ادامه بحث از ماده «رفع»
🔸از تفاوتهای »رفعت» و «ارتفاع» با «صعود» در این است که «صعود» صرفا در مورد رفعت زمکانی به کار برده میشود و حتما در آن حرکت کردن به سمت بالا لحاظ شده است؛ در حالی که ماده «رفع» این دو قید ضرورتی ندارد چنانکه مثلا می گویند «ارتفع في المجلس» ویا «رفعت مجلسه» (الفروق في اللغة، ص179 )
▪️کلمه «رفیع» از همین ماده هم صفت مشبهه است که دلالت بر ثبوت صفت برای صاحب آن دارد؛ یعنی کسی که هیچ جهت خفض و پستی در او وجود ندارد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص184 )
و ظاهرا هم در معنای لازم (کسی که رفعت دارد) و هم در معنای متعدی (رفعتدهنده) به کار میرود، چنانکه استعمال تعبیر «رفیع الدرجات» در مورد خداوند (رَفيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ؛ غافر/15) را هم به معنای «بالا برنده درجات» (درجات انبیاء و اولیاء؛ یا رافع سماوات سبع) و هم به معنای «عالی الصفات» دانستهاند (مجمع البيان، ج8، ص805 )
▫️در تفاوت «رفیع» و «مجید» گفتهاند «مجید» آنجایی است که رفیع در علو شأن خود باشد؛ و تاکید آن بر عظمت و کرامت درونی خود شخص است. (الفروق في اللغة، ص179-180 )
📿ماده «رفع» و مشتقات آن 29 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
🔹خافِضَةٌ رافِعَةٌ
این عبارت را به لحاظ نحوی چند گونه میتوان تحلیل کرد:
🍃الف. سادهترین تحلیل نحوی این دو کلمه آن است که آنها را خبر برای مبتدای محذوف بگیریم (هی خافِضَةٌ رافِعَةٌ)، آنگاه این جمله میتواند:
🌱الف.1. جواب شرط برای «اذا» باشد؛ یعنی تقدیر کلام این است: اذا وقعت الواقعة؛ فهی خافضةرافعة» (مجمع البيان، ج9، ص323) و یا تفسیر جواب باشد؛ یعنی تقدیر کلام این است که «اذا وقعیت الواقعه، خفضت أقواما و رفعت أقواما» و این عبارت «هی خافضة رافعة» بر این جواب دلالت می کند (الجدول في إعراب القرآن، ج27، ص110).
🌱الف.2. استیناف بیانی باشد [یعنی یک مطلب جدید درباره قیامت را بیان میکند که به لحاظ نحوی ربطی به جمله قبل ندارد] (الجدول في إعراب القرآن، ج27، ص110).
🌱الف.3. حال باشد برای «الواقعة».
🍃ب. میتوان این دو کلمه را عطف به «کاذبة» دانست. (مفاتيح الغيب، ج29، و ص386)
🍃ج. میتوان این دو کلمه را صفت برای «کاذبة» دانست. (مفاتيح الغيب، ج29، و ص386)
✅توضیح معانیای که در هریک از این حالات متصور است در تدبر 3 خواهد آمد.
@yekaye
☀️زهری میگوید از امام زين العابدين عليه السّلام شنیدم که فرمودند:
هر كس به وعدههاى خدا تسلى پيدا نكند جانش در حسرتهاى بر دنيا پاره پاره مىشود؛ به خدا سوگند، دنيا و آخرت مانند دو كفه ترازو است كه هر كدام پایین رود ديگرى را بالا برد؛ سپس اين آيات را قرائت فرمودند «آن واقعه چون واقع شد؛ در وقوعش دروغی [در کار] نیست؛ فروآورنده است» به خدا سوگند اعداء الله را به جانب آتش فرو آورد کند «[و] رفعتبخش» به خدا سوگند اولیاء الله را به جانب بهشت رفعت دهد.
