eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
. 3️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» هم در طبقه اول، در مورد فرزندان (با توجه به این آیه)، و هم در طبقه دوم، در بین خواهر و برادران (با توجه به آیه 176 همین سوره)، در حالت عادی، [یعنی غیر از برخی شرایط خاص] سهم فرد مذکر دوبرابر فرد مونث است. 📝بحثی در : چرایی تفاوت ارث زن و مرد 💢دوبرابر بودن سهم مرد در ارث،‌ یک ضابطه عمومی و صددرصدی نیست؛ بلکه ارث در شرایط مختلف متفاوت می‌شود: 🔻 در موارد متعددی ارث زن و مرد مساوی است (مثلا در اغلب حالات در ارثی که پدر و مادر می‌برند؛ یا در سهم ارث خواهران و برادرانِ مادری، حدیث 4.ب) 🔻گاه ممکن است سهم جنس مونث دوبرابر سهم جنس مذکر شود (مانند جایی که شخصی بمیرد و فقط والدین و دو دختر از او بمانند؛ بر اساس همین آیه 11، هریک از دختران یک سوم، ولی پدر یک ششم سهم دارد؛ یا اینکه اگر ارث به طبقه دوم برود و نوه‌های دختری میت، پسر باشند؛ و نوه‌های پسریِ میت، دختر باشند؛ سهم دختران دوبرابر پسران است) 🔻و یا حتی گاه سهم جنس مونث سه برابر مذکر می‌شود (مانند جایی که از میت فقط یک دختر و یک پدر بماند، که سهم دختر سه برابر سهم پدر می‌شود، حدیث 4.الف). 🔸پس این یک قاعده عمومی نیست که سهم مذکر همواره دوبرابر مونث باشد؛ اما بی‌تردید در برخی موارد چنین است. درباره چرایی آن قبلا (تدبر1) اشاره شد که در شریعت اسلام، حتی اگر اغلب شرکت‌های اجتماعی را قراردادی بدانیم، وضعیت خانواده یک وضعیت قراردادی-طبیعی است و تفاوت‌های واقعی و نسبت‌هایی که بین افراد در خانواده برقرار می‌شود، اقتضائات حقوقی متفاوتی را پدید می‌آورد که در تمامی احکام، از جمله هنگام تقسیم ارث، باید آنها را در نظر گرفت. مثلا هیچکس نمی‌تواند به بهانه تساوی افراد، وظیفه تمامی افراد در تامین درآمد خانواده را یکسان قلمداد کند و مدعی شود که کودکان و نوجوانان هم به اندازه پدر باید در تامین درآمد خانواده نقش ایفا کنند❗️ 🤔اسلام با توجه به تفاوت‌های زن و مرد، و نیز سایر تفاوتها در بین افراد خانواده، گاه وظایف و به تبعِ آن حقوق متفاوتی را برای افراد قرار داده است؛ از این رو، باید برای قضاوت درباره حکم اسلام، 💢مساله را به صورت سیستمی و یکپارچه مورد توجه قرار داد، نه یکسویه.💢 در اسلام به دلایلی که ان شاء الله در بحث از آیه 34 بیان خواهد شد، 🔺مسئولیت تامین مخارج خانواده بر دوش مرد گذاشته شده، و نه زن؛ و به تبع این مسئولیت، 🔺درآمدهای متفرقه‌ای که به اعضای خانواده ممکن است برسد را به سمت مرد هدایت کرده است، زیرا درآمد او، فقط برای خودش نیست؛ برخلاف درآمد زن، که درآمدش صرفا برای خودش است و شرعا موظف نیست مخارج خانواده را تامین کند. ☀️در روایات اهل بیت ع، علاوه بر این (حدیث 6.الف)، به دلایل دیگری هم برای این نکته اشاره کرده‌اند: 🔺اینکه زن، مهریه هم دریافت می‌کند؛ در حالی که مرد پرداخت‌کننده مهریه است. (یعنی باز هم در عرصه خانواده، مرد است که باید خرج کند و زن در خود ازدواجش هم درآمد اضافه‌ای به دست می‌آورد) (حدیث6.ب) 🔺اینکه مرد علاوه بر افراد خانواده کوچک خود، که موظف به تامین مخارجشان است، باید در مواردی مخارج خانواده بزرگتر (در جایی که یکی از خویشاوندان مرتکب قتل غیرعمد شود، دیه مقتول را کل مردان فامیل باید پرداخت کنند) و نیز برخی از مخارج کل جامعه (موظف است در جهاد، یا با جان خویش، و یا لااقل با مال خویش مشارکت کند) بر دوشش است. (حدیث 6.ج) 🤔همه اینها نشان می‌دهد که مساله تقسیم ارث، کاملا در فضای ملاحظات سایر احکام اسلام در عرصه خانواده این گونه مقرر شده است؛ نه صرفا به عنوان یک مساله جداگانه؛ و بویژه همین که در برخی از روابط خانوادگی، وضعیت به گونه‌ای درمی‌آید که ارث زن و مرد مساوی ویا حتی سهم زن بیش از مرد می‌شود بخوبی نشان می‌دهد که باید مساله را به نحو سیستمی ملاحظه کرد نه منفرد. مثلا 💢چه‌بسا چون ارتباط عاطفی با مادر بسیار شدیدتر است و اسلام توصیه‌هایش به رعایت حرمت مادر شدیدتر است، چنانکه فرمود: «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً» (أحقاف/15) وقتی به ارث بردن پدر و مادر می‌رسد، سهم مادر را در بسیاری از شرایط معادل سهم پدر قرار می‌دهد؛ [و حتی اگر میت فرزند نداشته باشد بر بیشتر شدن سهم مادر (از سهم وی وقتی که میت فرزند داشت) تاکید می‌کند] (المیزان، ج4، ص214) یعنی وقوع عوامل دیگر در یک نگاه سیستمی، موجب می‌شود که این سهام کم و زیاد در نظر گرفته شود و این گونه نیست که فقط با یک عامل (مثلا مرد بودن یا زن بودن) حکم همه چیز قطعی گردد. 💢اکنون براحتی می‌توان به برخی از شبهات ناظر به حقوق زن پاسخ گفت💢 @yekaye 👇شبهاتی درباره تفاوت ارث زن و مرد در اسلام👇
