🔹۲) روایات متعددی ناظر به این است که بسیاری از میوههای دنیا اصل و منشأ بهشتی دارند که البته با توجه به ابعاد ملکوتی و ماورایی بهشت و اینکه اساساً بهشت و جهنم، نه موقعیتهایی در عرض دنیا، بلکه بر دنیا محیطاند (توبه/۴۹ و عنکبوت/۵۴) نباید این را که اینها منشأ بهشتی دارند صرفا امری فیزیکی و با نگاههای دنیوی تحلیل کنیم:
☀️الف. از امام صادق ع روایت شده است: پنجتا از میوههای بهشت در دنیا هست: انار مَلَس [یا انار بیابانی] و سیب لبنانی و گلابی و انگور رازقی و خرمای مشانی [یا موشانی؛ که ظاهرا نام یکی از بهترین انواع رطب است]
📚المحاسن، ج2، ص527؛ الكافي، ج6، ص349؛ الخصال، ج1، ص: 289
📚در دو روایت دیگر که با سندهای متفاوت از امام باقر ع (الكافي، ج6، ص350 ) و امام رضا ع (الأمالي (للطوسي)، ص369 ) روایت شده نام چهارتا از اینها (همه غیر از گلابی) برده شده است که البته در روایت اخیر یک نقل آن نام گلابی و در نقل دیگر نام سیب برده نشده است.
☀️ ب. از ابوذر روایت شده که رسول الله ص در مورد انجیر فرمودند:
اگر بخواهم بگویم میوه ای از بهشت نازل شده می گویم همین است؛زیرا میوههای بهشتی بدون هستهاند؛ انجیر بخورید که همانا برای [درمان] بواسیر و نقرس موثر است.
📚مجمع البيان، ج10، ص775؛ تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص789
☀️ج. از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند:
بطیخ [خربزه یا هندوانه] بخورید که همانا میوهای بهشتی است و در آن هزار برکت و هزار رحمت است و خودش مایه شفا از هر دردی است.
📚طب النبي صلى الله عليه و آله و سلم، ص: 27
☀️د. از امام صادق ع از پدرانشان از امیرالمومنین ع روایت شده است که فرمودند:
انار را با شُحم آن [= ورقههای نازکی که گویی روی هرمجموعهای از دانههای انار کشیده شده و دانههای انار را از هم جدا میکند] که همانا دباغ معده است؛ و در هر دانهای از آن وقتی که در معده مستقر گردد حیاتی برای قلب و روشناییای برای نفس است و تا چهل صبح وسوسههای شیطان را قیچی میکند؛ و انار از میوههای بهشت است که خداوند عز و جل فرمود: «در آن دو [بهشت] میوه و خرما و انار هست.» (الرحمن/۶۸)
📚طب الأئمة عليهم السلام، ص134
☀️ه. از امام صادق ع روایت شده است:
هنگامی که خداوند عز و جل حضرت آدم را از بهشت هبوط داد همراهش صد و بیست شاخه (نهال) از آن [= میوه های بهشتی] فرستاد؛ چهل تا از آنها درون و بیرونش خورده میشود؛ چهل تا درونش خورده میشود وبیرونش را دور میاندازند و چهل تا بیرونش خورده میشود و داخلش را دور می اندازند و جوالهایی که در آن است بذر هر چیزی است.
📚الخصال، ج2، ص601
👇متن روایات👇
@yekaye
متن روایات بند۲
☀️الف. عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ سُلَيْمَانَ الْكُوفِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى الطَّحَّانِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
خَمْسٌ مِنْ فَاكِهَةِ الْجَنَّةِ فِي الدُّنْيَا الرُّمَّانُ الْإِمْلِيسِيُّ [الْمَلَاسِيُّ] وَ التُّفَّاحُ الشَّعْشَعَانِيُّ [الشَّيْسَقَانُ] وَ السَّفَرْجَلُ وَ الْعِنَبُ [الرَّازِقِيُّ] وَ الرُّطَبُ الْمُشَان [الْمُشَانِيُّ]
📚المحاسن، ج2، ص527؛ الكافي، ج6، ص349؛ الخصال، ج1، ص: 289
☀️ ب. رُوِيَ عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْ النبي ص أَنَّهُ قَالَ
فِي التِّينِ لَوْ قُلْتُ إِنَّ فَاكِهَةً نَزَلَتْ مِنَ الْجَنَّةِ لَقُلْتُ هَذِهِ هِيَ لِأَنَّ فَاكِهَةَ الْجَنَّةِ بِلَا عَجَمٍ فَكُلُوهُ فَإِنَّهَا تَنْفَعُ الْبَوَاسِير و تنفع من النقرس
📚مجمع البيان، ج10، ص775؛ تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص789
☀️ج. قَالَ ص تَفَكَّهُوا بِالْبِطِّيخِ فَإِنَّهَا فَاكِهَةُ الْجَنَّةِ وَ فِيهَا أَلْفُ بَرَكَةٍ وَ أَلْفُ رَحْمَةٍ وَ أَكْلُهَا شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ.
