.
7⃣ «فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ»
📜حکایت
ابن لهیعه روایت کرده که در حال طواف به دور خانه خدا بودم که به مردی رسیدم که میگفت»: خدایا مرا بیامرز! و گمان نکنم که بیامرزی!
به او گفتم: بنده خدا ! از خدا بترس و این گونه سخن مگو! اگر گناهانت به اندازه قطرههای باران و برگهای درختان باشد و از خداوند طلب مغفرت کنی، خداوند میآمرزد که او آمرزنده و رحیم است.
گفت: بیا تا برایت حکایت خودم را تعریف کنم.
نزد او رفتم و گفت:
ما پنجاه نفر بودیم که همراه با سر [مقدس امام] حسین ع به سوی شام راه افتادیم.
وقتی شب میشد سر را در جعبهای میگذاشتیم و دور آن به میگساری میپرداختیم.
یک شب دوستانم میگساری کردند تا مست شدند ولی من همراهشان ننوشیدم؛ چون تاریکی شب کامل شد رعدی شنیدم و برقی دیدم گویی درهای آسمان باز شد و حضرات آدم و نوح و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق علیهم السلام و پیامبرمان حضرت محمد ص نازل شدند به همراهی جبرئیل و جمعی از فرشتگان؛
پس جبرئیل به آن جعبه نزدیک شد و سر را بیرون آورد و به خود چسباند و آن را بوسید و همگی آن پیامبران چنین کردند و پیامبر ص بر سر حسین ع گریست و پیامبران او را تعزیت میگفتند.
جبرئیل به او گفت: محمد! همانا خداوند تبارک و تعالی به من دستور داده تا امر تو را در خصوص امتت اطاعت کنم! اگر به من دستور دهی، زلزلهای در زمین برای آنان درافکنم و آن را زیر و رو کنم آن گونه که با قوم لوط چنین کردم.
پیامبر ص فرمود: نه جبرئیل! مرا با آنان در پیشگاه خداوند روز قیامت توقفی خواهد بود.
سپس فرشتگان به سوی ما آمدند که ما را به هلاکت برساتنند؛ من گفتم: الامان؛ الامان؛ یا رسول الله!
و حضرت فرمود: برو که خداوند تو را نیامرزد!
📚اللهوف على قتلى الطفوف، ص172-173
@Yekaye
870) 📖 مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمينَ بِبَعيدٍ 📖
💢ترجمه
[سنگهایی] نشانهدار نزد پروردگارت؛ و آن از ظالمان اصلا دور نیست.
سوره هود (11) آیه 83
1397/10/26
9 جمادیالاولی 1440
@Yekaye
🔹مُسَوَّمَةً
▪️ماده «سوم» در اصل دلالت دارد بر طلب کردن چیزی
📚(معجم مقاييس اللغه، ج3، ص118).
▫️به تعبیر دیگر، معنای اصلی آن به دنبال چیزی رفتن است و در آن دو معنای «رفتن» و «درصدد چیزی بودن» لحاظ شده است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص438)
▫️کاربرد آن برای به چرا بردن چارپایان بسیار رایج است (هُوَ الَّذي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فيهِ تُسيمُونَ» (نحل/10) و به چارپایانی که برای چریدن در صحرا رها شدهاند «مسومة» گویند: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ ... وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ» (آل عمران/14)
📚(معجم مقاييس اللغه، ج3، ص118)
▪️بر اساس این تحلیل، کلمه «سومة» به معنای علامتی که بر چیزی میگذارند - و «سیما» هم از همین تعبیر گرفته شده است (تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ، بقره/273؛ سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ، فتح/29) – بنوعی خروج از معنای اصلی «سوم» است
📚(معجم مقاييس اللغه، ج3، ص118)
▪️در مقابل، برخی اصل این ماده را از همین کلمه «سیما» به معنای علامت دانستهاند و گفتهاند «سائمه» (چهارپایی که به چرا برده میشود) و «مسومة» هم از همین گرفته شده؛ و وجه تسمیهاش این بوده که شترهایی که برای چرا میبردهاند در مرتع با شترهای دیگر اشتباه میشده و به همین جهت بر آنها علامتی مینهادند که متمایز گردند و لذا آنها را «مسومة» میخواندند
📚(مجمع البيان، ج5، ص278)
▫️و در این معنا تعبیر «مسومه» به معنای «علامتگذاری شده» میباشد، که نشان از مرغوبیت شیء دارد؛ به تعبیر امروزیها: مارکدار است! در همین راستا، برخی اصل معنای این ماده را «چیزی را در معرض چیز دیگر قرار دادن» دانستهاند که هم در مورد «سیما» (به معنای علامت) درست درمیآید، و هم در مورد «سائمة» که حیوانی است که به چراگاه میبرند و مرتع را در معرض استفاده وی قرار میدهند.
📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج5، ص336)
▪️حتی وقتی وصف «مُسَوّم» برای فرشتگان هم به کار میرود (يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ؛ آلعمران/125) هر دو احتمال مطرح شده است:
▫️اگر از سیما و علامت گرفته شده، در صورتی که قرائت اسم مفعولی از این کلمه (مُسَوَّمین) را در نظر بگیریم، به معنای «علامتدار» میباشد؛ یعنی فرشتگانی که نشانه خاصی داشتند و ویژه بودند؛ و در قرائت اسم فاعلی (مُسَوَّمین) به معنای «علامتگذار» میباشد؛ یعنی بر خود یا بر دشمن یا .. علامت میگذاشتند؛
▫️و در حالتی که از معنای فرستادن و رها کردن مشتق شده باشد، آنگاه یعنی فرشتگانی که خداوند آنان را برای نابودی دشمنان فرستاده و درصدد این کار برآمدهاند.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص438)
▪️و بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت وصف «مُسَوَّمَةً» در آیه «مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّك» (هود/83؛ ذاریات/34) که برای سنگهایی به کار رفته که همچون بارانی بر سر قوم لوط فرو ریخت ، میتواند به معنای «علامت دار» باشد؛ و یا به معنای «رها و فرستاده شدن به سوی آنان»؛ البته اغلب مفسران آن را به همین معنای علامتدار گرفتهاند.
▫️هرچند به ابنعباس و معدودی از مفسران نسبت دادهاند که این را به معنای «آمده از نزد خدا» یا «آماده شده نزد خدا» گرفتهاند که به معنای دوم برمیگردد.
📚(البحر المحيط، ج6، ص192)
📿ماده «سوم» و مشتقات آن 15 بار در قرآن کریم به کار رفته است؛
و توجه شود که ماده «سوم» که فعلِ آن به صورت «سام یَسوم» (مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذاب؛ اعراف/167) میباشد غیر از ماده «سأم» است که به معنای ملالت و بیحوصلگی ناشی از خستگی میباشد (این ماده اخیر هم در قرآن به کار رفته) و نیز غیر از ماده «سمو» است که به معنای «علو» میباشد و «إسم» از آن مشتق شده و قبلا (جلسه ۲۲۱ http://yekaye.ir/baqare-2-31/) دربارهاش توضیحاتی گذشت.
@Yekaye
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است:
همانا رسول الله ص از جبرئیل پرسید که عذاب قوم لوط چگونه بود؟
او گفت: همانا قوم لوط اهل دیاری بودند که نه در قضای حاجت، نظافت میکردند و نه برای جنابت تطهیر مینمودند؛ افرادی بخیل که بر غذا خوردن حرص میزدند؛ و همانا حضرت لوط سی سال در میانشان درنگ کرد؛ و او بر آنان وارد شده بود، و از آنان نبود و قوم و خویشی هم در میان آنان نداشت. و همانا او آنان را به خداوند متعال و ایمان به او و پیروی از دستوراتش می خواند؛ و آنان را از فحشاء برحذر می داشت و به طاعت خداوند ترغیب مینمود؛ پس او را اجابت نکردند و از او پیروی ننمودند. و خداوند متعال هنگامی که خواست آنان را عذاب کند پیامبرانی انذاردهنده بر آنان فرستاد تا عذری نماند و هشدار داده شود؛ چون از امر او سرپیچی کردندن فرشتگانی را فرستاد تا هرکسی از مومنان که در دیار آنان هستند بیرون ببرند؛ پس جز خانهای از مسلمین در آن نیافتند (ذاریات/36) پس آنان را بیرون بردند و به لوط گفتند: «پس به پارهای [ظلمتی] از شب [گذشته]، با خانوادهات کوچ کن، و از شما هیچکس روی برنگرداند، و بروید بدانجا که به شما دستور داده شده» (حجر/65).
پس چون نیمه شب شد لوط با دخترانش به راه افتاد ولی زنش از وی سرپیچی کرد و به سوی قومش برگشت و از لوط نزد آنان سعایت (خبرچینی) کرد و بدانان خبر داد که لوط با دخترانش شبانه به راه افتاده است.
و همانا هنگامی که سپیده دمید از جانب عرش به من ندا داده شد که ای جبرئیل! آن سخن از خداوند به قطعیت عذاب بر قوم لوط محقق شد؛ پس به دیار قوم لوط و اطرافش هبوط کن و آن را از زیر هفت سرزمین برکَن و به آسمان بالا ببر و همانجا [بین زمین و آسمان] نگه دار تا امر پروردگارت در زیر و رو کردنش سررسد و از آن یک نشانه روشن از منزل لوط باقی بگذار که مایه عبرت گذرکنندکان باشد. پس من بدان دیار ظالمان هبوط کردم با دو جناح راست خویش بر شرق آن و با دو جناح چپ خویش بر مغرب آن زدم و آن را از ریشه از تحت هفت سرزمین برکندم جز منزل لوط را که آیه و نشانهای برای گذرکنندگان قرار دادم؛ سپس آن را به بالا بردم چنانکه فریادشان را آسمانیان میشنیدند و چون خورشید دمید از جانب عرش ندا آمد که ای جبرئیل این دیار را بر سر ساکنانش زیر و رو کن پس آن را زیر و رو کردم و خداوند «بارانی از سجیلی که نشانهدار نزد پروردگارت بود بر آنان بارید؛ و آن» ای محمد «از ظالمانِ» امت تو «اصلا دور نیست».
