☀️4) از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که زندگی [زنده ماندن] را دوست بدارد ذلیل میشود.
📚الخصال، ج1، ص120
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ قَالَ أَخْبَرَنِي غَيْرُ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ أَحَبَّ الْحَيَاةَ ذَلَّ.
@Yekaye
☀️5) از امام صادق ع روایت شده است:
خداوند عز و جل امر یقینی غیرقابل تردیدی که بسیار شبیه باشد به امر مشکوکی که هیچکس بدان یقین ندارد، همچون مرگ نیافرید.
📚الخصال، ج1، ص14
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَمْ يَخْلُقِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقِيناً لَا شَكَّ فِيهِ أَشْبَهَ بِشَكٍّ لَا يَقِينَ فِيهِ مِنَ الْمَوْتِ.
@Yekaye
☀️6) از امام صادق ع روایت شده است که:
امیرالمومنین ع فرمودند: کسی که فردا را جزء عمر خود به حساب بیاورد، مرگ را آنچنان که باید و شاید جدی نگرفته است؛
و باز امیرالمومنین ع فرمودند: آرزوی بندهای بلند و طولانی نشود مگر اینکه عملش بد شود؛
و ایشان زیاد میفرمودند: اگر بنده اجل خویش و شتابِ آن به سوی خود را میدید، هر کاری در طلب کردن دنیا را منفور میداشت.
📚الكافي، ج3، ص259
عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ص: مَا أَنْزَلَ الْمَوْتَ حَقَّ مَنْزِلَتِهِ مَنْ عَدَّ غَداً مِنْ أَجَلِهِ.
قَالَ وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: مَا أَطَالَ عَبْدٌ الْأَمَلَ إِلَّا أَسَاءَ الْعَمَلَ؛
وَ كَانَ يَقُولُ: لَوْ رَأَى الْعَبْدُ أَجَلَهُ وَ سُرْعَتَهُ إِلَيْهِ لَأَبْغَضَ الْعَمَلَ مِنْ طَلَبِ الدُّنْيَا.
@Yekaye
☀️7) امیرالمومنین ع وقتی محمد بن ابیبکر را به حکومت مصر فرستاد، نامهای خطاب به او و مردم مصر نوشت که فرازهایی از آن قبل بیان شد.
در فراز دیگری از آن نامه آمده است:
ای بندگان خدا ! همانا مرگ امری است که از کسی فوت نمیشود!
پس پیش از وقوعش از آن برحذر باشید و آمادگی لازم را برایش کسب کنید که همانا شما راندهشدگان به سوی مرگ هستید؛ اگر بایستید شما را میگیرد و اگر از او فرار کنید به شما میرسد و او از سایهتان با شما همراهتر است؛
مرگ بر پیشانیهایتان ثبت شده و دنیا هرکه در پی شماست را درهممیپیچد؛
پس زیاد مرگ را یاد کنید هنگامی که نفستان شما را به سوی دلخواههای خویش می خواند؛ که همانا مرگ برای موعظهگری کافی است
و رسول الله ص فراوان به اصحابش در مورد یاد مرگ توصیه میفرمود و میگفت:
زیاد مرگ را یاد کنید که همانا آن در هم کوبنده لذاتگرایی است و بین شما و شهوات و دلخواههای نفسانیتان حائل میگردد.
📚الأمالي (للمفيد)، ص264؛ الغارات، ج1، ص238
أَخْبَرَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ حُبَيْشٍ الْكَاتِبُ قَالَ أَخْبَرَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ الزَّعْفَرَانِيُّ قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو إِسْحَاقَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي سَعِيدٍ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ الْجَعْدِ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ الْهَمْدَانِيِّ قَالَ لَمَّا وَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع مُحَمَّدَ بْنَ أَبِي بَكْرٍ مِصْرَ وَ أَعْمَالَهَا كَتَبَ لَهُ كِتَاباً وَ أَمَرَهُ أَنْ يَقْرَأَهُ عَلَى أَهْلِ مِصْرَ وَ لِيَعْمَلَ بِمَا وَصَّاهُ بِهِ فِيهِ فَكَانَ الْكِتَابُ- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم ...
