یک آیه در روز
853) 📖 وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناس
.
🔟 حضرت لوط ع اشکالی بر #همجنسگرایان زمان خویش مطرح کرد که نشان میداد کار شما کاری #خلاف_فطرت آدمیان است:
ایشان فرمود چرا به کاری روی آوردهاید که در میان جهانیان سابقه نداشته است⁉️ چرا که خداوند اساساً #غریزه_جنسی را برای ارتباط با #جنس_مخالف قرار داده است؛ شما چرا زنان را رها کرده و به مردان روی آوردهاید⁉️
🤔و شاهد بر اینکه منظور ایشان، اعتراض بر خلاف #فطرت بودن رفتار آنها بود، این است که با عبارت «قوم مسرفون» عملا بیان کرد که کار شما «خروج از حد صحیحِ» استفاده از غریزه جنسی است.
استدلال وی جای هیچ پاسخی را برای آنان نگذاشت؛
از این رو،
تنها جوابی که دادند این بود که وی را به بیرون کردن از شهر خود تهدید کردند❗️
💢و با پاک معرفی کردن حضرت لوط ع، عملا به ناپاکی خود گواهی دادند.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
❌آیا استدلال حضرت لوط درباره #غیرفطری بودن، و از این رو، ناصواب بودنِ این رفتار قوم لوط، استدلال موجهی بود؟
مدافعان #همجنسگرایی یکی از مهمترین ادله مخالفان همجنسگرایی را «غیرطبیعی بودن این رفتار» برشمرده؛ و کوشیدهاند در آن مناقشه کنند.
🌀خلاصه مناقشه آنان این است که:
🔻اولا این رفتار لزوما #غیرطبیعی نیست، چرا که موجهترین معنای «غیرطبیعی» این است که چیزی «خلاف غایت طبیعی و کارکرد اصلی این اندام» باشد؛ و «تولید نسل» تنها یکی از کارکردهای #غریزه_جنسی است؛ و #لذت_بردن هم کارکرد دیگر این غریزه است؛ و #روابط_همجنسگرایانه هم درصدد استفاده از این کارکرد است؛
🔻و ثانیاً غیرطبیعی بودن، دلیل #غیراخلاقی بودن نمیشود؛ چرا که منطقاً از #هست نمیتوان به #باید رسید. (#آرش_نراقی ، #اسلام_و_مساله_همجنسگرایی ، ص 14-5)
🌀و نهایتا نتیجه گرفتهاند اکنون که در ادله مخالفان همجنسگرایی مناقشه شد، پس #لواط [یا به تعبیر آنان، #رفتار_همجنسگرایانه ] #حقِ انسانهایی است که دلشان میخواهد چنین کنند❗️
♻️اما حق این است که این مناقشات مبتنی بر درک ناصوابی از مفهوم #غیرطبیعی و #حق بنا شده است‼️
🤔وقتی درباره #حقوق_بشر سخن میگوییم، زمانی سخنمان #معقول است که برای بشر یک نحوه #کرامت و #شرافت خاصی باور داشته باشیم، تا آن کرامت و شرافت، برای او «حق»ی ایجاد کند که غیر او (مثلا #حیوان ) این «حق» را ندارد.
آنگاه بر مبنای #باور به چنین کرامتی برای «انسان»، #باید «حق» انسانهای دیگر را محترم بشماریم.
