یک آیه در روز
۱۱۰۹) 📖 كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ 📖 ترجمه 💢زنهار! [/آری!] هنوز محقق نکرده است آنچه را [به او
.
1️⃣ «كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ»
در نکات ادبی بیان شد که «کلا» حرفی است که در مقام برحذر داشتن و نفی کردن و رد کردن دیدگاه شخص مقابل به کار میرود؛
چرا کلام را با «کلا» شروع کرد؟
🌴الف. از سیاق آیات چنین برمیآید که گویی بعد از اینکه خداوند در آیات قبل اشاره به تدبیر خداوند برای انسان از ابتدا تا انتهای وجودش رقم زده که همه اینها نعمتی از جانب خداوند بر او بوده، اکنون گویی میپرسد این انسان که حالش چنین بود بالاخره چه کرد؟ آیا در برابر ربوبیت خداوند خاضع شد و شکر نعمت را به جا آورد؛ و این آیه میفرماید: «خیر» و سپس توضیح می دهد که این انسان دستور خدا را عمل نکرد بلکه کفر ورزید و عصیان کرد
(الميزان، ج20، ص208 ).
🌴ب. کلمه «لما» که بعد از آن آمده، دلالت بر امری دارد که منتظرش هستیم و هنوز به وقوع نپیوسته است. شاید وجه شروع آیه با «کلا» این باشد که وقتی در آیات قبل، سیر انسان از نطفه تا حشر در قیامت را برشمرد، ممکن است مخاطب گمان کند پس تمام شد و تکلیف انسان معلوم شد؛ با این «کلا»، دوباره سراغ زندگی دنیوی انسان رفت و تذکر داد که هنوز امر خداوند و آنچه را خدا در خصوص انسان میخواسته محقق نکرده است.
🌴ج. ...
@yekaye
#عبس_23
یک آیه در روز
۱۱۰۹) 📖 كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ 📖 ترجمه 💢زنهار! [/آری!] هنوز محقق نکرده است آنچه را [به او
.
2️⃣ «لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ»
در نکات ادبی اشاره شد که علی القاعده یک تعبیر «به» در تقدیر است و اصلا کلام این چنین بوده است: «لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ به».
این عبارت به خاطر ضمیرهایی که دارد ظرفیت معانی متعددی دارد
که بر اساس قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا بعید نیست همه آنها مد نظر باشد:
🌴الف. فاعل «یقض» انسان باشد، آنگاه فاعل «أمر» خداوند، و مفعول «أمر» هم انسان باشد، و ضمیر «ه» در «به» (که در تقدیر است) به صله (ما» برگردد؛ آنگاه معنا چنین میشود: هنوز انسان آنچه را که خداوند به انسان دستور داده محقق نکرده است (الميزان، ج20، ص208 ؛ البحر المحيط، ج10، ص409 )؛
که در این صورت:
🌿الف.۱. مذمتی است درباره انسان که مثلا اخلاص در عبادت را رعایت نکرده و حق خداوند متعال با این همه نعمتی که بر او داده است را بجا نیاورده است (مجمع البيان، ج10، ص666 )؛
که در این فرض، مقصود از انسان:
🌱الف.۱.۱. عموم انسانهاست، از این جهت که هیچ انسانی حق عبودیت خداوند را محقق نکرده و نخواهد کرد (احادیث ۲ تا ۴) (مجاهد، به نقل مجمع البيان، ج10، ص666 )؛
چرا که در پیشگاه خداوند به هر حال هیچ انسان از قصور و تقصیر خالی نیست (الكشاف، ج4، ص703 )؛
و البته برخی از مفسران در این تفسیر مناقشه دارند از این جهت که سیاق آیات قبل ناظر به انسان کافر بود نه مطلق انسانها (مفاتيح الغيب، ج31، ص58 ؛ الميزان، ج20، ص208).
🌱الف.۱.۲. انسان کافر و متکبری است که کفران نعمت میکند؛ به قرینه آیات قبل، که در مقام مذمت چنین انسانی بود (مفاتيح الغيب، ج31، ص58 ؛ الميزان، ج20، ص208 ).
🌿الف.۲. خبر و حکایتی درباره انسان خاصی است که قرار بوده دستورات خدا را محقق کند (امیرالمومنین ع) اما موانع بیرونی فرصتش را به وی نداد و در رجعت آن دستورات را محقق خواهد کرد (حدیث۱).
🌴ب. فاعل «یقض» خداوند باشد، آنگاه فاعل «أمر» هم خداوند باشد، و مفعول «أمر» انسان باشد، و ضمیر «ه» در «به» (که در تقدیر است) به صله (ما» برگردد؛ آنگاه معنا چنین میشود: خداوند آنچه را به انسان دستور داده محقق نکرده است؛
که مقصود از انسان:
🌿ب.۱. انسان کافر است؛ در واقع آیه میخواهد بگوید درست است که خداوند آنچه را به این انسان کافر دستور داده، وقوعش بر وی به نحو قضای حتمی قرار نداده است؛ یعنی این انسان کافر را به ایمان آوردن امر کرده است، اما در قضای الهی این رانده شده که او ناچار باشد ایمان بیاورد (ابن فورک، به نقل از مفاتيح الغيب، ج31، ص58 و البحر المحيط، ج10، ص409 )؛ که مقصود از این قول آن است که خداوند او را بدان امر کرده از باب اتمام حجت، نه از باب وقوع قضای الهی بر او (الميزان، ج20، ص208 ).
🌿ب.۲. عموم انسانهاست، یعنی می خواهد بفرماید هنوز قضای الهی در خصوص انسان به اتمام نرسیده است و باید منتظر برخی از امور در قضای الهی باشیم که در خصوص انسان رخ دهد، که نمونه بارزش بحث مهدویت و ظهور نهایی حق بر باطل است (احادیث 5 و 6).
🌿ب.۳. انسان خاصی است که قرار بوده دستورات خداوند در عالم (عدالت و عبودیت) از طریق او محقق شود و چون فعل او در طول فعل خداوند است، آیه میفرماید هنوز قضای الهی در این خصوص محقق نشده است (حدیث۱).
@yekaye
#عبس_23
3️⃣ «ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ ... لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ»
با اينكه راه باز و حركت آسان است، امّا گروهى وامانده اند
(تفسير نور، ج10، ص387).