يَا عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ الْمَوْتَ لَيْسَ مِنْهُ فَوْتٌ فَاحْذَرُوهُ قَبْلَ وُقُوعِهِ وَ أَعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ فَإِنَّكُمْ طِرَادُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَكُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ وَ هُوَ أَلْزَمُ لَكُمْ مِنْ ظِلِّكُمْ الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيكُمْ وَ الدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِكُمْ فَأَكْثِرُوا ذِكْرَ الْمَوْتِ عِنْدَ مَا تُنَازِعُكُمْ أَنْفُسُكُمْ إِلَيْهِ مِنَ الشَّهَوَاتِ فَكَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَثِيراً مَا يُوصِي أَصْحَابَهُ بِذِكْرِ الْمَوْتِ فَيَقُولُ أَكْثِرُوا ذِكْرَ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ هَادِمُ اللَّذَّاتِ حَائِلٌ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الشَّهَوَات.
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
1⃣ «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ»
منافقان که خود را از میدان جنگ کنار کشیدند، بر اساس محاسبهای دنیامدارانهای بود: «زنده ماندن به هر قیمتی»
اما همین محاسبهشان هم محاسبه نادرستی بود؛
چرا که غافل بودند از اینکه مرگ برای هرکسی مقدر شده؛ و وقتی زمان مرگ برسد، هیچ گونه نمیتوان آن را دفع کرد:
چهبسیار افرادی که به میدان جهاد رفتند و سالم برگشتند؛ و چهبسیار کسانی که همان ایام در شهر و دیار خود ماندند و مردند.
📚(مجمع البیان، ج2، ص879)
به قول #سعدی شیرین سخن:
🤔دو چیز محال عقل است:
🔺خوردن بیش از رزق مقسوم؛ و
🔻مردن پیش از وقت معلوم.
https://ganjoor.net/saadi/golestan/gbab8/sh62/
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
2⃣ «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا»
منافقان به هنگام حركت مردم به جبههها، در خانهها مینشينند.
📚(تفسير نور، ج2، ص194)
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
3⃣ «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا ...»
در آیه قبل تصریح کرد که منافقان سخنشان با دلشان همراه نیست؛
اما در این آیه نشان میدهد که آن دوگانگی سخن و عمل، در هنگام بروز سختیها و دشواریهاست❗️
اما برای فرار کردن از سختیها و کنار کشیدن از میدان عمل، سخن و عملشان کاملا با هم همراه است‼️
به تعبیر دیگر،
در جهانبينی منافقان، اصالت با زندگی مادّی و رفاه است.
📚(تفسير نور، ج2، ص194)
و در اینجا قول و عملشان با هم هماهنگ میباشد‼️
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
4⃣ «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا»
دقت کنید:
⛔️نفرمود: آنان که نشستند و برادرانشان را گفتند: «اگر ما را اطاعت میکردند کشته نمیشدند!»
⛔️و نیز نفرمود: آنان که برادرانشان را گفتند: «اگر ما را اطاعت میکردند کشته نمیشدند!» و نشستند.
💢بلکه فرمود: آنان که برادرانشان را گفتند و بنشستند: «اگر ما را اطاعت میکردند کشته نمیشدند!»
چرا؟
🍃الف. منافقان اهل عمل نیستند، مگر در هنگام فرار از سختیها؛ اما در هنگام فرار، چنان قول و عملشان با هم یکی میشود که معلوم نیست ابتدا این سخن را گفتند یا ابتدا خودشان اقدام به نشستن کردند!
🍃ب. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
5⃣ «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا»
چرا با اینکه معلوم است خط و مشی شیهدان درست نقطه مقابل خط و مشی منافقان است، چرا تعبیر «قالوا لاخوانهم: برادرشان را گفتند» را به کار برد؟
بسته به اینکه مقصود از «اخوانهم» چه باشد، احتمالات مختلفی برای مراد از این آیه میتوان در نظر گرفت:
🍃الف. مقصود، برداران نَسَبیِ آنهاست
📚(مجمع البیان، ج2، ص879)؛
و آوردن این تعبیر به انضمام اینکه «نشستند» توبیخ آنان را شدیدتر میکند چرا که دیدند برادرانشان در عرصه خطر رفتند ولی به یاریِ آنان نشتافتند و به غم مرگ عزیزانشان مبتلا شدند.
📚(المیزان، ج4، ص60)
🍃ب. مقصود کسانی هستند که از آنان حرفشنوی دارند است؛
یعنی آنان در میان کسانی که از آنان حرفشنوی دارند، اقدام شهداء را تخطئه کردند.
