eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
این سخن پیامبر اکرم ص درباره جانشینان حقیقی خود که: «لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ: ‌پس درصدد تعلیم دادن به آنان برنیایید که همانا آنان عالمتر از شمایند» به مناسبتهای مختلف از جانب ایشان بیان شده است که از معروفترین مصادیقش بیان این جملات در خطبه‌ای است که روز غدیر ایراد فرمودند؛ که این فراز از خطبه غدیر در منابع فراوانی از شیعه و سنی یاد شده است. در اینجا به یک نقل بسنده می‌کنیم: ☀️۲) یکبار در زمان خلافت عثمان که عده‌ای از اصحاب و تابعان در مسجد النبی جمع بودند و بحثی درباره جایگاه قریش و اعتبار قریش در میان مسلمانان در گرفته بود، حضرت علی ع به مناسبت بحث، جریان غدیر خم اشاره می‌کند و جملاتی از پیامبر ص در خطبه غدیر را یادآور می‌شود و سپس از حضار می‌خواهد آنها که شاهد بودند شهادت دهند. عده‌ای می‌گویند ما مطلب دقیق یادمان نمانده. حضرت درخواست می‌کند کسانی مطالب رسول الله ص را در خاطر دارند بلند شوند و آنچه در خاطر دارند بیان کنند. از میان آن جمع، زید بن ارقم و براء‌بن عازب و ابوذر و مقداد و عمار برمی‌خیرند و می‌گویند: ‌شهادت می‌دهیم که این سخنانی را که رسول الله ص در حالی که تو را در کنار خود داشت بر فراز منبر فرمود به یاد داریم که فرمود: ای مردم! همانا خداوند به من دستور داد که برای شما پس از خود کسی را منصوب کنم امام شما باشد و به کار شما قیام کند و وصی و خلیفه من باشد و کسی است که خداوند بر مومنان اطاعت از او را در کتابش واجب فرموده و آ» را قرین اطاعت خویش و اطاعت از من قرار داده و به شما دستور داده که ولایت او را بپذیرید و من نگرانی خودم را به خاطر طعنه‌های اهل نفاق و تکذیب کردنشان به خداوند عرض کردم ولی به من فرمود که یا این را ابلاغ می‌کنم یا مرا عذاب خواهد کرد. ای مردم! همانا خداوند در کتابش شما را به نماز دستور داد و من برایتان بیان نمودم، و به زکات و روزه و حج دستور داد و برایتان بیان و تفسیر کردم، و شما را به ولایت دستور داد و من شما را شاهد می‌گیرم که این را هم کاملا مشخص فرمود؛ و دستش را روی علی بن ابی‌طالب ع گذاشت و ادامه داد: سپس این از آن دو فرزند او خواهد بود و سپس بقیه جانشینان در میان اولاد وی؛ و ولی و هدایتگر شما همین برادرم علی بن ابی‌طالب است و او در میان شما همچون جایگاه من است در میانتان؛‌پس در دینتان از او تقلید کنید و در جمیع امورتان از او اطاعت نمایید که همانا نزد اوست جمیع آ»چه خداوند از علم و حکمتش به من تعلیم داد؛‌پس از او سوال کنید و از او یاد بگیرید و نیز از اوصیای پس از او نه اینکه بخواهید به آنان یاد بدهید و از آنان جلو نیفتید و از آنان عقب نمانید که همانا آنان همراه حق هستند و حق با ایشان است نه آنان از آن جدا شوند و نه آن از اینان جدا گردد. سپس نشستند ... 📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص645-646 🔖این واقعه بارها و بارها توسط امامان ع از قول پیامبر نقل شد (نمونه‌ای از این نقل توسط امام رضا ع در جلسه ۷۳۲ حدیث۱ https://yekaye.ir/al-fater-35-32/ گذشت) و بقدری رواج داشت که حتی مامون یکبار که می‌خواهد نظرش را درباره علم امام رضا بگوید به همین فراز از سخن پیامبر ص درباره اوصیای خود اشاره می‌کند 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص204؛ 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏2، ص432 @yekaye 👇سند و متن حدیث👇
سند و متن حدیث۲ ☀️أَبَانٌ عَنْ سُلَيْمٍ قَالَ رَأَيْتُ عَلِيّاً ع فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي خِلَافَةِ عُثْمَانَ وَ جَمَاعَةٌ يَتَحَدَّثُون‏ ... فَقَالُوا كُلُّهُمْ: اللَّهُمَّ نَعَمْ قَدْ سَمِعْنَا ذَلِكَ وَ شَهِدْنَا كَمَا قُلْتَ سَوَاءً. وَ قَالَ بَعْضُهُمْ: قَدْ حَفِظْنَا جُلَّ مَا قُلْتَ وَ لَمْ نَحْفَظْهُ كُلَّهُ، وَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ حَفِظُوا أَخْيَارُنَا وَ أَفَاضِلُنَا. فَقَالَ ع: صَدَقْتُمْ لَيْسَ كُلُّ النَّاسِ يَسْتَوُونَ فِي الْحِفْظِ. أَنْشُدُ اللَّهَ مَنْ حَفِظَ ذَلِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لَمَّا قَامَ. فَأَخْبَرَ بِهِ فَقَامَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ وَ الْبَرَاءُ بْنُ عَازِبٍ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ فَقَالُوا: نَشْهَدُ لَقَدْ حَفِظْنَا قَوْلَ النَّبِيِّ ص وَ هُوَ قَائِمٌ عَلَى الْمِنْبَرِ وَ أَنْتَ إِلَى جَنْبِهِ وَ هُوَ يَقُولُ: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي أَنْ أَنْصِبَ لَكُمْ إِمَامَكُمْ وَ الْقَائِمَ فِيكُمْ بَعْدِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ الَّذِي فَرَضَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ فِي كِتَابِهِ طَاعَتَهُ فَقَرَنَهُ بِطَاعَتِهِ وَ طَاعَتِي وَ أَمَرَكُمْ فِيهِ بِوَلَايَتِهِ وَ إِنِّي رَاجَعْتُ رَبِّي خَشْيَةَ طَعْنِ أَهْلِ النِّفَاقِ وَ تَكْذِيبِهِمْ فَأَوْعَدَنِي‏ لَتُبَلِّغَنَّهَا أَوْ لَيُعَذِّبَنَّنِي. أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَكُمْ فِي كِتَابِهِ بِالصَّلَاةِ فَقَدْ بَيَّنْتُهَا لَكُمْ وَ بِالزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ فَبَيَّنْتُهَا لَكُمْ وَ فَسَّرْتُهَا وَ أَمَرَكُمْ بِالْوَلَايَةِ وَ إِنِّي أُشْهِدُكُمْ أَنَّهَا لِهَذَا خَاصَّةً وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع ثُمَّ لِابْنَيْهِ بَعْدَهُ ثُمَّ لِلْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ وُلْدِهِمْ لَا يُفَارِقُونَ الْقُرْآنَ وَ لَا يُفَارِقُهُمُ الْقُرْآنُ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ حَوْضِي. أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ بَيَّنْتُ لَكُمْ مَفْزَعَكُمْ بَعْدِي وَ إِمَامَكُمْ بَعْدِي وَ وَلِيَّكُمْ وَ هَادِيَكُمْ وَ هُوَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ هُوَ فِيكُمْ بِمَنْزِلَتِي فِيكُمْ فَقَلِّدُوهُ دِينَكُمْ وَ أَطِيعُوهُ فِي جَمِيعِ أُمُورِكُمْ فَإِنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ مَا عَلَّمَنِيَ اللَّهُ مِنْ عِلْمِهِ وَ حِكْمَتِهِ فَسَلُوهُ وَ تَعَلَّمُوا مِنْهُ وَ مِنْ أَوْصِيَائِهِ بَعْدَهُ وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ وَ لَا تَتَقَدَّمُوهُمْ وَ لَا تَخَلَّفُوا عَنْهُمْ فَإِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُمْ لَا يُزَايِلُونَهُ وَ لَا يُزَايِلُهُمْ. ثُمَّ جَلَسُوا ... @yekaye
