eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️۷۹) روایت شده است که حضرت علی ع روز جمعه بر منبر رفت [و در فرازی از خطبه نماز جمعه] فرمود: من بنده خدا و برادر رسولش هستم؛ بعد از من کسی این سخن را نگوید مگر دروغگو باشد؛ از زمانی که رسول الله ص قبض روح شد تاکنون همواره مظلوم بوده‌ام؛ رسول الله ص مرا به جنگیدن با پیمان‌شکنان (ناکثین)، یعنی طلحه و زبیر، و ستم‌پیشگان (قاسطین) یعنی معاویه و اهل شام، و از دین‌بیرون‌شدگان (مارقین)، یعنی اهل نهروان، دستور فرمود؛ و اگر مرا به جنگ با گروه چهارمی هم دستور می‌داد حتما با آنها هم می‌جنگیدم. 📚الأمالی (للطوسی)، ص726 حَدَّثَنَا الشَّیخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ الْحَسَنِ الطُّوسِی (قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الصَّلْتِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْقَاسِمِ، عَنْ عَبَّادٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الزُّبَیرِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَرِیكٍ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: صَعِدَ عَلِی (عَلَیهِ السَّلَامُ) الْمِنْبَرَ یوْمَ جُمُعَةٍ، فَقَالَ: أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ، لَا یقُولُهَا بَعْدِی إِلَّا كَذَّابٌ، مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)، أَمَرَنِی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) بِقِتَالِ النَّاكِثِینَ طَلْحَةَ وَ الزُّبَیرِ، وَ الْقَاسِطِینَ مُعَاوِیةَ وَ أَهْلِ الشَّامِ، وَ الْمَارِقِینَ وَ هُمْ أَهْلُ النَّهْرَوَانِ، وَ لَوْ أَمَرَنِی بِقِتَالِ الرَّابِعَةِ لَقَاتَلْتُهُم. @yekaye
☀️۸۰) از امام کاظم ع از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است که امیرالمومنین ع در کوفه خطبه‌ای خواندند و در آخر کلامشان فرمودند: همانا من سزاوارتر از مردم به خود مردم هستم؛ و از زمانی که رسول الله ص قبض روح شد تاکنون همواره مظلوم بوده‌ام. اشعث بن قیس برخاست و گفت: یا امیرالمومنین! از وقتی به عراق آمده‌ای خطبه‌ای نخواندی مگر اینکه گفتی «به خدا سوگند همانا من سزاوارتر از مردم به خود مردم هستم و از زمانی که رسول الله ص قبض روح شد تاکنون همواره مظلوم بوده‌ام». پس چرا وقتی تیم [قبیله ابوبکر] و عدی [قبیله عمر] حکومت را به دست گرفتند شمشیر به دست نگرفتی که از ظلمی که به تو شد دفاع کنی؟ [در برخی نقل‌ها در ادامه‌اش دارد: آن گونه که در جنگ جمل و صفین و عثمان شمشیر به دست گرفتی] امیرالمومنین ع فرمود: ای پسر خمّاره*! سخنی گفتی پس جوابم را بشنو! به خدا سوگند چیزی مانع من نشد جز عهدی که برادرم رسول الله ص با من بسته بود؛ که به من خبر داد و فرمود: «ای ابوالحسن! همانا این امت درباره تو نیرنگ خواهد زد و عهد مرا نقض می‌کند؛ و همانا تو به منزله هارون نسبت به موسی ع هستی.» پس من عرض كردم: ای رسول خدا، اگر چنین شد آنگاه چه دستوری به من می‌فرمایید؟ فرمود: «اگر يار و ياوری يافتی به سوی آنان برو و با آنان مبارزه کن؛ و اگر یاری نیافتی دستت را عقب بکش و خون خود را حفظ كن، تا هنگامی كه مظلومانه به من ملحق گردی». پس من نيز بعد از وفات پيامبر سرگرم تجهيز و دفن جسد مبارك آن حضرت و فراغ از کار ایشان شدم، سپس سوگند خوردم كه برای جز نماز عبا بر دوش نیندازم [کنایه از اینکه از خانه بيرون نروم] تا وقتی كه قرآن را جمع نمايم، و به تصميم و قصد خود عمل نمودم و آن را آوردم و به ایشان عرضه کردم. گفتند ما نیازی بدین نداریم. سپس دست فاطمه سلام الله علیها و دو فرزندم حسن و حسين علیهما السلام را گرفتم و به خانه‏های اهل بدر و اهل سابقه در اسلام رفتم و حقّ خود را به آنان تذكّر دادم و ايشان را به ياری خود دعوت نمودم. ولی از ميان ايشان تنها چهار نفر: سلمان، عمّار، أبو ذرّ و مقداد، دعوت مرا اجابت نمود، و آن كسانی هم که از ميان خویشاندانم برای یاری دین خدا می‌توانستم به آنها تکیه کنم از دست رفته بودند** و من مانده بودم و دو فرد کوتوله [یا: دو فرد حقیر] که فضایشان به جاهلیت هنوز نزدیک بود؛‌یعنی عقيل و عبّاس. *** اشعث گفت: عثمان هم همین طور بود؛ چون ياوری نيافت دستهای خود را عقب کشید