eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
. 3⃣ «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا ...» در آیه قبل تصریح کرد که منافقان سخنشان با دلشان همراه نیست؛ اما در این آیه نشان می‌دهد که آن دوگانگی سخن و عمل، در هنگام بروز سختی‌ها و دشواری‌هاست❗️ اما برای فرار کردن از سختی‌ها و کنار کشیدن از میدان عمل، سخن و عملشان کاملا با هم همراه است‼️ به تعبیر دیگر، در جهانبينی منافقان، اصالت با زندگی مادّی و رفاه است. 📚(تفسير نور، ج2، ص194) و در اینجا قول و عملشان با هم هماهنگ می‌باشد‼️ @Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
. 4⃣ «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا» دقت کنید: ⛔️نفرمود: آنان که نشستند و برادران‌شان را گفتند: «اگر ما را اطاعت می‌کردند کشته نمی‌شدند!» ⛔️و نیز نفرمود: آنان که برادران‌شان را گفتند: «اگر ما را اطاعت می‌کردند کشته نمی‌شدند!» و نشستند. 💢بلکه فرمود: آنان که برادران‌شان را گفتند و بنشستند: «اگر ما را اطاعت می‌کردند کشته نمی‌شدند!» چرا؟ 🍃الف. منافقان اهل عمل نیستند، مگر در هنگام فرار از سختی‌ها؛ اما در هنگام فرار، چنان قول و عملشان با هم یکی می‌شود که معلوم نیست ابتدا این سخن را گفتند یا ابتدا خودشان اقدام به نشستن کردند! 🍃ب. ... @Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
. 5⃣ «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا» چرا با اینکه معلوم است خط و مشی شیهدان درست نقطه مقابل خط و مشی منافقان است، چرا تعبیر «قالوا لاخوانهم: برادرشان را گفتند» را به کار برد؟ بسته به اینکه مقصود از «اخوانهم» چه باشد، احتمالات مختلفی برای مراد از این آیه می‌توان در نظر گرفت: 🍃الف. مقصود، برداران نَسَبیِ آنهاست 📚(مجمع البیان، ج2، ص879)؛ و آوردن این تعبیر به انضمام اینکه «نشستند» توبیخ آنان را شدیدتر می‌کند چرا که دیدند برادرانشان در عرصه خطر رفتند ولی به یاریِ آنان نشتافتند و به غم مرگ عزیزانشان مبتلا شدند. 📚(المیزان، ج4، ص60) 🍃ب. مقصود کسانی هستند که از آنان حرف‌شنوی دارند است؛ یعنی آنان در میان کسانی که از آنان حرف‌شنوی دارند، اقدام شهداء را تخطئه کردند. 🍃ج. مقصود خود همان شهدا هستند؛ یعنی می‌خواهد نحوه موضع‌گیری ریاکارانه منافقان را نشان دهد: منافقان وقتی می‌خواهند اقدام شهیدان و جانبازان در دفاع از دین و ناموس را تخطئه کنند، ژست خیرخواهانه و دلسوزانه به خود می‌گیرند و خود را برادر آنها معرفی می‌کنند. 🍃د. مقصود مجاهدانی هستند که از میدان جنگ برگشته‌اند؛ یعنی قرآن می‌خواهد به روابط صمیمی انسانها در جامعه دینی اشاره کند که چنان رابطه برادری در میان مومنان رواج دارد (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ حجرات/10) که منافقان هم وقتی در این جامعه می‌خواهند با دیگران سخن بگویند آنان را به عنوان برادران خود خطاب می‌کنند. 🍃ه. ... @Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
