eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روایات 7) الف. عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ آدَمَ وُلِدَ لَهُ أَرْبَعَةُ ذُكُورٍ فَأَهْبَطَ اللَّهُ إِلَيْهِمْ أَرْبَعَةً مِنَ الْحُورِ الْعِيْنِ فَزَوَّجَ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ وَاحِدَةً فَتَوَالَدُوا ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ رَفَعَهُنَّ وَ زَوَّجَ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةَ أَرْبَعَةً مِنَ الْجِنِّ، فَصَارَ النَّسْلُ فِيهِمْ. فَمَا كَانَ مِنْ حِلْمٍ فَمِنْ آدَمَ؛ وَ مَا كَانَ مِنْ جَمَالٍ فَمِنْ قِبَلِ الْحُورِ الْعِينِ؛ وَ مَا كَانَ مِنْ قُبْحٍ أَوْ سُوءِ خُلُقٍ فَمِنَ الْجِن. 📚تفسير العياشي، ج1، ص215 ب. عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ لِي مَا يَقُولُ النَّاسُ فِي تَزْوِيجِ آدَمَ وُلْدَهُ؟ قَالَ قُلْتُ يَقُولُونَ إِنَّ حَوَّاءَ كَانَتْ تَلِدُ لآِدَمَ فِي كُلِّ بَطْنٍ غُلَاماً وَ جَارِيَةً فَتَزَوَّجَ الْغُلَامُ الْجَارِيَةَ الَّتِي مِنَ الْبَطْنِ الْآخَرِ الثَّانِي، وَ تَزَوَّجَ الْجَارِيَةَ الْغُلَامُ الَّذِي مِنَ الْبَطْنِ الْآخَرِ الثَّانِي حَتَّى تَوَالَدُوا، فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَيْسَ هَذَا كَذلكَ يحجكم المجوس، وَ لَكِنَّهُ لَمَّا وَلَدَ آدَمُ هِبَةَ اللَّهِ وَ كَبُرَ سَأَلَ اللَّهَ أَنْ يُزَوِّجَهُ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ لَهُ حَوْرَاءَ مِنَ الْجَنَّةِ فَزَوَّجَهَا إِيَّاهُ، فَوُلِدَ لَهُ أَرْبَعَةُ بَنِينَ، ثُمَّ وُلِدَ لآِدَمَ ابْنٌ آخَرُ فَلَمَّا كَبُرَ أَمَرَهُ فَتَزَوَّجَ إِلَى الْجَانِّ فَوُلِدَ لَهُ أَرْبَعُ بَنَاتٍ فَتَزَوَّجَ بَنُو هَذَا بَنَاتِ هَذَا فَمَا كَانَ مِنْ جَمَالٍ فَمِنْ قِبَلِ الْحَوْرَاءِ وَ مَا كَانَ مِنْ حِلْمٍ فَمِنْ قِبَلِ آدَمَ وَ مَا كَانَ مِنْ حقد [خِفَّةٍ] فَمِنْ قِبَلِ الْجَانِّ فَلَمَّا تَوَالَدُوا صَعِدَ [صعدتِ] الْحَوْرَاءُ إِلَى السَّمَاء. 📚تفسير العياشي، ج1، ص216 @Yekaye
🔹 ج. و ☀️8) الف. از امام باقر ع روایت شده است: مقصود از «و اتقوا ... الأرحام» پروای ... خویشاوندان را داشته باشید» این است که بپرهیزید از اینکه قطع رحم کنید. 📚مجمع البيان، ج3، ص6 مَعْناهَ وَ اتَّقُوا الْأرْحامَ أنْ تَقْطَعُوها .. هو المروي عن أبي جعفر (ع) ☀️ب. از پیامبر اکرم ص روایت شده است: خداوند فرمود: من رحمان هست؛ و رَحِم را آفریدم؛ و اسمش را از اسم خودم مشتق کردم؛ پس هرکس که صله رحم انجام داد وصلش کنم و هرکس که قطع رحم کرد قطعش کنم. 📚مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص166؛ عوالي اللئالي العزيزية، ج1، ص362 ؛ مجمع البيان، ج3، ص6 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ أَنَا الرَّحْمَنُ شَقَقْتُ الرَّحِمَ مِنِ اسْمِي فَمَنْ وَصَلَهَا وَصَلْتُهُ وَ مَنْ قَطَعَهَا قَطَعْتُهُ [مجمع البیان: بَتَتّهُ]. ☀️ج. جمیل بن دراج می‌گوید: از امام صادق ع درباره این عبارت سوال کردم که خداوند می فرماید «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً: و پروای خدایی را داشته باشید که به [حقِ/واسطه‌ی] او [از هم] درخواست می‌کنید [همدیگر را به او سوگند می‌دهید] و نیز [پروای] ارحام [= خویشاوندان] را [داشته باشید]؛ همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.» فرمود: آن ارحام مردم است؛ همانا خداوند عز و جل به وصل کردن آن [برقراری صله رحم] دستور داده و آن را بزرگ شمرده است. آیا نمی‌بینی که این را جزیی از تقوای الهی [یا: توصیه به این را همراه توصیه به تقوای از خود] قرار داد؟! 📚الكافي، ج2، ص150؛ الزهد، ص39؛ تفسير العياشي، ج1، ص217 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً» قَالَ فَقَالَ: هِيَ أَرْحَامُ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِصِلَتِهَا وَ عَظَّمَهَا أَ لَا تَرَى أَنَّهُ جَعَلَهَا مِنْه [معه] ؟! @Yekaye
☀️9) از امیرالمومنین ع روایت شده است: همانا گاه می‌شود که کسی از شما خشمگین می‌شود و راضی نمی‌شود تا اینکه به جهنم می‌رود! پس هریک از شما که بر خویشاوند خود خشم گرفت به او نزدیک شود [یا: با او تماس برقرار کند] چرا که وقتی رَحِم با رَحم تماس برقرار کرد آرام می‌گیرد؛ و همانا رَحِم به عرش درآویخته است – مانند شمشیری در آنجا بُرِش دارد – ندا می‌دهد: خدایا، کسی که به من وصل می‌شود (=صله رحم بجا می‌آورد) [او را به خود] وصل کن؛ و کسی که مرا قطع می‌کند [قطع رحم می‌کند] [از او] جدا شو! و این همان سخن خداوند است در کتابش که «پروای خدایی را داشته باشید که به [حقِ/واسطه‌ی] او [از هم] درخواست می‌کنید [همدیگر را به او سوگند می‌دهید] و نیز [پروای] ارحام [= خویشاوندان] را [داشته باشید]؛ همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.» و هر گاه یکی از شما عصبانی شد در حالی که ایستاده است، بلافاصله بر زمین قرار گیرد [بنشیند و از حرکت بازایستد] که همانا این کار پلیدی شیطان را می‌بَرَد. 📚تفسير العياشي، ج1، ص217؛ مجمع البيان، ج3، ص6 عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ: إِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَغْضَبُ فَمَا يَرْضَى حَتَّى يَدْخُلَ بِهِ النَّارَ. فَأَيُّمَا رَجُلٍ مِنْكُمْ غَضِبَ عَلَى ذِي رَحِمِهِ فَلْيَدْنُ مِنْهُ [فليمسه] فَإِنَّ الرَّحِمَ إِذَا مَسَّتْهَا الرَّحِمُ اسْتَقَرَّتْ وَ إِنَّهَا مُتَعَلِّقَةٌ بِالْعَرْشِ - يَنْتَقِضُهُ [ِتَنْتَقِضُ] انْتِقَاضَ الْحَدِيدِ - فَيُنَادِي اللَّهُمَّ صِلْ مَنْ وَصَلَنِي وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِي وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ فِي كِتَابِهِ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً» وَ أَيُّمَا رَجُلٍ غَضِبَ وَ هُوَ قَائِمٌ فَلْيَلْزَمِ الْأَرْضَ مِنْ فَوْرِهِ فَإِنَّهُ يُذْهِبُ رِجْزَ الشَّيْطَان. @Yekaye
