eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
. 9️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون» علاوه بر ابلاغ وحی و تزکیه انسانها، اصلی‌ترین وظیفه پیامبر ص تعلیم وحی الهی است؛ چنانکه قرآن کریم صریحا می‌فرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» (آل عمران/۱۶۴) و نیز می‌فرماید: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» (جمعه/۲) 🤔اگر این نکته را ضمیمه کنیم به 🔸جاودانه بودن قرآن کریم از سویی، 🔸و نیز رحلت پیامبر ص از سوی دیگر، می‌توان نتیجه گرفت که 💢از بارزترین مصادیق تخلف از این آیه دوم سوره حجرات، «تفسیر به رأی» است، بویژه در جایی که با بهانه‌گیری‌ها برای کنار گذاشتن احادیث همراه باشد. 📝ثمره : ضدیت با دستور قرآن❗️ چنانکه در حدیث ۵ اشاره شد تعبیر «حسبنا کتاب الله» اساسا برای تحت‌الشعاع قرار دادن صدا و نظر پیامبر ص بود؛ و متاسفانه امروزه نیز عده‌ای با برچسب ناصواب دنبال همان رویه باطل‌اند؛ یعنی به جای اینکه به سخن رسول الله ص گوش دهند و فهم صحیح قرآن را از پیامبر ص و کسانی که پیامبر ص در حدیث ثقلین آنان را همتای قرآن معرفی کرده بگیرند و هرجا که اختلاف شد نظر پیامبر ص (و اهل بیت ع) را فصل‌الخطاب قرار دهند (که این دستور صریح خود قرآن است در آیه ۶۵ سوره نساء )، با جار و جنجال و سخنوری و به بهانه اختلاف قرائات و مناقشه‌های عوام‌پسندانه در اعتبار احادیث، نظر و برداشت شخصی خود را به عنوان معنای مورد نظر قرآن و دین خدا القا می‌کنند؛ همان مطلبی که در آیه 16 همین سوره با تعبیر «آیا شما به خدا دینتان را آموزش می‌دهید؟!» مذمت شده است. ✳️تبصره: تحلیل فوق منافاتی با این ندارد که در میان آنچه به اسم حدیث در دست ماست، احادیث غیرمعتبری وجود دارد که واقعا از معصومین صادر نشده است و متخصصان دینی باید در بحثهای خود دقت کنند که از احادیث غیرمعتبر استفاده نکنند. تذکر فوق ناظر به کسانی است که بدون تخصص و صرفا به بهانه اینکه در میان مجموعه‌های حدیثی، احادیث غیرمعتبر هم هست، اساسا رفتن به سراغ احادیث را تخطئه می‌کنند و ادعای بسنده کردن به قرآن را می‌کنند تا عملا سخنان معلمان اصلی قرآن را تحت‌الشعاع قرار دهند و صرفا و صرفا در جایی که به نفعشان باشد سراغ احادیث می‌روند. @yekaye
. 🔟 «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون» در خصوص مقصود از «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ» چند احتمال مطرح است (که البته همگی می‌تواند مراد از آیه باشد) و به تبع هر احتمال، معنای خاصی برای «لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» می‌توان فهمید: 🔹الف. «لا ترفعوا» به معنای کاملا ظاهری خودش مد نظر باشد؛ از این باب که صدا بلند کردن اقدامی است که مصداق بی‌احترامی نسبت به پیامبر ص می‌باشد 📚(التفسير الكبير، ج‏28، ص93-94)، آنگاه در تعبیر دوم مقصود این است که آن طور که دیگران را با صدای بلند صدا می‌کنید با ایشان چنین نکنید. (در تدبرهای ۲ و ۳ بر اساس این معنا تحلیل شد) 🔹ب. مقصود از اولی این باشد که مفاد سخن خود را به نحوی بیان کند که سخن وی مهمتر سخن پیامبر قلمداد شود 📚(اقتباس از