☀️۳) الف. از امام باقر ع از پدرانشان روایت شده که رسول الله ص فرمودند: همانا خداوند متعال ذریه هر پیامبری را از صلب خود او قرار داد و ذریه مرا از صلب علی بن ابی‌طالب ع و همانا خداوند آنان را برگزید همان طور که »آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر عالمیان برگزید» (آل عمران/۳۳) پس از آنان پیروی کنید که شما را به صراط مستقیم هدایت می‌کنند و آنان را جلو بیندازید و از آنان جلو نیفتید که همانا آنان در کودکی بردبارترین شما و در بزرگی عالمترین شمایند؛ پس از آنان پیروی کنید که شما را در هیچ گمراهی وارد و از هیچ هدایتی خارج نکنند. 📚الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص154-155؛ 📚الروضة في فضائل أمير المؤمنين (لابن شاذان القمي)، ص179 وَ بِالْإِسْنَادِ يَرْفَعُهُ إِلَى مُحَمَّدٍ الْبَاقِرِ بْنِ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ ع يَرْوِيهِ عَنِ النَّسَبِ الطَّاهِرِ إِلَى جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ ذُرِّيَّةَ كُلِّ نَبِيٍّ مِنْ صُلْبِهِ وَ جَعَلَ ذُرِّيَّتِي مِنْ صُلْبِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏ وَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُمْ كَمَا «اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ» فَاتَّبِعُوهُمْ يَهْدُوكُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ فَقَدِّمُوهُمْ وَ لَا تَتَقَدَّمُوا عَلَيْهِمْ فَإِنَّهُمْ أَحْلَمُكُمْ صِغَاراً وَ أَعْلَمُكُمْ كِبَاراً فَاتَّبِعُوهُمْ لَا يُدْخِلُونَكُمْ فِي ضَلَالٍ وَ لَا يُخْرِجُونَكُمْ مِنْ هُدًى. ☀️ب. از ابن تیهان یکی از دوازده نفری است که وقتی ابوبکر بعد از جریان سقیفه بر منبر رسول الله ص رفت و خواستند برای او بیعت بگیرند بر او اعتراض کردند. وی برخاست و گفت: من شهادت می‌دهم که رسول الله ص علی ع را برای این کار برپا داشت و فرمود: همانا اهل بیت ما بر شما مقدم‌اند و بر آنان تقدم نجویید. 📚رجال البرقي، ص66 أسماء المنكرين على أبي بكر، و هم اثنا عشر رجلا، ستة من المهاجرين و ستة من الأنصار... قام أبو الهيثم بن التيهان فقال: أنا أشهد أن رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم أقام عليا فقال: إن أهل بيتي يتقدمونكم و لا تتقدموا عليهم. @yekaye
☀️۴) امیرالمومنین ع در خطبه‌ای فرمودند: و همانا مستحفظان از اصحاب حضرت محمد (= آن دسته از اصحاب که در حفظ و پایبندی به تعالیم پیامبر ص سنگ تمام گذاشتند) می‌دانند که ایشان فرمود: من و اهل بیتم پاکیزه‌شدگان هستیم [اشاره به آیه ۳۳ سوره احزاب] پس بر آنان سبقت نگیرید که گمراه می‌شوید و از آنان تخلف نکنید که دچار لغزش می‌شوید و با آنان مخالفت نکنید که در جهالت می‌مانید و بر آنان تعلیم ندهید چرا که آنان عالمتر از شمایند؛ آنان در بزرگشالی عالمترین مردم‌اند و در خردسالی بردبارترین مردم؛ پس از حق و اهل آن هرجا که باشند پیروی نمایید [و از باطل و اه آن هرجا باشند جدا شوید]. 📚تفسير القمي، ج‏1، ص4-5؛ 📚الغيبة للنعماني، ص44 وَ قَالَ أَيْضاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي خُطْبَتِهِ: وَ لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّهُ قَالَ إِنِّي وَ أَهْلَ بَيْتِي مُطَهَّرُونَ فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَخَلَّفُوا عَنْهُمْ فَتَزِلُّوا وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ فَتَجْهَلُوا وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ‏ هُمْ أَعْلَمُ النَّاسِ كِبَاراً وَ أَحْلَمُ النَّاسِ صِغَاراً فَاتَّبِعُوا الْحَقَّ وَ أَهْلَهُ حَيْثُ كَان‏ [وَ زَايِلُوا الْبَاطِلَ وَ أَهْلَهُ حَيْثُمَا كَانَ]. 📚متن کامل این خطبه در المسترشد في إمامة علي بن أبي طالب عليه السلام، ص399-401 آمده است. @yekaye
☀️۵) امام صادق ع نامه‌ای به شیعیان نوشته و خواسته بودند که هر روز بعد از نمازهایشان آن را مرور کنند. توضیحاتی درباره این نامه و فرازهایی از آن قبلا گذشت. د ر فراز دیگری از این نامه آمده است: اى گروه رحمت شده‌ی به رستگاری رسیده! همانا خداوند خيرى را كه به شما داده به كمال رسانده است، و بدانيد كه در علم خدا و فرمانش چنين نيست كه احدی از خلایق حكم دين را به دلخواه و سليقه يا به رای و قياس دريافت كند. خدا قرآن فرو فرستاده و همۀ امور را در آن بيان داشته، و براى قرآن و آموختن آن گروهى مشخص ساخته، و براى آنان كه خدا علم قرآن را به آنان سپرده روا نيست كه به دلخواه و رأى و قياس، اقدام كنند. زيرا خداوند آنها را در پرتو علمى كه بديشان سپرده و ويژۀ آنها ساخته و نزد آنان نهاده، از این کار بى‌نيازشان كرده است و این کرامتی است که خداوند بدین وسیله آنان را تکریم نموده است و اينها همان اهل ذكر مى‌باشند كه خدا به امّت فرمان داده از آنها پرسش كنند، و هم ايشانند كه هر كه از آنها پرسد - با ملاحظۀ اينكه در علم خدا گذشته است كه بايد آنها را تصديق كند و از آنها پيروى كند- او را بدرستى ره نمايند و از دانش قرآن به او بدهند آنقدر كه به سوى خدا و همۀ راههاى حق ره يابد، و هم ايشانند كه از آنها و از پرسش از ايشان و علمى كه خدا آنها را بدان گرامى داشته و نزد آنها سپرده روگردان نمی‌شود، مگر كسى كه در علم خدا در اصل خلقت و تحت آن سایه [ظاهرا اشاره به عالم ذر است] شقاوت برایش رقم خورده باشد، و ايشانند كه روى‌گردانند از پرسش از اهل ذكر و از آنها كه علم قرآن بديشان بخشيده شده و نزد آنها نهاده شده و سؤال از ايشان واجب گشته است. اينان همانهايى هستند كه به دلخواه و رأى و قياس عمل كنند تا آنكه شيطان به درون آنها راه مى‌يابد، چه آنان اهل ايمان در علم قرآن نزد خدا را كافر قلمداد كرده‌اند و گمراهان در علم قرآن نزد خدا را مؤمن تلقّى كرده‌اند و بسيارى از امور حلال را حرام و بسيارى از امور حرام را حلال گردانيده‌اند. اين است اصل ميوۀ هوى و هوس و دلخواه ايشان و حال آنكه رسول خدا پيش از مرگش به آنها سفارش كرده بود ولی آنها گفتند: پس از آنكه خداوند عزّ و جلّ‌ رسولش را از قبض روح کرد می‌توانیم كه به چیزی عمل کنیم که مردم بر آن توافق کنند، یعنی بعد از آنکه خداوند، پيامبرش را از دنیا برد و بعد از عهدی که با ما بست و به ما دستور داد، از باب مخالفت با خدا و رسولش. و هيچ كس بر خدا جسورتر و گمراهى او آشكارتر نيست از كسى كه اين روش را در پيش بگيرد و پيش خود چنين پندارد كه اين كار براى او رواست. بخدا سوگند حق خداست بر مردم كه او را در زمان زندگى محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و پس از مرگ او فرمانش برند و پيروى‌اش كنند. آيا كسى از اين دشمنان خدا گمان می‌كنند كه کسی که مسلمان شده و در اسلام آوردن به حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گرویده مى‌توانسته [همان زمان پیامبر ص] به دلخواه و رأى و قياس خود عمل کند؟ اگر بگويد «آرى» بر خدا دروغ بسته «و در گمراهى ژرف افتاده است»، و اگر بگويد: «نه، هيچ كس نبايد به رأى و دلخواه و قياس خود عمل كند» چنين كسى حجت را عليه خود تمام کرده و اذعان نموده که دستور خداوند پس از رحلت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خدا هم باید اطاعت و پيروى ‌شود و خود خداوند هم که سخنش حق است مى‌فرمايد: «و محمد (صلّى اللَّه عليه و آله) پیامبری بيش نيست كه پيش از او پیامبرانی گذشته‏اند، پس آيا اگر او بميرد يا كشته شود شما به پشت سر خود برمى‏گرديد؟! و هر كس به پشت سر خود بازگردد هيچ زيانى به خدا نمى‏رساند، و خداوند به زودى سپاسگزاران را پاداش مى‏دهد» (آل عمران/۱۴۴). اين از آن روست كه بدانيد دستور خداوند هم در زمان حيات حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باید اطاعت و پيروى ‌شود، و هم بعد از وفاتش؛ و همان گونه كه هيچ كس از مردم در زمان حيات محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نمى‌توانسته به دلخواه و رأى و قياس خویش و مخالف امر حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عمل كند، بعد از او نيز حق ندارد به دلخواه و رأى و قياس خود عمل كند. ... 📚الكافي، ج‏8، ص5-6 @yekaye 👇سند و متن حدیث👇