📚طب النبي صلى الله عليه و آله و سلم، ص: 27
☀️د. سُلَيْمَانُ بْنُ مُحَمَّدٍ مُؤَذِّنُ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ حَدَّثَنَا عُثْمَانُ ابْنُ عِيسَى الْكِلَابِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ جَابِرٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ ع عَنْ آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ:
كُلِ الرُّمَّانَ بِشَحْمِهِ فَإِنَّهُ دِبَاغٌ لِلْمَعِدَةِ وَ فِي كُلِّ حَبَّةٍ مِنْهَا إِذَا اسْتَقَرَّتْ فِي الْمَعِدَةِ حَيَاةٌ لِلْقَلْبِ وَ إِنَارَةٌ لِلنَّفْسِ وَ تَقْرِضُ وَسَاوِسَ الشَّيْطَانِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً وَ الرُّمَّانُ مِنْ فَوَاكِهِ الْجَنَّةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ.
📚طب الأئمة عليهم السلام، ص134
☀️ه. حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ جَمِيعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَمَّا أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ ع مِنَ الْجَنَّةِ أَهْبَطَ مَعَهُ عِشْرِينَ وَ مِائَةَ قَضِيبٍ مِنْهَا أَرْبَعُونَ مَا يُؤْكَلُ دَاخِلُهَا وَ خَارِجُهَا وَ أَرْبَعُونَ مِنْهَا مَا يُؤْكَلُ دَاخِلُهَا وَ يُرْمَى بِخَارِجِهَا وَ أَرْبَعُونَ مِنْهَا مَا يُؤْكَلُ خَارِجُهَا وَ يُرْمَى بِدَاخِلِهَا وَ غِرَارَةٌ فِيهَا بَذْر [بَزْرُ] كُلِّ شَيْءٍ.
📚الخصال، ج2، ص601
@yekaye
☀️3) الف. امیرالمومنین ع در شورای شش نفرهای که عمر برای تعیین جانشین خود قرار داد با نفرات دیگر احتجاجاتی کرد که حجت را بر آنان تمام کند. در فرازی از این احتجاجات آمده است:
آیا در میان شما کسی هست که رسول الله ص از میوه بهشتیای خورده باشد که جبرئیل فرو آورد و رسول الله ص فرمود: هیچکس را نسزد که در دنیا از این بخورد مگر اینکه پیامبر یا وصی پیامبر باشد؟
گفتند: خیر.
📚الأمالي (للطوسي)، ص553
🤔این مطلب که پیامبر ص در دنیا تا پیش از شهادتشان از میوههای بهشتی خوردند از مطالب معروف است (شاید معروفترین موردش آن است که شیعه و سنی نقل کردهاند آن میوهای بهشتیای بود که به تصریح خود ایشان نطفه حضرت فاطمه س از آن بسته شد (إعلام الورى بأعلام الهدى، ص148 )
و ایشان به همین مناسبت مکرر میفرمودند فاطمه س بوی بهشت میدهد؛
اما در مورد حضرت علی ع هم روایات متعددی آمده است؛ از جمله:
☀️ب. از امام صادق ع از پدرانشان از امام حسین ع روایت شده است که فرمودند:
یکبار همراه با [امام] حسن ع بر جدم رسول الله ص وارد شدیم در حالی که جبرپیل به صورت دحیه کلبی [یکی از اصحاب پیامبر ص که زیبارو بود و طبق روایات بسیاری از اوقات جبرئیل به شمل او بر پیامبر ص نازل میشد] آنجا بود و هروقت دحیه کلبی از شام میآمد برای من و برادرم اقاقیا و عناب و انجیر میآورد. ما فکر کردیم دحیه کلبی است و دحیه همیشه از ما میخواست که جیبش را بگردیم.
جبرپیل گفت: یا رسول الله! اینها چه می خواهند؟
فرمود: اینها تو را با دحیه کلبی اشتباه گرفتهاند و دحیه هروقت از شام میآید برای آنها اقاقیا و عناب و انجیر میآورد.
پس جبرئیل دستش را به سوی فردوس اعلی دراز کرد و از آنجا عنال و اقاقیا و انجیر و اناری گرفت و دامن ما را با آن پر کرد.
ما هم خوشحال بیرون آمدیم و پرمان امیرالمومنین ع را دیدیم که نگاهش به میوههایی افتاد که مانندش را در دنیا ندیده بود؛ از هرکدام یک دانه برداشت و در حالی که از آنها می خورد بر رسول الله ص وارد شد.
پیامبر ص به او فرمود: ابا الحسن! بخور و از این بهره پر و پیمان خود به من هم بده که همانا جبرئیل اندکی قبل اینها را آورد!
📚الثاقب في المناقب، ص312-313
☀️ج. از امام صادق ع از پدرانشان درباره امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند:
یکبار جبرئیل با جامی از بهشت که در آن میوههای فراوانی از میوههای بهشتی بود بر پیاکبر ص نازل شد و آن را به پیامبر ص داد. آن جام در دست ایشان زبان به تسبیح (= سبحان الله) و تکبیر (=الله اکبر) و تهلیل (= لا اله الا الله) گشود. ایشان آن را به ابوبکر داد، جاک ساکت شد. سپس آن را به عمر داد باز هم جام ساکت شد؛ سپس به امیرالمومنین ع داد آن جام در دست او هم زبان به تسبیح و تکبیر و تهلیل گشود و نیز گفت: من دستور دارم که سخن نگویم مگر در دست پیامبری یا وصیّای.
