eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
114 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
👇ادامه روایت فوق 👇 ☀️و از ابن‌عباس روایت شده که رسول الله ص در آن بیماری مرتب می‌فرمود: دوستم را نزد من بیاورید. اما آنها مردی را و سپس مرد دیگری را آوردند؛ اما او روی برگرداند. پس به فاطمه گفته شد: سراغ علی ع برو که به نظر نمی‌آید که پیامبر ص کسی غیر از علی ع را خواسته باشد. پس حضرت فاطمه س کسی را نزد حضرت علی ع فرستاد و چون او وارد شد رسول الله ص چشم گشود و صورتش خندان شد و فرمود: نزد من علی‌جان! نزد من علی‌جان! و همین طور او را به خود نزدیک می کرد تا اینکه دست او را گرفت و او را کنار سر خود نشاند و از حال رفت. پس حسن ع و حسین ع آمدند در حالی که گریه و شیون می کردند و خود را روی رسول الله ص انداختند. حضرت علی ع خواست آنان را جدا کند رسول الله ص به هوش آمد و گفت: علی جان! بگذار که آنها را ببویم و آنها هم مرا ببویند و از آن دو توشه برگیرم و آنان هم از من توشه برگیرند؛ اما بدان آنان بعد از من مورد ظلم واقع خواهند شد و به ظلم به شهادت خواهند رسید، پس لعنت خداوند بر کسی که به آن دو ظلم کند؛ و این را سه بار تکرار فرمود. سپس دستش را به سوی حضرت علی ع دراز کرد و او را به سمت خود کشید تا اینکه او را زیر ملحفه خودش برد و دهان بر دهانش گذاشت و مدتی طولانی با او نجوا کرد تا اینکه روح پاکش از بدن مفارقت فرمود؛ پس علی ع از زیر ملحفه بیرون آمد و فرمود: اعظم الله اجورکم در مورد پیامبرتان؛ همانا خداوند روح او را به نزد خود قبض فرمود. پس صداها به گریه و شیون بلند شد و به امیرالمومنین ع گفته شد: رسول الله ص چه چیزی را با تو نجوا کرد؟ فرمود: هزار باب بر من تعلیم داد که از هر بابی هزار باب گشوده می‌شود. 📚الأمالي( للصدوق)، ص633-638؛ 📚روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج1، ص72-75 @Yekaye
ادامه روایت فوق فَرُوِيَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص فِي ذَلِكَ الْمَرَضِ كَانَ يَقُولُ: ادْعُوا لِي حَبِيبِي! فَجَعَلَ يُدْعَى لَهُ رَجُلٌ بَعْدَ رَجُلٍ؛ فَيُعْرِضُ عَنْهُ. فَقِيلَ لِفَاطِمَةَ: امْضِي إِلَى عَلِيٍّ فَمَا نَرَى رَسُولَ اللَّهِ ص يُرِيدُ غَيْرَ عَلِيٍّ! فَبَعَثَتْ فَاطِمَةُ إِلَى عَلِيٍّ ع؛ فَلَمَّا دَخَلَ، فَتَحَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَيْنَيْهِ وَ تَهَلَّلَ وَجْهُهُ. ثُمَّ قَالَ: إِلَيَّ يَا عَلِيُّ! إِلَيَّ يَا عَلِيُّ! فَمَا زَالَ ص يُدْنِيهِ حَتَّى أَخَذَهُ بِيَدِهِ وَ أَجْلَسَهُ عِنْدَ رَأْسِهِ. ثُمَّ أُغْمِيَ عَلَيْهِ. فَجَاءَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع يَصِيحَانِ وَ يَبْكِيَانِ حَتَّى وَقَعَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص. فَأَرَادَ عَلِيٌّ ع أَنْ يُنَحِّيَهُمَا عَنْهُ؛ فَأَفَاقَ رَسُولُ اللَّهِ ص، ثُمَّ قَالَ: يَا عَلِيُّ دَعْنِي أَشَمُّهُمَا وَ يَشَمَّانِي وَ أَتَزَوَّدُ مِنْهُمَا وَ يَتَزَوَّدَانِ مِنِّي. أَمَا إِنَّهُمَا سَيُظْلَمَانِ بَعْدِي وَ يُقْتَلَانِ ظُلْماً؛ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى مَنْ يَظْلِمُهُمَا. يَقُولُ ذَلِكَ ثَلَاثاً. ثُمَّ مَدَّ يَدَهُ إِلَى عَلِيٍّ ع فَجَذَبَهُ إِلَيْهِ حَتَّى أَدْخَلَهُ تَحْتَ ثَوْبِهِ الَّذِي كَانَ عَلَيْهِ؛ وَ وَضَعَ فَاهُ عَلَى فِيهِ؛ وَ جَعَلَ يُنَاجِيهِ مُنَاجَاةً طَوِيلَةً حَتَّى خَرَجَتْ رُوحُهُ الطَّيِّبَةُ ص. فَانْسَلَّ عَلِيٌّ ع مِنْ تَحْتِ ثِيَابِهِ وَ قَالَ: أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَكُمْ فِي نَبِيِّكُمْ فَقَدْ قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ. فَارْتَفَعَتِ الْأَصْوَاتُ بِالضَّجَّةِ وَ الْبُكَاءِ. فَقِيلَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع: مَا الَّذِي نَاجَاكَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص حِينَ أَدْخَلَكَ تَحْتَ ثِيَابِهِ؟ فَقَالَ: عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ يَفْتَحُ لِي كُلُّ بَابٍ أَلْفَ بَابٍ. 📚الأمالي( للصدوق)، ص633-638؛ 📚روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج1، ص72-75 @Yekaye
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَمْدَانَ الصَّيْدَلَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ الْوَاسِطِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ قَالَ أَخْبَرَنَا خَالِدٌ الْحَذَّاءُ عَنْ أَبِي قِلَابَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَيْدٍ الْجَرْمِيِّ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: لَمَّا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عِنْدَهُ أَصْحَابُهُ قَامَ إِلَيْهِ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ فَقَالَ لَهُ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ يُغَسِّلُكَ مِنَّا إِذَا كَانَ ذَلِكَ مِنْكَ قَالَ ذَاكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع لِأَنَّهُ لَا يَهُمُّ بِعُضْوٍ مِنْ أَعْضَائِي إِلَّا أَعَانَتْهُ الْمَلَائِكَةُ عَلَى ذَلِكَ ... ثُمَّ قَالَ ص ادْعُ لِي حَبِيبَةَ قَلْبِي وَ قُرَّةَ عَيْنِي فَاطِمَةَ تَجِيءُ. فَجَاءَتْ فَاطِمَةُ وَ هِيَ تَقُولُ: نَفْسِي لِنَفْسِكَ الْفِدَاءُ! وَ وَجْهِي لِوَجْهِكَ الْوِقَاءُ! يَا أَبَتَاهْ أَ لَا تُكَلِّمُنِي كَلِمَةً؟ فَإِنِّي أَنْظُرُ إِلَيْكَ وَ أَرَاكَ مُفَارِقَ الدُّنْيَا وَ أَرَى عَسَاكِرَ الْمَوْتِ تَغْشَاكَ شَدِيداً. فَقَالَ لَهَا: يَا بُنَيَّةِ إِنِّي مُفَارِقُكِ فَسَلَامٌ عَلَيْكِ مِنِّي! قَالَتْ يَا أَبَتَاهْ فَأَيْنَ الْمُلْتَقَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ؟ قَالَ عِنْدَ الْحِسَابِ. قَالَتْ فَإِنْ لَمْ أَلْقَكَ عِنْدَ الْحِسَابِ؟ قَالَ عِنْدَ الشَّفَاعَةِ لِأُمَّتِي. قَالَتْ فَإِنْ لَمْ أَلْقَكَ عِنْدَ الشَّفَاعَةِ لِأُمَّتِكَ؟ قَالَ عِنْدَ الصِّرَاطِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِي وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِي وَ الْمَلَائِكَةُ مِنْ خَلْفِي وَ قُدَّامِي يُنَادُونَ رَبِّ سَلِّمْ أُمَّةَ مُحَمَّدٍ ص مِنَ النَّارِ وَ يَسِّرْ عَلَيْهِمُ الْحِسَابَ. فَقَالَتْ فَاطِمَةُ ع فَأَيْنَ وَالِدَتِي خَدِيجَةُ؟ قَالَ فِي قَصْرٍ لَهُ أَرْبَعَةُ [أَرْبَعَةُ آلَافِ] أَبْوَابٍ إِلَى الْجَنَّةِ. ثُمَّ أُغْمِيَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَدَخَلَ بِلَالٌ وَ هُوَ يَقُولُ: الصَّلَاةَ رَحِمَكَ اللَّهُ! فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ صَلَّى بِالنَّاسِ وَ خَفَّفَ الصَّلَاةَ. ثُمَّ قَالَ: ادْعُوا لِي عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ أُسَامَةَ بْنَ زَيْدٍ! فَجَاءَا فَوَضَعَ ص يَدَهُ عَلَى عَاتِقِ عَلِيٍّ وَ الْأُخْرَى عَلَى أُسَامَةَ؛ ثُمَّ قَالَ انْطَلِقَا بِي إِلَى فَاطِمَةَ! فَجَاءَا بِهِ حَتَّى وَضَعَ رَأْسَهُ فِي حَجْرِهَا؛ فَإِذَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع يَبْكِيَانِ وَ يَصْطَرِخَانِ وَ هُمَا يَقُولَانِ أَنْفُسُنَا لِنَفْسِكَ الْفِدَاءُ وَ وُجُوهُنَا لِوَجْهِكَ الْوِقَاءُ! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَنْ هَذَانِ يَا عَلِيُّ؟ قَالَ هَذَانِ ابْنَاكَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ. فَعَانَقَهُمَا وَ قَبَّلَهُمَا وَ كَانَ الْحَسَنُ ع أَشَدَّ بُكَاءً فَقَالَ لَهُ: كُفَّ يَا حَسَنُ فَقَدْ شَقَقْتَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ. فَنَزَلَ مَلَكُ الْمَوْتِ فَقَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ لِي إِلَيْكَ حَاجَةٌ. قَالَ وَ مَا حَاجَتُكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ؟ قَالَ حَاجَتِي أَنْ لَا تَقْبِضَ رُوحِي حَتَّى يَجِيئَنِي جَبْرَئِيلُ فَيُسَلِّمَ عَلَيَّ وَ أُسَلِّمَ عَلَيْهِ. فَخَرَجَ مَلَكُ الْمَوْتِ وَ هُوَ يَقُولُ يَا مُحَمَّدَاهْ! فَاسْتَقْبَلَهُ جَبْرَئِيلُ فِي الْهَوَاءِ؛ فَقَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ قَبَضْتَ رُوحَ مُحَمَّدٍ ص؟ قَالَ لَا يَا جَبْرَئِيلُ سَأَلَنِي أَنْ لَا أَقْبِضَهُ حَتَّى يَلْقَاكَ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ عَلَيْكَ. فَقَالَ جَبْرَئِيلُ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ أَ مَا تَرَى أَبْوَابَ السَّمَاءِ مُفَتَّحَةً لِرُوحِ مُحَمَّدٍ؟ أَ مَا تَرَى حُورَ الْعِينِ قَدْ تَزَيَّنَّ لِمُحَمَّدٍ؟ ثُمَّ نَزَلَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ! فَقَالَ وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا جَبْرَئِيلُ! ادْنُ مِنِّي حَبِيبِي! جَبْرَئِيلُ فَدَنَا مِنْهُ؛ فَنَزَلَ مَلَكُ الْمَوْتِ. فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ احْفَظْ وَصِيَّةَ اللَّهِ فِي رُوحِ مُحَمَّدٍ ص! وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ وَ مَلَكُ الْمَوْتِ آخِذٌ بِرُوحِهِ ص. فَلَمَّا كُشِفَ الثَّوْبُ عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اللَّهِ نَظَرَ إِلَى جَبْرَئِيلَ فَقَالَ لَهُ: عِنْدَ الشَّدَائِدِ تَخْذُلُنِي؟! فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ» «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ». @Yekaye 👇ادامه روایت👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🏴سالروز شهادت حضرت امام هادی علیه‌السلام تسلیت باد 🏴 1⃣ «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ» استفاده از تعبیر اسم فاعل (ذائق) برای کاری که مرگ انجام می‌دهد، همراه با تعبیر «توفی» - که در موارد دیگر، غالبا برای مرگ به کار رفته- در خصوص پاداش‌های اخروی، نکته لطیفی دربردارد: می‌دانیم که اسم فاعل دلالت بر ثبات و استمرار می‌کند. (مثلا «زیدٌ قائمٌ» یعنی «زید ایستاده» و فرق دارد با «زید قامَ« که یعنی «زید ایستاد». «کل نفس ذائقه الموت» هم فرق دارد با «کل نفس تذوق الموت»)؛ نمی‌فرماید هر جانی مرگ را می‌چشد؛ بلکه می‌فرماید: هر جانی چشنده مرگ است. گویی می‌خواهد تاکید کند بر اینکه مرگ را یک حادثه دفعی که در زمانی در آینده رخ می دهد، نبینید؛ مرگ لحظه به لحظه دارد جان شما را می‌گیرد، تا اینکه شما را به قیامت برساند که ما به ازای زندگی‌تان را بتمامه دریافت کنید. 🤔شاید در کنار هم نهادن این دو تعبیر می‌خواهد بفهماند که چگونه قیامت احاطه کامل بر دنیا دارد. @Yekaye
. 2⃣ «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ ... وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» اینکه در ادبیات دنیامدار غربی، و به تبع آن، در دوره جدید، از به تعبیر می‌شود، ناشی از آن است که افراد فریب دنیا را خورده‌اند؛ وگرنه، اگر کسی توجه کند که کالای دنیا جز فریب نیست، آیا از مقربی که او را از سرای فریب به سرای حقیقت می‌برد، با کمال احترام یاد خواهد کرد و او را دوست خواهد داشت یا این چنین با تعابیر زشت از او یاد می‌کند و از او نفرت پیدا می‌کند؟ 💠ثمره اخلاقی ملک الموت، حضرت عزرائیل، یکی از مقرب‌ترین فرشتگان درگاه الهی است؛ و کاری که او با ما می‌کند نشان دادن حقیقت خودمان و حقیقتِ دنیا به ماست.🌹 📛 تنها زمانی حقیقت تلخ خواهد بود که به دروغ و فریب انس گرفته باشیم. @Yekaye
. 3⃣ «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ... + فَـ + مَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ» وقتی عاقبت همه مرگ است، پس تنها معیار پیروزی و نجات، دور ماندن از جهنم و رفتن به بهشت است. 💢هرکس که در دنیا هر قدرت و ثروت و شهرت و ... به دست آورد؛ اما از آتش نجات نیافت ویا به بهشت ره نبرد، واقعا بازنده است، نه برنده.💢 💠ثمره کسی که مرگ را جدی بگیرد، امکان ندارد که از اصول اخلاقی ذره‌ای تخطی کند. 📝دستورالعملی قرآنی برای از موثرترین اقدامات برای سیر و سلوک، که در روایات بسیار مورد تاکید قرار گرفته، رفتن و تداوم حضور نزد قبور است. یکی از اساتید ما می‌فرمود: اثر این حضور بقدری زیاد است که اگر بی‌خداترین و شکاک‌ترین انسان، مدتی (حداکثر 2 سال، و گاه با شش ماه هم حاصل می‌شود) هر روز مداومت به رفتن و حضور در قبرستان داشته باشد (مثلا به مدت نیم ساعت)، حتی اگر تمام مدتی که در قبرستان است، دائما به خود تلقین کند که نه خدایی هست و نه آخرتی؛ بعد از مدتی دروغ بودنِ این سخنانی را که به خود تلقین کرده بالعیان می‌یابد. @Yekaye