@yekaye
4️⃣ «كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ»
برخی وقتی این وجود ظلم و نابسامانی در جهان را میبینند اعتراض میکنند که پس کجاست عدل خداوند؟!
این آیه پاسخشان را میدهد: این طور نیست که شما گمان میکنید؛ کار از دست خدا خارج نشده است؛ بلکه هنوز خداوند آن دستوراتی را که داده است محقق نکرده است.
📝نکته تخصص #جهانشناسی:
#مساله_شر و #عدل_الهی و #مهدویت
یکی از مسائلی که در کتب کلام و فلسفه دین از دیرباز مطرح بوده است، مساله شر و تبعیض در جهان است؛ که اگر خداوند عادل است وجود این همه بدی و ظلم در عالم چه توجیهی دارد؟
عجیب اینجاست که بسیاری از متکلمان در مقام پاسخگویی به این اشکال میکوشند توجیهاتی ارائه دهند که نتیجهاش این شود که در مجموع عدل در این دنیا محقق شده است؛ در حالی که اساسا یکی از مهمترین ادله اثبات معاد این است که این دنیا ظرفیت تحقق عدالت را ندارد؛ و لازمه این سخن آن است که اگر نظام عالم را صرفا در افق دنیا خلاصه کنیم حتما عدالت محقق نشده است. چهبسا این آیه- بویژه که بعد از آیهای آمده که درباره قیامت است- میخواهد همین را تذکر دهد. در آیه قبل خبر داد که خداوند هر وقت بخواهد انسان را برای قیامت برمیانگیزاند؛ و اکنون میفرماید: بدانید که هنوز دستورات خداوند و عدلی که خداوند وعدهاش را داده بود محقق نشده است؛ و بیهوده عجله نکنید (حدیث۶).
@yekaye
یک آیه در روز
۱۱۰۹) 📖 كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ 📖 ترجمه 💢زنهار! [/آری!] هنوز محقق نکرده است آنچه را [به او
.
5️⃣ «كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ»
هنوز آنچه خداوند بدان امر کرده محقق نشده است؛ و کسی که گمان می کند قبل از اینکه زمان تحقق قضای الهی فرا رسد میتواند آن امر الهی را محقق کند با نظام عالم ناآشناست و تنها خودش ضرر خواهد کرد.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی: #مهدویت
وعده به ظهور منجی جهانی در تمام ادیان توحیدی مطرح شده است؛ و در شیعه برجستگی و نمود خاصی دارد؛ به طوری که انتظار یکی از مفاهیم اصلی در حیات دینی شیعیان است. انتظار واقعی در آن خود واجد دو معناست: یکی اینکه آینده خوبی در پیش روست و با دیدن این هم ظلم و بدی ناامید نشویم؛ و دوم اینکه ما بتنهایی قرار نیست آن آینده را محقق کنیم؛ بلکه باید صبر کنیم تا آن منجی موعود بیاید و البته این صبر به معنای آماده شدن برای پیوستن به اوست نه دست روی دست گذاشتن.
♦️پس باور به انتظار موعود جهانی در میانه یک افراط و تفریط است:
🔻تفریط آن است که خداوند جهان را به حال خود رها کرده و قرار نیست این ظلم و ستم پایان داشته باشد؛ و ثمره این دیدگاه آن است که چارهای نیست و باید دست روی دست گذاشت! و واضح است که انتظار با تسلیم وضع موجود شدن سازگاری ندارد.
🔺و افراط این است که ما خودمان میتوانیم مشکلات عالم را حل کنیم و عدل و دین الهی را در سراسر جهان برپا نماییم. ثمره این دیدگاه عجله کردن و دست زدن به اقداماتی است که هلاکت انسانها را در پی دارد (حدیث۶).
⛔️همان قدر که دیدگاه اول نادرست، و با فهم عمیق دینی ناسازگار است؛ دیدگاه دوم هم نادرست و با فهم عمیق دینی ناسازگار است؛ و این آیه دارد تذکر میدهد که حواستان باشد هنوز قضای خداوند بر ای تعلق نگرفته است که امرش در عالم محقق شود
(درباره خطرات این دیدگاه دوم قبلا تحت عنوان «تهدید زیدیگری برای آینده انقلاب اسلامی» به تفصیل بحث شد؛ جلسه ۱۰۶۶، تدبر۱۰ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-01/).
@yekaye
#عبس_23
🔹فَلْيَنْظُرِ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «نظر» در اصل دلالت دارد بر تأمل کردن و نگریستن در چیزی و سپس به نحو استعاری در معانی دیگر نیز توسعه داده شده است، از جمله در معنای مهلت دادن.
▪️برخی توضیح دادهاند که «نظر» به معنای برگرداندن (تقلیب) بصر (= چشم) ویا بصیرت به منظور ادراک و دیدن چیزی است و لذا گاه به معنای تامل کردن به کار میرود؛ و این کلمه در نزد عامه عموما در مورد بصر (دیدن با چشم)، و در نزد خواص غالبا در مورد «بصیرت» به کار میرود؛
در واقع، نظر ادراکی است که با اقبالی از جانب دیده ویا با فکر حاصل میشود: نظر با چشم، اقبال با دیدگان و گرداندن حدقه چشم به سوی شیء مورد نظر است؛ و نظر با فکر، اقبال ذهن به جانب امری است که مورد تامل قرار گرفته و نظر کردن سلطان در کار رعیت، اقبال به جانب ایشان با حُسن سیاست است.
«نظیر» هم به معنای «مثل و مانند» است گویی دو چیز که نظیر همدیگرند در کار هم نظر میکنند ویا در کارشان یکسان نظر شده است؛
تفاوت «نظر» با تأمل در این است که تأمل، نظری است که امید میرود به معرفت آن چیزی که در آن نظر شده، برسد و غالبا نیازمند زمان است.
با این اوصاف معنای مهلت دادن در کلمه «انظار» ناشی از این است که گویی میخواهند در کار شخصی که به او مهلت میدهند تاملی کنند و «أَنْظِرْنی» یعنی در وضعیت من تاملی فرما.
▪️از نظر علامه طباطبایی، «نظر» وقتی بدون حرف اضافه متعدی شود، معنای «انتظار» و «مهلت دادن» را میرساند؛ وقتی با حرف اضافه «الی» بیاید به معنای «نگاه انداختن به جانب چیزی» است، و وقتی با حرف اضافه «فی» بیاید به معنای «تامل کردن» است.
