یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
4⃣ «وَ يُزَكِّيهِمْ»
مقصود از اینکه آنان را «تزکیه نماید» چیست؟
🍃الف. «زکاء» اطاعت و اخلاص برای خداست و مقصود این است که آنان را مطیع و مخلص گرداند. (ابنعباس، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ب. یعنی آنان را از آلودگیهای شرک پاک کند و از آن خالص نماید.
📚(ابن جریح، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ج. یعنی آنان را به سوی ایمان و اعمال صالحی بخواند و سوق دهد که مایه پاک شدن و تزکیه آنان شود.
📚(جبائی، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃د. شهادت دهد که آنان در روز قیامت از «ازکیاء» (پاکان) هستند همان گونه که بر آنچه هر کسی کسب کرده شهادت میدهد.
📚(أصم، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ه. «زکات» ، نمو و رشد نیکویی است که با خیر و برکت همراه باشد؛ پس «تزکیه آنان» یعنی با عادت دادن آنان به اعمال صالح، آنان را به نحو مناسبی رشد دارد تا بدان سبب در انسانیتشان به کمال برسند و حال و روزشان در دنیا و آخرت مناسب شود سعادتمند زندگی کنند و سعادتمند بمیرند.
📚(الميزان، ج19، ص265)
🍃و. ...
@Yekaye
☀️
4) از امام حسین ع روایت شده است که یهودیای از علمای شام که بر تورات و انجیل و زبور و صحف انبیای دیگر مسلط بود به مجلسی آمد که در آن مجلس، حضرت علی بن ابیطالب ع و ابنعباس و ابنمسعود و ابوسعید جُهَنی حضور داشتند.
او گفت: امت محمد! شما معتقدید که هر درجه و فضیلتی که هر پیامبری قبلا داشته، پیامبر شما هم از آن بهرهمند است. آیا اگر از شما سوال کنم جواب مرا میدهید؟
همگی عقب کشیدند و علی بن ابیطالب ع فرمود: بله، خداوند هیچ درجه و فضیلتی به هیچ پیامبری نداد مگر اینکه همه آنها را در حضرت محمد ص جمع کرد و به ایشان علاوه بر آن هم درجات و فضایلی بخشید.
یهودی گفت: پس تو جوابم را میدهی؟
فرمود: بله، و امروز از فضایل رسول خدا ص مطالبی برایت خواهم گفت که خداوند آن را مایه چشمروشنی مومنان قرار میدهد و شک را از شککنندگان در فضایل آن حضرت میزداید؛ او هرگاه خودش فضیلتی از خود را نقل میکرد در ادامهاش میفرمود «و این فخری نیست» و من برایت فضائلش را نقل کنم بدون اینکه توهینی به سایر انبیاء شود یا بخواهم از فضایل آنها بکاهم، بلکه از باب شکرگزاری به درگاه خداوند است بر اینکه شبیه آنچه بدانها داد را بر حضرت محمد ص عطا فرموده و اضافه هم داده است.
یهودی گفت: پس از تو سوال میکنم و برایش جواب آماده کن:
🔖فرازهایی از این روایت قبلا گذشت . در فرازی دیگر از آن حدیث آمده است:
یهودی گفت: این موسی بن عمران است که خداوند عز و جل به او توراتی بخشید که در آن حکم خداست!
حضرت علی ع فرمود: بله چنین بود، و به حضرت محمد ص از آن برتر را بخشید؛
🔹به حضرت محمد به ازای انجیل، سوره بقره و سوره مائده را بخشید؛
🔹و به ازای تورات سورههای «طواسین» (سورههایی که با «طس» شروع میشوند، یعنی شعراء، نمل و قصص) و «طه» و نیمی از سورههای مفصل [بنا بر قول مشهور، 68 سوره پایانی قرآن - از سوره محمد ص تا سوره ناس - به سور مفصل معروفند] و سورههای «حوامیم» [سورههایی که با «حم» شروع میشوند که 7 سورهاند، از سوره غافر تا احقاف] را؛
🔹و به ازای زبور نیمه دیگر سورههای مفصل و سورههای «تسابیح» [ظاهرا مقصود همان «مسبحات» است یعنی سورههایی که با تسبیح شروع میشوند که در مورد تعداد آنها اختلاف نظر است و ظاهرا عبارتند از سراء، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی] را؛
🔹و به ازای صُحُف ابراهیم و موسی ع، سوره بنیاسرائیل و سوره برائت [= سوره توبه] را؛
🔹و خداوند عز و جل برای حضرت محمد سورههای «سَبعِ طِوال» [= هفتتای طولانی، که منظور بقره ، آل عمران ، نساء ، مائده ، انعام ، اعراف و توبه است؛ که برخی به جای توبه، سوره یونس و برخی سوره کهف را برشمردهاند] و فاتحة الکتاب [= سوره حمد] که همان «سبع مثانی و القرآن العظیم» است (اشاره به آیه 78 سوره حجر] را افزون داد؛
🔹و به او کتاب و حکمت بخشید.