سپس حضرت روى به يكى از اهل مجلس كرد و فرمود:
تقوای الهی پیشه کن و در طلب [دنیا] میانهروی کن و آنچه را كه آفريده نشده طلب مکن؛ كه هر كس آنچه را که آفريده نشده بطلبد دلش از حسرت پاره پاره مىشود و بآنچه ميجوید دست نیابد. سپس فرمود: و چگونه میتوان به چيزى كه آفريده نشده دست يافت!
آن مرد گفت: چيزى كه آفريده نشده است چگونه مورد طلب واقع مىشود؟
فرمود: كسى كه ثروت و اموال و گشایش را در دنيا ميطلبد، برای رسیدن به راحتی است که اینها را میطلبد؛ در حالی که راحتی و آسایش نه برای دنیا آفریده شده است و نه برای اهل دنیا. به هیچ كسى از دنیا پیمانهای ندادند مگر اینکه دو برابرش حرص به او دادند؛ و هر كه از دنيا بيشتر بهرهای به او رسد، فقر و نيازمندىاش در دنیا فزونتر خواهد بود؛ زيرا در نگهدارى اموالش نیازمند مردم میشود و به هر وسيلهاى از وسايل دنيوى نیاز پيدا ميكند. پس در ثروت دنيا راحتی و آسايش نباشد؛ لیکن شيطان در فرزند آدم وسوسه ميكند كه «جمع كردن مال مایه راحتی و آسايش است» در حالی که با این وسوسهاش او را به زحمت در دنیا و حسابرسی در آخرت میافکند.
سپس فرمودند: اما اولیاء الله هرگز در دنیا به خاطر دنيا به زحمت نیفتادند؛ بلكه در دنيا براى آخرت زحمت كشيدند
سپس فرمود: بدانید! كسى كه غم روزى خورد بر او گناهی نوشته مىشود؛ این چنین گفت حضرت عيسى مسيح به حواريين؛ همانا دنيا پلى بيش نيست از آن بگذريد و به آبادياش مشغول نشوید.
📚الخصال، ج1، ص64-65
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَصْبَهَانِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ عَنِ الزُّهْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ مَنْ لَمْ يَتَعَزَّ بِعَزَاءِ اللَّهِ تَقَطَّعَتْ نَفْسُهُ عَلَى الدُّنْيَا حَسَرَاتٍ وَ اللَّهِ مَا الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةُ إِلَّا كَكِفَّتَيِ الْمِيزَانِ فَأَيُّهُمَا رَجَحَ ذَهَبَ بِالْآخَرِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ «إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ» يَعْنِي الْقِيَامَةَ «لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ؛ خافِضَةٌ» خَفَضَتْ وَ اللَّهِ بِأَعْدَاءِ اللَّهِ إِلَى النَّارِ «رافِعَةٌ» رَفَعَتْ وَ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ إِلَى الْجَنَّةِ.
ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى رَجُلٍ مِنْ جُلَسَائِهِ فَقَالَ لَهُ: اتَّقِ اللَّهَ وَ أَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ وَ لَا تَطْلُبْ مَا لَمْ يُخْلَقْ فَإِنَّ مَنْ طَلَبَ مَا لَمْ يُخْلَقْ تَقَطَّعَتْ نَفْسُهُ حَسَرَاتٍ وَ لَمْ يَنَلْ مَا طَلَبَ! ثُمَّ قَالَ: وَ كَيْفَ يُنَالُ مَا لَمْ يُخْلَقْ!