البته ظاهرا این سخن به معنای اغلب موارد است نه صددرصد؛ و مواردی هست که «نظر» بدون حرف اضافه، به معنای «نگاه کردن» یا «تامل کردن» باشد؛ مانند: «انْظُرُوا ماذا فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْض» (یونس/۱۰۱).
🔖جلسه ۷۴۳ http://yekaye.ir/al-fater-35-43/
📖 اختلاف قرائت
▪️در عموم قراءات حرف لام ساکن و به صورت «فَلْيَنظُر» قرائت شده است؛
▪️اما در روایتی غیرمعروف از قرائت اهل بصره (ابوعمرو) حرف لام مفتوح و به صورت «فَلَيَنظُر» قرائت شده است؛ و ظاهرا تفاوتی محسوس در معنا ایجاد نمیکند چنانکه درباره وجه این قرائت از ابوزید نقل شد که برخی از عرب هر لامی را غیر از لام الحمدلله مفتوح تلفظ میکنند.
📚معجم القراءات ج ۱۰، ص۳10
@yekaye
🔹طعامِهِ
▪️درباره ماده «طعم» برخی محور معنای آن را ناظر به خوردن میدانند؛
▫️چنانکه راغب آن را به معنای تناول غذا دانسته (مفردات ألفاظ القرآن، ص519 ) و
▫️حسن جبل معنای محوری این ماده را «آنچه در به عنوان غذای مورد نیاز بدن به دهان وارد شود و به داخل شکم برود و انسان را سیر کند» معرفی کرده و این جمله خلیل را که «طعام اسم جامعی است برای هرچه خورده شود، همان گونه که شراب اسم جامعی است برای هر چه نوشیده شود، اگر چه برخی آن را خاص نان گندم میدانند» (كتاب العين، ج2، ص26 ) نیز موید نظر خویش آورده است (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۳۲۹)؛
ودر مقابل
▪️برخی همچون ابن فارس اگرچه قبول دارند که طعام به آن چیزی گفته میشود خوردنی باشد اما اصل این ماده را ناظر به چشیدن چیزی میدانند و بر این باورند که به نحو استعاری در جایی که لزوما تذوق هم موضوعیتی ندارد به کار رفته است (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص410 )؛
▪️اما به نظر میرسد حق با مرحوم مصطفوی باشد که اصل این ماده را خوردن یا نوشیدن همراه با اشتها و چشیدن میداند و بر این تاکید دارد که هر دو مولفه «أکل: خوردن» و «ذوق: چشیدن» در آن مدخلیت دارد و
تفاوتش با «أکل» و «شرب» و «ذوق» در همین است که
«أکل» صرف خوردنی است که شکل و صورت شیء مورد نظر را کاملا زایل کند و به هاضمه بفرستد چه چشیدن در آن مدخلیت داشته باشد یا خیر، و
«شرب» مخصوص مایعات است؛ و
«ذوق: چشیدن» هم احساس خاصی است که ذائقه انسان آن را در مواجهه با اشیاء درک میکند؛ و
به عنوان شاهد بر اینکه «طعم» غیر از «أکل» و غیر از «ذوق» است (یعنی هر دو معنا در آن دخیل است، به ترتیب آیات «وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُه» (محمد/۱۵) و «الَّذي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ» (قریش/۴) و «فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ» (حج/28) را میآورد که در اولی بوضوح حاوی معنای ذوق است و «أکل» تنها برآن صادق نیست؛ و در دومی و سومی بوضوح حاوی معنای «أکل» است و «ذوق» تنها بر آن صادق نیست (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص78 )؛
و علیرغم آن جملهای که از خلیل نقل شد به نظر میرسد که خود خلیل هم به این رای متمایل باشد چرا که در ابتدای توضیح این ماده، و پیش از جملهای که حسن جبل از او ذکر کرد، گفته است: «طعم هر چیزی چشیدن اوست و طعم همان خوردن است» (كتاب العين، ج2، ص25 ).
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه توضیح ماده «طعم»
▪️اشاره شد برخی بر این باورند که «طعام» به خصوص گندم دلالت دارد و اصلا اسم خاص است برای گندم و نان گندم؛ و سایر خوردنیها را به مناسبت شباهت با آن «طعام» گفتهاند؛ اما اگر هم در اصل این طور باشد اما مسلم است که تا زمان قرآن دیگر کلمه «طعام» برای مطلق خوردنیهایی که سد جوع کند به کار میرفته است چنانکه در قرآن کریم صریحا برای صیدی که از دریا گرفته میشود تعبیر طعام را به کار برده است: «أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ مَتاعاً لَكُمْ» (مائده/۹۶) (كتاب العين، ج2، ص25 ).
▪️برخی گفتهاند که ماده «طعم» برای نوشیدن هم به کار میرود و آیه «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي» (بقرة/ 249) را شاهد بر این مدعا آورده و سخن پیامبر ص را که درباره آب زمزم فرمودهاند «إِنَّهُ طَعَامُ طُعْمٍ وَ شِفَاءُ سُقْمٍ: آن طعامی است که چشیده میشود و شفای درد است» نیز از این باب دانستهاند (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص411 )؛
▫️اما دیگران در این ادعا مناقشه کردهاند که در آیه مذکور چون معنای چشیدن مورد تاکید بوده است از این ماده استفاده شده، چون قرار بوده فقط به اندازه یک مشت آب بردارند و همین یک مشت آب هم به خاطر ولعی که داشتهاند گویی به جای اینکه آن را بنوشند آن را میخورده و میجویدهاند؛ و سخن پیامبر ص که درباره آب زمزم را هم از این باب دانستهاند که مقصود حضرت این بوده که این آب برخلاف سایر آبها خاصیت غذایی دارد (مفردات ألفاظ القرآن، ص519 ؛ كتاب العين، ج2، ص26 ).
▫️و چیزی که شاید بتواند موید نظر آنها باشد تقابل آن با شرب است در آیه «فَانْظُرْ إِلى طَعامِكَ وَ شَرابِك» (بقره/۲۵۹)؛ و تقابل آن با «سقی» است در آیه «وَ الَّذي هُوَ يُطْعِمُني وَ يَسْقينِ» (شعراء/79) .