تا کشته شد. حضرت أمير عليه السّلام فرمود: ای پسر خمّاره*! اين طور كه تو قياس كردی نيست. عثمان در محلی که جایش نبود نشسته و ردایی که ردایش نبود برتن کرد؛ با حقّ در افتاد و حقّ او را به زمين زد. **** سوگند به آنكه محمّد صلّی اللَّه عليه و آله را بحقّ مبعوث ساخت، اگر در روز بيعت با برادر قبیله تیم [= ابوبکر] چهل يار همراه داشتم قطعا با آنها جهاد فی الله می‏كردم، تا اينكه عذر من در مقابل حقيقت روشن گردد. سپس فرمود: ای مردم، بدانيد كه اشعث در پيشگاه پروردگار متعال به اندازه پر مگسی ارزش نداشته و در دين خدا پست‏تر از آب بينی بز است. ✅پی‌نوشت‌ها: * خمّارة: خمّار به معنای شراب‌فروش است؛ که وقتی به صورت مونث و درباره زن به کار می‌رود چه‌بسا کنایه از زنی باشد که در مجلس شراب ساقی‌گری می‌کند. **طبق نقل طولانی این روایت که در کتاب سلیم آمده مقصود ایشان حمزه سیدالشهداء و جعفر بن ابی‌طالب بود که اولی در جنگ احد و دومی در جنگ موته به شهادت رسیدند. *** عباس و عقیل هردو از کسانی بودند که در مکه ماندند و مسلمان نشدند و هجرت نکردند؛ و بعد از فتح مکه همراه با سایر اهل مکه مسلمان شدند. **** در نقل طولانی این روایت که در کتاب سلیم آمده توضیح می‌دهند که اولا عثمان بر منصب حکومت بود و خلاف کرده بود و مردم از او می‌خواستند که خلافش را ترک کند و او عمل نمی کرد؛‌ ثانیا او در میان خویشاوندان و پیروانش بیش از چهار هزار نفر حامی داشت که می‌توانست از آنها استفاده کند [اما به خاطر نیرنگ مروان و معاویه آنها وارد میدان نشدند]؛ ‌ولی من چهل نفر حامی هم نداشتم. 📚الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص190 در همین کتاب احتجاج، این واقعه به صورت دیگری نیز روایت شده است و در آن روایت حضرت به سیره شش تن از پیامبران (نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و حضرت محمد ص) استناد می‌کند که چگونه هریک در موقعیتی مجبور به سکوت شد 📚و این واقعه با تفصیل بسیار بیشتری (که هر دو مطلب فوق را با اضافاتی دارد) در كتاب سلیم بن قیس الهلالی (ج‏2، ص661-671) آمده است که فرازی از آن قبلا در جلسه ۶۸۷، حدیث۲ https://yekaye.ir/al-kahf-18-104/ گذشت. @yekaye متن احادیث فوق: https://eitaa.com/yekaye/9767
سند و متن حدیث ۸۰ (گفتگوی امیرالمومنین ع و اشعث درباره چرایی سکوت ۲۵ ساله) وَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع خُطْبَةً بِالْكُوفَةِ فَلَمَّا كَانَ فِی آخِرِ كَلَامِهِ قَالَ: أَلَا وَ إِنِّی لَأَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ وَ مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص. فَقَامَ إِلَیهِ أَشْعَثُ بْنُ قَیسٍ فَقَالَ: یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَمْ تَخْطُبْنَا خُطْبَةً مُنْذُ قَدِمْتَ الْعِرَاقَ إِلَّا وَ قُلْتَ «وَ اللَّهِ إِنِّی لَأَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ فَمَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ»؛ وَ لَمَّا وُلِّی تَیمٌ وَ عَدِی أَلَّا ضَرَبْتَ بِسَیفِكَ دُونَ ظُلَامَتِكَ؟ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ: یا ابْنَ الْخَمَّارَةِ قَدْ قُلْتَ قَوْلًا فَاسْمَعْ مِنِّی. وَ اللَّهِ مَا مَنَعَنِی مِنْ ذَلِكَ إِلَّا عَهْدُ أَخِی رَسُولِ اللَّهِ ص أَخْبَرَنِی وَ قَالَ لِی: «یا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ الْأُمَّةَ سَتَغْدِرُ بِكَ وَ تَنْقُضُ عَهْدِی وَ إِنَّكَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى». فَقُلْتُ: یا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا تَعْهَدُ إِلَی إِذَا كَانَ ذَلِكَ كَذَلِكَ؟ فَقَالَ: «إِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَبَادِرْ إِلَیهِمْ وَ جَاهِدْهُمْ وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَكُفَّ یدَكَ وَ احْقِنْ دَمَكَ حَتَّى تَلْحَقَ بِی مَظْلُوماً». فَلَمَّا تُوُفِّی رَسُولُ اللَّهِ ص اشْتَغَلْتُ بِدَفْنِهِ وَ الْفَرَاغِ مِنْ شَأْنِهِ؛ ثُمَّ آلَیتُ یمِیناً أَنِّی لَا أَرْتَدِی إِلَّا لِلصَّلَاةِ حَتَّى أَجْمَعَ الْقُرْآنَ؛ فَفَعَلْتُ ثُمَّ أَخَذْتُهُ وَ جِئْتُ بِهِ فَأَعْرَضْتُهُ عَلَیهِمْ. قَالُوا: لَا حَاجَةَ لَنَا بِهِ. ثُمَّ أَخَذْتُ بِیدِ فَاطِمَةَ وَ ابْنَی الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ، ثُمَّ دُرْتُ عَلَى أَهْلِ بَدْرٍ وَ أَهْلِ السَّابِقَةِ. فَأَنْشَدْتُهُمْ حَقِّی وَ دَعَوْتُهُمْ إِلَى نُصْرَتِی. فَمَا أَجَابَنِی مِنْهُمْ إِلَّا أَرْبَعَةُ رَهْطٍ: سَلْمَانُ وَ عَمَّارٌ وَ الْمِقْدَادُ وَ أَبُو ذَرٍّ؛ وَ ذَهَبَ مَنْ كُنْتُ أَعْتَضِدُ بِهِمْ عَلَى دِینِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ بَیتِی وَ بَقِیتُ بَینَ حَفِیرَینِ قَرِیبَی الْعَهْدِ بِجَاهِلِیةٍ عَقِیلٍ وَ الْعَبَّاسِ. فَقَالَ لَهُ الْأَشْعَثُ: كَذَلِكَ كَانَ عُثْمَانُ لَمَّا لَمْ یجِدْ أَعْوَاناً كَفَّ یدَهُ حَتَّى قُتِلَ. فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ: یا ابْنَ الْخَمَّارَةِ لَیسَ كَمَا قِسْتَ. إِنَّ عُثْمَانَ جَلَسَ فِی غَیرِ مَجْلِسِهِ وَ ارْتَدَى بِغَیرِ رِدَائِهِ؛ صَارَعَ الْحَقَّ فَصَرَعَهُ الْحَقُّ. وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَوْ وَجَدْتُ یوْمَ بُویعَ أَخُو تَیمٍ أَرْبَعِینَ رَهْطاً لَجَاهَدْتُهُمْ فِی اللَّهِ إِلَى أَنْ أُبْلِی عُذْرِی. ثُمَّ قَالَ: أَیهَا النَّاسُ إِنَّ الْأَشْعَثَ لَا یزِنُ عِنْدَ اللَّهِ جَنَاحَ بَعُوضَةٍ وَ إِنَّهُ أَقَلُّ فِی دِینِ اللَّهِ مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ. 📚الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص190 @yekaye
☀️۸۱) سلیم می‌گوید: از علی ع شنیدم که در جنگ جمل و جنگ صفین می‌فرمود: همانا من نظر کردم و راهی نیافتم جز کفر به خدا و انکار آنچه خداوند متعال نازل فرموده یا جهاد در راه خدا و امر به معروف و نهی از منکر؛ پس جهاد در راه خدا و امر به معروف و نهی از منکر را بر کفر به خدا و انکار آنچه خداوند نازل فرموده و گرفتار شدن به غل و زنجیرهای در آتش جهنم ترجیح دادم هنگامی که یارانی برای این کار داشتم. همانا من از زمانی که رسول الله ص قبض روح شد تاکنون همواره مظلوم بوده‌ام؛ اگر قبل از آن روز یارانی برای احیای کتاب و سنت می یافتم – همان طور که امروز یافتم- حتما می‌جنگیدم و اجازه‌ی برجای نشستن نداشتم. 📚كتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏2، ص883، ح۵۳ سُلَیمٌ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِیاً عَلَیهِ السَّلَامُ یقُولُ یوْمَ الْجَمَلِ وَ یوْمَ الصِّفِّینِ إِنِّی نَظَرْتُ فَلَمْ أَجِدْ إِلَّا الْكُفْرَ بِاللَّهِ وَ الْجُحُودَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى، أَوْ الْجِهَادَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْكَرِ. فَاخْتَرْتُ الْجِهَادَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْكَرِ عَلَى الْكُفْرِ بِاللَّهِ وَ الْجُحُودِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَ مُعَالَجَةِ الْأَغْلَالِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ، إِذَا وَجَدْتُ أَعْوَاناً عَلَى ذَلِكَ. إِنِّی لَمْ أَزَلْ مَظْلُوماً مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، فَلَوْ وَجَدْتُ قَبْلَ الْیوْمِ أَعْوَاناً عَلَى إِحْیاءِ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ كَمَا وَجَدْتُهُمُ الْیوْمَ لَقَاتَلْتُ وَ لَمْ یسَعْنِی الْجُلُوس.‏ @yekaye
یک آیه در روز
🔹ب.۱. اشاره کلی به این جنگها در احادیث نبوی در منابع اهل سنت این مطلب که امیرالمومنین ع با سه گروه
. 🔹ج. آثار بغی ☀️۸۲) الف. از امام صادق ع روایتی آمده که گویی توضیح فرازهایی از دعای کمیل است (در ابتدای دعای کمیل، از گناهانی استغفار می‌شود که نعمت را زایل می‌کند؛ پیشمانی می‌آورد؛ نقمت را نازل می‌کند و...). ایشان فرمودند: آن گناهانی که نعمت را تغییر می‌دهند، «بغی» (ستم و تجاوزگری) است؛ و آن گناهانی که پشیمانی به ارث می‌گذارند قتل است؛.و آنکه نقمت نازل می‌کند ظلم است؛ و آنکه پرده را می‌درد شرابخواری است؛ و آنکه روزی را محبوس می‌کند زناکاری است؛ و آنچه مرگ را جلو میاندازد قطع رحم است و آنچه هوا را تیره و تار می‌کند عاق والدین است. 