. 4⃣ «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» هر موجودی که نَفْس داشته باشد، زمان و موقفی می‌رسد که بمیرد و نفسش را از او بگیرند؛ حتی اگر فرشته باشد❗️ 🔖حدیث6 https://eitaa.com/yekaye/4919 📜حکایت از ابن‌عباس نقل شده که وقتی خداوند آیه «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ: هرکس که روی آن[= زمین] است فانی است» (الرحمن/26) را نازل فرمود: فرشتگان گفتند: تمام زمینیان هلاک می‌شوند». و وقتی که آیه «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ: هر جانی چشنده مرگ است» (آل عمران/185) نازل شد یقین کردند که خودشان نیز می‌میرند. (سعد السعود للنفوس منضود، ص211 ) @Yekaye
. 5⃣ «كَذَّبُوكَ ... كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» مرگ در راه است، پس اين همه لجاجت و استكبار در برابر حق، براى چه؟ (تفسير نور، ج2، ص215) @Yekaye
. 6⃣«كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» مرگ، عدم نيست، يك امر وجودى است كه قابل چشيدن است، راه انتقال از دنيا به آخرت است. (تفسير نور، ج2، ص216) @Yekaye
. 7⃣ «إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ» تنها در قیامت است که پاداش کارها به طور کمال و تمام داده می‌شود. 📝نکته تخصصی یکی از شبهات رایج در مساله شرور و تبعیض‌ها این است که چرا بسیاری از افراد را می‌بینیم که قدر کارشان در دنیا دانسته نمی‌شود و بدانان ظلم می‌شود؟ ریشه این شبهه در آن است که انتظار دارند انسانها جزای همه اعمالشان را در دنیا ببینند، در حالی که یکی از مسلمات باورهای دینی مومنان وجود قیامت است که پاداش اعمال بتمامه داده می‌شود و اتفاقا از مهمترین استدلال‌ها بر قیامت، همین است که دنیا ظرفیت پاداش و جزای کامل را ندارد. @Yekaye
. 8⃣ «إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ + فَـ + مَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ» از آنجا که تنها در قیامت است که پاداش و ما به ازای کارها بتمامه داده می‌شود، پس تنها اگر کسی در قیامت از جهنم برکنار بماند و به بهشت وارد شود برنده و پیروز است. @Yekaye
. 9⃣ «زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ» گناهان و عوامل سوق دهنده به دوزخ، داراى جاذبه هايى است كه بايد انسان با نيروى ايمان و عمل صالح خود را برهاند. (تفسير نور، ج2، ص216) @Yekaye
. 🔟 «مَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ» 💐پیروز و رستگار واقعی، کسی است که هم از جهنم رهایی یابد و هم به بهشت وارد شود؛ پس ⛔️کسی که اندکی در برزخ و مواقف قیامت سختی‌های جهنم را ببیند تا پاک شود و بعد وارد بهشت شود، واقعا پیروز نیست؛ ⛔️همان گونه که افرادی همچون اصحاب دامنه اعراف که به بهشت راه نمی‌یابند نیز واقعا به فوز و پیروزی نرسیده‌اندک (البحر المحيط، ج3، ص461) 🤔پس نه‌تنها در تقویت ایمان خود جدی باشیم، بلکه بکوشیم از دنیا بدون بار گناه خارج شویم؛ و بکوشیم تعالیم مورد نیازمان را درست بیاموزیم که در هیچ عرصه‌ای جاهل قاصر از دنیا نرویم. @Yekaye
