eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
متن مکاتبات بین معاویه و امیرالمومنین ع (تدبر۲۲) ❌و هذا الكتاب كتبه علی ع جوابا عن كتاب كتبه معاویة إلیه فی أثناء حرب صفین بل فی أواخرها و كان كتاب معاویة: مِنْ عَبْدِ اللَّهِ مُعَاوِيَةَ بْنِ أَبِي سُفْيَانَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ «وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ» وَ إِنِّي أُحَذِّرُكَ اللَّهَ أَنْ تُحْبِطَ عَمَلَكَ وَ سَابِقَتَكَ بِشَقِّ عَصَا هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ تَفْرِيقِ جَمَاعَتِهَا فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اذْكُرْ مَوْقِفَ الْقِيَامَةِ وَ اقْلَعْ عَمَّا أَسْرَفْتَ فِيهِ مِنَ‏ الْخَوْضِ فِي دِمَاءِ الْمُسْلِمِينَ وَ إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لَوْ تَمَالَأَ أَهْلُ صَنْعَاءَ وَ عَدَنٍ عَلَى قَتْلِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ لَأَكَبَّهُمُ اللَّهُ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ فِي النَّارِ فَكَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ قَتَلَ أَعْلَامَ الْمُسْلِمِينَ وَ سَادَاتِ الْمُهَاجِرِينَ بَلْهَ مَا طَحَنَتْ رَحَى حَرْبِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرْآنِ وَ ذَوِي الْعِبَادَةِ وَ الْإِيمَانِ مِنْ شَيْخٍ كَبِيرٍ وَ شَابٍّ غَرِيرٍ كُلُّهُمْ بِاللَّهِ تَعَالَى مُؤْمِنٌ وَ لَهُ مُخْلِصٌ وَ بِرَسُولِهِ مُقِرٌّ عَارِفٌ فَإِنْ كُنْتَ أَبَا حَسَنٍ إِنَّمَا تُحَارِبُ عَلَى الْإِمْرَةِ وَ الْخِلَافَةِ فَلَعَمْرِي لَوْ صَحَّتْ خِلَافَتُكَ لَكُنْتَ قَرِيباً مِنْ أَنْ تُعْذَرَ فِي حَرْبِ الْمُسْلِمِينَ وَ لَكِنَّهَا لَمْ تَصِحَّ لَكَ وَ أَنَّى بِصِحَّتِهَا وَ أَهْلُ الشَّامِ لَمْ يَدْخُلُوا فِيهَا وَ لَمْ يَرْتَضُوا بِهَا فَخِفِ اللَّهَ وَ سَطَوَاتِهِ وَ اتَّقِ بَأْسَ اللَّهِ وَ نَكَالَهُ وَ اغْمِدْ سَيْفَكَ عَنِ النَّاسِ فَقَدْ وَ اللَّهِ أَكَلَتْهُمُ الْحَرْبُ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهُمْ إِلَّا كَالثَّمَدِ فِي قَرَارَةِ الْغَدِيرِ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ. 💢فكَتَبَ عَلِيٌّ ع إِلَيْهِ جَوَاباً عَنْ كِتَابِهِ: مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى مُعَاوِيَةَ بْنِ أَبِي سُفْيَانَ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ أَتَتْنِي مِنْكَ مَوْعِظَةٌ مُوَصَّلَةٌ وَ رِسَالَةٌ مُحَبَّرَةٌ نَمَّقْتَهَا بِضَلَالِكَ وَ أَمْضَيْتَهَا بِسُوءِ رَأْيِكَ وَ كِتَابُ امْرِئٍ لَيْسَ لَهُ بَصَرٌ يَهْدِيهِ وَ لَا قَائِدٌ يُرْشِدُهُ دَعَاهُ الْهَوَى فَأَجَابَهُ وَ قَادَهُ الضَّلَالُ فَاتَّبَعَهُ فَهَجَرَ لَاغِطاً وَ ضَلَّ خَابِطاً فَأَمَّا أَمْرُكَ لِي بِالتَّقْوَى فَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ مِنْ أَهْلِهَا وَ أَسْتَعِيذُ بِاللَّهِ مِنْ أَنْ أَكُونَ مِنَ الَّذِينَ إِذَا أُمِرُوا بِهَا أَخَذَتْهُمُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ وَ أَمَّا تَحْذِيرُكَ إِيَّايَ أَنْ يَحْبَطَ عَمَلِي وَ سَابِقَتِي فِي الْإِسْلَامِ فَلَعَمْرِي لَوْ كُنْتُ الْبَاغِيَ عَلَيْكَ لَكَانَ لَكَ أَنْ تُحَذِّرَنِي ذَلِكَ وَ لَكِنِّي وَجَدْتُ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ «فَقاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِي‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ» فَنَظَرْنَا إِلَى الْفِئَتَيْنِ فَأَمَّا الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ فَوَجَدْنَاهَا الْفِئَةَ الَّتِي أَنْتَ فِيهَا لِأَنَّ بَيْعَتِي بِالْمَدِينَةِ لَزِمَتْكَ وَ أَنْتَ بِالشَّامِ كَمَا لَزِمَتْكَ بَيْعَةُ عُثْمَانَ بِالْمَدِينَةِ وَ أَنْتَ أَمِيرٌ لِعُمَرَ عَلَى الشَّامِ وَ كَمَا لَزِمَتْ يَزِيدَ أَخَاكَ بَيْعَةُ عُمَرَ بِالْمَدِينَةِ وَ هُوَ أَمِيرٌ لِأَبِي بَكْرٍ عَلَى الشَّامِ وَ أَمَّا شَقُّ عَصَا هَذِهِ الْأُمَّةِ فَأَنَا أَحَقُّ أَنْ أَنْهَاكَ عَنْهُ‏ فَأَمَّا تَخْوِيفُكَ لِي مِنْ قَتْلِ أَهْلِ الْبَغْيِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَمَرَنِي بِقِتَالِهِمْ وَ قَتْلِهِمْ وَ قَالَ لِأَصْحَابِهِ إِنَّ فِيكُمْ مَنْ يُقَاتِلُ عَلَى تَأْوِيلِ الْقُرْآنِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِيلِهِ وَ أَشَارَ إِلَيَّ وَ أَنَا أَوْلَى مَنِ اتَّبَعَ أَمْرَهُ وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّ بَيْعَتِي لَمْ تَصِحَّ لِأَنَّ أَهْلَ الشَّامِ لَمْ يَدْخُلُوا فِيهَا فَإِنَّمَا هِيَ بَيْعَةٌ وَاحِدَةٌ تَلْزَمُ الْحَاضِرَ وَ الْغَائِبَ لَا يُسْتَثْنَى فِيهَا النَّظَرُ وَ لَا يُسْتَأْنَفُ فِيهَا الْخِيَارُ وَ الْخَارِجُ مِنْهَا طَاعِنٌ وَ الْمُرَوِّي فِيهَا مُدَاهِنٌ فَارْبَعْ عَلَى ظَلْعِكَ وَ انْزِعْ سِرْبَالَ غَيِّكَ وَ اتْرُكْ مَا لَا جَدْوَى لَهُ عَلَيْكَ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكَ عِنْدِي إِلَّا السَّيْفُ حَتَّى تَفِي‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ صَاغِراً وَ تَدْخُلَ فِي الْبَيْعَةِ رَاغِماً وَ السَّلَامُ. 📚شرح نهج البلاغة لابن أبی‌الحدید، ج‏14، ص42-43؛ 📚بحار الأنوار، ج‏33، ص80-83 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ 📖 ترجمه 💢در واقع مومنان برادرند؛ پس میان دو برادرتان آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید؛ امید است که شما مورد رحمت قرار گیرید. سوره حجرات (۴۹)، آیه۱۰ ۱۴۰۱/۶/۳ ۲۶ محرم ۱۴۴۴ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹إخْوَةٌ /أَخَوَیكُمْ کلمه «أخ» به معنای برادر که مثنای آن «أَخَوَان» و جمع آن به دو صورت «إِخْوَة» و «إِخْوَان» و مونث آن (خواهر) به صورت «أُخت» و «أُخْتَان» و «أَخَوَات» به کار می‌رود از کلمات معروفی است که تحلیل ریشه آن در میان اهل لغت محل اختلاف است. ▪️برخی همچون ابن‌فارس بر این باورند که اساسا سه حرف «أ خ و» در عربی هیچ گونه اصالتی ندارد؛ و از نظر او اصل این ماده «وخی» است (معجم مقاییس اللغه، ج‏1، ص70 ) که دلالت بر سیر و قصد و اراده دارد (معجم مقاییس اللغه، ج‏6، ص95 ). ▫️خلیل هم تحلیل مفصلی ارائه داده است که چگونه قلب حروف عله به همزه در کلمه «أخ» و مشتقات آن رخ داده است (كتاب العین، ج‏4، ص319-320 ). ▪️به هر حال ماده «وخی» چنانکه اشاره شد دلالت بر چیز خاصی (و نه امور دیگر) را قصد کردن دارد (كتاب العین، ج‏4، ص319 ) و در تفاوت «اراده» و «توخی» گفته‌اند که «وخی» ‌راه قصد شده مستقیم است و چیزی را «توخی» کردن به معنای این بوده که آن را مسیر و راه خود قرار دادم و سپس در مطلق قصد و اراده کردن هر چیزی به کار رفته است (الفروق في اللغة، ص119 ) و غیر از «أخ» و مشتقاتش کلمه دیگری از این ماده نداریم که در قرآن کریم به کار رفته باشد. ▪️در مقابل بسیاری از علمای لغت این دو ماده را مستقل بحث کرده و اصل کلمه «أخ» را ماده «أ خ و» معرفی کرده‌اند (مفردات ألفاظ القرآن، ص68؛ الصحاح، ج‏6، ص2264 ؛ المصباح المنير، ج‏2، ص8 ؛ المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص517) و حداکثر این است که گفته‌اند فعل «تأخّيتُ» به معنای قصد کردم است و این کلمه (که ظاهرا از همین ماده «أخو» است) احتمال دارد به نحوی مأخوذ از «وخی»‌باشد و بین این دو ماده اشتقاق اکبر برقرار باشد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص50 ) و وموید دیگری که بر این ارتباط می‌توان یافت این است که در لهجه طی برای جاری کردن عقد اخوت به جای «آخیتُ» از تعبیر «واخیتُ» استفاده می شود. (كتاب العین، ج‏4، ص319) ▪️از کلماتی که از همین ماده «أخو» هست کلمه «أُخَیّة» است که گفته‌اند میخ یا چوبی است که در دیوار بوده و افسار چارپایان را بدان می‌بسته‌اند (كتاب العین، ج‏4، ص319 ) (برخی گفته‌اند طنابی بوده که یک سویه‌اش را در زمین فرو می‌کرده‌اند و سویه دیگرش چیز سختی مانند چوب یا ... داشته که افسار حیوان را بدان می‌بسته‌اند؛ المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص517). ▫️برخی همچون حسن جبل همین را معنای اصلی ماده «أخو» دانسته‌اند و گفته‌اند اصل این ماده دلالت دارد بر دستگیره ویا چیزی مانند آن که چیز دیگری بدان محکم می‌شود همانند «أخیة» که افسار چارپا را بدان محکم می‌بندند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص517 ). 👇ادامه مطلب👇
ادامه توضیح کلمه «أخ» ▪️اما بسیاری دیگر از اهل لغت (مانند راغب اصفهانی و مرحوم مصطفوی) همان کلمه «أخ» (برادر) را محور اصلی این ماده دانسته‌ و گفته‌اند که اصل این ماده به کسی گفته می‌شود که در ولادت لااقل از طریق یکی از ابوین با دیگری مشارکت داشته باشد و به همین مناسبت به هرکسی که یک نحوه مشارکت جدی در قبیله یا دین یا صنعت یا معامله یا دوستی و سایر مناسبات داشته باشد اطلاق می‌شود چنانکه در آیه «لا تَكُونُوا كَالَّذِینَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ» (آل عمران/۱۵۶) یا « أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتاب‏» (حشر/۱۱) به خاطر مشاركتشان در كفر و نفاق، إخوان نامیده شده‏اند؛ یا در آیه «إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ» (حجر/۴۷) دلالت بر عدم هرگونه ناسازگاری در میان ایشان در بهشت دارد. یا تعابیری همچون «یا أُخْتَ هارُونَ‏» (مریم/28) [که خطاب به حضرت مریم گفته شد] به معنای خواهر وی در صلاح و شایستگی است نه خواهر نسبی؛ همان طور که تعبیر «أَخا عادٍ» (أحقاف/21)، «وَ إِلی‏ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالحاً» (أعراف/73) «وَ إِلی‏ عادٍ أَخاهُمْ هوداً» (أعراف/65)، «وَ إِلی‏ مَدْینَ أَخاهُمْ شعیباً» (أعراف/85) ناظر به مهربانی‌ برادرانه‌ای است که آن پیامبر در حق قوم خود داشته است، ویا در آیه «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ» (اسراء/۲۷) اهل اسراف و تبذیر چون از حد اعتدال و عدالت خارج شده‌اند در ردیف شیطان قرار گرفته‌ و همچون برادران وی معرفی شده‌اند؛ ویا در آیه «وَ ما نُرِیهِمْ مِنْ آیةٍ إِلَّا هِی أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها» (زخرف/48) این آیه را خواهر آیه قبل خوانده بدین جهت که از حیث درستی و آشکارکنندگی و صدق همانند همدیگر بوده‌اند: و یا در آیه «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» (الأعراف/38) به خاطر شدت پیوندشان به همدیگر آنان را خواهران همدیگر خوانده‌است؛ و از همه معروفتر آیاتی همچون «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (حجرات/10) و «أَ یحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتاً» (حجرات/12) مومنان را برادران دینی هم خوانده است. اینان توضیح می‌دهند که کلمه «تَأَخَّیتُ» هم که به معنای قصد کردن است دلالت بر یک نحوه «هم هدف بودن» دارد که به صورت استعاره برگرفته از همان قصد و هدف مشترك برادر برای برادر دیگر است. و وجه تسمیه «أَخِیة» به معنای حلقه و ریسمانی كه حیوان را با آن به زمین می‏بندند نیز به خاطر همان معنی ملازمت و همراهی است که در بین برادران هست (مفردات ألفاظ القرآن، ص68 ؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص48-50 ) ▪️کلم «أخ» به همراه ۵ کلمه دیگر («أب»، «حم»، «هن»، «فم»، «ذو») شش کلمه‌ای هستند که هروقت به صورت مضاف به کار روند اعرابشان به حرف (آ ی و) است نه حرکت؛ و درباره سایر مشتقات کلمه «أخ» هم بحثهای جالب توجهی وجود دارد: ▪️كلمه «أخت» که بوضوح مؤنث «أخ» است یعنی خواهر؛ برخی گفته‌اند حرف (ت) در آخر كلمه اخت‏ عوض حرف محذوف اصلی آن [= تاء تانیث] است (مفردات ألفاظ القرآن، ص68) توضیح مطلب این است که این کلمه چون مونث «أخو» است در اصل «اَخُة» بوده ولی به خاطر وجود تاء ‌تانیث، حرف خ مفتوح شده است چون اساسا تاء تانیث بر حرف مفتوح تکیه دارد (أخَة) و ضمه خ به حرف قبل از آن منتقل شده و خودش ساکن شده (اُخْة) و تاء تانیث هم به صورت حرف اصلی (ت) درآمده که اعراب روی آن قرار می گیرد (كتاب العین، ج‏4، ص320 ؛ الصحاح، ج‏6، ص2264 ) ▫️و جالب اینجاست که هم برای «آخ» و هم برای «أخت» وقتی یاء نسبت بیاید به صورت «أخوی» ادا می‌شود چنانکه جمع آن «أخَوات» می‌شود هرچند که از یونس برای «أخت» به صورت «أختی» (به معنای «منسوب به خواهر»؛ نه به معنای «خواهرم») هم نقل شده است (الصحاح، ج‏6، ص2264). @yekaye 👇ادامه مطلب👇
قسمت پایانی توضیح «أخ» ▪️گفتیم که برای جمع «أخ» هم «إِخْوَة» و هم «إِخْوَان» به کار می‌رود. ▫️یک تفاوت مهم بین «إِخْوَة» و «إِخْوَان» در این است که «إِخْوَة» شامل دو نفر هم می‌شود، مانند آيه «فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُس‏» (نساء/۱۱) ولی «إِخْوَان» برای سه‌نفر به بالاست و برای دو نفر از تعبیر «أخَوان» استفاده می‌شود. ▫️اما به لحاظ معنایی در تفاوت اینها برخی بر این باورند که «إِخْوَة» بیشتر برای دوستان و «إِخْوَان» بیشتر برای برادرانی که در ولادت مشترکند به کار می‌رود (الصحاح، ج‏6، ص2264 )؛ و مرحوم مصطفوی بر این باور است که کلمه «إِخْوَة» برای مراحل اولیه برادری است؛ اما جایی که این پیوند محبت‌آمیز و الفت به اوج خود رسیده باشد از تعبیر «إِخْوَان» استفاده می‌شود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص49 )؛ اما کاربرد این کلمات در آیاتی نظیر «إِخْوانُ لُوط» (ق/۱۳) (برای اشاره به قوم حضرت لوط) ویا: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتامى‏ قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ» (بقره/۲۲۰) و «إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً» (آل عمران/۱۰۳) و «فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّين‏» (توبه/۱۱) و «فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آباءَهُمْ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّين‏» (احزاب/۵) به نظر می‌رسد اعبتار این تحلیل را به چالش بکشد. خلیل بر این باور است که وقتی برادران در پدر مشترک باشند از تعبیر «إِخْوَة» استفاده می‌شود و اگر این‌چنین نباشند (یعنی فقط در مادر مشترک باشند) از تعبیر «إِخْوَان» استفاده می‌شود (كتاب العین، ج‏4، ص320 ) که در این صورت ظاهرا برعکس تحلیل مرحوم مصطفوی می‌شود و وقتی قرآن از تعبیر «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ» استفاده کرده شاید دلالت ضمنی داشته باشد به حدیث نبوی «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ» (علل الشرائع، ج‏1، ص127)؛ که چون پیامبر ص و امیرالمومنین ع پدران این امتند پس همه مومنان با هم برادر پدری محسوب می‌شوند. ▪️همچنین به نظر می‌رسد این کلمه (همچون اغلب کلمات عربی) وقتی به صورت جمع به کار می‌رود برای اعم از مذکر و مونث می‌باشد؛ 🤔 و شاید به عنوان یک قاعده بتوان گفت که ▫️به طور خاص کلمه «إِخْوَة» برای مجموع خواهر و برادران به کار می‌رود؛ مانند آیه «وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْن‏» (نساء/۱۷۶) ▫️ولی ظاهرا وقتی «إخوان» استفاده می‌شود خصوص برادران مد نظر است و شاید به همین جهت است که در این گونه موارد مستقلا «أخوات» هم تاکید می‌شود: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ ... لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ... أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ أَخَواتِهِن» (نور.