☀️10) از چندین تن از ائمه اطهار ع روایتی نقل شده است که حضرت امیرالمومنین ع در یک مجلس چهارصد باب از آنچه دین و دنیای انسان مسلمان را آباد می‌کند، به برخی از اصحابش آموخت. قبلا فرازهایی از این روایت قبلا گذشت. در فراز دیگری از آن فرموده‌اند: صله رحم انجام دهید ولو با یک سلام؛ که همانا خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: «پروای خدایی را داشته باشید که به [حقِ/واسطه‌ی] او [از هم] درخواست می‌کنید [همدیگر را به او سوگند می‌دهید] و نیز [پروای] ارحام [= خویشاوندان] را [داشته باشید]؛ همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.» و روزتان را با [گفتن] چنین و چنان، و ما چنین و چنان کردیم نگذرانید که همانا همراه شما نگهبانانی است که بر شما و بر ما نگهبانی می‌دهند. 📚الخصال، ج2، ص613؛ تحف العقول، ص103 حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ الْيَقْطِينِيُّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ قال ع ... صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ لَوْ بِالسَّلَامِ يَقُولُ اللَّهُ [لِقَوْلِ اللَّهِ] تَبَارَكَ وَ تَعَالَى «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً» لَا تَقْطَعُوا نَهَارَكُمْ بِكَذَا وَ كَذَا وَ فَعَلْنَا كَذَا وَ كَذَا فَإِنَّ مَعَكُمْ حَفَظَةً يَحْفَظُونَ عَلَيْنَا وَ عَلَيْكُمْ ✅فراز اول این حدیث با سندی متفاوت در الكافي، ج2، ص155 نیز آمده است. @Yekaye
☀️11) از امام رضا ع روایت شده که فرمودند: خداوند به سه چیز دستور داد در کنار سه چیز دیگر: 🔹به نماز و زکات دستور داد [مثلا: بقره/44]؛ پس کسی که نماز بگذارد و زکاتش را ندهد نمازش از او پذیرفته نشود؛ 🔹به سپاس از خویش و از والدین دستور داد [مثلا: لقمان/14] ؛ پس هرکه شکرگزار والدینش نباشد شکر خدا را بجا نیاورده است. 🔹به تقوای الهی و صله رحم امر کرد [نساء/1] پس کسی که صله رحم را بجا نیاورد تقوای الهی را رعایت نکرده است. 📚الخصال، ج1، ص156 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنِ السَّيَّارِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ دِلْهَاثٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَةٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَةٌ أُخْرَى أَمَرَ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ، فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ يُزَكِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ؛ وَ أَمَرَ بِالشُّكْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَيْنِ، فَمَنْ لَمْ يَشْكُرْ وَالِدَيْهِ لَمْ يَشْكُرِ اللَّهَ؛ وَ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ فَمَنْ لَمْ يَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ يَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ. @Yekaye
🔹د. نزول این آیه در شأن پیامبر ص و اهل بیت ع ☀️12) الف. از امام رضا ع روایت شده است: همانا رَحِمِ [= پیوند خویشاوندی با] آل محمد، یعنی امامان، آویخته به عرش است؛ می‌گوید: خدایا، کسی که به من وصل می‌شود [او را به خود] وصل کن؛ و کسی که مرا قطع می‌کند [از او] جدا شو؛ سپس این جاری است پس از آن در رَحِم‌های [= خویشاوندانِ] مومنان؛ سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «پروای خدایی را داشته باشید که به [حقِ/واسطه‌ی] او [از هم] درخواست می‌کنید [همدیگر را به او سوگند می‌دهید] و نیز [پروای] ارحام [= خویشاوندان] را؛ همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.» 📚الكافي، ج2، ص156 ☀️ب. از امام باقر ع درباره این آیه: «ای مردم! پروای پروردگارتان را داشته باشید، همان که شما را از نفس واحدی آفرید، ...» (نساء/1) روایت شده که فرمودند: این همان قرابت و خویشاوندیِ پیامبر ص است و سید آنان امیرالمومنین ع است؛ [مردم] به مودت با آنان دستور داده شدند، اما با آن دستور مخالفت کردند. 📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص179 ☀️ج. ابن عباس درباره این آیه که می‌فرماید «پروای خدایی را داشته باشید که به [حقِ/واسطه‌ی] او [از هم] درخواست می‌کنید [همدیگر را به او سوگند می‌دهید] و نیز [پروای] ارحام [= خویشاوندان] را؛ همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.» گفته است: این در مورد رسول الله ص و اهل بیت و خویشاوندانِ وی نازل شد؛ و مطلب از این قرار است که هر رابطه سببی و نَسَبی‌ای روز قیامت منقطع می‌گردد مگر آنچه از سبب و نَسَبِ او باشد «همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.» یعنی محافظ بوده است. 📚تفسير فرات الكوفي، ص101؛ مناقب آل أبي طالب، ج2، ص168 ؛ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج1، ص174 ؛ شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج3، ص5 @Yekaye
12) متن احادیث ☀️الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ الصَّيْرَفِيِّ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّ رَحِمَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَئِمَّةِ ع لَمُعَلَّقَةٌ بِالْعَرْشِ تَقُولُ اللَّهُمَّ صِلْ مَنْ وَصَلَنِي وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِي ثُمَّ هِيَ جَارِيَةٌ بَعْدَهَا فِي أَرْحَامِ الْمُؤْمِنِينَ. ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ.» 📚الكافي، ج2، ص156 ب. أَبُو حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» الْآيَةَ قَالَ: قَرَابَةُ الرَّسُولِ وَ سَيِّدُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِمْ فَخَالَفُوا مَا أُمِرُوا بِهِ. 📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص179 ☀️ج. فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَكَمِ الْحِبَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا حَسَنُ بْنُ حُسَيْنٍ قَالَ حَدَّثَنَا حِبَّانُ عَنِ الْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ [إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً»] نَزَلَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ ذَوِي أَرْحَامِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّ كُلَّ سَبَبٍ وَ نَسَبٍ يَنْقَطِعُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا مَنْ [مَا] كَانَ مِنْ سَبَبِهِ وَ نَسَبِهِ «إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً» يَعْنِي حَفِيظاً. 📚تفسير فرات الكوفي، ص101؛ مناقب آل أبي طالب، ج2، ص168 ؛ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج1، ص174 ؛ شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج3، ص5 @Yekaye