. 6️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَیكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ .... وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ ... وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ» 💢برخلاف آنچه گاه تبلیغ می‌شود ممنوعیت‌ها و محدودیتهای شریعت همواره بسیار محدودتر از عرصه‌های مجاز است: حرمتها و محدودیتها در ازدواج و برقراری روابط جنسی کاملا معین و محدودند: ▫️برخی ممنوعیتها به خاطر روابط نسبی است و ▫️برخی به خاطر روابط سببی و اجتماعی؛ 🔸اما از این افراد کاملا معین که بگذریم، ازدواج و نکاح با بقیه افراد جامعه، اگر به صورت شرعی [= پیوندی همراه با قبول مسئولیت متقابل که خداوند را شاهد و برقرارکننده این تعهد متقابل قرار می‌دهند] انجام شود و در نتیجه مصداق زناکاری [رابطه جنسی و عاطفی غیرمسئولانه که خدا را هم در نظر نمی‌گیرد] نباشد، برای همگان مجاز است. 💠نکته تخصصی و : 📝آیا و ، و را محدود می‌کند؟ یکی از نکات مهم در وضع قوانین برای زندگی بشر، مراعات مصالح و مفاسد واقعی است؛ اما نکته ظریفی که در اینجا وجود دارد، این است که این وضع قانون، با یک ملاحظات کلی انجام می‌شود؛ و معنایش این نیست که مصلحت و یا مفسده‌ای که منجر به وضع قانون شده است، باید در تمام مصادیق پیاده شود. 📝علامه طباطبایی در ذیل این آیه توضیح داده‌اند که این تعبیر که می‌فرماید «غیر از این موارد بر شما حلال شد» بخوبی نشان می‌دهد که اگرچه فلسفه اصلی وجود گرایش جنسی در انسان و وضع قانون ازدواج، بقای نسل و معلوم شدن نسبت والدین و فرزندان و ... می‌باشد اما معنایش این نیست که چون وضع قانون به این جهت انجام شده، پس هر ازدواج، ویا هر رابطه جنسی بین زن و شوهر حتما باید هدفش تولید فرزند باشد؛ که اگر چنین می‌بود بسیاری از ازدواج‌ها (همانند ازدواج با زن یائسه، یا ازدواج با فرد عقیم یا ...) و حتی بسیاری از موارد رابطه جنسی بین زن و شوهر (مثلا رابطه در زمان بارداری، یا رابطه‌ای که با پیشیگیری همراه باشد یا ...) نباید مجاز می‌بود. در واقع، ازدواج یک سنت مشروع بین جنس مذکر و جنس مونث است که هدف آن حفظ کلی مصالح نوعی بشر است؛ و معنای این سخن آن نیست که در تک تک مواردی که این قانون قرار است اجرا شود باید وجوداً و بقاءاً آن مصلحتی که فلسفه وجودی این قانون بوده رعایت شود. 📚(الميزان، ج‏4، ص271) 🤔اگر این مساله بخوبی فهمیده شود پاسخ برخی از شبهات کسانی که با مناقشه در فلسفه احکام درصدد ترویج روابط نامشروع هستند معلوم می‌شود: 〽️شبهه‌ای ناظر به و آقای (از مدافعان همجسنگرایی) در مقام رد کسانی که با همجنسگرایی مخالفند و این را برخلاف نظام طبیعت و نیز برخلاف مصلحت نوعی بشر می‌دانند، به این استناد می‌کند که انسان رفتارهای جنسی را صرفاً برای بقای نسل انجام نمی دهد و بسیاری از روابط جنسی مجاز بین زن و شوهر هم اصلا در راستای بقای نسل نیست؛ پس لزومی ندارد که همه رفتارهای جنسی ما در قالب مصلحت مذکور باشد‼️ 🔅پاسخ طبق بیان فوق پاسخ این شبهه بخوبی معلوم می‌شود: کسانی که غایات واقعی برای انسان قبول دارند و از مصالح و مفاصد واقعی برای سعادت بشر سخن می‌گویند و این را مبنای قانون گذاری می‌دانند، اصلا سخنشان این نیست که مجاز بودن تک‌تک رفتارها باید برای آن مصلحت تعیین شده باشد؛ بلکه نوع رفتارها باید به نحوی باشد که آن غایت و مصلحت حاصل شود. 🔹مثلا قانون بستن اتومبیل برای انسانها وضع شده است، با این حال در اغلب مواردی که افراد سوار اتومبیل می‌شوند، خطری پیش نمی‌آید که بستن کمربند ثمره‌ای داشته باشد و حتی معدود مواردی هم اتومبیل در تصادف آتش گرفته و همین کمربند مانع نجات سرنشینان شده است؛ اما همچنان به خاطر مصلحت نوعیه همه‌جا این قانون را به رسمیت می‌شناسند. 🔖 برای آگاهی از آرای آرش نراقی و نقد آنها می‌توانید به پیوند زیر مراجعه کنید: 🔖http://www.souzanchi.ir/islam-ethics-and-homosexuality/ @yekaye