یک آیه در روز
830) 🌳الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون 🔥 〽️تر
.
2⃣ «جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً»
به لحاظ نحوی، «نار: آتش»، مفعول دوم برای فعلِ «جَعَلَ» است؛ و «مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ: از درخت سرسبز» متعلق و وابسته به «نار» است
📚(الجدول في إعراب القرآن، ج23، ص38)،
و علیالقاعده باید بعد از آن میآمد؛ همین که قبلش آمده، نشاندهنده تاکیدی بر آن است. وجه این تاکید بر روی کلمه «درخت سرسبز» چیست؟
🍃الف. اگر دقت کنیم عمده آتشی که در جهان پدید میآید، یا مستقیماً از چوب درختان است، یا از فسیلهای درختان (نفت و گاز و زغالسنگ). البته عناصر غیروابسته به چوب هم وجود دارند که یا توان جرقه زدن دارند (مانند گوگرد) و یا اگر آتشی به آنها نزدیک شود، توان شعلهور شدن بر اثر آتش دارند (مانند منیزیم) اما آتشی که هم برافروزد (جرقه زند) و هم شعلهور شود، عمدتا از درخت است. آیا آیه میخواهد با این تاکیدش ما را متوجه یک واقعیت علمی کند؟
🍃ب. آتش مظهر سوزاندن و نیست و نابود کردن است. درخت، آن هم درخت سرسبز، مظهر زندگی و شادابی و حیات است (به نحوی که مثلا برای اینکه انسان، مخصوصا در زندگی آپارتماننشینی مدرن دچار افسردگی نشود، اصرار هست که حتما گیاهی در پیرامون خود پرورش دهد.) شاید آیه میخواهد تاکید کند که ببینید در این دنیا چگونه از دل یکی از شادابکنندهترین واقعیات عالم، یکی از نابودکنندهترین واقعیات عالم بیرون میآید. پس در دنیا، هرچیز بسیار جذابی میتواند چه اندازه ظرفیتهای مخرب مخفی در خود داشته باشد.
🍃ج....
@Yekaye
یک آیه در روز
830) 🌳الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون 🔥 〽️تر
.
3⃣«جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً»
چرا در این آیه، عبارتِ «لکُم: برای شما» را آورد؟
(اگر مساله فقط بیان این است که «همان خدایی که از درخت سرسبز، آتش درمیآورد، مرده را هم زنده میکند» کلمه «لکم» قابل حذف است.)
🍃الف. همه میدانیم که کشف آتش، و به تعبیر دقیقتر «چیره شدن بر آتش» یکی از عوامل تحول عظیم زندگی انسان بوده است. سایر حیوانات هم در عالم طبیعت با آتش مواجه میشوند (مثلا در سوختن جنگلها بر اثر حرارت و صاعقه و...) اما نمیتوانستهاند آتش را در اختیار بگیرند؛ و ظاهرا انسان تنها موجود روی زمین است که «آتش برای اوست» نه فقط علیه او؛ و شاید با این تعبیر، خداوند (علاوه بر پاسخ به اشکال منکران معاد)، دارد بیان میکند که ما آتش را «برای شما» قرار دادیم.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
بسیاری از آنتروپولوژیستها شروع انسان جدید [در قبال موجودات انساننمایی مانند نئوآندرتالها و ...] از مقطعی میدانند که انسان توان استفاده از آتش را آموخت.
در واقع، تنها موجودی از موجودات زمینی که آتش را در اختیار میگیرد و از آن برای مصارف مختلف خویش استفاده میکند، انسان است. این یکی از ویژگیهایی است که خداوند به طور خاص برای انسان قرار داده، و از شواهدی است که انسان صرفاً و صرفاً ادامه میمون و حیوانات قبلی نیست؛ بلکه موجودی است که خداوند قابلیتهای ویژهای برای او قرار داده است.
🔖(توضیح بیشتر در جلسه 822، تدبرهای 1 و2 http://yekaye.ir/ya-seen-36-72/)
🍃ب. شاید میخواهد اشاره به یکی از منتهای خداوند بر انسان بکند و آن اینکه خداوند به آنها فهم و توانایی استفاده از این واقعیت را داده است که برخی درختان خصلت آتش افروختن دارند و از این درختها میتوانید آگاهانه آتش برافروزید.
🍃ج....
@Yekaye
یک آیه در روز
830) 🌳الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون 🔥 〽️تر
.
4⃣ «الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون»
اینکه جملهی «أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون» را اسمیه آورد - در حالی که در زبان عربی، حالت عادیِ جمله، «فعلیه» است - و بدون آوردن کلمه «أنتم» و با گفتن «توقدون منه» هم میتوانست همین معنا را برساند، نشان دهنده تاکیدی بر «انتم: شما» است.