🍃ج. مقصود خود همان شهدا هستند؛
یعنی میخواهد نحوه موضعگیری ریاکارانه منافقان را نشان دهد: منافقان وقتی میخواهند اقدام شهیدان و جانبازان در دفاع از دین و ناموس را تخطئه کنند، ژست خیرخواهانه و دلسوزانه به خود میگیرند و خود را برادر آنها معرفی میکنند.
🍃د. مقصود مجاهدانی هستند که از میدان جنگ برگشتهاند؛
یعنی قرآن میخواهد به روابط صمیمی انسانها در جامعه دینی اشاره کند که چنان رابطه برادری در میان مومنان رواج دارد (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ حجرات/10) که منافقان هم وقتی در این جامعه میخواهند با دیگران سخن بگویند آنان را به عنوان برادران خود خطاب میکنند.
🍃ه. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
6⃣ «الَّذينَ قالُوا ... لَوْ أَطاعُونا»
چرا منافقان از تعبیر «لو اطاعونا: اگر از ما اطاعت میکردند» که کاملا از موضع بالاست، استفاده کردند، نه از تعابیری مانند «اگر به سخن ما توجه میکردند» یا «اگر همراه ما میبودند» یا ... ؟
🍃الف. منافقان، خود را رهبر فكری ديگران میدانند.
📚(تفسير نور، ج2، ص194)
🍃ب. قرآن میخواهد با آوردن این تعبیر، به ما هشدار دهد که هر کاری که انجام دهید بالاخره از منطق کسی اطاعت کردهاید؛
و این گونه نیست که اطاعت نکردن از دستور خدا و رسول، به معنای رهایی از هر گونه اطاعتی باشد؛
🤔بلکه انسان خواهناخواه از منطقی – و لذا از کسانی که آن منطق را میگسترانند- اطاعت میکند. چنانکه در آیه 1 سوره احزاب انسان را در میان دو اطاعت مخیر کرد: اطاعت از خدا در مقابل اطاعت از کافرو منافق.
🔖تفصیل بحث در ضمن آیه «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقين» (احزاب/1) جلسه 420 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-1/ بویژه تدبرهای 3 و 4.
🔖همچنین برای تفصیل بیشتر میتوانید به آیه «فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيراً» (فرقان/52) و بحثهای جلسه 207 http://yekaye.ir/al-furqan-025-52/ بویژه تدبرهای 3 و 4؛
🔖و آیه «وَ لا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقينَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» (احزاب/48) و بحثهای جلسه 537 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-48/ بویژه تدبرهای 1 تا 3 مراجعه کنید.
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
7⃣ «لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا»
منافقان، روحيه ی خانواده های شهدا را تضعيف میكنند.
📚(تفسير نور، ج2، ص194)
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
8⃣ «وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا»
ايمان به مقدّر بودن مرگ، سبب شجاعت و پذيرش رفتن به جبهه است و در بينش منافقان، شهادت و سعادت اخروی جايگاه ندارد.
📚(تفسير نور، ج2، ص195)
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
9⃣ «الَّذينَ قالُوا ... لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ»
کسی در جهاد فی سبیل الله شرکت نکند، طبیعتا کشته نمیشود؛
اما اشتباه بزرگ منافقان این است که «کشته نشدن در جنگ» را معادل «زنده ماندن» میگیرند؛ یعنی میپندارند اگر کسی در جنگ کشته نشود، پس زنده میماند؛
🤔 اما خداوند این معادله را این گونه به هم میزند که:
بالاخره مرگ،
🔹اولا گریزناپذیر است،
🔹و ثانیا از نظر شما نامعلوم است ولی در علم خداوند کاملا معلوم و مقدر میباشد؛
♦️پس اگر قرار باشد بمیرید، از جنگ هم فرار کنید، باز در همان زمان مقدر میمیرید؛ و اگر قرار باشد زنده بمانید در سختترین شرایط جنگی هم واقع شوید زنده خواهید ماند.
💠تاملی با خویش
آیا واقعا در ته دلِ ما این سخن منافقان مستقر نیست که «اگر در جهاد شرکت نکنیم، زنده میمانیم؟!»