📚الكافی، ج‏2، ص448؛ 📚معانی الأخبار، ص269-270 الْحُسَینُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ ع قَالَ: الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیرُ النِّعَمَ الْبَغْی وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ الْقَتْلُ وَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ الظُّلْمُ وَ الَّتِی تَهْتِكُ السِّتْرَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الَّتِی تَحْبِسُ الرِّزْقَ الزِّنَا وَ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ تُظْلِمُ الْهَوَاءَ عُقُوقُ الْوَالِدَینِ. ☀️ب. شبیه این مضمون با طول و تفصیل بسیار بیشتری در خصوص هریک از این فرازها از امام سجاد ع نیز روایت شده است، که ایشان در برخی فرازها علاوه بر مصادیق متعدد، آیه شاهد بر مدعای خویش را هم برمی‌شمرند. در اینجا فراز اول آن تقدیم می‌شود؛ که امام ع فرمودند: آن گناهانی که نعمت را تغییر می‌دهند، «بغی» (ستم و تجاوزگری) بر مردم است، و دست برداشتن از عادت به نیکویی و کار خوب انجام دادن، و نیز کفران نعمت و ترک شکرگذاری؛ که خداوند عز و جل می‌فرماید: همانا خداوند وضعیت قومی را تغییر نمی دهد تا اینکه خودشان وضع خود را تغییر دهند» (رعد/۱۱). 📚 معانی الأخبار، ص270 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ یحْیی بْنِ زَكَرِیا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ حَبِیبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِیمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْفُضَیلِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا خَالِدٍ الْكَابُلِی یقُولُ سَمِعْتُ زَینَ الْعَابِدِینَ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ ع یقُولُ‏: الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیرُ النِّعَمَ الْبَغْی عَلَی النَّاسِ وَ الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِی الْخَیرِ وَ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ وَ كُفْرَانُ النِّعَمِ وَ تَرْكُ الشُّكْرِ قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏»... @yekaye
یک آیه در روز
. 🔹ج. آثار بغی ☀️۸۲) الف. از امام صادق ع روایتی آمده که گویی توضیح فرازهایی از دعای کمیل است (در اب
. 🔹 د. تفیء‌ إلی امر الله ☀️۸۳) ابوعمرو زبیری از امام صادق (علیه السلام) سوالی می‌پرسد درباره اینکه جهاد با چه کسانی و نیز در رکاب چه کسی جایز است. آن حضرت به تفصیل توضیحاتی می‌دهند و در فرازی از آن به مناسبت اشاره‌ای که به آیه «مِمَّا أَفاءَ اللهُ‏ عَلی‏ رَسُولِهِ» داشتند فرمودند: «فَیْء» عبارت ‌است از هر مالی‌که [در ابتدا] به‌دست مشرکان افتاده و سپس [به‌دست مؤمنان] بازگشته که عبارت ‌است از اموالی ‌که مسلمانان [بدون تاخت‌وتاز] بر آن‌ها دست یافته و یا سرزمینی‌که بر آن مسلّط شده‌اند؛ پس به هر سخن یا کاری‌که به جایگاه [اصلی]اش بازگردد، می‌گویند «فاءَ»؛ مانند این سخن خداوند عزّوجلّ که: «کسانی که زنان خود را «ایلاء» می‌نمایند [= سوگند یاد می‌کنند که با آنها، آمیزش جنسی ننمایند] چهار ماه انتظار بکشند. «فَإِنْ فاؤُوا» یعنی اگر [در این فرصت،] بازگشت کنند، خداوند، آمرزنده و مهربان است.» (بقره/۲۲۶) و در ادامه فرمود: «و اگر تصمیم به جدایی گرفتند، خداوند بسیار شنوا و داناست.» (بقره/۲۲۷) و در آیه‌ای دیگر فرمود: «و اگر دو طایفه از مؤمنان به قتال پرداختند پس بین آن دو آشتی افکنید؛ پس اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، با آن که تجاوز می‌کند بجنگید، «حَتَّی تَفِیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ» یعنی تا به امر خدا بازگردد. «فإن فاءت» یعنی اگر بازگردد، پس بین آن دو به عدل آشتی دهید، و دادگری بورزید که همانا خداوند اهل قِسط را دوست دارد.» (حجرات/۹). این آیات نشان¬دهنده‌ی آن است که فَیْء هر چیزی است که به مکانی که بر آن یا در آن بوده بازگردد؛ و هنگامی‌که خورشید از زوال بگذرد [= از میانه‌ی آسمان به‌سوی مغرب مایل شود] می‌گویند: قَدْ فاءَتِ الشَّمسُ؛ و آن، هنگامی‌است که سایه [جهتش عوض می‌شود و] برمی‌گردد؛ هم‌چنین است آنچه خداوند از کافران به مؤمنان بازمی‌گرداند، تمامی آن‌ها حق‌ّ مؤمنان است که بعد از ستمی که کافران بر ایشان روا داشتند، به ایشان بازمی‌گردد... 