📖ه. فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَینَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَیهِنَّ نِصْفُ ما عَلَی الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ
☀️8) الف. عبدالله بن سنان میگوید: از امام صادق ع درباره معنای «محصنه» در خصوص کنیزان سوال کردم.
فرمودند: یعنی کنیزان مسلمان.
☀️ب. قاسم بن سلمیان میگوید: از امام صادق ع درباره این سخن خداوند سوال کردم که میفرماید: «پس هنگامی که محصنه شدند، آنگاه اگر فحشایی مرتکب شدند، پس بر آنان نیمی از آن کیفری است که بر زنان آزاد است»؟
فرمودند: یعنی ازدواج کردنشان، هنگامی که [بعد از آن] مرتکب فحشایی شوند.
📚تفسير العياشي، ج1، ص235
☀️الف. عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْإِمَاءِ؟
قَالَ: هُنَّ الْمُسْلِمَاتُ.
☀️ب. عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ «فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ»؟
قَالَ: يَعْنِي نِكَاحَهُنَّ إِذَا أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ.
@yekaye
۱۶ مهر ۱۳۹۸
☀️9) الف. ابوبصیر میگوید از امام صادق ع سوال کردم از این تعبیر خداوند متعال که [درباره کنیزان] میفرماید: «هنگامی که محصنه شدند»؟
فرمود: محصنه شدنشان در گروی این است که [علاوه بر اینکه با آنها ازدواج شود] نزدیکی هم با آنان انجام شود.
گفتم: پس اگر هنوز نزدیکی با آنان انجام نشده بود و مرتکب گناهی شدند آیا دیگر حد و مجازات ندارند؟
فرمودند: بله. [یعنی در این صورت هم حد دارند.]
📚تهذيب الأحكام، ج10، ص16
يُونُسُ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «فَإِذا أُحْصِنَّ»؟
قَالَ إِحْصَانُهُنَّ إِذَا دُخِلَ بِهِنَّ.
قَالَ قُلْتُ أَ رَأَيْتَ إِنْ لَمْ يُدْخَلْ بِهِنَّ وَ أَحْدَثْنَ، مَا عَلَيْهِنَّ مِنْ حَدٍّ؟
قَالَ بَلَى.
☀️ب. از امام باقر ع سوال شد درباره [میزان مجازات] کنیزی که زنا کرده بود.
فرمودند: به اندازه نصف حد شرعی زن آزاد تازیانه زده میشود، خواه شوهر داشته باشد یا نداشته باشد. [یعنی حتی اگر شوهر داشته باشد رجم نمیشود و فقط تازیانه میخورد]
📚الكافي، ج7، ص234
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْأَحْوَلِ عَنْ بُرَيْدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي الْأَمَةِ تَزْنِي؟
قَالَ تُجْلَدُ نِصْفَ حَدِّ الْحُرِّ كَانَ لَهَا زَوْجٌ أَوْ لَمْ يَكُنْ.
☀️ج. محمد [بن مسلم] میگوید: به امام صادق ع عرض کردم: اگر کنیزی زنا کند؟
فرمودند: پنجاه تازیانه میخورد.
گفتم: اگر دوباره زنا کرد؟
فرمود: باز هم پنجاه تازیانه میخورد.
گفتم: آیا حالتی هست که وی مشمول حکم رجم (سنگسار) بشود؟
فرمودند: اگر هشت بار زنا کند [و هر بار گرفتار و مجازات شود، در دفعه بعد] سنگسار میشود.
گفتم: چرا تا هشت بار؟
فرمود: چون فرد آزاد اگر تا چهار بار زنا کند و حد بر او اجرا شود [دفعه بعدی] اعدام میشود؛ پس اگر کنیز تا هشت بار زنا کند در دفعه نهم سنگسار میشود.
گفتم: علت [این تفاوت] چیست؟
فرمود:خداوند بر او رحم کرده که اسارت بردگی و مجازات فرد آزاد رادر او جمع کند.
سپس فرمود: و البته در این شرایط حاکم مسلمین باید قیمت او را از سهمی که برای آزاد کردن بردگان [جزءسهمهای مقرر شده در زکات: توبه/60] است، به صاحبش بپردازد.
📚الكافي، ج7، ص235
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ الْأَصْبَغِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ أَوْ عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ الشَّكُّ مِنْ
مُحَمَّدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَمَةٌ زَنَتْ؟
قَالَ تُجْلَدُ خَمْسِينَ.
قُلْتُ فَإِنْ عَادَتْ؟
قَالَ تُجْلَدُ خَمْسِينَ.
قُلْتُ فَيَجِبُ عَلَيْهَا الرَّجْمُ فِي شَيْءٍ مِنَ الْحَالاتِ؟
قَالَ إِذَا زَنَتْ ثَمَانَ مَرَّاتٍ يَجِبُ عَلَيْهَا الرَّجْمُ.
قُلْتُ كَيْفَ صَارَ فِي ثَمَانِ مَرَّاتٍ؟
قَالَ لِأَنَّ الْحُرَّ إِذَا زَنَى أَرْبَعَ مَرَّاتٍ وَ أُقِيمَ عَلَيْهِ الْحَدُّ قُتِلَ فَإِذَا زَنَتِ الْأَمَةُ ثَمَانَ مَرَّاتٍ رُجِمَتْ فِي التَّاسِعَةِ.