👈در اینجاست که مساله #فطرت به عنوان #طبیعت_خاص_بشر معنی و اهمیت پیدا میکند. یعنی تا معلوم نباشد چه چیزی در بشر هست که مایه کرامت وی شده، صرف دلخواه وی، هیچ «حق»ی را برای او اثبات نمیکند:
مثلا خود اینان قبول دارند که اگر کسی بخواهد به انسان دیگری تعدی کند (مثلا او را بیازارد یا بکُشد)، «حق» ندارد❗️
🤔اما اگر صرفِ #دلخواه، معیارِ #حق باشد، چرا «حق ندارد»⁉️
اگر بگویند چون شخص مقابل هم یک #انسان است، سوال این است که معیار انسان بودن چیست که «آزادی مرا در تعدی کردن به او» محدود کند؟
اگر معیار انسان، صرفاً همین پوست و گوشت و این بدن ویا بهرهمندی وی از حیات است، این بدن زنده چه مزیتی مثلا بر بدن زنده گوسفند و گیاه زنده هویج دارد که بین کشتن گوسفند و خوردن گوشت او ویا کندن هویج و خوردن آن، با کشتن انسان تفاوت میگذارید⁉️
و اگر این حق، ناشی از #انسانیت اوست، یعنی ویژگی منحصر به فردی که در انسان هست و در سایر موجودات زنده (حیوانات و گیاهان) نیست؛
🤔پس
💢تنها و تنها چیزی میتواند «حق» شمرده شود که در راستای آن ویژگی منحصر به فرد باشد.💢
🚫حتی اگر «غیرطبیعی» را صرفا به معنای «برخلاف روال طبیعیِ اندامهای بدن» در نظر بگیریم، و انسان را در حد حیوان فروبکاهیم، باز نمیتوان مناقشه فوق را وارد دانست؛ و صرف لذت بردن برای این مقصود کافی نیست؛
چون:
🔹اولا #قانونی جلوه دادن اینگونه لذت، سبب #محو_تدریجی غایت طبیعی میشود، و در تعارض و تزاحم با آن است؛
🔹ثانیا رسیدن از #هست به #باید ،تنها برای امثال هیوم که #شناخت را تنها محصول #روش_تجربی میدانند، نشدنی است؛
وگرنه این انتقال بر یک مبنای بسیار دقیق منطقی استوار است
(اگر کرامتی در انسان #واقعیت نداشته باشد، آیا اینکه «باید» #حقوق_بشر را رعایت کرد، دلیلی خواهد داشت؟)
🔹علاوه بر اینکه - همانطور که گذشت - اگر #غیرطبیعی# در عبارات فوق را، نه در معنای «طبیعت»ی که در گیاه و حیوان هم هست، بلکه به معنای #غیرفطری یعنی آنچه برخلاف اقتضای روح و حقیقت ملکوتی بشر است، بدانیم، آنگاه واضح است که صرف #لذت_بردن مجوز #ذیحق_شدن نمیشود.
🤔شاید به همین جهت بوده که
قوم لوط، در مقابل اشکال حضرت لوط، دنبال چنین پاسخی برنیامدند،
و عملا با پاسخی که دادند نشان دادند:
کسانی که معیارش برای «حق داشتن» صرف «دلخواه»شان است، اگر دلشان بخواهد که کسی را صرفاً به خاطر پاک بودنش از شهر بیرون کند، این کار را هم میکنند‼️
@Yekaye
👇ادامه👇
✳️ ادامه شبهات #تعدد_زوجات
📛ج. #نابودی_عشق
تعدد زوجات با #عشق_به_همسر منافات دارد، زیرا #محبت تقسیمبردار نیست.
🤔پاسخ:
تعبیر #تقسیم_محبت، تعبیری است که به خاطر مقایسه محبت با امور مادی مطرح شده است؛
در حالی که
محبت ورزیدن ناظر به روح و معنویت انسان است؛
و به لحاظ روحی، کاملا ممکن است که یک نفر که قبلا کسی را دوست داشته، بعد از مدتی نفر دومی را هم دوست بدارد بدون اینکه ذرهای از محبتش به نفر اول کم شود.
این را در دوستیهای عادی زندگی مکرر دیدهایم و بهترین شاهدش هم در فرزندان است:
آیا وقتی شخصی فرزند دومش به دنیا میآید، برای اینکه او را دوست بدارد از دوست داشتنش نسبت به فرزند اولش ذرهای کم میشود؟!
البته قبول داریم که #عشق در فضای #تکهمسری بهتر حاصل میشود؛ و ما هم در مقام ترجیح چندهمسری بر تکهمسری نیستیم، بلکه بحث در مقام رفع یک #نیاز_اجتماعی است، و اینکه این گونه نیست که با رفع این نیاز، حتما عشق و محبتی حاصل نخواهد شد.