☀️13) الف. از امام صادق ع روایت شده که پیامبر اکرم ص فرمودند: همانا خداوند متعال مرا و اهل بیت مرا از طینتی آفرید که از آن نیافرید احدی را غیر از ما و کسی که ولایت ما را پذیرفته باشد؛ پس ما اولین کسانی بودیم که آفرینش را بدان آغاز فرمود؛ و چون ما را آفرید به نور ما هر ظلمتی را شکافت و به واسطه ما هر طینت پاکی را احیا فرمود؛ سپس خداوند متعال فرمود: اینان برترین خلایق من و حاملان عرش من و خزانه‌داران علم من و سروران اهل آسمان و سروران اهل زمین‌اند؛ اینان هدایتگران هدایت‌شده‌اند و [دیگران] به واسطه آنان هدایت می‌شوند؛ هر کس با ولایت آنان نزد من آید بهشتم را بر او واجب کنم و کرامتم را بر وی مباح گردانم و هرکس با دشمنیِ آنان نزد من آیدآتشم را بر او واجب کنم و عذابم را به سراغش بفرستم. سپس فرمود: و ماییم اصل و تمامیتِ ایمان به خدا و فرشتگانش؛ و از ماست «رقیبِ» [نگهبان و مراقب] بر خلق خدا؛ و به واسطه اوست استحکامِ اعمال صالحان و ماییم آن سوگند خداوند که به آن مورد درخواست قرار می‌گیرد و ماییم مورد سفارش خداوند در گذشتگان، و مورد سفارش خداوند در آیندگان، و این همان سخن خداوند جل جلاله است که «پروای خدایی را داشته باشید که به [حقِ/واسطه‌ی] او [از هم] درخواست می‌کنید [همدیگر را به او سوگند می‌دهید] و نیز [پروای] ارحام [= خویشاوندان] را؛ همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.» (نساء/1) 📚تفسير فرات الكوفي، ص: 101-102 فرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِيُّ مُعَنْعَناً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ [ع‏] قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَنِي وَ أَهْلَ بَيْتِي مِنْ طِينَةٍ لَمْ يَخْلُقِ اللَّهُ مِنْهَا أَحَداً غَيْرَنَا وَ مَنْ ضَوَى إِلَيْنَا [وَ مَنْ يَتَوَلَّانَا] فَكُنَّا أَوَّلَ مَنِ ابْتَدَأَ مِنْ خَلْقِهِ فَلَمَّا خَلَقَنَا فَتَقَ بِنُورِنَا كُلَّ أطعة [ظلمة] وَ أَحْيَا بِنَا كُلَّ طِينَةٍ طَيِّبَةٍ ثُمَّ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى هَؤُلَاءِ خِيَارُ خَلْقِي وَ حَمَلَةُ عَرْشِي وَ خُزَّانُ عِلْمِي وَ سَادَةُ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ سَادَةُ أَهْلِ الْأَرْضِ هَؤُلَاءِ هُدَاةُ الْمُهْتَدِينَ وَ الْمُهْتَدَى [و المهتداء] بِهِمْ مَنْ جَاءَنِي بِوَلَايَتِهِمْ أَوْجَبْتُهُمْ جَنَّتِي وَ أَبَحْتُهُمْ‏ كَرَامَتِي وَ مَنْ جَاءَنِي بِعَدَاوَتِهِمْ أَوْجَبْتُهُمْ نَارِي [وَ] بَعَثْتُ عَلَيْهِمْ عَذَابِي. ثُمَّ قَالَ ع [وَ] نَحْنُ أَصْلُ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ تَمَامُهُ وَ مِنَّا الرَّقِيبُ عَلَى خَلْقِ اللَّهِ وَ بِهِ إِسْدَادُ أَعْمَالِ الصَّالِحِينَ وَ نَحْنُ قَسَمُ اللَّهِ الَّذِي يُسْأَلُ بِهِ وَ نَحْنُ وَصِيَّةُ اللَّهِ فِي الْأَوَّلِينَ وَ وَصِيَّتُهُ فِي الْآخِرِينَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ «اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً». @Yekaye
☀️13) ب. ابن عباس خطبه‌ای را از رسول الله ص روایت کرده است که احتمال دارد همین خطبه مورد اشاره امام صادق ع در حدیث قبل باشد؛ اما نقل بسیار طولانی‌تر و مضامین دیگری را هم در بردارد که به نظر می‌رسد در اینجا مناسب است آن هم ذکر شود: ابن عباس می‌گوید: یکبار رسول الله ص در میان ما برخاست و خطبه‌ای خواند و فرمود: حمد و سپاس خدا را بر خوشی‌ها و سختی‌هایش بر ما اهل بیت؛ و از خداوند یاری می‌جویم در خصوص نکبتهای دنیا و گرفتاریهای آخرت؛ و شهادت می‌دهم که خدایی جز الله نیست واحد است و شریکی ندارد؛ و اینکه من محمد ص بنده او و پیامبر او هستم؛ مرا به رسالت خویش به جمیع خلایق فرستاد «تا هلاک شوند هرکس هلاک می‌شود، از روی دلیلی آشکار؛ و زنده شود هرکس زنده می‌شود از روی دلیلی آشکار» (انفال/42) ‌و مرا بر جمیع جهانیان از اولین و آخرین برتری داد؛ کلیدهای خزائن خود همگی را به من داد و سرّ خویش را نزد من امنت گذاشت و مرا به دستور خود امر فرمود پس او برپا بود و من خاتم هستم و حول و قوه‌ای جز به خداوند علیّ عظیم نیست. «و تقوای الهی را آن گونه که شایسته اوست پیشه کنید و نمیرید مگر اینکه شما از مسلمانان [تسلیم حق شدگان] باشید» (آل عمران/102) و بدانید که همانا خداوند بر هر چیزی احاطه دارد و همانا او به هر چیزی داناست. ای مردم! همانا بعد از من کسانی خواهند بود که بر من دروغ می‌بندند، پس، از آنان قبول نکنید؛ و اموری بعد از من پیش می‌آید که عده‌ای گمان می‌کنند از من است و به خدا پناه می‌برم از اینکه من بر خدا جز سخن حقی گفته باشم؛ من شما را به کاری امر نکردم مگر بدانچه مرا امر کرده بود و به چیزی دعوت ننمودم مگر اینکه به سوی او و «بزودی کسانی که ظلم کردند خواند دانست که به کدامین بازگشتگاه بازمی‌گردند» (شعراء/227) در این موقع عباده بن صامت برخاست و گفت: ای رسول الله کی چنین شود؟ آنان را با ما معرفی کن تا از آنان برحذر باشیم. فرمود: گروهی‌اند که از امروز خود را برای جانشینی من آماده می‌کنند و هنگامی که جانم به اینجا – و به گلوی خود اشاره کرد- برسد، برایتان آشکار خواهد شد! عباده گفت: اگر چنین می‌شود در آن موقع به چه کسی پناه ببریم؟! فرمود: وقتی چنین شد بر شما باد به گوش سپردن و اطاعت از پیشی‌گیرندگان از خاندان من؛ همانا آنان مانع گمراهی شما می‌شوند و به راه رشد هدایتتان می‌کنند و به حق می‌خوانندتان؛ پس آنان‌اند که زنده می‌دارند کتاب خدا و سنت من و حدیث مرا؛ و می‌میرانند بدعتها را و حق را با اهل آن برپا می‌دارند و به سمت حق برمی‌گردند هرجا که حق برود؛ پس مبادا خیال برداردتان که شما [خودتان] می دانید؛ ولیکن من با شما [نزد خداوند] احتجاج خواهم کرد بدانچه که آگاهتان کردم؛ که همانا من آگاهتان کردم. ای مردم! همانا خداوند متعال مرا و اهل بیت مرا از طینتی آفرید که از آن نیافرید احدی را غیر از ما