فَقَالَ الرَّجُلُ: وَ كَيْفَ يُطْلَبُ مَا لَمْ يُخْلَقْ؟
فَقَالَ: مَنْ طَلَبَ الْغِنَى وَ الْأَمْوَالَ وَ السَّعَةَ فِي الدُّنْيَا فَإِنَّمَا يَطْلُبُ ذَلِكَ لِلرَّاحَةِ وَ الرَّاحَةُ لَمْ تُخْلَقْ فِي الدُّنْيَا وَ لَا لِأَهْلِ الدُّنْيَا إِنَّمَا خُلِقَتِ الرَّاحَةُ فِي الْجَنَّةِ وَ لِأَهْلِ الْجَنَّةِ وَ التَّعَبُ وَ النَّصَبُ خُلِقَا فِي الدُّنْيَا وَ لِأَهْلِ الدُّنْيَا؛ وَ مَا أُعْطِيَ أَحَدٌ مِنْهَا جَفْنَةً إِلَّا أُعْطِيَ مِنَ الْحِرْصِ مِثْلَيْهَا وَ مَنْ أَصَابَ مِنَ الدُّنْيَا أَكْثَرَ كَانَ فِيهَا أَشَدَّ فَقْراً لِأَنَّهُ يَفْتَقِرُ إِلَى النَّاسِ فِي حِفْظِ أَمْوَالِهِ وَ يَفْتَقِرُ إِلَى كُلِّ آلَةٍ مِنْ آلَاتِ الدُّنْيَا فَلَيْسَ فِي غِنَى الدُّنْيَا رَاحَةٌ وَ لَكِنَّ الشَّيْطَانَ يُوَسْوِسُ إِلَى ابْنِ آدَمَ أَنَّ لَهُ فِي جَمْعِ ذَلِكَ الْمَالِ رَاحَةً وَ إِنَّمَا يَسُوقُهُ إِلَى التَّعَبِ فِي الدُّنْيَا وَ الْحِسَابِ عَلَيْهِ فِي الْآخِرَةِ.
ثُمَّ قَالَ ع كَلَّا مَا تَعِبَ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ فِي الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا بَلْ تَعِبُوا فِي الدُّنْيَا لِلْآخِرَةِ.
ثُمَّ قَالَ: أَلَا وَ مَنِ اهْتَمَّ لِرِزْقِهِ كُتِبَ عَلَيْهِ خَطِيئَةً كَذَلِكَ قَالَ الْمَسِيحُ عِيسَى ع لِلْحَوَارِيِّينَ إِنَّمَا الدُّنْيَا قَنْطَرَةٌ فَاعْبُرُوهَا وَ لَا تَعْمُرُوهَا.
@yekaye
☀️2) حدیث قدسیای در بسیاری از کتب تفسیری عرفا نقل شده است و مرحوم مجلسی هم آن را درشرح من لایحضره الفقیه آورده است، که خداوند متعال فرموده است:
اولیای من تحت قبه من [در برخی نقلها: تحت قبای من] هستند؛ و غیر من کسی آنان را نمیشناسد.
📚تفسير المحيط الأعظم (سید حیدر آملی)، ج4، ص181 ؛
روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج9، ص285؛
كشف الأسرار، ج4، ص406، ج10، ص345؛
تفسير ابن عربي، ج1، ص402؛
تفسير غرائب القرآن (نظام الدین نیشابوری)، ج2، ص58، ج5، ص97 و 564، ج6، ص252
فی حدیث القدسی، قال الله تعالی:
أوليائي تحت قبابی [قبائي] لا يعرفهم غيري.
@yekaye
یک آیه در روز
970) 📖خافِضَةٌ رافِعَةٌ 📖 ترجمه 💢 فروآورنده [و] رفعتبخش؛ سوره واقعه (56)، آیه 3 1398/12/9 4 رج
.
1️⃣ «خافِضَةٌ رافِعَةٌ»
انسانها با ایمان و عمل خویش موقعیت خویش در عالم را رقم میزنند؛
اما چون در نظام دنیا، امور اعتباری روی حقایق را پوشانده،
🔻چهبسیار انسانهایی که در اثر ایمان و عمل صالح در نظام عالم رفعت یافتهاند؛ اما در نظام اعتباری جهان، مظلومانه به فرودست رانده شدهاند و کسی بدانها اعتنایی نمیکند؛
🔺 و از آن سو، چه بسیار کسانی که با کفر ورزیدن و یا اعمال ناصالح خویش جایگاه پست و خواری را برای خود در نظام عالم رقم زدهاند، اما با سوءاستفاده از نظام اعتباری دنیا، واقعیت را وارونه جلوه داده، کاری کردهاند که موقعیتهای رفیع دنیوی نصیبشان شود.