. 6⃣ «الَّذينَ قالُوا ... لَوْ أَطاعُونا» چرا منافقان از تعبیر «لو اطاعونا: اگر از ما اطاعت می‌کردند» که کاملا از موضع بالاست، استفاده کردند، نه از تعابیری مانند «اگر به سخن ما توجه می‌کردند» یا «اگر همراه ما می‌بودند» یا ... ؟ 🍃الف. منافقان، خود را رهبر فكری ديگران میدانند. 📚(تفسير نور، ج2، ص194) 🍃ب. قرآن می‌خواهد با آوردن این تعبیر، به ما هشدار دهد که هر کاری که انجام دهید بالاخره از منطق کسی اطاعت کرده‌اید؛ و این گونه نیست که اطاعت نکردن از دستور خدا و رسول، به معنای رهایی از هر گونه اطاعتی باشد؛ 🤔بلکه انسان خواه‌ناخواه از منطقی – و لذا از کسانی که آن منطق را می‌گسترانند- اطاعت می‌کند. چنانکه در آیه 1 سوره احزاب انسان را در میان دو اطاعت مخیر کرد: اطاعت از خدا در مقابل اطاعت از کافرو منافق. 🔖تفصیل بحث در ضمن آیه «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقين» (احزاب/1) جلسه 420 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-1/ بویژه تدبرهای 3 و 4. 🔖همچنین برای تفصیل بیشتر می‌توانید به آیه «فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيراً» (فرقان/52) و بحثهای جلسه 207 http://yekaye.ir/al-furqan-025-52/ بویژه تدبرهای 3 و 4؛ 🔖و آیه «وَ لا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقينَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» (احزاب/48) و بحثهای جلسه 537 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-48/ بویژه تدبرهای 1 تا 3 مراجعه کنید. 🍃ج. ... @Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
. 7⃣ «لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا» منافقان، روحيه ‏ی خانواده‏ های شهدا را تضعيف می‏كنند. 📚(تفسير نور، ج2، ص194) @Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
. 8⃣ «وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا» ايمان به مقدّر بودن مرگ، سبب شجاعت و پذيرش رفتن به جبهه است و در بينش منافقان، شهادت و سعادت اخروی جايگاه ندارد. 📚(تفسير نور، ج2، ص195) @Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
. 9⃣ «الَّذينَ قالُوا ... لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ» کسی در جهاد فی سبیل الله شرکت نکند، طبیعتا کشته نمی‌شود؛ اما اشتباه بزرگ منافقان این است که «کشته نشدن در جنگ» را معادل «زنده ماندن» می‌گیرند؛ یعنی می‌پندارند اگر کسی در جنگ کشته نشود، پس زنده می‌ماند؛ 🤔 اما خداوند این معادله را این گونه به هم می‌زند که: بالاخره مرگ، 🔹اولا گریزناپذیر است، 🔹و ثانیا از نظر شما نامعلوم است ولی در علم خداوند کاملا معلوم و مقدر می‌باشد؛ ♦️پس اگر قرار باشد بمیرید، از جنگ هم فرار کنید، باز در همان زمان مقدر می‌میرید؛ و اگر قرار باشد زنده بمانید در سخت‌ترین شرایط جنگی هم واقع شوید زنده خواهید ماند. 💠تاملی با خویش آیا واقعا در ته دلِ ما این سخن منافقان مستقر نیست که «اگر در جهاد شرکت نکنیم، زنده می‌مانیم؟!» و آیا مهمترین علت ذلیل شدن بسیاری از افراد، این نیست که به خاطر دلبستگی به زندگی دنیوی، فریب این ناصواب منافقان را خورده‌اند⁉️ 🔖(حدیث4 https://eitaa.com/yekaye/3155) 📜حکایت📜 جوانی در دوره دفاع مقدس به سن سربازی رسید. مادرش با توجه به ثروت و نفوذ شوهرش کاری کرد که پسرش از رفتن به سربازی معاف شد. اندکی بعد آن جوان با دوچرخه‌ای تصادف کرد و سرش به جدول کنار خیابان خورد و پیش از آنکه به بیمارستان برسد مُرد❗️ در مراسمی که برایش گرفتند مادرش ناله می‌زد: من خیال می‌کردم که با کاری که کردم، او را از خطر مرگ رها کردم؛ نفهمیدم که مرگ برایش مقدر بود و با کاری که کردم فقط او را از سعادت شهادت محروم نمودم‼️ @Yekaye
یک آیه در روز