قُلْتُ وَ مَا الْعِلَّةُ فِي ذَلِكَ؟
فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ رَحِمَهَا أَنْ يَجْمَعَ عَلَيْهَا رِبْقَ الرِّقِّ وَ حَدَّ الْحُرِّ.
ثُمَّ قَالَ: وَ عَلَى إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ أَنْ يَدْفَعَ ثَمَنَهُ إِلَى مَوْلَاهُ مِنْ سَهْمِ الرِّقَابِ.
@yekaye
۱۶ مهر ۱۳۹۸
📖د. ذلِكَ لِمَنْ خَشِی الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ.
☀️10) از امام صادق ع روایت شده است:
برای مرد مسلمان سزاوار نیست که با کنیزان ازدواج کند مگر «کسی که از مشقتِ [افتادن در گناه] میترسد» و [در این صورت هم] از کنیزان [برای به همسری گرفتن] به سراغ بیش از یکی نرود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص235
عَنْ عَبَّادِ بْنِ صُهَيْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَتَزَوَّجَ مِنَ الْإِمَاءِ إِلَّا «مَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ» وَ لَا يَحِلُّ لَهُ مِنَ الْإِمَاءِ إِلَّا وَاحِدَةً.
@yekaye
۱۶ مهر ۱۳۹۸
۱۷ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
1️⃣ «وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَیرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَینَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَیهِنَّ نِصْفُ ما عَلَی الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِكَ لِمَنْ خَشِی الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ»
📖در آیه 23 برخی از زنان که ازدواج با آنان حرام است را برشمرد؛ در آیه 24 زنان متاهل را هم به این فهرست اضافه کرد؛ و سپس ازدواج با هر زنی غیر از این موارد را مجاز اعلام کرد.
📖سپس به سراغ ارائه گزینههای دیگر رفت و نشان داد که در اسلام روابط مجاز جنسی تنها محدود به عرصه ازدواج دائم نیست و برای کسانی که امکان ازدواج دائم و تشکیل خانواده مهیا نیست و یا به هر دلیلی تمایلی به این کار ندارند راههای دیگری هم وجود دارد:
▪️یکی خریداری کنیز و با او نکاح کردن؛ و
▪️دیگری متعه کردن (ازدواج موقت)؛ که این دو را در همان آیه 24 مورد توجه قرار داد.
📖در این آیه به راه چهارمی اشاره میکند که اگر کسی استطاعت مالی برای ازدواج را ندارد راه دیگری که پیش روی او باز شده، ازدواج با کنیزان مسلمان است.
از آنجا که کنیز تحت اختیار صاحبش است، رغبت برای ازدواج با کنیز از جانب یک فرد آزاد بسیار کمتر از رغبت به ازدواج با یک زن آزاد است؛
ولی مزیتش این است که هزینه او بسیار کمتر از هزینه ازدواج با زن آزاد است، زیرا کنیزان هم مهریهشان خیلی پایینتر بوده، وهم مخارجشان عموما کمتر بوده و تحت شرایطی مقداری از نفقه او برعهده صاحبش است؛
و عبارت پایانی آیه (ذلک لمن خشی العنت منکم) که در بسیاری از روایات نیز بر آن تاکید شده است، این است که این حکم در درجه اول برای افرادی است که نمیتوانند با خویشتنداری خود را حفظ کنند و از سوی دیگر به لحاظ مالی امکان اقدام به ازدواج با زنان آزاد را هم ندارند؛ و توصیه میکند که اگر بتوانید صبر و خویشتنداری در پیش گیرید برایتان بهتر است تا چنین ازدواجی که دائما به خاطر اینکه زن شما تحت اختیار و ولایت یک مرد دیگر است، نگران و ناخرسند باشید.
(البته در روایات به تفصیل شرح داده شده که مردی که اجازه ازدواج با کنیز خود را به یک مرد آزاد دیگر میدهد، نه خودش دیگر حق دارد که با آن کنیز نکاح کند؛ ونه حق ندارد جلوی تداوم ازدواج آنان را بگیرد؛ بله، تنها حقی که دارد این است که میتواند کنیزش را بفروشد؛ و اگر فروخت، صاحب جدیدش میتواند آن ازدواج را ملغی اعلام کند؛ و همین است که ازدواج با کنیز را همواره با یک نگرانی همراه میکند.)
💢آن نکتهای که در این ازدواج مورد تاکید قرار میدهد که مواظب باشید که کنیزان مورد نظر نهتنها اهل زناکاری نباشند، بلکه اهل برقراری دوستیهای با نامحرمان و روابط مخفیانه هم نباشند؛ شاید تاکید بر این دو مولفه بدین جهت بوده که احتمال وقوع این گونه روابط نامشروع از جانب کنیزان بیشتر بوده است؛ چرا که آنان در موقعیت فرهنگی پایینتری از افراد آزاد قرار داشتهاند ؛ زیرا یا خودشان غیرمسلمانانی بودهاند که در جنگ به اسارت درآمده بودند، و یا فرزندان و نوادگان چنین کسانی بودهاند و از این رو، در مجموع این قشر از تعالیم اسلام دورتر بودهاند.
در ادامه تاکید میکند که اگر یک زن کنیز مرتکب این گونه روابط نامشروع شود، به اندازه نیمی از مجازات زنان آزاد باید مجازات شود.