۳۱) یا «لا عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَواتِكُم‏» (نور/۶۱)؛ هرچند در مواردی ممکن است به دلالت التزامی همان گونه که حتی کلمه «رجال» ‌شامل زنان هم می‌شود (رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ؛ نور/۳۷) کلمه «أخوان» شامل خواهران هم بشود: «لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإيمانِ ... قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشيرَتُكُمْ ... أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِه‏» (توبه/۲۳-۲۴). 📿کلمه «أخ» و مشتقات آن 96 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
📖اختلاف قراءت 🔹أخَوَیكُمْ / إخْوَتِكُمْ / إخْوانِكُمْ ▪️این کلمه در اکثر قرائات به صورت تثنیه (أَخَوَیكُمْ) قرائت شده است؛ ▪️اما در برخی از قراءات عشر (یعقوب) و اربعه عشر (حسن) و برخی روایات شاذ از قراء سبعه (روایت یحیی بن حارث و ثعلبی از قرائت ابن عامر شامی؛ و روایت عبدالوارث از ابی‌عمرو بصری) و نیز برخی قراءات غیرمشهور (قرائت أبی بن كعب و زید بن علی و ابن سیرین و نصر بن عاصم و أبو العالیة و الجحدری و سعید بن جبیر و النقاش عن بن ذكوان و معاویة وسعید بن المسیب و قتادة و ابن یعمر و ابن أبی عبلة) به صورت جمع مکسر (إخْوَتِكُمْ) قرائت شده است؛ ▪️و نیز در برخی قراءات اربعه عشر (روایتی از حسن) و و برخی روایات غیرمشهور از قراء سبعه (باز روایت عبدالوارث از ابی‌عمرو بصری) و برخی قراءات غیرمشهور دیگر (قرائت زید بن ثابت و الجحدری و ثابت البنانی و حماد بن سلمة و ابن سیرین و ابن مسعود و السلمی و عبد الرحمن بن أبی بكرة و الشعبی و علی بن أبی طالب و أبو رزین) به صورت جمع سالم (إخْوانِكُمْ) قرائت شده است. 📚مجمع البیان، ج‏9، ص198 ؛ معجم القراءات ج ۹، ص83-84 @yekaye
🔹ترْحَمُونَ قبلا بیان شد که ▪️ماده «رحم» در اصل دلالت بر معانی‌ای همچون رقت و و عطوفت و مهربانی (= رأفت) می‌کند؛ و به تعبیر دیگر، دلالت بر «رقت قلب همراه با احسان کردن» می‌کند؛ که گاه ممکن است در مورد «احسان کردن بدون لحاظ رقت قلب» به کار رود (مثلا وقتی در مورد خداوند به کار می‌رود) و یا «رقت قلب بتنهایی». 🔸البته مرحوم مصطفوی بین کلمات مربوط به این معنا تفاوت ظریفی قائل است و می‌گوید: ▫️آنچه در قلب پیدا می‌شود حالت رقت است (که رقت نقطه مقابل غلظت [و قساوت] است)، ▫️سپس لطف حاصل می‌شود (که نوعی دقت و و توجه به خصوصیات است)، ▫️سپس عطوفت (که به معنای تمایل و جلب شدن توجه است)، ▫️سپس حنه (شوق و رغبت)، ▫️سپس محبت (دوست داشتن)، ▫️سپس شفقت (مهربانی ورزیدن)، ▫️سپس رأفت (که شدت یافتن شفقت است)، ▫️و در نهایت به رحمت می‌رسد؛ که احسان و نعمت بخشیدن هم مصادیقی از رحمت ورزیدن است؛ درواقع، رحمت، ‌تجلی رأفت، و ظهور شوق و شفقت است، و مربوط به مقام ابراز نسبت به چیز خاصی است که در آن خیر و صلاح مخاطب لحاظ می‌شود، ولو خود مخاطب آن را خوش ندارد، مانند خوراندن دوای تلخ به مریض. ▪️همچنین تذکر می دهد که اصل این ماده با اختلاف در هیئات در زبان عبری، و نیز نزدیک به آن در زبان‌های سریانی و آرامی هم وجود دارد؛ اما این موجب نمی‌شود که برخلاف آنچه برخی ادعا کرده‌اند کلمه «رحمان» لزوما از زبان عبری وارد زبان عربی شده باشد. 🔸در تفاوت «رئوف» (مهربان) با «رحمن» و «رحیم» هم گفته شده که در «رأفت» رقت قلب بیشتری از «رحمت» وجود دارد؛ لذا کلمه رأفت هیچگاه در موردی که با کراهت توام باشد به کار نمی‌رود؛ اما «رحمت» گاه با کراهت توام است. (آنچه در پزشک است، «رحمت» است؛ نه «رأفت» وگرنه هیچگاه آمپول تجویز نمی‌کرد!) ▪️اگرچه برای کسی که رحم می‌کند، کلمه «راحم» به کار رفته است و خداوند بهترین رحم‌کنندگان (خَیرُ الرَّاحِمینَ؛ مؤمنون/۱۱۸) و بلکه رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگان (أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ؛ اعراف/۱۵۱، یوسف/۶۴ و ۴۲، انبیاء/۸۳) معرفی شده است؛ اما برای این منظور دو کلمه «رحمان» و «رحیم» در قرآن کریم بویژه در مورد خداوند شیوع فراوان دارد که قبلا در این باره به تفصیل توضیحاتی گذشت. ▪️یکی از نکات مهم در تحلیل ماده «رحم» و کلمه «رحمت» این است که آیا این ماده در مقابل کلمه «عذاب» است یا خیر؟ ▫️به نظر می‌رسد دو گونه رحمت در قرآن کریم مورد بحث قرار گرفته است. یک رحمت که خوشایند افرادی است که مشمول آن واقع می‌شوند، و نقطه مقابل عذاب است: «یعَذِّبُ مَنْ یشاءُ وَ یرْحَمُ مَنْ یشاءُ» (عنکبوت/۲۱)، «عَسی‏ رَبُّكُمْ أَنْ یرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرینَ حَصیراً» (اسراء/۸)، «إِنْ یشَأْ یرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ یشَأْ یعَذِّبْكُمْ» (اسراء/۵۴) «یرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ یخافُونَ عَذابَهُ» (اسراء/۵۷)، «أُولئِكَ یئِسُوا مِنْ رَحْمَتی‏ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ» (عنکبوت/۲۳)، «بابٌ باطِنُهُ فیهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ» (حدید/۱۳)، «یدْخِلُ مَنْ یشاءُ فی‏ رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمینَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلیماً» (انسان/۳۱)، «وَسِعْتَ كُلَّ شَی‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ … وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحیمِ» (غافر/۷)؛ و یک رحمت عام، که همه چیز را دربرگرفته، و در یک نگاه عمیق، حتی عذاب (أَخافُ أَنْ یمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ؛ مریم/۴۵) و ضلالت (قُلْ مَنْ كانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْیمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا حَتَّی إِذا رَأَوْا ما یوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ؛ مریم/۷۵) هم از آن ریشه گرفته است. گویی آن رحمت عمومی، وقتی می‌خواهد تجلی نهایی خود را نشان دهد و با رضایت مخاطب همراه باشد، خاص شده است: «عَذابی‏ أُصیبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتی‏ وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذینَ یتَّقُونَ» (اعراف/۱۵۶) ▪️با توجه به عمویت بیشتر کلمه «رحمن» عده‌ای آن رحمت عمومی را «رحمانیت» خداوند دانسته؛ و آن رحمت خاص شده را «رحیمیت» خداوند معرفی کرده‌اند، بویژه که در قرآن کریم اگرچه از کفر کافران به رحمانیت خداوند هم سخن به میان آمده (وَ هُمْ یكْفُرُونَ بِالرَّحْمنِ؛ رعد/۳۰؛ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمنِ هُمْ كافِرُونَ، انبیاء/۳۶) اما چنانکه در آیات فوق اشاره شد «رحمانیت» او نسبت به کافران هم مطرح شده، در حالی که رحیمیت او خاص مؤمنان معرفی شده است. (هُوَ الَّذی … كانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً؛ احزاب/۴۳: تقدیم «مؤمنین» بر «رحیم» دلالت بر حصر دارد). @yekaye 👇ادامه مطلب👇