التفسير الكبير، ج‏28، ص93 ) به نحوی که با سخن خود سخن پیامبر ص را تحت‌الشعاع قرار ندهید؛ یعنی کاری نکنید که صدای شما در جامعه فوق صدای پیامبر قرار گیرد که در این صورت مراد از تعبیر دوم این است که حتی درصدد این برنیایید که سخن شما هم‌رتبه سخن ایشان قرار گیرد. (در تدبرهای ۵ و ۹ بر اساس این معنا تحلیل شد) 🔹ج. مقصود از اولی زیاد سخن گفتن باشد؛ زیرا کسی که زیاد سخن می‌گوید عملا مانع سخن گفتن طرف مقابلش می‌شود و در واقع مخاطب را به سکوت وادار کرده و صدایش را فوق صدای او قرار داده است؛ و در این معنا، مقصود از تعبیر دوم این می‌شود که رویه‌ای که با دیگران در هنگام سخن در پیش می‌گیرید با ایشان در پیش نگیرید و در گفتگو با ایشان به حداقل کلام بسنده کنید 📚(التفسير الكبير، ج‏28، ص93-94). 🔹د. ... @yekaye
. 1️⃣1️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» با اینکه ابتدا فرمود «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ» مجددا تعبیر «لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» را آورد. حداقل خاصیت این تکرار آن است که شبهه امکان همتا بودن افراد با پیامبر ص را تخطئه کند؛ یعنی شاید اگر به اولی بسنده می‌کرد برخی مدعی می‌شدند که فقط برتری‌جویی بر پیامبر ص ممنوع است؛ اما در عرض پیامبر ص بودن اشکالی ندارد؛ با این تعبیر اخیر می‌فرماید آن وضعی که شما در عرض هم هستید را نیز نباید در مواجهه با پیامبر ص به کار ببرید. 📚(التفسير الكبير، ج‏28، ص93-94 ) 🤔در ذیل آیه قبل (جلسه ۱۰۶۶) در تدبر 6 بیان شد که در کمال تعجب با وجود چنین آیاتی که از نظر خود علمای اهل سنت، نه فقط برتر دانستن، بلکه همتا دانستن افراد با پیامبر ص تخطئه شده است؛ اهل سنت در روایات خود احادیثی با عنوان «موافقات عمر» می‌آورند و در آنها مدعی می‌شوند که در موارد متعدد نظر عمر بالاتر از نظر پیامبر ص بود؛ و خدا نظر عمر را بر نظر پیامبر ص ترجیح داد و آیه‌ای را موافق نظر عمر فرستاد. @yekaye
. 2️⃣1️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون» در حدیث ۵ بر اساس معتبرترین منابع اهل سنت دیدیم که عمر صدایش را در محضر پیامبر ص بالا برد که نگذارد پیامبر ص وصیتش را بنویسد؛ و عده‌ای هم با او همراهی کردند و موضع وی را تقویت نمودند؛ و این آیه صریحا از حبط اعمال کسانی که صدای خود را فوق صدای پیامبر ص بردند سخن می‌گوید. 📝نکته : همه صحابه یا برخی از آنها بسیاری از اهل سنت حدیثی را [از قول عمر] به پیامبر ص نسبت می‌دهند که «اصحاب من همچون ستارگان آسمانند و به هریک اقتدا کنید هدایت می‌شوید» 📚(مثلا: ر.ک: شرح مختصر الطحاوي (للجصاص) ج8، ص22) و بر همین اساس به عدالت همه صحابه قائلند. شیعه این حدیث را چون مخالف صریح آیات قرآن (از جمله همین آیه ۲ سوره حجرات است) جعلی می‌داند و به خاطر این گونه مخالفتهای برخی از صحابه در مقابل رسول الله ص، آنها را غیرقابل اقتدا می‌شمرد؛ و جالب اینجاست که این حدیث که امروزه یکی از پایه‌های اصلی تفکر وهابیت -و بسیاری از اهل سنت- است، از نظر امام حنابله (احمد بن حنبل) و نیز حدیث‌شناس معروف وهابی (البانی) حدیثی جعلی است! 📚(ر.