✳️ با اینکه امروزه دیگر کنیز و بردهای وجود ندارد، در عین حال این آیه که عمدهاش ناظر به وضع کنیزان است امروز کاملا کاربردی است
زیرا این آیه از مواردی است که صریحا آنچه به عنوان #دوستپسر و #دوستدختر در جوامع مدرن شیوع پیدا کرده را در ردیف #زناکاری قرار میدهد و انجام آن را بشدت نفی میکند؛ و مسلمانان را از رفتن به سراغ زنانی که اهل این گونه روابطند برحذر میدارد.
(در ازای این آیه که در مقام مذمت زنانی است که به دوستیهای اینچنینی اقدام میکنند، آیه 5 سوره مائده است که مردانی را که به چنین دوستیهایی اقدام میکنند به همین شدت مذمت میکند.)
@yekaye
۱۷ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
2️⃣ «وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَیرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ
چند روایت درباره سنتهای جاهلی نقل شده که اطلاع از آنها میتواند به نحوی ما را از شأن نزول این آیات مطلع سازد:
📜حکایت 1
از ابن عباس روایت شده: در زمان جاهلیت گاه مردی مخفیانه سراغ زن آزاد یا کنیزی میرفت و با تعابیری وقیحانه به او پیشنهاد رابطه جنسی نامشروع میداد (میگفت: سافحيني) و آن زن هم آن پیشنهاد را میپذیرفت (زن هم در جواب میگفت: سافحتک) ویا اینکه مخفیانه سراغ زن آزاد یا کنیز- هرچند که شوهر داشته باشند- میرفت و به او پیشنهاد دوستی و روابط مخفیانه میداد (میگفت: خادنيني؛ و آن زن هم پاسخ می داد: خادنتك) و در چنین حالتی، از کمر به پایین زن همچنان حق شوهر محسوب میشود؛ ولی چنین کسی حق داشت که در محدوده بالای کمر تا سر از وی کامجویی کند؛ و خداوند با تعبیر «غیرمسافحات»، اقدام اول را نهی کرد؛ و با تعبیر «لا متخذی أخدان»، اقدام دوم را.
📚نهج البيان (شیبانی)، ج2، ص142
📜حکایت 2
باز از ابن عباس روایت شده: در جاهلیت بسیاری چنین بودند که زنای آشکار را حرام و ناروا میشمردند ولی زنای مخفیانه را حلال و روا می دانستند؛ و خداوند با تعبیر «غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ» تاکید کرد که خداوند از هرگونه زناکاری، اعم از آشکار و پنهان نهی میکند و از مسلمانان میخواهد برای ازدواج سراغ زنانی بروند که هیچیک از این دو را مرتکب نمیشوند.
📚مجمع البيان، ج3، ص55
📜حکایت 3
در جاهلیت، به عمل زنی که با هر مردی رابطه برقرار می کرد، مسافحه میگفتند و به عمل زنی [اعم از زن مجرد یا متاهل] که با یک مرد قرار دوستی [نه ازدواج] میگذاشت، اتخاذ خدن می گفتند و بین این دو فرق میگذاشتند و فقط اولی را زنا میشمردند؛ و خداوند این دو را در کنار هم نام برد تا نشان دهد از حیث زناکاری بین این دو فرقی نیست.
📚مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج10، ص51
@yekaye
۱۷ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
3️⃣ «وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ ...»
در اسلام، براى موضوع ازدواج، بنبست نيست.
📚(تفسير نور، ج2، ص270)
@yekaye
۱۷ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
4️⃣ «وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ ...»
قانونگذار بايد به نيازهاى طبيعى افراد جامعه از يك سو و فشارهاى اقتصادى آنان از سوى ديگر توجّه داشته باشد.
📚(تفسير نور، ج2، ص270)
@yekaye
۱۷ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
5️⃣ «وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ»
به دو تعبیر «الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ» و «فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ» توجه شود:
گویی آیه میخواهد بگوید: از ازدواج با زن آزاد مىتوان صرف نظر كرد، ولى از شرط ايمان نمىتوان گذشت؛ و ايمان، شرط اساسى در هر ازدواجى است. (تفسير نور، ج2، ص271)
❇️تبصره
برخی از مفسران بر این باورند که این آیه ناظر به ازدواج دائم با کنیزان است؛ چون ازدواج دائم حالت عادی ازدواج است که در ذهن اغلب افراد خطور میکند
📚(المیزان، ج4، ص276)
🤔اما حق این است که چنانکه خود همان مفسران هم نهایتا تصریح کردهاند آیه چنین ظهوری ندارد که منحصر به ازدواج دائم شود
📚(همان، ص277)
و طبیعی است که شامل ازدواج موقت با کنیزان هم بشود؛ چرا که طبیعتا همان طور که هزینه ازدواج دائم با کنیزان کمتر است در مورد ازدواج موقت نیز علیالقاعده همین طور است؛ و در روایات نیز برای متعه کردن کنیز – البته با اجازه صاحبش – به همین آیه تمسک کردهاند.