سند و متن حدیث ۵ (وصیت نامه امام صادق ع به شیعیان) ☀️محَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَفْصٍ الْمُؤَذِّنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: أَنَّهُ كَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَةِ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِيهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِي مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا. قَالَ: وَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْكُوفِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِيعِ الصَّحَّافِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَخْلَدٍ السَّرَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: خَرَجَتْ هَذِهِ الرِّسَالَةُ مِنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى أَصْحَابِهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ ... قَالَ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ الْمُفْلِحَةُ إِنَّ اللَّهَ أَتَمَّ لَكُمْ مَا آتَاكُمْ مِنَ الْخَيْرِ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ مِنْ عِلْمِ اللَّهِ وَ لَا مِنْ أَمْرِهِ أَنْ يَأْخُذَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فِي دِينِهِ بِهَوًى وَ لَا رَأْيٍ وَ لَا مَقَايِيسَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ الْقُرْآنَ وَ جَعَلَ فِيهِ تِبْيَانَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ جَعَلَ لِلْقُرْآنِ وَ لِتَعَلُّمِ الْقُرْآنِ أَهْلًا لَا يَسَعُ أَهْلَ عِلْمِ الْقُرْآنِ الَّذِينَ آتَاهُمُ اللَّهُ عِلْمَهُ أَنْ يَأْخُذُوا فِيهِ بِهَوًى وَ لَا رَأْيٍ وَ لَا مَقَايِيسَ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ بِمَا آتَاهُمْ مِنْ عِلْمِهِ وَ خَصَّهُمْ بِهِ وَ وَضَعَهُ عِنْدَهُمْ كَرَامَةً مِنَ اللَّهِ أَكْرَمَهُمْ‏ بِهَا وَ هُمْ أَهْلُ الذِّكْرِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ هَذِهِ الْأُمَّةَ بِسُؤَالِهِمْ وَ هُمُ الَّذِينَ مَنْ سَأَلَهُمْ وَ قَدْ سَبَقَ فِي عِلْمِ اللَّهِ أَنْ يُصَدِّقَهُمْ وَ يَتَّبِعَ أَثَرَهُمْ أَرْشَدُوهُ وَ أَعْطَوْهُ مِنْ عِلْمِ الْقُرْآنِ مَا يَهْتَدِي بِهِ إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ إِلَى جَمِيعِ سُبُلِ الْحَقِّ وَ هُمُ الَّذِينَ لَا يَرْغَبُ عَنْهُمْ وَ عَنْ مَسْأَلَتِهِمْ وَ عَنْ عِلْمِهِمُ الَّذِي أَكْرَمَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ جَعَلَهُ عِنْدَهُمْ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ فِي عِلْمِ اللَّهِ الشَّقَاءُ فِي أَصْلِ الْخَلْقِ تَحْتَ الْأَظِلَّةِ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ يَرْغَبُونَ عَنْ سُؤَالِ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ الَّذِينَ آتَاهُمُ اللَّهُ عِلْمَ الْقُرْآنِ وَ وَضَعَهُ عِنْدَهُمْ وَ أَمَرَ بِسُؤَالِهِمْ وَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِمْ وَ مَقَايِيسِهِمْ حَتَّى دَخَلَهُمُ الشَّيْطَانُ لِأَنَّهُمْ جَعَلُوا أَهْلَ الْإِيمَانِ فِي عِلْمِ الْقُرْآنِ عِنْدَ اللَّهِ كَافِرِينَ وَ جَعَلُوا أَهْلَ الضَّلَالَةِ فِي عِلْمِ الْقُرْآنِ عِنْدَ اللَّهِ مُؤْمِنِينَ وَ حَتَّى جَعَلُوا مَا أَحَلَّ اللَّهُ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ حَرَاماً وَ جَعَلُوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ حَلَالًا فَذَلِكَ أَصْلُ ثَمَرَةِ أَهْوَائِهِمْ وَ قَدْ عَهِدَ إِلَيْهِمْ رَسُولُ اللَّهِ ص قَبْلَ مَوْتِهِ فَقَالُوا: نَحْنُ بَعْدَ مَا قَبَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ يَسَعُنَا أَنْ نَأْخُذَ بِمَا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ رَأْيُ النَّاسِ بَعْدَ مَا قَبَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ ص وَ بَعْدَ عَهْدِهِ الَّذِي عَهِدَهُ إِلَيْنَا وَ أَمَرَنَا بِهِ مُخَالِفاً لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ ص فَمَا أَحَدٌ أَجْرَأَ عَلَى اللَّهِ وَ لَا أَبْيَنَ ضَلَالَةً مِمَّنْ أَخَذَ بِذَلِكَ وَ زَعَمَ أَنَّ ذَلِكَ يَسَعُهُ. @yekaye 👇ادامه👇
ادامه متن حدیث۵ (وصیت نامه امام صادق ع به شیعیان) وَ اللَّهِ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَنْ يُطِيعُوهُ وَ يَتَّبِعُوا أَمْرَهُ فِي حَيَاةِ مُحَمَّدٍ ص وَ بَعْدَ مَوْتِهِ هَلْ يَسْتَطِيعُ أُولَئِكَ أَعْدَاءُ اللَّهِ أَنْ يَزْعُمُوا أَنَّ أَحَداً مِمَّنْ أَسْلَمَ مَعَ مُحَمَّدٍ ص أَخَذَ بِقَوْلِهِ وَ رَأْيِهِ وَ مَقَايِيسِهِ؟ فَإِنْ قَالَ نَعَمْ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ «وَ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً» وَ إِنْ قَالَ لَا لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ أَنْ يَأْخُذَ بِرَأْيِهِ وَ هَوَاهُ وَ مَقَايِيسِهِ فَقَدْ أَقَرَّ بِالْحُجَّةِ عَلَى نَفْسِهِ وَ هُوَ مِمَّنْ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ يُطَاعُ وَ يُتَّبَعُ أَمْرُهُ بَعْدَ قَبْضِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ وَ قَوْلُهُ الْحَقُّ «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ» وَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُطَاعُ وَ يُتَّبَعُ أَمْرُهُ فِي حَيَاةِ مُحَمَّدٍ ص وَ بَعْدَ قَبْضِ اللَّهِ مُحَمَّداً ص وَ كَمَا لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مَعَ مُحَمَّدٍ ص أَنْ يَأْخُذَ بِهَوَاهُ وَ لَا رَأْيِهِ وَ لَا مَقَايِيسِهِ خِلَافاً لِأَمْرِ مُحَمَّدٍ ص فَكَذَلِكَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ص أَنْ يَأْخُذَ بِهَوَاهُ وَ لَا رَأْيِهِ وَ لَا مَقَايِيسِه‏... @yekaye
☀️۶) امیرالمومنین ع بعد از جنگ نهروان [و ظاهرا در همان محل] خطبه‌ای خواندند که متن کامل آن خطبه در کتاب سلیم و با سندهای متعدد به عنوان اولین حدیث در کتاب الغارات آمده، و خلاصه‌ای از آن در نهج‌البلاغه (خطبه۹۳) آمده است که آن خلاصه قبلا ذیل آیه ۹ همین سوره تقدیم شد 🔖جلسه ۱۰۷۴، حدیث۵۴ https://yekaye.ir/about-the-wars-of-imam-ali/ فرازی از آن خطبه (که مختصری از آن در آدرس فوق تقدیم شد) ‌بدین قرار است: ... شخصی برخاست و گفت: یا امیرالمومنین ع! برای ما از فتنه‌ها بگو. فرمود: همانا، فتنه ‏ها چون روى آورد، امر مشتبه گردد، و چون پشت كند، حقیقت چنانكه هست نماید؛ موجی دارند همچون موج دریا و گردشی دارند همچون گردش باد، به شهرى اصابت مى‏كنند و شهرى را واگذارند. پس بنگرید به آن اقوامی که پرچمدار حنگ بدر بودند؛‌آنان را یاری کنید تا یاری شوید و اجر یابید و عذرتان پذیرفته باشد. همانا، ترسناكترین فتنه‏ای که بر شما نگرانش هستم بعد از من، فتنه بنی‌امیه است، كه فتنه‏اى است کور[کننده] و کر [کننده] و لایه‌لایه و ظلمانی. مرزهایش فراگیر است، و بلایش خاص؛ آن كه در آن اهل بصیرت باشد، بلا دامنگیرش شود، و آن كه کوردل و نابینا باشد از بلاى آن رهد! اهل باطل آن بر اهل حق آن چیره می‌شوند و زمین را با بدعت و ظلم و ستم پر کنند و اول کسی که جبروت آن را بر زمین زند و عمودش را بشکند و میخش را بیرون آورد خداوند رب العالمین و قاصم الجبارین است. هان که بزودی بنی امیه را، براى خود اربابان بدى خواهید یافت: چون ماده شتر كلانسال بدخوى كه به دهان گاز گیرد و به دست به زمین كوبد و به پا لگد زند، و دوشیدن شیرش را نپذیرد. پیوسته بلاى آنان بماند تا حدی كه یارى خواستن یکی از شما برای خویش، صرفا همچون یارى خواستن برده بدی باشد از سرورش؛ هنگامی که غایب است او را دشنام گوید و هنگامی که حاضر است اطاعتش کند! [به خدا سوگند اگر شما را تحت هر بوته‌ای آواره و پراکنده کنند خداوند شما را برای آن بدترین روزی که برای آنان خواهد بود گرد آورد]. آن شخص پرسید: یا امیرالمومنین! آیا بعد از آن جماعت و جمع شدنی [در میان پیروان شما] در کار خواهد بود؟! فرمود: همانا جماعتهای پراکنده‌ای خواهید بود که عطا حج و مسافرتهایتان واحد است و دلهایتان پراکنده. [گفت: اگر واحد است چگونه دلها پراکنده است؟ فرمود:] این چنین؛ و انگشتهایش را در هم کرد. [سپس فرمود] این این را بکشد [و این آن را، چه هرج و مرجی]؛ و شورشیانی همچون اهل جاهلیت بمانند، نه مناره هدایتى در آن آشكار، و نه نشانى در آن پدیدار. ما اهل بیت راه نجات از آن هستیم و بدان دعوت نکنیم. گفت: یا امیر المومنین! پس در آن زمان چه کنم؟ فرمود: به اهل بیت پیامبرتان بنگرید؛ اگر به زمین چسبیدند [هیچ اقدامی نکردند] به زمین بچسبید؛‌و اگر از شما یاری خواستند آنان را یاری کنید که یاری شوید و عذرتان پذیرفته شود؛ که همانا آنان هرگز شما را از هدایتی خارج نکنند و به سوی هلاکتی نخوانند؛‌و بر آنان به هیچ وجه سبقت و تقدم نجویید که بلاء شما را در هم کوید و دشمنان شماتتان کنند. گفت: یا امیر المومنین! بعد از آن چه شود؟ @yekaye 👇ادامه مطلب👇