839) 📖الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَن
. 🔟 «الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ» آنان چنان گفتند، بگو چنین کنید، اگر راست می‌گویید! 💢این مواجهه قرآن، 🔹 نه تنها نشان می‌دهد که بايد با تبليغات سوء منافقان برخورد كرد. 📚 (تفسير نور، ج2، ص195) 🔹بلکه بسیاری از اوقات برای نشان دادن دروغ منافق، باید در مقام عمل، منطق او را به چالش کشید❗️ شبیه این استدلال را خداوند در مقابل یهودیانی که بهشت را تنها از آن خود می‌دانستند مطرح می‌کند که اگر واقعا براش شما چنین جایگاه تضمین شده‌ای وجود دارد مرگ را آرزو کنید اگر راست می‌گویید (قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين؛ بقره/94) @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
840) 🌹 وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ 🌹 💐ترجمه و هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن؛ بلکه [آنان] زنده‌اند نزد پروردگارشان روزی داده‌ می‌شوند. سوره آل‌عمران (3) آیه 169 1397/7/21 3 صفر 1440 💐🌺میلاد باسعادت امام محمد بن علی، باقرالعلوم علیه‌السلام بر همه رهپویان علم مبارک باد.🌺🌹 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️لا تَحْسَبَنَّ ▪️ماده «حسب»، در اصل در دو معنای اصلی «عدّ» یعنی «حساب کردن» و «شمردن» (إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ؛ زمر/10) و «کفایت کردن» (حَسْبُنَا اللَّهُ؛ آل عمران/173) به کار می‌رود. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص60) ▪️(البته دو معنای دیگر هم برای این ماده یافت شده، یکی در کلمه «حُسبانة» (جمع آن: حُسبان) به معنای «بالش کوچک»، و دیگری در کلمه «أحسب» در مورد کسی که پوست بدنش به خاطر بیماری‌ای سفید شده باشد نیز به کار رفته است، که ظاهرا این دو کلمه به دو معنای اصلی فوق برنمی گردد و برخی احتمال داده‌اند کلمه «حُسبان» به معنای «تیرهایی که از کمان رها می‌شود» نیز از همان کلمه «حسبان» مذکور گرفته شده باشد و به همین مناسبت تعبیر «اصابت الارضَ حُسبان» به معنای هجوم آوردن ملخهاست و برخی تعبیر «وَ يُرْسِلَ عَلَيْها حُسْباناً مِنَ السَّماء» را به عنوان تگرگی که از آسمان ببارد دانسته‌اند. 📚معجم المقاييس اللغة، ج2، ص60-61؛ و ظاهرا این تنها موردی است که ماده «حسب» در قرآن را خارج از دو معنای اصلی آن دانسته‌اند.) ▪️این ماده وقتی به صورت «حَسَبَ» بیاید صریحا در معنای شمردن و حساب کردن است؛ اما وقتی در وزن «حَسِبَ» (که ظاهرا مصدر آن فقط به صورت «حسبان» می‌آید، نه «حساب») به کار رود غالبا به معنای «ظن» و گمان می‌باشد؛ و آن را هم نه معنایی مستقل، بلکه برگرفته از همین معناس «شمردن» دانسته‌اند با این توضیح که در اصل معنایش این بوده که «حساب می‌کنم که از اموری باشد که رخ می‌دهد» 📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص۵۹) در واقع، معنای «ظن»، اذغان به وقوع یک مطلب بر اساس حساب و کتاب است. نکته‌ای که این مطلب را تقویت می‌کند این است که برخی در تفاوت معنای «ظن» و «حسبان» توضیح داده‌اند که ظن، حکایتگر از نوعی اعتقاد درونی است، در حالی که در معنای حسِب،‌ عنصر اعتقاد نقشی ندارد؛ در واقع حُسبان، همان «حساب کردن وقوع یک حالت» بوده که به خاطر کثرت استفاده در امور ظنی، کم‌کم به معنای ظن کار رفته است. 