ک: الجامع لعلوم الإمام أحمد، ج۵، ص۱۰۲؛ ج15، ص137) . جالبتر اینجاست که که درست نقطه مقابل این مفهوم، مفهوم است (به این معنا که عده‌ای از اصحاب بعد از رسول الله ص هرچند در ظاهر مسلمان بودند، اما حقیقتا از مرام اسلام واقعی بیرون رفتند و عملا سزاوار جهنم شدند)؛ و این مطلب نه فقط در کتب شیعه، بلکه صریحا در معتبرترین کتب اهل سنت نیز آمده است: فقط در (که بعد از قرآن کریم معتبرترین کتاب نزد اهل سنت است) این حدیث نبوی ۱6 بار با سندهای مختلف (فقط برای ۳ بار آن ۳ سند مستقل آورده) از هفت نفر از صحابه (، ، ، ، ، ، ، و ) این مضمون در موقعیتهای مختلف از ص روایت شده است 📚صحيح البخاري؛ تحقیق مصطفی البغا؛ ج۴، صفحات1691 و 1766؛ ج۵، صفحات ۲۳۹۱ و ۲۴۰۴ و ۲۴۰۶ و ۲۴۰۷ و ۲۴۰۹ ؛ ج۶، ص۲۵۸۷ 📚لازم به ذکر است که این مطلب در سایر کتب اهل سنت از قول بسیاری دیگر از صحابه هم روایت شده است؛ مثلا از قول در 📚مسند عمر بن الخطاب (ليعقوب بن شيبة)، ص84 در اینجا فقط دو نقل از این مضمون را که در صحیح بخاری (و بسیاری دیگر از منابع اهل سنت) آمده، تقدیم می‌کنیم: ☀️الف. ابن عباس خطبه‌ای را از رسول الله ص نقل می‌کند تا به این جمله ایشان می‌رسد که فرمودند: بدانید که همانا مردانی از امتم را می‌آورند و آنان را به سمت چپ [= محل اصحاب الشمال؛ جهنم] می‌برند. من می‌گویم: پروردگارا ! اینها اصحاب من‌اند؟! گفته می‌شود: تو نمی‌دانی که بعد از تو چه‌ها کردند؟! پس من همان چیزی را می‌گوید که آن بنده صالح گفت: «و من شاهد بر آنان بودم مادامی که در میانشان بودم؛ ‌پس چون مرا توفی فرمودی تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی شاهدی» (مائده/۱۱۷). پس گفته شود: اینان از زمانی که از تو جدا شدند دائما به جانب عقبه‌ی خود مرتد شدند و عقب عقب رفتند. 📚صحيح البخاري، ج4، ص1691 و ۱۷۶۶ ؛ ج۵، ص۲۳۹۱ (ح ۴۳۴۹ و 4463 و ۶۱۶۱) (ت البغا) ... حدثنا شعبة: أخبرنا المغيرة بن النعمان قَالَ: سَمِعْتُ سَعِيدَ بْنَ جُبَيْرٍ، عَنِ ابْنِ عباس رضي الله عنهما قال: خطب رسول الله صلى الله عليه و [آله و] سلم فقال: ... ألا وإنه يُجاءُ بِرِجَالٍ مِنْ أُمَّتِي فَيُؤْخَذُ بِهِمْ ذَاتَ الشِّمَالِ. فأقولُ: يا رَبِّ أُصَيْحابي؟! فَيُقَالُ: ‌إِنَّكَ ‌لَا ‌تَدْرِي ‌مَا ‌أَحْدَثُوا ‌بَعْدَكَ. فَأَقُولُ كَمَا قَالَ الْعَبْدُ الصَّالِحُ: «وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهيداً ما دُمْتُ فيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَني‏ كُنْتَ أَنْتَ الرَّقيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهيدٌ». فَيُقال: إنَّ هؤُلاءِ لَمْ يَزالوا مُرْتَدّينَ عَلى أعْقابِهِمْ مُنْذُ فارَقْتُهُم. @yekaye 👇ادامه مطلب👈 https://eitaa.com/yekaye/9261