. 1⃣1⃣ «إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ ... وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» جزاى كامل در آخرت است، و پاداشهاى دنيوى بى‌ارزش. (تفسير نور، ج2، ص216) @Yekaye
. 2⃣1⃣ «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ» دنیا را «کالای فریب» خواند؛ از این جهت که همانند کالایی است که فروشنده آن را رنگ و لعاب می‌دهد؛ و واضح است که فروشنده‌ای که چنین فریبی می‌دهد شیطان است. و از سعید بن جبیر نقل شده که گفت: این متاع غرور بودنش برای دنیازدگان است؛ وگرنه همین دنیا برای اولیای خداوند ابزار رسیدن به خداست (الکشاف، ج1، ص449) چنانکه امیرالمومنین ع فرمود: دنیا مسجد دوستان خدا و تجارتکده اولیاء الله است (نهج‌البلاغه، حکمت 132) @Yekaye
. 13) «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» 📜حکایت گویند از جمله سفارش‌های لقمان به فرزندش این بوده است: فرزندم! وای بر کسی که سرکشی و سرفرازی کند؛ چگونه خود را بزرگ می‌بیند کسی که از گِل آفریده شده و به گِل برمی‌گردد؛ و نمی‌داند که سرانجامش چه خواهد شد؛ آیا به بهشت می‌رود و نجات می‌یابد؛ یا به آتش می‌رود و آشکارا زیان می‌کند و بدبخت می‌شود. 📚الإختصاص، ص338 بعض وصايا لقمان الحكيم لابنه ع يَا بُنَيَّ وَيْلٌ لِمَنْ تَجَبَّرَ وَ تَكَبَّرَ كَيْفَ يَتَعَظَّمُ مَنْ خُلِقَ مِنْ طِينٍ وَ إِلَى طِينٍ يَعُودُ ثُمَّ لَا يَدْرِي إِلَى مَا ذَا يَصِيرُ إِلَى الْجَنَّةِ فَقَدْ فازَ أَوْ إِلَى النَّارِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً وَ خَاب. @Yekaye
. 14) «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» 📜حکایت: تعزیت اهل بیت ع در رحلت پیامبر ص 📜 عامر بن واثله می‌گوید: در شورای شش نفره‌ای که عمر برای تعیین جانشین خود قرار داد، من جلوی درب ایستاده بودم و آنها در خانه بودند و شنیدم که حضرت علی ع با پنج نفر دیگر محاجه می‌کرد. فرازی از این محاجه قبلا گذشت. در فراز دیگری از آن محاجه آمده است که امیرالمومنین ع فرمود: شما را به خدایی که جز او معبودی نیست سوگند می‌دهم ای پنج نفر! آیا در میان شما کسی هست که تسلیتی از جانب خداوند عز و جل برای او بیاید آن گونه که برای ما آمد؛ همان وقتی که رحلت رسول الله ص ما را مصیبت‌زده کرده بود؛ و در خانه من و حسن ع و حسین ع کسی نبود و پیکر پیامبر پیش روی ما بود؛ پس خطاب آمد که «السلام علیکم اهل البیت و رحمة الله و برکاته؛ «هر جانی چشنده مرگ است؛ و جز این نیست که پاداش‌هایتان را روز قیامت تماماً دریافت می‌کنید. پس هر که را از آتش برکنار دارند و داخل در بهشت کنند بی‌شک نجات یافته است؛ و زندگی دنیا جز کالای فریب نیست.» همانا خداوند خود تسلیت‌بخش هر مصیبت و جبران‌کننده هر چیز از دست رفته، و جایگزین هر امر ازبین‌رونده‌ای است؛ پس تنها به خداوند اعتماد کنید و تنها به سوی او بازگردید و تنها او را بپرستید؛ و بدانید که مصیبت‌زده واقعی کسی است که از ثواب محروم شود؛ و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»؟ گفتند: خدا شاهد است که کس دیگری چنین نبوده است. 📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج2، ص188 📝این تسلیتی که بعد از رحلت پیامبر اکرم ص از جانب ملکوت خطاب به اهل بیت ع آمد 🔹نه‌تنها با سندهای دیگر از امامان مختلف در دهها منبع شیعی نقل شده (مثلا: 📚تفسير العياشي، ج1، ص209-211 ؛ 📚الكافي، ج1، ص445-446 ؛ و ج3، ص221-222 ؛ 📚 الأمالي( للصدوق)، ص274-275 ؛ 📚كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص391 و ص392 ؛ 📚الأمالي (للطوسي)، ص660 ؛ 📚 شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار ع، ج2، ص420 )، 🔹 بلکه در بسیاری از منابع اهل سنت (مانند 📚تفسیر ابن ابی حاتم، ج9، ص3076؛ 📚تفسیر الماوردی، ج4، ص292؛ 📚نفسیر السمعانی، ج4، ص190؛ 📚تفسیر ابن‌کثیر، ج2، ص187؛ 📚الدر المنثور، ج2، ص399؛ 📚المسند للشافعی، ج1، ص361؛ 📚السنن المأثورة للشافعی، ج1، ص334؛ 📚الدعاء للطبرانی، ‌ج1،‌ ص366؛ 📚المعجم الاوسط، ج8، ص109؛ 📚المعجم الکبیر للطبرانی، ج3، ص128؛ 📚المستدرك على الصحيحين، ج3، ص58-60؛ 📚الدعوات الکبیر للبیهقی، ج2، ص303؛ 📚شرح السنة للبغوی، ج5، ص459؛ 📚السنن الکبری للبیهقی، ج4، ص99؛ 📚اتحاف الزائر لابن عساکر، ج1، ص163؛ 📚البداية و النهاية، ج5؛ ص297- 299) نیز روایت شده است. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
909) 📖 لتُبْلَوُنَّ في أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ 📖 💢ترجمه مسلّماً در مورد اموالتان و جانهایتان آزمایش خواهید شد؛ و حتماً از کسانی که پیش از شما بدانان کتاب [آسمانی] داده شده و از کسانی که شرک ورزیدند، [سخنان] آزار[دهنده] فراوان خواهید شنید؛ و اگر صبر و تقوا پیشه کنید، بی‌شک این از [نشانه‌های/موجبات/ ثمرات] جدّیّت در امور است. سوره آل عمران، (3) آیه 186 1397/12/20 4 رجب1440 @Yekaye
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹لَتُبْلَوُنَّ قبلا بیان شد که این کلمه از ماده «بلو» (ویا «بلی»)‌ می‌باشد. ▪️به نظر می‌رسد ماده «بلو» در اصل به معنای «اختبار» (امتحان کردن به منظور خبر گرفتن و معلوم کردن یک وضعیت) است و «بلی» به معنای کهنه شدن و پوسیدن می‌باشد. اینکه آیا واقعا اینها دو ماده مستقلند یا اینکه هردو به یکی برمی‌گردند، بین علمای لغت اختلاف است که این اختلاف در خصوص کلماتی مانند بلاء (که از کدام است) بیشتر آشکار می‌شود. تا حدی که برخی گفته‌اند حروف «ب»‌ و «ل» و حرف عله (ی یا و) دو اصل با دو معنا (امتحان کردن و پوسیدن) است و ظاهر سخن آنان این است که با اینکه به دو اصل معنایی برای ماده‌ای که از «ب»‌ و «ل» و حرف عله تشکیل شود باور دارند، اما این دو اصل معنایی را مرتبط به حرف و یا ی نمی‌دانند و ماده «بلو» و «بلی» از نظر آنان فرقی ندارد. ▪️در مقابل، دیگرانی هستند که همین دو اصل را هم به هم ارجاع داده‌اند که اینها دو دسته‌اند: ▫️ برخی اصل را بر معنای کهنه شدن و پوسیدن قرار داده، و گفته‌اند به این جهت به معنای امتحان کردن (اختبار) به کار می‌رود که گویی از کثرت امتحان و خبر گرفتن از او، او را پوساندم! و بلاء را هم از این جهت بلا گفته‌اند که جسم را می‌پوساند ▫️و برخی هم «ایجاد تحول به منظور