📚الاحتجاج (للطبرسی)، ج1، ص215
@Yekaye
👇متن حدیث👇
متن حدیث فوق
رُوِيَ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ:
إِنَّ يَهُودِيّاً مِنْ يَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ كَانَ قَدْ قَرَأَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ صُحُفَ الْأَنْبِيَاءِ ع وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَى مَجْلِسٍ فِيهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ فِيهِمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ ابْنُ عَبَّاسٍ وَ ابْنُ مَسْعُودٍ وَ أَبُو سَعِيدٍ الْجُهَنِيُ
فَقَالَ يَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ مَا تَرَكْتُمْ لِنَبِيٍّ دَرَجَةً وَ لَا لِمُرْسَلٍ فَضِيلَةً إِلَّا أَنْحَلْتُمُوهَا نَبِيَّكُمْ فَهَلْ تُجِيبُونِّي عَمَّا أَسْأَلُكُمْ عَنْهُ؟
فَكَاعَ الْقَوْمُ عَنْهُ
فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع نَعَمْ مَا أَعْطَى اللَّهُ نَبِيّاً دَرَجَةً وَ لَا مُرْسَلًا فَضِيلَةً إِلَّا وَ قَدْ جَمَعَهَا لِمُحَمَّدٍ ص وَ زَادَ مُحَمَّداً عَلَى الْأَنْبِيَاءِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً
فَقَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَهَلْ أَنْتَ مُجِيبِي؟ قَالَ لَهُ نَعَمْ سَأَذْكُرُ لَكَ الْيَوْمَ مِنْ فَضَائِلِ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا يُقِرُّ اللَّهُ بِهِ عَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَكُونُ فِيهِ إِزَالَةٌ لِشَكِّ الشَّاكِّينَ فِي فَضَائِلِهِ ص إِنَّهُ كَانَ إِذَا ذَكَرَ لِنَفْسِهِ فَضِيلَةً قَالَ وَ لَا فَخْرَ وَ أَنَا أَذْكُرُ لَكَ فَضَائِلَهُ غَيْرَ مُزْرٍ بِالْأَنْبِيَاءِ وَ لَا مُنْتَقِصٍ لَهُمْ وَ لَكِنْ شُكْراً لِلَّهِ عَلَى مَا أَعْطَى مُحَمَّداً ص مِثْلَ مَا أَعْطَاهُمْ وَ مَا زَادَهُ اللَّهُ وَ مَا فَضَّلَهُ عَلَيْهِمْ
قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فَأَعِدَّ لَهُ جَوَاباً
قَالَ لَهُ عَلِيٌّ ع هَاتِ!
قَالَ الْيَهُودِيُّ: ...
فَقَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَهَذَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ آتَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ التَّوْرَاةَ الَّتِي فِيهَا حُكْمُهُ.
قَالَ لَهُ عَلِيٌّ ع فَلَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّدٌ ص أُعْطِيَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهُ أُعْطِيَ مُحَمَّدٌ الْبَقَرَةَ وَ سُورَةَ الْمَائِدَةِ بِالْإِنْجِيلِ وَ طَوَاسِينَ وَ طَهَ وَ نِصْفَ الْمُفَصَّلِ وَ الْحَوَامِيمَ بِالتَّوْرَاةِ وَ أُعْطِيَ نِصْفَ الْمُفَصَّلِ وَ التَّسَابِيحَ بِالزَّبُورِ وَ أُعْطِيَ سُورَةَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ بَرَاءَةَ بِصُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى ع وَ زَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُحَمَّداً السَّبْعَ الطِّوَالَ وَ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ هِيَ السَّبْعُ الْمَثَانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ وَ أُعْطِيَ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَة. ...