ادامه تدبر 2️⃣1️⃣ همه صحابه یا برخی از آنها ☀️ب. ابوهریره از رسول الله ص روایت کرده که ایشان فرمودند: یکبار خوابیده بودم که [صحنه‌ای از قیامت برایم آشکار شد] که در برابر جمعیتی هستم. وقتی آنان را شناختم مردی بین من و آنان بیرون آمد و [به آنان] گفت: راه بیفتید! گفتم: کجا؟ گفت: والله به سوی جهنم! گفتم: مگر چکار کرده‌اند؟ گفت: همانا آنان بعد از تو مرتد شده، به پشت سر خود عقب عقب رفتند. سپس در مقابل گروه دیگری قرار گرفتم. وقتی آنان را شناختم مردی بین من و آنان بیرون آمد و [به آنان] گفت: راه بیفتید! گفتم: کجا؟ گفت: والله به سوی جهنم! گفتم: مگر چکار کرده‌اند؟ گفت: همانا آنان بعد از تو مرتد شده، به پشت سر خود عقب عقب رفتند. پس ندیدم از آنان خلاص شوند جز به اندازه «همل النعم»* ✳️*پی‌نوشت: «همل النعم» به تک و توک شتران از کار افتاده‌ای گوید که شتربان آنها را به حال خود رها می‌کند و دیگر کاری به کارشان ندارد: کلمه «مهمل» از همین ماده گرفته شده است. 📚صحيح البخاري، ج5، ص2407، ح۶۲۱۲ (ت البغا) حدثني إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْمُنْذِرِ الْحِزَامِيُّ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فليح: حدثنا أبي قال: حَدَّثَنِي هِلَالٌ، عَنْ عَطَاءِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عن النبي صلى الله عليه و [آله و] سلم قال: بينا أنا نائم إِذَا زُمْرَةٌ؛ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِي وَبَيْنِهِمْ، فَقَالَ: هَلُمَّ. فَقُلْتُ: أَيْنَ؟ قَالَ: إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ. قُلْتُ: وَمَا شَأْنُهُمْ؟ قَالَ: إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى. ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ، حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رجل من بيني وينهم، فَقَالَ: هَلُمَّ. قُلْتُ أَيْنَ؟ قَالَ: إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ. قُلْتُ: مَا شَأْنُهُمْ؟ قَالَ: إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى. فَلَا أُرَاهُ يَخْلُصُ مِنْهُمْ ‌إِلَّا ‌مِثْلُ ‌هَمَلِ ‌النَّعَمِ. ✅تبصره تعابیری مانند «مُرْتَدّينَ عَلى أعْقابِهِمْ» و «ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى» که در این دسته از احادیث تکرار می‌شود، انسان را به یاد این آیه قرآن کریم می‌اندازد که: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تُطيعُوا الَّذينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرينَ: ای آن کسانی که ایمان آوردند، اگر کسانی که کفر ورزیدند اطاعت کنید شما را به پشت سرتان برمی‌گردانند، پس [از وضعیت سوددهی] به زیانکاری زیر و رو می‌شوید. (آل عمران/149) @yekaye
. ◾️ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون» برخی از مفسران بر آن‌اند که این تعبیر «و أنتم لاتشعرون» مربوط به قبل از نزول این آیه است؛ یعنی زمانی که آنها به این توجه داشتند که این کار، کار بدی است؛ اما احساس نمی کردند که این اندازه بد است که موجب حبط اعمالشان شود و از این جهت شبیه آیاتی است همچون «وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ: آن را کم‌اهمیت حساب می‌کنید در حالی که نزد خداوند عظیم است» (نور/15) و «وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ: و برایشان از جانب خداوند چیزی آشکار شد که حسابش را نمی‌کردند» (زمر/47) 📚 (الميزان، ج‏18، ص310 ). در عین اینکه شباهت بین این آیات قابل قبول است؛ اما اینکه بگوییم چون آیه نازل شد اکنون دیگر می‌دانند موجب حبط عمل می‌شود؛ و لذا این مربوط به قبل از نزول آیه بوده، چندان قابل قبول نیست؛‌بویژه که آیه از تعبیر «لا تشعرون» استفاده کرد؛ نه «لا تعلمون». و حقیقت این است که بسیاری از انسانها حتی اگر به نحو علم حصولی مطلبی را بدانند کاملا محتمل است که در هنگام عمل واقعا متوجه آن مطلب نباشند و لذا «انتم لا تشعرون» حتی بعد از نزول این آیه هم در بسیاری از موارد صدق می‌کند. @yekaye