📛د. #آثار_تخریبی_در_خانواده
اجرای این قانون، با توجه به نزاعهایی که بین هووها و فرزندان آنان در پی دارد، به لحاظ روحی، تربیتی و اخلاقی آثار بدی به همراه خواهد آورد.
شما خواستهاید مشکل عدهای (تامین #حق_تأهل و #تشکیل_خانواده برای بقیه زنان) را حل کنید، عده بیشتری را به خاطر وقوع #نزاعهای_خانوادگی در تعدد زوجات دچار مشکل کردهاید.
اگر فرض کنیم مثلا تعداد زنان آماده ازدواج نسبت به مردان آماده ازدواج، نسبت ۱۰۰ به ۸۰ باشد؛ آنگاه در فضای تک همسری، ۸۰ نفر از دختران ازدواج می کنند و فقط ۲۰ نفر بدون شوهر میمانند و متضرر میشوند؛ اما با پذیرش این قانون و تحمیل این ۲۰ نفر بر مثلا 20 خانواده دیگر، ۴۰ نفر از دختران و ۲۰ نفر از پسران درگیر نزاعهای خانوادگی خواهند شد؛ و خواستهاید مشکل 20 نفر را حل کنید، برای 60 نفر ایجاد مشکل کردهاید.
🤔پاسخ
▪️اولا تعدد زوجات، بهتنهایی موجب به وجود آمدن نزاع در #خانواده نمیشود (چنانکه در بسیاری از ملل دیگر نیز این پدیده رواج داشته و خانوادهها همچنان پابرجا بوده است) و آنچه مایه نزاع میشود عدم رعایت برخی از #اصول_زندگی_مشترک است، که این رعایت نکردن، خانوادههای تکهمسری را هم تهدید میکند.
خوب است توجه شود که #کانون_خانواده زن است؛ و مکانیسم اصلیِ گردش محبت در خانواده این است که:
مرد به زن محبت بورزد،
که اگر چنین محبتی آمد، عواطف زن با فروان بسیار عظیمتری در حق شوهر و فرزندان شکوفا خواهد شد؛
و دوایر محبت در ذیل کانونهای زنان شکل میگیرد و لزوما درگیریای نخواهد بود.
▪️ثانیا محاسبة فوق ناشی از ساده انگاری و بیتوجهی به بسیاری از #واقعیتهای_اجتماعی است.
درواقع در محاسبات فوق، این که آن ۲۰ دختر باقی مانده چه کار خواهند کرد، و چه اثری در همان خانواده های سالم خواهند گذاشت؟!
آیا همه آنها میپذیرند غریزه جنسی و عواطف شخصی خود را کاملا نادیده بگیرند؟
آری، احتمالا در میان آنان عدهای باشند که راه #رهبانیت در پیش بگیرند و از ارضای #غریزه_جنسی تا آخر عمر منصرف شوند؛
اما قطعا بسیاری از آنها وقتی راه قانونی برای اشباع غريزه و #حق_طبیعی خود پیدا نکنند، به راه های #غیرقانونی روی خواهند آورد و فساد ناشی از اقدام آنها، متوجه تمامی خانواده های تک همسری ای خواهد شد که به خیال خود، به دنبال زندگی آرام وعشق بیدریغ همسرشان به خود هستند.
در واقع، اگر بخواهیم آن معادله فوق را #واقعبینانه تحلیل کنیم، باید بگوییم حتی اگر تعدد زوجات همواره منجر به #مشکلات_خانوادگی شود، طبق حساب شما فقط 60 نفر از 180 نفر صورت مساله آسیب میبینند؛ اما اگر این قانون نباشد آن 20 زن باقیمانده برای اشباع نیاز خود، سراغ همان ۸۰ مرد موجود می روند و چون رابطه قانوناً مشخصی با هیچ یک ندارند، به زندگی کل زنان و مردان در خانوادههای تک همسری آسیب میزنند.
از این روست که به تعبیرشهید مطهری، #چندهمسری، عامل نجات #تکهمسری است. مسئولیتی است به عهده تعدادی از مردان، که با قبول مسئولیت زنانی که تعدادشان افزون بر مردان است، آنها را از حقوق و مزایای همسری و زناشویی بهرهمند گردانند.
@yekaye