ادامه خطبه امیرالمومنین ع درباره فتنه‌های آخر الزمان گفت: یا امیر المومنین! بعد از آن چه شود؟ فرمود: خداوند فرجی حاصل آورد با مردی از اهل بیت من همچون جدا شدن پوست دباغی شده از جایگاهش؛‌ سپس سراغ کسی می‌روند که آنان را از روی زمین برمی‌دارد و جامی تلخ بدانان می‌نوشاند؛ نه به آنان عطایی می‌کند و نه از آنان چیزی می‌پذیرد جز شمشیری که درهم و برهم‌شان می‌کند؛ هشت ماه شمشیر را دوش می‌گذارد تا حدی که قریش آرزو می‌کنند که ای کاش دنیا و آنچه در آن است را می‌دادند و یکبار مرا می‌دیدند و بدانان می‌بخشیدم و از آنان می‌گرفتم برخی از آنچه را که از من دریغ می‌داشتند و قبول می‌کردم برخی از آنچه که بر آنان وارد می‌شود، تا حدی که می‌گویند این از قریش نیست که اگر از قریش و واز فرزندان فاطمه بود به ما رحمی می‌کرد؛ پس خداوند وی را بر بنی‌امیه مسلط گرداند آنان را زیر پاهای خود بگذارد و همچون آسیاب خرد و خمیرشان کند «در حالى كه ملعون بوده، هر كجا يافته شوند دستگير شده و به طرزى بد كشته شوند؛ این سنّت خداست درباره كسانى كه پيش از اين در گذشته‏اند، و هرگز در سنّت خدا تبديلى نخواهى يافت» (احزاب/۶۱-۶۲). اما بعد؛ همانا گریزی نیست از آسیابی که ضلالت را خرد و خمیر کند که چون چنین کند بر مدار خویش قرار گیرد. و همانا این خرد و خمیر کردن اعجابی برانگیزاند و همین اعجاب نهایت آن است و بر خداوند درهم شکستن آن لازم است. بدانید که من و نیکان از عترتم و پاکان از ریشه‌های من بردبارترین مردمند در خردسالی و عالمترین‌اند در بزرگسالی. پرچم حق و هدایت با ماست؛ کسی که از آن سبقت جوید از دین خارج شود و کسی که آن را خوار کند نابود شود و کسی که همراه آن باشد ملحق گردد. همانا ما اهل بیتی هستیم که از علم خداست علم ما؛ و از حکم صادق خداوند است سخن ما؛‌و از سخن [خداوند] صادق است شنیده‌های ما؛‌پس اگر از ما پیروی کنید با بصیرتهای ما هدایت شوید و ... 📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص714 📚الغارات، ج‏1، ص9-12 @yekaye 👇سند و متن حدیث👇
متن حدیث ۶ (خطبه امیرالمومنین درباره فتنه‌های پیش رو) ☀️أبَانٌ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ‏ قَالَ‏ صَعِدَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ قَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا الَّذِي فَقَأْتُ‏ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا غَيْرِي ... فَقَامَ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حَدِّثْنَا عَنِ الْفِتَنِ؟ فَقَالَ ع: إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شُبِّهَتْ‏ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ أَسْفَرَتْ [وَ إِنَ‏ الْفِتَنَ‏] لَهَا مَوْجٌ كَمَوْجِ الْبَحْرِ وَ إِعْصَارٌ كَإِعْصَارِ الرِّيحِ تُصِيبُ بَلَداً وَ تُخْطِئُ الْآخَرَ فَانْظُرُوا أَقْوَاماً كَانُوا أَصْحَابَ الرَّايَاتِ يَوْمَ بَدْرٍ فَانْصُرُوهُمْ تُنْصَرُوا وَ تُوجَرُوا وَ تُعْذَرُوا. أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِي فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ إِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ صَمَّاءُ مُطْبِقَةٌ مُظْلِمَةٌ عَمَّتْ فِتْنَتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِيَ عَنْهَا أَهْلُ بَاطِلِهَا ظَاهِرُونَ عَلَى أَهْلِ حَقِّهَا يَمْلَئُونَ الْأَرْضَ بِدَعاً وَ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ أَوَّلُ مَنْ يَضَعُ جَبَرُوتَهَا وَ يَكْسِرُ عَمُودَهَا وَ يَنْزِعُ أَوْتَادَهَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ قَاصِمُ الْجَبَّارِينَ. أَلَا إِنَّكُمْ سَتَجِدُونَ بَنِي أُمَيَّةَ أَرْبَابَ سَوْءٍ بَعْدِي كَالنَّابِ‏ الضَّرُوسِ تَعَضُّ بِفِيهَا وَ تَخْبِطُ بِيَدَيْهَا وَ تَضْرِبُ‏ بِرِجْلَيْهَا وَ تَمْنَعُ دَرَّهَا وَ ايْمُ اللَّهِ لَا تَزَالُ فِتْنَتُهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ نُصْرَةُ أَحَدِكُمْ لِنَفْسِهِ إِلَّا كَنُصْرَةِ الْعَبْدِ السَّوْءِ لِسَيِّدِهِ‏ إِذَا غَابَ سَبَّهُ وَ إِذَا حَضَرَ أَطَاعَهُ‏ [وَ ايْمُ اللَّهِ لَوْ شَرَدُوكُمْ تَحْتَ كُلِّ كَوْكَبٍ لَجَمَعَكُمُ اللَّهُ لِشَرِّ يَوْمٍ لَهُمْ‏]. فَقَالَ الرَّجُلُ: فَهَلْ مِنْ جَمَاعَةٍ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بَعْدَ ذَلِكَ؟ قَالَ ع: إِنَّهَا سَتَكُونُونَ جَمَاعَةً شَتَّى عَطَاؤُكُمْ وَ حَجُّكُمْ وَ أَسْفَارُكُمْ [وَاحِدٌ] وَ الْقُلُوبُ مُخْتَلِفَةٌ [قَالَ قَالَ وَاحِدٌ كَيْفَ تَخْتَلِفُ الْقُلُوبُ قَالَ ع‏] هَكَذَا وَ شَبَّكَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ [ثُمَّ قَالَ‏] يَقْتُلُ هَذَا هَذَا [وَ هَذَا هَذَا هَرْجاً هَرْجاً] وَ يَبْقَى طَغَامُ جَاهِلِيَّةٍ لَيْسَ فِيهَا مَنَارُ هُدًى وَ لَا عَلَمٌ يُرَى‏ نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْهَا بِمَنْجَاةٍ وَ لَسْنَا فِيهَا بِدُعَاةٍ. قَالَ: فَمَا أَصْنَعُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ ع: انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَإِنْ لَبَدُوا [فَالْبُدُوا] وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فَانْصُرُوهُمْ تُنْصَرُوا وَ تُعْذَرُوا فَإِنَّهُمْ لَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يَدْعُوكُمْ إِلَى رَدًى‏ وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ‏ بِالتَّقَدُّمِ فَيَصْرَعَكُمُ‏ الْبَلَاءُ وَ تُشْمِتَ بِكُمُ الْأَعْدَاءُ. قَالَ: فَمَا يَكُونُ بَعْدَ ذَلِكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ @yekaye 👇ادامه👇
ادامه متن خطبه امیرالمومنین ع قَالَ ع يُفَرِّجُ اللَّهُ [الْبَلَاءَ] بِرَجُلٍ مِنْ بَيْتِي كَانْفِرَاجِ الْأَدِيمِ [مِنْ بَيْتِهِ ثُمَّ يَرْفَعُونَ إِلَى مَنْ‏] يَسُومُهُمْ خَسْفاً وَ يَسْقِيهِمْ بِكَأْسٍ مُصْبِرَةٍ وَ لَا يُعْطِيهِمْ وَ لَا يَقْبَلُ مِنْهُمْ إِلَّا السَّيْفَ هَرْجاً هَرْجاً يَحْمِلُ السَّيْفَ عَلَى عَاتِقِهِ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ حَتَّى [تَوَدُّ] قُرَيْشٌ بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا أَنْ يَرَوْنِي مَقَامَ وَاحِدٍ فَأُعْطِيَهُمْ وَ آخُذَ مِنْهُمْ بَعْضَ مَا قَدْ مَنَعُونِي وَ أَقْبَلَ مِنْهُمْ بَعْضَ مَا يَرِدُ عَلَيْهِمْ حَتَّى يَقُولُوا مَا هَذَا مِنْ قُرَيْشٍ لَوْ كَانَ هَذَا مِنْ قُرَيْشٍ وَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ لَرَحِمَنَا يُغْرِيهِ اللَّهُ بِبَنِي أُمَيَّةَ فَيَجْعَلُهُمْ تَحْتَ قَدَمَيْهِ وَ يَطْحَنُهُمْ طَحْنَ الرَّحَى «مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا؛ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ‏ تَبْدِيلًا». أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ رَحًى تَطْحَنُ ضَلَالَةً فَإِذَا طَحَنَتْ قَامَتْ عَلَى قُطْبِهَا أَلَا وَ إِنَّ لِطَحْنِهَا رَوْقاً وَ إِنَّ رَوْقَهَا حَدُّهَا وَ عَلَى اللَّهِ فَلُّهَا أَلَا وَ إِنِّي وَ أَبْرَارُ عِتْرَتِي وَ أَطَائِبُ أُرُومَتِي أَحْلَمُ النَّاسِ صِغَاراً وَ أَعْلَمُهُمْ كِبَاراً مَعَنَا رَايَةُ الْحَقِّ وَ الْهُدَى مَنْ سَبَقَهَا مَرَقَ وَ مَنْ خَذَلَهَا مُحِقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ‏ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ مِنْ عِلْمِ اللَّهِ عِلْمُنَا [وَ مِنْ حُكْمِ اللَّهِ الصَّادِقِ‏] قِيلُنَا وَ مِنْ قَوْلِ الصَّادِقِ سَمْعُنَا؛ فَإِنْ تَتَّبِعُونَا تَهْتَدُوا بِبَصَائِرِنَا ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹۷) در عین اینکه تعلیم دین به خدا (و اولیای او) کاری نارواست (حجرات/۱۶)؛ اما عرضه داشتن ایمان خویش بر آنان که حقیقت دین نزد آنان است امری کاملا صواب و جزء‌سیره اصحاب ائمه اطهار است که اینجا مناسب است به برخی اشاره شود: الف. اسماعیل بن جابر و امام باقر ع https://eitaa.com/yekaye/10549 ب. عمرو بن حریث و امام صادق ع https://eitaa.com/yekaye/10550 ج. ابن ابی یعفور و امام صادق ع https://eitaa.com/yekaye/10551 د. حسن بن زیاد و امام صادق ع https://eitaa.com/yekaye/10552 ه. عبدالعظیم حسنی و امام هادی ع https://eitaa.com/yekaye/10553 @yekaye
🔹الف. اسماعیل بن جابر ☀️اسماعیل بن جابر می‌گوید: به امام باقر ع عرض کردم: می‌خواهم دینم را که بر اساس آن خداوند عز و جل را می‌پرستم بر شما عرضه کنم. فرمود: عرضه کن! گفتم: شهادت می‌دهم که خدایی جز الله نیست، واحد است و شریکی ندارد، و اینکه [حضرت] محمد ص بنده و فرستاده اوست، و اقرار می‌کنم به آنچه از جانب خداوند آورده است [یا: و اقرار می‌کنم که آنچه آورده از جانب خداوند است] و اینکه [حضرت] علی ع امامی بود که خداوند اطاعتش را واجب کرد، سپس بعد از او [امام] حسن ع امامی بود که خداوند اطاعتش را واجب کرد، سپس بعد از او [امام] حسین ع امامی بود که خداوند اطاعتش را واجب کرد، سپس بعد از او علی بن حسین ع امامی بود که خداوند اطاعتش را واجب کرد، تا اینکه امر به شما رسید؛ سپس گفتم: و تو همان هستی، خداوند رحمتش را بر تو فروفرستد. فرمود: این همان دین [مورد قبول] خداوند و دین فرشتگانش است. 📚الكافي، ج‏1، ص188 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع: أَعْرِضُ عَلَيْكَ دِينِيَ الَّذِي أَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِه؟ قَالَ: فَقَالَ: هَاتِ! قَالَ: فَقُلْتُ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ أَنَّ عَلِيّاً كَانَ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ ثُمَّ كَانَ بَعْدَهُ الْحَسَنُ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ ثُمَّ كَانَ بَعْدَهُ الْحُسَيْنُ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ ثُمَّ كَانَ بَعْدَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ حَتَّى انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْهِ. ثُمَّ قُلْتُ: أَنْتَ يَرْحَمُكَ اللَّهُ. قَالَ: فَقَالَ: هَذَا دِينُ اللَّهِ وَ دِينُ مَلَائِكَتِهِ. @yekaye
🔹ب. عمرو بن حریث ☀️عمرو بن حریث می‌گوید: بر امام صادق ع وارد شدم در حالی که در منزل برادرش عبدالله بود. گفتم: فدایت شوم! چه چیزی تو را به این منزل آورده است؟ فرمود: طلب فراغت و دوری از مزاحمتها. گفتم: فدایت شوم! آیا دینم را که برایتان حکایت کنم. فرمود: بله. گفتم: خدا را با چنین دینی می‌پرستم که شهادت می‌دهم که خدایی جز الله نیست، واحد است و شریکی ندارد، و اینکه [حضرت] محمد ص بنده و فرستاده اوست، و و اینکه قیامت حتما می‌آید و تردیدی در آن نیست و اینکه خداوند هرکس در قبرها باشد برمی‌انگیزاند و [شهادت می‌دهم بر وجود] اقامه نماز و دادن زکات و روزه ماه رمضان و حج خانه خدا و ولایت علی ع امیرالمومنین ع بعد از رسول الله ص و ولایت حسن و حسین و ولایت علی بن حسین و ولایت محمد بن علی ع و شما بعد از او که صلوات خداوند بر همه آنها؛‌و اینکه همانا شما اماممان من هستید؛ بر این زنده‌ام و بر این می‌میرم و خدا را با چنین دینی می‌پرستم. فرمود: ای عمرو! به خداسوگند این همان دین [مورد قبول] خداوند و دین پدرانم است که من هم در سر و آشکار بدین دین خدا را می‌پرستم. پس تقوای الهی در پیش گیر و زبانت را جز از سخن نیک بازدار و نگو که من خودم هدایت شدم بلکه خداوند تو را هدایت کرد؛ پس شکر آنچه خداوند عز و جل برتو انعام فرموده را ادا کن و از کسانی نباش که وقتی روی می‌آورد در چشمش تیر زده می‌شود و وقتی پشت می‌کند از پشت نیزه می‌خورد* و مردم را بر شانه خودت سوار نکن که بعید نسیت که اگر مردم را بر شانه خویش سوار کنی ستون فقراتت را خرد کنند**. 📚الكافي، ج‏2، ص23 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ فِي مَنْزِلِ أَخِيهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ؛ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا حَوَّلَكَ إِلَى هَذَا الْمَنْزِلِ؟ قَالَ: طَلَبُ النُّزْهَةِ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! أَ لَا أَقُصُّ عَلَيْكَ دِينِي؟ فَقَالَ: بَلَى. قُلْتُ: أَدِينُ اللَّهَ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ وَ صَوْمِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ حِجِّ الْبَيْتِ وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْوَلَايَةِ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ الْوَلَايَةِ لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ لَكَ مِنْ بَعْدِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَ أَنَّكُمْ أَئِمَّتِي عَلَيْهِ أَحْيَا وَ عَلَيْهِ أَمُوتُ وَ أَدِينُ اللَّهَ بِهِ. فَقَالَ: يَا عَمْرُو هَذَا وَ اللَّهِ دِينُ اللَّهِ وَ دِينُ آبَائِيَ الَّذِي أَدِينُ اللَّهَ بِهِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ؛ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ كُفَّ لِسَانَكَ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ؛ وَ لَا تَقُلْ إِنِّي هَدَيْتُ نَفْسِي بَلِ اللَّهُ هَدَاكَ فَأَدِّ شُكْرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عَلَيْكَ وَ لَا تَكُنْ مِمَّنْ إِذَا أَقْبَلَ طُعِنَ فِي عَيْنِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَ طُعِنَ فِي قَفَاهُ* وَ لَا تَحْمِلِ النَّاسَ عَلَى كَاهِلِكَ** فَإِنَّكَ أَوْشَكَ إِنْ حَمَلْتَ النَّاسَ عَلَى كَاهِلِكَ أَنْ يُصَدِّعُوا شَعَبَ كَاهِلِكَ. ✳️ پی‌نوشت‌ها: * ظاهرا مقصود از این تعبیر آن است که طوری رفتار کن که مردم پیش رو و پشت سرت خوبی تو را بگویند؛ که حالا منظور امام می‌تواند توصیه به این باشد که از اشراری نباش که مردم در حضو و غیبتشان آنان را مذمت می‌کنند یا یا توصیه به تقیه در برابر دشمنان باشد و توصیه به مطلق حسن معاشرت با مردم. (مرآة العقول، ج‏7، ص119 ) ** مقصود از این تعبیر آن است که به خاطر ترک تقیه ویا مدارای بیش از حد با مردم کاری نکن که متضرر شوی، یعنی مثلا ضمانت و یا تعهدی را در قبال آنان بپذیری که از عهده اش برنمی‌آیی ویا اینکه طوری برخورد کنی که آنان در اینکه تو طمع کنند که به میل آنها و برخلاف حق و یا برخلاف آنچه حلال است رفتار کنی (مرآة العقول، ج‏7، ص119 ). @yekaye