و آیا مهمترین علت ذلیل شدن بسیاری از افراد، این نیست که به خاطر دلبستگی به زندگی دنیوی، فریب این ناصواب منافقان را خوردهاند⁉️
🔖(حدیث4 https://eitaa.com/yekaye/3155)
📜حکایت📜
جوانی در دوره دفاع مقدس به سن سربازی رسید.
مادرش با توجه به ثروت و نفوذ شوهرش کاری کرد که پسرش از رفتن به سربازی معاف شد.
اندکی بعد آن جوان با دوچرخهای تصادف کرد و سرش به جدول کنار خیابان خورد و پیش از آنکه به بیمارستان برسد مُرد❗️
در مراسمی که برایش گرفتند مادرش ناله میزد:
من خیال میکردم که با کاری که کردم، او را از خطر مرگ رها کردم؛
نفهمیدم که مرگ برایش مقدر بود و با کاری که کردم فقط او را از سعادت شهادت محروم نمودم‼️
@Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
.
🔟 «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ»
آنان چنان گفتند، بگو چنین کنید، اگر راست میگویید!
💢این مواجهه قرآن،
🔹 نه تنها نشان میدهد که بايد با تبليغات سوء منافقان برخورد كرد.
📚 (تفسير نور، ج2، ص195)
🔹بلکه بسیاری از اوقات برای نشان دادن دروغ منافق، باید در مقام عمل، منطق او را به چالش کشید❗️
شبیه این استدلال را خداوند در مقابل یهودیانی که بهشت را تنها از آن خود میدانستند مطرح میکند که اگر واقعا براش شما چنین جایگاه تضمین شدهای وجود دارد مرگ را آرزو کنید اگر راست میگویید (قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين؛ بقره/94)
@Yekaye
840) 🌹 وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ 🌹
💐ترجمه
و هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن؛ بلکه [آنان] زندهاند نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
سوره آلعمران (3) آیه 169
1397/7/21
3 صفر 1440
💐🌺میلاد باسعادت امام محمد بن علی، باقرالعلوم علیهالسلام بر همه رهپویان علم مبارک باد.🌺🌹
@Yekaye
☀️لا تَحْسَبَنَّ
▪️ماده «حسب»، در اصل در دو معنای اصلی «عدّ» یعنی «حساب کردن» و «شمردن» (إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ؛ زمر/10) و «کفایت کردن» (حَسْبُنَا اللَّهُ؛ آل عمران/173) به کار میرود.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص60)
▪️(البته دو معنای دیگر هم برای این ماده یافت شده، یکی در کلمه «حُسبانة» (جمع آن: حُسبان) به معنای «بالش کوچک»، و دیگری در کلمه «أحسب» در مورد کسی که پوست بدنش به خاطر بیماریای سفید شده باشد نیز به کار رفته است، که ظاهرا این دو کلمه به دو معنای اصلی فوق برنمی گردد و برخی احتمال دادهاند کلمه «حُسبان» به معنای «تیرهایی که از کمان رها میشود» نیز از همان کلمه «حسبان» مذکور گرفته شده باشد و به همین مناسبت تعبیر «اصابت الارضَ حُسبان» به معنای هجوم آوردن ملخهاست و برخی تعبیر «وَ يُرْسِلَ عَلَيْها حُسْباناً مِنَ السَّماء» را به عنوان تگرگی که از آسمان ببارد دانستهاند. 📚معجم المقاييس اللغة، ج2، ص60-61؛ و ظاهرا این تنها موردی است که ماده «حسب» در قرآن را خارج از دو معنای اصلی آن دانستهاند.)
▪️این ماده وقتی به صورت «حَسَبَ» بیاید صریحا در معنای شمردن و حساب کردن است؛ اما وقتی در وزن «حَسِبَ» (که ظاهرا مصدر آن فقط به صورت «حسبان» میآید، نه «حساب») به کار رود غالبا به معنای «ظن» و گمان میباشد؛ و آن را هم نه معنایی مستقل، بلکه برگرفته از همین معناس «شمردن» دانستهاند با این توضیح که در اصل معنایش این بوده که «حساب میکنم که از اموری باشد که رخ میدهد»
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص۵۹)
در واقع، معنای «ظن»، اذغان به وقوع یک مطلب بر اساس حساب و کتاب است. نکتهای که این مطلب را تقویت میکند این است که برخی در تفاوت معنای «ظن» و «حسبان» توضیح دادهاند که ظن، حکایتگر از نوعی اعتقاد درونی است، در حالی که در معنای حسِب، عنصر اعتقاد نقشی ندارد؛ در واقع حُسبان، همان «حساب کردن وقوع یک حالت» بوده که به خاطر کثرت استفاده در امور ظنی، کمکم به معنای ظن کار رفته است.
