یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
.
🔟 «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ»
مقصود از عبارت «غیر مضار» در این آیه چیست؟
🍃الف. حال برای «وصیة» است؛ یعنی این وصیت نباید ضررزننده باشد، که مقصود میتواند ضرر زدن باشد به:
🌱الف.1. وارثان، به نحوی که عمده میراث به غیر وارثانی که خداوند معین کرده، برسد. (مجمع البيان، ج3، ص29)
🌱الف.2. وارثان نسبت به همدیگر، به نحوی که برخی از وارثان را بر برخی دیگر چنان ترجیح دهد که گروه دوم متضرر شوند. (مجمع البيان، ج3، ص29)
🌱الف.3. وصیت وی ناظر به مصرف کردن اموالش به نحوی باشد که آن کار موجب ضرر زدن به کسی باشد. (مجمع البيان، ج3، ص29)
🌱الف.4. وصیت به بیش از یک سوم باشد که به تبع آن به برخی از وارثان ضرر بخورد. (مفاتيح الغيب، ج9، ص523)
🌱الف.5. مطلق وصیت، حتی وصیت در یک سوم، که به هدف ضرر دیدن برخی از وارثان باشد. (مفاتيح الغيب، ج9، ص523) که در این حالت اخیر، حکم آیه صرفا یک حکم اخلاقی و حداکثر حکم تکلیفی بر خود شخص میشود نه حکم وضعی و حقوقی که قابلیت پیگیری داشته باشد.
🌱الف.6. ...
🍃ب. حال برای «دین» است؛ آنگاه یعنی:
🌱ب.1. به بدهیای که واقعا برعهدهاش نیست اقرار کند تا بدین وسیله به وارثان ضرر بزند و آنان را از حق خویش محروم کند. (مجمع البيان، ج3، ص29)
🌱ب.2. به دروغ ادعا کند بدهیای را که از کسی طلبکار بوده دریافت کرده، تا بدین وسیله وارثانش از دریافت آن سهم محروم شوند. (مجمع البيان، ج3، ص29)
🌱ب.3. ادعا کند که بدهیای از او برعهده کسی است تا بدین وسیله به آن شخص ضرر بزند. (مجمع البيان، ج3، ص29)
🌱ب.4. ...
@yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
.
1️⃣1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ ... وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ»
عبارت «وصیةً مِن الله» میتواند:
🍃الف. مفعول مطلق باشد برای عبارت «یوصیکم الله» در آیه قبل. (مفاتيح الغيب، ج9، ص523)
🍃ب. مفعول برای «مضار» باشد یعنی چنان نباشد که ضررزننده باشد به سفارشی که خداوند کرده است (که در بیش از یک سوم وصیت نکنید). (مفاتيح الغيب، ج9، ص523)
🍃ج. به معنای این است که این وصیتی از جانب خداوند در مورد بازماندگان است که آنان نیازمند نباشند؛ و موید این معنا آن قرائتی است که وصیة را به صورت مضاف الیه برای «مضار» قرائت می کرد. (مفاتيح الغيب، ج9، ص524)
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
.
2️⃣1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ... فَريضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً؛
وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَليمٌ»
در آیه قبل، برخی از احکام ارث را برشمرد و آن را «فریضةً مِن الله» معرفی کرد؛ در این آیه برخی احکام دیگر ارث را برشمرد و آن را «وصیةً مِن الله» دانست. چرا؟
🍃الف. تعبیر «فرض» شدیدتر از تعبیر «وصیت» است، در آیه اول بحث بر سر میراث اولاد [و والدین] بود و آیه دوم درباره میراث [همسر و] کلاله؛ و با این تفاوت تعبیر چهبسا میخواهد نشان دهد که رعایت حال اولاد [و والدین] مهمتر و سزاوارتر است. (مفاتيح الغيب، ج9، ص524)
🍃ب. ...
@yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
.
3️⃣1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ... وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ ... آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَريضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً؛
وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَليمٌ»
در آیه قبل، برخی از احکام ارث را برشمرد و در پایان از علم و حکمت خداوند یاد کرد؛ اما در این آیه برخی احکام دیگر ارث را برشمرد و از علم و حلم خداوند یاد کرد.
همه اینها مبتنی بر علم است، اما
🤔چرا در اولی از حکمت و در دومی از حلم یاد کرد؟
🍃الف. در آیه اول بحث بر سر میراث اولاد و والدین بود و در پایانش تذکر داد که شما نمیدانید اولاد و والدینتان کدام نفعش برای شما بیشتر است، از این رو بر حکیمانه بودن این امر تاکید کرد؛ اما آیه دوم درباره میراث همسر و بویژه کلاله بود، که چهبسا افراد دلشان میخواهد که اگر از افراد کاملا نزدیک وارثی ندارند برای بقیه افراد هر طور دلشان میخواهد عمل کنند و از این جهت حلم بیشتری برای رعایت حکم داشته باشند.
🍃ب. ...
@yekaye
4️⃣1️⃣ «وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ ... إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذلِكَ فَهُمْ شُرَكاءُ فِي الثُّلُثِ»
📜حکایت
شريح قاضى حكمى كرده بود در باره زنى که وفات يافته بود و شوهر و دو پسر عمو از او باقی مانده بود كه يكى از آنها برادر مادرى متوفی هم بود؛ شريح نصفى از ماترکِ زن را به شوهر داد و باقى را كه به پسر عمویی كه برادر مادرى نيز بود، داد؛ و به پسر عموى ديگر چيزى نداد و او را محروم گذاشت.
امير المؤمنين (ع) شریح را احضار کرد و فرمود: به من خبر رسیده كه در مورد فلان زن كه متوفی شده، چنین حکم کردهای!
گفت: يا امير المؤمنين اين حكم را بر اساس كتاب الله انجام دادم، پسر عمویی كه برادر مادرى نيز بود را به مثابه دو برادر دانستم يكى از پدر و ديگری از مادر.
امیرالمومنین ع این را از ا نپذیرفت و فرمود: آیا در کتاب الله چنین یافتی که بعد از سهم همسر همه اموال به پسرعمویی که برادر مادری است برسد؟!
گفت: خیر.
حضرت فرمود خداوند متعال فرموده است: «و اگر مردی یا زنی که از او ارث میبرند کلاله باشد و برادر یا خواهری داشته باشد، پس برای هریک از آنان یک ششم است» پس سهم همسر را نصف قرار داد و یک ششم را برای برادر مادری قرار داد؛
سپس بقیه را بین دو پسر عمو تقسیم نمود،
پس سهم پسرعمویی که برادر مادری بود یک سوم شد و سهم پسرعمویی که برادر نبود یک ششم شد و سهم همسر نصف؛
و این گونه بود که سهم فریضه [واجب] را کامل کرد [چرا که جمع یک سوم و یک ششم و یک دوم معادل یک میشود] و قضاوت شریح را مردود شمرد و آن را جبران فرمود.
📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج1، ص134-135
@yekaye
938) 📖 يسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم 📖
💢ترجمه
از تو فتوا میطلبند؛ بگو خداوند در مورد کلاله [= شخص بدون پدر و مادر و اولاد] به شما فتوا میدهد؛ اگر مردی بمیرد که او را فرزندی نباشد و خواهری داشته باشد، پس نصف میراث از آنِ وی است؛ و او [آن برادر] از وی [این خواهر] ارث میبرد اگر که وی را فرزندی نباشد؛ پس اگر دو خواهر داشته باشد پس برای آنان است دوسوم از آنچه باقی گذاشته است؛ و اگر برادران و خواهرانی [در کار] بودند، پس برای هر مردی مانند سهم دو زن است؛ خداوند برای شما تبیین مینماید تا مبادا گمراه شوید؛ و خداوند به هر چیزی داناست.
سوره نساء (4) آیه 176
1398/4/28
16 ذیالقعده 1440
@yekaye
🔹يَسْتَفْتُونَكَ ، يُفْتيكُمْ
▪️درباره ماده ماده «فتی» [یا «فتو»] قبلا بیان شد که این ماده در اصل بر دو معنای مختلف دلالت دارد:
🔸یکی معنای شادابی و طراوت است، که به جوان شاداب «فتی» (سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهيمُ، انبیاء/۶۰؛ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ، یوسف/۳۰) گویند؛ که مثنای آن «فَتَيان» (وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيانِ؛ یوسف/۳۶) میباشد و جمع آن «فِتْيَة» (کهف/۱۳) و «فِتْيَان» (یوسف/۶۲) است؛ و به دختر جوان «فَتَاة» گفته میشود که جمع آن «فَتَيات» (فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِنات؛ نساء/۲۵) است.
🔸و معنای دیگر این ماده «تبیین حکم» است؛ و در این معنا، کلمات «فُتْيا» و «فَتْوَى» به معنای پاسخِ یک حکم مشکل است. در این معنا در قرآن کریم تنها به صورت فعل به کار رفته است: یا در باب استفعال (استفتاء: فتوا گرفتن، طلب فتوا کردن) ویا در باب إفعال (إفتاء: فتوا دادن) (يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ؛ نساء/۱۷۶)
🔖جلسه 594 http://yekaye.ir/al-kahf-18-13/
@yekaye
🔹امْرُؤ
▪️درباره ماده «مرؤ» در آیه 4 همین سوره توضیحات کافی ارائه شد و بیان شد که
▫️کلمه «إمرَأ» به معنای مرد به کار میرود در مقابل «مَرْأَة، إمرأة» به معنای زن؛
و اشاره شد که
▫️اگرچه همان طور که «مَرْأَة» و «إمرأة» برای زن به کار میرود: «فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتان» (بقره/۲۸۲) ، «إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْران» (آل عمران/۳۵)، واژههای «مرء» و «إمرأ» هم در درجه اول برای «مرد» به کار میرود: «ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه» (بقره/۱۰۲) ، «ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ» (مریم/۲۸) ، «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ … وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ» (عبس/۳۶)
اما کاربرد آن به معنای مطلق انسان (اعم از مرد و زن) نیز بسیار شایع است: «أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» (انفال/۲۴) ، «يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداه» (نبأ/۴۰) ، «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ» (نور/۱۱) ، «کُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهينٌ» (طور/۲۱) «أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعيمٍ» (معارج/۳۸) ، «بَلْ يُريدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى صُحُفاً مُنَشَّرَةً» (مدثر/۵۲) ، «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ» (عبس/۳۷)
و البته استفاده از لفظ مذکر، وقتی اعم از مذکر و مونث مد نظر است در زبان عربی عادی است، چنانکه حتی گاه «رجل» که اساساً برای مرد استفاده شده را برای مطلق از مردن و زن به کار میبرند: «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه» (نور/۳۷)
🔖جلسه 929 http://yekaye.ir/an-nesa-4-4/
@yekaye
🔹شأن نزول
📩1) نقل شده است که جابر بن عبدالله انصاری در بستر بیماری افتاده بود و پیامبر ص به دیدارش رفت. وی که گمان می کرد مرگش نزدیک است به پیامبر ص عرض کرد که من [فقط] هفت خواهر دارم [که وارث من خواهند بود] آیا وصیت کنم که دو سوم مالم را به آنها بدهند؟
پیامبر ص فرمود: نیکویی کن! [یا: فعلا دست نگهدار] مدتی بعد پیامبر ص به من فرمود: تو در این بیماری نخواهی مرد اما خداوند آیهای نازل فرمود و برای خواهرانت همان سهم دوسوم را قرار داد؛ و جابر مکرر میگفت: آیه «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ» در مورد من نازل شد.
📚اسباب نزول القرآن، ص190 ؛ مجمع البيان، ج3، ص229 ؛ الدر المنثور، ج2، ص249
📩2. از قتاده نقل شده که مساله کلاله جزء دلمشغولیهای اصحاب بود و خداوند این آیه را در مورد آن نازل فرمود.
📚مجمع البيان، ج3، ص229
📩3. درباره زمان نزول این آیه، از براء بن عازب روایت شده که خداوند آخرین سوره کاملی که نازل کرد، سوره برائت (توبه) بود و آخرین آیه [مستقلی] که نازل کرد، آیه پایانی سوره نساء «یستفتونک ...» بود؛ و دیگران هم گفتهاند که بعد از حجهالوداع بود.
📚مجمع البيان، ج3، ص229؛ الدر المنثور، ج2، ص251
📩3. درباره مکان نزول این آیه، از از جابر نقل شده که در مدینه نازل شد؛ از ابن سیرین نقل شده که در مسیر [بازگشت به مدینه] نازل شد.
📚مجمع البيان، ج3، ص229
📩4. این آیه به نام «آیه صیف» [= آیه تابستان] نامیده شده است [روایت شده که پیامبر ص خطاب به عمر که بارها درباره کلاله سوال میکرد، می فرمود: آیه صیف برای تو کفایت میکند ؛ که حکایتش ان شاء الله در پایان تدبرها خواهد آمد.] و وجه تسمیهاش را این گفتهاند که درباره کلاله دو آیه نازل شد: یکی آیهای که در زمستان نازل شد و در اوایل سوره است (آیه 12)و دیگری این آیه که در تابستان نازل شد.