🔹ج. ابن ابی یعفور ☀️ابن ابی یعفور می‌گوید: به امام صادق ع عرض کردم: می‌خواهم دینم را که بر اساس آن خداوند عز و جل را می‌پرستم بر شما عرضه کنم. فرمود: عرضه کن! گفتم: شهادت می‌دهم که خدایی جز الله نیست، و شهادت می‌دهم که [حضرت] محمد ص فرستاده اوست، و اقرار می‌کنم به آنچه از جانب خداوند آورده است. سپس امامان را برای وی توصیف کردم تا به امام باقر ع رسیدم و گفتم: و آنچه در مورد آنها گفتم را در مورد شما هم اقرار می‌کنم. فرمود: تو را نهی می‌کنم از اینکه اسم مرا در میان مردم ببری. ابان می‌گوید که ابن ابی یعفور چنین ادامه داد: علاوه بر مطالب فوق به ایشان عرض کردم که: و به نظرم می‌آيد که آنان همان کسانی هستند که خداوند در قرآن درباره‌شان فرمود: و از خداوند اطاعت کنید و از رسول و اولی الامری که از شمایند» (نساء/59) امام صادق ع فرمود: و آيه دیگری هم هست؛ آن را هم بخوان. گفتم: فدایت شوم کدام آیه؟ فرمود: « جز اين نيست كه ولىّ شما خدا و رسول اوست و كسانى كه ايمان آورده‏اند، آنها كه نماز را برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند در حالى كه در ركوعند». (مائده/۵۵). و فرمود خداوند تو را رحم کرده است [یا:‌ خداوند تو را رحمت کند]. گفتم: آیا می‌فرمایی که خداوند برای این امر بر من رحم کرده است! فرمود: خداوند برای این امر بر تو رحم کرده است! 📚تفسير العياشي، ج‏1، ص: 327 عن ابن أبي يعفور قال: قلت: لأبي عبد الله ع أعرض عليك ديني الذي أدين الله به؟ قال: هاته. قلت: أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أن محمدا ص رسول الله، و أقر بما جاء به من عند الله. قال: ثم وصفت له الأئمة حتى انتهيت إلى أبي جعفر، قلت: و أقر بك ما أقول فيهم. فقال: أنهاك أن تذهب باسمي في الناس. قال أبان: قال ابن أبي يعفور: قلت له مع الكلام الأول: و أزعم أنهم الذين قال الله في القرآن «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ». فقال أبو عبد الله: و الآية الأخرى فاقرأ. قال: قلت له: جعلت فداك أي آية؟ قال: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» قال: فقال: رحمك الله. قال: قلت: تقول رحمك الله على هذا الأمر؟! قال: فقال: رحمك الله على هذا الأمر. @yekaye
🔹د. حسن بن زیاد ☀️حسن بن زیاد می‌گوید: وقتی زید بن علی در کوفه قیام کرد در دلم تردیدی وارد شد. پس به مکه رفتم و سپس مدینه رفتم و بر امام صادق ع وارد شدم در حالی که بیمار بود، در بستر دراز کشیده بود و [از فرط ضعف و لاغری] بین پوست و استخوانش چیزی نبود. گفتم: دلم می‌خواهد دینم را بر شما عرضه کنم. فرمود: حسن! من در تو مشکلی نمی‌بینم و تو نیازی به این نداری. سپس فرمود: عرضه کن! گفتم: شهادت می‌دهم که خدایی جز الله نیست، و شهادت می دهم که [حضرت] محمد ص فرستاده خداست. و ایشان هم شبیه همین را با من گفت. و گفتم: و من اقرار می‌کنم به همه آنچه که [حضرت] محمد بن عبدالله ص از جانب خداوند آورده است. ایشان ساکت ماند. و گفتم: و شهادت می‌دهم که [حضرت] علی ع امام بعد از رسول الله ص است که اطاعتش واجب شده؛ کسی که در او شک دارد گمراه است و کسی که منکر او شود کافر است. و حضرت همچنان ساکت بود. و گفتم: و شهادت می‌دهم که [امام] حسن ع و [امام] حسین ع همین منزلت را دارند، تا اینکه به خود ایشان [= امام صادق ع]‌ رسیدم و گفتم: و شهادت می‌دهم که تو هم همان منزلت امام حسن ع و امام حسین ع و امامان پیش از خود را داری. فرمود: بس کن. فهمیدم چه می‌خواهی. چیزی نمی‌خواهی جز اینکه من تولی تو را بر این امر بپذیرم. گفتم: اگر تولی مرا در این امر بپذیرید من به آنچه می‌خواسته‌ام رسیده‌ام. فرمود: تو را تحت ولایت خود قرار دادم. گفتم:‌فدایت شوم. دلم می‌خواهم همینجا بمانم [زندگی را در همینجا ادامه دهم]. فرمود: چرا؟ گفتم: اگر زید و اصحابش پیروز شوند کسی بدحال‌تر از ما نزد آنان نخواهد بود [ظاهرا بدین خاطر که از ما شیعیان انتظار یاری داشتند و یاریشان نکردیم کینه ما را به دل گرفته‌اند] و اگر بنی امیه پیروز شوند نزد آنان نیز به همین منوال خواهیم بود [چون به هر حال ما را شیعه می‌دانند و لذا بین ما و زیدیه فرقی نمی‌گذارند]. فرمود: برگرد؛ جای نگرانی‌ای برای تو نیست، ‌نه از اینان و نه از آنان. 📚الأمالي (للمفيد)، ص32 قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو غَالِبٍ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الزُّرَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَطَّارِ عَنْ أَبِيهِ الْحَسَنِ بْنِ زِيَادٍ قَالَ‏: لَمَّا قَدِمَ زَيْدُ بْنُ عَلِيٍّ الْكُوفَةَ دَخَلَ قَلْبِي مِنْ ذَلِكَ بَعْضُ مَا يَدْخُلُ؛ قَالَ: فَخَرَجْتُ إِلَى مَكَّةَ وَ مَرَرْتُ بِالْمَدِينَةِ؛ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ مَرِيضٌ. فَوَجَدْتُهُ عَلَى سَرِيرٍ مُسْتَلْقِياً عَلَيْهِ وَ مَا بَيْنَ جِلْدِهِ وَ عَظْمِهِ شَيْ‏ءٌ. فَقُلْتُ: إِنِّي أُحِبُّ أَنْ أَعْرِضَ‏ عَلَيْكَ‏ دِينِي! فَانْقَلَبَ عَلَى جَنْبِهِ ثُمَّ نَظَرَ إِلَيَّ فَقَالَ: يَا حَسَنُ مَا كُنْتُ أَحْسَبُكَ إِلَّا وَ قَدِ اسْتَغْنَيْتَ عَنْ هَذَا. ثُمَّ قَالَ: هَاتِ! فَقُلْتُ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ. فَقَالَ ع مَعِي مِثْلُهَا. فَقُلْتُ: وَ أَنَا مُقِرٌّ بِجَمِيعِ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ ص. قَالَ: فَسَكَتَ. قُلْتُ: وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً إِمَامٌ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فُرِضَ طَاعَتُهُ مَنْ شَكَّ فِيهِ كَانَ ضَالًّا وَ مَنْ جَحَدَهُ كَانَ كَافِراً. قَالَ: فَسَكَتَ. قُلْتُ: وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع بِمَنْزِلَتِهِ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَيْهِ ع. فَقُلْتُ: وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ بِمَنْزِلَةِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مَنْ تَقَدَّمَ مِنَ الْأَئِمَّةِ. فَقَالَ: كُفَّ قَدْ عَرَفْتُ الَّذِي تُرِيدُ؛ مَا تُرِيدُ إِلَّا أَنْ أَتَوَلَّاكَ عَلَى هَذَا. قَالَ: قُلْتُ: فَإِذَا تَوَلَّيْتَنِي عَلَى هَذَا فَقَدْ بَلَغْتُ الَّذِي أَرَدْتُ. قَالَ: قَدْ تَوَلَّيْتُكَ‏ عَلَيْهِ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! إِنِّي قَدْ هَمَمْتُ بِالْمُقَامِ. قَالَ: وَ لِمَ؟ قَالَ قُلْتُ: إِنْ ظَفِرَ زَيْدٌ أَوْ أَصْحَابُهُ فَلَيْسَ أَحَدٌ أَسْوَأَ حَالًا عِنْدَهُمْ مِنَّا وَ إِنْ ظَفِرَ بَنُو أُمَيَّةَ فَنَحْنُ عِنْدَهُمْ بِتِلْكَ الْمَنْزِلَةِ. قَالَ فَقَالَ لِي: انْصَرِفْ لَيْسَ عَلَيْكَ بَأْسٌ مِنْ أُولَى وَ لَا مِنْ أُولَى.‏ @yekaye
🔹ه. عبدالعظیم حسنی ☀️عبدالعظیم حسنی می‌گوید: بر سرورم حضرت امام هادی ع وارد شدم. چون چشمش به من افتاد فرمود: مرحبا به تو ای ابوالقاسم. تو واقعا ولیّ ما هستی. عرض کردم: یا ابن رسول الله! می‌خواهیم دینم را بر شما عرضه کنم؛ اگر مورد رضایت بود بر آن ثابت قدم بمانم تا وقتی که خداوند عز و جل را ملاقات کنم. فرمود: ابوالقاسم! عرضه کن! گفتم: من می‌گویم که خداوند متعال واحد است و چیزی همچون او نیست، از دو حد بیرون است هم از حد ابطال [که نتوان او را شناخت] و هم از حد تشبیه [که شبیه چیزی باشد]؛ و او نه جسم است و نه صورت و نه عرض و نه جوهر؛ ‌بلکه اوست که جسم را جسم کرده و صورتها را صورت بخشیده و جوهر و عرض‌ها را آفریده و او پروردگار هر چیزی و مالک آن و جاعل و پدید آورنده آن است؛ و اینکه [حضرت] محمد ص بنده و رسول او و آخرین پیامبران است و پیامبری تا روز قیامت بعد از او نیست [و شریعت او آخرین شریعت‌هاست و شریعتی بعد از آن تا روز قیامت نخواهد بود] و می‌گویم که امام و خلیفه و ولیّ امر بعد از او امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب است، سپس [امام] حسن ع، سپس [امام] حسین ع، سپس علی بن حسین ع، سپس محمد بن علی ع، سپس جعفر بن محمد ع، سپس موسی بن جعفر ع، سپس علی بن موسی ع، سپس محمد بن علی ع، سپس تو ای مولای من. فرمود: و بعد از من حسن فرزندم؛ ‌و اما چگونه خواهد بود حال مردم در مورد جانشین پس از او؟! گفتم: چگونه خواهد بود ای مولای من؟ فرمود: چون شخص او را نمی‌بینند و برایشان جایز نیست که نامش را ببرند تا اینکه خروج کند و زمین را از عدل و قسط پر نماید همان گونه که از ظلم و جور پر شده است. گفتم: من اقرار می‌کنم و می‌گویم که ولیّ آنها [= کسی که ولایت آنها را قبول کند] ولیّ خداست و دشمن آنان دشمن خداست و اطاعت آنان اطاعت خداست و معصیت آنان معصیت خداست؛ و می‌گویم که همانا معراج حق است و سوال در قبر حق است و بهشت حق است و جهنم حق است و صراط حق است و میزان [=برقراری ترازوی اعمال] حق است و همانا قیامت خواهد آمد و تردیدی در آن نیست و همانا خداوند هرکه در قبرهاست برخواهد انگیخت و می‌گویم که همانا دستورات واجب بعد از ولایت، نماز است و زکات و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر. پس امام هادی ع فرمودند: ای ابوالقاسم! به خدا سوگند این دین خداوند است که برای بندگانش پسندید؛‌ پس بر این ثابت قدم باشد که خداوند ثابت قدم گرداند تو را «با سخن ثابت در دنیا و در آخرت» (ابراهیم/۲۷). 📚الأمالي( للصدوق)، ص338-340؛ 📚كفاية الأثر، ص286-288؛ 📚التوحيد (للصدوق)، ص81-82؛ 📚صفات الشيعة، ص48-50؛ 📚كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص379-380 @yekaye 👇سند و متن حدیث👇
سند و متن روایت عبدالعظیم حسنی درباره عرضه دین خویش بر امام هادی ع ☀️حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ جَمِيعاً قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ الصُّوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو تُرَابٍ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى الرُّويَانِيُّ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَلَمَّا بَصُرَ بِي قَالَ لِي: مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ! أَنْتَ وَلِيُّنَا حَقّاً. قَالَ: فَقُلْتُ‏ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَعْرِضَ عَلَيْكَ دِينِي؛ فَإِنْ كَانَ مَرْضِيّاً ثَبَتُّ عَلَيْهِ حَتَّى أَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ. فَقَالَ: هَاتِ يَا أَبَا الْقَاسِمِ. فَقُلْتُ: إِنِّي أَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى وَاحِدٌ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ خَارِجٌ مِنَ الْحَدَّيْنِ حَدِّ الْإِبْطَالِ وَ حَدِّ التَّشْبِيهِ وَ إِنَّهُ لَيْسَ بِجِسْمٍ وَ لَا صُورَةٍ وَ لَا عَرَضٍ وَ لَا جَوْهَرٍ، بَلْ هُوَ مُجَسِّمُ الْأَجْسَامِ وَ مُصَوِّرُ الصُّوَرِ وَ خَالِقُ الْأَعْرَاضِ وَ الْجَوَاهِرِ وَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ مَالِكُهُ وَ جَاعِلُهُ وَ مُحْدِثُهُ؛ وَ إِنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ خَاتَمُ النَّبِيِّينَ فَلَا نَبِيَّ بَعْدَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ؛ [وَ إِنَّ شَرِيعَتَهُ خَاتِمَةُ الشَّرَائِعِ فَلَا شَرِيعَةَ بَعْدَهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ؛] وَ أَقُولُ: إِنَّ الْإِمَامَ وَ الْخَلِيفَةَ وَ وَلِيَّ الْأَمْرِ بَعْدَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع، ثُمَّ الْحَسَنُ، ثُمَّ الْحُسَيْنُ، ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ، ثُمَّ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ، ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ، ثُمَّ أَنْتَ يَا مَوْلَايَ. فَقَالَ عَلِيٌّ ع: وَ مِنْ بَعْدِي الْحَسَنُ ابْنِي، فَكَيْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ؟! قَالَ: فَقُلْتُ: وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا مَوْلَايَ؟ قَالَ: لِأَنَّهُ لَا يُرَى شَخْصُهُ وَ لَا يَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً. قَالَ: فَقُلْتُ: أَقْرَرْتُ وَ أَقُولُ إِنَّ وَلِيَّهُمْ وَلِيُّ اللَّهِ وَ عَدُوَّهُمْ عَدُوُّ اللَّهِ وَ طَاعَتَهُمْ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْصِيَتَهُمْ مَعْصِيَةُ اللَّهِ؛ وَ أَقُولُ: إِنَّ الْمِعْرَاجَ حَقٌّ وَ الْمُسَاءَلَةَ فِي الْقَبْرِ حَقٌّ وَ إِنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِيزَانَ حَقٌّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ إِنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ؛ وَ أَقُولُ: إِنَّ الْفَرَائِضَ الْوَاجِبَةَ بَعْدَ الْوَلَايَةِ الصَّلَاةُ وَ الزَّكَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الْحَجُّ وَ الْجِهَادُ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ. فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ع: يَا أَبَا الْقَاسِمِ!‏ هَذَا وَ اللَّهِ دِينُ اللَّهِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ؛ فَاثْبُتْ عَلَيْهِ أَثْبَتَكَ [/ثَبَّتَكَ] اللَّهُ «بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ». @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ قل أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ در نکات ادبی اشاره شد که «تعلیم» در اصل به معنای یاد دادن است ولی گاهی در معنای «اعلام» کردن به کار می‌رود و اتفاقا راغب اصفهانی همین آیه را مثال زد؛ از این رو این آیه از این جهت دست کم دو معنا می‌تواند داشته باشد و این دو معنا در کلام هم مترجمان و هم مفسران بازتاب داشته است، یعنی این آیه می‌تواند به معنای این باشد که: 🌴الف. آيا دین و ایمان داشتن خودتان را به خداوند اعلام می‌کنید؟ این معنایی است که که اغلب مترجمان و مفسران این گونه فهم کرده‌اند (اغلب ترجمه‌ها، و در عموم تفسیرها، از باب نمونه: مجمع البيان، ج‏9، ص209 ؛‌ البحر المحيط، ج‏9، ص524 ؛ الميزان، ج‏18، ص330 ؛ تفسير نور، ج‏9، ص200 )؛ که این برداشت ناشی از این مبناست که خود کلمه «تعلیم» دلالت بر مبالغه در رساندن علم به مخاطب دارد (چون صیغه تفعیل اقتضای قوتی در حصول فعل دارد) و این نشان می‌دهد که آنان برای قانع کردن پیامبر ص در خصوص خلوص ایمانشان به تکلف افتادند و مقصود این بوده که آيا با اظهار پياپى ديانت خود، مى‏خواهيد خدا را از دینداری خود باخبر سازيد و آیه می‌خواهد بفرماید که نیاز نیست این قدر به تکلف و تکرار مدعای خود روی آورید؛ ‌زیرا خداوند خلاف این را در وجود شما باخبر است، همان خدایی که همه چیز آسمانها و زمین را می‌داند و به هر چیزی آگاه است (التحرير و التنوير، ج‏26، ص224 ). 🌴ب. آیا می‌خواهید به خداوند دین خودتان را تعلیم بدهید؟ این معنایی است که اندکی از مترجمان و مفسران این گونه ترجمه کرده‌اند، (مانند ترجمه‌های معزی ، برزی ، حلبی ، جلال‌الدین فارسی ، و ترجمه‌های تفاسیر احسن الحدیث (ج۱۰، ص۲۸۷) ، روشن (ج۱۶، ص۳۰) ؛ که همین ترجمه دو معنا می‌تواند داشته باشد. ▫️معنایی که ظاهرا مد نظر بسیاری از همین مترجمین بوده (چنانکه در توضیحات تفسیر احسن الحدیث هم مشاهده می‌شود) همان معنای الف است؛ یعنی تعلیم دادن به همان معنای صرف آگاه ساختن مخاطب از اصل دینداری خویش باشد؛ که اگر این باشد تفاوتش با ترجمه قبلی صرفا در عبارت‌پردازی است؛ ▫️اما یک معنای دیگری که برای این ترجمه محتمل است و بعید نیست که این هم مد نظر آیه شریفه باشد این است که مقصود از: جمله فوق این باشد که گویی خودتان را عالمتر از خدا به دین می‌دانید که برای خدا در خصوص احکام دین تعیین تکلیف می‌کنید و به جای اینکه احکام دینتان را از خدا و فرستاده او فرابگیرید، شما می‌خواهید به او تعلیم بدهید❗️ ✅تبصره حقیقت این است که اگر ظهور آیه را فی‌نفسه در نظر بگیریم دلالتش بر این معنا بیش از معنای الف است؛ و به نظر می‌رسد چون عموم مفسران به تفسیر آیه به تناسب سیاق اصرار داشته‌اند از این معنا غفلت کرده‌اند، در حالی که اولا بارها بیان شد که بر اساس قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، معتبر دانستن یک معنا بتنهایی دلیل کافی برای نادیده گرفتن یا کنار گذاشتن سایر معانی محتمل آیه نمی‌باشد؛ و ثانیا اینکه ما هر فراز آیه را بتنهایی در نظر بگیریم از نظر شخصی همچون علامه طباطبایی (که حتی در مباحث اصولی خود، امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا را قبول ندارد) چنان در فهم قرآن مفید است که در جایی تصریح کرده‌اند این نکته که برای هر فراز آیه، معنایی مستقل به رسمیت بشناسیم سري است که اسرار فراوانی تحت آن هست و قاعده‌ای است که باب معرفت‌های قرآنی را می‌گشاید. 📚الميزان، ج‏1، ص260 @yekaye