📚(الفروق في اللغة، ص۹۲). ▪️مصدر معروف این ماده «حِساب» است 📚(لسان العرب، ج1، ص313) که در قرآن کریم بارها در مقام حسابرسی روز قیامت به کار رفته است؛ مثلا: « إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً» (انسان/27) یا «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ» (انبیاء/1) و باب افعال این ماده نیز (محاسبه) بسیار مشهور است (َ إِنْ تُبْدُوا ما في أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّه؛ بقره/284) ▪️در مورد کلمه «حُسبان» نیز اغلب بر این باورند که این هم مصدر دیگری برای این ماده است، ولی از ابوهیثم هم نقل شده که وی «حسبان» را جمعِ حساب دانسته‌اند. 📚(لسان العرب، ج1، ص314) و البته وقتی در صیغه «حَسِبَ يَحْسَبُ» و در معنای «ظن» به کار می‌رود هم مصدرش «حِسْبَان» می‌شود 📚(كتاب العين، ج3، ص149؛ المصباح المنير، ج2، ص134) و البته در هیچیک از موارد استعمال کلمه «حسبان» در قرآن کریم (انعام/۹۶؛ کهف/۴۰؛ الرحمن/۵) اثری از معنای «ظن» وجود ندارد و به صورت «حُسبان» بوده است. ▪️«حَسَبُ» آن چیزی است که از انسان حساب می‌شود و غالبا به آباء و اجداد شخص که مایه شرف اوست گفته می‌شود [تعبیر «حَسَب و نَسَب» در فارسی هم رایج است] و ظاهرا به همین مناسبت است که «احتساب» را به معنای اجری که انسان در ازای مصیبت، برعهده خدا می‌گذارد و با خدا حساب می‌کند به کار می‌برند. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص60؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص234) با این حال، این کلمه در قرآن (وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ، زمر/47؛ ِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا، حشر/2) صرفا به معنای «چیزی که انسان حسابش را نمی‌کند و منتظر آن نیست» به کار رفته است. 📚(مجمع البيان، ج8، ص783) ▫️اغلب ترجمه‌های موجود ، در آیه حاضر (و نیز در اغلب موارد کاربرد ماده «حسب») یکی از دو تعبیر «مپندار» یا «گمان مبر» را به کار برده‌اند، اما به این جهت که کلمه «ظن» در زبان عربی وجود داشته و قرآن با اینکه در موارد دیگر، آن را به کار برده، در اینجا این کلمه را به کار نبرده، ما همان تعبیر «حساب کردن» را در ترجمه استفاده کردیم. 📿ماده «حسب» و مشتقات آن 109 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
📖اختلاف قرائت 🔹لا تَحْسبَنَّ ▪️در قرائت اغلب اهل کوفه (حمزه و عاصم، از قراء سبعه؛ و ابوجعفر، از قراء عشره) و شام (ابن عامر) این فعل به صورت «لا تَحْسَبَنَّ» قرائت شده (با فتحه روی سین) ولی در قرائت بقیه اهل کوفه (کسائی) و اهل مکه (ابن کثیر) و مدینه (نافع) و بصره (ابن العلاء) به صورت «لا تَحْسِبَنَّ» قرائت شده (با کسره روی سین) قرائت شده است؛ و این اختلاف قرائت در تمام افعال مضارع باب «حسب یحسب» در کل قرآن چنین است؛ و ظاهرا تفاوتی در معنا ندارد. 📚(مجمع البيان، ج2، ص665) ▪️اما آنچه در معنا تفاوت ایجاد می‌کند این است که در اغلب قرائات به همین صورت «لا تَحْسبَنَّ»‌ (صیغه مخاطب) قرائت شده است (یعنی چنین حساب نکن)؛ ▫️اما در یکی از قرائات اربعه عشر (ابن‌محیصن) و برخی از قرائات غیرمشهور (مانند روایتی از قرائت ابن‌عامر، قاری شام؛ و نیز روایاتی از هشام و قرائت حمید بن قیس و و داجونی) به صورت «یحسبنّ» (صیغه غایب) قرائت شده است؛ که به این معناست که «کسی چنین حساب نکند که ...»؛ هرچند ابن‌عطیه احتمال داده که این کلمه در این قرائت به صورت مجهول (یُحسَبَنّ) قرائت شده باشد (چنین حساب نشود). 📚(البحر المحيط، ج3، ص427-428؛ معجم القراءات، ج1، ص619) @Yekaye