📚الكافی، ج‏5، ص13-1۷؛ 📚تهذیب الأحكام، ج‏6، ص127-132 عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَیدٍ عَنْ أَبِی عَمْرٍو الزُّبَیرِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَخْبِرْنِی عَنِ الدُّعَاءِ إِلَی اللهِ وَ الْجِهَادِ فِی سَبِیلِهِ أَ هُوَ لِقَوْمٍ لَا یحِلُّ إِلَّا لَهُمْ وَ لَا یقُومُ بِهِ إِلَّا مَنْ كَانَ مِنْهُمْ، أَمْ هُوَ مُبَاحٌ لِكُلِّ مَنْ وَحَّدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ آمَنَ بِرَسُولِهِ ص، وَ مَنْ كَانَ كَذَا فَلَهُ أَنْ یدْعُوَ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَی طَاعَتِهِ وَ أَنْ یجَاهِدَ فِی سَبِیلِهِ؟ فَقَالَ:... وَ إِنَّمَا مَعْنَی الْفَی‏ءِ كُلُّ مَا صَارَ إِلَی الْمُشْرِكِینَ ثُمَّ رَجَعَ مِمَّا كَانَ قَدْ غُلِبَ عَلَیهِ أَوْ فِیهِ فَمَا رَجَعَ إِلَی مَكَانِهِ مِنْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ فَقَدْ فَاءَ مِثْلُ قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ «لِلَّذِینَ یؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ‏»‌ای رَجَعُوا ثُمَّ قَالَ‏ «وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ‏». وَ قَالَ‏ «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری‏ فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّی تَفِی‏ءَ إِلی‏ أَمْرِ اللهِ‏»‌ای تَرْجِعَ‏ «فَإِنْ فاءَتْ‏»‌ای رَجَعَتْ‏ «فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»‏ یعْنِی بِقَوْلِهِ تَفِی‏ءَ تَرْجِعَ فَذَلِكَ الدَّلِیلُ عَلَی أَنَّ الْفَی‏ءَ كُلُّ رَاجِعٍ إِلَی مَكَانٍ قَدْ كَانَ عَلَیهِ أَوْ فِیهِ وَ یقَالُ لِلشَّمْسِ إِذَا زَالَتْ قَدْ فَاءَتِ الشَّمْسُ حِینَ یفِی‏ءُ الْفَی‏ءُ عِنْدَ رُجُوعِ الشَّمْسِ إِلَی زَوَالِهَا وَ كَذَلِكَ «مَا أَفَاءَ اللهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ» مِنَ الْكُفَّارِ فَإِنَّمَا هِی حُقُوقُ الْمُؤْمِنِینَ رَجَعَتْ إِلَیهِمْ بَعْدَ ظُلْمِ الْكُفَّارِ إِیاهُمْ... @yekaye
☀️۸۴) روایت شده است عبدلله‌بن‌عمر، سعدبن‌ابی‌وقاص و مغیرة‌بن‌شعبه به همراه جماعتی که همگی از دستور حضرت علی (علیه السلام) سرپیچی کرده بودند، بر آن‌حضرت وارد شدند و از ایشان سهم خود [از غنایم جنگی] را مطالبه کردند؛ با اینکه در آن هنگام که حضرت علی (علیه السلام) به قصد جنگ صفین و جنگ جمل [از کوفه] خارج شد، از دستور او سرپیچی کردند [و با او نرفتند]. حضرت علی (علیه السلام) به آنها فرمود: «چه چیزی باعث شد که از دستور من سرپیچی کنید»؟ گفتند: «عثمان کشته شد و ما نمی‌دانیم که آیا ریختن خونش حلال بود یا نه؟ [درست است که] او بدعت‌هایی بوجود آورد؛ [ولی] شما (مخالفین عثمان) از او خواستید توبه کند؛ او هم توبه کرد. آنگاه در هنگام کشته‌شدنش شما نیز در کشتن‌او دست داشتید. ‌ای امیر مؤمنان! با آنکه ما به برتری و سابقه‌ی شما در اسلام و هجرت آگاهیم، ولی نمی‌دانیم کار درستی انجام دادید یا اینکه اشتباه کرده‌اید»؟ حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «آیا نمی‌دانید خداوند عزّوجلّ به شما فرمان داده است امر به معروف و نهی از منکر کنید و فرموده: «و اگر دو طایفه از مؤمنان به قتال پرداختند پس بین آن دو آشتی افکنید؛ پس اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، با آن که تجاوز می‌کند بجنگید، تا به امر خدا برگردد» (حجرات/۹)؟ سعد گفت: «ای علی! شمشیری به من بده که کافر را از مؤمن تشخیص دهد! من می‌ترسم مؤمنی را بکشم و به سبب آن به دوزخ بروم». حضرت علی (علیه السلام) به آنها فرمود: آیا نمی‌دانید عثمان پیشوایی بود که شما با او بیعت کرده بودید که سخنش را بپذیرید و از او پیروی کنید؟ حال اگر نیکوکار بود چرا خوارش نمودید و اگر خطاکار بود چرا با او پیکار نکردید؟ اگر آنچه عثمان انجام داد درست بوده، ستمکار هستید زیرا پیشوای‌خویش را یاری نکردید؛ و اگر خطاکار بوده، ستمکارید زیرا آن‌که [عثمان را] امر به معروف و نهی از منکر کرد را یاری نرساندید؛ همچنین به سبب آنکه میان ما و دشمن‌ما، آن‌چنان‌که خداوند فرموده به وظیفه‌ی خود عمل ننمودید، ستم کرده‌اید؛ زیرا خدا فرموده: «با آن که تجاوز می‌کند بجنگید، تا به امر خدا برگردد» (حجرات/۹). با این سخنان، حضرت آن‌ها را بازگرداند و چیزی به آنان نداد. 