🔆اما وقتی آن واقعه، که واقعیت بتمامه قرار است آشکار شود، واقع گردد؛ یعنی واقعیت خود را بنمایاند،
در آن واحد هم فروآورنده است و هم رفعتبخش؛
🔺آنکه واقعا شایسه رفعت بوده ولی فرورانده شده بود، رفعتش پدیدار میشود؛
🔻و آنکه واقعا خوار بوده و با سوءاستفاده رفعت یافته بود، به خواریاش برمیگردد.
@yekaye
یک آیه در روز
970) 📖خافِضَةٌ رافِعَةٌ 📖 ترجمه 💢 فروآورنده [و] رفعتبخش؛ سوره واقعه (56)، آیه 3 1398/12/9 4 رج
.
2️⃣ «خافِضَةٌ رافِعَةٌ»
فریفته جایگاه دنیوی انسانها نشویم،
📛نه رفعت و بلندمرتبگی افراد در دنیا (چه به لحاظ پست و مقام، چه به لحاظ شهرت و ثروت، و ...) دلیل بر رفعت واقعی آنهاست؛ و
⭕️نه دونپایگی افراد در دنیا نشانگر دونپایگی واقعی آنها.
🤔اتفاقا اولیای خداوند در دنیا ناشناختهترند و کمتر مورد توجه و اقبال واقع میشوند. (حدیث2)
در واقع،
قیامت، هنگامه فروپاشی پندارها و تجلی حقایق است:شکست و سقوط عدهای و پیروزی و صعود عدهای دیگر.
📚(تفسیر نور، ج9، ص418)
@yekaye
یک آیه در روز
970) 📖خافِضَةٌ رافِعَةٌ 📖 ترجمه 💢 فروآورنده [و] رفعتبخش؛ سوره واقعه (56)، آیه 3 1398/12/9 4 رج
.
3️⃣ «خافِضَةٌ رافِعَةٌ»
در نکات ادبی بیان شد که دست کم سه تحلیل نحوی برای این تعبیر فرض دارد.
اکنون با توجه به هریک ببینیم مراد از این تعبیر چیست؟
🍃الف. این تعبیر را میتوان خبر برای مبتدای محذوف دانست (یعنی: هی خافضة رافعة) و توضیحی درباره قیامت است؛ آنگاه:
🌱الف.1. از ابن عباس نقل شده که مقصود این است که برخی را پایین میآورد و برخی را بالا میبرد؛ و از حسن و جبائی نقل شده که گفتهاند یعنی برخی را به سوی آتش جهنم فرو میآورد و برخی را به سوی بهشت بالا میبرد؛ و معنای جامع این است که بدکارانی که در دنیا جایگاه رفیعی داشتند را پایین میکشد و با فرستادن به جهنم آنان را خوار میکند، و خوبانی که در دنیا خوار و ذلیل بودند را با فرستادن به بهشت رفعت میبخشد.
(مجمع البيان، ج9، ص324؛ مفاتيح الغيب، ج29، ص384)
🌱الف.2. تعبیری استعاری است برای نشان دادن زیر و رو شدن نظام مشهود دنیا و آشکار شدن باطن امور و کنار رفتن پردهها؛ که معلوم میشود عزت و شکوه اهل کفر و فسق سراسر ذلت است؛ و ذلت و فرودستی متقین سراسر عزت است.
(الميزان، ج19، ص116)
🌱الف.3. اشاره است به زلزلهای که رخ میدهد و شدت و عظمت واقعه قیامت، و مضمونش همانند مضمون آیه «فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها» (حجر/74) میباشد که اشاره دارد به این که امور بلندمرتبه را پست و اشیای پست را بلندمرتبه میسازد چنانکه در ادامه آیه توضیح میدهد که زمین فرودست را میلرزاند و به اندازه کوهها بالا میآورد و کوههای برافراشته خرد و همسطح زمین میکند و بدین ترتیب زمین پست و کوه برافراشته همسطح میگردند.
🌱الف.4. ...