▪️اما به نظر میرسد حق با امثال مرحوم طبرسی باشد که بر این باورند که این ماده هم برای خوردن به کار میرود هم برای نوشیدن، زیرا [علاوه بر آیه ۲۴۹ سوره بقره؛ و نیز علاوه بر اینکه برای برخی دیگر از نوشیدنیها هم وقتی تاکید بر مزهاش بوده از تعبیر «طعم» استفاده شده است: «أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ» (محمد/۱۵)] آیات متعددی هست که مخاطب بخوبی متوجه میشود که در اینها این ماده برای اعم از خوردن و نوشیدن به کار رفته است و اصلا دلالت اولیهاش انصرافی به خوردن ندارد؛ مانند آیه «لَيْسَ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فيما طَعِمُوا إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» که اساسا شأن نزولش را شراب خوردنی که مسلمانان قبل از تحریم شراب انجام میدادند دانستهاند (مجمع البيان، ج3، ص372 )،
ویا در آيات « قُلْ لا أَجِدُ في ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِه» (انعام/۱۴۵) و «وَ لا طَعامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلينٍ» (حاقه/36) براحتی برای نوشیدن خون یا چرابهها از تعبیر یطعم و طعام یاد کرد؛ و
در آیاتی همچون «الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ» (مائده/۵) «وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشي فِي الْأَسْواقِ» (فرقان/۷) «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» (عبس/24) هیچ کس احتمال نمیدهد که فقط ناظر به خوردنیها باشد و نوشیدنیها را شامل نشود.
▪️از این ماده غیر از کاربردهایش در ثلاثی مجرد، مانند: «لا أَجِدُ في ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلا» (انعام/۱۴۵) و «فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا» (احزاب/۵۳)، در دو باب ثلاثی مزید هم در قرآن به کار رفته است:
▪️یکی باب افعال، که به معنای طعام دادن است: «وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ» (حج/36)، «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ» (إنسان/8)، «أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ» (يس/47)، «الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ» (قريش/4)، «وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ» (أنعام/14)، «وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ» (ذاريات/57)؛
و
▪️دیگری باب استفعال که به معنای طلب طعام کردن از دیگری است: «إِذا أَتَيا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُما» (کهف/۷۷)
📿ماده «طعم» و مشتقات آن ۴۸ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
☀️۱) زید شحّام گوید: درباره آیه «فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ: پس انسان به طعامش بنگرد» از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم که منظور از طعام چیست؟
فرمود: علم وی است که باید ببیند از چه کسی آن را فرا میگیرد.
📚الكافي، ج1، ص50
📚المحاسن، ج1، ص220
📚رجال الكشي، ص4
📚الإختصاص، ص4
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» قَالَ: قُلْتُ: مَا طَعَامُهُ؟
قَالَ: عِلْمُهُ الَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ [مِمَّنْ] يَأْخُذُهُ.
@yekaye
☀️۲) روایت شده است که رسول الله ص هنگامی که سفره غذا در مقابلشان پهن میشد میفرمودند:
خداوندا تو منزهی و چه نیکو کردهای آنچه برای ما مستقر فرمودی! خداوندا تو منزهی و چه فراوان است آنچه به ما دادهای! خداوندا تو منزهی و چه بسیار ما را در عافیت نگه داشتی! خدایا [روزیات را] بر ما و بر فقرای مسلمان وسعت فرما!
📚المحاسن، ج2، ص435
عَنْهُ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَسِّنٍ الْمِيثَمِيِّ رَفَعَهُ قَالَ:
كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا وُضِعَتِ الْمَائِدَةُ بَيْنَ يَدَيْهِ قَالَ:
سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ مَا أَحْسَنَ مَا أَثْبَتَ لَنَا سُبْحَانَكَ مَا أَكْثَرَ مَا تُعْطِينَا سُبْحَانَكَ مَا أَكْثَرَ مَا تُعَافِينَا اللَّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَيْنَا وَ عَلَى فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِين.
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است که امیرالمومنین ع فرمودند:
در هنگام غذا خداوند را زیاد یاد کنید [نقل دیگر: اسم خدا را زیاد بگویید] و گنگ و نامفهوم نگویید [یعنی این طور نباشد که صرفا تلفظی انجام دهید که اگر کسی بشنود نفهمد چه عبارتی گفتید]؛ چرا که این طعام نعمتی از نعمتهای خداوند و رزقی از رزقهای اوست که برعهده شماست شکر او و یاد او و سپاس از او.
📚الكافي، ج6، ص296؛ المحاسن، ج2، ص586
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:
اذْكُرُوا اللَّهَ [/أَكْثِرُوا ذِكْرَ اسْمِ اللَّهِ] عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الطَّعَامِ وَ لَا تَلْغَطُوا فَإِنَّهُ نِعْمَةٌ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ وَ رِزْقٌ مِنْ رِزْقِهِ يَجِبُ عَلَيْكُمْ فِيهِ شُكْرُهُ وَ ذِكْرُهُ وَ حَمْدُهُ.
@yekaye
☀️۳) الف. ابوبصیر روایت کرده است که شخصی به امام باقر ع عرض کرد: من آدمی هستم که در انجام اعمال نیک ضعیف هستم [چندان اهل عبادات و مستحبات نیستم] و کم روزه میگیرم ولیکن میکوشم که جز حلال نخورم [و جز به نحو حلال شهوتم را اشباع نکنم].
امام ع به او فرمود: چه جهادی بالاتر از حفظ شکم و اندام جنسی؟!
📚الكافي، ج2، ص79؛ المحاسن، ج1، ص292
☀️ب. از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
هنگامی که چهار چیز در طعام جمع شود تمام و کمال شود: هنگامی که از حلال باشد و دستان به سوی آن زیاد باشد* و ابتدایش با نام خداوند تبارک و تعالی و پایانش با حمد و سپاس او باشد.
✳️* پینوشت:
ظاهرا مقصود از این تعبیر آن است شخص تنهایی نخورد بلکه افراد متعددی را بر سر سفره خویش بنشاند.
📚الخصال، ج1، ص216؛ معاني الأخبار، ص375
☀️ج. روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
کسی که غذای حلال بخورد بالای سرش فرشتهای بایستد و برایش استغفار کند تا از غذا خوردن فارغ شود.
و نیز فرمودند: هنگامی که لقمه حرام در شکم بنده جای گیرد همه فرشتگان در آسمانها و زمین او را لعنت کنند و مادام که آن لقمه در شکم وی باقی است خداوند به او نگاه نکند؛ و کسی که لقمهای را از راه حرام بخورد به خشم خداوند گرفتار شده است؛ پس اگر توبه کند خداوند توبه اش را بپذیرد و اگر بر همان حال بمیرد آتش جهنم برایش سزاوارتر است.
📚روضة الواعظين، ج2، ص457؛ مكارم الأخلاق، ص150؛ الدعوات (للراوندي)، ص24-25
☀️د. و باز از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
کسی که چهل روز از حلال تغذیه کند خداوند دلش را نورانی کند.
و فرمودند: همانا خداوند را فرشتهای است که هرشب بر بالای بیت المقدس ندا میدهد: هرکس حرام بخورد خداوند از او نه چیزی را قبول کند که بدی را از وی دفع کند، و نه مابهازایی برای آن را.
📚عدة الداعي و نجاح الساعي، ص153
@yekaye
👇سند و متن احادیث فوق👇
سند و متن روایات بند ۳
☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْحَلَبِيِّ عَنْ مُعَلًّى أَبِي عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:
قَالَ رَجُلٌ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع: إِنِّي ضَعِيفُ الْعَمَلِ قَلِيلُ الصِّيَامِ وَ لَكِنِّي أَرْجُو أَنْ لَا آكُلَ إِلَّا حَلَالًا [وَ لَا أَنْكَحَ إِلَّا حَلَالًا].
قَالَ: فَقَالَ لَهُ: أَيُّ الِاجْتِهَادِ [جِهَادٍ] أَفْضَلُ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ.
📚الكافي، ج2، ص79؛ المحاسن، ج1، ص292
☀️ب. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مُسْلِمٍ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِذَا جُمِعَ لِلطَّعَامِ أَرْبَعُ خِصَالٍ [/الطَّعَامُ إِذَا جَمَعَ أَرْبَعَ خِصَالٍ] فَقَدْ تَمَّ إِذَا كَانَ مِنْ حَلَالٍ وَ كَثُرَتِ الْأَيْدِي عَلَيْهِ وَ سُمِّيَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي أَوَّلِهِ وَ حُمِدَ فِي آخِرِهِ.
📚الخصال، ج1، ص216؛ معاني الأخبار، ص375
☀️ج. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَنْ أَكَلَ الْحَلَالَ قَامَ عَلَى رَأْسِهِ مَلَكٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْ أَكْلِهِ.
وَ قَالَ: إِذَا وَقَعَتِ اللُّقْمَةُ مِنْ حَرَامٍ فِي جَوْفِ الْعَبْدِ لَعَنَهُ كُلُّ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا دَامَتْ تِلْكَ اللُّقْمَةُ فِي جَوْفِهِ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ مَنْ أَكَلَ اللُّقْمَةَ مِنَ الْحَرَامِ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ فَإِنْ تَابَ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَإِنْ مَاتَ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ.
📚روضة الواعظين، ج2، ص457؛ مكارم الأخلاق، ص150؛ الدعوات (للراوندي)، ص24-25
☀️د. فَعَنِ النَّبِيِّ ص: مَنْ أَكَلَ الْحَلَالَ أَرْبَعِينَ يَوْماً نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ.
وَ قَالَ ص: إِنَّ لِلَّهِ مَلَكاً يُنَادِي عَلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ كُلَّ لَيْلَةٍ مَنْ أَكَلَ حَرَاماً لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلا.
📚عدة الداعي و نجاح الساعي، ص153
@yekaye
☀️۴) از امام حسن ع روایت شده که فرمودند:
دوازده خصلت است که سزاوار است انسان هنگام طعام آنها را یاد بگیرد: چهارتا از آنها واجب است، و چهارتا سنت است، و چهارتا ادب:
اما آنچه واجب است: معرفت و نام خداوند بردن و شکر کردن و راضی بودن؛
اماآنچه سنت است: نشستن بر پای چپ و خوردن با سه انگشت و خوردن از جلوی خویش و لیسیدن انگشتان؛
و اما آنچه ادب است: شستن دستان و برداشتن لقمههای کوچک و خوب جویدن و کمنگاه کردن به صورت بقیه.
📚المحاسن، ج2، ص459
عَنْهُ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ:
اثْنَتَا عَشْرَةَ خَصْلَةً يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَتَعَلَّمَهَا عَلَى الطَّعَامِ أَرْبَعَةٌ مِنْهَا فَرِيضَةٌ وَ أَرْبَعَةٌ مِنْهَا سُنَّةٌ وَ أَرْبَعَةٌ مِنْهَا أَدَبٌ:
فَأَمَّا الْفَرِيضَةُ: فَالْمَعْرِفَةُ وَ التَّسْمِيَةُ وَ الشُّكْرُ وَ الرِّضَا؛
وَ أَمَّا السُّنَّةُ: فَالْجُلُوسُ عَلَى الرِّجْلِ الْيُسْرَى وَ الْأَكْلُ بِثَلَاثِ أَصَابِعَ وَ الْأَكْلُ مِمَّا يَلِيهِ وَ مَصُّ الْأَصَابِعِ؛
وَ أَمَّا الْأَدَبُ: فَغَسْلُ الْيَدَيْنِ وَ تَصْغِيرُ اللُّقْمَةِ وَ الْمَضْغُ الشَّدِيدُ وَ قِلَّةُ النَّظَرِ فِي وُجُوهِ الْقَوْم.
@yekaye
☀️۵) الف. در منابع اهل سنت روایت شده است که:
یکبار رسول الله ص به ضحاک بن سفیان کلابی فرمودند: ضحاك! طعامت چيست؟
گفت: گوشت و شیر.
فرمودند: آخرش چه میشود؟
گفت: چیزی که خود شما بهتر می دانید!
فرمود: خداوند مَثَلِ دنیا را همین چیزی معرفی کرده که از بنی آدم بیرون میآید!
📚مسند أحمد، ج25، ص24
📚المعجم الكبير للطبراني، ج8، ص299
📚شعب الإيمان، ج13، ص83
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج19، ص14
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِكِ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ زَيْدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ جُدْعَانَ، عَنِ الْحَسَنِ، عَنِ الضَّحَّاكِ بْنِ سُفْيَانَ الْكِلَابِيِّ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ص قَالَ لَهُ: يَا ضَحَّاكُ مَا طَعَامُكَ؟
قَالَ: يَا رَسُولَ اللهِ، اللَّحْمُ وَاللَّبَنُ؟
قَالَ: ثُمَّ يَصِيرُ إِلَى مَاذَا؟
قَالَ: إِلَى مَا قَدْ عَلِمْتَ!