📚مجمع البيان، ج3، ص229
@yekaye
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است:
اگر مردی بمیرد و پدرش ویا مادرش ویا پسرش ویا دخترش باقی باشند، هریک از این چهار نفر که باشند، کسانی نیستند که خداوند عز و جل در آیه فرموده است «بگو خداوند در مورد کلاله به شما فتوا میدهد» (نساء/176)؛ نه همراه با مادر کسی [از طبقات بعدی] ارث میبرد و نه همراه با پدر و نه همراه با پسرش و یا با دخترش؛ غیر از زن و شوهر؛ که همانا اگر شوهر فرزندی همراهش [به عنوان وارث] نباشد، سهمش از نصف کمتر نمیشود؛ و زن هم، اگر فرزندی همراهش [به عنوان وارث] نباشد، سهمش از یک چهارم کمتر نمیشود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص287؛ الكافي، ج7، ص99 ؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص319
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
إِذَا تَرَكَ الرَّجُلُ أُمَّهُ وَ [أو] أَبَاهُ وَ [أو] ابْنَتَهُ أَوِ ابْنَهُ فَإِذَا هُوَ تَرَكَ وَاحِداً مِنْ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ فَلَيْسَ هُوَ مِنَ الَّذِي عَنَى اللَّهُ فِي قَوْلِهِ «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ» لَيْسَ يَرِثُ مَعَ الْأُمِّ وَ لَا مَعَ الْأَبِ وَ لَا مَعَ الِابْنِ وَ لَا مَعَ الِابْنَةِ إِلَّا زَوْجٌ أَوْ زَوْجَةٌ فَإِنَّ الزَّوْجَ لَا يَنْقُصُ مِنَ النِّصْفِ شَيْئاً إِذَا لَمْ يَكُنْ مَعَهُ وَلَدٌ وَ لَا يَنْقُصُ الزَّوْجَةُ مِنَ الرُّبُعِ شَيْئاً إِذَا لَمْ يَكُنْ مَعَهَا وَلَدٌ.
@yekaye
☀️2) از امام باقر ع روایت شده است:
هنگامی که مردی بمیرد و فقط خواهری داشته باشد، نصف ماترک از میراث را می گیرد؛ در واقع نصف میراث را بر اساس آیه میگیرد همان گونه که اگر فقط دختری داشته باشد؛ و اگر وارث نزدیکتر دیگری نداشته باشد نصف بقیه به خاطر رابطه خویشاوندی به او میرسد؛ اگر به جای خواهر، برادر باشد، کل میرات به دلالت آیه به او داده میشود زیرا خداوند فرمود «و او [برادر] ارث وی [خواهر] را میبرد اگر که برای خواهر فرزندی نباشد» (نساء/176) و اگر دو خواهر باشند دوسوم را بر اساس آیه می گیرند و یک سوم بقیه را به خاطر نسبت خویشاوندی؛ و «اگر خواهران و برادرانی داشته باشد، پس سهم برادر همانند سهم دو خواهر است»و همه اینها در جایی است که میت فرزند یا پدر و مادر یا همسر نداشته باشد.
☀️تفسير القمي، ج1، ص160
حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
إِذَا مَاتَ الرَّجُلُ وَ لَهُ أُخْتٌ تَأْخُذُ نِصْفَ مَا تَرَكَ مِنَ الْمِيرَاثِ ، لَهَا نِصْفُ الْمَيرَاثِ بِالْآيَةِ كَمَا تَأْخُذُ الْبِنْتُ لَوْ كَانَتْ، وَ النِّصْفُ الْبَاقِي يُرَدُّ عَلَيْهَا بِالرَّحِمِ إِذَا لَمْ يَكُنْ لِلْمَيِّتِ وَارِثٌ أَقْرَبَ مِنْهَا، فَإِنْ كَانَ مَوْضِعَ الْأُخْتِ أَخٌ أَخَذَ الْمِيرَاثَ كُلَّهُ بِالْآيَةِ لِقَوْلِ اللَّهِ «وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ» وَ إِنْ كَانَتَا أُخْتَيْنِ أَخَذَتَا الثُّلُثَيْنِ بِالْآيَةِ؛ وَ الثُّلُثَ الْبَاقِي بِالرَّحِمِ «وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالًا وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» وَ ذَلِكَ كُلُّهُ إِذَا لَمْ يَكُنْ لِلْمَيِّتِ وَلَدٌ أَوْ أَبَوَانِ أَوْ زَوْجَةٌ.
@yekaye
☀️3) عبدالله بن محمد میگوید:
به امام صادق ع عرض کردم: مردی از دنیا رفت و فقط دخترش و خواهری که از مادر و پدرش بود برجای ماندند.
فرمود: همه مال از آن دخترش است.
📚الكافي، ج7، ص104
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ تَرَكَ ابْنَتَهُ وَ أُخْتَهُ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ.
فَقَالَ الْمَالُ كُلُّهُ لِابْنَتِهِ.
@yekaye
☀️4) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
اگر زنی بمیرد و شوهرش و پدرش و فرزندان پسر و دختری از وی باقی بماند، سهم شوهر یک چهارم است بر اساس کتاب الله، و سهم پدر و مادر، هریک، یک ششم است؛ و مابقی [بین دختران و پسران تقسیم میشود] «پس برای هر پسری همانند سهم دو دختر»
📚تفسير العياشي، ج1، ص226
☀️ب. از زراره روایت شده است که از اموری که بدون هیچ اختلافی بین علمای شیعه از امام باقر و امام صادق ع روایت شده است این است که از آن امام ع درباره زنی سوال شد که از دنیا رفته و شوهرش و مادرش و دو دخترش برجای ماندهاند.