و کسی که به ما رو کرده باشد؛ پس ما اولین کسانی بودیم که آفرینش را بدان آغاز فرمود؛ و چون ما را آفرید به نور ما هر ظلمتی را شکافت و به واسطه ما هر طینت پاکی را احیا فرمود و هر طینت خبیثی را میراند؛ سپس [خداوند متعال] فرمود: اینان برترین خلایق من و حاملان عرش من و خزانه‌داران علم من و سروران اهل آسمان و سروران اهل زمین‌اند؛ اینان نیکان و هدایت‌شده‌اند و [دیگران] به واسطه آنان هدایت می‌شوند؛ هر کس با ولایت آنان نزد من آید او را به بهشتم وارد کنم و کرامتم را بر وی مباح گردانم و هرکس با دشمنیِ آنان نزد من آید او را به آتشم وارد کنم و عذابم را بر او مضاعف گردانم و این است جزای ظالمان. سپس فرمود: و ماییم اهل ایمان به خدا و ملاک آن و تمامیت آن؛ و بواسطه ماست استحکامِ اعمال صالح؛ و ماییم مورد سفارش خداوند در گذشتگان و آیندگان، و از ماست «رقیبِ» [نگهبان و مراقب] بر خلق خدا؛ و ماییم آن سوگند خداوند که به ما سوگند یاد شد آنجا که می فرماید «پروای خدایی را داشته باشید که به [حقِ/واسطه‌ی] او [از هم] درخواست می‌کنید [همدیگر را به او سوگند می‌دهید] و نیز [پروای] ارحام [= خویشاوندان] را؛ همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.» (نساء/1) @Yekaye 👇ادامه خطبه👇
ادامه خطبه پیامبر ص ای مردم! ما اهل بیتی هستیم که خداوند ما را معصوم داشت از اینکه به فتنه بیفتیم [گمراه شویم] یا اینکه به فتنه بیندازیم یا فتنه‌برانگیز، دروغگو، ساحر، کاهن، فالگیر، خائن، آزارگر، اها بدعت؛ اهل شک و تردید، منحرف‌کننده مردم، ویا منافق باشیم؛ پس هرکه در او چیزی از این خصلتها باشد از ما نیست و من هم از او نیستم و خداوند از او بریء است و ما هم از او برئات می جوییم؛ و کسی که خداوند از او برائت جوید او را وارد جهنم کند «که بد آسایشگاهی است» (آل عمران/12)؛ و ما اهل بیتی هستیم که خداوند ما را از هر پلیدی‌ای تطهیر فرمود؛ پس ما همان کسانی هستیم که راست می‌گویند وقتی لب به سخن گشایند، و دانایند وقتی مورد سوال واقع شوند؛ و نگهبان آن چیزی‌اند که بدانان ودیعت داده شده؛ خداوند در ما ده خصلت را جمع کرد که نه پیش از ما برای کسی چنین جمع کرد و نه احدی غیر از ما چنین است: علم و حلم [= بردباری] و لُبّ [= مغز و حقیقت امور] و نبوت [یا: فتوت] و شجاعت و صدق و صبر و طهارت و عفاف؛ ماییم کلمه تقوی و راه هدایت و مَثَلِ اعلی و حجت عُظمی و دستاویز مطمئن و حقی که خداوند به مودت آن دستور فرمود؛ «پس بعد از حق چیست جز ضلالت؛ پس به کجا می‌روید؟» (یونس/32) 📚تفسير فرات الكوفي، ص306-307 @Yekaye
☀️13)ب. متن حدیث قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عُمَرَ الزُّهْرِيُّ مُعَنْعَناً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِينَا خَطِيباً فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى آلَائِهِ وَ بَلَائِهِ عِنْدَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ أَسْتَعِينُ اللَّهَ عَلَى نَكَبَاتِ الدُّنْيَا وَ مُوبِقَاتِ الْآخِرَةِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنِّي [أَنَ] مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَنِي بِرِسَالَتِهِ إِلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ» وَ اصْطَفَانِي عَلَى جَمِيعِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ أَعْطَانِي مَفَاتِيحَ خَزَائِنِهِ كُلِّهَا وَ اسْتَوْدَعَنِي سِرَّهُ وَ أَمَرَنِي بِأَمْرِهِ فَكَانَ الْقَائِمَ وَ أَنَا الْخَاتَمُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ [أَنَّهُ] «بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ» وَ أَنَّ اللَّهَ [أَنَّهُ] «بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ سَيَكُونُ بَعْدِي قَوْمٌ يَكْذِبُونَ عَلَيَّ فَلَا تَقْبَلُوا [فيقبلوا مِنْهُمْ] ذَلِكَ وَ أُمُورٌ تَأْتِي مِنْ بَعْدِي يَزْعُمُ أَهْلُهَا أَنَّهَا عَنِّي وَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا حَقّاً فَمَا أَمَرْتُكُمْ إِلَّا بِمَا أَمَرَنِي بِهِ وَ لَا دَعَوْتُكُمْ إِلَّا إِلَيْهِ «وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» قَالَ فَقَامَ إِلَيْهِ عُبَادَةُ بْنُ الصَّامِتِ فَقَالَ مَتَى ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ هَؤُلَاءِ عَرِّفْنَا [هُمْ] لِنَحْذَرَهُمْ. فَقَالَ أَقْوَامٌ قَدِ اسْتَعَدُّوا لِلْخِلَافَةِ مِنْ يَوْمِهِمْ هَذَا وَ سَيَظْهَرُونَ لَكُمْ إِذَا بَلَغَتِ النَّفْسُ مِنِّي هَاهُنَا وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى حَلْقِهِ. فَقَالَ لَهُ عُبَادَةُ بْنُ الصَّامِتِ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَإِلَى مَنْ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟! قَالَ إِذَا [فَإِذَا] كَانَ ذَلِكَ فَعَلَيْكُمْ بِالسَّمْعِ وَ الطَّاعَةِ لِلسَّابِقِينَ مِنْ عِتْرَتِي فَإِنَّهُمْ يَصُدُّونَكُمْ عَنِ الْغَيِّ وَ يَهْدُونَكُمْ إِلَى الرُّشْدِ وَ يَدْعُونَكُمْ إِلَى الْحَقِّ فَيُحْيُونَ كِتَابَ رَبِّي [كِتَابِي] وَ سُنَّتِي وَ حَدِيثِي وَ يُمِيتُونَ [يُمَوِّتُونَ] الْبِدَعَ وَ يَقْمَعُونَ [يقيمون] بِالْحَقِّ أَهْلَهَا وَ يَزُولُونَ مَعَ الْحَقِّ حَيْثُ مَا زَالَ فَلَنْ يُخَيَّلَ إِلَى [لِي] أَنَّكُمْ تَعْلَمُونَ وَ لَكِنِّي مُجْتَمِعٌ [مُحْتَجٌّ] عَلَيْكُمْ إِذَا [أَنَا] أَعْلَمْتُكُم [أُعَلِّمُكُمْ] ذَلِكَ فَقَدْ أَعْلَمْتُكُمْ. أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَنِي وَ أَهْلَ بَيْتِي مِنْ طِينَةٍ لَمْ يَخْلُقْ أَحَداً غَيْرَنَا وَ مَنْ ضَوَى إِلَيْنَا [موالينا ضوء] فَكُنَّا أَوَّلَ مَنِ ابْتَدَأَ مِنْ خَلْقِهِ فَلَمَّا خَلَقَنَا فَتَقَ [نورا] بِنُورِنَا كُلَّ ظُلْمَةٍ وَ أَحْيَا بِنَا كُلَّ طِينَةٍ طَيِّبَةٍ وَ أَمَاتَ بِنَا كُلَّ طِينَةٍ خَبِيثَةٍ. ثُمَّ قَالَ هَؤُلَاءِ خِيَارُ خَلْقِي وَ حَمَلَةُ عَرْشِي وَ خُزَّانُ عِلْمِي وَ سَادَةُ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ هَؤُلَاءِ الْبَرَرَةُ [البراء] الْمُهْتَدُونَ [الْمُهْتَدِينَ] الْمُهْتَدَى بِهِمْ مَنْ جَاءَنِي بِطَاعَتِهِمْ وَ وَلَايَتِهِمْ أَوْلَجْتُهُ جَنَّتِي [وَ أولجته أَبَحْتُهُ] كَرَامَتِي وَ مَنْ جَاءَنِي بِعَدَاوَتِهِمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ أَوْلَجْتُهُ نَارِي وَ ضَاعَفْتُ عَلَيْهِ عَذَابِي وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ. ثُمَّ قَالَ نَحْنُ أَهْلُ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ مِلَاكُهُ وَ تَمَامُهُ حَقّاً [حقا] وَ بِنَا سَدَادُ الْأَعْمَالِ الصَّالِحَةِ وَ نَحْنُ وَصِيَّةُ اللَّهِ فِي الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ؛ وَ إِنَّ مِنَّا الرَّقِيبَ عَلَى خَلْقِ اللَّهِ وَ نَحْنُ قَسَمُ اللَّهِ أقَسَمَ بِنَا حَيْثُ يَقُولُ [اللَّهُ تَعَالَى] «اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً». @Yekaye 👇ادامه👇