📚وقعة صفین، ص551-552 (ترجمه از: پیكار صفین، ص764-766) [دخول جمع من الصحابة علی علی ع و دعاء علی ع و معاویة] قَالَ نَصْرٌ: وَ فِی حَدِیثِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ: وَ دَخَلَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ وَ سَعْدُ بْنُ أَبِی وَقَّاصٍ وَ الْمُغِیرَةُ بْنُ شُعْبَةَ مَعَ أُنَاسٍ مَعَهُمْ وَ كَانُوا قَدْ تَخَلَّفُوا عَنْ عَلِی. فَدَخَلُوا عَلَیهِ فَسَأَلُوهُ أَنْ یعْطِیهُمْ عَطَاءَهُمْ وَ قَدْ كَانُوا تَخَلَّفُوا عَنْ عَلِی حِینَ خَرَجَ إِلَی صِفِّینَ وَ الْجَمَلِ. فَقَالَ لَهُمْ عَلِی: «مَا خَلَّفَكُمْ عَنِّی؟» قَالُوا: قَتْلُ عُثْمَانَ وَ لَا نَدْرِی أَ حَلَّ دَمُهُ أَمْ لَا وَ قَدْ كَانَ أَحْدَثَ أَحْدَاثاً ثُمَّ اسْتَتَبْتُمُوهُ فَتَابَ؛ ثُمَّ دَخَلْتُمْ فِی قَتْلِهِ حِینَ قُتِلَ؛ فَلَسْنَا نَدْرِی أَصَبْتُمْ أَمْ أَخْطَأْتُمْ مَعَ أَنَا عَارِفُونَ بِفَضْلِكَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَابِقَتِكَ وَ هِجْرَتِكَ. فَقَالَ عَلِی: «أَ لَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَمَرَكُمْ أَنْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ؛ فَقَالَ «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری‏ فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّی تَفِی‏ءَ إِلی‏ أَمْرِ اللهِ؟» قَالَ سَعْدٌ: یا عَلِی أَعْطِنِی‏ سَیفاً یعْرِفُ الْكَافِرَ مِنَ الْمُؤْمِنِ! أَخَافُ أَنْ أَقْتُلَ مُؤْمِناً فَأَدْخُلَ النَّارَ. فَقَالَ لَهُمْ عَلِی: «أَ لَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّ عُثْمَانَ كَانَ إِمَاماً بَایعْتُمُوهُ عَلَی السَّمْعِ وَ الطَّاعَةِ؛ فَعَلَامَ خَذَلْتُمُوهُ إِنْ كَانَ مُحْسِناً؟ وَ كَیفَ لَمْ تُقَاتِلُوهُ إِذْ كَانَ مُسِیئاً؟ فَإِنْ كَانَ عُثْمَانُ أَصَابَ بِمَا صَنَعَ فَقَدْ ظَلَمْتُمْ إِذْ لَمْ تَنْصُرُوا إِمَامَكُمْ؛ وَ إِنْ كَانَ مُسِیئاً فَقَدْ ظَلَمْتُمْ إِذْ لَمْ تُعِینُوا مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَی عَنِ الْمُنْكَرِ؛ وَ قَدْ ظَلَمْتُمْ إِذْ لَمْ تَقُومُوا بَینَنَا وَ بَینَ عَدُوِّنَا بِمَا أَمَرَكُمْ اللهُ بِهِ؛ فَإِنَّهُ قَالَ «فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّی تَفِی‏ءَ إِلی‏ أَمْرِ اللهِ» فَرَدَّهُمْ وَ لَمْ یعْطِهِمْ شَیئا. @yekaye
احادیث ذیل آیه ۹ سوره حجرات.doc
1.76M
با توجه به کثرت احادیثی که در این آیه ارائه شد و امکان دارد برخی کلیت و چارچوب بحث را گم کرده باشند مناسب دیدم فایل کامل احادیث با فهرستی که چارچوب احادیث گردآوری شده را در اختیار مخاطب قرار دهد در ضمیمه تقدیم شود. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
. 1️⃣ «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری‏ فَقاتِلُوا الَّتی‏ تَبْغی‏ حَتَّی تَفی‏ءَ إِلی‏ أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطینَ» در خصوص ارتباط این آیه با آیات قبل گفته‌اند که در آیات قبل نسبت به آنچه می‌تواند زمینه وقوع جنگ و نزاعی بین مسلمانان شود (اعتماد به خبر فاسق) هشدار داده شد (که چنانکه دیدیم شأن نزولش هم ناظر به همین فتنه‌انگیزی بین مسلمانان بود) و این آیه هم در مقام بیان این است که اگر آن هشدار جدی گرفته نشد و کار به جنگ کشیده شد چه باید کرد 📚مفاتیح الغیب (فخر رازی)، ج‏28، ص104 📝نکته ارتباطاتی- رسانه‌ای از این ربطی که بین این آیه با آيه قبل بیان شد، چه‌بسا بتوان نتیجه گرفت که اگر جنگی بین دو گروه از مسلمانان رخ می‌دهد حتما فاسقی خبرسازی کرده است؛ و می‌دانیم که این فاسق امروزه می‌تواند یک شخص باشد یا یک بنگاه خبرپراکنی. آنگاه این آیه می‌فرماید که این خبرسازی می‌تواند با یک نحوه میانجی‌گری به صلح منجر شود؛ و می‌تواند صرفا یک بهانه باشد، یعنی این خبر صرفا دستاویر تجاوزگری بوده باشد و زمینه ستمگری در گروه تجاوزگر چنان باشد که حتی بعد از اینکه معلوم شد