📚الاحتجاج (للطبرسی)، ج1، ص215
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
5⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»
🔷مهمترین کارهایی که پیامبر انجام میدهد عبارت است از:
🔹الف. #تلاوت آیات الهی بر مومنان
🔹ب. #تزکیه و به پاکی رساندن مومنان
🔹ج. #تعلیم کتاب و حکمت به مومنان
غالبا وقتی از انسان و ابعاد وجودی او که باید مسیر رشد و تعالی الی الله را بپیماید سخن گفته میشود بر دو عرصه #معرفت و #اخلاق تاکید میشود و وظیفه اصلی پیامبران را ارتقای معرفتی و اخلاقی انسانها معرفی میکنند؛
اما در این آیه و نیز در تمامیِ آیاتی که ناظر به مقام فرستادن رسول برای رشد و ارتقای انسانها بوده، قبل از بیان این دو بعد (با تعبیر تزکیه و تعلیم)، از #تلاوت آیات بر افراد سخن گفته است. (بقره/129 و 151 ؛ آل عمران/164 و جمعه/2 )
چرا؟
🍃الف. این، مقدمه آن است؛ با این بیان که:
🌱الف.1. عبارت اول ناظر به این است که آیات و معجزات بر مردم عرضه شود و بدانند که او پیامبر خداست؛ و وقتی این حاصل شد امکان تعلیم و تزکیه مهیا میشود.
📚(مجمع البیان، ج1، ص395)
🌱الف. 2. تعلیم در ادامه تلاوت است؛ ابتدا باید آیات به گوش مخاطب برسد تا سپس آماده شود که مطالبش را به وی آموزش دهند.
📚(البحر المحیط، ج1، ص626)
🌱الف.3. تلاوت آيات خدا بر مردم، برای بيدار ساختن انديشهها در پرتو آيات گيرا و جذاب و كوبندهاى است كه از مجراى وحى بر قلب پيامبر ص نازل مىشود؛ هنگامى كه عباراتى را پشت سر هم و روى نظام صحيحى بخوانند، عرب از آن تعبير به «تلاوت» مىكند، بنا بر اين تلاوت منظم و پى در پى مقدمهاى است براى بيدارى و ايجاد آمادگى، براى تعليم و تربيت.
📚(تفسیر نمونه، ج1، ص456)
🌱الف.4. ...
🍃ب. این در عرضِ آن است؛ یعنی همان طور که مقدمه بودن تعلیم برای تزکیه، دلیل نمیشود که خود تعلیم معارف عظیم قرآنی موضوعیت نداشته باشد، تلاوت آیات هم اگرچه مقدمهای برای تعلیم و تربیت است؛ اما در عین حال خودش هم عرصه مستقلی است که اهمیت خودش به هیچ وجه کمتر از آن دو عرصه دیگر نیست؛
به تعبیر دیگر، تلاوت آیات ناظر به ارائه خود الفاظ قرآن است و از این جهت با تعلیم کتاب که بیان معانی و آموزههای قرآن است، متفاوت است
📚 (المیزان، ج1، ص330)
و اینکه [ارائه] قرآن [توسط پیامبر ص] را یکبار با کلمه «[تلاوت] آیات» یاد کرد و یکبار دیگر با کلمه «[تعلیم] کتاب» برای این است که نشان دهد خداوند با هریک از این عناوین یک منت خاصی متمایز از عنوان دیگر بر انسانها گذاشته است
📚(المیزان، ج19، ص265)؛
و آنچه موجب شده که خود تلاوت هم مستقلا مورد توجه قرار بگیرد، این است که:
🌱ب.1. خود الفاظ وحی عیناً باقی بماند و دچار تحریف نشود؛ بویژه که این الفاظ و نظم آنان یکی از معجزات پیامبر است.