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ [بيت] عَصَمَنَا اللَّهُ مِنْ أَنْ نَكُونَ مَفْتُونِينَ أَوْ فَاتِنِينَ أَوْ مُفَتِّنِينَ أَوْ كَذَّابِينَ [كَاذِبِينَ] أَوْ كَاهِنِينَ أَوْ سَاحِرِينَ أَوْ عَائِقِينَ [عَائِفِينَ] أَوْ خَائِنِينَ [خَائِبِينَ] أَوْ زَاجِرِينَ أَوْ مُبْتَدِعِينَ أَوْ مُرْتَابِينَ أَوْ صَادِفِينَ [صَادِّينَ] عَنِ الْخَلْقِ [أَوْ] مُنَافِقِينَ فَمَنْ كَانَ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ فَلَيْسَ مِنَّا [مِنِّي] وَ لَا أَنَا مِنْهُ وَ اللَّهُ مِنْهُ بَرِيءٌ وَ نَحْنُ مِنْهُ بِرَاءٌ وَ مَنْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ أَدْخَلَهُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهادُ وَ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ [البيت] طَهَّرَنَا اللَّهُ مِنْ كُلِّ نَجَسٍ فَنَحْنُ الصَّادِقُونَ إِذَا نَطَقُوا وَ الْعَالِمُونَ إِذَا سُئِلُوا وَ الْحَافِظُونَ لِمَا اسْتُودِعُوا جَمَعَ اللَّهُ لَنَا عَشْرَ خِصَالٍ لَمْ يَجْتَمِعْنَ لِأَحَدٍ قَبْلَنَا [بَعْدَنَا] وَ لَا تَكُونُ لِأَحَدٍ غَيْرِنَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ الْحُكْمَ وَ اللُّبَّ وَ النُّبُوَّةَ [الْفُتُوَّةَ] وَ الشَّجَاعَةَ وَ الصِّدْقَ [وَ الصَّبْرَ] وَ الطَّهَارَةَ وَ الْعَفَافَ فَنَحْنُ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ سَبِيلُ الْهُدَى وَ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَ الْحُجَّةُ الْعُظْمَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحَقُّ الَّذِي أَمَرَ اللَّهُ فِي الْمَوَدَّةِ فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ. 📚تفسير فرات الكوفي، ص306-307 @Yekaye
☀️14) از امام صادق ع از پدرانش روایت شده است که امیرالمومنین ع بر منبر کوفه خطبه‌ای خواندند که فرازی از آن به بیان زیر است؛ و مضامین این خطبه در راستای فرمایشات پیامبر ص است که در حدیث قبل بیان شد. امیرالمومنین ع فرمودند: به خدا سوگند من قضاوت‌کننده بین مردم در روز جزا هستم؛ و من تقسیم‌کننده بهشت و جهنم هستم؛ هیچکسی در آن داخل نمی‌شود مگر بر اساس قسمتی که من معین کرده باشم؛ من فاروق اکبر [بزرگترین جداکننده حق و باطل] هستم؛ و همه انبیاء و رسولان و فرشتگان و ارواح برای آفرینش ما آفریده شدند؛ همانا به من نُه چیز عطا شد که احدی بدان سبقت نگرفت: به من فصل الخطاب [= سخن نهایی که حق را از باطل جدا می‌کند] آموخته شد؛ و به راه کتاب بصیرت یافتم؛ و به سوی ستارگان [یا ابرها] پرتاب شدم [چه‌بسا اشاره به آسمانهای ملکوتی است] و علم منایا و بلایا [علم به وقایعی که در پیش است] و قضایا [قضاوت کردن صحیح] به من داده شد؛ و کمال دین به واسطه من است؛ و من آن نعمتی هستم که خداوند به خلایق ارزانی داشت؛ همه اینها منتی است که خداوند بر من منت نهاد؛ و و از ماست «رقیبِ» [نگهبان و مراقب] بر خلق خدا؛ و ماییم آن سوگند خداوند و حجت او بر بندگانش هنگامی که می فرماید «پروای خدایی را داشته باشید که به [حقِ/واسطه‌ی] او [از هم] درخواست می‌کنید [همدیگر را به او سوگند می‌دهید] و نیز [پروای] ارحام [= خویشاوندان] را؛ همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.» (نساء/1) پس ما اهل بیتی هستیم که خداوند ما را معصوم داشت از اینکه فتنه‌گر، دروغگو، ساحر ویا دغلباز باشیم؛ هرکه در او چیزی از این خصلتها باشد از ما نیست و ما هم از او نیستم؛ ما اهل بیتی هستیم که خداوند ما را از هر پلیدی‌ای تطهیر فرمود؛ ما همان کسانی هستیم که راست می‌گویند وقتی لب به سخن گشایند، و دانایند وقتی مورد سوال واقع شوند؛ خداوند در ما ده خصلت را جمع کرد که نه پیش از ما برای کسی چنین جمع کرد و نه بعد از ما در کسی خواهد بود: حلم [= بردباری] و علم و لُبّ [= مغز و حقیقت امور] و نبوت [یا: فتوت] و شجاعت و سخاوت [= گشاده‌دستی] و صبر و صدق و عفاف و طهارت؛ ماییم کلمه تقوی و راه هدایت و مَثَلِ اعلی و حجت عُظمی و دستاویز مطمئن و حقی که خداوند بدان اقرار فرمود؛ «پس بعد از حق چیست جز ضلالت؛ پس به کجا می‌روید؟» (یونس/32) 📚تفسير فرات الكوفي، ص178-179 @Yekaye
☀️14) فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ الْحَسَنِ التَّمِيمِيُّ [التَّيْمِيُ] الْبَزَّازُ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ: خَطَبَ [أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ] عَلِيُّ [بْنُ أَبِي طَالِبٍ] ع عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ كَانَ فِيمَا قَالَ: وَ اللَّهِ إِنِّي لَدَيَّانُ النَّاسِ يَوْمَ الدِّينِ وَ قَسِيمٌ [بَيْنَ] الْجَنَّةِ وَ النَّارِ لَا يَدْخُلُهَا الدَّاخِلُ إِلَّا عَلَى أَحَدِ قِسْمَيَّ وَ إِنِّي الْفَارُوقُ الْأَكْبَرُ وَ إِنَّ جَمِيعَ الرُّسُلِ وَ الْمَلَائِكَةِ وَ الْأَرْوَاحِ خُلِقُوا لِخَلْقِنَا لَقَدْ أُعْطِيتُ التِّسْعَ الَّتِي لَمْ يَسْبِقْنِي إِلَيْهَا أَحَدٌ [عُلِّمْتُ] فَصْلَ الْخِطَابِ وَ بُصِّرْتُ سَبِيلَ الْكِتَابِ وَ أُزْجَلُ [أدخل] إِلَى السُبُحَاتِ [السحاب] وَ عُلِّمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ الْقَضَايَا وَ بِي كَمَالُ الدِّينِ وَ أَنَا النِّعْمَةُ الَّتِي أَنْعَمَهَا اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ كُلُّ ذَلِكَ مَنٌّ مَنَّ اللَّهُ بِهِ عَلَيَّ وَ مِنَّا الرَّقِيبُ عَلَى خَلْقِ اللَّهِ [الْخَلْقِ] وَ نَحْنُ قسم [قَسِيمُ] اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ بَيْنَ الْعِبَادِ إِذْ يَقُولُ اللَّهُ «اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً» فَنَحْنُ أَهْلُ بَيْتٍ عَصَمَنَا اللَّهُ مِنْ أَنْ نَكُونَ فَتَّانِينَ أَوْ كَذَّابِينَ أَوْ سَاحِرِينَ أَوْ زَيَّافِينَ فَمَنْ كَانَ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَا نَحْنُ مِنْهُ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ طَهَّرَنَا اللَّهُ مِنْ كُلِّ نَجَسٍ نَحْنُ الصَّادِقُونَ إِذَا نَطَقْنَا وَ الْعَالِمُونَ إِذَا سُئِلْنَا أَعْطَانَا اللَّهُ عَشْرَ خِصَالٍ لَمْ تَكُنْ لِأَحَدٍ قَبْلَنَا وَ لَا تَكُونُ لِأَحَدٍ بَعْدَنَا الْحِلْمَ وَ الْعِلْمَ وَ اللُّبَّ وَ النُّبُوَّةَ [الْفُتُوَّةَ] وَ الشَّجَاعَةَ [وَ السَّخَاوَةَ] وَ الصَّبْرَ [وَ الصِّدْقَ] وَ الْعَفَافَ وَ الطَّهَارَةَ فَنَحْنُ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ سَبِيلُ الْهُدَى وَ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَ الْحُجَّةُ الْعُظْمَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحَقُّ الَّذِي أَقَرَّ اللَّهُ بِهِ «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ». 📚تفسير فرات الكوفي، ص178-179 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ» تقوا خود را نگهداشتن است و ربّ آن صاحب اختیاری است که ربوبیت و تربیت شخص را بر عهده دارد. به همه انسانها خطاب می‌شود که پروای پروردگارتان را داشته باشید. 📝نکته تخصصی ما انسانها در زندگی‌مان پروای بسیاری از امور را داریم و زندگی خود را با توجه به آن امور تنظیم می‌کنیم: اموری مانند شغل و درآمد، خانواده (اعم از همسر و فرزند و والدین و خواهر و برادر)، بدن و نیازهای آن، محیط پیرامون، خانه و مرکب، آبرو و شهرت، مقام و منصب، و ... . و از مشکلات ما این است که چگونه پروای همه اینها را داشته باشیم؛ با به تعبیر عامیانه، به ساز چه کسی برقصیم؟! 🤔اگر ما «ربّ» داریم – که داریم – عاقلانه‌ترین کار این است که به جای اینکه پروای هزاران امر متعدد و گاه مخالف هم را داشته باشیم؛ تنها و تنها پروای ربّ خود را داشته باشیم؛ زیرا او نه‌تنها ما را آفریده، بلکه هم صاحب اختیار ماست و هم تربیت و رشد و هرگونه منفعت رسیدنی به ما، در گروی اراده اوست. @Yekaye
. 2⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» اگر قرار است پروای کسی و چیزی را داشته باشیم، پروای پروردگارمان را باید داشته باشیم که همه ما را از یک نفر آفرید؛ و از این جهت تفاوتی بین ما نگذاشت؛ پس همگان یکسان تحت ربوبیت اویند؛ و چون ربوبیت او بر همه شمول دارد، اگر پروای او را داشته باشیم هیچکس هیچ کاری علیه ما – که او نخواهد – نمی‌تواند بکند. @Yekaye
. 3⃣ «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها» این آیه می‌فرماید «پروردگارتان شما را از نفس واحدی آفرید، و از او زوجش را خلق کرد.» مقصود چیست؟ 🍃الف. مبدا همه بشر واحد است و آفرینش همسر بشر هم از جنس خود اوست. بر این اساس، این تعبیر رد نظر کسانی است که زن را موجودی پست‌تر می‌دانند و در اینکه از حیث انسان بودن همانند مرد است، مناقشه می‌کنند. 💠 🍃ب. مبدا خلقت همه ما آدم بوده و مبدا خلقت حوا نیز از آدم بوده است. درباره نحوه آفرینش ما از حضرت آدم ع، می‌دانیم که همه از فرزندان اوییم؛ و از سوی دیگر، با توجه به متن این آیه، در اینکه حواء به نحوی از آدم آفریده شده، تقریبا در روایات و اقوال مفسران اختلافی نیست؛ اما درباره چگونگی آفرینش حواء از آدم در روایات اختلاف است: 🌱ب.1. در روایات فراوانی در اهل سنت و در روایات معدودی در شیعه ادعا شده که حواء از ضلع [= دنده] آدم آفریده شده است. 🌱ب.2. در بسیاری از روایات شیعه ادعای فوق بشدت نفی شده و مبنای آن ادعای نوعی نقص و ناتوانی در خصوص خداوند قلمداد شده است؛ در برخی از روایات تصریح شده «از بقیه طین آدم» [که ظاهرش این است که «طین»ی بوده که ابتدا از آن آدم ع، و از بقیه آن حواء ساخته شد. 🌱ب.3. در برخی روایات تعبیر شده از اضافه طینِ ضلع آدم (مثلا: علل الشرائع، ج2، ص471)، که این روایات می‌توانند به نحوی جمع کنند بین دو دسته فوق جمع کنند: یعنی اگر مقصود این است که دنده‌ای از دنده‌های آدم را برداشتند و حواء را از او ساختند غلط است، اما اگر منظور این است که از همان «طین»ی که آدم ساخته شد، از سمت آن فرازی که ضلع آدم ساخته شد، ساخت حواء را شروع کردند، مشکلی ندارد. 🌱ب.4. چه‌بسا تعابیری مانند «ضلع» و «طین» در اصل برای اشاره به یک ابعاد باطنی و ملکوتی در تفاوتهای آفرینش زن و مرد است؛ که ضلع (دنده) و «طین» (گِل) و مثلا ضلع اصغر، یا از سمت چپ بودن یا .. هر کدام یک معنای تاویلی دارد؛ و آنچه در روایات اخیر تکذیب شده، برداشتهای عامیانه از این مفاهیم است (تفسير الصافي، ج1، ص415) شاهد بر این مدعا هم آن است که در برخی از روایات، به جای «طین» کلمه «طینت« به کار برده شده است. @Yekaye
. 4⃣ «رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً» پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید، و از او زوجش را خلق کرد، و از آن دو مردانی فراوان و زنانی را پراکند. یعنی سابقه آفرینش همه ما آدمیان به آدم و حوا برمی گردد و می‌دانیم که تنها انسانهایی که بدون پدر و مادر به دنیا آمدند آدم و حوا بودند. (البته حضرت عیسی ع هم بدون پدر به دنیا آمد؛ اما مادر داشت) اما در چگونگیِ ازدیاد فرزندان حضرت آدم ع در روایات اختلاف است: 📝 چگونگی با توجه به اینکه نسل همه انسانها به آدم و حوا برمی گردد؛ مساله چگونگی ازدواج فرزندان حضرت آدم و چگونگیِ ازدیاد فرزندان حضرت آدم ع از مطالب بحث‌برانگیز بوده است. 🔹دیدگاه‌های مربوطه را در یک تقسیم کلی به دو دسته می‌توان تقسیم کرد: 🔸ازدواج بین خود دختر و پسرهای آدم رخ داد؛ 🔸و یا اینکه ازدواج بین آنها با موجودی دیگر رخ داد. 