فرمودند:
سهم شوهر یک چهارم است و سهم مادر یک ششم است؛ و بقیه به دو دختر میرسد؛ زیرا اگر دو مرد هم بودند سهمی جز آنچه باقی مانده نداشتند؛ و هیچگاه سهم زن از سهم مردی که در همان شرایط و موقعیت قرار دارد بیشتر نمیشود؛ [در واقع، امام توضیح میدهد که چرا با اینکه در آیه سهم دو دختر، دو سوم معرفی شده، اما این نقصان بر سهم دو دختر وارد میشود نه بر سهم همسر و مادر]
و اگر مردی بمیرد و از او مادر یا پدر و همسر و دختری برجای بماند، مبنای تقسیم را بیست و چهار سهم قرار میدهیم؛ که یک هشتم سهم همسرش است، که سه سهم از بیست و چهار سهم میشود؛ و برای پدر یا مادر یک ششم است که چهار سهم میشود؛ برای دختر نصف است که دوازده سهم میشود، و پنج سهم باقی میماند که به دختر، و پدر یا مادر به تناسب سهمهایشان داده میشود و به همسر چیزی از این مازاد داده نمیشود؛
و اگر پدر و مادر و همسر و دختری برجای بماند، مبنای تقسیم را باز همان بیست و چهار سهم قرار میدهیم؛ که یک هشتم سهم همسرش است، که سه سهم از بیست و چهار سهم میشود؛ و برای پدر و مادر دو ششم است که هشت سهم میشود، برای هریک چهار سهم؛ و برای دختر نصف است که دوازده سهم میشود، و یک سهم باقی میماند که به دختر و هریک از پدر و مادر به تناسب سهمهایشان داده میشود و به همسر چیزی از این مازاد داده نمیشود؛
و اگر پدر و شوهر و دختری برجای بماند، برای پدر دو سهم از دوازده سهم، همان یک ششم، است و سهم شوهر یک چهارم است، که سه سهم از دوازده سهم میشود؛ و برای دختر نصف است که شش سهم از دوازده سهم میشود، و یک سهم باقی میماند که به دختر و پدر به تناسب سهمهایشان داده میشود و به شوهر چیزی از این مازاد داده نمیشود؛
و همراه با فرزند هیچیک از آفریدههای خداوند ارث نمیبرد مگر والدین و زن و شوهر؛ و اگر فرزند نداشت، فرزندان فرزند به منزله خود فرزند هستند، پسر باشند یا دختر؛ و فرزندان پسرانِ متوفی به منزله پسراناند و ارث پسران را میبرند؛ و فرزندان دخترانِ متوفی به منزله دختراناند و میراث دختران را میبرند؛ و اینان حاجب [= مانع] این میشوند که والدین و زن و شوهر بیش از سهم خود را ببرند [یعنی اگر فرزند نداشت اما نوه و نتیجه و ... داشت، مازاد ارث به اینها داده میشود و این مازاد دیگر به پدر و مادر و زن و شوهر داده نمیشود]
و همراه با فرزند هیچیک از آفریدههای خداوند ارث نمیبرد مگر والدین و زن و شوهر؛ و اگر فرزند نداشت، فرزندان فرزند به منزله خود فرزند هستند، پسر باشند یا دختر؛ و فرزندان پسرانِ متوفی به منزله پسراناند و ارث پسران را میبرند؛ و فرزندان دخترانِ متوفی به منزله دختراناند و میراث دختران را میبرند؛ و اینان حاجب [= مانع] این میشوند که والدین و زن و شوهر بیش از سهم خود را ببرند، هرچند که فرزندانی در دو نسل یا سه نسل و بیشتر باشند، باز هم ارث فرزندی که در نسل اول است را میبرند و هرکسی را که فرزند مستقیم مانع شود، مانع میشوند [یعنی اگر فرزند نداشت اما نوه و نتیجه و ... داشت، مازاد ارث به اینها داده میشود و این مازاد دیگر به پدر و مادر و زن و شوهر و هیچکس دیگری داده نمیشود]
📚الكافي، ج7، ص97؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص289
@yekaye
👇متن احادیث👇
متن احادیث شماره 4
☀️ الف. عَنْ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَوْ أَنَّ الْمَرْأَةَ تَرَكَتْ زَوْجَهَا وَ أَبَاهَا وَ أَوْلَاداً ذُكُوراً وَ إِنَاثاً، كَانَ لِلزَّوْجِ الرُّبُعُ فِي كِتَابِ اللَّهِ، وَ لِلْأَبَوَيْنِ السُّدُسَانِ، وَ مَا بَقِيَ «فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ».
📚تفسير العياشي، ج1، ص226
☀️ب. حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ قَالَ: دَفَعَ إِلَيَّ صَفْوَانُ كِتَاباً لِمُوسَى بْنِ بَكْرٍ، فَقَالَ لِي هَذَا سَمَاعِي مِنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ وَ قَرَأْتُهُ عَلَيْهِ فَإِذَا فِيهِ مُوسَى بْنُ بَكْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ زُرَارَةَ؛ قَالَ:
هَذَا مِمَّا لَيْسَ فِيهِ اخْتِلَافٌ عِنْدَ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُمَا سُئِلَا عَنِ امْرَأَةٍ تَرَكَتْ زَوْجَهَا وَ أُمَّهَا وَ ابْنَتَيْهَا.
فَقَالَ لِلزَّوْجِ الرُّبُعُ وَ لِلْأُمِّ السُّدُسُ وَ لِلِابْنَتَيْنِ مَا بَقِيَ لِأَنَّهُمَا لَوْ كَانَا رَجُلَيْنِ لَمْ يَكُنْ لَهُمَا شَيْءٌ إِلَّا مَا بَقِيَ وَ لَا تُزَادُ الْمَرْأَةُ أَبَداً عَلَى نَصِيبِ الرَّجُلِ لَوْ كَانَ مَكَانَهَا؛
وَ إِنْ تَرَكَ الْمَيِّتُ أُمّاً أو أَباً وَ امْرَأَةً وَ ابْنَةً فَإِنَّ الْفَرِيضَةَ مِنْ أَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِينَ سَهْماً لِلْمَرْأَةِ الثُّمُنُ ثَلَاثَةُ أَسْهُمٍ مِنْ أَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِينَ وَ لِأَحَدِ الْأَبَوَيْنِ السُّدُسُ أَرْبَعَةُ أَسْهُمٍ وَ لِلِابْنَةِ النِّصْفُ اثْنَا عَشَرَ سَهْماً وَ بَقِيَ خَمْسَةُ أَسْهُمٍ هِيَ مَرْدُودَةٌ عَلَى سِهَامِ الِابْنَةِ وَ أَحَدِ الْأَبَوَيْنِ عَلَى قَدْرِ سِهَامِهِمَا وَ لَا يُرَدُّ عَلَى الْمَرْأَةِ شَيْءٌ؛
وَ إِنْ تَرَكَ أَبَوَيْنِ وَ امْرَأَةً وَ بِنْتاً فَهِيَ أَيْضاً مِنْ أَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِينَ سَهْماً لِلْأَبَوَيْنِ السُّدُسَانِ ثَمَانِيَةُ أَسْهُمٍ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَرْبَعَةُ أَسْهُمٍ وَ لِلْمَرْأَةِ الثُّمُنُ ثَلَاثَةُ أَسْهُمٍ وَ لِلِابْنَةِ النِّصْفُ اثْنَا عَشَرَ سَهْماً وَ بَقِيَ سَهْمٌ وَاحِدٌ مَرْدُودٌ عَلَى الِابْنَةِ وَ الْأَبَوَيْنِ عَلَى قَدْرِ سِهَامِهِمْ وَ لَا يُرَدُّ عَلَى الْمَرْأَةِ شَيْءٌ؛
وَ إِنْ تَرَكَ أَباً وَ زَوْجاً وَ ابْنَةً فَلِلْأَبِ سَهْمَانِ مِنِ اثْنَيْ عَشَرَ وَ هُوَ السُّدُسُ وَ لِلزَّوْجِ الرُّبُعُ ثَلَاثَةُ أَسْهُمٍ مِنِ اثْنَيْ عَشَرَ وَ لِلِابْنَةِ النِّصْفُ سِتَّةُ أَسْهُمٍ مِنِ اثْنَيْ عَشَرَ وَ بَقِيَ سَهْمٌ وَاحِدٌ مَرْدُودٌ عَلَى الِابْنَةِ وَ الْأَبِ عَلَى قَدْرِ سِهَامِهِمَا وَ لَا يُرَدُّ عَلَى الزَّوْجِ شَيْءٌ؛
وَ لَا يَرِثُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ مَعَ الْوَلَدِ إِلَّا الْأَبَوَانِ وَ الزَّوْجُ وَ الزَّوْجَةُ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ وَلَدٌ وَ كَانَ وَلَدُ الْوَلَدِ ذُكُوراً كَانُوا أَوْ إِنَاثاً فَإِنَّهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْوَلَدِ وَ وَلَدُ الْبَنِينَ بِمَنْزِلَةِ الْبَنِينَ يَرِثُونَ مِيرَاثَ الْبَنِينَ وَ وَلَدُ الْبَنَاتِ بِمَنْزِلَةِ الْبَنَاتِ يَرِثُونَ مِيرَاثَ الْبَنَاتِ وَ يَحْجُبُونَ الْأَبَوَيْنِ وَ الزَّوْجَ وَ الزَّوْجَةَ عَنْ سِهَامِهِمُ الْأَكْثَرِ وَ إِنْ سَفَلُوا بِبَطْنَيْنِ وَ ثَلَاثَةٍ وَ أَكْثَرَ يَرِثُونَ مَا يَرِثُ وَلَدُ الصُّلْبِ وَ يَحْجُبُونَ مَا يَحْجُبُ وَلَدُ الصُّلْبِ.
📚 الكافي، ج7، ص97؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص289
@yekaye
☀️5) روایت شده است که شخصی از امام باقر ع درباره کسی که دو خواهر و شوهرش وارثش باشند، سوال کرد.
فرمود: نصف و نصف.
گفت: خدا کار شما را سامان دهد؛ خداوند برای آن دو خواهر بیش از این قرار داده، سهم آنان دوسوم است.
فرمود: در مورد جایی که وارثش یک برادر و شوهر باشد، چه میگویی؟
گفت: نصف و نصف.
فرمود: آیا این گونه نیست که خداوند هم سهم برادر را معلوم کرد و فرمود: او ارث خواهرش را میبرد اگر که خواهر فرزندی نداشته باشد؟!
📚الكافي، ج7، ص103؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص293
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ أُخْتَيْنِ وَ زَوْجٍ؟
فَقَالَ: النِّصْفُ وَ النِّصْفُ.
فَقَالَ الرَّجُلُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ قَدْ سَمَّى اللَّهُ لَهُمَا أَكْثَرَ مِنْ هَذَا لَهُمَا الثُّلُثَانِ.
فَقَالَ مَا تَقُولُ فِي أَخٍ وَ زَوْجٍ؟
فَقَالَ النِّصْفُ وَ النِّصْفُ.
فَقَالَ: أَ لَيْسَ قَدْ سَمَّى اللَّهُ الْمَالَ، فَقَالَ: «وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ».
@yekaye
☀️6) الف. از امام باقر ع درباره این آیه روایت شده است که «از تو فتوا میطلبند؛ بگو خداوند در مورد کلاله به شما فتوا میدهد؛ اگر مردی بمیرد که او را فرزندی نباشد و [برادری یا] خواهری داشته باشد» مقصود خواهرِ از یک پدر و مادر، و یا خواهرِ پدری است «پس نصف میراث از آنِ وی است؛ و او [آن برادر] از وی [این خواهر] ارث میبرد اگر که وی را فرزندی نباشد؛ ... و اگر برادران و خواهرانی [در کار] بودند، پس برای هر مردی مانند سهم دو زن است» ایناناند که سهم ارثشان زیاد میشود و کم میشود؛ و همچنین فرزندان اینهایند که برایشان زیاد و کم میشود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص286
☀️ب. موسی بن بکر میگوید: به زراره گفتم که بکیر برایم از امام باقر ع روایت کرده است که فرمود:
همانا برادران پدری و خواهرانِ از یک پدر و مادر، کسانیاند که سهمشان زیاد و کم میشود؛ زیرا نمیشود که اگر به جای این دختران، برادران و خواهرانِ [کلمه «خواهران» در اینجا احتمالا اشتباه ناسخ بوده و زاید است] از یک پدر و مادر میبودند، سهم این دختران از آنان بیشتر باشد؛ زیرا خداوند عز و جل میفرماید: «اگر مردی بمیرد که او را فرزندی نباشد و خواهری داشته باشد، پس نصف میراث از آنِ وی است؛ و او [آن برادر] از وی [این خواهر] ارث میبرد اگر که وی را فرزندی نباشد» یعنی میفرماید اگر فرزند نداشته باشد کل مال از آن این برادر خواهد بود؛ پس اینان [علمای مخالف اهل بیت] به کسی که خداوند نصف را برای او معین کرد کامل میدهند و منحرف میشوند پس به کسی که خداوند کل مال را به او داد کمتر از نصف میدهند؛ در حالی که هیچگاه امکان ندارد سهم زن، اگر یک مردی به جایش قرار گیرد، از سهم آن مرد بیشتر شود.
زراره در پاسخم گفت: بله، این مطلب نزد ما شیعیان کاملا واضح است و هیچ اختلافی در آن نیست.
📚الكافي، ج7، ص104؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص319-320
@yekaye
👇متن احادیث بند 6👇
متن احادیث 6
الف. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ» إِنَّمَا عَنَى اللَّهُ الْأُخْتَ مِنَ الْأَبِ وَ الْأُمِّ أَوْ أُخْتٌ [أُخْتاً] لِأَبٍ «فَلَهَا النِّصْفُ مِمَّا تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ ... وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالًا وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» فَهُمُ الَّذِينَ يُزَادُونَ وَ يُنْقَصُونَ وَ كَذَلِكَ أَوْلَادُهُمْ يُزَادُونَ وَ يُنْقَصُونَ.
📚تفسير العياشي، ج1، ص286
☀️ب. أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ قَالَ:
قُلْتُ لِزُرَارَةَ: إِنَّ بُكَيْراً حَدَّثَنِي عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع: أَنَّ الْإِخْوَةَ لِلْأَبِ وَ الْأَخَوَاتِ لِلْأَبِ وَ الْأُمِّ يُزَادُونَ وَ يُنْقَصُونَ لِأَنَّهُنَ لَا يَكُنَّ أَكْثَرَ نَصِيباً مِنَ الْإِخْوَةِ وَ الْأَخَوَاتِ لِلْأَبِ وَ الْأُمِّ لَوْ كَانُوا مَكَانَهُنَّ؛ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ» يَقُولُ يَرِثُ جَمِيعَ مَالِهَا إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا وَلَدٌ؛ فَأَعْطَوْا مَنْ سَمَّى اللَّهُ لَهُ النِّصْفَ كَمَلًا وَ عَمَدُوا فَأَعْطَوُا الَّذِي سَمَّى لَهُ الْمَالَ كُلَّهُ أَقَلَّ مِنَ النِّصْفِ؛ وَ الْمَرْأَةُ لَا تَكُونُ أَبَداً أَكْثَرَ نَصِيباً مِنْ رَجُلٍ لَوْ كَانَ مَكَانَهَا.
قَالَ فَقَالَ زُرَارَةُ وَ هَذَا قَائِمٌ عِنْدَ أَصْحَابِنَا لَا يَخْتَلِفُونَ فِيه.