📚(مفاتيح الغيب، (فخر رازی) ج4، ص59)
🌱ب.2. خود تلاوت آنها مصداق عبادت و اطاعت خداوند است، چنانکه قرائت متن این آیات در نماز و برخی دیگر از عبادات واجب است (مفاتيح الغيب، (فخر رازی) ج4، ص59)
🌱ب.3. ساحت زبان و بیان، یکی از ساحات عظیم و اصلی وجود انسان است که موضوعیت و اهمیت آن به هیچ وجه کمتر از ساحت معرفت و اخلاق نیست:
📝نکته تخصصی #انسانشناسی و #معرفتشناسی
چنانکه قبلا در بحث «تعلیم اسماء» اشاره شد
🔖 (جلسه 221، تدبر3 http://yekaye.ir/baqare-2-31/)
اساساً بهرهمندی از ساحت زبان بوده که امکان تفاوت عظیم بین انسان و حیوانات را فراهم آورده [مثلا مهمترین عامل پیشرفت بشری، که حیوانات از آن محروماند، این است که اطلاعاتی که هرکس به دست میآورد از طریق زبان و کتابت، ثبت و در اختیار دیگران قرار میگیرد و معرفت هر انسانی بسیار بیش از آن که محصول تجربه و استدلال خودش باشد محصول مطالعه و دریافت مطالب از دیگران است] و چون این ساحت خودش موضوعیت دارد، معجزه جاویدان به گونهای است که الفاظش هم به نحو خاص از جانب خداوند معین شده است و تلاوت و صیانت از خود این الفاظ موضوعیت دارد.
در ادبیات قرآنی، شاید آن اندازه که به «بیان» (خَلَقَ الْإِنْسان؛ عَلَّمَهُ الْبَيان؛الرحمن/3-4) و تعلیم با قلم (الَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ؛ علق/4-5) در آفرینش و دریافتِ علمی انسان اشاره کرده است، بر روشهای مستقیم تاکید نکرده باشد.
بدین ترتیب،
قرآن صرفا تجربه و کشف و شهود یک انسان متعالی نیست، تا اینکه بعدا شبهه #بسط_تجربه_نبوی پیش آید؛
بلکه اگر ملاک کشف و شهود معصوم باشد میدانیم که پیامبر شهودات فراوانی داشته و محصول آنها را با احادیث قدسی و مانند آن بیان کرده، ولی هیچگاه «حدیث قدسی» همتای «قرآن» نیست، و همه مومنان افق قرآن را بسیار بالاتر از حدیث قدسی و سایر کلمات معصومین میدانند.
اگر همین نکته را جدی بگیریم، مواجهه ما با قرآن بسیار تغییر خواهد کرد؛
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
اگر همین نکته را جدی بگیریم، مواجهه ما با قرآن بسیار تغییر خواهد کرد؛
و دیگر به این بهانه که «من فلان مطلب را در قرآن نیافتم» ظرفیت عظیم قرآن کریم – که هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در این کتاب مبین آمده است: وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبين؛ انعام/59 – را انکار نخواهیم کرد.
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
6⃣ «يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»
با اینکه میدانیم که انسان تا عملی را نیاموزد نمیتواند در مسیر پاکی و تزکیه عمل کند؛
و وقتی هم که حضرت ابراهیم برای آیندگان دعا کرد از خداوند ابتدا تعلیم کتاب و حکمت را خواست و بعد تزکیه را: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ» (بقرة/129)،
پس چرا در این آیه تزکیه را مقدم بر تعلیم کتاب و حکمت آورد؟
🍃الف. حضرت ابراهیم ع در مقام دعا بود، و چون مرتبه علوم و معارف به خودی خود برتر است و به حقیقتِ جان آدمی مربوط میشود، در مقایسه با مساله تزکیه که به مرتبه عمل آدمی مربوط میشود، آن را مقدم داشت. اما اینجا ناظر به اقدام پیامبر ص و کاری است که او در مقام تربیت انجام داد، که در مقام تربیت، تزکیه بر تعلیم علوم و معارف حقه مقدم است
📚(الميزان، ج19، ص265)؛
زیرا تا جان انسان پاک نشود، پذیرای مطالب حق نخواهد بود؛ و به همین جهت است که عالمان سیر و سلوک، مرحله «تخلیه» [= پاک کردن از بدیها] را مقدم بر مراحل «تحلیه» [آراسته شدن به خوبیها] و «تجلیه» [= تجلی یافتن حقایق در آینه دل] دانستهاند.
🍃ب. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
7⃣ «يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»
مقصود از «کتاب» که علیالقاعده قرآن است؛ آنگاه منظور از «حکمت» چیست و چرا اینها را از هم متمایز آورد؟
🍃الف. ولایت امیرالمومنین ع است.
📚(ابن عباس، به نقل از تفسير فرات الكوفي، ص483 )
🍃ب. سنت نبوی است
📚 (قتاده، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ج. معرفت عمیق به دین و فقه و فهم تاویل آنهاست.
