eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
863) 📖 يا إِبْراهيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذابٌ
. 4⃣ «يا إِبْراهيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ» فرمود « ای ابراهیم! از این بگذر! همانا چنین است که امر پروردگارت آمده است». چرا در این آیه تعبیر «أمر ربک» آمد، نه «أمر الله» یا «أمر ربهم» یا ...؟ 🍃الف. برای اینکه ابراهیم را به اتمام مجادله وادارد. بحث با ما بر سر این ماموریت را تمام کن چون پروردگار خود تو چنین امر کرده است] 📚(المیزان، ج10، ص327) 🍃ب. شاید می‌خواهد تأکیدی باشد بر «حلم» خداوند؛ که این عذاب منافاتی با حلیم بودن خداوند ندارد. یعنی در آیه قبل، حضرت ابراهیم ع را «حلیم» خواند؛ اکنون می‌گوید اگر تو حلیمی، ببین پروردگار تو که تو را آفریده و این حلم را در تو قرار داده، خودش چه حِلمی دارد و او با چنان حِلمی این امر را صادر کرده است. 🍃ج. ... @Yekaye
یک آیه در روز
863) 📖 يا إِبْراهيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذابٌ
. 5⃣ «يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ... يا إِبْراهيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ» شفاعت ابراهيم براى مردم، قبل از اطلاع او به قطعى شدن عذاب بوده است. 📚(تفسير نور، ج5، ص357) @Yekaye
یک آیه در روز
863) 📖 يا إِبْراهيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذابٌ
. 6⃣ «يا إِبْراهيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ» زمانى كه فرمان حتمى خداوند صادر شد، هيچ مقامى نمى‌تواند مانع آن شود و حتی شفاعت انبيا هم پذيرفته نمى‌شود. 📚(تفسير نور، ج5، ص358) @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
864) 📖 وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا يَوْمٌ عَصيبٌ 📖 💢ترجمه و هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، به [سبب] آنان احساس بدی کرد [آمدن آنان را خوش نداشت] و با آنان در تنگنا قرار گرفت و گفت: امروز روزی سخت است. سوره هود (11) آیه 77 1397/10/8 21 ربیع‌الثانی 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹سيءَ بِهِمْ 🔹ماده «سوء» در اصل به معنای قبیح و زشت می‌باشد، و گناه را به خاطر قبح و زشتی‌اش «سیئة» گفته‌اند 📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص113) ▫️که این ماده، معادل کلمه فارسی «بد» می‌باشد. همچنینگفته‌اند تعبیر «سوء» بر هر چیزی که مایه غم و ناراحتی انسان شود اطلاق می‌شود، اعم از امور دنیوی و اخروی، نفسانی و بدنی و خارجی، از دست دادن مال باشد یا مقام یا دوست؛ 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۴۱) و یا به تعبیر دیگر، «سُوء» به لحاظ معنایی درست نقطه مقابل «حُسن» است؛ و به هرچیزی که بذاته نیکو نباشد اطلاق می‌گردد، خواه در عمل باشد یا موضوع یا حکم، امر قلبی باشد یا معنوی یا ... 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص251) 🔶این کلمه به کلماتی مانند «ضرر» ، «قُبح» و «فساد» نزدیک است؛ با این تفاوت که: 🔸«ضرر» در مقابل » نفع»‌است؛ و در مورد آنچه انسان از وضعیتش ناآگاه است نیز اطلاق می‌شود و چه‌بسا چیزی که به خودی خود خوب باشد، ولی به دلایلی ضرر داشته باشد 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص251)؛ به تعبیر دیگر، کلمه «سوء» را غالبا در مورد بدی‌هایی که ریشه و منشأش را می‌شناسیم به کار می‌برند؛ اما «ضرر» را در مورد هر بدی‌ای که به انسان برسد، ولو ریشه‌اش را نداند. 📚(الفروق فی اللغة، ص۱۹۲) 🔸در کلمه «قبح» صورت و ظاهر امر بیشتر مورد لحاظ است؛ 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص251) در واقع، کلمه «سوء» از آن جهت اطلاق می‌گردد که بد بودنش آشکار است؛ اما کلمه «قبح» از آن جهت که انجام دادنش سزاوار نیست. 📚(مجمع البيان، ج5، ص277) 🔸و «فساد» هم نقطه مقابل «صلاح» است و هرگونه اختلال در عمل، نظر و ... می‌باشد. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص251) 🔸در تفاوت «إساءة» (ِ لِيَجْزِيَ الَّذينَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا؛ نجم/31) و «سوء» هم گفته‌اند که اولی را فقط در جایی که ظلم رخ داده باشد به کار می‌برند (و این طبیعی است زیرا با رفتن به باب افعال متعدی شده و به معنای «بدی کردن» می‌باشد) اما دومی اعم از جایی است که ظلم باشد ویا هرگونه بدی و ضرری به شخص برسد. 📚(الفروق في اللغة، ص193) ▪️در مورد کلمه «سُوأى» (ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى؛ روم/10) ▫️برخی با استناد به اشعار عرب مدعی‌اند که این کلمه به معنای «آتش» است و آتش را به خاطر قبح منظرش «سوآی» گفته‌اند 📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص113) ▫️اما دیگران افعل تفضیل مونث از همین کلمه «سوء» دانسته و آن را برخی حکایتگر هر امر زشت و قبیحی و در مقابل «حُسنی» (لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى؛ يونس/26) معرفی کرده‌اند؛ همان گونه که هر امر زشت و ناپسندی را «سیّئه» و در مقابل، هر امر خوب و پسندیده‌ای را «حسنه» می‌گویند: «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ» (نساء/79) و از این رو، این کلمه هم در مورد آنچه عقل و شرع بد می شمرد به کار می رود «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى إِلَّا مِثْلَها» (انعام/160) و هم در مورد آنچه بر طبع آدمی ناخوشایند و سنگین می آید «فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ» (اعراف/131) و «ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ» (أعراف/95) 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص441-442) ▪️و از آنجا که گاه اثر خوشی ویا غم در صورت آدمی نمایان می‌شود، گاه «سوء» به وجه آدمی اطلاق می‌گردد [فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ؛ اسراء/7] چنانکه «سِيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً» (هود/77) یعنی بواسطه حضور آنان، احساس ناراحتی در چهره‌اش نمایان شد و چهره‌اش غمگین شد. 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص442) ▪️تعبیر «سَوْأة» را برخی بر این باورند که به نحو کنایه‌ای در معنای عورت (هم در مورد مرد و هم در مورد زن) به کار می‌رود 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۴۲)؛ ▫️ اما بسیاری از قدما مانند خلیل معنای اصلی این کلمه را همان «الفرج» معرفی کرده 📚 (كتاب العين، ج۷، ص۳۲۸) ▫️و برخی مانند ابن اثیر تاکید کرده‌اند که اساساً اصل کاربرد این کلمه در خصوص عورت بوده و بعدا به هر چیزی که آشکار شدنش مایه شرمندگی انسان شود، اطلاق گردیده است 📚(النهایه، ج۲، ص۴۱۶) ▫️و در هر صورت درباره وجه تسمیه‌اش گفته‌اند که چون انسان فطرتا از اینکه عورتش در برابر دیگران آشکار شود، بدش می‌آید 📚(مجمع‌البیان، ج۴، ص۶۲۵، المصباح المنیر، ج۲، ص۲۹۸؛ مجمع‌البحرین، ج۱، ص۲۳۷). 📿ماده «سوء» و مشتقات آن جمعا 167 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
🔹عبارت «سيء بهم» هم فعل مجهول است و در اصل «سُوِءَ بهم» بوده که چون کسره بر واو ثقیل است حذف و به حرف قبلش منتقل شده؛ و به تبع حرف قبل، واو به یاء تبدیل شده است 📚(مجمع البيان، ج5، ص277) @Yekaye
🔹ضاقَ ▪️ماده «ضیق» به معنای تنگنا و نقطه مقابل «سِعَه» و گشایش است. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص383؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص57) ▪️این کلمه به همین مناسبت در مورد فقر، بخل، غم و مانند اینها به کار می‌رود، چنانکه «وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً» (هود/77) به معنای این است که به خاطر [حضور] آنان احساس عجز کرد، ویا «وَ لا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ» (نحل/127) اشاره به اندوهی است که گریبانگیر او شده بود . 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص513-514) ▪️مصدر این ماده هم به صورت «ضَيق» و هم به صورت «ضِيق» آمده است. در تفاوت این دو گفته‌اند که«ضَيق» در مورد سینه و مکان به کار می‌رود اما «ضِيق» در مورد بخل و تنگدستی. برخی هم تفاوت آنها را تفاوت مصدر و اسم دانسته‌اند. 📚(الفروق في اللغة، ص308) ▪️وقتی این ماده به باب تفعیل می‌رود متعدی می‌شود و به معنای «در مضیقه و تنگنا قرار دادن» است: «وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ» (طلاق/6) 📿ماده «ضیق» و مشتقات آن جمعا 13 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