📚عيون المعجزات (لسید المرتضی)، ص11-12؛
📚الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص70 ؛
📚نوادر المعجزات في مناقب الأئمة الهداة عليهم السلام (لطبری آملی)، ص91؛
📚 إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج3، ص160 و523؛
📚مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، ج1، ص152
👇متن روایات👇
@yekaye
متن روایات بند ۳
☀️ الف.وَ عَنْهُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ زَكَرِيَّا الْعَاصِمِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ الْعَدْلِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا الرَّبِيعُ بْنُ يَسَارٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْأَعْمَشُ، عَنْ سَالِمِ بْنِ أَبِي الْجَعْدِ، يَرْفَعُهُ إِلَى أَبِي ذَرٍّ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ): أَنَّ عَلِيّاً (عَلَيْهِ السَّلَامُ) وَ عُثْمَانَ وَ طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرَ وَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ عَوْفٍ وَ سَعْدَ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ، أَمَرَهُمْ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ أَنْ يَدْخُلُوا بَيْتاً وَ يُغْلِقُوا عَلَيْهِمْ بَابَهُ، وَ يَتَشَاوَرُوا فِي أَمْرِهِمْ، وَ أَجَّلَهُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ، فَإِنْ تَوَافَقَ خَمْسَةٌ عَلَى قَوْلٍ وَاحِدٍ وَ أَبَى رَجُلٌ مِنْهُمْ، قُتِلَ ذَلِكَ الرَّجُلُ، وَ إِنْ تَوَافَقَ أَرْبَعَةٌ وَ أَبَى اثْنَانِ قُتِلَ الِاثْنَانِ، فَلَمَّا تَوَافَقُوا جَمِيعاً عَلَى رَأْيٍ وَاحِدٍ، قَالَ لَهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): إِنِّي أُحِبُّ أَنْ تَسْمَعُوا مِنِّي مَا أَقُولُ، فَإِنْ يَكُنْ حَقّاً فَاقْبَلُوهُ، وَ إِنْ يَكُنْ بَاطِلًا فَأَنْكِرُوهُ. قَالُوا: قُلْ.
... قَالَ: فَهَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ أَطْعَمَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مِنْ فَاكِهَةِ الْجَنَّةِ لَمَّا هَبَطَ بِهَا جَبْرَئِيلُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، وَ قَالَ:" لَا يَنْبَغِي أَنْ يَأْكُلَهَا فِي الدُّنْيَا إِلَّا نَبِيٌّ أَوْ وَصِيُّ نَبِيٍّ" غَيْرِي قَالُوا: لَا.
📚الأمالي (للطوسي)، ص553
☀️ب.عن أبي الحسن عامر بن عبد اللّه، عن أبيه، عن الصادق عليه السلام، عن آبائه، عن الحسين عليه السلام، قال:
«دخلت مع الحسن عليه السلام على جدّي رسول اللّه (ص) و عنده جبرئيل عليه السلام في صورة دحية الكلبيّ، و كان دحية إذا قدم من الشام على رسول اللّه (ص) حمل لي و لأخي خرنوبا و نبقا و تينا، فشبّهناه بدحية بن خليفة الكلبيّ، و إنّ دحية كان يجعلنا نفتش كمّه، فقال جبرئيل عليه السلام: يا رسول اللّه، ما يريدان؟ قال: «إنّهما شبّهاك بدحية بن خليفة الكلبي، و إن دحية كان يحمل لهما إذا قدم من الشام نبقا و تينا و خرنوبا».
قال: «فمدّ جبرئيل عليه السلام يده إلى الفردوس الأعلى، فأخذ منه نبقا و خرنوبا و سفرجلا و رمّانا فملأنا به حجرنا».
قال: «فخرجنا مستبشرين، فلقينا أبونا أمير المؤمنين عليّ عليه السلام فنظر إلى ثمرة لم ير مثلها في الدنيا، فأخذ من هذا، و من هذا واحدا واحدا، و دخل على رسول اللّه (ص) و هو يأكل فقال: «يا أبا الحسن، كل و ادفع إليّ أوفر نصيب، فإنّ جبرئيل عليه السلام أتى به آنفا».
📚الثاقب في المناقب، ص312-313
☀️ج. فِي رِوَايَةِ الْعَامَّةِ وَ عَنِ الْخَاصَّةِ إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْهَمَدَانِيُّ [عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ] قال حدثنا عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ يَرْفَعُهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع:
أَنَّ جَبْرَئِيلَ ع نَزَلَ عَلَى النَّبِيِّ ص بِجَامٍ مِنَ الْجَنَّةِ فِيهِ فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْ فَوَاكِهِ الْجَنَّةِ فَدَفَعَهُ إِلَى النَّبِيِّ ص فَسَبَّحَ الْجَامَ وَ كَبَّرَ وَ هَلَّلَ فِي يَدِهِ ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى أَبِي بَكْرٍ فَسَكَتَ الْجَامُ ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى عُمَرَ فَسَكَتَ الْجَامُ ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَسَبَّحَ الْجَامُ وَ كَبَّرَ وَ هَلَّلَ فِي يَدِهِ ثُمَّ قَالَ الْجَامُ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ لَا أَتَكَلَّمَ إِلَّا فِي يَدِ نَبِيٍّ أَوْ وَصِيٍّ.
📚عيون المعجزات (لسید المرتضی)، ص11-12؛
📚الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص70 ؛
📚نوادر المعجزات في مناقب الأئمة الهداة عليهم السلام (لطبری آملی)، ص91؛
📚 إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج3، ص160 و523؛
📚مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، ج1، ص152
@yekaye
☀️۴) از رسول الله ص روایت شده است:
هنگامی که خداوند حضرت آدم را از بهشت بیرون کرد از میوههای بهشتی زاد و توشه او نمود و به او ساختن هر چیزی [= پرورش و به عمل آوردن هر میوهای] را یاد داد؛پس این میوههای شما از میوههای بهشتی است غیر از اینکه اینها تغییر میکنند و فاسد میشوند اما میوه های بهشتی تغییر نمیکنند.