📚(الفروق في اللغة، ص۹۲).
▪️مصدر معروف این ماده «حِساب» است
📚(لسان العرب، ج1، ص313)
که در قرآن کریم بارها در مقام حسابرسی روز قیامت به کار رفته است؛ مثلا: « إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً» (انسان/27) یا «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ» (انبیاء/1) و باب افعال این ماده نیز (محاسبه) بسیار مشهور است (َ إِنْ تُبْدُوا ما في أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّه؛ بقره/284)
▪️در مورد کلمه «حُسبان» نیز اغلب بر این باورند که این هم مصدر دیگری برای این ماده است، ولی از ابوهیثم هم نقل شده که وی «حسبان» را جمعِ حساب دانستهاند.
📚(لسان العرب، ج1، ص314)
و البته وقتی در صیغه «حَسِبَ يَحْسَبُ» و در معنای «ظن» به کار میرود هم مصدرش «حِسْبَان» میشود
📚(كتاب العين، ج3، ص149؛ المصباح المنير، ج2، ص134)
و البته در هیچیک از موارد استعمال کلمه «حسبان» در قرآن کریم (انعام/۹۶؛ کهف/۴۰؛ الرحمن/۵) اثری از معنای «ظن» وجود ندارد و به صورت «حُسبان» بوده است.
▪️«حَسَبُ» آن چیزی است که از انسان حساب میشود و غالبا به آباء و اجداد شخص که مایه شرف اوست گفته میشود [تعبیر «حَسَب و نَسَب» در فارسی هم رایج است] و ظاهرا به همین مناسبت است که «احتساب» را به معنای اجری که انسان در ازای مصیبت، برعهده خدا میگذارد و با خدا حساب میکند به کار میبرند.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص60؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص234)
با این حال، این کلمه در قرآن (وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ، زمر/47؛ ِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا، حشر/2) صرفا به معنای «چیزی که انسان حسابش را نمیکند و منتظر آن نیست» به کار رفته است.
📚(مجمع البيان، ج8، ص783)
▫️اغلب ترجمههای موجود ، در آیه حاضر (و نیز در اغلب موارد کاربرد ماده «حسب») یکی از دو تعبیر «مپندار» یا «گمان مبر» را به کار بردهاند، اما به این جهت که کلمه «ظن» در زبان عربی وجود داشته و قرآن با اینکه در موارد دیگر، آن را به کار برده، در اینجا این کلمه را به کار نبرده، ما همان تعبیر «حساب کردن» را در ترجمه استفاده کردیم.
📿ماده «حسب» و مشتقات آن 109 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
📖اختلاف قرائت
🔹لا تَحْسبَنَّ
▪️در قرائت اغلب اهل کوفه (حمزه و عاصم، از قراء سبعه؛ و ابوجعفر، از قراء عشره) و شام (ابن عامر) این فعل به صورت «لا تَحْسَبَنَّ» قرائت شده (با فتحه روی سین) ولی در قرائت بقیه اهل کوفه (کسائی) و اهل مکه (ابن کثیر) و مدینه (نافع) و بصره (ابن العلاء) به صورت «لا تَحْسِبَنَّ» قرائت شده (با کسره روی سین) قرائت شده است؛ و این اختلاف قرائت در تمام افعال مضارع باب «حسب یحسب» در کل قرآن چنین است؛ و ظاهرا تفاوتی در معنا ندارد.
📚(مجمع البيان، ج2، ص665)
▪️اما آنچه در معنا تفاوت ایجاد میکند این است که در اغلب قرائات به همین صورت «لا تَحْسبَنَّ» (صیغه مخاطب) قرائت شده است (یعنی چنین حساب نکن)؛
▫️اما در یکی از قرائات اربعه عشر (ابنمحیصن) و برخی از قرائات غیرمشهور (مانند روایتی از قرائت ابنعامر، قاری شام؛ و نیز روایاتی از هشام و قرائت حمید بن قیس و و داجونی) به صورت «یحسبنّ» (صیغه غایب) قرائت شده است؛ که به این معناست که «کسی چنین حساب نکند که ...»؛ هرچند ابنعطیه احتمال داده که این کلمه در این قرائت به صورت مجهول (یُحسَبَنّ) قرائت شده باشد (چنین حساب نشود).