🔸الف. ازدواج بین خود فرزندان آدم مهمترین مشکل این دیدگاه آن است که قبول آن به منزله جواز مقطعی ازدواج خواهر و برادر بوده است. در برخی از روایات - که در میان اهل سنت نیز به وفور یافت می‌شود – ادعا شده که حوا در هر بار زاییدن دوقلو (یکی دختر و دیگری پسر) به دنیا آورد و چون انسان دیگری در جهان وجود نداشت هر دختری با پسری که در قلوی جداگانه به دنیا آمده بود ازدواج کرد؛ که چنانکه در قسمت احادیث گذشت، تنها دو روایت در کتب شیعه در این زمینه آمده است 🔖حدیث5 https://eitaa.com/yekaye/5586 و در مقابل، در روایات فراوانی از اهل بیت، بشدت این تحلیل فوق نفی شده و رواج چنین تلقی‌ای، ناشی از دور افتادن از اهل بیت ع و تایید اقدام ناصواب مجوس (زرتشتیان) معرفی شده است 🔖مثلا احادیث بند 6 https://eitaa.com/yekaye/5586 و از این رو، اشاره شد که برخی از بزرگان محدثان مانند علامه مجلسی دو روایت مذکور را، به فرض صحت، حمل بر تقیه کرده‌اند. 🔸ب. ازدواج نسل اول با موجودات دیگر 🔺ب.1. ازدواج با ، و نیز روایات متعددی هست که تداوم نسل آدم را محصول ازدواج فرزندان وی با برمی‌شمرد، و نیز روایاتی هست که در این تکثیر فرزندان حضرت آدم ع، هم حورالعین و هم را دخیل می‌شمرند؛ (که در هر دو صورت نسل بعدی این فرزندان (که مثلا دختر عمو و پسر عمو می‌شدند) بی‌هیچ شبهه‌ای می‌توانند با هم ازدواج کنند) احادیث بند 7 https://eitaa.com/yekaye/5592 و ظاهرا این دو دسته روایات قابل جمع‌اند بدین بیان که دسته اول، تمرکزشان بر سابقه پیامبران و اوصیاء و خوبان است؛ و نسبت به کل بشر اطلاق ندارد؛ اما دسته دوم، درباره کل بشر است؛ و اتفاقا در این دسته دوم، اشاره می‌شود که وجود برخی از بدی‌های ظاهری ( در شکل و سیما) و یا اخلاقی، به همان ریشه جنّی نسل بشر برمی‌گردد. 🔺ب.2. ازدواج با در میان مفسران، قول دیگری هم وجود دارد که از ازدواج فرزندان حضرت آدم با سخن گفته است. درباره اینکه نسناس چه موجودی است در کتب لغت اختلاف فراوان هست؛ که یک قول آن است که نوعی میمون است که بسیار شبیه انسان است (كتاب الماء، ج3، ص1247 ) و به تعبیر دیگر موجودی شبیه انسان اما ضعیف‌تر و پست‌تر است (لسان العرب، ج6، ص231 ) که حتی برخی مدعی شده‌اند در جزایر چین این موجودات دیده شده‌اند و برخی بر این باورند که منقرض شده‌اند؛ هرچند اقوال دیگری هم درباره آنها هست (تاج العروس من جواهر القاموس، ج9، ص11-12 ) البته این نکته در روایاتی که ناظر به آفرینش حضرت آدم و وضعیت زمین پیش از آفرینش وی است، آمده که قبل از وی عده‌ای از «جن» و «نسناس» در روی زمین زندگی می کرده‌اند (مثلا در علل الشرائع، ج1، ص104-105) اما در حدی که جستجو شد در روایات شیعه و سنی، حدیثی بدین مضمون که به ازدواجی بین نسل آدم و نسل نسناس اشاره کند یافت نشد. @Yekaye 👇نقد و بررسی این دیدگاهها 👇
ادامه تدبر 4 🤔نقد و بررسی دیدگاهها درباره چگونگی 🔸علامه طباطبایی از مهمترین کسانی است که نظر اول را پذیرفته و به تَبَعِ ایشان این نظر بسیار گسترش پیدا کرده است. استدلال ایشان این است که: ▪️اولا آیه ظهور در این دارد که نسل بشر فقط از این دو نفر (آدم و حوا) بوده و اگر کس دیگری در این امر مشارکت داشت باید می‌فرمود «و بث منهما و من غیرهما»؛ ▪️ثانیا حرمت ازدواج خواهر و برادر، یک حرمت تشریعی بوده که زمامش به دست خداوند است و می‌تواند مطلبی را روزی حلال، و روز دیگر حرام کند، چرا که حکم تابع مصالح و مفاسد واقعی است؛ و امروزه چون جواز این حکم مایه گسترش فحشاء می‌شود، حرام شده است. 🔻وی در برابر این اشکال که چنین حکمی خلاف فطرت است و از خدا حکم خلاف فطرت صادر نمی‌شود، چنین پاسخ می‌دهد که فطرت این عمل را به خودی خود محکوم نمی‌کند بلکه از این جهت که منجر به شیوع فحشاء و بی‌عفتی در جوامع کنونی می‌شود محکوم می‌کند، آن زمان، با توجه به عدم وجود انسانی دیگر، که برای ازدیاد نسل چاره‌ای جز آن نبود، این کار متصف به فحشاء نمی‌شد تا خدا آن را حرام کند؛ و شاهد بر اینکه خلاف فطرت نیست این است که قرنها بین زرتشتیان رواج داشته و در حکومت مارکسیستی شوروی و نیز اکنون در برخی از کشورهای غربی، ولو غیرقانونی، انجام می‌شود و بسیاری از دختران قبل از ازدواج، بکارتشان توسط پدر یا برادرشان زایل می‌شود! (الميزان، ج4، ص137 و 144-145) 🔸پاسخ این است که: ▪️اولاً اثبات شیء، نفی ما عدا نمی‌کند، بویژه در این آیه که اصلا در مقام بیان نبوده و تعبیری هم که دلالت بر حصر بکند وجود ندارد؛ و نیز به ویژه که آیه از سوی آدم و حواء است و در مقام اثرِ آدم و حواء است، نه از سوی نسل بشر که در مقام بیان علت منحصره نسل بشر باشد؛ یعنی حتی نفرمود: همه بشر به این دو برمی‌گردند، بلکه گفت از این دو همه شروع می‌شوند؛ و این هیچ منافاتی ندارد با اینکه در این شروع کس دیگری هم به نحوی مشارکت داشته باشد. بله، اگر مداخله جن و حورالعین به نحوی بود که کسی فقط فرزند آنها می‌شد اشکال می توانست وارد باشد، هرچند اگر بخواهیم به ظاهر صرف تمسک کنیم، همین مقدار هم وارد نیست و در مقابل کسی هم ممکن است مدعی شود که کلمه «کثیرا» قرینه است که درباره همه نسل بشر نیست و برخی از مردان و زنان، از این دو نفر پراکنده نشدند! ▪️ثانیا در متن بیان ایشان دلیل کافی برای رد مدعای ایشان وجود دارد. خود ایشان پذیرفته که جواز این کار موجب گسترش فحشاء می‌شود. فحشای مذکور از چه بابت است؟! اگر صرف مجوز قانونی دادن باشد و افراد خود را به قانون ملزم بدانند، چرا فحشاء‌ باشد؟! همین تعبیر نشان می‌دهد که خود ایشان به نحو ناخودآگاه چنین ازدواجی را فحشاء و خلاف فطرت می‌دانند. 🔻اما پاسخ ایشان به اشکال خلاف فطرت بودن به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست؛ زیرا ▫️اولا این بیان در مورد تمام احکامی که فطری معرفی می‌شوند صادق است؛ مثلا وقتی می‌گوییم قبح دزدی ویا دروغگویی فطری است، مگر غیر از این است که این کارها منجر به مفاسدی در جامعه می‌شود؛ وگرنه اگر هیچ اثر خارجی بر خود دروغگویی و دزدی بار نشود، آیا قبیح و خلاف فطرت بودنشان معنی‌ای دارد؟! ▫️ثانیاً و مهمتر اینکه اگر قرار باشد رواج یک امر فحشاء قرینه شمرده شود که اصل آن فحشاء خلاف فطرت نیست، پس اساساً هیچ امر خلاف فطرتی در کار نیست! زیرا هیچ کار کاملا حرام و خلاف فطرتی نیست مگر اینکه عده‌ای به آن اقدام کرده‌اند؛ بهترین نمونه‌اش لواط است که صریحا در لسان دین، و بلکه در نظرات خود علامه، خلاف فطرت شمرده می‌شود اما امروزه حتی قوانین حمایت از آن تصویب می‌شود. از علامه بسیار جای تعجب دارد که وجود رابطه جنسی پدر با دختر در برخی از بدترین انسانها را شاهد بر این گرفته که این اقدام خلاف فطرت نیست! 