🔸ادامه ماده «رحم» ▪️«رَحِم» (جمعِ آن: «الأرحام») نیز همانند «رحیم» صفت مشبهه است (که البته استمرار و تاکید کلمه کمتر از «رحیم» است) و به معنای کسی است که رحمت همواره به وی پابرجاست؛ که مصداق اتم آن خویشاوندان است (لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُم؛ ممتحنه/۶)؛ و نزدیکترین خویشاوندان که چنین رحمتی بر انسان دارد، مادر است؛ و به همین مناسبت بر محلی از بدن مادر که محل شکل‌گیری و رشد فرزند است، «رَحِم» گفته می‌شود (ما خَلَقَ اللهُ فی‏ أَرْحامِهِنَّ، بقره/۲۲۸؛ ُصَوِّرُكُمْ فِی الْأَرْحامِ، آل‌عمران/۶؛ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیهِ أَرْحامُ الْأُنْثَیین، انعام/۱۴۳ و ۱۴۴؛ َ یعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ، لقمان/۳۴). ▪️البته برخی مسأله را از آن سو توضیح داده و گفته‌اند «رَحِم» (که به صورت «رَحْم»، «رِحْم» و «رِحِم» نیز تلفظ شده) عضوی در بدن زن است که نطفه را نگه می‌دارد تا جنین شود و رشد کند و به صورت بچه به دنیا بیاید؛ و چون «خویشاوندی نسبی» نهایتا به «رَحِمِ واحد» منتهی می‌شود، از این خویشاوندی به «رَحِم» تعبیر می‌شود و به خویشاوندان (کسی که دارای پیوند خویشاوندی است) أولوا الأرحام (صاحبان رحم‌ها، برخورداران از خویشاوندی) (أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی‏ بِبَعْضٍ؛ انفال/۷۵ و احزاب/۶) گفته می‌شود. ▪️برخی کلمه «رُحْم» (وَ أَقْرَبَ رُحْماً؛ کهف/۸۱) را عیناً مشابه «رَحِم» دانسته‌اند که به نحو استعاری برای خویشاوندی به کار گرفته شده (مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۴۷)؛ اما دیگران بر این باورند که «الرُّحْم»» (یا: الرُّحُم] مصدر، و به همان معنای «الرَّحْمة» است و وقتی می‌گویند «ما أقرب رُحمَ فلانٌ» به معنای این است که: فلانی چقدر فرد مهربان و نیکوکاری (ذا مَرْحَمَةٍ و بِرٍّ) است» و بر این اساس، تعبیر «وَ أَقْرَبَ رُحْماً» در این آیه، به این معنا می‌شود که نسبت به پدر و مادرش بسیار مهربان‌تر از آن پسرکی بود که خضر او را به قتل رساند. ▪️مصدر معروف این ماده «رحمت» است که در نگارش قرآنی هم با «ت» (ِ أُولئِكَ یرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّه، بقره/۲۱۸؛ إِنَّ رَحْمَتَ اللهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ، اعراف/۵۶؛ ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّک، مریم/۲) و هم با «ة» (كَتَبَ عَلی‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ، انعام/۱۲؛ وَ رَبُّكَ الْغَنِی ذُو الرَّحْمَةِ، انعام/۱۳۳) نوشته می‌شود؛ اما علاوه بر آن، کلمه «مَرْحَمَةِ» هم به عنوان مصدر میمی این ماده به کار رفته است است (تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ؛ بلد/۱۷) که آن هم به معنای «رحمت» می‌باشد. (در زبان فارسی نیز تعبیر «مرحمت فرمایید» متداول است.) 🔖جلسه ۱ http://yekaye.ir/fatehat-alketab-1-1/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹الف. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ
☀️۱) از امام صادق(عليه السّلام) روایت شده است كه پيامبر خدا (صلّى الله عليه و آله) در حجة الوداع در منى در مسجد خيف خطبه ايراد فرمودند. ابتدا حمد و ثناى الهى را به جاى آوردند و سپس فرمودند: خداوند دلشاد كند بنده‌اى را كه سخن مرا بشنود و آن را درك و حفظ كند، سپس آن را به كسى كه نشنيده برساند، که اى بسا كسى كه فقه‌ای [= نکته عمیقی] را حمل كند ولى خودش فقيه [= عمیق و نکته‌فهم] نيست و اى بسا كسى كه فقه‌ای را به كسى كه از او فقیه‌تر است حمل كند. سه چيز است كه دل مرد مسلمان در آنها خيانت نمى‌كند: اخلاص عمل براى خدا و خیرخواهی نسبت به رهبران مسلمانان و همراهی دائمى با جماعت آنان، زيرا كه دعوت آنان [= رهبران] شامل همه كسانى است كه پشت سر آنهایند. مسلمانان برادرند و خون‌هاى آنان برابر است و كمترين آنها مى‌تواند از سوى آنان تعهّد بدهد*؛ و آنان در برابر غیرشان یک دست واحدند. * پی‌نوشت: منظور از تعهد دادن اين است كه اگر در جنگ يك سرباز معمولى به دشمن امان بدهد، همه بايد امان او را محترم بشمارند. 📚الكافي، ج‏1، ص403؛ 📚الخصال، ج‏1، ص149؛ 📚الأمالي (للمفيد)، ص187-188؛ 📚تفسير القمي، ج‏1، ص173 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَ النَّاسَ فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ فَقَالَ: نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِي فَوَعَاهَا وَ حَفِظَهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَيْرُ فَقِيهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ. ثَلَاثٌ لَا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِيطَةٌ مِنْ وَرَائِهِمْ. الْمُسْلِمُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ ... - وَ رَوَاهُ أَيْضاًعَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبَانٍ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ مِثْلَهُ وَ زَادَ فِيهِ «وَ هُمْ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ» وَ ذَكَرَ فِي حَدِيثِهِ أَنَّهُ خَطَبَ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ- بِمِنًى فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ. @yekaye
☀️۲) الف. از امام صادق ع از پدرشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: مومنان برادرند؛ حوایج همدیگر را برآورده می کنند؛ و به خاطر اینکه حوایج همدیگر را برآورده می‌کنند خداوند حاجات آنان را در روز قیامت برآورده می‌کند. 📚الأمالي (للمفيد)، ص150 قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو حَفْصٍ عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّيْرَفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ الْكَاتِبُ الْإِسْكَافِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى الْأَشْعَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ زَيْدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ يَقْضِي بَعْضُهُمْ حَوَائِجَ بَعْضٍ فَبِقْضَاءِ بَعْضِهِمْ حَوَائِجَ بَعْضٍ يَقْضِي اللَّهُ حَوَائِجَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَة. 📚شبیه همین مضمون به عنوان حدیث قدسی‌ای که گوینده‌اش خود خداست در مصادقة الإخوان (صدوق)، ص54 نیز روایت شده است. ☀️ب. از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: مومنان برادرند؛ حاجات همدیگر را برآورده می‌کنند؛ پس چون حاجات همدیگر را برآورده کردند حاجات خودشان نیز برآورده می‌شود. 📚الجعفريات (الأشعثيات)، ص197 أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ يَقْضُونَ حَوَائِجَ بَعْضِهِمْ بَعْضاً [يَقْضِي بَعْضُهُمْ حَوَائِجَ بَعْضٍ‏] فَإِذَا قَضَى حَوَائِجَ بَعْضٍ قُضِيَ لَهُمْ حَاجَاتُهُمْ. @yekaye
☀️۳) روایت شده است که رسول الله ص در فرازی از خطبه معروفشان در حجة الوداع فرمودند: ای مردم! در واقع مؤمنان برادرند. و براى هيچ مؤمنى [تصرف در] مال برادرش حلال نیست جز با رضايت خاطر او. 📚تحف العقول، ص34 من خطبته صلى اللّه عليه و آله في حجة الوداع ... أَیهَا النَّاسُ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» وَ لَا یحِلُّ لِمُؤْمِنٍ مَالُ أَخِیهِ إِلَّا مِنْ طِیبِ نَفْسٍ مِنْهُ... @yekaye