📚(البحر المحيط، ج3، ص427-428؛ معجم القراءات، ج1، ص619)
@Yekaye
📖اختلاف قرائت
🔹قُتِلُوا
▪️در اغلب قرائات این کلمه به صورت «قُتِلُوا» (ثلاثی مجرد) قرائت شده است؛
▪️اما در قرائت اهل شام (ابن عامر) و نیز یکی از قرائات اربعه عشر (حسن) به صورت «قُتِّلُوا» (باب تفعیل) قرائت شده است.
در تفاوتش گفتهاند که «قتلوا» در موردی که هم برای کم و هم برای زیاد به کار میرود؛ اما «قتّلوا» برای زیاد است.
▪️همچنین در روایات غیرمشهوری از عاصم (از قراء کوفه) به صورت «قاتلوا» و «یقاتلون» هم قرائت شده است، که در این قرائت، معنای «جنگیدن» نسبت به «کشته شدن» غلبه دارد.
📚مجمع البيان، ج2، ص879 ؛ البحر المحيط، ج3، ص429 ؛ معجم القراءات، ج1، ص619
@Yekaye
📖 اختلاف قرائت
🔹أَحْياء
▪️کلمه «أحیاء» را عموما به صورت مرفوع (أحیاءٌ) قرائت کردهاند که خبر برای مبتدای محذوف میباشد و تقدیر کلام چنین بوده است: بل هم أحیاءٌ؛
▪️اما در یکی از قرائات غیرمشهور (ابن ابی عبلة) به صورت منصوب (أحیاءً) قرائت شده است که آن را مفعول برای فعل محذوف در نظر گرفتهاند که مثلا: بل أحسِبهم أحیاءً.
📚البحر المحيط، ج3، ص429
@Yekaye
🔹يُرْزَقُونَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «رزق» میباشد به معنای عطای جاری (بخششی که در جریان است)، و نصیب و بهرهای که به شخص میرسد، و نیز غذایی که میخورد به کار میرود و ظاهرا کلمه «روزی» در فارسی همان بار معنایی را دارد. گفتهاند اصل رزق در مورد عطاء و بخششی بوده که در زمان معین انجام میشده و بعد کمکم در بخششهای بدون وقت معین هم به کار رفته است.
📚جلسه ۲۵۸ http://yekaye.ir/al-hegr-15-20/
🔹بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
به لحاظ تحلیل صرفی،
▪️«أحیاء»: خبر است برای مبتدای محذوف، که تقدیر کلام چنین بوده است: بل هم أحیاء.
▪️«عند ربهم»:
▫️میتواند خبر دوم باشد: بلکه آنان زندگانند و آنان نزد پروردگارشاناند؛
▫️میتواند «صفت» برای احیاء باشد: بلکه آنان زندگانی هستند که نزد پروردگارشان هستند.
▫️میتواند «حال» برای احیاء باشد: بلکه آنان زندگانند در حالی که نزد پروردگارشاناند؛
▪️«یرزقون»
▫️میتواند خبر سوم باشد: بلکه آنان زندگاناند و آنان نزد پروردگارشاناند و آنان روزی داده میشوند؛
▫️میتواند «صفت» دوم برای احیاء باشد: بلکه آنان زندگانی هستند که نزد پروردگارشان هستند و روزی داده میشوند.
▫️میتواند «حال» باشد،
🔸خواه حال برای احیاء: بلکه آنان زندگاناند در حالی که نزد پروردگارشاناند، زندگاناند در حالی که روزی داده میشوند.
🔸یا حال برای ضمیری که در ضمن ظرف آمده: بلکه آنان زندگانند که نزد پروردگارشاناند، در حالی که نزد او روزی داده میشوند.
📚(البحر المحيط، ج3، ص430)
▪️البته تحلیلهای دیگری هم از این ترکیب میتوان کرد، مثلا اینکه «عند ربهم» را صفت متعلق به «یرزقون» بگیریم که بر آن مقدم شده و تاکید و یا حصر را میرساند، به این معنا که: بلکه آنان زندگانی هستند که تنها نزد پروردگارشان روزی داده میشوند؛ یا ... .
@Yekaye