🔸به نظر می‌رسد ریشه این مطلب که ایشان و عده‌ای دیگر، نظر اول را ترجیح داده‌اند این باشد که گمان کرده‌اند که ازدواج انسان با حورالعین ویا جن [ویا نسناس] و فرزنددار شدنِ وی از آنها را ناممکن است؛ در حالی که هیچ دلیل محکمی بر چنین استحاله‌ای وجود ندارد؛ 🔺اولا ازدواج با حورالعین که نص قرآن است که در بهشت رخ می‌دهد و دلیلی نیست که امری که در بهشت امکان وقوع دارد در دنیا محال باشد؛ و 🔺 ثانیا در ید قدرت خداوند، فرزنددار شدن انسان از ازدواج با چیزی غیر از جنس خود هیچ استحاله‌ای ندارد، بلکه چنین امری حتی در حیوانات نیز شواهدی دارد که نمونه‌های معروفش بارزش مقاربت سگ با گرگ؛ و یا اسب با الاغ، و یا شیر با ببر و پلنگ است که در هر مورد دو جنس متفاوتند اما همگی به زاد و ولد ختم می‌شود. @Yekaye
. 5️⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً» آغاز سوره‏ى خانواده، با سفارش به تقوا شروع شده است، يعنى بنيان خانواده، بر تقواست و مراعات آن بر همه لازم است. (تفسير نور، ج‏2، ص238) @Yekaye
. 6️⃣ «رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً» همه انسانها از يك نوعند، و از یک پدر و مادر آفریده شده‌اند، پس هر نوع تبعيض نژادى، زبانى، اقليمى و ... ممنوع است. (تفسير نور، ج2، ص239) @Yekaye
. 7️⃣ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ» منظور از تعبیر «الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ» چیست؟ 🍃الف. نوعی سوگند دادن است؛ گویی شخص می‌گوید: به خاظر خدا از تو می‌خواهم که چنین و چنان کنی و تو را به خدا و به ارحام سوگند می دهم؛ (حسن و ابراهیم، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص6) و این کنایه از بزرگداشت خدا در ذهن آنان است؛ یعنی تقوای همان خدایی را در پیش بگیرید که هنگام سوگند دادن، افراد را به حق او سوگند می‌دهید. (المیزان، ج4، ص137) 🍃ب. مقصود این است همان خدایی که حقوقتان و حوایج بین خود را با واسطه او طلب می‌کنید. (مجمع البيان، ج3، ص6) 🍃ج. ... @Yekaye
. 8️⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» «الارحام» عطف به چیست؟ 🍃الف. عطف به محل جار و مجرور (به)؛ یعنی این گونه بوده: تسائلون به و تسائلون الارحام؛ که بر اساس قرائت حمزه (الارحامِ)، ارحام عطف بر خود ضمیر می‌شود، یعنی تسائلون به و تسائلون بالارحام. 🍃ب. عطف به الله می‌شود یعنی این گونه: «واتقوا الله ... واتقوا الارحام» که بسیاری از مفسران این را بدین معنا گرفته‌اند (حدیث8 https://eitaa.com/yekaye/5606، و نظر ابن عباس و قتادة و مجاهد و ضحاك و ربيع، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص6)؛ آنگاه مقصود از این ارحام: 🌱ب.1. ارحام و خویشاوندان هر شخصی است؛ شبیه آیاتی مانند «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى» (بقره/83 یا نساء/36) و در روایات نیز این مورد توجه قرار گرفته، حتی در حدیثی از امام جعفر ع روایت شده که امام باقر ع این آیه را در مقام خواندن خطبه عقد قرائت می کردند (الجعفريات (الأشعثيات)، ص93) 🌱ب.2. ارحام و اقربای پیامبر اکرم است که در آیات متعدد بر رعایت حال آنان تاکید شده، مانند «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» (شوری/23). و این معنا نه‌تنها در احادیث متعدد آمده (مثلا احادیث 12-14)، بلکه در برخی از نقل‌های خطبه فدکیه هم حضرت زهرا س به عنوان یکی از شواهدی که برای ضرورت حرمت نهادن به ایشان و دادن میراث پدری‌شان بدان استناد می کننند، آمده است (الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم، ص473) 📝نکته این تعبیر یکی از شواهد خوب امکان استفاده از است. ، زیرا واضح است که تقوای خدا را داشتن، به معنای رعایت اوامر و نواهی او و خود را در مسیر او نگهداشتن است، اما تقوای ارحام را داشتن، به معنای حفظ پیوند خویشاوندی و پرهیز از قطع رحم است؛ و حتی در خصوص «ارحام» اینکه هم در مورد خویشاوندان خود شخص است و هم در مورد اهل بیت پیامبر ص؛ چنانکه امیرالمومنین ع در جریان شورای شش نفره‌ای که عمر برای انتخاب خلیفه تعیین کرد، بعد از اینکه این آیه را به سعد بن ابی الوقاص گوشزد می‌کند هم رابطه خویشاوندی خود با پیامبر ص را برمی‌شمرد (که معنایش این می‌شود که مقصود از ارحام، ارحام پیامبر ص است) و هم رابطه خویشاوندی بین خود و سعد بن وقاص را (که معنایش این می‌شود که مقصود از ارحام، رابطه خویشاوندی‌ای است که هرشخص از جمله سعد، دارد) (تفصیل ماجرا در شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج1، ص193) 🍃ج. چه‌بسا بتوان به عنوان یک احتمال دیگر (از باب امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، و نه نافی مطالب قبل) آن را عطف به «رجالا و نساءا» (یعنی از آن دو بود که مردان و زنان و نیز روابط خویشاوندی را گسترش داد)و یا حتی عطف به «زوجها» دانست (یعنی از همان یک نفر بود که زوجش را آفرید و ارحام را قرار داد) و عطف به محل جار و مجرور «منها» (یعنی خدایی که شما را از یک نفس واحده، و نیز از ارحام آفرید). @Yekaye
. 9️⃣ «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» چرا ابتدا از اتقوا ربکم سخن گفت و دوباره اتقوا الله را مطرح کرد؟ یعنی فلسفه تکرار توصیه به تقوای الهی چیست؟ 🍃الف. از باب تقیید بعد از اطلاق، یا توسعه بعد از تضییق است؛ یعنی ابتدا توصیه فرمود به تقوای الهی از این جهت که خلقت و ربوبیت شما را عهده‌دار شده و عظمت او از این جهت بر شما واجب می‌کند که تقوای او را داشته باشید؛ سپس مساله را خاصتر می‌کند و می‌فرماید تقوای خدا را داشته باشید به جهت وحدت رَحِمی‌ و خویشاوندی‌ای که بین شما برقرار کرد که جلوه خاصی از ربوبیت اوست. (المیزان، ج4، ص138) به تعبیر دیگر، تقوای اول تقوای عمومی از خداست و تقوای دوم، در خصوص روابط خویشاوندی است و شاهدش هم این است که در تقوای دوم، تقوای الهی با تقوای نسبت به ارحام قرین شد. 🍃ب. در مسائل تربيتى، تكرار يك اصل است. (تفسير نور، ج2، ص239) 🍃ج. ... @Yekaye