🔹ذَرْعاً ▪️از ماده «ذرع» کلمه «ذراع» به معنای بازو معروف است؛ و با چیزی که با ذراع اندازه‌گیری می‌شود «مذروع» گویند و تعبیر «ضاق بكذا ذَرْعِي» یعنی دستم در مورد آن به مضیقه افتاد [= از دسترس و توانم بیرون شد] 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص327) ▪️درباره ماده «ذرع» ▫️ برخی بر این باورند که در اصل دلالت دارد بر امتداد، و حرکت به سمت جلو؛ و به همین مناسبت «بازو» را «ذراع» (وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصيد؛ کهف/18) گفته‌اند و تعبیر «ضاق بهذا الأمر ذَرْعاً» در جایی به کار می‌رود که شخص بیش از آنچه توان دارد عهده‌دار می‌گردد و از انجام کار درمانده می‌شود. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص350). ▫️و برخی بر این باورند اصل این ماده ناظر به مقایسه و اندازه‌گیری در طول می‌باشد؛ و از این جهت که مقیاس «ذرع» بازو بوده، به «بازو» ذراع گفته‌اند و «ذرع» را با «ذراع» (بازو) حساب می کرده‌اند؛ و به این مناسبت اشتقاقات دیگر آن انجام شده؛ و چون «ذرع» اندازه‌گیری و احاطه پیدا کردن بر چیزی از حیث اندازه‌اش بوده است، این کلمه را به مناسبت هم در مورد فراخی و سعه و هم در مورد ضیق و تنگنا به کار برده‌اند چنانکه در آیه « ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً» (هود/77 و عنکبوت/33) اشاره به تنگنایی است که حضرت لوط با آمدن آنان خود را در آن گرفتار دید. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص311) ▪️«ذَرع» هم به معنای مقیاسی برای اندازه‌گیری (به اندازه یک بازو) است و هم به معنای مطلقِ «اندازه»ی چیزی به کار می‌رود (فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ؛ الحاقه/32) 📚 (المیزان، ج10، ص338) 📿ماده «ذرع» جمعا 5 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
🔹عَصيبٌ ▪️ماده «عصب» در اصل بر ربط چیزی به چیز دیگر به نحو طولی یا دورانی دلالت دارد؛ و از این ماده کلمه «عَصَب» معروف است که در زبان عربی نه‌تنها به آنچه امروزه اعصاب می‌گویند بلکه به رباطهای بین مفاصل هم گفته می‌شود. ▪️(معجم المقاييس اللغة، ج4، ص336) ▪️به کسی که با رباط‌های حیوانی دست و پایش را ببندند «معصوب» گویند؛ و به همین مناسبت به هر امر شدید و سختی « عَصْب» گفته می‌شود و کلمه «عصیب» (وَ قالَ هذا يَوْمٌ عَصيبٌ؛ هود/77) به معنای «شدید» هم از همین تعبیر اخذ شده؛ که «عصیب» می‌تواند به معنای فاعل (روزی که شدت و سختی می‌آورد) یا مفعول (روزی که اطرافش سخت بسته شده) باشد 📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص568) ▫️و دیگران تاکید کرده‌اند که فقط برای شدت‌ها و سختی‌های شر و ناخوشایند به کار می‌رود؛ «یوم عصیب» یعنی روزی که گویی با شر و بدی بر مردم ‌پیچیده؛ ویا اینکه بدی‌هایش به هم در‌پیچیده است. (مجمع البيان، ج5، ص277) و این مفهوم شدت بقدری در این کلمه پررنگ بوده که برخی معنای اصلی این ماده را همین «شدت و سختی» و نقطه مقابل «راحتی» و «نرمی» قلمداد نموده‌اند. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص144) ▪️«عُصْبة» (ویا «عصابة» ) به جماعتی که به هم گره خورده و پشت و پناه هم باشند گفته می‌شود: «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» (یوسف/8 و14) «إِنَّ الَّذينَ جاؤُ بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ» (نور/11) «إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّة» (قصص/76) 📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص568) ▫️برخی گفته‌اند که این جماعت حداقل باید ده نفر به بالا باشد از این جهت که گویی به همدیگر مرتبط شده‌اند 📚(معجم المقاييس اللغة، ج4، ص339) و نیز نقل شده که برای جماعت‌های بین 10 تا 40 به کار می‌رود. 📚(كتاب العين، ج1، ص309) هرچند برخی تعیین عدد خاص برای این مفهوم را قابل مناقشه دانسته‌اند 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص144) 📿ماده «عصب» در قرآن کریم 5 بار و فقط با همین دو اصطلاح «عصیب» و «عُصبة» به کار رفته است. @Yekaye