🍃ب. چه بسا بتوان آن را عطف به «کاذبة» دانست، آنگاه یعنی:
🌱ب.1. همان طور که وقتی قیامت واقع شود در مورد وقوعش هیچ کسی که بتواند آن را دروغ بشمرد در کار نخواهد بود، همچنین هیچکسی که بتواند آن را پایین یا بالا کند و تغییری در روند آن ایجاد کند که امر پستی را برتر نشاند ویا امر بلندمرتبهای را پست کند در کار نخواهد بود.
(اقتباس از مفاتيح الغيب، ج29، ص384 ؛ و ص386)
🌱ب.2. ...
🍃ج. چه بسا بتوان آن را صفت برای «کاذبة» دانست، بویژه اگر «کاذبة» را صفت برای «نفس» محذوف بگیریم (لیس لوقعتها نفسٌ کاذبة؛ توضیح در جلسه قبل، تدبر4.الف.1) آنگاه:
🌱ج.1. تاکیدی است بر عدم امکان کذب درباره آن؛ یعنی برای وقوع قیامت، دروغگویی که بخواهد آن را تکذیب کند ویا مطلب آن را بالا و پایین کند، در کار نخواهد بود؛
(مفاتيح الغيب، ج29، و ص386)
🌱ج.2. تقویت مطلب در عدم امکان دروغگویی است؛ یعنی نهتنها کسی نمیتواند آن را تکذیب کند بلکه حتی نمیتواند در بیان واقعیت آن، ذرهای کم و زیاد کند
(مفاتيح الغيب، ج29، و ص386 )
🌱ج.3. ...
@yekaye
هدایت شده از حسین سوزنچی
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا باید از ویروس کرونا متشکر باشیم؟!
💢#پرده_اول
در میان حقایق عالم، بدیهیترین حقیقت، که هیچکس نمیتواند انکارش کند #مرگ است❗️
همه میمیریم؛ با هر سابقهای؛ با هر امکاناتی، با هر پست و مقامی.
در قبال مرگ دو راه بیشتر نداریم:
یا آن را نادیده بگیریم تا غافلگیرمان کند؛
و یا اینکه آن را جدی بگیریم و آمادهاش شویم.
کسی که به دنیا دل بسته، میکوشد دائما مرگ را نادیده بگیرد؛
اما زندگی وقتی واقعا زندگی است، که مرگ هم نتواند به آن آسیب برساند؛
پس تنها کسانی واقعا زندگی میکنند که از مرگ نترسند.
اگر قبلا در کتابها میخواندیم که بزرگترین مرد عالَم فرمود «به خدا سوگند، انس پسر ابوطالب با مرگ بیش از انس کودک به سینه مادر است» (نهجالبلاغه، خطبه5)؛ نمردیم و شاگردی از آن مکتب به نام #حاج_قاسم را دیدیم، که نهتنها از مرگ نمیترسید، بلکه همواره آماده، بلکه مشتاق آن بود؛
و به جرات میتوان گفت: اگر معدود افرادی باشند که بتوان قسم خورد که آن گونه که باید و شاید زندگی کردهاند، قطعا حاج قاسم ما یکی از آنهاست.
💢#پرده_دوم
1. خداوند نظام دنیا را طوری آفریده که هر انسانی میمیرد. اجل هرکس معلوم است و وقتی اجلش سررسد لحظهای جلو یا عقب نمیافتد (اعراف/34)
2. میگویند وقتی خداوند حضرت عزرائیل را مأمور مرگ انسانها قرار داد، گلایه کرد که در این صورت مردم از من بیزار میشوند. خداوند فرمود نظام عالم را طوری قرار میدهم که مرگ هرکس به یک عامل طبیعی مربوط شود تا کسی تو را مقصر ندارد.
صرف نظر از صحت و سقم این روایت، حقیقتی در پس این داستان هست:
انسانها بخواهند یا نخواهند میمیرند؛ و عوامل مختلفی مرگ آنها را رقم میزند.