رسیدن به نتیجه مطلوب» (که به معنای «امتحان کردن» نزدیکتر است) را معنای اصلی این ماده دانسته‌اند و آنگاه گفته‌اند لفظ «بَلِیَ» به خاطر کسره در عین‌الفعل بر «تحول رو به سقوط» دلالت دارد و به همین جهت است که معنای پوسیدن می‌دهد. ▪️ابتلاء با اینکه به باب افتعال رفته اما معنای متعدی می‌دهد (وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ؛ بقره/۱۲۴) و ابتلی را عموما به معنای امتحان کردن و به بلا انداختن دانسته‌اند. 🔖جلسه 886 http://yekaye.ir/al-fajr-89-15/ @Yekaye
🔹عَزْمِ ▪️کلمه «عَزم» به معنای آن چیزی است که دل بر انجام آن مصمم شده است (كتاب العين، ج1، ص363؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص565) و قصد قطعی بر انجام آن دارد؛ و در واقع، به مراتب بالای قصد و تصمیم، عزم گویند (وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً، طه/115؛ وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاق، بقره/227؛ وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ، بقره/235؛ ِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه، آل‌عمران/159) (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص120) ▪️برخی توضیح داده‌اند که اصل ماده «عزم» دلالت دارد بر قطعیت و بریدن و تمام کردن کاری؛ وصف «أُولُوا الْعَزْمِ» (احقاف/35) برای پیامبران از این جهت است که آنان چنان قاطعیتی داشتند که هرگونه علاقه بین خود و کسانی که بدانان ایمان نمی‌آوردند را بریده بودند و مخالفت آنان تزلزلی در کارشان پدید نمی‌آورد. (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص308) ▪️از این ماده کلمه «عزیمة» (جمع آن: عزائم) معروف است، که به معنای «حرز» (دعایی که برای در امان ماندن از آفات و طلسمات استفاده می‌شود) می‌باشد؛ و به برخی از آیات سوره‌های قرآن، عزائم گویند؛ برخی گفته‌اند وجه تسمیه‌اش از این باب است که این آیات را بر کسی که به بلایی مبتلا شده می‌خوانند تا از آن آسوده شود (كتاب العين، ج1، ص363) و آفاتی که متوجه او شده از او بریده و قطع شود (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص309) برخی هم گفته‌اند وجهش این است که گویی با آن راه بر شیطان بسته می‌شود و می‌توانی اراده‌ات را قاطعانه علیه کید او اجرا کنی (مفردات ألفاظ القرآن، ص565) ▪️سه کلمه اراده و مشیت و عزم به هم نزدیک‌اند؛ در تفاوت اینها گفته‌اند: مشیت در جایی است که فاصله‌ای بین آنچه شخص اراده‌ انجامش را کرده و انجام دادنش نیست؛ در حالی که اراده مفهوم اعم است و ممکن است بین اراده و زمان انجام کار فاصله باشد؛ و در تفاوت اینها با «عزم» گفته‌اند عزم، اراده‌ای است که انجام‌دهنده‌اش قصد قطعی بر انجامش دارد. (الفروق في اللغة، ص117-118) 📿ماده «عزم» فقط به صورت مصدر یا فعل ثلاثی مجرد و جمعا 9 بار در قرآن کریم به کار رفته است. 🔹عَزْمِ الْأُمُورِ ▪️تعبیر «عَزَمْتُ الأمرَ» به معنای عزم و تصمیم گرفتن به انجام کاری است (مفردات ألفاظ القرآن، ص565) پس ترکیب «عزم الامور» از باب اضافه به مفعول است، یعنی «عزم و تصمیم قطعی بر امور گرفتن» @Yekaye