قَالَ: فَإِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى ضَرَبَ مَا يَخْرُجُ مِنْ ابْنِ آدَمَ مَثَلًا لِلدُّنْيَا.
☀️ب. و باز از ایشان روایت شده که فرمودند:
همانا مَثَل دنیا مَثَلِ خوراک بنیآدم است که چگونه از او خارج میشود، هرقدر هم که نمک و ادویه بدان زده باشد؛ پس بنگر که آخرش چه میشود!
📚صحيح ابن حبان، ج2، ص476
📚المعجم الكبير للطبراني، ج1، ص198
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج19، ص14
أَخْبَرَنَا الْحَسَنُ بْنُ سُفْيَانَ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ بِسْطَامٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو حُذَيْفَةَ قَالَ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ عَنْ يُونُسَ بْنِ عُبَيْدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ عُتَيٍّ عَنْ أُبَيِّ بْنِ كَعْبٍ أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ:
إن مطعم بن آدَمَ ضُرِبَ لِلدُّنْيَا مَثَلًا بِمَا خَرَجَ مِنِ بن آدَمَ وَإِنْ قَزَّحَهُ وَمَلَّحَهُ فَانْظُرْ مَا يَصِيرُ إليه [/قَدْ عَلِمَ إِلَى مَا يَصِيرُ].
@yekaye
☀️۶) روایت شده است که روزی جابر بن عبداللّه انصاری نزد امام علی(ع) آهی کشید!
امام(ع) فرمود: چرا اینگونه آه کشیدی؟! آیا گویی برای [مشکلی از مشکلات] دنیا بود؟
جابر عرض کرد: آری!
امام(ع) فرمود: جابر! لذتهای دنیا هفت نوع است. خوردنی، آشامیدنی، پوشیدنی، همبستر شدن، مرکب سوارى، بوئیدنی و شنیدنی.
لذیذترین خوردنیها عسل میباشد که آب دهان یک حشره است
[سپس حضرت یک به یک را توضیح میدهند تا اینکه میفرمایند:]
چیزى که داراى چنین مشخصاتى باشد، عاقل نباید براى آن آه بکشد.
جابر گفت: به خدا قسم، بعد از آن دیگر دنیا برای من ارزشى نداشت.
چ📚غرر الحكم و درر الكلم، ص714؛ بحار الأنوار، ج75، ص11
نُقِلَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ رَأَى جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ قَدْ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ.
فَقَالَ ع: يَا جَابِرُ عَلَامَ تَنَفُّسُكَ أَ عَلَى الدُّنْيَا؟
فَقَالَ جَابِرٌ نَعَمْ.
فَقَالَ لَهُ: يَا جَابِرُ مَلَاذُّ الدُّنْيَا سَبْعَةٌ الْمَأْكُولُ وَ الْمَشْرُوبُ وَ الْمَلْبُوسُ وَ الْمَنْكُوحُ وَ الْمَرْكُوبُ وَ الْمَشْمُومُ وَ الْمَسْمُوعُ.
فَأَلَذُّ الْمَأْكُولَاتِ الْعَسَلُ وَ هُوَ بَصْقٌ مِنْ ذُبَابَةٍ...
فَمَا هَذِهِ صِفَتُهُ لَمْ يَتَنَفَّسْ عَلَيْهِ عَاقِلٌ!
قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ: فَوَ اللَّهِ مَا خَطَرَتِ الدُّنْيَا بَعْدَهَا عَلَى قَلْبِي.
@yekaye
برای مطالعه متن کامل حدیث و ترجمهاش می توانید به پیوند زیر مراجعه کنید؟
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/268926/translate
☀️۷) الف. از پیامبر اکرم ص روایت شده که فرمودند:
کسی که چیزی بخورد در حالی که بینندهای [با حسرت] او را نگاه کند، و این شخص به او بیاعتنایی کند [حاضر نشود از طعام خود چیزی به وی بدهد]، به دردی مبتلا خواهد شود که دوا نخواهد داشت.
📚مجموعة ورام، ج1، ص: 47
قال النَّبِيُّ ص:
مَنْ أَكَلَ وَ ذُو عَيْنَيْنِ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ لَمْ يُوَاسِهِ ابْتُلِيَ بِدَاءٍ لَا دَوَاءَ لَه.
☀️ب. از امام باقر ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
به من ایمان نیاورده است کسی که سیر بخوابد و همسایهاش گرسنه باشد.
📚الكافي، ج2، ص668
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْبَجَلِيِّ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الْوَصَّافِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَ جَارُهُ جَائِعٌ.
☀️ج. از امام سجاد ع روایت شده که فرمودند:
کسی که سیر بخوابد و در محضرش مومنی گرسنهای باشد که از گرسنگی به خود میپیچد، خداوند عز و جل فرماید: ای فرشتگانم! شما را علیه این بندهام شاهد میگیرم که من به او دستوری دادم و او مرا عصیان کرد و غیر مرا اطاعت نمود؛ و او را به عمل خودش وامینهم و به عزت و جلالم سوگند که هرگز او را نبخشم.
📚ثواب الأعمال، ص250
أَبِي ره قَالَ سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ فُرَاتِ بْنِ الْأَحْنَفِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع:
مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَ بِحَضْرَتِهِ مُؤْمِنٌ جَائِعٌ طَاوٍ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
مَلَائِكَتِي أُشْهِدُكُمْ عَلَى هَذَا الْعَبْدِ أَنَّنِي أَمَرْتُهُ فَعَصَانِي وَ أَطَاعَ غَيْرِي وَ وَكَلْتُهُ إِلَى عَمَلِهِ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا غَفَرْتُ لَهُ أَبَداً.
@yekaye
☀️ ۸) الف. روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
نان را اکرام کنید و بزرگ بدانید که همانا خداوند تبارک و تعالی برایش برکاتی از آسمان نازل فرموده و از کرامتش برکات زمین را بیرون آورد؛ [اکرامش به این است] که: [با قیچی] بریده نشود و زیر پا گذاشته نشود.
📚المحاسن، ج2، ص585
عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ الْكُوفِيِّينَ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
أَكْرِمُوا الْخُبْزَ وَ عَظِّمُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْزَلَ لَهُ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ أَخْرَجَ بَرَكَاتِ الْأَرْضِ مِنْ كَرَامَتِهِ أَنْ لَا يُقْطَعَ وَ لَا يُوطَأَ.