آنگاه پیامبر ص ب فرمود: جبرئیل! و دیار آنان در کدامین سرزمین بود؟
جبرئیل گفت: محل دیار آنان در منطقه بُحیرَة طبریه امروز واقع شده، در نزدیکیهای شام.
رسول الله ص فرمود: آیا آن هنگام که آن را بر سرشان زیر و رو میکردی دیدی که دیار آنان و ساکنانش در کدام موقعیت از زمین واقع شد؟
گفت: محمد! در ما بین دریای شام تا مصر، و تپهای شد در دریا.
📚علل الشرائع، ج2، ص550-551؛ قصص الأنبياء (للراوندي)، ص117-118؛ تفسير العياشي، ج2، ص157-158
@Yekaye
👇متن حدیث👇
👇متن حدیث👇
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع:
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص سَأَلَ جَبْرَئِيلَ كَيْفَ كَانَ مَهْلِكُ قَوْمِ لُوطٍ فَقَالَ إِنَّ قَوْمَ لُوطٍ كَانُوا أَهْلَ قَرْيَةٍ لَا يَتَنَظَّفُونَ مِنَ الْغَائِطِ وَ لَا يَتَطَهَّرُونَ مِنَ الْجَنَابَةِ بُخَلَاءَ أَشِحَّاءَ عَلَى الطَّعَامِ وَ إِنَّ لُوطاً لَبِثَ فِيهِمْ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَ إِنَّمَا كَانَ نَازِلًا عَلَيْهِمْ وَ لَمْ يَكُنْ مِنْهُمْ وَ لَا عَشِيرَةٌ لَهُ [فیهم] وَ لَا قَوْمٌ وَ إِنَّهُ دَعَاهُمْ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ إِلَى الْإِيمَانِ بِهِ وَ اتِّبَاعِهِ وَ نَهَاهُمْ عَنِ الْفَوَاحِشِ وَ حَثَّهُمْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ فَلَمْ يُجِيبُوهُ وَ لَمْ يُطِيعُوهُ وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا أَرَادَ عَذَابَهُمْ بَعَثَ إِلَيْهِمْ رُسُلًا مُنْذِرِينَ عُذْراً نُذْراً فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ أَمْرِهِ بَعَثَ إِلَيْهِمْ مَلَائِكَةً لِيُخْرِجُوا مَنْ كَانَ فِي قَرْيَتِهِمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَمَا وَجَدُوا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ» فَأَخْرَجَهُمْ مِنْهَا وَ قَالُوا لِلُوطٍ «أَسْرِ بِأَهْلِكَ مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ اللَّيْلَةَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَ امْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ» فَلَمَّا انْتَصَفَ اللَّيْلُ سَارَ لُوطٌ بِبَنَاتِهِ وَ تَوَلَّتِ امْرَأَتُهُ مُدْبِرَةً فَانْقَطَعَتْ إِلَى قَوْمِهَا تَسْعَى بِلُوطٍ وَ تُخْبِرُهُمْ أَنَّ لُوطاً قَدْ سَارَ بِبَنَاتِهِ وَ إِنِّي نُودِيتُ مِنْ تِلْقَاءِ الْعَرْشِ لَمَّا طَلَعَ الْفَجْرُ يَا جَبْرَئِيلُ حَقَّ الْقَوْلُ مِنَ اللَّهِ بِحَتْمِ عَذَابِ قَوْمِ لُوطٍ فَاهْبِطْ إِلَى قَرْيَةِ قَوْمِ لُوطٍ وَ مَا حَوَتْ فَاقْلَعْهَا مِنْ تَحْتِ سَبْعِ أَرَضِينَ ثُمَّ اعْرُجْ بِهَا إِلَى السَّمَاءِ فَأَوْقِفْهَا حَتَّى يَأْتِيَكَ أَمْرُ الْجَبَّارِ فِي قَلْبِهَا وَ دَعْ مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً مِنْ مَنْزِلِ لُوطٍ عِبْرَةً لِلسَّيَّارَةِ فَهَبَطْتُ عَلَى أَهْلِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِينَ فَضَرَبْتُ بِجَنَاحِيَ الْأَيْمَنِ عَلَى مَا حَوَى عَلَيْهِ شَرْقِيُّهَا وَ ضَرَبْتُ بِجَنَاحِيَ الْأَيْسَرِ عَلَى مَا حَوَى عَلَيْهِ غَرْبِيُّهَا فَاقْتَلَعْتُهَا يَا مُحَمَّدُ مِنْ تَحْتِ سَبْعِ أَرَضِينَ إِلَّا مَنْزِلَ لُوطٍ آيَةً لِلسَّيَّارَةِ ثُمَّ عَرَجْتُ بِهَا فِي خَوَافِي جَنَاحِي حَتَّى أَوْقَفْتُهَا حَيْثُ يَسْمَعُ أَهْلُ السَّمَاءِ زُقَاءَ دُيُوكِهَا وَ نُبَاحَ كِلَابِهَا فَلَمَّا طَلَعَتِ الشَّمْسُ نُودِيتُ مِنْ تِلْقَاءِ الْعَرْشِ يَا جَبْرَئِيلُ اقْلِبِ الْقَرْيَةَ عَلَى الْقَوْمِ فَقَلَبْتُهَا عَلَيْهِمْ حَتَّى صَارَ أَسْفَلُهَا أَعْلَاهَا وَ أَمْطَرَ اللَّهُ «عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ»« مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ» يَا مُحَمَّدُ «مِنَ الظَّالِمِينَ» مِنْ أُمَّتِكَ «بِبَعِيدٍ».
قَالَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا جَبْرَئِيلُ وَ أَيْنَ كَانَتْ قَرْيَتُهُمْ مِنَ الْبِلَادِ؟
فَقَالَ جَبْرَئِيلُ كَانَ مَوْضِعُ قَرْيَتِهِمْ فِي مَوْضِعِ بُحَيْرَةِ طَبَرِيَّةَ الْيَوْمَ وَ هِيَ فِي نَوَاحِي الشَّامِ.
قَالَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ رَأَيْتَكَ حِينَ قَلَبْتَهَا عَلَيْهِمْ فِي أَيِّ مَوْضِعٍ مِنَ الْأَرَضِينَ وَقَعَتِ الْقَرْيَةُ وَ أَهْلُهَا؟
فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ وَقَعَتْ فِيمَا بَيْنَ بَحْرِ الشَّامِ إِلَى مِصْرَ فَصَارَتْ تُلُولًا فِي الْبَحْرِ.
📚علل الشرائع، ج2، ص550-551؛ قصص الأنبياء (للراوندي)، ص117-118؛ تفسير العياشي، ج2، ص157-158
@Yekaye
☀️2) روایت شده که نزد امام صادق ع قرآن قرائت میشد. وقتی قاری به این آیه رسید که میفرماید «و بر آن بارانی از سنگهایی از سجّیلِ [= سنگگِلِ] نضجیافته و درهمتنیده باریدیم؛ [سنگهایی] نشانهدار نزد پروردگارت؛ و آن از ظالمان اصلا دور نیست.» امام ع فرمود:
کسی که بمیرد در حالی که مصرّ بر انجام لواط است، نمیمیرد مگر اینکه خداوند با سنگی از آن سنگها او را هدف قرار میدهد که مرگ وی در همان است؛ ولی احدی آن را نمیبیند.
📚الكافی، ج5، ص548؛ تفسير العياشي، ج2، ص158
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ مَيْمُونٍ الْبَانِ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُرِئَ عِنْدَهُ آيَاتٌ مِنْ هُودٍ فَلَمَّا بَلَغَ «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ؛ مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ» قَالَ:
فَقَالَ مَنْ مَاتَ مُصِرّاً عَلَى اللِّوَاطِ لَمْ يَمُتْ [فَلَمْ يَتُبْ] حَتَّى يَرْمِيَهُ اللَّهُ بِحَجَرٍ مِنْ تِلْكَ الْحِجَارَةِ تَكُونُ فِيهِ مَنِيَّتُهُ وَ لَا يَرَاهُ أَحَدٌ.
@Yekaye
☀️3) الف. در منابع اهل سنت از رسول الله ص روایت شده است:
در آخر امتم قومی خواهند بود که مرداننشان به مردان اکتفا میکنند و زنانشان به زنان؛ پس هنگامی که چنین شد منتظر عذاب قوم لوط باشید که خداوند بر آنان سنگهایی از سجّیل بفرستد؛ سپس رسول الله ص تلاوت فرمود: «و آن از ظالمان اصلا دور نیست.»
📚تفسير القرطبي، ج9، ص83؛ البحر المحيط، ج6، ص192
وَرُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ[آله و] سَلَّمَ أَنَّهُ قَالَ:
سَيَكُونُ فِي آخِرِ أُمَّتِي قَوْمٌ يَكْتَفِي رِجَالُهُمْ بِالرِّجَالِ وَنِسَاؤُهُمْ بِالنِّسَاءِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَارْتَقِبُوا عَذَابَ قَوْمِ لُوطٍ أَنْ يُرْسِلَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ؛ ثُمَّ تَلَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ [آله و] سَلَّمَ «وَما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ».
☀️ب. در منابع شیعه بدین صورت روایت نشده، اما اصل اینکه از علائم آخرالزمان چنین واقعهای است، آمده است؛ مثلا محمد بن مسلم روایت کرده که از امام باقر ع میپرسدم: یا ابن رسول الله! چه موقع قائم شما خروج می کند؟
فرمود: هنگامی که مردان خود را به زنان شبیه کنند و زنان به مردان؛ و مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان؛ ...
