و خویشاوندی؛ و در پدران من تا حضرت آدم ع هیچ زنازادهای به دنیا نیامده و همگی با نکاح شرعی به دنیا آمدهاند و الحمدلله.
📚البحر المحيط، ج3، ص417
روى عليّ عن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و [آله و] سلّم:
«أنا من أنفسكم نسبا و حسبا و صهرا، و لا في آبائي من آدم إلى يوم ولدت سفاح كلها نكاح و الحمد للّه».
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
1⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»
همه نعمتهایی که انسان از آنها بهرهمند است، از جسم و روح و سلامتیِ تک تک اعضای آنها تا امکاناتی که خداوند به او داده و جهان پیرامون و هر چیزی که برای گذران زندگی و رشد او به کار میآید همگی نعمتهای خدا بر انسان است که انسان را رهین منت خداوند میسازد.
🤔در میان این همه نعمت، خداوند تنها سه مورد را برشمرده که دادن آن نعمتها را مصداق منت گذاشتن خدا بر انسان - نه بر فرد خاص - معرفی نموده است؛
یعنی این نعمتها، به نحو بسیار خاص برای انسان قرار داده شده؛
و اگر انسان این اندازه اهمیت پیدا کرده که بتواند به مقام خلیفةاللهی برسد ناشی از همین نعمتهای خاص است؛
▫️ آن نعمتها عبارتند از:
🔺الف. نعمت فرستادن پیامبر و بهرهمندی انسان از هدایت خاص الهی (آلعمران/164؛ نساء/94 ؛ حجرات/17 )
🔺ب. به عذاب الهی گرفتار نشدن (قصص/82 ؛ طور/27 )
▫️و جالب اینجاست که تمام مواردی هم که خداوند از منت گذاشتن بر شخص یا اشخاص خاصی سخن به میان آورده
🔺ناظر به همین مساله اعطای نبوت یا امامت به آنهاست (مثلا حضرت موسی ع: طه/34-41 و صافات/114 ؛ حضرت یوسف ع، یوسف/90 ؛ عموم پیامبران که خداوند آنان را مخاطب وحی خود گردانده: ابراهیم/11 ؛ ائمه ع که وارثان زمین خواهند بود: قصص/5 )
🔺و واضح است که کسی که به این مقام میرسد قطعا به عذاب خداوند گرفتار نخواهد شد.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
کسی که مومن باشد، یعنی باور داشته باشد که خدایی در کار است و زندگی به همین دنیا ختم نمیشود و عاقبتی عظیم در انتظار اوست، میفهمد که:
💢بزرگترین نعمت، نعمت هدایت و رستگاری است؛💢
و بدترین وضعیت، وضعیت گمراهیای است که پیش از رسیدن این نعمت بدان گرفتار بوده است.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
💐شکر هر نعمتی به آن است که
🔹اولا آن نعمت را به عنوان نعمت بشناسیم و
🔹ثانیا از آن نعمت آن گونه که شایسته و بایسته است،استفاده کنیم.
بسیاری از ما،
😴اگر در حالت عادی هم نسبت به بسیاری از نعمتهایی که خداوند داده، بیتوجه باشیم،
🤔دست کم وقتی هریک از آن نعمتها یا مقداری از آنها را از ما بگیرد، به اهمیت آن نعمت متذکر میشویم و از خدا میخواهیم که آن نعمت را برگرداند و بر از دست دادنش تاسف میخوریم❗️
❌نمونه این امر را در مورد نعمتهایی همچون نعمت سلامتی، نعمت ثروت، نعمت پدر و مادر ویا فرزند خوب، نعمت حافظه، نعمت و ... .
🚫اما آیا در قبال بزرگترین نعمتی که به ما داده – یعنی نعمت هدایت – این گونهایم⁉️
🤔آیا آن اندازه که برای از دست دادن ثروت یا نزدیکانمان ناراحت میشویم، از اینکه دینمان دارد از دست میرود، و هدایت الهی و نقشآفرینیِ خداوند در لحظهلحظههای زندگیمان پررنگ نیست، ناراحت میشویم⁉️
🤔آیا آن اندازه که با هیجانات اجتماعی و بالا و پایین رفتن #قیمت_دلار و ...، نگران کاهش سرمایهمان هستیم، از اینکه در میان امواج و جاذبههای رسانهها و شبکههای مجازی و در تلاطم زندگی روزمره و خوردن و خوابیدنمان، مبادا ایمانمان رو به افول نهد و #معنویت و #اخلاق در وجودمان کاستی گیرد، نگران میشویم⁉️
🤔آیا به بهانه باخبر شدن از همه چیز و همهجا، خودِ حقیقیمان را فراموش نکردهایم⁉️
🤔آیا به بهانه حفظ #سرمایههای_مادی، #سرمایههای_معنوی خود را به حراج نگذاشتهایم⁉️
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
2⃣«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً ...»
با اینکه فرستادن پیامبر برای هدایت انسانها منتی بر همه انسانهاست، چرا این را منتی بر مومنان دانست؟
🍃الف. چون این نعمت بر آنان عظیمتر است چرا که از آن هدایت میجویند و آناناند که از بیاناتش بهره میبرند.
📚(مجمعالبیان، ج2، ص875)
🍃ب. چون تنها مومناناند که قدر این نعمت را میدانند و عظمت آن را درک میکنند.
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
3⃣ «بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ»
مقصود از «من انفسهم» چیست؟
🍃الف. از جماعت خودشان؛ یعنی کسی که در میان خودشان زندگی کرده بود، سابقهاش، صدق و امانتداریاش، اینکه در جایی تعلیم ندیده و کتابی نخوانده و ... را میدانستند؛ که همه اینها مشوقی است که به او ایمان بیاورند.
📚(مجمع البيان، ج2، ص876)
🍃ب. از همزبانهای خودشان، کسی که به زبان خود آنها سخن میگوید و کار برایشان راحت میشود.
📚(مجمع البيان، ج2، ص876)
🍃ج. از انسانها، یعنی او را از خود همین انسانها فرستادیم، نه از جن یا از فرشتگان، که او را از خودشان ندانند.
📚(مجمع البيان، ج2، ص876)
🍃د. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
4⃣ «وَ يُزَكِّيهِمْ»
مقصود از اینکه آنان را «تزکیه نماید» چیست؟
🍃الف. «زکاء» اطاعت و اخلاص برای خداست و مقصود این است که آنان را مطیع و مخلص گرداند. (ابنعباس، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ب. یعنی آنان را از آلودگیهای شرک پاک کند و از آن خالص نماید.
📚(ابن جریح، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ج. یعنی آنان را به سوی ایمان و اعمال صالحی بخواند و سوق دهد که مایه پاک شدن و تزکیه آنان شود.
📚(جبائی، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃د. شهادت دهد که آنان در روز قیامت از «ازکیاء» (پاکان) هستند همان گونه که بر آنچه هر کسی کسب کرده شهادت میدهد.
📚(أصم، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ه. «زکات» ، نمو و رشد نیکویی است که با خیر و برکت همراه باشد؛ پس «تزکیه آنان» یعنی با عادت دادن آنان به اعمال صالح، آنان را به نحو مناسبی رشد دارد تا بدان سبب در انسانیتشان به کمال برسند و حال و روزشان در دنیا و آخرت مناسب شود سعادتمند زندگی کنند و سعادتمند بمیرند.
📚(الميزان، ج19، ص265)
🍃و. ...
@Yekaye