🔖(مثلا حدیث 5.ب)
@yekaye
۱۷ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
8️⃣ «فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ»
در این آیه موقعیت تعبیر «والله اعلم بایمانکم» چنان است که اگر با قبل و یا با بعدش در نظر گرفته شود دو معنای کاملا مستقل را میرساند که با توجه به قاعده امکان استعمال یک لفظ در چند معنا هر دو معنا میتوانند مد نظر باشند:
🍃الف. در مساله ازدواج با کنیز آیه تصریح میکند که ازدواج با کنیز مسلمان و مومن باید باشد، نه کافر. در عین حال، تذکر میدهد که در این زمینه سختگیری و موشکافی لازم نیست، و به همان ظاهر بسنده کردن کافی است؛ خداوند است که بهتر میداند واقعا کدام شما ایمان دارید یا خیر؟
📚(مجمع البيان، ج3، ص55)
🍃ب. خداوند از ایمان شما بهتر باخبر است و همهتان از همدیگر و همگی از یک قماش هستید؛ و این گونه نباشد که فکر کنید چون شما آزادید و او برده ویا کنیز است، پس حتما ایمان شما از آنها بهتر است.
@yekaye
۱۷ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
6️⃣ «وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ ... ذلِكَ لِمَنْ خَشِی الْعَنَتَ مِنْكُمْ»
برای ازدواج با کنیز در این آیه سه شرط ذکر شده است:
〽️الف) اینکه شخص استطاعت ازدواج با زن آزاد را نداشته باشد (لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً)؛
〽️ب) اینکه آن کنیز مذکور، از مسلمانان باشد؛ نه از مشرکان یا اهل کتاب (مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ).
〽️ج) و اینکه شخص بیم آن داشته باشد که اگر به این حد از ازدواج هم اقدام نکند در مشقت و هلاکت (ارتکاب زنا) بیفتد (ذلِكَ لِمَنْ خَشِی الْعَنَتَ مِنْكُمْ).
⭕️اما آیا هر سه شرط فوق واجب است یا خیر؟
▪️آنچه در میان علمای شیعه و نیز دو فرقه مالکی و شافعی مسلم است این است که مسلمان بودن کنیز شرط ضروری است و ازدواج با کنیزان اهل کتاب و مشرک (چه از جانب مرد آزاد و چه از جانب مردی که خودش غلام است) جایز نیست؛ و در این میان فقط ابوحنیفه است که معتقد به جواز ازدواج با کنیز اهل کتاب (یعنی کنیز یهودی یا مسیحی) است و دلیلش هم این است که چون خریدن کنیز اهل کتاب و نکاح صاحب آن با وی برای مسلمانان مجاز است، پس ازدواج با چنین کنیزی نیز مجاز است؛ و پاسخش را دادهاند که تفاوت مهمی در کار است و آن این است که فرزند کنیز نیز تحت ملکیت صاحب کنیز قرار میگیرد؛ در حالی که این مساله در جایی که خود صاحب کنیز با وی نکاح کند منتفی است و فرزند وی آزاد خواهد بود.
📚الخلاف (طوسی)، ج4، ص319؛ تذکره الفقهاء (حلی)، ص643؛ مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج10، ص47
▪️اما در خصوص دو شرط دیگر، درباره واجب بودن یا مستحب بودنش اختلاف است؛
▫️ تصریح شافعی و ظاهر عبارت برخی از علمای شیعه (مثلا عبارات شیخ طوسی در الخلاف، ج4، ص313 و319) این است که دو شرط مذکور واجب است؛
▫️اما بسیاری از فقهای شیعه و اهل سنت با قرائن مختلف این دو شرط را استحبابی است؛
مثلا:
🔸در مورد «لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً» گفتهاند که این نه در مقام بیان شرط، بلکه در مقام بیان ترتیبی است که در عرف جامعه است؛ یعنی غالبا کسی سراغ ازدواج با کنیز میرود که استطاعت ازدواج با زن آزاد را ندارد و عبارت «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» در همین آیه و یا عبارت «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُم» (کنیز مومن بهتر از زن [آزاد] مشرک است؛ ولو که آن زن مشرک اعجاب شما را برانگیزاند؛ بقره/221) نیز موید این برداشت است؛ زیرا به نحوی این بیرغبتی به کنیز را به چالش میکشد؛ پس نشان میدهد عدم استطاعت، بیان واقعیت خارجی جامعه بوده نه شرط حکم؛ یعنی در مقام بیان ترتیبی است که مردم برای ازدواج اقدام میکنند؛ نه اینکه رعایت چنین ترتیبی (که ابتدا با زن آزاد و اگر امکان نداشت با کنیز) واجب باشد. (توضیح بیشتر در بند «ج» از تدبر9)
🔸ویا در مورد عبارت «ذلِكَ لِمَنْ خَشِی الْعَنَتَ مِنْكُمْ» هم گفتهاند ادامه آن که میفرماید «وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیرٌ لَكُمْ» نشان میدهد که رعایت شرط «خشی العنت» ضروری نیست؛ زیرا کسی که خوف قطعی در افتادن گناه دارد، چنین ازدواجی بر او واجب است؛ و آنگاه توصیه کردن به چنین کسی برای صبر کردن نامعقول است.
✅توجه
ادله طرفین به این مقدار خلاصه نمیشود و برای بحث مبسوطی درباره ادله موافق و مخالف در این باب، به منبع زیر مراجعه کنید
📚جواهر الكلام، ج29، ص393-406
@yekaye
۱۸ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
7️⃣ «وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ ... ذلِكَ لِمَنْ خَشِی الْعَنَتَ مِنْكُمْ»
ازدواج با كنيز، حقارت نيست.
[اگر هم آن را خوش نمیدارید] ازدواج با كنيز را تحمّل كنيد، ولى ننگ گناه را هرگز.