اما چرا تاکید کرده؟
🍃الف. شاید میخواهد بفرماید آفرینش ما به نحوی بوده که حتی شما هم بتوانید از چوبِ تر، آتش سوزان درآورید. یعنی نشان دهنده همان عظمتی است که در جلسه 828، تدبر3 اشاره شد که خدا را در حد خود پایین نیاوریم، بلکه خود را در افق بندگی خدا بالا ببریم
🔖http://yekaye.ir/ya-seen-36-78/
یعنی میخواهد بفرماید نه فقط ما قادر بر احیای مردگان هستیم بلکه اگر شما به روالی که ما در جهان قرار دادهایم پی ببرید شما هم میتوانید مانند حضرت ابراهیم و حضرت عیسی مرده زنده کنید همان گونه که الان شما از درخت سبز آتش میافروزید.
🍃ب. شاید این «انتم» همان مطالبی را که درباره چرایی آوردن «لکم» در جمله «جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً» بیان شد
🔖تدبر3 https://eitaa.com/yekaye/2894
میخواهد مورد تاکید قرار دهد.
🍃ج....
@Yekaye
یک آیه در روز
830) 🌳الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون 🔥 〽️تر
.
5⃣ «أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون»
به لحاظ نحوی، «مِنْه» وابسته به «تُوقِدُون» است و علیالقاعده باید بعد از آن بیاید. همین که قبلش آمده حداقل دلالت بر تاکید میکند. وجه این تاکید چیست؟
🍃الف. شاید میخواهد توجه دهد که: دقت کنید که از همین درخت، آتش برافروختید؛ نه از چیزی ضمیمه آن. مثلا ما با کبریت آتش روشن میکنیم. کبریت اگرچه چوب دارد و اگرچه چوب کبریت است که شعله را نگه میدارد، اما برافروخته شدن آتش، مال چوب کبریت نیست، بلکه مال گوگردی است که در معرض اصطکاک قرار گرفته. اما در مورد درخت «مَرخ» و «عَفار» آتش از خود آنها بیرون میزند. اینکه آتش از خودِ چوب سرسبز بیرون بزند، کاملا این مطلب را که زندگی از دل همین استخوان پوسیده بیرون آید، توجیه میکند.
🍃ب. چهبسا میخواهد توجه دهد به تفاوتی که به هرحال بین انسان و خدا هست: انسان، اگر چیزی (از جمله آتش) را پدید میآورد، حتما آن را «از چیزی» پدید میآورد؛ اما خداوند هم میتواند «از چیزی» چیز دیگری پدید آورد، و هم میتواند ابتدا و بدون هیچ سابقهای چیزی پدید آورد (أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ. آیه قبل)
🍃ج....
@Yekaye
یک آیه در روز
830) 🌳الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون 🔥 〽️تر
.
6⃣ «الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون»
📜حکایت📜
علی بن مهزیار می گوید:
من در سال 226 هجری هنگام بازگشت از کوفه [به مدینه] به منطقه قرعا رسیدم؛ و اواخر شب بیرون آمدم که وضو بگیرم و مسواک بزنم [تا نماز شب را ادا کنم] و آن موقع کاملا تنها و به دور از اهل قافله بودم که بناگاه متوجه شعله آتشی در قسمت پایین مسواکم شدم که پرتوی همانند پرتوی خورشید و مانند آن داشت.
[مسواک آن زمان از چوب برخی درختان بویژه از چوب «درخت اراک» بوده است.]
از آن نترسیدم بلکه بسیار متعجب شدم و روی آن دست کشیدم اما هیچ حرارتی احساس نکردم.
با خودم این آیه را خواندم که «همان کسی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد که یکدفعه شما از آن آتش افروزید.»
و همین طور در فکر فرو رفتم و آن آتش مدتی طولانی باقی بود.
سپس به نزد اهل و عیالم برگشتم و باران ملایمی از آسمان باریدن گرفته بود و دوستانم دنبال آتش بودند و در کاروان ما من یکی از اهالی بصره هم بود؛
چون نزدیک آمدن دوستانم گفتند: ابوالحسن آمد و با خودش آتش آورد؛ و آن مرد بصری نیز همین را گفت؛ تا اینکه نزدیک شدم و آن مرد بصری و نیز دوستانم روی آن آتش دست کشیدند و آنها هم حرارتی احساس نکردند؛
بعد از یک مدت طولانی آتش خاموش شد
اما اندکی بعد دوباره شعله ور شد و اندکی ماند و باز خاموش شد
و دوباره شعله ور شد و برای بار سوم خاموش شد و دیگر برنگشت؛
پس همگی به چوب مسواک نگاه کردیم و نه اثری از آتش بود و نه حرارتی و نه سیاهی و نه خاکستری و نه چیزی که نشاندهنده سوختن باشد!
آن مسواک را برداشتم و در پارچهای مخفی کردم و سال بعد که به خدمت امام هادی ع رسیدم آن را با خود آورده بودم و قسمت پایین آن را از پارچه بیرون آوردم و حکایت را برای ایشان تعریف کردم.
ایشان مسواک را از دستم گرفت و به طور کامل از پارچه بیرون آورد و اندکی در آن نگریست و تامل کرد و فرمود: این نور؟!
گفتم: فدایت شوم؛ همین نور!