☀️۴) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: هرگاه یکی از شما با برادری در راه خدا برادری کرد پس با او تندی نکند و او را گول نزند و با وی مراء نکند؛‌ یعنی [جدال و] مخالفت نکند. 📚الجعفريات (الأشعثيات)، ص198 أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِذَا آخَى أَحَدُكُمْ أَخاً فِي اللَّهِ فَلَا يُحَادَّهُ وَ لَا يُدَارِهِ وَ لَا يُمَارَّهُ يَعْنِي لَا يُخَالِفْهُ. @yekaye
☀️۵) الف. از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که فرمودند: درواقع مؤمنان برادر یکدیگرند؛ [همچون برادرانی که] فرزندان یک پدر و مادر [می‌باشند]؛ و اگر رگی در یکی از ایشان آسیبی ببیند، دیگران نیز به خاطر او به شب خواب ندارند. 📚الكافي، ج‏2، ص165 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ بَنُو أَبٍ وَ أُمٍ‏ وَ إِذَا ضَرَبَ عَلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ عِرْقٌ سَهِرَ لَهُ الْآخَرُونَ. ☀️ب. و باز از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که فرمودند: به خدا سوگند [مومن] هرگز مومن نخواهد بود مگر اینکه نسبت به برادرش همچون یک پیکر باشد، به طوری که وقتی رگی از آن آسیب ببیند تمام رگها بدان روی می‌آورند [= به خاطر آن درگیر، و برای رفع آن آسیب، همکاری می‌کنند]. 📚المؤمن، ص39 وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ [الْمُؤْمِنُ‏] مُؤْمِناً أَبَداً حَتَّى يَكُونَ لِأَخِيهِ مِثْلَ الْجَسَدِ إِذَا ضَرَبَ عَلَيْهِ عِرْقٌ وَاحِدٌ تَدَاعَتْ لَهُ سَائِرُ عُرُوقِهِ‏. ☀️ج. و باز از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: مومنین در نیکی کردن و ترحم ورزیدن و مهربانی کردن‌شان با همدیگر همچون یک پیکرند که هنگامی که جزیی از آن ناراحت شود بقیه آن پیکر با شب بیدارماندن و تب کردن بدان روی آورند. 📚المؤمن، ص39 وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُونَ فِي تَبَارِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى لَهُ سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى‏. ☀️د. از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است؛ همانند یک پیکر واحد، که اگر جزیی از آن به درد بیاید، بقیه پیکرش آن درد را احساس می‌کند؛‌و روح‌های آنان از روحی واحد است؛ و همانا روح مؤمن، اتصالش به روح خداوند شدیدتر است از اتصال پرتو خورشید به آن. 📚الكافي، ج‏2، ص166؛ المؤمن، ص38 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏: الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ كَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَكَى شَيْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِكَ فِي سَائِرِ جَسَدِهِ وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَةٍ وَ إِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللَّهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا. @yekaye
☀️۶) الف. ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه السلام)روایت کرده است: مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است، زیرا خدای عزّوجلّ مؤمنین را از سرشت بهشتی آفرید و از نسیم بهشت در پیکرشان دمید، از این جهت مؤمنین برادر پدر و مادری یکدیگرند. 📚الكافي، ج‏2، ص166؛ المؤمن، ص39 أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ‏ طِينَةِ الْجِنَانِ وَ أَجْرَى فِي صُوَرِهِمْ مِنْ رِيحِ الْجَنَّةِ [الجنان] فَلِذَلِكَ هُمْ إِخْوَةٌ لِأَبٍ وَ أُمٍّ. ☀️ب. در جای دیگر تعبیری که ابوحمزه از امام باقرع می‌آورند چنین است: از طینت بهشتنهای آسمانها آفرید و از نسیم رحمت خویش در آنها دمید. 📚الأصول الستة عشر، ص219؛ المحاسن، ج‏1، ص134 عَنْهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّيَّارِيِّ وَ حَسَنِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ طِينَةِ جِنَانِ السَّمَاوَاتِ وَ أَجْرَى فِيهِمْ مِنْ رَوْحِ رَحْمَتِهِ فَلِذَلِكَ هُوَ أَخُوهُ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ ☀️ج. و در جایی دیگر روایت ابوحمزه از امام باقرع چنین است: مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است، زیرا خداوند طینت آنها را از هفت آسمان که همان طینت بهشتهاست آفرید؛ سپس این آیه را تلاوت کردند: «و رحماء بینهم: بین آنان پیوند رَحِمی هست» (فتح/۲۹) و آيا رَحِم جز کسی است که نیکوکار و دائما اهل ارتباط باشد؟‍! و در حدیث دیگر آمده است: و بین آنها از نسیم رحمت خویش جاری ساخت. 📚المحاسن، ج‏1، ص134 عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ لِأَنَّ اللَّهَ خَلَقَ طِينَتَهُمَا مِنْ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ هِيَ مِنْ طِينَةِ الْجِنَانِ. ثُمَّ تَلَا «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ»؛ فَهَلْ يَكُونُ الرَّحِمُ إِلَّا بَرّاً وَصُولًا؟ وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ: وَ أَجْرَى فِيهِمَا مِنْ رَوْحِ رَحْمَتِهِ. ☀️د. جابر جعفی گوید: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم که بناگاه غمگین شدم، به حضرت (علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم. گاه بدون اینکه مصیبتی به من برسد یا امری برایم رخ دهد، محزون می‌شوم، تا حدی که خانواده و دوستم اثرش را در رخسارم مشاهده می‌کنند. فرمود: آری ای جابر! همانا خداوند عزّوجلّ مؤمنین را از طینت بهشت آفرید و از نسیم روح خویش در آن‌ها جاری ساخت، از این روست که مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است، پس هرگاه به روحی از آن روح‌ها در شهری اندوهی برسد، این یکی هم اندوهگین می‌شود، زیرا از اوست. 📚الكافي، ج‏2، ص166؛ المؤمن، ص38-39؛ المحاسن، ج‏1، ص133 عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: تَقَبَّضْتُ [تَنَفَّسْتُ] بَيْنَ يَدَيْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! رُبَّمَا حَزِنْتُ مِنْ غَيْرِ مُصِيبَةٍ تُصِيبُنِي أَوْ أَمْرٍ يَنْزِلُ بِي حَتَّى يَعْرِفَ ذَلِكَ أَهْلِي فِي وَجْهِي وَ صَدِيقِي. فَقَالَ: نَعَمْ يَا جَابِرُ! إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ طِينَةِ الْجِنَانِ وَ أَجْرَى فِيهِمْ مِنْ رِيحِ رُوحِهِ؛ فَلِذَلِكَ الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ؛ فَإِذَا أَصَابَ رُوحاً مِنْ تِلْكَ الْأَرْوَاحِ فِي بَلَدٍ مِنَ الْبُلْدَانِ حُزْنٌ حَزِنَتْ هَذِهِ لِأَنَّهَا مِنْهَا. @yekaye
☀️۷) از معاویه ‌بن‌عمار نقل شده است: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: «فدایت شوم! این حدیث که از شما شنیدم چه معنا دارد»؟ فرمود: «چه حدیثی»؟ گفتم: «اینکه مؤمن به نور خدا می¬نگرد». فرمود: «ای معاویه، همانا خداوند مؤمنین را از نور خود آفرید و آنها را در رحمت خود رنگ کرد و از آنان برای ما پیمان بر ولایت گرفت بر معرفت او آن روزی که خود را به آنان شناساند. پس، مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است، پدرش نور است و مادرش رحمت، و همانا به آن نوری که از آن آفریده شده می‌نگرد». 📚بصائر الدرجات، ج‏1، ص80؛ 📚فضائل الشيعة (صدوق)، ص27 حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عِيسَى بْنِ أَسْلَمَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا الْحَدِيثُ الَّذِي سَمِعْتُهُ مِنْكَ مَا تَفْسِيرُهُ. قَالَ وَ مَا هُوَ؟ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ. فَقَالَ يَا مُعَاوِيَةُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ نُورِهِ وَ صَبَغَهُمْ فِي رَحْمَتِهِ وَ أَخَذَ مِيثَاقَهُمْ لَنَا بِالْوَلَايَةِ عَلَى مَعْرِفَتِهِ يَوْمَ عَرَّفَهُمْ نَفْسَهُ. فَالْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ أَبُوهُ النُّورُ وَ أُمُّهُ الرَّحْمَةُ وَ إِنَّمَا يَنْظُرُ بِذَلِكَ النُّورِ الَّذِي خُلِقَ مِنْهُ. ✅شبیه این گفتگو بین سلیمان جعفری و امام رضا ع نیز رد و بدل شده است؛ ‌ر.ک: 📚بصائر الدرجات، ج‏1، ص80 ؛ 📚المحاسن، ج‏1، ص131 ؛ 📚مختصر البصائر، ص404 @yekaye