📚مكارم الأخلاق، ص170؛ طب الأئمة عليهم السلام (للشبر)، ص148
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
لَمَّا أُخْرِجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ زَوَّدَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ عَلَّمَهُ صَنْعَةَ كُلِّ شَيْءٍ؛ فَثِمَارُكُمْ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ غَيْرَ أَنَّ هَذِهِ تَتَغَيَّرُ وَ تِلْكَ لَا تَتَغَيَّرُ.
@yekaye
.
1️⃣ «وَ فاكِهَةٍ مِمَّا یتَخَیَّرُونَ»
دور و بر بهشتیان عدهای با میوهها در گردشاند و بهشتیان بدون هیچ گونه محدودیتی هر میوهای که بخواهند برمیدارند.
🤔مقصود از این میوهها چیست؟
🤔و چه نکتهای در آن است که خداوند در وصف مقربان این را فرمود؟
🔹این میتواند چیزی شبیه همین میوههایی باشد که ما در زندگی دنیوی استفاده میکنیم؛ و وجه بیانش هم نشان دادن شدت راحتی آنان است و اینکه همه امکانات خوشی و سرور و لذا برایشان مهیاست. اما این مطالب حتما به تناسب مرحله ماورایی و ملکوتی آن عالم نکات دیگری دارد؛ که اگرچه برخی از اینکه ما بتوانیم آن ابعاد را بفهمیم و بدانها دست یابیم اظهار عجز کردهاند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص132 )
🤔 اما با توجه به سایر آموزههای قرآن و اهل بیت نباید راه این فهم را مسدود دانست.
وقتی سخن از «میوه» است؛ خوب است ببینیم چه چیزی «میوه» را «میوه» میکند؟!
به نظر میرسد مهمترین ابعادی که در میوهها در نظر است (که علیالقاعده در آخرت هم همین ابعاد مابهازایی دارد) این است که:
🍌الف. یک خوردنی است و خوردنش لذتبخش است؛
🍎ب. با خوردنش جزیی از بدن انسان میشود و مایه رشد و بالندگی شخص میگردد؛
🍇ج. خوردنش علاوه بر رشد، اثرات مثبت دیگری در انسان دارد؛ مانند قوت یافتن، سلامت و ... .
🍓د. خوردنیِ طبیعی است؛ یعنی برای خوردن آن هیچ گونه پخت و پز و به عمل آوردنی نیاز نیست؛
🍒ه. ثمره و محصول نهایی درخت است؛
🥥و. ...
پس در مورد میوههای بهشتی هم میتوان گفت:
✔️لذتبخش است؛
✔️غذای روح است و در امتداد وجودی و ارتقای کمالی انسان موثر است؛ (ظاهرا این گونه نیست که سیر کمال انسان در بهشت کاملا متوقف شود؛ توضیح در جلسه ۹۸۴، تدبر2.ج)
✔️ابعادی از قوت (توانایی بر انجام کارهای جدید) و سلامت و ... را متناسب با وجود اخروی انسان برای انسان به ارمغان میآورد؛
✔️ثمره نهایی اعمال و کارهای دنیوی خود بهشتیان است؛
✔️ثمره طبیعی اعمالشان است؛ یعنی چهبسا ثمرهای است که مستقیم و بیهیچ دخل و تصرفی به آنان میرسد؛
✔️و ...
@yekaye
.
2️⃣ «وَ فاكِهَةٍ مِمَّا یتَخَیَّرُونَ»
برخلاف آنچه برخی از متکلمان معتزلی (مانند ابوالهذیل) پنداشتهاند، آوردن تعبیر «مِمَّا یتَخَیَّرُونَ» در این آیه بخوبی نشان می دهد که اختیار انسان در بهشت زایل نمیگردد و بهشتیان همچنان بر اساس آنچه خود اختیار میکنند پذیرایی میشوند. (متشابه القرآن و مختلفه (لابن شهر آشوب)، ج2، ص122 ؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج5، ص143 )
💠ثمره #انسانشناسی و #امامشناسی
برخی برایشان سوال است که چگونه ممکن است انسانی اختیار داشته باشد در عین حال معصوم باشد و هرگز گناه و حتی فکر گناه هم نکند⁉️
این وضعیت بهشتیان به خوبی امکان این مساله را آشکار میکند. واضح است که در بهشت نه گناهی هست و نه کسی فکر گناه میکند؛ در عین حال، بهشتیان در کارهایشان اختیار و انتخاب دارند.
🔰ریشه مساله در این است که اختیار داشتن، صرفا با این مقدار حاصل میشود که انسان گزینههای متعددی پیش رویش وجود داشته باشد و منطقا انجام هریک از آنها برای او ممکن باشد.
اما اینکه به لحاظ ملکات درونی به حدی از رشد برسد که در برخی از زمینهها زشتی و آثار سوء برخی از گزینهها چنان برای وی آشکار شده باشد که هیچگاه آن را انتخاب نکند و حتی انتخاب آنچنان گزینهای به ذهنش خطور نکند، به هیچ عنوان لطمهای به اختیار داشتن او نمیزند.
حقیقت این است که مرابتی از چنین عصمتی برای اغلب ما مهیاست؛ مثلا خوردن امور نجس حرام است؛ و هیچگاه به ذهن اغلب ما حتی خطور نمیکند که بخواهیم فضولات انسانی را بخوریم! این به معنای آن نیست که اختیاری برای انجام این کار نداریم.