📚(مالک بن انس، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃د. علم به احکامی است که علم بدانها جز از طریق پیامبران به دست نمیآید.
📚(ابن زید، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
به تعبیر دیگر، حکمت همان «شریعت» (شرایع دین، واجبات و محرمات دینی) است.
📚(مجمع البيان، ج10، ص429)
🍃ه. توصیفی برای کتاب است؛ یعنی گویی میگوید قرآنی که تعلیم میدهد سراسر حکمت است.
📚(به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃و. تعلیم کتاب، بیان الفاظ قرآن و تفسیر موارد دشوار آن است و تعلیم حکمت، بیان معارف و حقایقی است که قرآن دربردارد.
📚(الميزان، ج19، ص265)
به تعبیر دیگر،
چهبسا «کتاب» آموزش اصل متن قرآن باشد و «حکمت» آموزش معارف محکم قرآن؛ و وجه تمایز گذاشتنش هم این باشد که هم تعلیم دقیق خود این الفاظ موضوعیت دارد و هم معارف عمیق و حکیمانهای که در این متن نهفته است.
🔖(مجددا به تدبر5 توجه شود https://eitaa.com/yekaye/3050)
🍃ز. حکمت اعم از کتاب و سنت است و هر آن چیزی است که خداوند متعال خواسته است؛ چرا که حکمت علمی است که بر اساس آن عمل میشود در آنچه از امور دین و دنیا لازم است رعایت یا اجتناب شود.
📚(به نقل از مجمع البيان، ج10، ص429)
🍃ح. آن حقایقی است که خداوند در قلبی که به نور الهی نورانی شده الهام میکند.
📚(به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
و آنگاه مقصود از اینکه پیامبر به آنان حکمت را تعلیم میدهد این میباشد که راه رسیدن به حکمت و دریافت الهامات ربانی را به آنان یاد می دهد.
🍃ط. موعظههای قرآن و حرام و حلالهای آن را به طور خاص حکمت گویند
📚(مقاتل، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ی. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
8⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً ... وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»
مقصود از این گمراهی آشکار که قبلا بدان مبتلا بودند چیست؟
🍃الف. مقصود همان کافر بودن آنان پیش از آمدن اسلام است (مجمع البيان، ج2، ص876)
🍃ب. با توجه به اینکه این تعبیر درباره «مومنان» آمده، ظهور اولیه کلام این است که آنان مومن بودند و این منت بر آنها نهاده شد؛
و موید این معنا،
🔹یکی این است که در بسیاری از روایات، مصداق اصلی این مومنان، اهل بیت ع معرفی شده است
(مثلا حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/3026)؛
🔹و دیگر اینکه در برخی از آیات دیگر، تعبیر «ضالّ» در مورد وضعیت برخی از پیامبران اولواالعزم پیش از نبوتشان به کار رفته است
(حضرت موسی ع: شعراء/20 ؛ حضرت محمد ص: ضحی/7 )؛
پس
چه بسا مقصود از این گمراهی، 🔸ندانستن راه سعادت پیش از آمدن وحی 🔸باشد.
در واقع،
🤔بسیاری از مومنان واقعی، انسانهاییاند که پیش از نزول وحی و برانگیخته شدن پیامبری از جانب خداوند، به خاطر همان فطرت پاکشان از وضعیت نابسامان اجتماعی خود به ستوه آمده بودند اما راهی برای نجات جامعه خویش نمییافتند و تلاشهایشان، همچون حرکت در بیراهه بود.
اینجاست که برانگیخته شدن پیامبری که از عالم غیب به او راه را نشان میدادند واقعا برترین منت خداوند بر اینان بود.
📚(این نکته با الهام از کتاب سیر کلی اندیشه اسلامی در قرآن، سید علی خامنهای؛ بخش نبوت، جلسات 14 و 15 نوشته شد.)
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
9⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً ...»
قرآن کریم در این آیه و در بسیاری از آیات، فرستادن پیامبر را با تعبیر «بعث» که به معنای برانگیختن است، بیان فرمود؛ تعبیری که غالبا آن را برای زنده کردن مردگان در قیامت به کار برده است.
چرا؟
🍃الف. کسی که میخواهد رسالت الهی را عهدهدار شود باید تحولی همچون زنده شدن مردگان در وی پدید آید.