📚الكافي، ج7، ص104؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص319-320
@yekaye
☀️7) بکیر بن اعین میگوید: خدمت امام باقر ع بودم که شخصی بر ایشان وارد شد و گفت: نظر شما در مورد ارث دو خواهر و یک شوهر چیست؟
فرمود: سهم شوهر نصف است و مابقی از آنِ دو خواهر است.
گفت: ولی مردم این گونه نمیگویند.
فرمود: آنها چه میگویند؟
گفت: میگویند سهم دو خواهر دوسوم است و سهم شوهر نصف؛ پس مال را بر مبنای هفت سهم تقسیم میکنند [یعنی چهار هفتم را به دو دختر میدهند و سه هفتم را به شوهر]
فرمود: چرا چنین میگویند؟
گفت: چون خداوند سهم دو خواهر را دوسوم، و سهم شوهر را نصف قرار داده است!
فرمود: اگر به جای دو خواهر، یک برادر بود چطور؟
گفت: میگویند نصف سهم شوهر است و مابقی سهم برادر!
فرمود: پس به کسی که خداوند در موردش فرموده کل میراث را بدهید نصف میدهند و به کسی که خداوند فرموده دوسوم را بدهید چهار هفتم میدهند؟!
گفت: خداوند کجا چنان چیزی (که سهم برادر کل مال است] را فرموده است؟
فرمود: آیه آخر سوره را بخوان: «از تو فتوا میطلبند؛ بگو خداوند در مورد کلاله به شما فتوا میدهد؛ اگر مردی بمیرد که او را فرزندی نباشد و خواهری داشته باشد، پس نصف میراث از آنِ وی است؛ و او [آن برادر] از وی [این خواهر] ارث میبرد اگر که وی را فرزندی نباشد»
سپس امام باقر ع فرمود: پس سزاوار بود برای این [برادر] کل مال، و برای شوهر نصف مال را قرار دهند و سپس بر اساس هفت قسم تقسیم کنند!
گفت: این طور میگویند.
فرمود: پس این طور میگویند! سپس به من رو کرد و فرمود: بکیر! در سهمهای واجب دقت کردی؟!
گفتم: من با چیزی که نزدم باطل باشد کاری ندارم! [ظاهرا مقصودش این است که من از اینها سردرنمیآورم و لذا بدانها نمیردازم]
فرمود: در آن دقت کن! زیرا وقتی که [مسالهای] پیش آید، در آن تواناتر میشوی.
📚تفسير العياشي، ج1، ص285-286
عَنْ بُكَيْرِ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ: مَا تَقُولُ فِي أُخْتَيْنِ وَ زَوْجٍ؟
قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: لِلزَّوْجِ النِّصْفُ وَ لِلْأُخْتَيْنِ مَا بَقِيَ.
قَالَ فَقَالَ: الرَّجُلُ لَيْسَ هَكَذَا يَقُولُ النَّاسُ.
قَالَ: فَمَا يَقُولُونَ؟
قَالَ: يَقُولُونَ لِلْأُخْتَيْنِ الثُّلُثَانِ وَ لِلزَّوْجِ النِّصْفُ وَ يُقَسِّمُونَ عَلَى سَبْعَةٍ.
قَالَ: فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: وَ لِمَ قَالُوا ذَلِكَ؟
قَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ سَمَّى لِلْأُخْتَيْنِ الثُّلُثَيْنِ وَ لِلزَّوْجِ النِّصْفَ.
قَالَ: فَمَا يَقُولُونَ لَوْ كَانَ مَكَانَ الْأُخْتَيْنِ أَخٌ؟
قَالَ: يَقُولُونَ لِلزَّوْجِ النِّصْفُ وَ مَا بَقِيَ فَلِلْأَخِ.
فَقَالَ لَهُ: فَيُعْطُونَ مَنْ أَمَرَ اللَّهُ لَهُ بِالْكُلِّ النِّصْفَ وَ مَنْ أَمَرَ اللَّهُ بِالثُّلُثَيْنِ أَرْبَعَةً مِنْ سَبْعَةٍ!
قَالَ: وَ أَيْنَ سَمَّى اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ؟
قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: اقْرَأِ الْآيَةَ الَّتِي فِي آخِرِ السُّورَةِ «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ» قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: إِنَّمَا كَانَ يَنْبَغِي لَهُمْ أَنْ يَجْعَلُوا لِهَذَا الْمَالِ وَ لِلزَّوْجِ النِّصْفَ ثُمَّ يَقْتَسِمُونَ عَلَى تِسْعَةٍ!
قَالَ فَقَالَ الرَّجُلُ: هَكَذَا يَقُولُونَ.
قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: فَهَكَذَا يَقُولُونَ؟!
ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ: يَا بُكَيْرُ نَظَرْتَ فِي الْفَرَائِضِ؟
قَالَ قُلْتُ: وَ مَا أَصْنَعُ بِشَيْءٍ هُوَ عِنْدِي بَاطِلٌ!
قَالَ فَقَالَ: انْظُرْ فِيهَا فَإِنَّهُ إِذَا جَاءَتْ تِلْكَ كَانَ أَقْوَى لَكَ عَلَيْهَا.
@yekaye
☀️8) محمد بن حسن اشعری میگوید: بین دوتا از پسرعموهایم در تقسیم ارث اختلاف افتاد؛ بدانها گفتم نامهای به امام ع بنویسید تا بر اساس نظر ایشان عمل کنید. همگی با هم نامهای نوشتیم که: فدایتان شویم؛ چه میفرمایید در موردی که زنی بمیرد و شوهر و دخترش، [و خواهرش] که از یک پدر و مادرند باقی باشند؟ و گفتم: فدایت شوم! اگر صلاح میدانی مطلب را دقیقا همان طور که حق است، بفرما.
نامهای از جانب ایشان آمد که: بسم الله الرحمن الرحیم؛ خداوند ما و شما را در عافیت قرار دهد؛ مقصودتان را فهمیدم؛ گفته بودید اگر زنی بمیرد و شوهرش و دخترش، و خواهرش که از یک پدر و مادرند باقی باشند؛ پس واجب است که سهم شوهر را یک چهارم قرار دهند و مابقی سهم دخترش است.
📚الكافي، ج7، ص100؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص290
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْأَشْعَرِيِ قَالَ:
وَقَعَ بَيْنَ رَجُلَيْنِ مِنْ بَنِي عَمِّي مُنَازَعَةٌ فِي مِيرَاثٍ؛ فَأَشَرْتُ عَلَيْهِمَا بِالْكِتَابِ إِلَيْهِ فِي ذَلِكَ لِيَصْدُرَا عَنْ رَأْيِهِ.
فَكَتَبَا إِلَيْهِ جَمِيعاً: جَعَلَنَا اللَّهُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي امْرَأَةٍ تَرَكَتْ زَوْجَهَا وَ ابْنَتَهَا [وَ أُخْتَهَا] لِأَبِيهَا وَ أُمِّهَا؛ وَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ رَأَيْتَ أَنْ تُجِيبَنَا بِمُرِّ الْحَقِّ.