که خبرسازی‌ای در کار بوده باز آنان حاضر به صلح نشوند. این مساله بخوبی در اولین جنگهایی که بین مسلمانان رخ داد (یعنی جنگهای زمان حضرت امیر ع کاملا مشهود است؛ دو جنگ اول ـجمل و صفین) با بهانه خونخواهی عثمان انجام شد، و جنگ نهروان هم با تحلیلی از واقعه‌ای در انتهای جنگ صفین (یعنی جریان حکمیت)، که این خبر را در پی داشت که نعوذبالله علی ع کافر شده است. در همه اینها حضرت امیر ع اصرار فراوان برای روشنگری داشت؛ و وقتی حجت بر آنها تمام شد و باز آنان دست از ستمگری برنداشتند جنگ را آغاز کرد؛ و اینجا وظیفه هر مسلمانی بود که در مقام سرکوب تجاوزگر برآيد؛ ‌و اگر در آن زمان هم حاضر نیست، دست کم از کار آن تجاوزگران ابراز برائت کند؛ چنانکه بسیاری از بزرگان مورد احترام اهل سنت (مانند عبدالله بن عمر و مسروق؛ ر.ک: حدیث ۴۸) بارها از اینکه با حضرت علی ع همراهی نکرده بودند ابراز پشیمانی می‌کردند. ⛔️مواجهه عجیب برخی از علمای اهل سنت در قبال جنگ با ناکثین و قاسطین و مارقین در قسمت احادیث نشان دادیم که در منابع اهل سنت احادیث فراوانی وجود دارد که پیامبر اکرم ص وقوع این ظلم را پیش‌بینی کرده بودند و علاوه بر تصریح به این نام این سه جریان انحرافی (ناکثین و قاسطین و مارقین)، در هریک از این سه واقعه حداقل یک مطلب که کاملا جریان باطل را رسوا می‌کرده (پارس کردن سگان حوأب بر عایشه [در جنگ جمل]؛‌ کشته شدن عمار توسط فئة باغیة [در جنگ صفین]؛ و به هلاکت رسیدن ذوالثدیه توسط خیرالبشر [در جنگ نهروان]) به الهام الهی توسط پیامبر ص پیش‌گویی شده بود؛ و در مجموع این گونه احادیث که رسواکننده آن جریانات مخالف امیرالمومنین ع است در منابع اهل سنت بخوبی به حد تواتر می‌رسد؛ چنانکه فقط در منابع اهل سنت حداقل ۲۰ صحابی (ابوسعید خدری، ابوایوب انصاری، خزیمه بن ثابت ذوالشهادتین، ابن مسعود، ابن‌عباس، عمار یاسر، عبدالله بن عمر، حضرت علی ع، عایشه، أم سلمه، حذیفه بن یمان، ابوالاسود دوئلی، عبدالله بن عمروعاص، قتادة بن النعمان، أبوهریرة، عثمان بن عفان، معاویة، عمرو بن العاص، عمرو بن حزم، أبو الیسر) و دهها تن از تابعین یافت شد که از رسول الله ص روایاتی نقل کرده‌اند که دلیل بر حقانیت اقدام امیرالمؤمنین در جنگ با مخالفان خود و نیز نشان‌دهنده باغی (= ستمگر) و در ضلالت بودن جبهه مقابل ایشان است؛ و بسیاری از این روایات در معتبرترین کتب آنان همچون صحیح بخاری و مسلم نقل شده بود و گفتیم برخی از بزرگان صحابه و تابعین هم از اینکه با علی ع در این جنگها همراهی نکرده بودند ابراز پشیمانی می‌کردند.. با این حال آنچه بسیار جای تعجب دارد این است که بعدها برخی از بزرگان اهل سنت به دفاع از آن تجاوزگران پرداخته و طلحه و زبیر و معاویه را مجتهدانی دانسته‌اند که حداکثر این است که در اجتهاد خود خطا کرده‌اند! از این رو این را ترویج می‌کنند که درباره این جنگها نباید هیچ قضاوتی علیه کسانی که با امیرالمؤمنین ع جنگیدند داشته باشیم؛ زیرا آنان صحابه و مجتهد بودند (مثلا قرطبی در الجامع لأحكام القرآن، ج‏16، ص321-322 ) و احتمالا این را هم در لفافه بگویند که آنان در همین اقدامشان در جنگ با حضرت علی ع نیز ثواب می‌برند؛ زیرا از نظر آنان اگر مجتهد تشخیص درست دهد دو ثواب می‌برد و اگر خطا کند باز یک ثواب دارد!!! @yekaye 👇ادامه مطلب 👇
ادامه تدبر 1️⃣ 🤔این تأویلات خلاف صریح سنت و احادیث نبوی چنان در میان برخی از اهل سنت رواج دارد که ابن‌تیمیه ادعا می‌کند که اکثر علمای سلف اهل سنت مانند ابوحنیفه و مالک و احمد بن حنبل (یعنی رئیس سه فرقه از چهار فرقه اصلی اهل سنت) ادعا کرده‌اند که حضرت علی ع در اینجا حق جنگ با آنان را نداشته زیرا شرایط «فئة باغیة» بودن بر اینها صدق نمی‌کند؛ ‌و فقط جنگ ایشان با خوارج مجاز و مشروع بوده است!!! (منهاج السنة النبویة، ج4، ص390-394 ). آیا آن دسته از علمایی که احادیث نبوی‌ فوق را - که در کتب معتبر خودشان موجود است و بسیاری از آن احادیث را بر مبنای خودشان حدیث صحیح معرفی کرده‌اند- می‌بینند و در عین حال چنین قضاوتی دارند واقعا «اهل سنت» (= پیروان سنت نبوی) هستند؛ و ما که بر اساس این احادیث، کسانی را که به جنگ با امیرالمومنین ع برخاستند سزاوار مذمت می‌دانیم «رافضی و خارج از دین هستیم؟!!! چنانکه دیدیم جمله پیامبر ص درباره عمار که او را «فئة باغیة» می‌کشند بقدری در میان طرفین جنگ صفین مشهور بوده که وقتی عمار کشته می‌شود و خبرش پخش می‌شود لشکر معاویه متزلزل می‌شوند؛ آيا این جای تردید می‌گذارد که جنگ امیرالمومنین ع با معاویه، جنگ با «فئه باغیة» بوده است؟ و آيا علت اینکه این دسته از علمای اهل سنت، علی‌رغم چنین حدیث نبوی واضحی، معاویه را تبرئه کرده‌اند اما خوارج را سزاوار کشته شدن دانسته‌اند دلیلی جز این دارد که آنان به مذاق حاکمان جور زمان خویش نظر می‌دادند،‌ ‌نه بر اساس احادیث نبوی؟! @yekaye