✳️تبصره:
ظاهرا بااقتباس از همین حدیث نبوی است که سعدی چنین سروده است:
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو نانى بكف آرى و به غفلت نخورى
☀️ب. روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
خدایا! در خصوص نان به ما برکت بده و بین ما و آن جدایی نینداز؛ که اگر نان نبود نه روزهای میگرفتیم و نه نمازی میخواندیم و نه واجبات پروردگارمان را ادا میکردیم.
📚الكافي،ج۵، ص۷۳ و ج6، ص287؛ المحاسن، ج2، ص586
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي الْخُبْزِ وَ لَا تُفَرِّقْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّيْنَا وَ لَا أَدَّيْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ.
@yekaye
یک آیه در روز
۱۱۱۰) 📖 فلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ 📖 ترجمه 💢پس انسان به طعامش بنگرد؛ سوره عبس (۸۰) آ
.
1️⃣«فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ»
بعد از اینکه در آیه ۱۷ سوره عبس، انسان را به خاطر کفر و ناسپاسیاش مذمت کرد و در آيات ۱۸ تا ۲۳ به سیر آفرینش وی از نطفه تا قیامت اشاره کرد و توجه به همین را کافی دانست که وی دست از کفر و ناسپاسی بردارد، در این آیه فرمود که «پس انسان به طعامش بنگرد».
ربط این آیه به آیات قبل چیست؟
🌴الف. دقّت در پيدايش نعمتها، وسيلهاى براى كفر زدائى است (تفسير نور، ج10، ص389)؛ بدین بیان که:
🌿الف.۱. در آیات قبل نعمتهای ذاتی و درونی انسان را برشمرد و از این آیه به بعد سراغ نعمتهای بیرونی رفت (تفسير كنز الدقائق، ج14، ص138).
به تعبیر دیگر، عادت خداوند در قرآن این است که هرگاه دلایل موجود در نفس (انفسی) را ذکر میکند در پی آن سراغ دلایل موجود در آفاق (آفاقی) میرود و اینجا نیز چنین کرده؛ و در میان دلایل آفاقی با آنچه انسان بدان نیاز دارد آغاز کرد (مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج31، ص59).
🌿الف.۲. این تفصیل آن مطالبی است که قبلا به اجمال گفت؛ یعنی با توجه دادن به طعامی که انسان از آن میخورد و قوت میگیرد و به بقای وی کمک میکند میخواهد وی را به عوامل بسیار متکثری که خداوند برای ربوبیت وی در کار آورده توجه دهد تا گستره تدبیر ربوبی در مورد خویش را ببیند و توجه و عنایت خداوند به صلاح حال خویش را دریابد (الميزان، ج20، ص208-209 ).
🌿الف.۳. در آیات قبل اصل نعمت آفرینش انسان و مراتب آن را برشمرد و از این آیه به بعد سراغ امکاناتی رفت که خداوند آفریده و این زندگی را برای انسان میسر و گوارا میکند.
🌴ب. با تذکر حاصل از آیات قبل، میخواهد انسان دست از کفر و ناسپاسی بردارد؛ و از اینجا به بعد میخواهد انسان به اطراف خویش عمیقتر بنگرد تا روحیه سپاس و قدردانی هم در وی تقویت شود؛ که از ثمرات این روحیه سپاس، نهتنها این است که همواره هنگام مصرف غذا خدا را به یاد داشته باشد و اسم او را ببرد (حدیث۲)؛ بلکه هم خرید و هم خوردن طعام را مدیریت میکند، و از اسراف و پرخوری و ...، و آفات دنیوی و اخروی اینها مصون میماند.
(اقتباس از وبلاگ آداب زندگی به آدرس: http://saghalain8.blogfa.com/post/33)
🌴ج. میخواهد در این آیه به طعام خویش بنگرد و بعد تامل نماید که نهایت این طعام چه میشود تا دیگر دل به دنیا نبندد (احادیث ۵ و ۶) که اگر دلبستگی به دنیا را کنار بگذارد دیگر به سمت کفر و ناسپاسی نخواهد برگشت.
🌴د. ...
✳️تبصره
اگر این آیه را در سیاق و با توجه به آیات بعد مورد توجه قرار دهیم، این نگاه کردن به طعام از باب اموری است که در پیدا و مهیا شدن طعام برای انسان دخیل است؛ و خداوند این جهت را مد نظر قرار داده است (مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج31، ص59)؛
اما حق این است که چنانکه بارها بیان شد استفاده از یک لفظ در چند معنا ممکن است، و یکی از اقتضاءات این امکان، آن است که آیه بدون لحاظ سیاقش بر چه چیزی دلالت میکند؛ که حدیث اول که ناظر به آیه است کاملا این آیه را مستقل از سیاق تفسیر کرده است (زیرا اگر طعام را علم، و خوردن را کسب علم بدانیم، دیگر ریزش آب از آسمان و روییدن گیاه بر اثر این ریزش و ... ربطی به کسب علم ندارد). برخی همچون علامه طباطبایی با اینکه در بحث اصولی (اصول فقه) خویش این امکان را انکار کردهاند اما در هنگام استفاده از آیات در موارد متعددی به این مساله تن داده و حتی قبول دلالتهای متعدد و متفاوت از یک آیه را با تقطیع فرازهای آن – که عملا به معنای نادیده گرفتن سیاق است-، یک قاعده قرآنی که انسان را به اسرار الهی رهنمون میشود دانستهاند (الميزان، ج1، ص260 ).
بر همین اساس، وجه توصیه به نگاه کردن به طعام در این آیه منحصر در این نیست که انسان به علل و اسبابی که خداوند تهیه کرده و تدبیر ربوبی عظیمی که برای بقای وی مهیا نموده، توجه کند؛ بلکه میتواند ابعاد دیگری نیز داشته باشد که در تدبرهای بعد به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
@yekaye
#عبس_24
یک آیه در روز
۱۱۱۰) 📖 فلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ 📖 ترجمه 💢پس انسان به طعامش بنگرد؛ سوره عبس (۸۰) آ
.