📚كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص331
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الْعَلَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَلِيٍّ الْقَزْوِينِيُّ قَالَ حَدَّثَنِيعَلِيُّ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ الْحَنَّاطِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَاقِرَ ع يَقُولُ ...
قَالَ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَتَى يَخْرُجُ قَائِمُكُمْ؟
قَالَ إِذَا تَشَبَّهَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ اكْتَفَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ...
@Yekaye
.
1⃣ «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ؛ مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمينَ بِبَعيدٍ»
عذابهای الهی کاملا حساب و کتاب دارد❗️
حتی سنگهایی که برای عذاب قوم لوط نازل شد همگی نزد پروردگار نشانهدار بود؛ و از پیش معلوم بود که هریک چه کسی را باید هدف قرار دهد‼️
@Yekaye
.
2⃣ «فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا ... ما هِيَ مِنَ الظَّالِمينَ بِبَعيدٍ»
قوم لوط تا مدتی معین مهلت داده شدند؛ اما وقتی مهلتشان به سر آمد و امر خداوند سررسید؛ هلاک شدند؛
و این فقط داستان قوم لوط نیست؛
هر جامعهای به ظلم روی آورد و از مسیر حق و عدالت رویگردان باشد، چنین عاقبتی از او دور نیست!
@Yekaye
.
3⃣ «حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ؛ مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ»
تعبیر «مسومة» (نشانهدار) در این آیه، علی القاعده صفت است برای حجازه در آیه قبل؛ یعنی آن سنگها نزد پروردگارت نشانهدار بوده؛
مقصود از این تعبیر چیست و چرا با سنگهایی نشانهدار آنان را هلاک کرد؟
🍃الف. علاماتی در آن قرار داد تا معلوم شود که اینها برای عذاب آماده شده است.
📚(مجمع البيان، ج5، ص282)
و با این تعبیر، تهدید [دیگرانی که میخواهند مرتکب چنان کاری شوند] را شدت بخشید
📚(الميزان، ج10، ص344)
بدین بیان که ببینید خداوند با سنگهایی که کاملا برای عذاب آنها نشانهگذاری شده بود آنان را به هلاکت رساند؛ و پرتاب سنگها کاملا هدفمند بود؛ نه اینکه صرفا بارانی از سنگ بارید که به هرکسی خورد خورد؛ که اگر کسی به پناهگاه برود جان سالم به در بَرَد!
🍃ب. این سنگهای رگههایی سرخ یا سفید یا سیاه داشت که کاملا آنها را از سنگهای عادی متمایز می کرد.
📚(عکرمه و قتاده، ابنعباس، حسن بصری، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص282 و البحر المحيط، ج6، ص191 )
🍃ج. بر هر سنگی اسم کسی که قرار بود با آن مورد اصابت قرار گیرد ثبت شده بود.
📚(ربیع، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص282)
🍃د. آنان را نشانهدار کرد تا بفهماند که آنان از سنگهای عادی زمینی نبودند
📚(ابنجریح، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص282)
🍃ه. مهر و موم بر آنان نهاده شده بود
📚(حسن بصری و سدی، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص282)
🍃و. ...
@YekAaye
.
4⃣ «مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ»
مقصود از تعبیر «عند ربک» چیست؟
🍃الف. یعنی این مطلب در علم پروردگارت رقم خورده بود.
🍃ب. یعنی از خزائن پروردگارت که کسی جز او بدان دسترسی ندارد.
🍃ج. یعنی از جانب پروردگارت آمد
📚(ابنعباس و مقاتل، به نقل از البحر المحيط، ج6، ص192)
یعنی تاکیدی است بر اینکه خود خداوند دستور عذابی خاص را داده بود؛ تا کسی گمان نبرد که هلاکت آنان صرفاً یک اتفاق زمینی بود که اتفاقا به این قوم برخورد، مانند تصور اغلب افراد از پدیدههایی مثل سیل و زلزله.
🍃د. یعنی اینها نزد پروردگارت آماده شده بود.
📚(هذلی، به نقل از البحر المحيط، ج6، ص192)
🍃ه. یعنی برای این آمده که گستره قدرت خداوند و شدت عذاب او را برساند.
📚(ابنالانباری، به نقل از البحر المحيط، ج6، ص192)
🍃و. ...
@YekAaye
.
5⃣ «ما هِيَ مِنَ الظَّالِمينَ بِبَعيدٍ»
مهمترین مشکل قوم لوط، انجام عمل لواط بود که این را از دعوتهای حضرت لوط بخوبی میتوان دریافت. و خداوند آنان را عذاب کرد؛ و در این جمله، فرمود این وضعیت از «ظالمان دور نیست»
یعنی
🔹از طرفی نشان داد که عمل قوم لوط (لواط یا به تعبیر امروزی، رفتار همجنسگرایانه) مصداق ظلم است، و نه یک حق؛
(انحرافات اخلاقى و جنسى، ظلم است؛ 📚تفسير نور، ج4، ص104)
🔹و از طرف دیگر نشان داد که این عاقبت، تنها و تنها مربوط به یک امتی در گذشته نیست؛ بلکه هر جامعهای که این ظلم در آنها عادی شود، انتظار چنان عذابی را داشته باشد.
(هر كس همچون دنياى غرب، همجنسبازى را جايز و آزاد بداند، بايد منتظر قهر خدا و زير ورو شدن منطقهى فساد باشد. 📚تفسير نور، ج4، ص104)
@Yekaye
.
6⃣ «وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ»
با توجه به اینکه مرجع ضمیر اشاره «هی» را چه بدانیم، مراد از چیزی که از ظالمان دور نیست متفاوت میشود و معانی متعددی از آیه قابل استنباط است که با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا بعید نیست که همگی مد نظر باشد:
🍃الف. مرجع آن، «الحجارة» است؛
یعنی آن سنگهایی که برای عذاب قوم لوط فرستاده شد، از ظالمان اصلا دور نیست؛ و این گونه عذابی ممکن است بر سر سایر ظالمان امتهای دیگر هم فرود آید.
📚(الميزان، ج10، ص344)
🍃ب. مرجع ضمیر « القرى: شهرهای آنها» است که با ضمیر «جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها» نیز بدان اشاره شده بود.
یعنی آن شهرهایی که زیر و رو شد، از این ظالمان و مشرکان قریش که در زمان پیامبر به ایشان ظلم میکردند، اصلا دور نیست؛ میتوانند بروند و آنجا را ببینند و عبرت بگیرند؛ چنانکه در جای دیگر درباره این سرزمینهای ویران شده فرمود «وَ إِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ: و البته آن [شهرهاى ويران] بر سر راهى است داير و بر جاى مانده» (حجر/76) ویا «وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ: و همانا شما (اهل مكه در سفرتان به سوى شام) بر آنها مىگذريد، صبحگاهان؛ و در شب؛ آیا پس نمی اندیشید؟!» (صافات/138).
📚(الميزان، ج10، ص344)
🍃ج. ...
@Yekaye
.
7⃣ «وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ»
مقصود از «ظالمانی» که وقوع این عذاب از آنان دور نیست، چه کسانیاند؟
🍃الف. ظالمان از امت پیامبر اکرم ص، بویژه مشرکان مکه
📚(مجمع البيان، ج5، ص282)؛
که این تعبیر نوعی تهدید آنهاست.
📚(الميزان، ج10، ص344)
🍃ب. خود قوم لوط
📚 (مجمع البيان، ج5، ص282)
در واقع، آوردن کلمه «ظالمان» وصفی جدید برای قوم لوط است که با آوردن آن، هم عمل آنان را ظلم معرفی میکند و هم علت نابودیِ آنان را بازگو مینماید؛ یعنی میخواهد بفرماید:
🔹اولا آنان به خاطر انجام عمل لواط ظالم محسوب میشوند (یعنی کسی گمان نکند که عمل لواط، صرفا یک قبح فرهنگی دارد و از جنس آداب و رسوم است که از این جامعه به آن جامعه فرق میکند و مصداق ظلم و تجاوز از حق نیست)؛
🔹و ثانیا علت نابود شدنشان هم دقیقا همین بود که کارشان ظلم بود، نه اینکه صرفا یک اقدام فرهنگی و آداب و رسومی صرف مجازات شده باشند.
🍃ج. مقصود هرکسی است که عمل آنان را انجام دهد.
🔖حدیث3 https://eitaa.com/yekAaye/1871
و نیز:
📚(ابنعباس، به نقل از البحر المحيط، ج6، ص192)
🍃د. ...
@YekAaye
.
8⃣ «مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمينَ بِبَعيدٍ»
با اینکه مطالب را در آیات قبل با ضمیر متکلم (أَمْرُنا؛ جَعَلْنا: ما) بیان کرد، چرا سیاق آیات یکدفعه به صورت مخاطب (رَبِّكَ: تو) درآمد؟
🍃الف. موید آن است که مقصود اصلی از ظالمان، ظالمان در امت پیامبر ص و مشرکان مکه و مخاطبان اوست؛
یعنی تهدید را برای مخاطبان و معاشران پیامبر جدیتر میکند: [یعنی میفرماید «ما آنها را چنین و چنان کردیم؛ و پروردگار توست که چنین کرد»؛ پس ای کسانی که با این پیامبر مخالفت میکنید مواظب باشید که پروردگار او همان کسی است که آنان را زیر و رو کرد؛] و اگر هم اصرار شود که ظالمان، به معنای مطلق ظالمان میباشد، آنگاه این تعریضی به ظالمان مخاطب پیامبر دارد.
📚 (الميزان، ج10، ص344)
🍃ب. ...