📚(تفسير نور، ج2، ص271)
@yekaye
۱۸ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
9️⃣ «فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ»
مراد از آوردن تعبیر «بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» در اینجا چیست؟
🍃الف. همه شما از همدیگرید یعنی همگی از فرزندان آدم هستید؛ پس برای شما نسبت به بردگان برتریای نیست و از ازدواج با کنیزان ابایی نداشته باشید.
(مجمع البيان، ج3، ص55؛ المیزان، ج4، ص277)
🍃ب. همه شما مومن و مسلمانید و بر دین واحدی هستید؛ پس سزاوار نیست که برخی برخی دیگر را مورد توهین و یا فخرفروشی قرار دهد
(مجمع البيان، ج3، ص55)
خواه فخرفروشی افراد آزاد بر افراد برده و کنیز؛ و خواه فخرفروشی افرادی که تمکن مالی برای ازدواج با زنان آزاد را دارند بر افرادی که به ازدواج با کنیزان اقدام میکنند.
🍃ج. با توجه به دو نکته فوق که هر دو صحیح است، این تعبیر نشان میدهد که ترتیبی که در این چند آیه ذکر شده، ترتیب شرعی نبوده؛ یعنی این نبوده که ابتدا ازدواج دائم مجاز باشد و کسی که نتوانست ازدواج موقت و کسی که نتوانست ازدواج با کنیز؛ بلکه این وضعیتی است که انسانها به حسب طبع خود بدان سو میروند که میل چندانی به ازدواج با کنیز ندارند.
(المیزان، ج4، ص278)
🍃د. ...
@yekaye
۱۸ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
🔟 «فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ ... فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ»
رضايتِ مالك كنيز در ازدواج، مانند اذن پدرِ دختر، شرط است؛ و مالكان بدانند كه كنيزان از اهل خودشانند.
📚تفسير نور، ج2، ص271
💠نکته تخصصی #اسلامشناسی:
📝 مساله #بردگی
در نکات ادبی اشاره شد که ماده «أهل» در اصل به معنای تحقق انس است همراه با یک نحوه اختصاص و تعلق؛ و «اهل» یک نفر، کسانی هستند که نَسَب یا دین و یا چیزی مانند اینها مثل شغل و خانه وسرزمین و... آنها را با وی جمع کرده است؛ و در واقع اهل یک نفر مختصترین افراد به او (همسر، فرزند و...) میباشد، و کلمه «تأهل» به همین مناسبت به معنای ازدواج کردن به کار می رود و «متأهل» هم از همین باب است یعنی کسی که همسر دارد و در قرآن کریم در تمامی مواردی که کلمه «أهل» به شخص یا اشخاصی اضافه شده، در معنای اعضای خانواده به کار رفته است و این آیه تنها موردی است که صاحب کنیز را «اهل» به کنیز اضافه کرد.
💢این یعنی گویی صاحبان کنیزان، اهل و خانوادههای آنها هستند؛ و
اگر در کنار اصل جواز ازدواج کنیز با مردی غیر از صاحب خود
(که دیگر صاحبش اجازه نکاح آن کنیز را نخواهد داشت و شرعاً لااقل شبها آن کنیز دیگر خدمتکار او نیست و وی نمیتواند مانع حضور آن کنیز نزد همسر شرعیاش شود)،
توجه کنیم که اذن صاحب کنیز برای ازدواج، کاملا شبیه اذن پدر برای ازدواج دختر است،
بیشتر این نکته تایید میشود که اسلام روالی را طراحی کرده که صاحب کنیز بیش از آنکه در مقام بهرهکشی از کنیز برآید، باید برای وی پدری کند و او را عضوی از خانواده خود قرار دهد❗️
🔹قبلا درباره بردگی در اسلام توضیحاتی گذشت
🔖 (جلسه 342، تدبرهای 5 و 6 http://yekaye.ir/al-balad-90-13/)
و به برخی از شبهات آن پاسخ داده شد
🔖(جلسه 951، تدبر3 http://yekaye.ir/an-nesa-4-24/)
🔹اکنون میافزاییم اینکه در آیه حاضر برای صاحب کنیز تعبیری را به کار میبرد که وی را جزء اهل و خانواده وی حساب میکند و گویی نقش پدری برای او قرار میدهد،
بخوبی نشان میدهد که در منطق اسلام، بردهداری به آن مفهوم دوره جاهلیت و نیز آنچه در تمدن غرب تا یکی دو قرن پیش رایج بود، به هیچ عنوان وجود ندارد
و این گونه نیست که مالکیت غلام و کنیز همانند مالکیت حیوانات باشد؛
بلکه اجازه اسلام برای مالکیت غلام و کنیز (بویژه با توجه به اینکه تنها راه برده کردن یک فرد آزاد را اسیر شدن وی در جنگ نظامی با مسلمانان قرار داده؛ و نیز انواع راهها برای آزاد کردن بردگان گشوده) ناظر به ایجاد یک ارتباط روحی و اخلاقی بین اسیران جنگی و فرزندان آنها با مسلمانان بوده
تا تحت تربیت صحیح اسلامی قرار گیرند و بتدریج وارد جامعه اسلامی شوند.
@yekaye
۱۸ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
1️⃣1️⃣ «مِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ ... وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»
آیات متعددی در قرآن کریم از مهریه با تعبیر «أجر» یاد کرده و بر دادن مهریه به زنان تاکید دارد: «أُحِلَّ لَكُمُ ... الْمُحْصَناتُ ... إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» (مائده/5) یا «أَحْلَلْنا لَكَ أَزْواجَكَ اللاَّتي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ» (احزاب/50) یا «لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» (ممتحنه/10)
🔸همه این موارد، جایی است که ازدواج دائم متعارف انجام میشود.