📖اختلاف قرائت 🔹قُتِلُوا ▪️در اغلب قرائات این کلمه به صورت «قُتِلُوا» (ثلاثی مجرد) قرائت شده است؛ ▪️اما در قرائت اهل شام (ابن عامر) و نیز یکی از قرائات اربعه عشر (حسن) ‌به صورت «قُتِّلُوا» (باب تفعیل) قرائت شده است. در تفاوتش گفته‌اند که «قتلوا» در موردی که هم برای کم و هم برای زیاد به کار می‌رود؛ اما «قتّلوا»‌ برای زیاد است. ▪️همچنین در روایات غیرمشهوری از عاصم (از قراء کوفه) ‌به صورت «قاتلوا» و «یقاتلون» هم قرائت شده است، که در این قرائت، معنای «جنگیدن» نسبت به «کشته شدن» غلبه دارد. 📚مجمع البيان، ج2، ص879 ؛ البحر المحيط، ج3، ص429 ؛ معجم القراءات، ج1، ص619 @Yekaye
📖 اختلاف قرائت 🔹أَحْياء ▪️کلمه «أحیاء» را عموما به صورت مرفوع (أحیاءٌ) قرائت کرده‌اند که خبر برای مبتدای محذوف می‌باشد و تقدیر کلام چنین بوده است: بل هم أحیاءٌ؛ ▪️اما در یکی از قرائات غیرمشهور (ابن ابی عبلة) به صورت منصوب (أحیاءً) قرائت شده است که آن را مفعول برای فعل محذوف در نظر گرفته‌اند که مثلا: بل أحسِبهم أحیاءً. 📚البحر المحيط، ج3، ص429 @Yekaye
🔹يُرْزَقُونَ قبلا بیان شد که ▪️ماده «رزق» می‌باشد به معنای عطای جاری (بخششی که در جریان است)، و نصیب و بهره‌ای که به شخص می‌رسد، و نیز غذایی که می‌خورد به کار می‌رود و ظاهرا کلمه «روزی» در فارسی همان بار معنایی را دارد. گفته‌اند اصل رزق در مورد عطاء و بخششی بوده که در زمان معین انجام می‌شده و بعد کم‌کم در بخشش‌های بدون وقت معین هم به کار رفته است. 📚جلسه ۲۵۸ http://yekaye.ir/al-hegr-15-20/ 🔹بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ به لحاظ تحلیل صرفی، ▪️«أحیاء»: خبر است برای مبتدای محذوف، که تقدیر کلام چنین بوده است: بل هم أحیاء. ▪️«عند ربهم»: ▫️می‌تواند خبر دوم باشد: بلکه آنان زندگانند و آنان نزد پروردگارشان‌اند؛ ▫️می‌تواند «صفت» برای احیاء باشد: بلکه آنان زندگانی هستند که نزد پروردگارشان هستند. ▫️می‌تواند «حال» ‌برای احیاء باشد: بلکه آنان زندگانند در حالی که نزد پروردگارشان‌اند؛ ▪️«یرزقون» ▫️می‌تواند خبر سوم باشد: بلکه آنان زندگان‌اند و آنان نزد پروردگارشان‌اند و آنان روزی داده می‌شوند؛ ▫️می‌تواند «صفت» دوم برای احیاء باشد: بلکه آنان زندگانی هستند که نزد پروردگارشان هستند و روزی داده می‌شوند. ▫️می‌تواند «حال» باشد، 🔸خواه حال برای احیاء: بلکه آنان زندگان‌اند در حالی که نزد پروردگارشان‌اند، زندگان‌اند در حالی که روزی داده می‌شوند. 🔸یا حال برای ضمیری که در ضمن ظرف آمده: بلکه آنان زندگانند که نزد پروردگارشان‌اند، در حالی که نزد او روزی داده می‌شوند. 📚(البحر المحيط، ج3، ص430) ▪️البته تحلیل‌های دیگری هم از این ترکیب می‌توان کرد، مثلا اینکه «عند ربهم» را صفت متعلق به «یرزقون» بگیریم که بر آن مقدم شده و تاکید و یا حصر را می‌رساند، به این معنا که: بلکه آنان زندگانی هستند که تنها نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند؛ یا ... . @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 شأن نزول 🔸برخی گفته‌اند این آیه درباره شهدای جنگ بدر نازل شد که چهارده نفر از انصار بودند و شش نفر از مهاجرین؛ 🔸برخی (ابن مسعود، ربیع و قتاده) گفته‌اند که این آیه درباره شهدای جنگ احد نازل شد که هفتاد نفر بودند که چهار نفرشان آنان از مهاجرین بود: حمزة بن عبد المطلب و مصعب بن عمير و عثمان بن شماس و عبد الله بن جحش، و بقیه از انصار؛ 🔸و از امام باقر علیه السلام و بسیاری از مفسران روایت شده است که که این آیه ناظر به هر دو گروه شهدای بدر و احد بود. 