@yekaye
.
3️⃣ «وَ فاكِهَةٍ مِمَّا یتَخَیَّرُونَ»
برای اختیار کردن چرا در این آیه از تعبیر «تخیر» استفاده کرد نه از تعبیر «اختیار» و «اراده»؟
🍃الف. این استفاده حاوی یک نکته بلاغی است؛ «تخیر» چنانکه در نکات ادبی اشاره شد در جایی است که چند گزینه را پیش روی کسی میگذارند و او از میان آنها انتخاب استفاده کرد؛ اما تعبیر «اختیار» و «اراده» در جایی است که خود شخص گزینههای پیش روی خود را در نظر میگیرد؛ و با توجه به اینکه در اینجا عدهای دور و بر آنان میچرخند و از آنان پذیرایی میکنند، (به تعبیر عامیانه: میوهها را به آنان تعارف میکنند؛ و آنان از میوههایی که بدانان تعارف شده هرکدام را بخواهند برمیدارند) تعبیر «تخیر» مناسبتر است.
🍃ب. ...
@yekaye
.
4️⃣ «وَ فاكِهَةٍ مِمَّا یتَخَیَّرُونَ»
📛اشکال
مگر نه این است که در روایات آمده است که بهشتیان هروقت میوهای بخواهند شاخههای بهشتی برایشان خم میشوند و در اختیار آنان قرار میگیرند؛پس چرا اینجا سخن از طواف دور آنان با این میوههاست؟
💢پاسخ:
در بهشت قرار است به انواع نعمتها متنعم شوند و اثبات یکی نفی دیگری نمی کند. اینکه انسان هر میوهای را بخواهد درخت برایش خن شود یک لذتی دارد و اینکه در محفل دوستان بنشینند و کسانی در حال پذیرایی از آنان دائما انواع میوهها را بر آنان عرضه کنند لذت دیگری دارد. (الميزان، ج19، ص122)
@yekaye
🔹طَیرٍ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «طیر» در اصل دلالت دارد بر سبکی چیزی در هوا، و به این مناسبت استعاره گرفته شده برای هر حرکت سریعی، چنانکه «طار القوم» یعنی آنان با سرعت رهسپار شدند؛ و برخی بر این باورند که اساساً این ماده به معنای حرکت سریعی که بدون سنگینی و ثقل باشد، به کار میرود.
▪️بدین ترتیب، «طائر» به معنای «پرنده» است یعنی هرچیزی که با بالهای خود در هوا بسرعت حرکت میکند (وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ؛ انعام/۳۸).
▪️ برخی «طَیر» را جمعِ «طائر» دانستهاند (وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً، ص/۱۹؛ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ، نور/۴۱) شبیه به «رَاكِب» که جمعِ آن «رَكْب» است؛
▫️ اما برخی با این تحلیل مخالفت کرده و بر این باورند که «طیر» اسم جنس است که هم بر مفرد و هم بر جمع اطلاق میشود و شاهد آوردهاند که در برخی موارد قطعا منظور جمع نبوده است، مانند «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّه، آل عمران/۴۹) و یا اینکه وقتی آن را در ردیف «جن» و «إنس» (که اسم جنساند) قرار میدهند (وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ؛ نمل/۱۷)، این هم علیالقاعده اسم جنس میباشد؛ و نیز احتمال این را که در اصل این کلمه صفت مشبهه بوده باشد (مانند صَعب) بعید ندانستهاند.
▫️شاید هم بتوان گفت که «طیر» هم به معنای جمع و هم به معنای اسم حنس به کار میرود؛ شاهدش هم این است که اولا گاه بوضوح در معنای جمع، و نه اسم جنس، به کار رفته است؛ مانند «وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ» (نور/۴۱) و ثانیا وقتی حال برای آن آمده، گاهی به صورت مفرد آمده (به نحوی که با اسم جنس تناسب بیشتری دارد: وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً، ص/۱۹) و گاه به صورت جمع (که با جمع بودن تناسب دارد: أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ في جَوِّ السَّماءِ، نحل/۷۹).
▪️کلمه «تَطَیُّر» را به معنای فال بد زدن به پرنده به کار میبرند، ظاهرا از این جهت که برخی پرندگان (مانند کلاغ و …) را شوم میدانستند و به آنها فال بد میزدند، و کمکم آن را برای هرگونه شوم دانستن و فال بد زدنی به کار بردند (إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا، أعراف/۱۳۱؛ إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ، یس/۱۸) و به تَبَعِ آن کلمه «طائر» را هم به همین معنای «فال بد» استفاده کردند (قالُوا اطَّيَّرْنا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قالَ طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ، نمل/۴۷)
▫️ و البته برخی علاوه بر این نکته، این احتمال را هم دادهاند که چون فال بد زدن و شومی ناشی از نوعی سبکسری و اقدام بیتامل بوده، از این جهت هم این تعبیر ریشه در همان ماده «طیر» داشته باشد. مرحوم طبرسی هم احتمال داده که اصل این فال بد بر اساس واداشتن پرندهای به چیزی که ناخوشایندش است بوده است.
▪️تعبیر «طائرِ» انسان، به معنای «عمل» انسان هم به کار رفته (وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ،؛ إسراء/۱۳)، از باب اینکه این عملش، از او پر میگیرد و چهبسا که این هم، از همان «طائر» به معنای فال بد گرفته شده، چرا که ظاهرا استعمال آن در خصوص عمل بدی بوده که وبال گردن آدمی شده است.