یک آیه در روز
۱۰۷۴) 📖 وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْد
. 2️⃣ «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری‏ فَقاتِلُوا الَّتی‏ تَبْغی‏ حَتَّی تَفی‏ءَ إِلی‏ أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطینَ» ظاهرا این آیه تنها آیه‌ای در قرآن کریم است که درباره جنگ بین خود مسلمانان بحث کرده است. در واقع، اگرچه در قرآن کریم آیات فراوانی درباره جهاد مطرح شده (که برخی تعداد آنها را تا ۳۰۰ آیه هم برشمرده‌اند) اما عمده بحثها درباره جهاد با کفار و مشرکین است؛ و معدود مواردی هم که ظاهرا تعبیر جهاد با منافقان در آنها مطرح شده (مانند «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ» (توبه/73؛ تحریم/۹) چنان نیست که هیچ فقیهی از آنها دلالتی بر جنگ با گروهی از مسلمانان را استنباط کرده باشد. شاید تنها موردی که در کنار این آیه بتوان درباره جنگ بین مسلمانان هم دلالتی در آن یافت آیات «وَ الَّذينَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُون‏؛ وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمين‏؛ وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبيل‏» (شوری/۳۹-۴۱) باشد؛ که این هم عام است؛ ‌یعنی می‌تواند شامل هرگونه بغی و ستمی بشود چه در جنگ وچه فردی؛ چه از جانب مسلمانان و چه از جانب غیر. در هر صورت این آیه دستور می‌دهد که اگر بین دو گروه از مسلمانان جنگ و قتالی رخ داد حتما مسلمانان باید به صلح و آشتی بین آنان اقدام کنند؛ و اگر یکی بر دیگری ستم کرد و حاضر به آشتی هم نشد باید بقیه مسلمانان در کنار آن مطلوم قرار گیرد و آن گروه ستم‌پیشه را به محدوده اوامر الهی برگردانند؛ و اگر در مرحله اول هرگونه آشتی (ولو با امتیاز دادن به طرف مهاجم ممکن بود) در این مرحله که ستم‌پیشه با قدرت و صلابت عقب زده شد حتما باید بر اساس عدل صلح برقرار شود؛ بلکه در حد عدل هم نماند بلکه قسط و انصاف هم رعایت شود که خداوند اهل قسط را دوست دارد. این آیه ساده، صرف نظر از اینکه خودش حجتی گویا در تشخیص باطل بودن دشمنان امیرالمومنین ع است، حاوی نکات عمیق فراوانی در خصوص ارتباطات انسانی در جامعه دینی است که برخی از آنها در تدبرهای بعد تقدیم می‌شود. ❇️تکمله: بررسی از منظر این آیه طبق توضیحی که در تدبر ۱ گذشت، خروج طلحه و زبیر و معاویه بر امام علی ع بوضوح مصداق جنگ‌افروزی‌ای است که در این آیه مذمت شده و آنان چون دعوت حضرت امیر ع به دست برداشتن از خونریزی را نپذیرفتند مصداق «اهل بغی» شدند و سرکوب کردنشان وظیفه شرعی هر مسلمانی بود. اکنون آیا را نیز می‌توان مصداق چنین بغی‌ای دانست؟! اگرچه باطل بودن چنین تلقی‌ای برای شیعیان مثل روز روشن است، اما از این جهت که برخی از علمای وهابی (مانند بن‌باز) چنین اظهار نظری کرده‌اند و امام حسین ع را مصداق «باغی» و خطاکار شمرده و یزید را در این اقدام زشتش ذی‌حق معرفی نموده‌اند لازم دیدیم که توضیحی در این زمینه ارائه شود. در مورد امام حسین ع، بوضوح نصب یزید برخلاف معاهده‌ای بود که معاویه بسته بود؛ پس حتی بر مبنای اهل سنت هم یزید بی‌تردید خلیفه‌ای که بر اساس ضوابط اسلامی تعیین شود، نبود. علاوه بر این یزید، برخلاف معاویه که ظواهر را حفظمی‌کرد، شخصی بود که علنا به فسق و فجور می‌پرداخت و امام حسین ع در خطبه‌های متعددی سخنان فراوانی از رسول الله ص را نقل فرمود که حکومت چنین شخص فاجر و فاسقی به هیچ عنوان مورد امضای اسلام نیست و طبق احادیثی که خود امام حسین ع از رسول الله ص نقل می‌کرد ساقط کردن چنین فردی بر امت مسلمان لازم است. @yekaye 👇ادامه مطلب👇