. 3️⃣1️⃣ «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» آیه دیگری که دستور به رعایت ادب در پیشگاه پیامبر اکرم ص دارد و به لحاظ مضمونی به این آیه نزدیک است آن است که می‌فرماید «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً: مبادا خطاب قرار دادن پیامبر ص در میان شما به نحوی باشد که همدیگر را مورد خطاب قرار می‌دهید» (نور/۶۳)؛ تا حدی که برخی بر این باورند که اصلا معنای این آیه نیز همین است که ایشان را مثل همدیگر خطاب نکنید، بلکه با تعظیم و تجلیل ایشان را خطاب کنید 📚(به نقل از مجمع البيان، ج‏9، ص196 ) با توجه به اینکه این معنا به عنوان یکی از احتمالات آیه می‌تواند مطرح باشد، در اینجا حکایتی تقدیم می‌شود که افراد بتوانند مقایسه کنند بین آن بلند کردن صدا توسط برخی از صحابه در پیشگاه رسول الله ص ، و این رعایت حرمت ایشان از جانب اهل بیت علیهم‌السلام. 📜حکایت از امام صادق ع روایت شده است که خود حضرت زهرا س فرمودند: وقتى آيه «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً: خطاب قرار دادن رسول الله ص را در میان خود همچون خطاب دادنی که نسبت به همدیگر دارید قرار ندهید» (نور/۶۳) نازل شد، من که تا پیش از این پيامبر را با تعبیر «يا ابتِ» (معادل تعبیر خودمانی «بابا جونم» در فارسی) خطاب می‌کردم، تصمیم گرفتم از آن پس با عنوان «يا رسول اللَّه» ایشان را صدا کنم. دو سه بار چنین گفتم و پیامبر ص جوابم را نداد؛ سپس به من فرمود: فاطمه جان! اين آیه نه در مورد تو نازل شده و نه در مورد خانواده و نسل تو؛ تو از منی و من از توام؛ همانا این در مورد افراد جفاپیشه و خشن و متکبر و خودبزرگ‌بینِ قریش نازل شده است. تو به من «بابا جونم» بگو که این برای زنده شدن دل و رضایت پروردگارم بهتر است. 📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص320 الْقَاضِي أَبُو مُحَمَّدٍ الْكَرْخِيُّ فِي كِتَابِهِ عَنِ الصَّادِقِ ع: قَالَتْ فَاطِمَةُ: لَمَّا نَزَلَتْ «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً»، هِبْتُ رَسُولَ اللَّهِ أَنْ أَقُولَ لَهُ «يَا أَبَتِ»، فَكُنْتُ أَقُولُ «يَا رَسُولَ اللَّهِ». فَأَعْرَضَ عَنِّي مَرَّةً وَ اثْنَتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً؛ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ: يَا فَاطِمَةُ إِنَّهَا لَمْ تَنْزِلْ فِيكِ وَ لَا فِي أَهْلِكِ وَ لَا فِي نَسْلِكِ أَنْتِ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكِ إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي أَهْلِ الْجَفَاءِ وَ الْغِلْظَةِ مِنْ قُرَيْشٍ أَصْحَابِ الْبَذَخِ وَ الْكِبْرِ. قُولِي «يَا أَبَتِ» فَإِنَّهَا أَحْيَا لِلْقَلْبِ وَ أَرْضَى لِلرَّبِّ. @yekaye