. 2️⃣ «قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ» تظاهر نزد پيامبر صلى الله عليه و آله در حقيقت تظاهر نزد خداست. با اين‏كه اين گروه نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله تظاهر كردند، ولى قرآن مى‏فرمايد: أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ ... 📚تفسير نور، ج‏9، ص200 @yekaye
. 3️⃣ «قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ» در تدبر ۱ اشاره شد که یک معنای محتمل از عبارت «آیا می‌خواهید به خداوند دین خودتان را تعلیم بدهید» این است که می‌خواهد بفرماید که گویی خودتان را عالمتر از خدا به دین می‌دانید که برای خدا در خصوص احکام دین تعیین تکلیف می کنید و به او تعلیم می‌خواهید بدهید؟! 📝نکته تخصصی: درباره تردیدی نیست که مخاطب اصلی دین، عقل انسان است: «لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَه ... ‏أَمَا إِنِّي إِيَّاكَ آمُرُ وَ إِيَّاكَ أَنْهَى وَ إِيَّاكَ أُعَاقِبُ وَ إِيَّاكَ أُثِيبُ: خداوند چون عقل را آفرید آن را به سخن درآورد و ... و سپس به او فرمود: تنها به تو امر ی‌کنم و تنها تو را نهی می‌کنم و تنها تو را عقاب می‌کنم و تنها به تو پاداش می‌دهم» (امام صادق ع، الكافي، ج‏1، ص10 )؛ و سزاوار است که انسان همواره با عقل خویش با دین مواجه شود و اساسا این عقل است که فعل عبودیت را انجام می‌دهد: «قُلْتُ لَهُ: مَا الْعَقْلُ؟ قَالَ: مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ: ‌پرسیدم عقل چیست؟ ‌فرمود: آنچه با آن خداوند عبادت شود و بهشت به دست آید» (امام صادق ع، الكافي، ج‏1، ص11 ). اما گاه انسان عقل‌ورزی را با خیال‌پردازی و آرزواندیشی خلط می‌کند ویا عقل وی اسیر دلخواه‌ها و هوای نفس وی می‌گردد: «كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِير: چه‌بسیار عقلی که اسیر است به دست هوای نفسی که امیر او شده است» (نهج‌البلاغه، حکمت۲۱۱). و بسیاری از مشکلات دینداری انسان‌ها به این برمی‌گردد که نام این خیال‌پردازی و آرزواندیشی را عقل می‌نهند و آنگاه در برابر بسیاری از تعالیم دین می‌ایستند و می‌گویند عقل ما نظر دیگری دارد. ⛔️نمونه بارز آن بسیاری از اظهارنظرهای افرادی است که می‌گویند فلان حکم دین خلاف عقل است یا اگر فلان حکم به این صورت باشد بهتر است (نمونه‌ای که امروزه بسیار رواج پیدا کرده اظهارنظرهای افراد است درباره حکم شرعی حجاب، که اصلا چه ضرورتی دارد زنان حجاب داشته باشند و اگر حجاب واجب نباشد و کاملا اختیاری باشد بهتر است و ...). 💢در حقیقت، همان عقلی که مخاطب اصلی دین است ما را به سوی دینداری سوق می‌دهد: مهمترین استدلال عقلی برای ضرورت تن دادن به دین و شریعت الهی این است که خود عقل می‌فهمد که زندگی اش نمی‌تواند محدود به دنیا باشد و باز خودش - بویژه اگر افق زندگی پس از مرگ و حتی احتمال وقوع آن را جدی بگیرد - می‌فهمد که با اینکه خوبی و بدی بسیاری از امور را تشخیص می‌دهد (= به اقتضای حسن و قبح عقلی) اما نمی‌تواند بتنهایی تمامی اقتضائات راه سعادت خود را به نحو دقیق و جامع دریابد؛ و از این روست که خود را نیازمند پیام الهی می‌بیند. پس محوریت احساس نیاز به پیام الهی در این است که عقل درک می‌کند که توانایی خودش برای تشخیص همه چیز کافی نیست و نیاز به راهنما دارد، آن هم راهنماییِ کسی که نه‌تنها به تمامی ابعاد و زوایای وجود انسان، بلکه به تمامی آسمانها و زمین که عرصه عمل انسان هستند، و در واقع، به هر چیزی کاملا آگاه است و اگر توصیه و رهنمودی دارد صددرصد برخاسته از آگاهی است. 🤔حالا وقتی این راهنمای الهی آمد، اگر شخصی در برابر راهنماییِ او مدعی شود که من خودم بهتر می‌فهمم، ویا اصرار داشته باشد که خداوند و پیامبران و فرستادگان الهی نحوه درست دینداری و احکام دین را از او یاد بگیرند! آیا این ادعا برخاسته از عقل اوست یا خیال‌پردازی و آرزواندیشی و هوای نفس او؟! @yekaye 👇ادامه مطلب👇
ادامه تدبر ۳ (درباره ) 📝ثمره هرجا حکمی از احکام الهی بر مذاق ما خوش نیامد و به نظرمان رسید که بهتر است این حکم به طور دیگری باشد، بدانیم که از عقل پیروی نمی‌کنیم؛ زیرا اگر آن، حکم خدایی بوده که همه چیز آسمانها و زمین را می‌داند و بر همه چیز آگاه است، کسی که خلاف آن را بهتر می‌پندارند حتما بر اساس اطلاعات غلط یا دلخواههای نفسانی به چنین نظری رسیده است؛ 💢اینجاست که معلوم می‌شود که با اینکه در اسلام بشدت تاکید شده است که عقل و ایمان از هم جدایی‌ناپذیرند: «الْإِيمَانُ وَ الْعَقْلُ أَخَوَانِ تَوْأَمَانِ وَ رَفِيقَانِ لَا يَفْتَرِقَانِ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى أَحَدَهُمَا إِلَّا بِصَاحِبِهِ: ایمان و عقل دو برادر همراه و دو رفیقی‌اند که از هم جدا نمی‌شوند؛ خداوند سبحان هیچیک را بدون همراهش قبول نمی‌کند» (امام علی ع، عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص65)؛ اما اعلام می‌دارد که ایمان واقعی زمانی است که انسان نه‌تنها به حکم خدا تن دهد بلکه در دلش هیچ اعتراضی بدان حکم وجود نداشته باشد و کاملا تسلیم باشد: «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليما: ولى چنين نيست، به پروردگارت قَسَم كه ايمان نمى‏آورند، مگر آنكه تو را در مورد آنچه ميان آنان مايه اختلاف است داور گردانند سپس از حكمى كه كرده‏اى در دلهايشان احساس ناراحتى نكنند، و كاملًا سرِ تسليم فرود آورند» (نساء/۶۵). 💢پس هر جا دیدیم که دربرابر یک حکم شرع – ولو در دل- اعتراض داریم، نه‌تنها در ایمان خود شک کنیم، بلکه در اینکه از عقل خود کمک گرفته باشیم هم شک کنیم، چرا که نظر دادن برخلاف حکم خداوندی که همه چیز را می‌داند قطعا حاصل توهم و هوس است نه عقل، هرچند که بسیار رنگ و لعاب عقلی داشته باشد. @yekaye
. 4️⃣ «قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ» با اینکه واضح است که این آیه ادامه سخنانی است که پیامبر ص باید به آن مدعیان دینداری می‌گفته، چرا در این آیه دوباره کلمه «قل» را تکرار کرد؟ 🌴الف. برای اینکه نشان دهد که این ادامه مطلبی است که به آن اعراب فرمود؛ یعنی چون بین آن کلام اول به اعراب «قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا» فاصله افتاد دوباره کلمه «قل» را تکرار کرد (التحرير و التنوير، ج‏26، ص224 ). 🌴ب. چه‌بسا می‌خواهد بفرماید که این گونه هشدار دادن‌ها فقط وظیفه پیامبر نیست؛ بلکه وظیفه‌ای است که هم پیامبر باید به آن مدعیان دینداری بگوید، و هم وقتی این آیه را بر ما تلاوت می‌کند این «قل» را ما از جانب پیامبر ص می‌شنویم و ما هم باید این هشدار را به مدعیان دینداری بگوییم؛ و همین طور هرکسی که قرآن می‌خواند به دیگران می‌گوید که این هشدار را به مدعیان دینداری بگو. 🌴ج. ... @yekaye