📚(اقتباس از کتاب سیر کلی اندیشه اسلامی در قرآن، آیت الله خامنهای)
🍃ب. پیامبر کسی است که از جانب خداوند متعال ماموریت دارد که جامعه را برانگیزاند، یعنی حرکت جامعه را از وضعیت رو به شقاوت، به وضعیت رو به سعادت درآورد؛ یعنی جامعه مرده را زنده کند؛ و این میسر نیست مگر ابتدا چنین برانگیختگیای در خود وی رخ داده باشد.
📚(اقتباس از کتاب سیر کلی اندیشه اسلامی در قرآن)
🍃ج. پیامبران همواره از کسانی انتخاب میشوند که تا پیش از نبوتشان انسانها دردمند و اهل صلاحی بودهاند [= عصمت پیامبران قبل از بعثت] و طبیعی است که چنین انسان فرهیختهای از وضعیت نابسامان جامعه خود ناراحت است، اما کاری از دستش برنمیآید و به همین جهت عملا در همان مسیری حرکت میکند که جامعه دارد حرکت میکند. او برای اینکه بتواند مهیای تغییری عظیم در جامعه خود شود، باید ابتدا خودش کاملا از این وضعیت نابسامان به در آید و این میسر نمیشود مگر با پدید آوردن تغییری عظیم در خود وی، که فقط قابل مقایسه با تغییری است که قیامت در انسانها پدید میآورد.
📚 (اقتباس از کتاب سیر کلی اندیشه اسلامی در قرآن)
🍃د. ...
@Yekaye
836) 📖 أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ 📖
✳️ترجمه
آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید - گفتید که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود؛ آری، خداوند بر هر کاری تواناست.
سوره آلعمران، (3) آیه 165
1397/7/15
27 محرم 1440
@Yekaye
🔆 شأن نزول
شأن نزول این آیه را در مورد جنگ احد دانستهاند و گفتهاند که
حکایت این بوده که در جنگ بدر هفتاد نفر از قریش کشته شدند و هفتاد نفر اسیر شدند؛
و با توجه به موقعیت مسلمانان و دشمن، و خطری که از جانب این اسرا در پیش بود، حکم اولیه آنان اعدام بود، لیکن انصار به رسول الله ص عرض کردند که یا رسول الله! اینها را به ما ببخش و آنها را اعدام نکن تا اینکه ما در عوض آنها فدیه و غرامت بگیریم.
جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند برای آنان مباح فرمود که از اینها فدیه و غرامت بگیرند و رهایشان کنند، به این شرط که در سال آینده به تعدادی که اینان فدیه گرفتند و رها کردند، از اینان شهید شود.
رسول الله ص آنان را از این شرط آگاه کرد؛
آنان گفتند: قبول داریم؛ امسال از آنان فدیه و غرامت میگیریم و وضعیت خود را تقویت میکنیم و در ازایش در سال آینده هفتاد نفر از ما شهید میشویم و به بهشت میرویم.
بدین ترتیب از آنان غرامت گرفتند و آنان را رها کردند؛ و
چون جنگ احد پیش آمد و هفتاد نفر از اصحاب رسول الله ص شهید شدند گفتند: یا رسول الله! این چه چیزی بود که به ما اصابت کرد در حالی که شما وعده پیروزی داده بودی؟
پس خداوند نازل فرمود: « آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید - گفتید که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود» به ازای شرطی که در جنگ بدر پذیرفتید.
📚تفسير القمي، ج1، ص126 و ص270 ؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص147-148 و اسباب نزول القرآن (واحدی)، ص132
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند که میفرماید «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید» روایت شده است که فرمودند:
مسلمانان در جنگ بدر به 140 نفر مصیبت رساندند؛ هفتاد نفر را کشتند و هفتاد نفر را اسیر کردند؛ اما وقتی جنگ احد رخ داد به هفتاد نفر از مسلمانان مصیبت رسید، پس بدین سبب غمگین شدند؛ پس خداوند تبارک و تعالی نازل فرمود «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید»
📚تفسير العياشي، ج1، ص205
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي قَوْلِ اللَّهِ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها» قَالَ:
فَانَ الْمُسْلِمُونَ قَدْ أَصَابُوا بِبَدْرٍ مِائَةً وَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا قَتَلُوا سَبْعِينَ رَجُلًا وَ أَسَرُوا سَبْعِينَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحُدٍ أُصِيبَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ سَبْعُونَ رَجُلًا قَالَ فَاغْتَمُّوا بِذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها.