🔹اما دو مورد هست که این دادن اجر را با تعبیری مقید کرده است:
▪️ یکی با عبارت «فریضةً» است در آیه «فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَريضَةً» (نساء/24) بود که درباره متعه بود و در جلسه قبل بحث شد؛
▪️ دیگری با عبارت «بالمعروف» در همین آیه حاضر است که درباره ازدواج با کنیزان است.
🤔وجه افزودن این دو عبارت در این دو مورد چیست؟
🍃الف. در مورد متعه، کلمه «فریضة» به عنوان حال آمده؛ یعنی بر حالت واجب و فریضه بودن این مهریه تاکید میکند تا مبادا افراد گمان کنند که متعه یک نوع زناکاری است؛ و میدانیم که در متعه، وجوب تعیین مهریه چنان است که اگر مهریه تعیین نشود اصل عقد زیر سوال میرود (برخلاف ازدواج دائم که اگر مهریه را تعیین نکنند ازدواج صحیح است و فقط موظف به مهرالمثل میشود: العروة الوثقى (المحشى)، ج5، ص610).
و در خصوص ازدواج با کنیران، بر «به نحو معروف» یعنی به نحوی شایسته نزد عرف تاکید میشود مبادا به خاطر کنیز بودنشان شأن آنها رعایت نشود و آن گونه که سزاوار است مهریهای بدانان اختصاص نیابد.
🍃ب. ...
@yekaye
۱۹ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
2️⃣1️⃣ «مُحْصَناتٍ غَیرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ»
💢پاکدامنی در گروی دو شرط است:
⛔️یکی اینکه شخص اهل زناکاری علنی نباشد؛ و
⛔️دیگر اینکه اهل برقراری دوستی مخفیانه با نامحرمان نباشد.
📜و نقل است که در عرب جاهلیت، از زناکاری با نام «سفاح» یاد میکردند و اگرچه چنین کاری رواج داشت اما در مجموع آن را ناپسند میداشتند و کسی که مرتکب آن میشد مذموم بود؛
اما در عین حال برقراری رابطه دوستی اینچنینی بین آنان، حتی بین زنان آزاد، وجود داشت؛ و کسی که چنین دوستی مخفیانهای داشت (حتی زن شوهردار) مورد مذمت واقع نمیشد❗️
📚الميزان، ج4، ص278؛
🔖و نیز تدبر2
💠نکته تخصصی جامعهشناختی:
📝پدیده #دوستدختر و #دوستپسر
این آیه و آنچه درباره وضعیت اجتماعیای که منجر به نزول این تعبیر در این آیه شد گفتهاند (ر.ک: تدبر2) بخوبی نشان میدهد پدیده شومی که با عنوان #دوست_پسر و #دوست_دختر از #جاهلیت_مدرن در جامعه ما وارد و عادیسازی شده، ریشه در همان #جاهلیت_اولی دارد.
در واقع،
این روابط از قدیمالایام در برخی جوامع یافت میشده؛
اما آنچه امروزه شاید توجه را بیشتر به خود جلب میکند رواج فوقالعاده و بسیار عادی قلمداد شدنِ این پدیده در جوامع غربی است؛
که دیگر آن را از حالت دوستی مخفیانه به دوستیها و روابط علنی کشانده؛
و افراد به بهانه اینکه شناخت درستی از طرف مقابل پیدا کند، به چنین روابطی دست میزند
و گاه افرادی پیدا میشوند که دهها سال با هم زندگی و رابطه جنسی و حتی فرزند مشترک داشتهاند اما هنوز در اینکه واقعا شایسته ازدواج با همدیگر هستند یا نه، تردید دارند و خود را به عنوان دوستپسر و دوستدختر همدیگر میشناسند و به ازدواج رسمی اقدام نکردهاند‼️
💢درباره چرایی گسترش اینچنینی این پدیده در جوامع غربی، یک علتش سختگیریهای کلیسا در امر ازدواج بود:
📛در قوانین کلیسا هرکس فقط یکبار حق ازدواج داشت و حق طلاق وجود نداشت؛ و فرد، چه زن باشد چه مرد، اگر ازدواجش ناموفق بود دیگر تا آخر عمر، جز برقراری روابط نامشروع، چارهای نداشت! در چنین فضایی بسیاری از افراد تصمیم گرفتند که ابتدا مدتی با هم دوست باشند که مطمئن شوند به درد همدیگر میخورند یا خیر؛ و این رویه نامطلوب، حتی بعد از اینکه طلاق در جوامع غربی مجاز شد، باز ادامه یافت.
🤔با توجه به چنین سابقهای، در جامعه اسلامی، که از ابتدا هم طلاق، و ازدواج مجدد مجاز بوده، و هم با قانون متعه، افراد میتوانستهاند برای مدت معینی سطوحی از روابط مشترک را تجربه کنند و همدیگر را برای مناسب بودن برای زندگی مشترک بیازمایند، وجود چنین روابطی، جز نوعی ابتذال و خودباختگی و مرعوبیت فرهنگی، هیچ توجیهی ندارد❗️📚برای تفصیل فهم این پدیده و راهکارهای جلوگیری از آن، ر.ک: #جنسیت_و_دوستی، مواجههای اسلامی با مساله دوستی دختر و پسر (سوزنچی). نشر معارف.