📿جلسه ۷۶۵ http://yekaye.ir/ya-seen-36-18/
@yekaye
🔹یشْتَهُونَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «شهو» و کلمه «شهوة» به معنای اشتیاق نفس به چیزی، و رغبت شدید از جانب نفس به امری که آن را ملایم با خود میداند؛ و به تعبیر دیگر، برکنده شدن نفس است به سوی چیزی که دلش میخواهد و اینکه نفس چیزی را به خاطر لذتی که در آن هست بخواهد؛ و تفاوتش با «اراده» در آن است که اراده آن جایی است که بر اساس حکمت به سراغ کاری برویم، اما شهوت آن میل درونیای است که به طور ضروری (ناخودآگاه و بدون فکر و برنامهریزی) ما را به انجام کاری سوق میدهد. برخی بر این باورند که این ماده در خصوص رغبت به امور بدنی و جسمانی به کار می رود که غالبا از احساس خلو و نیاز بدان آن حاصل میشود.
▪️«شهوة» در اصل مصدر ثلاثی مجرد است که جمع آن «شهوات» میشود؛ والبته گاه در مورد چیزی که متعلق شهوت و میل قرار گرفته و یا در مورد قوهای که انسان را به سوی شهوات میراند نیز به کار میرود، چنانکه در آیه «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ» (آل عمران/۱۴) هر دو معنا محتمل است.
▪️این ماده به صورت فعل در قرآن همواره در باب افتعال (اشتهی، یشتهی) به کار رفته است؛
«اشتهاء» دلالت می کند بر مطاوعه (= پذیرش) و اختیار و برگزیدن امری که مورد رغبت قرار گرفته؛ و چهبسا بتوان گفت که هرجا که رغبت شدید و تمایل اکیدی در کار باشد تعبیر «اشتها» به کار می رود: «وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ» (فصلت/۳۱) «هُمْ في مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ» (انبیاء/۱۰۲)
🔸در کاربردهای قرآنی این ماده برای لذات مادی و دنیویای که غالبا پیروی آنها با مذمتی همراه بوده به صورت مصدر ثلاثی مجرد (شهوة) استفاده شده: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ» (آل عمران/۱۴) «يُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَميلُوا مَيْلاً عَظيماً» (نساء/۲۷) «إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ» (آل عمران/۸۱ و نمل/۵۵) «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ» (مریم/۵۹)
▫️و فقط در دو مورد برای چنین حالتی از این ماده به صورت فعل آمده: «وَ حيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ» (سبأ/۵۴) «وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما يَشْتَهُونَ» (نحل/۵۷)
🔹ولی درباره لذائذ اخروی (خواه آنچه به افراد میرسد یا لذایذ اخرویای که از برخی افراد دریغ میشود) همواره به صورت فعل، استفاده شده است:
لا يَسْمَعُونَ حَسيسَها وَ هُمْ في مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (انبیاء/۱۰۲)
لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي أَنْفُسُكُمْ (فصلت/۳۱)
فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ (زخرف/۷۱)
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ (طور/۲۲)
وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ (واقعه/۲۱)
وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ (مرسلات/۴۲)
▪️مرحوم مصطفوی در تفاوت شهوات دنیوی و اشتهاهای اخروی چنین توضیح داده که اولی دلخواهی است که باید برایش تلاش کرد و آن را به دست آورد (بویژه کلمه «اتبعوا الشهوات» قابل توجه است)؛ اما دومی دلخواههایی است که حاضر و آماده و بالفعل است و تلاشی نیاز ندارد؛ و بعید نیست که بتوان همین را ضابطه تفاوت این دو واژه دانست؛ و شاید هم تفاوت همان است که با افتعال دلالت بر شدت و رغبت بیشتری داشته باشد و این با توجه به شدت وجودی آخرت کاملا قابل توجیه است.
📿جلسه ۸۵۲ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-81/
@yekaye
🌹 حلول ماه مبارک رمضان و بهار قرآن بر عاشقان کلام الهی و دلداگان حریم معبود مبارک باد 🌹
@yekaye
☀️۱) عبدالله بن سنان میگوید:
از امام صادق ع درباره بهترین خوردنیها در دنیا و آخرت سوال کردم.
فرمود: گوشت! آیا سخن خداوند عز و جا را نشنیده ای که: «و گوشت پرندهای، از آنچه میل دارند» (واقعه/21)
📚الكافي، ج6، ص308؛ المحاسن، ج2، ص459-460
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ سَيِّدِ الْآدَامِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ؟
فَقَالَ اللَّحْمُ؛ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ».
@yekaye
☀️۲) الف. از امیرالمومنین ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند: گوشت، آقای همه طعامها در دنیا و آخرت است.
☀️ب. و از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند: آقای خوردنیهای بهشت، گوشت است.
📚الكافي، ج6، ص308؛ المحاسن، ج2، ص459-460
☀️الف. عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْعَلَوِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اللَّحْمُ سَيِّدُ الطَّعَامِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
☀️ب. عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الرَّيَّانِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَيِّدُ آدَامِ الْجَنَّةِ اللَّحْمُ.
@yekaye
☀️۳) الف. عبدالاعلی میگوید: خدمت امام صادق ع عرض کردم که برای ما از رسول الله ص روایت شده است که خداوند تبارک و تعالی از «الْبَيْتَ اللَّحِمَ» (خانهای که در آن گوشت باشد) بیزار است.