3. احتمال مرگ بر اثر ابتلا به کرونا را 2 درصد دانستهاند و همه کشورهای در حال اجرای مراقبتهای شدید برای محدود کردن آناند.
در حالی که سالانه حدود ۳ تا ۵ میلیون نفر به بیماری آنفولانزا مبتلا شده و از این تعداد سالیانه بین ۲۹۰ تا ۶۵۰ هزار نفر در جهان در اثر ابتلا به آن میمیرنند [یعنی مرگ بیش از 10 درصد مبتلایان] (یورونیوز (https://farsi.euronews.com/2019/12/02/what-makes-the-flu-turn-deadly-))؛
ویا آمار سالیانه مرگ بر اثر تصادفات رانندگی رقمی میلیونی است (ویکیپدیا (https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_traffic-related_death_rate))؛
یعنی بعید است ویروس کرونا تغییر چندانی در #آمار_مرگ_و_میر انسانها ایجاد کند.
اکنون:
اگر قرار است همه بمیرند،
و اگر عوامل خارجی در مرگ ما موثر است؛
و اگر #ویروس_کرونا تنها یکی از عوامل است که در مقایسه با سایر عوامل نقش مهمتری هم ندارد،
چرا این ویروس بسیار کوچک همه هیاهو ایجاد کرده است؟!
💢#پرده_سوم
به نظر میرسد اساس #زندگی_مدرن بر #غفلت است.
همه مشغول اموری هستیم که در حقیقت وجود ما جایی نخواهد داشت:
برخی در پی جمعآوری مال و #ثروت،
عدهای دنبال پست و #مقام،
برخی در پی #شهوت و #شهرت؛
جماعتی هم مبتلا به زن و فرزند.
در منطق اسلام، همراه هر #سختی #راحتی ای هست (سوره انشراح، آیه5)؛ چهبسا چیزی را که #ناخوش میدارید اما #خیر_فراوان در آن است (سوره نساء/ آیه19؛ سوره بقره، آیه216).
این ویروس هم، علیرغم همه بدیهایش،
با آمدنش در این #دوره_غفلتزدگی،
همه را به #یاد_مرگ انداخته است؛
و این،
خواب انسانهایی را که به نادیده گرفتن مرگ، عادت کردهاند، برهم میزند❗️
او احتمالا اثر چندانی در آمار مرگ و میر نخواهد گذاشت؛
اما
▪️آمده تا محکی باشد برای عیارسنجی زندگی ما، و بلکه عیاری باشد برای شعارهایی که میدهیم و ادعاهایمان.
▪️آمده تا ما را – قبل از اینکه به رسوایی در محشر گرفتار شویم- در پیشگاه خودمان رسوا کند. و مرگ را که دائما میکوشیمکه فراموشش کنیم، جلوی چشم ما قرار دهد؛ تا قد و قواره خود را درست ببینیم و قدر و قیمت خود را دقیق بشناسیم.
▪️آمده تا به ما بفهماند که نهتنها حاج قاسم، بلکه تمامی آن مدافعان حرم که به استقبال مرگ میروند، چقدر بزرگتر از مایند و ما چه اندازه حقیریم.
▪️آمده تا ...
آینه چون روی تو بنمود راست ....
بله،
امروزه همگان دست به دست هم دادهاند که به ما گوشزد کنند که
💢#توصیههای_بهداشتی برای #حفاظت_از_سلامتی_جسم را جدی بگیریم
شعارشان هم این است:
#کرونا_را_شکست_میدهیم
از همهشان ممنونیم، ما هم این شعار را برای حفظ جسممان سرمیدهیم و سعی میکنیم به این توصیهها گوش دهیم.
اما شاید این ویروس هم آمده که با یادآوری واقعیتی به نام مرگ
- که فراموشیاش زندگیها را پوچ، و جدی گرفتنش معنای زندگی را عمق میبخشد –
به ما تذکر دهد که
💢#توصیههای_بهداشتی برای #حفاظت_از_سلامتی_روح را هم جدی بگیریم.
🤔آیا نباید از او هم ممنون باشیم؟!
@souzanchi
@yekaye