@Yekaye
☀️2) از امام باقر ع در ذیل این آیه که میفرماید «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید - گفتید که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود» روایت شده که فرمودند:
به خاطر معصیتتان بود که رسید آنچه به شما رسید.
📚تفسير القمي، ج1، ص122
وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع ...:
وَ أَمَّا قَوْلُهُ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ» يَقُولُ بِمَعْصِيَتِكُمْ أَصَابَكُمْ مَا أَصَابَكُمْ.
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که هنگام بروز مصیبت «استرجاع» [=گفتن انا لله و انا الیه راجعون] به وی الهام شود، بهشت بر او واجب شده است.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص198
أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفٍ عَنْ أَخِيهِ عَنْ أَبِيهِ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ أُلْهِمَ الِاسْتِرْجَاعَ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.
@Yekaye
☀️4) از امام صادق ع روایت شده است:
هنگامی که خداوند خیر بندهای را بخواهد به عقوبت کردن او در دنیا تعجیل نماید و هنگامی که برای بندهای بد بخواهد گناهانش را نگه میدارد تا روز قیامت تمام و کمال برایش حساب کند.
📚الكافي، ج2، ص445
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ السَّرِيِّ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَيْراً عَجَّلَ لَهُ عُقُوبَتَهُ فِي الدُّنْيَا وَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ سُوءاً أَمْسَكَ عَلَيْهِ ذُنُوبَهُ حَتَّى يُوَافِيَ بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
@Yekaye
یک آیه در روز
836) 📖 أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ م
.
1⃣ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها»
اگر به مومنان از جانب دشمنان مصیبتی میرسد این گونه نیست که به خود آن دشمنان مصیبتی نرسیده باشد.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
🔻اینکه همواره مشکلات خود را ببینیم و وضعیت خوب دیگران – بویژه دشمنان خدا را – روشی است که شیطان برای ناامید کردن و ترساندن انسانها در پیش گرفته است: «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَه» (آل عمران/175)
🔺در مقابل خداوند هشدار میدهد که اگر در مسیر دینداری سختی و مصیبتی به شما رسید ببینید که دشمنان شما هم به چه سختیهایی افتادند؛ و به علاوه که این تفاوت هست که شما در ازای سختیتان به پاداشی از جانب خداوند امید دارید؛ در حالی که آن بیچارهها سختی میکشند و سودی هم از این سختیشان نخواهند برد: «إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُون: اگر دردی کشیدید آنان هم دردی کشیدند همان طور که شما درد کشیدید؛ ولی شما از خداوند چیزی را امید دارید که آنان امیدش را ندارند.» (نساء/104)
📝تاملی با خویش
💢آیا ما در بازگو کردنِ آنچه در زندگی و پیرامونمان رخ میدهد سبک الهی را در پیش گرفتهایم یا سبک شیطان را⁉️
💢آیا موضوع گفتگوهای ما درباره اوضاع زندگی را دیدن نیمه خالی لیوان، پر کرده، یا دیدن نیمه پُرِ آن⁉️
@Yekaye
یک آیه در روز
836) 📖 أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ م
.
2⃣ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ ... قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ»
ای کسانی که مومناید؛ اگر مصیبتی به شما هم برسد، تعجب نکنید و انتظار نداشته باشید که حالا که مومن شدهاید اگر کار بدی کردید خداوند مانع رسیدن آثار بدِ کارتان به شما شود❗️
شما مومن نشدهاید که از زیر بار مسئولیت و نتیجه کارهایتان فرار کنید‼️
اگر مصیبتی به شما میرسد ثمره کار خودتان است❗️
بله،
خداوند قادر است که نگذارد که هیچ مصیبتی به شما برسد؛
🤔اما چون چنین قدرتی دارد قرار نیست روال عالم را به هم بریزد.
بگذریم که خیلی از اوقات، این مصیبت در دنیا به شما میرسد که در آخرت سبکبال باشید.
(حدیث4 https://eitaa.com/yekaye/3070)
@Yekaye
یک آیه در روز
836) 📖 أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ م
.
3⃣ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها»
هنگام قضاوت، تلخىها و شيرينىها را با هم در نظر بگيريد. تنها شكست احد را نبينيد، پيروزى بدر را هم ياد كنيد.
📚(تفسير نور، ج2، ص192)
@Yekaye