فرمودند: اشتباه کردهاند. همانا رسول الله ص فرمود: خانه ای که در آن غیبت مردم میشود و گوشت آنان را میخورند.
📚المحاسن، ج2، ص460؛ الكافي، ج6، ص308
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ وَ غَيْرُهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يُوسُفَ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَزْدِيِّ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا نُرْوَى عِنْدَنَا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُبْغِضُ الْبَيْتَ اللَّحِمَ.
فَقَالَ ع كَذَبُوا إِنَّمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْبَيْتَ الَّذِي يَغْتَابُونَ فِيهِ النَّاسَ وَ يَأْكُلُونَ لُحُومَهُمْ.
☀️ب. بیاع هروی میگوید: به امام صادق ع عرض کردم که به از رسول الله ص نقل شده که فرموده باشند خداوند از «الْبَيْتَ اللَّحِمَ» (خانهای که در آن گوشت باشد) بیزار است.
فرمود: مفقصود آن خانه ای است که در آن گوشت مردم را می خورند؛ وگرنه خود رسول الله ص گوشت را دوست داشت و یکبار زنی خدمت رسول الله ص رسید و از ایشان سوالی کرد و عایشه آنجا بود. وی زن کوتاهقدی بود و وقتی از آنجا رفت عایشه با دست اشارهای کرد و ادای کوتاهقدی وی را درآورد. رسول الله ص به او فرمود: قی کن!
گفت: یا رسول الله! مگر من چیزی خوردهام؟!
فرمود: قی کن!
او چنین کرد و گوشتی را از دهانش بیرون انداخت!
📚المحاسن، ج2، ص460
عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عُرْوَةَ بْنِ مُوسَى عَنْ أُدَيْمٍ بَيَّاعِ الْهَرَوِيِّ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بَلَغَنَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْبَيْتَ اللَّحِمَ!
قَالَ إِنَّمَا ذَلِكَ الْبَيْتُ الَّذِي يُؤْكَلُ فِيهِ لُحُومُ النَّاسِ وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَحِماً يُحِبُّ اللَّحْمَ؛ وَ قَدْ جَاءَتْ امْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص تَسْأَلُهُ عَنْ شَيْءٍ، وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ. فَلَمَّا انْصَرَفْتَ وَ كَانَتْ قَصِيرَةً، قَالَتْ عَائِشَةُ بِيَدِهَا تَحْكِي قِصَرَهَا. فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص: تَخَلَّلِي! قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ هَلْ أَكَلْتُ شَيْئاً؟ قَالَ لَهَا تَخَلَّلِي! فَفَعَلَتْ؛ فَأَلْقَتْ مُضْغَةً عَنْ فِيهَا.
@yekaye
.
1️⃣ «وَ لَحْمِ طَیرٍ مِمَّا یشْتَهُونَ»
علاوه بر شرابهای بهشتی و میوهها، از بهشتیان با گوشت پرنده، هر آنچه که اشتهایش را داشته باشند؛ پذیرایی میشود.
با اینکه در آیات زیادی از قرآن کریم از پذیرایی بهشتیان با شراب و یا میوههای بهشتی سخن به میان آمده بود (که در بحث از آیات قبل به آن موارد اشاره شد) این تنها آیهای است که از پذیرایی بهشتیان با «گوشت پرنده» سخن به میان آمده؛ و البته در خصوص پذیرایی با «گوشت» در آیه «وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا یشْتَهُونَ» (طور/22) نیز اشارهای شده است.
نکته جالب توجه این است که در هر دو مورد از تعبیر «آنچه که مورد اشتهای آنان باشد»، استفاده شده است؛ که نشان از این دارد که نوعی از اشتهاء و میل هم در بهشت وجود دارد. (لازم به ذکر است تعبیر اشتهاء در خصوص نعمتهای بهشتی، یک بار هم درباره میوهها (وَ فَواكِهَ مِمَّا یشْتَهُونَ؛ مرسلات/۴۲) و سه بار هم به طور مطلق درباره هرآنچه هرکس دلش میخواهد (هُمْ فی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ، انبیاء/۱۰۲؛ لَكُمْ فیها ما تَشْتَهی أَنْفُسُكُمْ، فصلت/۳۱؛ فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْینُ، زخرف/۷۱) به کار رفته است.)
📝بحث تخصصی #انسانشناسی:
ماهیت اشتهاء در دنیا و آخرت
آن مقدار که میدانیم اشتهایی که بشر در دنیا دارد، ناشی از یک دستگاه نفسانی است که در کنار دستگاه طبیعت امکان ادامه بقا برای موجودات حیوانی را مهیا میکند.
💢توضیح مطلب اینکه
همه موجودات زنده برای ادامه بقایشان نیازمند تغذیهاند با این تفاوت که موجودات زنده ردههای پایین مانند گیاهان، برای دستیابی به نیازهای طبیعیشان برای رشد حرکت چندانی لازم نیست؛ یک گیاه در همانجا که ایستاده است ریشههایش از آب و مواد معدنیای که در پیرامونش در زمین وجود دارد تغذیه میکند؛ اما نیازهای موجودات رده بالاتر بسیار متنوع شده، و از این رو برای ادامه حیاتش باید این سو و آن سو برود و مواد مختلفی را تغذیه نماید.