🔸و برخی هم گفته‌اند که این آیه در وصف شهدای بئر معونه است که واقعه‌اش حدود سه ماه بعد از جنگ احد رخ داد. (خلاصه حکایتش این است که ابوبراء عامر بن مالک که رئیس قبیله بنی عامر بود به مدینه آمد و با پیامبر ص دیداری داشت و اسلام نیاورد ولی از پیامبر خواست که کسی را برای تبلیغ اسلام به منطقه نجد بفرستد و من سلامت آنان را تضمین می‌کنم؛ پیامبر ص منذر بن عمرو را با هفتاد نفر از مسلمانان فرستاد. آنان در مسیر در منطقه بئر معونه اطراق کردند و تصمیم گرفتند مردم آنجا را به اسلام دعوت کنند. عامر بن طفیل که در آنجا بود را دعوت کردند ولی وی نپذیرفت و یکی از اصحابش یکی از آنان را به شهادت رساند. عامر بن طفیل از بنی عامر درخواست کرد که بر مسلمانان شبیخون زنند، اما آنان به خاطر عهدی که ابوبراء بسته بود نپذیرفتند؛ وی سراغ قبیله بنی سلیم رفت و از آنان درخواست کرد و آنان برآن جماعت شبیخون زدند و همگی را به شهادت رساندند جز یک نفر زخمی که در میان کشته‌ها افتاده بود ... و خداوند این آیات را در وصف آنان نازل کرد.) 📚مجمع البيان، ج2، ص880-882 🔹البته در بسیاری از شأن نزول‌های این واقعه بیان شده که شهدای مذکور، بعد از شهادتشان و مواجهه با نعمتهایی که در آن عالم در اختیارشان قرار داده شد، آرزو کردند که ای کاش کسی پیام ما را به مومنان می‌رساند که ما چه جای خوبی داریم تا مبادا در جهاد سستی ورزند؛ و خداوند به آنها فرمود من خودم پیامتان را به آنان می‌رسانم. 📚(برای نمونه‌هایی از این احادیث، ر.ک: أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص132-134 ) @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است: شخصی خدمت پیامبر اکرم ص آمد و گفت: من برای جهاد خیلی انگیزه ورغبت دارم! حضرت فرمود: در راه خداوند به جهاد برخیز که اگر کشته شوی، زنده‌ای خواهی بود که نزد پروردگارت روزی داده شوی؛ و اگر [در مسیر] بمیری اجر و پاداشت برعهده خداست؛ و اگر هم [زنده] برگردی، از گناهانت به سمت خداوند بیرون آمده‌ای؛ این است تفسیر آیه «و هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن؛ ...» (آل عمران/169) 📚تفسير العياشي، ج1، ص206 عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَتَى رَجُلٌ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ إِنِّي رَاغِبٌ نَشِيطٌ فِي الْجِهَادِ. قَالَ ص: فَجَاهِدْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنَّكَ إِنْ تُقْتَلْ كُنْتَ حَيّاً عِنْدَ اللَّهِ تُرْزَقُ وَ إِنْ مِتَّ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُكَ عَلَى اللَّهِ وَ إِنْ رَجَعْتَ خَرَجْتَ مِنَ الذُّنُوبِ إِلَى اللَّهِ هَذَا تَفْسِيرُ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً» @Yekaye