☀️۸) الف. از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که فرمودند: روح‌ها همچون سربازان در آرایش جنگی‌اند که با همدیگر مواجه می‌شوند؛ پس بو می‌کشند همانند اسبانی که همدیگر را می‌بویند؛ پس آنجا که تعارف و هم‌شناسی‌ای حاصل شود انس و الفت رخ می دهد و آنجا که تناکر و ناهم‌شناسی حاصل شود جدایی رخ می‌دهد؛‌ و اگر مومنی به مسجدی بیاید که در آن مردم فراوانی باشند که جز یک مومن در آنها نباشد پس این مومن روحش به سوی آن مومن مایل می‌گردد تا اینکه که نزد او بنشیند. ☀️ب. و باز از ایشان از روایت شده است که فرمودند: برای هر چیزی، چیزی است که راحتی‌بخش آن است و بدان آرام گیرد؛ و همانا مومن راحتی‌بخش مومن است همان طور که پرنده‌ به ناز و کرشمه جفت خود راحتی و آرام گیرد. 📚المؤمن، ص39؛ 📚أعلام الدین في صفات المؤمنين‏، ص۴۴۰ ☀️الف. وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ تَلْتَقِي فَتَتَشَامُّ كَمَا تَتَشَامُّ الْخَيْلُ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ وَ مَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ وَ لَوْ أَنَّ مُؤْمِناً جَاءَ إِلَى مَسْجِدٍ فِيهِ أُنَاسٌ كَثِيرٌ لَيْسَ فِيهِمْ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَاحِدٌ لَمَالَتْ رُوحُهُ إِلَى ذَلِكَ الْمُؤْمِنِ حَتَّى يَجْلِسَ إِلَيْهِ. ☀️ب. وَ عَنْهُ ع قَالَ: لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ شَيْ‏ءٌ يَسْتَرِيحُ إِلَيْهِ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَسْتَرِيحُ إِلَى أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ كَمَا يَسْتَرِيحُ الطَّيْرُ إِلَى شَكْلِهِ‏. @yekaye
☀️۹) الف. از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است چشم و راهنمای اوست، نه به او خیانت می‌کند و نه ستم می‌رساند و نه با او دغلبازی می‌کند و نه به او وعده می‌دهد که تخلّف کند. ☀️ب. باز از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که فرمودند: مسلمان برادر مسلمان است، چشم و آینه و راهنمای اوست، نسبت به او خیانت نمی‌کند و نیرنگ نمی‌ورزد و ستم نمی‌کند و به او دروغ نمی‌گوید و از او غیبت نمی‌کند. ☀️ج. ربعی می‌گوید از فضیل بن یسار شنیدم که امام صادق ع می‌فرمود: مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمی‌کند و او را خوار نمی‌نماید و غیبتش را نمی‌کند و به او خیانت نمی‌کند و او را [از خواسته‌ای که دارد] محروم نمی‌نماید. ربعی ادامه داد: شخصی از اهل مدینه از من پرسید که درست شنیده‌ام که تو از فضیل شنیده‌ای که چنین روایت کرده است. گفتم بله. او گفت: من خودم از امام صادق ع شنیدم که: مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمی‌کند و با او دغلبازی نمی‌کند و او را خوار نمی‌نماید و غیبتش را نمی‌کند و به او خیانت نمی‌کند و او را [از خواسته‌ای که دارد] محروم نمی‌نماید. [ظاهرا آن شخص می‌خواسته به ربعی تذکر دهد که تو یا فضیل در این روایتتان عبارت «و با او دغلبازی نمی‌کند» را فراموش کرده‌اید]. 📚الكافي، ج‏2، ص166-167 ☀️الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَيْنُهُ وَ دَلِيلُهُ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَغُشُّهُ وَ لَا يَعِدُهُ عِدَةً فَيُخْلِفَهُ. ☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ مُثَنًّى الْحَنَّاطِ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ هُوَ عَيْنُهُ وَ مِرْآتُهُ وَ دَلِيلُهُ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَخْدَعُهُ وَ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَكْذِبُهُ وَ لَا يَغْتَابُهُ. ☀️ج. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى: عَنْ رِبْعِيٍّ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَغْتَابُهُ وَ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَحْرِمُهُ. قَالَ رِبْعِيٌّ: فَسَأَلَنِي رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا بِالْمَدِينَةِ فَقَالَ: سَمِعْت فُضَيْلًا يَقُولُ ذَلِكَ. قَالَ فَقُلْتُ لَهُ نَعَمْ. فَقَالَ: فَإِنِّي سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَغُشُّهُ وَ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَغْتَابُهُ وَ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَحْرِمُهُ. @yekaye
☀️۱۰) الف. از رسول الله ص روایت شده است که ایشان فرمودند: مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم روا نمی‌دارد و او را تسلیم [حوادث] نمی‌کند. هرکس در پی برآوردن نیاز برادرش باشد، خدا نیاز او را بر می‌آورد. و هرکس اندوهی را از مسلمانی دور کند، خدا در برابر، اندوهی از اندوه‌های روز قیامت را از او دور خواهد کرد. و هرکس مسلمانی را بپوشاند، خدا در قیامت او را خواهد پوشاند. و این روایت در صحیح بخاری و صحیح مسلم‌ [= مهمترین و معتبرترین منابع اهل سنت] نیز آمده است. 📚مجمع البيان، ج‏9، ص200؛ 📚نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص41؛ 📚عوالي اللئالي، ج‏1، ص128 و روى الزهري عن سالم عن أبيه أن رسول الله ص قال: الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يُسْلِمُهُ، وَ مَنْ كَانَ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ كَانَ اللَّهُ فِي حَاجَتِهِ، وَ مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُسْلِمٍ كُرْبَةً فَرَّجَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ کروب [كُرُبَاتِ] يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ ستر [سَرَّ] مُسْلِماً یستره [سَرَّهُ] اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ. أورده البخاري و مسلم في صحيحيهما. ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است: کسی که در پی برآوردن حاجت برادر مسلمان مومن خویش است، خداوند پیگیر حاجت خود او خواهد بود مادامی که وی در پی برآوردن حاجت برادرش است. 📚الأمالي (للطوسي)، ص97 ☀️ج. از امام صادق عليه السّلام روایت شده که فرمودند: در نيكى رساندن به برادران خود با يك ديگر مسابقه گذاريد تا از اهل معروف باشيد؛ که همانا بهشت را دري است به نام «معروف» كه جز كسى كه در زندگى دنيا کار معروفی [نيكى‌ای در حق دیگران] انجام داده باشد داخل آن نشود؛ همانا بنده در راه برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد و خداى عز و جل دو فرشته بر او گمارد، يكى در طرف راست و ديگرى در جانب چپ او كه برايش از پروردگار آمرزش خواهند و براى روا شدن حاجت او دعا كنند. سپس فرمود: به خدا سوگند رسول الله ص هنگامی که مؤمن حاجتمند به حاجتش برسد از خود آن شخص خوشحال‌تر می‌شود. [یعنی شما با برآورده کردن حاجت یک مومن، بیش از آنکه آن مومن را خوشحال کنید، رسول الله ص را خوشحال کرده‌اید] 📚الكافي، ج‏2، ص195 ☀️د. اسماعیل بن عمار روایت کرده است که به امام صادق ع عرض کردم: فدايت شوم! آيا مؤمن براى مؤمن (مايۀ) رحمت است‌؟ فرمود: آرى! عرض كردم: چگونه‌؟! فرمود:هر مؤمنى كه برادر ايمانيش براى درخواست و حاجتى به نزد او بيايد، آن رحمتى است كه از جانب خداوند به سوى او سوق داده و موجب آن شده است، پس اگر خواستۀ او را بر آورد، در حقيقت آن رحمت را پذيرفته، و اگر او را رد كرد در حالى كه مى‌توانست خواسته‌اش را برآورده سازد، فقط آن رحمتى را كه خداوند سوق داده و موجب آن شده بود، قبول نكرده است. و خداوند عز و جل اين رحمت را تا روز قيامت ذخیره می‌کند تا اینکه آن مؤمن نيازمند حکم‌کننده در خصوص آن باشد، اگر بخواهد آن را برای خود بردارد و يا به ديگرى ببخشد. اى اسماعيل! آن مرد مؤمن در حالی که در روز قيامت در مورد اين رحمت الهى اختيار دارد، آيا به نظر تو آن را به چه كسى خواهد داد؟! عرض كردم: فدايت شوم! گمان نمى‌كنم كه آن را به ديگران واگذارد. حضرت فرمود: گمان مكن، بلكه يقين داشته باش كه او این از خود دور نخواهد ساخت. اى اسماعيل! هر كس كه برادر ايمانيش براى خواسته‌اى نزد او بيايد، و او توانائى برآورده ساختن آن را داشته باشد ولى برنياورد، خداوند ماری را بر او چيره كند كه انگشت او را بگزد تا روز قيامت، اعم از اینكه آمرزيده شده باشد و معذب. 📚الكافي، ج‏2، ص193-194 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👇
سند و متن احادیث بند ۱۰ ☀️ الف. روى الزهري عن سالم عن أبيه أن رسول الله ص قال: الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يُسْلِمُهُ، وَ مَنْ كَانَ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ كَانَ اللَّهُ فِي حَاجَتِهِ، وَ مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُسْلِمٍ كُرْبَةً فَرَّجَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ کروب [كُرُبَاتِ] يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ ستر [سَرَّ] مُسْلِماً یستره [سَرَّهُ] اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ. أورده البخاري و مسلم في صحيحيهما. 📚مجمع البيان، ج‏9، ص200؛ 📚نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص41؛ 📚عوالي اللئالي، ج‏1، ص128 ☀️ب. أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الصَّلْتِ الْأَهْوَازِيُّ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ عُقْدَةَ الْحَافِظُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ خَالِدٍ أَبُو حَفْصٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْمَدَنِيِّ، قَالَ: سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع يَقُولُ: مَنْ كَانَ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ الْمُسْلِمِ، كَانَ اللَّهُ فِي حَاجَتِهِ مَا كَانَ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ. 📚الأمالي (للطوسي)، ص97 ☀️ج. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: تَنَافَسُوا فِي الْمَعْرُوفِ لِإِخْوَانِكُمْ وَ كُونُوا مِنْ أَهْلِهِ فَإِنَّ لِلْجَنَّةِ بَاباً يُقَالُ لَهُ الْمَعْرُوفُ لَا يَدْخُلُهُ إِلَّا مَنِ اصْطَنَعَ الْمَعْرُوفَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا؛ فَإِنَّ الْعَبْدَ لَيَمْشِي فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ فَيُوَكِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَلَكَيْنِ وَاحِداً عَنْ يَمِينِهِ وَ آخَرَ عَنْ شِمَالِهِ يَسْتَغْفِرَانِ لَهُ رَبَّهُ وَ يَدْعُوَانِ بِقَضَاءِ حَاجَتِهِ. ثُمَّ قَالَ: وَ اللَّهِ لَرَسُولُ اللَّهِ ص أَسَرُّ بِقَضَاءِ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْهِ مِنْ صَاحِبِ الْحَاجَةِ. 📚الكافي، ج‏2، ص195 ☀️د. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَمَّارٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: جُعِلْتُ فِدَاكَ! الْمُؤْمِنُ رَحْمَةٌ عَلَى الْمُؤْمِنِ. قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: وَ كَيْفَ ذَاكَ؟ قَالَ: أَيُّمَا مُؤْمِنٍ أَتَى أَخَاهُ فِي حَاجَةٍ فَإِنَّمَا ذَلِكَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ سَاقَهَا إِلَيْهِ وَ سَبَّبَهَا لَهُ. فَإِنْ قَضَى حَاجَتَهُ كَانَ قَدْ قَبِلَ الرَّحْمَةَ بِقَبُولِهَا وَ إِنْ رَدَّهُ عَنْ حَاجَتِهِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى قَضَائِهَا فَإِنَّمَا رَدَّ عَنْ نَفْسِهِ رَحْمَةً مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ سَاقَهَا إِلَيْهِ وَ سَبَّبَهَا لَهُ وَ ذَخَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ تِلْكَ الرَّحْمَةَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَكُونَ الْمَرْدُودُ عَنْ حَاجَتِهِ هُوَ الْحَاكِمَ فِيهَا إِنْ شَاءَ صَرَفَهَا إِلَى نَفْسِهِ وَ إِنْ شَاءَ صَرَفَهَا إِلَى غَيْرِهِ. يَا إِسْمَاعِيلُ! فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ الْحَاكِمُ فِي رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ قَدْ شُرِعَتْ لَهُ فَإِلَى مَنْ تَرَى يَصْرِفُهَا؟ قُلْتُ: لَا أَظُنُّ يَصْرِفُهَا عَنْ نَفْسِهِ. قَالَ: لَا تَظُنَّ وَ لَكِنِ اسْتَيْقِنْ؛ فَإِنَّهُ لَنْ يَرُدَّهَا عَنْ نَفْسِهِ، يَا إِسْمَاعِيلُ! مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ فِي حَاجَةٍ يَقْدِرُ عَلَى قَضَائِهَا فَلَمْ يَقْضِهَا لَهُ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ شُجَاعاً يَنْهَشُ إِبْهَامَهُ فِي قَبْرِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَغْفُوراً لَهُ أَوْ مُعَذَّباً. 📚الكافي، ج‏2، ص193-194 @yekaye
☀️۱۱) از رسول الله ص وصایایی به امیرالمومنین ع روایت شده است. در فرازی از این وصایا آمده است: تا یک میل برو و از مریضی عیادت کن؛ تا سه میل برو و دعوتی را اجابت کن؛ تا چهار میل برو و کسی که به خاطر خدا برادرش شده‌ای را زیارت کن؛ تا ۵ میل برو و کسی را که کمک می‌خواهد را اجابت کن؛ تا شش میل برو و مظلومی را یاری نما. و بر تو باد به استغفار. ❇️یک میل مسیری کمتر از ۱ کیلومتر است؛ در واقع هر سه میل یک فرسخ و هر فرسخ بین ۵ تا ۵.۵ کیلومتر است. 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏4، ص361؛ 📚مجمع البيان، ج‏9، ص201؛ 📚مكارم الأخلاق، ص438؛ 📚النوادر (للراوندي)، ص5 رَوَى حَمَّادُ بْنُ عَمْرٍو وَ أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ- عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ لَهُ: يَا عَلِيُّ أُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَلَا تَزَالُ بِخَيْرٍ مَا حَفِظْتَ وَصِيَّتِي‏... سِرْ مِيلًا عُدْ مَرِيضاً سِرْ مِيلَيْنِ شَيِّعْ جَنَازَةً سِرْ ثَلَاثَةَ أَمْيَالٍ أَجِبْ دَعْوَةً سِرْ أَرْبَعَةَ أَمْيَالٍ زُرْ أَخاً فِي اللَّهِ سِرْ خَمْسَةَ أَمْيَالٍ أَجِبِ الْمَلْهُوفَ سِرْ سِتَّةَ أَمْيَالٍ انْصُرِ الْمَظْلُوم‏ وَ عَلَيْكَ بِالاسْتِغْفَار. @yekaye