@yekaye
۱۹ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
3️⃣1️⃣ «لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ»
مقصود از تعبیر «العنت» چیست؟
🍃الف. «عنت» به معنای هلاکت، و اشاره به مجازات دنیوی و عذاب اخرویای است که به خاطر جوانی و غلیان شهوت و در نتیجه ارتکاب زنا متوجه وی ممکن است بشود.
(مجمع البيان، ج3، ص55)
🍃ب. مقصود زناکاری است که نتیجه «مشقت» و تنگنای ناشی از غلبه شهوت میباشد.
(مجمع البيان، ج3، ص55؛ الميزان، ج4، ص280)
🍃ج. مقصود اینکه به خاطر غلبه شهوت بر وی به هر نحوی در دین یا دنیای خود به مشقت و ضرر بیفتد.
(مجمع البيان، ج3، ص55)
@yekaye
۱۹ مهر ۱۳۹۸
یک آیه در روز
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَل
.
4️⃣1️⃣ «وَ مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ ... ذلِكَ لِمَنْ خَشِی الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ»
مقصود از صبر کردنی که بهتر است صبر بر چه چیزی است؟
و به تبع این معنا، غفور و رحیم بودن خداوند ناظر به چه نکته ای است؟
🍃الف. صبر و خودداری کردن از ازدواج با کنیزان بهتر است، و بهتر بودنش بدین جهت است که بالاخره ازدواج با کسی که اختیارش در دست شخص دیگری است و این دو نمیتوانند کاملا با هم باشند، و حتی ممکن است با فروش وی اختیارش به دست شخص دیگری بیفتد که همین ازدواج پرزحمت را بر باد دهد، و اگر بچهدار هم شوند آن صاحب کنیز مدعی مالکیت بچه میشود. (مجمع البيان، ج3، ص55؛ الميزان، ج4، ص280) و در این صورت غفور و رحیم بودن خداوند چهبسا اشاره به این است که میدانسته که بسیاری از شما نمیتوانید در چنین وضعیتی صبر کنید و به ازدواج با کنیزان اقدام میکند خداوند هم با غفران و رحمت خویش این مشکلات را به حداقل خواهد رساند.
💠نکته #تفسیری
شاید برخی عبارت «وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیرٌ لَكُمْ» را چنین شرح دهند که چون ازدواج با کنیز موجب خواری و حقارت انسان میشود پس اگر از این ازدواج صبر کنید برایتان بهتر است❗️
اما با توجه به عبارت «بعضکم من بعض» (توضیح در تدبر9) قطعا این برداشت ناصواب است؛ زیرا قرآن با آن تعبیر «بعضکم من بعض» این گونه خودبرتربینیهای دنیامدارانه را نفی میکند؛ آنگاه چگونه ممکن است بر اساس آن منطق، افراد را به اقدام نکردن به چنین ازدواجی توصیه کند؟ پس واضح است که اگر آیه ناظر به صبر از ازدواج با کنیزان باشد، به خاطر آن زحمتها و سختیهایی است که ازدواج با کنیز برای شوهرش پیش میآورد.
(الميزان، ج4، ص280)
🍃ب. صبر بر زناکاری است و کلمه «عنت» تلویحا به زناکاری اشاره دارد. بدین ترتیب آیه میفرماید: من ازدواج با کنیزان را برای هرکس که خوف از وقوع در زناکاری دارد قرار دادم؛ و اینکه از هر راهی بتوانید از زناکاری خودداری کنید برایتان بهتر است.
(مجمع البيان، ج3، ص55؛ الميزان، ج4، ص280)
در این صورت غفور و رحیم بودن خداوند
🔸چهبسا اشاره به این است که با توجه به اینکه صبر بر زناکاری بر شما سخت است، اگر کسی مرتکب زنا شود و توبه کرد خداوند با غفران و رحمتش با او مواجه خواهد شد. (مجمع البيان، ج3، ص55)
🔸و یا اینکه اشاره باشد به اینکه چون خداوند میدید که صبر کردن بر زنا بر شما سخت است با غفران و رحمت خویش باب ازدواج با کنیزان را بر شما گشود.
🍃ج. ...
@yekaye
۱۹ مهر ۱۳۹۸
۲۰ مهر ۱۳۹۸
953) 📖 یُریدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ یهْدِیَكُمْ سُنَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ یَتُوبَ عَلَیكُمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَكیمٌ 📖
💢ترجمه
خداوند میخواهد برای شما بیان کند و شما را به رویههای کسانی که پیش از شما بودند هدایت نماید و بر شما توبه کند [= به شما عطف توجه کرده، توبه شما را بپذیرد] و خداوند بسیار دانا و حکیم است.
سوره نساء (4) آیه 26
1398/7/20
13 صفر 1440
@yekaye
۲۰ مهر ۱۳۹۸
۲۰ مهر ۱۳۹۸
۲۱ مهر ۱۳۹۸
🔹ليُبَيِّنَ
▪️درباره ماده «بین» در آیه 19 همین سوره توضیح داده شد که از کلماتی است که اصطلاحا از اضداد است؛ یعنی هم به معنای «فصل» (فاصله و جدایی) به کار میرود و هم به معنای «وصل» (اتصال و به هم رسیدن).