@Yekaye
✅جمعبندی داستان قوم لوط در سوره هود✅
📖ابتدا مروری بر آیات داشته باشیم:
وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهيمَ بِالْبُشْرى قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنيذٍ؛
فَلَمَّا رَأى أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خيفَةً قالُوا لا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمِ لُوطٍ؛0
وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ؛
قالَتْ يا وَيْلَتى أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلي شَيْخاً إِنَّ هذا لَشَيْءٌ عَجيبٌ؛
قالُوا أَ تَعْجَبينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَميدٌ مَجيدٌ؛
فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهيمَ الرَّوْعُ وَ جاءَتْهُ الْبُشْرى يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ؛
إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ؛
يا إِبْراهيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ؛
وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا يَوْمٌ عَصيبٌ؛
وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ في ضَيْفي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيدٌ؛
قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا في بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نُريدُ؛
قالَ لَوْ أَنَّ لي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوي إِلى رُكْنٍ شَديدٍ؛0
قالُوا يا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصيبُها ما أَصابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَريبٍ؛
فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ؛
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمينَ بِبَعيدٍ؛
💢ترجمه
و به یقین، فرستادگان ما ابراهیم را بشارت آوردند. سلامی کردند. گفت: سلام. پس دیری نپایید که گوسالهای بریان آورد.
پس هنگامی که دید دستانشان را، که به آن نمیرسد، آنان را بیگانه شمرد، و از آنان ترسی احساس کرد؛ گفتند نترس! همانا ما به سوی قوم لوط فرستاده
شدهایم.
و زنش ایستاده بود؛ پس خندید [یا: حایض شد]، پس او را به اسحاق مژده دادیم، و پشت سر اسحاق، یعقوب.
گفت: ای وای! آیا من بچه آورم در حالی که پیرزنی هستم و این شوهرم است که پیرمرد است. همانا این واقعاً چیز عجیبی است!
گفتند آیا از امر خدا تعجب میکنی؟! رحمت خداوند و برکاتش بر شما اهل بیت [باد/است]؛ همانا او ستوده و ارجمند است.
پس هنگامی که ترس از ابراهیم برفت و او را بشارت آمد، شروع کرد به مجادله با ما درباره قوم لوط!
بهدرستی که ابراهیم قطعا بردباری بسیار تضرعپیشه و بازگشتکننده بوده است.
ای ابراهیم! از این بگذر! همانا چنین است که امر پروردگارت آمده است؛ و بیتردید آنان را آمده به سراغشان عذابی بیبازگشت.
و هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، به [سبب] آنان احساس بدی کرد [آمدن آنان را خوش نداشت] و با آنان در تنگنا قرار گرفت و گفت: امروز روزی سخت است.
و قومش نزدش آمدند در حالی که به سویش هل داده میشدند و پیش از آن نیز کارهای زشت انجام میدادند؛ گفت: ای قوم من! اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند؛ پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا در مورد میهمانانم شرمنده و سرشکسته مسازید؛ آیا از شما مرد رشیدی [رشدیافتهای] نیست؟!
گفتند قطعاً دانستهای که ما را در مورد دخترانت حقی نباشد؛ و بیگمان تو خوب میدانی که چه میخواهیم!
گفت: کاشکی مرا به شما نیرویی بود یا اینکه به پایگاهی استوار پناه ببرم!
گفتند: ای لوط! همانا ما فرستادگان پروردگار توییم؛ هرگز به تو دست نمییابند؛ پس به پارهای [ظلمتی] از شب [گذشته]، با خانوادهات کوچ کن، و از شما هیچکس روی برنگردانَد، جز زنت؛ بیشک به او میرسد آنچه بدانان رسید؛ بدرستی که وعدهگاه آنان صبح است؛ آیا مگر صبح نزدیک نیست؟
پس هنگامی که امر ما آمد آن را زیر و رو کردیم و بر آن بارانی از سنگهایی از سجّیلِ [= سنگگِلِ] نضجیافته و درهمتنیده باریدیم.
[سنگهایی] نشانهدار نزد پروردگارت؛ و آن از ظالمان اصلا دور نیست.
سوره هود (11) آیات 69-83
1397/10/28
11 جمادیالاولی 1440
@Yekaye
☀️حکایت حضرت ابراهیم و فرشتگان به روایت تفسير القمي
📜تفسیر قمی، تالیف علی بن ابراهیم قمی است که از اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری بوده و غیبت امام زمان ع را هم درک کرده است.
تفسیر وی عمدتا بر اساس روایاتی است که از ائمه اطهار به دست او رسیده است؛ و غالبا امامی را که از او روایت میکند را نام میبرد. با این حال، فرازهایی از این تفسیر، بدون ذکر نام امام است؛ ولی بسیار از اهل حدیث، احتمال اینکه مضمون اینها هم برگرفته از کلمات معصومین باشد را منتفی ندانستهاند و از این رو، در کتب تفسیریای که تفسیر خود را صرفاً مبتنی بر نقل احادیث قرار دادهاند (مانند تفسیر برهان و تفسیر نورالثقلین) حتی این عبارات تفسیر قمی را نیز برشمردهاند.
وی در این آیات، حکایت قوم لوط را بدون استناد به معصوم ع روایت کرده است؛ که شاید آوردن آن در اینجا در مقام جمعبندی آیات، بیوجه نباشد:
و اما اینکه فرمود: «و به یقین، فرستادگان ما ابراهیم را بشارت آوردند. سلامی کردند.