. ◾️ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» در این دو آیه سه دستور داد؛ چرا برای دستور دو بار (برای دستور اول و و دوم) تعبیر «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» را تکرار کرد؛ اما در مورد دستور سوم تکرار نکرد؟ 🔹الف. دو دستور دوم و سوم هر دو از یک جنس (قول: بلند کردن صدا) بود، اما دستور دوم از جنسی دیگر (فعل: جلو افتادن) بود (التفسير الكبير، ج‏28، ص94 ) 🔹ب. ... @yekaye
. 4️⃣1️⃣ «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» در آیه قبل که می‌خواست از تقدم و جلو افتادن از پیامبر نهی کند تعبیر «رسول» را به کار برد (لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ) و در این آیه که می‌خواهد از بالا بردن صدا فوق صدای پیامبر نهی کند از تعبیر «نبی» استفاده کرد. این تفاوت تعبیر برای چیست؟ 💢یادآوری: در نکات ادبی بیان شد که کلمه «نبیّ» اگر از ماده «نبو» باشد دلالت دارد بر «کسی که مقامی رفیع دارد»، و اگر از ماده «نبأ» باشد دلالت دارد بر «کسی که خبر مهمی به او داده شده»؛ یعنی در هر دو صورت، ناظر است به شخصیت خود پیامبر ص؛ اما کلمه «رسول» دلالت دارد بر رساندن یک رسالت و ابلاغ یک پیام؛ ‌به تعبیر دیگر درتعبیر «نبی» تاکید بر این مقام معنوی خود آن شخص است و در تعبیر «رسول» برعهده گرفتن بار رسالت و وظیفه اجتماعی وی مورد تاکید است. 🔹الف. چه‌بسا بتوان گفت که می‌خواهد نشان رعایت ادب در پیشگاه پیامبر اکرم ص از هر جهت لازم است؛ چه از این جهت که وی پیام خدا را ابلاغ می‌کند و چه از جهت جایگاه معنوی شخص او. (موید این برداشت آیه بعد است که باز از تعبیر «رسول» استفاده می کند؛ و نیز آیه بعد که اساسا از تعبیر «ک: تو» استفاده می‌کند. 🔹ب. آنجا که بحث تقدم و جلو افتادن مطرح است، از کلمه «رسول» استفاده کرد که نشان دهد که این تقدم به خاطر این نارواست که به نحوی دارد دین الهی را کنار می‌زند (شاهدش هم اینکه در آیه قبل «رسول» را به «الله» عطف کرد و از پرهیز از تقدم بر هر دو سخن گفت)؛ اما اینجا که بلند کردن صداست جنبه بی‌احترامی نیز در آن برجسته می‌شود؛ از این رو از تعبیر «نبی» که دلالت بر مقام ارزشمند پیامبر دارد، که بنوعی تشویق بیشتر به رعایت ادب دارد؛ چرا که هر عاقلی وقتی در برابر یک شخصیت متعالی قرار می‌گیرد بیشتر رعایت ادب می‌کند تا در برابر افراد عادی. 🔹ج. چه‌بسا با عوض کردن تعبیر در این آیه می‌خواهد جلوی این تلقی نادرست – که متاسفانه در زمان پیامبر ص به کرات مشاهده می‌شد- را بگیرد که وقتی پیامبر ص توصیه‌ای می‌کرد بین رسالت وی و شخصیت ایشان فرق می‌گذاشتند و می‌گفتند اگر این دستور خداست اطاعت می‌کنیم اما اگر نظر شخصی خودت است ما هم برای خود نظری داریم. یعنی نه‌تنها از این نظر که او رسول است و پیامی ابلاغ می‌کند نباید از او جلو بیفتید، بلکه از نظر شخصیت خود وی نیز نباید صدایتان را بر او بلند کنید و با بهانه‌هایی مانند اینکه کتاب الله در دست ما هست و همان کافی است، نظر او را تحت‌الشعاع قرار دهید. 