3️⃣ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ»
یک احتمال این است که مراد از اینکه انسان بايد به غذاى خود بنگرد، همین نگاه ظاهرى به غذاست؛
که خود این توصیه وجوه متعددی میتواند داشته باشد:
🌴الف. به غذایت نگاه و توجه کن چون باعث تحريك غدههاى بزاقى دهن، مىشود، در نتيجه كمك به هضم غذا مىكند (به نقل از تفسير نمونه، ج26، ص145 ).
🌴ب. به غذایت نگاه كن، نه به غذاى ديگران و نه به فيلم و سريال؛ تا غذا را درست بجوی و درست ببلعی؛ نه در حال هیجان و اضطراب و ...؛ که برای دستگاه گوارشت مشکل ایجاد کنی
(اقتباس از وبلاگ آداب زندگی به آدرس: http://saghalain8.blogfa.com/post/33)
🌴ج. توجهت به غذا خوردنت باشد و حرف نزن؛ زیرا ممکن است غذا در گلویت بپرد یا عمل جویدن و بلعیدن را درست انجام ندهی و برایت هزینهساز شود (اقتباس از از وبلاگ آداب زندگی).
🌴د. به غذایی که میخوری توجه کن که مبادا غذایت درست پخته نشده باشد یا سوخته باشد؛ که اگر غذاى نپخته بخورى، ناراحتى معده و سوء هاضمه پيدا مىكنى و اگر غذاى سوخته بخورى سرطان مىگيرى! (وبلاگ آداب زندگی)
🌴ه. به غذايت نگاه كن ببين غذائى كه مىخورى خيلى داغ و يا خيلى سرد نباشد و همچنین خيلى چرب، خيلى شور، خيلى شيرين، خيلى ترش نباشد تا آسیبی به تو نرساند (وبلاگ آداب زندگی).
🌴و. ...
@yekaye
#عبس_24
.
2️⃣ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ»
با توجه به اینکه مقصود از «طعام» در این آیه چیست معانی متعددی میتواند مد نظر باشد:
🌴الف. اگر «طعام» به معنای «مطعوم» (= خوردنی) باشد، آنگاه خداوند دستور میدهد که به وسیلهها و فرایندهایی که خداوند در نظام عالم قرار داده تا طعام و خوراک وی مهیا شود دقت کند؛ که ثمره اصلی این دقت این است که از کفران برگردد و شاکر شود (حدیث۲؛ مجمع البيان، ج10، ص668 ؛ البحر المحيط، ج10، ص410 ).
🌴ب. ممکن است طعام به معنای مصدری (خوردن) مد نظر باشد؛ آنگاه چهبسا منظور این است که انسان به عمل خوردن خویش بنگرد و بعد تامل نماید که نهایت این خوردن به کجا منجر میشود و سرانجام آنچه خورده چگونه از او دفع میشود تا دیگر دل به دنیا نبنند (حدیث۵؛ و نیز: أبيّ و ابن عباس و مجاهد و حسن؛ به نقل از البحر المحيط، ج10، ص410 ).
🌴ج. «طعام» میتواند به معنای غذای روح باشد؛ آنگاه در این آیه از انسان خواسته شده است که به علم و ایمان و سایر غذاهای روحی خویش بنگرد، و دقت کند که آیا آنها پاک است یا خیر، و آنها را از کجا میگیرد، و ... (حدیث۱).
🌴د. ...
@yekaye
#عبس_24
.
4️⃣ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ»
انسان بايد به غذاى خود بنگرد كه آيا از حلال است يا حرام (تفسير نور، ج10، ص388)؛
و از راه مشروع به دست آمده است یا نامشروع؟
و در یک کلام، جنبه هاى اخلاقى و تشريعى را مورد توجه قرار دهد (تفسير نمونه، ج26، ص145 ).
یعنی هم توجه کند که آیا با کسب مشروع تهیه شده است؛ و هم اینکه آیا خود آن جزء چیزهایی است که خودش حلال است یا خیر؟
که اگر به این ابعاد توجه نکند، و مال حرام و نجس و ... در وجودش راه پیدا کند مانع رشد معنوی وی، و موجب طرد او از ملکوت میشود (حدیث۳).
@yekaye
#عبس_24
یک آیه در روز
۱۱۱۰) 📖 فلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ 📖 ترجمه 💢پس انسان به طعامش بنگرد؛ سوره عبس (۸۰) آ
.
5️⃣ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ»
با اینکه در آیه ۱۷ کلمه انسان آمده بود چرا دوباره آن را تکرار کرد؟
🌴الف. در آيه ۱۷ (قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ) تاکید کلام روی انسانی بود که کفر میورزید، اما در اینجا از مطلق انسانها میخواهد که چنین توجهی داشته باشند؛ لذا این کلمه را دوباره آورد (الميزان، ج20، ص208-209 )؛یعنی مصداق این انسان با آن انسان متفاوت است.
🌴ب. شاید میخواهد بیان کند که با اینکه خوردن بین انسان و حیوان مشترک است؛ اما انسان بودن اقتضای خاص دارد؛ به تعبیر دیگر، میخواهد بفهماند که: «انسان، مأمور به تفكر در غذا، به عنوان يكى از نعمتهاى خداست، خوردن بىفكر كار حيوان است» (تفسير نور، ج10، ص389).
🌴ج. ...
@yekaye
#عبس_24
.
6️⃣ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ»
اگر در این آیه تاکید را روی ضمیر «ه» قرار دهیم؛ یعنی انسان باید به غذای «خودش» نگاه کند؛ آنگاه این آیه میخواهد بگوید:
🌴الف. در حین غذا خوردن فقط به غذای خودت نگاه کن نه به دیگران، که چکار میکنند و چگونه غذا میخورند؛ چنانکه در آداب غذا خوردن سفارش شده که سر سفره از نگاه به چهره دیگران خودداری شود (حدیث4).
🌴ب. نگاهت فقط به غذای خودت باشد، نه به غذای دیگران؛ و دائما درصدد مقایسه حال خودت با دیگران نباش؛ که دائما احساس کمبود بکنی.
🌴ج. انسان بايد به غذاى خود بنگرد كه آيا ديگران هم دارند يا ندارند، که اگر ندارند طوری نخورد که آنان حسرت به دل شوند (حدیث۷.الف)؛ یا در قبال آنان احساس مسئولیت کند و این گونه نباشد که خودش سیر بخوابد و در محضرش یا در همسایگیاش کسی گرسنه باشد (حدیث ۷. ب و ج).
🌴د. ...
@yekaye
#عبس_24