گفت: سلام. پس دیری نپایید که گوسالهای بریان آورد.» یعنی بریان و تفت داده شده؛
[علی بن ابراهیم در اینجا به سراغ داستان حضرت ابراهیم ع میرود که بعد از از اینکه از آتش سالم درآمد چه وقایعی بر او گذشت و نهایتا مجبور به هجرت از آن دیار شد و در مسیر خروجش از دیار نمورد چه وقایعی برای او رخ داد تا بدینجا میرسد که او در سرزمینی سکنی گزید:]
و حضرت ابراهیم ع چنین بود که هرکس بر او میگذشت به عنوان میهمان از او پذیرایی میکرد و در هفت فرسخی وی سرزمینهای آبادِ پردرخت و گیاه و پربرکتی بود که در مسیر راه کاروانیان بود؛ و افرادی که از آن بلاد عبور می کردند از میوهها و محصولات آنان تناول می نمودند؛ آنان از این وضعیت به تنگ آمدند؛ و ابلیس به صورت پیرمردی نزد آنان آمد گفت: آیا میخواهید کاری یادتان بدهم که دیگر کسی از منطقه شما عبور نکند؟!
گفتند: چه کاری؟
گفت: هرکس از منطقه شما گذر کرد او را بگیرید و از پشت با وی نکاح کنید و لباسهایش را درآورید!
سپس ابلیس به صورت نوجوان زیبارویی با پیراهنهایی قشنگ بر آنان ظاهر شد؛ پس سراغش آمدند و او را گرفتند و با آن همان کردند که به آنها گفته بود و از این کار خوششان آمد؛ و دیگر با مردان چنین میکردند؛ پس مردان نیاز [جنسیِ] خود را با مردان اشباع مینمودند و زنان با زنان. مردم به حضرت ابراهیم ع شکایت بردند و خداوند لوط را برای اینکه آنان را برحذر دارد و انذار دهد به سوی آنان برانگیخت.
چون لوط را دیدند به او گفتند: تو کیستی؟
گفت: من پسر دایی همان ابراهیمی هستم که آن پادشاه وی را در آتش انداخت؛ ولی خداوند آتش را بر او سرد و سلامت گرداند؛ و او در همین نزدیکیهای شما سکونت گزیده؛ پس تقوای الهی پیشه کنید و این کار را رها کنید وگرنه خداوند هلاکتان خواهد کرد.
آنان از اینکه به او جسارت کنند ترسیدند و از سراغ او رفتن خودداری کردند؛ و لوط چنان بود که هر مردی که بر آنان میگذشت و قصد بدی دربارهاش داشتند وی را از دست آنان نجات می داد. و لوط در میان آنان ازدواج کرد و همسرش دخترانی برای او آورد.
و چون ماندن لوط در میان آنان طولانی شد و سخن او را نمیپذیرفتند، گفتند: «ای لوط! اگر از این کارت دست برنداری تو را در زمره تبعیدشدگان قرار میدهیم» (شعراء/167) یعنی تو را سنگباران خواهیم کرد و از شهر بیرون میکنیم.
پس لوط علیه آنان دعا کرد (آنان را نفرین کرد) و در همین موقع حضرت ابراهیم در محلی که در آنجا بود نشسته بود و چندی قبل از میهمانانی پذیرایی کرده بود و آنان رفته بودند و چیزی نزدش نمانده بود؛ پس نگاهش به چهار نفر افتاد که نزد او رسیدند و شبیه بقیه مردم نبودند. پس آنان سلام گفتند و حضرت ابراهیم هم سلام گفت؛ و ابراهیم نزد ساره آمد و به او گفت: میهمانانی آمدهاند که شبیه بقیه مردم نیستند. گفت: نزد ما جز همین گوساله نمانده است.
پس آن را ذبح کرد و بریان نمود و نزد آنان آورد و این همان سخن خداوند عز و جل است که فرمود:
«و به یقین، فرستادگان ما ابراهیم را بشارت آوردند. سلامی کردند. گفت: سلام. پس دیری نپایید که گوسالهای بریان آورد. پس هنگامی که دید دستانشان را، که به آن نمیرسد، آنان را بیگانه شمرد، و از آنان ترسی احساس کرد.»
ساره همراه با جماعتی آمد و بدانان گفت: چه شده است که از غذای خلیل الله نمی خورید؟
آنان به ابراهیم ع «گفتند نترس! همانا ما به سوی قوم لوط فرستاده شدهایم.» پس ساره مضطرب شد؛ «و دچار ضحک شد» یعنی حیض شد در حالی که سالیان درازی بود که دیگر حیض نمیشد؛ پس خداوند عز و جل فرمود «پس او را به اسحاق مژده دادیم، و پشت سر اسحاق، یعقوب.»
پس دست بر صورت خویش گذاشت و «گفت: ای وای! آیا من بچه آورم در حالی که پیرزنی هستم و این شوهرم است که پیرمرد است. همانا این واقعاً چیز عجیبی است!»
👇ادامه👇