فَخَرَجَ إِلَيْهِمَا كِتَابٌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ؛ عَافَانَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمَا أَحْسَنَ عَافِيَةٍ؛ فَهِمْتُ كِتَابَكُمَا ذَكَرْتُمَا أَنَّ امْرَأَةً مَاتَتْ وَ تَرَكَتْ زَوْجَهَا وَ ابْنَتَهَا وَ أُخْتَهَا لِأَبِيهَا وَ أُمِّهَا؛ فَالْفَرِيضَةُ لِلزَّوْجِ الرُّبُعُ وَ مَا بَقِيَ فَلِلِابْنَةِ [فَلِلْبِنْتِ].
@yekaye
☀️9) روایتی هست که ابتدایش شبیه حدیثی است که به عنوان حدیث 3 در آیه 12 همین سوره (جلسه 937) گذشت. اما از آنجا که در این روایت امام ع به بحث و محاجه درباره موضوع میپردازد و عمدتا از آیه حاضر استفاده میکند و از این رو، آن را هم در اینجا تقدیم میکنیم.
بکیر میگوید: شخصی بر امام باقر ع وارد شد و در مورد ارث زنی سوال کرد که شوهرش و برادران مادریاش و خواهرِ پدریاش برجای ماندهاند.
فرمود: سهم شوهر نصف است که [اگر کل مال را شش سهم کنیم] سه سهم به او میرسد؛و سهم حواهران مادری یک سوم است، که دو سهم به آنها میرسد؛ و خواهر پدری هم [یک ششم است که] یک سهم دارد.
آن شخص گفت: تقسیم سهمهای واجب توسط زید (و ابنمسعود)* و سهمهایی که علمای اهل سنت و قاضیان تعیین میکنند غیر از این است؛ آنان میگویند: سهم خواهر پدری سه سهم است اگر مبنای تقسیم شش سهم باشد، که این مبنا را به هشت عول میکنند و برمیگردانند [عول کردن: مقسم سهمی را جابجا کردن] [یعنی نهایتا به وی سه هشتم میدهند]
فرمود: چرا چنین میگویند؟
گفت: میگویند چون خداوند فرموده « و اگر خواهری دارد سهم او نصف ماترک است.
امام باقر ع فرمود: اگر این خواهر، برادر بود چطور؟
گفت: سهمش بیش از یک ششم نخواهد بود.
فرمود: پس چرا سهم برادر را کم کردید؛ اگر استدلال شما برای تعیین سهم فوق این است که خداوند سهم خواهر را نصف مقدر کرده، به همان ترتیب خداوند سهم برادر را کل مال قرار داده؛ و کل بیشتر از نصف است [پس اگر وقتی نصف است بر آن اصرار دارید وقتی کل است هم باید بر آن اصرار بورزید] زیرا خداوند فرمود «و برای آن خواهر نصف است» و در مورد برادر فرمود « و او ارث خواهرش را میبرد»یعنی جمیع اموالش را؛ «اگر که فرزندی نداشته باشد»؛ پس چگونه است که به کسی که خداوند جمیع مال را سهم وی قرار داده، از سهمش چیزی نمیدهید ولی برای کسی که خداوند نصف قرار داده اصرار دارید همه سهمش را بدهید؟
گفت: خداوند کار شما را سامان دهد! چگونه ما به خواهر نصف میدهیم و به مرد، اگر مرد باشد، چیزی نمی دهیم؟!
فرمود: شما در جایی که مادر و شوهر و برادران مادری و خواهرِ پدری در کار باشند، میگویید که به شوهر باید نصف داد و به مادر یک ششم و به برادران مادری یک سوم، و به خواهر پدری نصف (سه تا از شش سهم)؛ سپس مبنای شش را به مبنای نُه عول میدهید [تغییر میدهید] و این گونه میگویید. [یعنی مبنا را نه سهم قرار میدهند سپس سه سهم به خواهر پدری، سه سهم به شوهر، دو سهم به مادر و یک سهم به برادران مادری میدهند]
امام باقر ع ادامه داد: حالا اگر به جای خواهر، برادر پدری بود چه میکنید؟
گفت: او سهمی ندارد! [یعنی سخن امام ع را تایید کرد؛ علتش این است که در اینجا برادر پدری را دارای سهم معین شده نمیدانند، از این رو او را از معادله حذف میکنند] شما چه میفرمایید؟!
فرمود: وقتی مادر در کار است، [هیچیک از خواهر و برادران] چه خواهر و برادرانی که از یک پدر و مادرند، و چه خواهر و برادران مادری، و چه خواهر و برادران پدری، سهمی ندارند.
* پینوشت:
زید ظاهرا اشاره است به قرآن مصحف عثمانی، که توسط زید بن ثابت جمعآوری شد و قرائات سبعه و عشره امروزی بر اساس آن است؛ و ابنمسعود ظاهرا اشاره است به مصحف ابنمسعود که در مواردی قرائتهای متفاوتی را نقل کرده؛ و ظاهرا سوال کننده نظرش این است که حکم اهل سنت بر اساس این دو قرائت از قرآن است؛ و اگر شما حکم دیگری دارید احتمالا بر اساس قرائت دیگری است؛ و امام در ادامه نشان میدهند که بر اساس همین قرائت رایج، حکم آنها غلط است.
📚الكافي، ج7، ص102؛ من لا يحضره الفقيه، ج4، ص278-279؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص291-292؛ تفسير العياشي، ج1، ص287
@yekaye
👇متن حدیث👇
☀️9. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ بُكَيْرٍ قَالَ:
جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَسَأَلَهُ عَنِ امْرَأَةٍ تَرَكَتْ زَوْجَهَا وَ إِخْوَتَهَا لِأُمِّهَا وَ أُخْتَهَا لِأَبِيهَا.
فَقَالَ لِلزَّوْجِ النِّصْفُ ثَلَاثَةُ أَسْهُمٍ وَ لِلْإِخْوَةِ مِنَ الْأُمِّ الثُّلُثُ سَهْمَانِ وَ لِلْأُخْتِ مِنَ الْأَبِ [السُّدُسُ] سَهْمٌ.
فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ فَإِنَّ فَرَائِضَ زَيْدٍ وَ [(و ابن مسعود)] فَرَائِضَ الْعَامَّةِ وَ الْقُضَاةِ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ، يَا أَبَا جَعْفَرٍ؛ يَقُولُونَ لِلْأُخْتِ مِنَ الْأَبِ [(للأب و الأم)] ثَلَاثَةُ أَسْهُمٍ تَصِيرُ مِنْ سِتَّةٍ تَعُولُ إِلَى ثَمَانِيَةٍ.
فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: وَ لِمَ قَالُوا ذَلِكَ؟
قَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ».
فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَإِنْ كَانَتِ الْأُخْتُ أَخاً؟
قَالَ فَلَيْسَ لَهُ إِلَّا السُّدُسُ.
فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَمَا لَكُمْ نَقَصْتُمُ الْأَخَ إِنْ كُنْتُمْ تَحْتَجُّونَ لِلْأُخْتِ النِّصْفَ بِأَنَّ اللَّهَ سَمَّى لَهَا النِّصْفَ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ سَمَّى لِلْأَخِ الْكُلَّ وَ الْكُلُّ أَكْثَرُ مِنَ النِّصْفِ لِأَنَّهُ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ «فَلَهَا النِّصْفُ» وَ قَالَ لِلْأَخِ «وَ هُوَ يَرِثُها» يَعْنِي جَمِيعَ مَالِهَا «إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا وَلَدٌ» فَلَا تُعْطُونَ الَّذِي جَعَلَ اللَّهُ لَهُ الْجَمِيعَ فِي بَعْضِ فَرَائِضِكُمْ شَيْئاً وَ تُعْطُونَ الَّذِي جَعَلَ اللَّهُ لَهُ النِّصْفَ تَامّاً؟!
فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ فَكَيْفَ نُعْطِي الْأُخْتَ النِّصْفَ وَ لَا نُعْطِي الذَّكَرَ لَوْ كَانَتْ هِيَ ذَكَراً شَيْئاً؟
قَالَ تَقُولُونَ فِي أُمٍّ وَ زَوْجٍ وَ إِخْوَةٍ لِأُمٍّ وَ أُخْتٍ لِأَبٍ يُعْطُونَ الزَّوْجَ النِّصْفَ وَ الْأُمَّ السُّدُسَ وَ الْإِخْوَةَ مِنَ الْأُمِّ الثُّلُثَ وَ الْأُخْتَ مِنَ الْأَبِ النِّصْفَ [ثَلَاثَةً] فَيَجْعَلُونَهَا مِنْ تِسْعَةٍ وَ هِيَ مِنْ سِتَّةٍ فَتَرْتَفِعُ إِلَى تِسْعَةٍ (وَ هِيَ سِتَّةٌ تَعُولُ إِلَى تِسْعَةٍ). قَالَ وَ كَذَلِكَ تَقُولُونَ.
قَالَ (لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع) فَإِنْ كَانَتِ الْأُخْتُ [ذَكَراً] أَخاً لِأَبٍ؟
قَالَ (لَهُ الرَّجُلُ) لَيْسَ لَهُ شَيْءٌ، [فَقَالَ الرَّجُلُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ] فَمَا تَقُولُ أَنْتَ؟
فَقَالَ: لَيْسَ لِلْإِخْوَةِ مِنَ الْأَبِ وَ الْأُمِّ وَ لَا الْإِخْوَةِ مِنَ الْأُمِّ وَ لَا الْإِخْوَةِ مِنَ الْأَبِ مَعَ الْأُمِّ شَيْءٌ.
📚الكافي، ج7، ص102؛ من لا يحضره الفقيه، ج4، ص278-279؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص291-292؛ تفسير العياشي، ج1، ص287
@yekaye
یک آیه در روز
938) 📖 يسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ
.
1️⃣ «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم»
بحث کلاله یعنی وارثان در جایی که شخصی که مرده، بعد از خود پدر و مادر و فرزندانی برجای نگذاشته است، از مسائل بحثبرانگیز بوده است.
یکبار در آیه 12 این سوره توضیحی در مورد مهمترین این گروه، یعنی خواهر و برادرهای میت گذشت؛ اما ظاهرا باز محل سوال بوده، و از پیامبر باز در این زمینه سوال کردند و این آیه نازل شد. آنچه مساله را پیچیده تر کرده این بود که در آیه 12 سهم خواهر و برادر، اگر یکی باشند، یک ششم؛ و اگر بیش از یکی باشند یک سوم معرفی شده بود؛ اما در این آیه سهم یک خواهر نصف، و سهم دو خواهر یا بیشتر دوسوم؛ و سهم برادر کل ماترک معرفی شده است. اهل بیت علیهمالسلام توضیح داده اند که آیه 12 ناظر به خواهر و برادری است که فقط از مادر مشترکند، و این مطلب در برخی از قرائات این آیه نیز تصریح شده که «لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ من الأم» ؛ اما این آیه در مقام بیان حکم بقیه خواهر و برادرهاست (یعنی خواهر و برادرهایی که فقط از پدر ویا هم از پدر و هم از مادر مشترکند) و در آن تاکید میشود که در این دسته از کلاله نیز سهم پسر برابر با سهم دو دختر است؛ برخلاف کلاله مذکور در آیه 12 که سهم دختر و پسر مساوی بود. همچنین در احادیث توضیح داده شده که اگر برخی از خواهر و برادران شخص، مشترک از یک پدر و مادر باشند و برخی فقط مشترک از جهت پدر باشند، گروه اول مانع ارث بردن گروه دوم میشوند
📝تفاوتهای ارثی کلاله، موضوعی برای تاملات بیشتر🤔
در اینجا دیده میشود که سهم ارث خواهر و برادران مادری با جایی که خواهر و برادرها از جهت پدر مشترک باشند متفاوت است.
از طرف دیگر وقتی خواهر و برادرها از حبث پدر مشترکند، در عین حال برخی از حیث مادر مشترکند و برخی خیر، فقط آنان که با میت در پدر و مادر مشترکند ارث میبرند.
▫️گویی وقتی نِسَب افراد از طریق پدر باشد، همان ملاحظاتی که موجب میشود سهمالارث مرد در شرایط یکسان بیش از سهمالارث زن باشد، وارد کار میشود.
▫️در عین حال، وقتی کسانی باشند که از حیث مادر مشترکند حتما ارث میبرند؛ اما اگر کسانی باشند که از حیث پدر مشترکند، تنها در صورتی ارث میبرند که کسی که از حیث پدر و مادر مشترک است در کار نباشد.
🔹درباره چرایی تفاوت ارث مرد و زن در بحث از دو آیه 11 و 12 همین سوره (جلسه 936 و 937) توضیحاتی گذشت.
🤔به نظر میرسد این دو زاویه تفاوت در سهم کلالهها نیز حاوی ظرایف دیگری برای فهم چرایی تقاوتهای ارث باشد، که در هر صورت نیازمند تاملی بیشتر است.
بویژه تعبیر «خداوند برای شما تبیین میکند که مبادا گمراه شوید» گویی تلنگری است که این تبیین میتواند کلید فهم عمیقتر مسائل ارث و تفاوتهای زن و مرد باشد.
@yekaye
یک آیه در روز
938) 📖 يسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ
.
2️⃣ «يَسْتَفْتُونَكَ»
وظيفه مردم، براى يادگيرى مسائل و احكام دينى، رجوع به رهبران دينى است.
(تفسير نور، ج3، ص7)
@yekaye
یک آیه در روز
938) 📖 يسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ
.
3️⃣ «يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ»
برخی از عرصهها، از جمله عرصه خانواده و تنظیم مقررات آن، برای حضور و نقشآفرینی هدایت الهی بقدری مهم است که اگر مردم درباره آن از پیامبر سوال کنند، خود خداوند مستقیما برای جواب اقدام میکند.
@yekaye