فرمود: به خاطر گرایش تو به اهل این خانه و به سبب اطاعت تو از من و پدرم و پدرانم – یا فرمود: به خاطر اطاعت تو از من و پدرانم – خداوند این را به تو نمایاند!
📚رجال الكشي، ص549
@Yekaye
831 ) أَ وَ لَیسَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ
〽️ترجمه
و آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید، توانا نیست بر این که [باز] مانند آنها را بیافریند؟! بله؛ و واقعاً اوست آفریننده دانا.
سوره یس (36) آیه 81
1397/7/6
18 محرم 1440
@Yekaye
🔹بِقادِرٍ
▪️در آیه 36 همین سوره درباره ماده «قدر» بیان شد که دست کم در دو معنای اصلی به کار میرود:
▫️یکی «اندازه» و مقدار و «مبلغ» (= حد بلوغ و غایت شیء) و کنه و نهایت ظرفیتی که یک شیء دارد، و به همین جهت به قضای الهی که امور را به نهایت مقدر شده برایشان میرساند، قَدَر گویند؛
▫️و دیگری همان معنای رایج «قدرت» (= توانایی) است که وضعیتی است که شخص توانایی و تمکن بر انجام کاری دارد.
▪️از معانی خاص این کلمه وقتی است که با حرف «علی» متعدی شود؛
▫️یک معنای «قَدَرَ علی» به معنای «تنگ گرفتن بر، در تنگنا قرار دادن» میباشد، یا از این جهت که «به «اندازه» کم به کسی چیزی داده شود ویا از این جهت که «اندازه چیزی که به شخص میخواهد برسد، محدود قرار داده شده، بر خلاف جایی که بیحساب به کسی چیزی ببخشند» که آیاتی مانند «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ: و کسی که روزیاش بر او تنگ گرفته شد» (طلاق/۷) ، «يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ: روزی را برای هر که بخواهد بسط میدهد یا تنگ میگیرد» (روم/۳۷) ، و «فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ: [حضرت یونس] گمان کرد که بر او تنگ نگیریم» (انبياء/۸۷) همگی در این معنا میباشند.
▫️البته تعبیر «قَدَرَ علی» میتواند به معنای «توانایی داشتن بر انجام کاری» هم باشد؛ چنانکه در قرآن کریم گاهی در این معنا هم به کار رفته است؛ مانند: «لا يَقْدِرُونَ عَلى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا: توانایی و قدرتی بر چیزی از آنچه به دست آوردهاند، ندارند» (بقره/۲۶۴) «إِنَّ اللَّهَ قادِرٌ عَلى أَنْ يُنَزِّلَ آيَة: خداوند تواناست بر این که آیهای نازل کند که …» (انعام/۳۷) «عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى شَيْءٍ: برده مملوکی که توانایی بر هیچ چیزی ندارد» (نحل/۷۵) « أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى شَيْء: شخص لالی که توانایی بر هیچ چیزی ندارد» (نحل/۷۶)
🔖جلسه 786 http://yekaye.ir/ya-seen-36-38/
📖 اختلاف قرائت
🔹بِقادِرٍ / یَقدِرُ
▪️اغلب قرائات مشهور به صورت «بِقادِرٍ» (حرف «بـ» + اسم فاعل) قرائت کردهاند؛
▪️اما در بسیاری از روایاتِ قرائت یعقوب (از قراء عشر) و نیز در برخی قرائات غیرمشهور (الجحدري، و ابن أبي إسحاق، و الأعرج، و سلام) به صورت «یَقدِرُ» (فعل مضارع) قرائت شده است.
📚مجمع البيان، ج8، ص678 ؛ البحر المحيط، ج9، ص85 ؛ معجم القرائات، ج7، ص524
@Yekaye
🔹خَلَقَ یخْلُقَ الْخَلاَّقُ
▪️درباره ماده «خلق» در آیه 79 همین سوره توضیح داده شد که کلمه «خلق» به نحو خاص به معنای «ایجاد کردن بر اساس یک کیفیت [و محاسبه] خاص» میباشد که هم در مورد ایجاد بیسابقه، و هم ایجاد چیزی از چیز دیگر به کار میرود.
🔖جلسه 829 http://yekaye.ir/ya-seen-36-79/
🔹هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ
وقتی «الـ» بر روی خبر میآید دلالت بر حصر – و یا تاکید شدید – دارد؛ از این جهت در ترجمه کلمه «واقعاً» افزوده شد.
📖 اختلاف قرائت
🔹الْخَلاَّقُ / الْخالِقُ
▪️عموم قرائات مشهور به همین صورت «الْخَلاَّقُ» (صیغه مبالغه) قرائت کردهاند؛
▪️اما در یکی از قرائات اربعه عشر (حسن) و برخی قرائات دیگر از غیرمشهور (الجحدري، و مالك بن دينار، و زيد بن علي و أبیّ بن کعب) به صورت «الْخالِقُ» (اسم فاعل) قرائت شده است.
📚البحر المحيط، ج9، ص85 ؛ معجم القرائات، ج7، ص525
@Yekaye