☀️2) روایت شده است که وقتی امیرالمومنین در میدان جنگ قرار می‌گرفت با این عبارات مردم را سفارش به جهاد و استقامت می‌کرد: ... سپس بدانید که همانا جهاد بعد از اسلام آوردن برترین اعمال است؛ و آن ایه استواری دین است؛ و پاداش آن عظیم است، به علاوه عزت و مناعتی که به همراه می‌آورد؛ و آن سراسر حمله است [نه فرار کردن] ؛ در آن حسنات جمع است و بشارتی به بهشت بعد از شهادت، و به اینکه فردا در پیشگاه پروردگار و با احترام روزی می‌گیرند که خداوند عز و جل می‌فرماید: «و هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن؛ ...» (آل عمران/169) 📚الكافي، ج5، ص37-38 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَقِيلٍ الْخُزَاعِيِ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع كَانَ إِذَا حَضَرَ الْحَرْبَ يُوصِي لِلْمُسْلِمِينَ بِكَلِمَاتٍ فَيَقُولُ ... ثُمَّ إِنَّ الْجِهَادَ أَشْرَفُ الْأَعْمَالِ بَعْدَ الْإِسْلَامِ وَ هُوَ قِوَامُ الدِّينِ وَ الْأَجْرُ فِيهِ عَظِيمٌ مَعَ الْعِزَّةِ وَ الْمَنَعَةِ وَ هُوَ الْكَرَّةُ فِيهِ الْحَسَنَاتُ وَ الْبُشْرَى بِالْجَنَّةِ بَعْدَ الشَّهَادَةِ وَ بِالرِّزْقِ غَداً عِنْدَ الرَّبِّ وَ الْكَرَامَةِ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ... @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
840) 🌹 وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِم
. 1⃣ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» اینکه گمان کنیم کسی در راه خدا کشته می‌شود «مرده» است، یک اشتباه مهم محاسباتی است! 📝نکته تخصصی قبلا بیان شد که در قرآن تمامی مواردی که ماده «حسب» به صورت فعل به کار رفته ناظر به نوعی اشتباه در حساب و کتابهای انسانهاست؛ به طوری که در همگی می‌توان کلمه «ظن» و «زعم» (گمان و پندار) با بار معنایی منفی را به کار برد. یعنی گویی یکی از مهمترین نکته‌های دینداری این است که پی ببریم که بسیاری از حساب و کتاب‌های ما و پیش‌بینی‌هایی که بر اساس این حساب و کتاب‌ها انجام می‌دهیم درست نیست؛ و یکبار جدی باید در مدل محاسباتی‌مان در زندگی تجدید نظر کنیم. 🔖جلسه 96 http://yekaye.ir/al-muminoon-023-115/ 🤔یکی از مهمترین زمینه‌های این اشتباهات این است که نظام اصلی عالم را نظام مادی و افق حیات انسان را همچون حیوانات می‌بینیم و بر این اساس، مرگ و زندگی حقیقی، را مرگ و زندگی فیزیولوژیکی که برای همه حیوانات رخ می‌دهد، قلمداد می‌کنیم؛ در حالی که اگر انسان از حقیقت عظیم‌تری به نام روح برخوردار است، همان باید مقیاس مرگ و حیات حقیقیِ او قرار گیرد: 🔺بر این اساس است که انسانی که همه تلاشش را در راه خدا قرار می‌دهد اساساً به زندگی حقیقی دست می‌یابد، هر چند که این جان مادی و حیوانی اش را در جنگ از دست بدهد؛ 🔻و در سوی دیگر، کسی که به سخن حق گوش نمی‌دهد و از حق رویگردان است، «مرده» است هرچند که به لحاظ فیزیولوژی و حیوانی، او را زنده به حساب آورند: «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرينَ» (نمل/80 و روم/52) 💠تاملی با خویش آیا ما کدام زندگی را جدی‌تر می دانیم؟! و برای سلامت در کدام زندگی بیشتر مراقب هستیم؟! @Yekaye
یک آیه در روز
840) 🌹 وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِم
. 2⃣ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا ... أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ» برای منافق، معیار زنده و مرده بودن، در دنیا بسر بردن یا از دنیا رفتن است؛ (آیه قبل) اما برای مومن، معیار زنده و مرده بودن، نزد خدا و در محضر خدا بودن یا نبودن است. @Yekaye