📜نکته – عقیدتی: مخالفت با پیشنهاد پیامبر ص! احادیث پیامبر اکرم ص درباره تعیین حضرت علی ع به عنوان جانشین خود بقدری فراوان است که بسیاری از منصفان اهل سنت این را منکر نیستند (مثلا تواتر حدیث غدیر که بویژه بعد از تلاش گرانسنگ مرحوم علامه امینی دیگر امروزه جای انکار ندارد). لیکن یکی از توجیهاتی که می‌آورند این است که این فرمایشات صرفا یک پیشنهاد بود و چون صحابه این پیشنهاد را قبول کردند و حضرت علی ع هم اگرچه ابتدا مخالفت کرد اما بعد از شهادت حضرت زهرا از ایشان بیعت گرفته شد، لذا ایشان خلیفه چهارم است نه خلیفه اول. 📚(مثلا به توضیحات ابن‌ابی‌الحدید در دفاع از مشروعیت خلفای سه‌گانه مراجعه کنید: شرح نهج البلاغة، ج‏10، ص۲۱۲-۲۳۱؛ ‌بویژه ص227) به نظر می‌رسد این دو آیه دقیقا همین منطق را زیر سوال می‌برد؛ یعنی با اینکه در همان واقعه غدیر خم تاکید شد که این دستور و رسالت الهی است: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» (مائده/۶۷)، اما حتی اگر انتصاب حضرت علی ع یک نظر شخصی بود این آیات سوره حجرات صریحا می‌فرماید نه فقط از او از این جهت که ابلاغ رسالات الهی می‌کند نباید جلو بیفتید، بلکه به خاطر نبی و مقام ارجمندی که وی دارد نیز نباید صدایتان را روی صدای او بلند کنید و نظر او را تحت‌الشعاع رأی خودتان قرار دهید. @yekaye
. ◾️ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ ...» در آیه قبل با تعبیر «جلو نیفتید» از اینکه مومنان خودشان را هم‌وزن رسول الله ببینند و جایگاهی برای امر و نهی‌های خودشان در قبال امر و نهی رسول الله قرار دهند برحذر داشت. در این آیه هم با تعبیر «صدایتان را روی صدای پیامبر بلند نکنید» به نظر می‌رسد عملا بر همین مضمون توصیه می‌کند. ثمره این تکرار چیست؟ 🔹الف. فخر رازی چند ثمره بر این تکرار مترتب دانسته است: - دلالت بر شدت مهربانی دارد نسبت به مخاطبی که قرار است هدایت شود شبیه تعبیر لقمان به فرزندش که فرمود: «يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ» (لقمان/13) و «يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ ...» (لقمان/16) و «يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ» (لقمان/17)؛ - این ندای مجدد موجب می‌شود که شنونده کاملا حواسش جمع شود؛ - موجب می‌شود که شنونده گمان نکند که مخاطب مطلب قبل غیر از مخاطب این آیه است. 📚(التفسير الكبير، ج‏28، ص92-93 ) 🔹ب. در آیه اول دارد مساله کلی را مطرح می‌کند، اما در آیه دوم یکی از مصادیق بارز آن که بسیار مورد ابتلاست و در حفظ دینداری بسیار اساسی است برمی‌شمرد. 🔹ج. ... @yekaye
. 5️⃣1️⃣ «أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون» اعمال آثار وضعی دارد و این آثار ربطی به دانستن و ندانستن ما ندارد 📚(تفسیر نور، ج۹، ص۱۵۷). به تعبیر دیگر، تعبیر «و انتم لا تشعرون» اشاره دارد که مواظب باشید که این حبط عمل به نحوی رخ می‌دهد که شما متوجهش نیستید؛ و این از آن جهت مهم است که گاه انسان گناه می‌کند اما متوجه گناه خود هست و در مقام توبه برمی‌آید؛ اما در این مورد، به گونه‌ای است که توبه هم نمی‌کند و اعمالش همگی تباه می‌شود در حالی که خودش می‌پندارد ترازوی عملش سنگین است. 📚(التفسير الكبير، ج‏28، ص94) @yekaye