☀️۱۲) الف. حفص‌بن‌بختری گوید: نزد امام صادق (علیه السلام) بودم و مردی بر آن حضرت وارد شد. ایشان به من فرمود: «دوستش داری»؟ گفتم: «آری»! به من فرمود: «چرا دوستش نداشته باشی با اینکه برادر توست، و شریک تو در دینت، و یاور تو در برابر دشمنت؛ و روزی او بر عهده کسی غیر توست». 📚الكافي، ج‏2، ص166 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ لِي: تُحِبُّهُ؟ فَقُلْتُ: نَعَمْ. فَقَالَ لِي: وَ لِمَ لَا تُحِبُّهُ وَ هُوَ أَخُوكَ وَ شَرِيكُكَ فِي دِينِكَ وَ عَوْنُكَ عَلَى عَدُوِّكَ وَ رِزْقُهُ عَلَى غَيْرِكَ. ☀️ب. عبدالمومن انصاری می‌گوید: بر امام کاظم ع وارد شدم و محمد بن عبدالله جعفی نزد حضرت بود و من به او لبخند زدم. به من فرمود: «دوستش داری»؟ گفتم: «آری»! و جز این نیست که به خاطر شما او را دوست دارم. فرمود: او برادر توست؛ مومن برادر پدری و مادری مومن است؛ لعنت بر کسی که برادرش را متهم کند؛ ‌لعنت بر کسی که در حق برادرش دغلبازی کند؛ لعنت بر کسی که خیرخواه برادرش نباشد؛ لعنت بر کسی که نسبت به برادرش چیزی را ویژه خود قرار دهد [به نحوی که برادرش را از آن محروم سازد]؛ لعنت بر کسی که خود را دور از دسترس برادرش قرار دهد؛ لعنت بر کسی که غیبت برادرش را کند. 📚أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص125 وَ عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الْكَاظِمِ ع وَ عِنْدَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْجُعْفِيُّ؛ فَتَبَسَّمْتُ فِي وَجْهِهِ. فَقَالَ: أَ تُحِبُّهُ؟ فَقُلْتُ: نَعَمْ؛ وَ مَا أَحْبَبْتُهُ إِلَّا فِيكُمْ. فَقَالَ: هُوَ أَخُوكَ الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ لِأُمِّهِ؛ مَلْعُونٌ مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ مَلْعُونٌ مَنْ غَشَّ أَخَاهُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ لَمْ يَنْصَحْ أَخَاهُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ اسْتَأْثَرَ عَلَى أَخِيهِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ احْتَجَبَ عَنْ أَخِيهِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ اغْتَابَ أَخَاهُ. ☀️ج. از امام سجاد ع روایت شده است: همانا خداوند متعال فریشه‌ای شدیدتر از نیکویی در حق برادران واجب نکرده است؛‌و خداوند احدی را شدیدتر از کسی عذاب نکند که آن کس به برادرش به چشم غیردوستانه بنگرد؛ پس خوشا به حال کسی که خداوند متعال به وی برای ادای حق برادرانش توفیق دهد. 📚أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص125 وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ يَفْتَرِضْ فَرِيضَةً أَشَدَّ مِنْ بِرِّ الْإِخْوَانِ وَ مَا عَذَّبَ اللَّهُ أَحَداً أَشَدَّ مِمَّنْ يَنْظُرُ إِلَى أَخِيهِ بِعَيْنٍ غَيْرِ وَادَّةٍ فَطُوبَى‏ لِمَنْ وَفَّقَهُ اللَّهُ تَعَالَى لِأَدَاءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ. ☀️د. و از اهل بیت ع روایت شده است: بنده‌ای حقیقت ایمانش کامل نشود مگر اینکه برادر مومن خویش را دوست بدارد. 📚عدة الداعي، ص186؛ بحار الأنوار، ج‏71، ص236؛ مستدرك الوسائل، ج‏12، ص235 وَ عَنْهُمْ ع: لَا يُكْمِلُ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى يُحِبَّ أَخَاه‏ [المومن]. @yekaye
☀️۱۳) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: مومن آینه برادر مومنش است؛ وقتی از او غایب است خیرخواه اوست و وقتی نزد اوست آنچه را که او خوش نمی‌دارد از او دور می‌کند و در مجلس برای او جا باز می کند. 📚الجعفريات (الأشعثيات)، ص197 أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: الْمُؤْمِنُ مِرْآةٌ لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ يَنْصَحُهُ إِذَا غَابَ عَنْهُ وَ يَمِيطُ عَنْهُ مَا يَكْرَهُ إِذَا شَهِدَ وَ يُوَسِّعُ لَهُ فِي الْمَجْلِسِ. @yekaye
☀️۱۴) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: کسی که لطمه‌ای را که بر آبروی برادر مسلمانش وارد می‌شود دفع کند قطعا بهشت بر او واجب می‌شود. 📚الجعفريات (الأشعثيات)، ص198 أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّةَ. @yekaye
☀️۱۵) سعید بن زید می‌گوید یکبار کمیل را دیدم و از او درخواست کردم از فضایل امیرالمومنون ع برایم بگوید. وی گفت آیا دلت می خواهد وصایایی که یک روز حضرت به من فرمود و از تمام آنچه در دنیا بهتر است برایت بازگو کنم. گفتم بله. کمیل شروع کرد. در فرازی از این وصایا آمده است: اى كميل! نگران نباش كه رازت دانسته نشود! ... اى كميل، عيبى ندارد كه برادرت را بر راز خود آگاه سازى، امّا برادر تو كيست‌؟ برادر تو آن كس است كه به وقت سختى و محنت تو را وامنهد، و در هنگام گرفتارى از تو كناره نگيرد، و آنجا كه از او درخواست كنى با تو خدعه نورزد ،و تو و كارت را رها نسازد تا او را از آن آگاه كنى، پس چنانچه کج و معوج باشد اصلاحش كند. اى كميل! مؤمن آينۀ مؤمن است، او را به دقّت مى‌نگرد و برانداز مى‌كند تا حاجتش را برطرف و حالش را نیکو نمايد. اى كميل! مؤمنان برادرند؛ و نزد برادر چیزی مهمتر از برادرش برتر نيست. ای کميل! اگر برادرت را دوست ندارى برادرش نيستى! ... 📚بشارة المصطفى لشيعة المرتضى، ص26 أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ أَبُو الْبَقَاءِ إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْبَصْرِيُّ بِقِرَاءَتِي عَلَيْهِ فِي الْمُحَرَّمِ سَنَةَ سِتَّ عَشْرَةَ وَ خَمْسِمِائَةٍ بِمَشْهَدِ مَوْلَانَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو طَالِبٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عُتْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ الدُّبَيْلِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ كَثِيرٍ الْعَسْكَرِيُّ قَالَ: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ أَبُو سَلَمَةَ الْأَصْفَهَانِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنِي رَاشِدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ وَائِلٍ الْقُرَشِيُّ قَالَ: حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَفْصٍ الْمَدَنِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ زَيْدِ بْنِ أَرْطَاةَ قَالَ: لَقِيتُ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَضْلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ أَ لَا أُخْبِرُكَ بِوَصِيَّةٍ أَوْصَانِي بِهَا يَوْماً هِيَ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الدُّنْيَا بِمَا فِيهَا؟ فَقُلْتُ بَلَى قَالَ: قَالَ لِي عَلِيٌّ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَاد... يَا كُمَيْلُ لَا بَأْسَ بِأَنْ لَا يُعْلَمَ سِرُّكَ ... [يَا كُمَيْلُ لَا بَأْسَ بِأَنْ تُعْلِمَ أَخَاكَ سِرَّك‏] يَا كُمَيْلُ [منْ‏] أَخُوكَ أَخُوكَ الَّذِي لَا يَخْذُلُكَ عِنْدَ الشِّدَّةِ وَ لَا يَغْفُلُ عَنْكَ عِنْدَ الْجَرِيرَةِ وَ لَا يَخْدَعُكَ حِينَ تَسْأَلُهُ وَ لَا يَتْرُكُكَ وَ أَمْرَكَ حَتَّى يَعْلَمَهُ فَإِنْ كَانَ مُمِيلًا أَصْلَحَهُ يَا كُمَيْلُ الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ يَتَأَمَّلُهُ وَ يَسُدُّ فَاقَتَهُ وَ يُجَمِّلُ حَالَتَهُ يَا كُمَيْلُ الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ وَ لَا شَيْ‏ءَ آثَرُ عِنْدَ كُلِّ أَخٍ مِنْ أَخِيهِ يَا كُمَيْلُ إِذَا لَمْ تُحِبَّ أَخَاكَ فَلَسْتَ أَخَاه‏. ✅این فراز از وصیت ایشان در تحف العقول، ص173 نیز آمده است که البته عبارات آنجا تفاوتهای مختصری با اینجا دارد. @yekaye
🔹احادیثی درباره حق مومن بر مومن