خداوند برای اینکه این امر در حیوان انجام شود علاوه بر دستگاه طبیعت در حیوان (که کار جذب و هضم و گوارش غذا و رساندن آن به تمامی سلولهای بدن در همه موجودات زنده را برعهده دارد)، دستگاه نفسانیای نیز در او قرار داده که هیجانی آمیخته با لذت در حیوان ایجاد میكند و حیوان براى ارضای آن میل به جانب غذا حركت میكند و آن را در اختیار دستگاه هضم قرار میدهد.
به تعبیر دیگر، به موازات احتیاجات طبیعت حیوانى، یك سلسله تمایلات و غرایز مخصوص در وجود حیوان است كه وجود آن احتیاجات را اعلام، و حیوان را به تكاپو وادار میکند و او را به طرف اعمالی كه نتیجتا آن منظور را میدهد هدایت میكند.
در عین اینكه هدفى كه طبیعتِ حیوان آن را طلب میکند (در این مثال: رفع نیاز بدن) مغایر است با هدفى كه حیوان به حسب احساس و تمایل خود در نظر میگیرد و براى آن فعالیت میكند (مثلا احساس گرسنگی و درصدد سیری برآمدن) اما بین این دو دستگاه طبیعت و نفسانیات همكارى و همآهنگى كامل برقرار است و همان چیزى تمایل حیوان را ارضاء مینماید كه طبیعت را به سوى مقصد خویش كمك میكند.
📚(برای توضیح بیشتر؛ ر.ک: پاورقیهای شهید مطهری بر اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۲، ص171-180)
پس اشتهاء در دنیا عاملی است که خداوند قرار داده تا نیاز طبیعی بدن مرتفع گردد؛
یعنی ما انسانها، بیش از اینکه نیاز طبیعی سیستم بدنیمان ما را به غذا خوردن وادار کند، تحت تاثیر این سیستم نفسانی (که گرسنه میشویم و اشتها به غذا داریم و از خوردن غذا لذت میبریم) غذا می خوریم. چنانکه اگر کسی دچار اختلالی شود که اصلا اشتها و میل به غذا خوردن نداشته باشد و از خوردن هیچ لذتی نبرد، خطر اینکه از غذا نخوردن بمیرد برایش جدی است.
🤔اما در آخرت چطور؟
🔹آیا اشتهای در آخرت صرفا برای لذت بردن است؟
🔹یا آن اشتها نیز همراه است با یک نیاز در عمق وجود آدم (که در این صورت سوال این است که آن نیاز درونی چیست که این اشتها بهانهای برای رفع آن قرار داده شده است)؟
🔹یا اساسا آن اشتها صرفا تجسم برخی از خواسته ها و اقدامات انسانها در دنیاست که در بهشت به صورت اشتها و رفع آن اشتها جلوهگر میشود؟
🔹یا ...؟
🔹و یا همه اینها؟
@yekaye
.
2️⃣ «وَ فاكِهَةٍ مِمَّا یتَخَیَّرُونَ؛ وَ لَحْمِ طَیرٍ مِمَّا یشْتَهُونَ»
چرا در مورد میوه از تعبیر «تخیر» (اختیار) استفاده کرد اما برای گوشت از تعبیر «اشتها»؟
🍃الف. برخی گفتهاند وقتی میوه و گوشت را نزد کسی بیاورند، اگر وی گرسنه باشد خوردن گوشت را ترجیح میدهد و اگر سیر باشد خوردن میوه را؛ در واقع شخصی که گرسنه است اشتها دارد؛ اما شخصی که سیر است با تحریک ناشی از اشتها نمی خورد بلکه از روی دلخواهش است که میخورد؛ یعنی اگر دلش بخواهد می خورد و اگر نخواهد نمی خورد؛ و شاید با این تعبیر می خواهد اشاره کند که در بهشت گرسنگیای در کار نیست؛ از این رو ابتدا میوه میآورند و افراد هرکه دلش بخواهد می خورد؛ و از آنجا که غالبا خوردن میوه اشتها را باز میکند و وقتی اشتها بود خوردن گوشت دلچسب است؛ بویژه که«تخیر» در جایی به کار میرود که گزینههایی را پیش روی فرد میگذارند تا انتخاب کند؛ و این با خوردن میوه تناسب دارد یعنی میوهها را نزد وی حاضر میکنند تا وی یکی را انتخاب کند؛ اما اشتها جایی است که میل درونی فرد محرک اقدام باشد؛ و این با خوردن گوشت تناسب دارد. (اقتباس از مفاتیح الغیب، ج29، ص396 )
🍃ب. با توجه به اینکه در جای دیگر برای خوردن میوه بهشتی هم از تعبیر «اشتهاء» استفاده کرد: «وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ» (مرسلات/42) و در جایی برای میوه و گوشت یک تعبیر یکسان به کار برد: «وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ» (طور/22) چهبسا این تفاوت تعبیر، ناظر به میوه و گوشت نباشد بلکه حکایت از دو وضعیت آنان در مقام خوردن باشد؛ مثلا اینکه نشان دهد که هم انتخاب چیزی که میخورند کاملا به دست خود آنان است و هم اشتهای آنان بها داده و در نظر گرفته میشود؛ یعنی، این گونه نیست که آن انتخاب، یک انتخاب از روی ناچاری و بدون میل و رغبت درونی باشد؛ لذا ابتدا به انتخابگری آنان اشاره کرد که نشان میدهد گزینههای متعدد پیش روی آنان است؛ سپس به اشتهای آنان اشاره کرد که نشان دهد این گزینهها را هم از روی میل و رغبت درونی برمیگزینند.
🍃ج. ...
@yekaye