▪️ «بیان» به معنی آشکار کردن است و به کلام از این جهت بیان میگویند که آشکارکننده مافیالضمیر است و با توجه به ریشه کلمه، برخی گفتهاند بیان به معنای آشکار کردن بعد از ابهام و اجمال است و به کلام از این جهت بیان میگویند که در آن انسان باید با جدا کردن کلمات و سپس اتصال برقرار کردن بین آنها مراد مبهم خود را آشکار کند.
🔖جلسه 946 http://yekaye.ir/an-nesa-4-19/
🔹درباره نقش محوی حرف «لـ» در اینجا چهار تحلیل ارائه شده است:
▪️الف. لام به معنای «أن» است [در فارسی معادل حرف «که»] ؛ که ناظر به متعلق اراده است و گاه همراه با حرف «کی» به صورت «لکی ...» میآید؛ هرچند برخی بر این وجه خرده گرفتهاند که اگر «لام» به معنای «أن» باشد نمیشود با «کی» جمع شود همان گونه که حرف «أن» با «کی» جمع نمیشود.
▪️ب. لام زائده است که برای این میآید که جمله بعد از خود را تاویل به مصدر ببرد و آن را مفعول مستقیم «یرید» قرار دهد (یعنی در اصل چنین بوده: «یرید الله تبیین ...»)؛ که اشکال گرفتهاند که لام زائده که برای تقویت نقش فعل میآید در جایی است که مفعول قبل از فعل بیاید.
▪️ج. کارکرد این لام این است که مضمون خود فعلِ عامل را مفعول قرار میدهد و عبارت بعدی خود را در مقام تعلیل میگذارد (= کرد آنچه کرد برای اینکه ...) مانند اینکه وقتی گفته میشود «رَدِفَ لَكُمْ» مقصود این است که «ردف ما ردف لكم» ویا عبارت «وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ» یعنی «أمرنا بما أمرنا لنسلم» پس در اینجا نیز «یُریدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ» یعنی «یرید الله ما یرید لیبین».
▪️د. اینجا مفعول «یرید»حذف شده و لام بدون هیچ گونه تکلفی، تعلیل است و در اصل چنین بوده است: «یرید الله تبصیرکم لیبین لکم»
📚(مجمع البيان، ج3، ص56-57 )
@yekaye
۲۱ مهر ۱۳۹۸
🔹سُنَنَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «سنن» در اصل این ماده به معنای روان شدن و جریان یافتن یک امر منضبط است و یک سیره معین را هم به همین جهت جریان یافتنش در جامعه «سنت» میگویند.
🔸در تفاوت «سنت» با «عادت» گفتهاند عادت آن جایی است که فعل خود انسان برای خودش به صورت یک روال درمیآید؛ اما سنت در جایی است که بر مثالِ سابقی عمل شود و شاید بهتر باشد بگوییم «عادت» جنبه شخصی دارد، اما سنت یک روال عمومی است.
▪️«سِن» به معنای سالهای عمر را هم از این ماده دانستهاند از این جهت که دلالت دارد بر جریان حیات و عمر. همچنین کسی كه داراى چهره دراز و نرم و يا بينى دراز و كشيده باشد «مسنون الوجه» میگویند.
▪️دو کلمه دیگر وجود دارد که ظاهرا از این ماده است، یکی «سِنّ» به معنای دندان (جمع آن: أسنان) (وَ السِّنَّ بِالسِّنِ؛ مائدة/۴۵) و دیگری، «أسنان» به معنای نوک نیزه، که برخی سعی کردهاند نسبتی بین معنای این ماده و این کلمات و یا بین خود این دو کلمه بیابند چنانکه «سن» به معنای دندان را از باب تشبیه آن به نوک نیزه دانستهاند اما مرحوم مصطفوی بر این باور است که هر دو کلمه از زبان عبری (تلفظ عبری آنها به ترتیب: شن و شناناه) وارد عربی شدهاند.
🔖جلسه 636 http://yekaye.ir/al-kahf-18-55/
@yekaye
۲۱ مهر ۱۳۹۸
🔹یَتُوبَ
در آیه 16 همین سوره توضیح داده شد که
▪️ماده «توب» در اصل به معنای رجوع و بازگشت میباشد
▪️ وقتی در مورد خدا به کار میرود، با تعبیر «علی» میآید (تاب الله علی عبده) که به معنای این است که خداوند از موضع بالا و البته با فضل و رحمت و مغفرتش به جانب بندهاش برمیگردد.
▫️تعبیر «تاب الله علیه» را غالبا به معنای «خدا توبهاش را پذیرفت» دانستهاند و
▫️برخی به معنای «اعطای توفیق توبه از جانب خداوند» دانستهاند
و
▫️ حق این است که در هر دو معنا به کار میرود
🔸 در قرآن کریم هم مواردی به وضوح در معنای اول (فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ؛ مائده/۳۹) و
🔸مواردی به وضوح در معنای دوم (تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا؛ توبه/۱۱۸) و
🔸در مواردی دوبار در یک آیه و ظاهرا هربار به یکی از این دو معنا به کار رفته است: «لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذينَ اتَّبَعُوهُ في ساعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ ما كادَ يَزيغُ قُلُوبُ فَريقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِ» (توبه/۱۱۷).
🔖جلسه ۹۴۳ http://yekaye.ir/an-nesa-4-16/
@yekaye
۲۱ مهر ۱۳۹۸