May 11
☀️۲) از امام باقر ع درباره این آیه شریفه [در داستان موسی و خضر در خصوص دیوار خرابی که حضرت خضر بدون اجرت آن را تعمیر میکند و بعدا معلوم میشود که متعلق به بچههای یتیمی بوده] که میفرماید «و زیر آن گنجی برای آن دو بود» (کهف/۸۱) فرمودند:
به خدا سوگند [آن گنج] نه از طلا بود و نه از نقره؛ و در آن نبود مگر لوحی که در آن چهار مطلب نوشته شده بود:
همانا من خدایی هستم که جز من معبودی نیست و محمد ص رسول من است؛ تعجب است از کسی به مرگ یقین دارد چگونه دلش شاد و بیخیال است؛
و تعجب از کسی که به حساب یقین دارد چگونه با نیش باز میخندد!
و تعجب از کسی که به قضا و قدر یقین دارد چگونه خدا را در به عقب افتادن رزقش متهم میکند؛
و تجب از کسی که پیدایش نخستین را میبیند چگونه پیدایش آخرت را انکار میکند.
📚الخصال، ج1، ص237
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا الْعَلَاءُ بْنُ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِيُّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما» قَالَ وَ اللَّهِ مَا كَانَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ مَا كَانَ إِلَّا لَوْحاً فِيهِ كَلِمَاتٌ أَرْبَعٌ:
إِنِّي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِي؛ عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْمَوْتِ كَيْفَ يَفْرَحُ قَلْبُهُ؛
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْحِسَابِ كَيْفَ يَضْحَكُ سِنُّهُ؛
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْقَدَرِ كَيْفَ يَسْتَبْطِئُ اللَّهَ فِي رِزْقِهِ؛
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى كَيْفَ يُنْكِرُ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى.
@yekaye
☀️۳) از امام باقر ع روایت شده که فرمودند:
عالمی که از علمش بهرهمند شود بهتر از هفتاد هزار عابد است.
📚الكافي، ج1، ص33؛ بصائر الدرجات، ج1، ص6
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
عَالِمٌ يُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ أَلْفَ عَابِدٍ.
@yekaye
یک آیه در روز
1029) 📖 وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ 📖 ترجمه 💢و بیشک پیدایش
.
1️⃣ «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ»
مهمترین دلیل انکار مخالفان معاد استبعاد (بعید شمردن) آن است؛ یعنی میگویند چگونه ممکن است بعد از اینکه انسان پوسید و نیست و نابود شد خداوند دوباره وی را زنده کند.
در کتب فلسفی مهمترین دلیلی که غالبا در پاسخ ارائه میشود اثبات تجرد روح است؛ که نشان میدهند حقیقت انسان فقط در جسم او نیست؛ و از این رو، مرگ معادل نیستی و نابودی نیست؛ بلکه این جسم است که از هم میپاشد نه روح؛
و البته این مطلب شواهد قرآنی فراوانی هم دارد؛ مانند استفاده از کلمه «توفی» برای مرگ؛
اما خود قرآن کریم یک راه خیلی سادهتری را هم برای رفع این استبعاد مطرح کرده است که حتی اگر کسی تجرد روح را هم نپذیرد باز چارهای جز اذعان به آخرت ندارد؛
و آن واقعیتی است که همگان بالعیان درکش کردهاند؛ یعنی همین زندگی کنونی؛ که در حال تجربه کردنش هستید!
پیدایش و ایجاد شدن در این جهان به دست خود شما نبوده است؛ وقتی او شما را یکبار اینجا ایجاد کرد چه استبعادی دارد که او جهانی دیگر بیافریند و شما را در آن مجددا پدید آورد؟
💢فهم این مطلب حتی نیازمند برهان و چیدن صغری و کبری هم نیست؛ صرفا توجه کردن مساله را حل میکند؛
شاید از این روست که فرمود: آیا متذکر نمیشوید؟!
@yekaye
یک آیه در روز
1029) 📖 وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ 📖 ترجمه 💢و بیشک پیدایش
.
2️⃣ «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ»
با توجه به اینکه ماده «نشأ» به معنای چیز جدیدی پدید آوردن و کلمه «نشأة» به معنای چیزی است که به عنوان یک امر جدید ایجاد شده باشد،
بسیاری از اینکه آخرت را در قبال دنیا به عنوان «نشأة أخری» در قبال «نشأة أولی» معرفی کرد؛ و در عین حال اذعان و اعتراف به این را شاهدی واضح برای اذعان و اعتراف بدان دانست، نتیجه گرفتهاند که از سویی شناخت عمیق دنیاست که انسان را به شناخت آخرت رهنمون میشود؛ و در عین حال اساسا عالم آخرت مرتبه وجودی دیگری است و ایجاد نشأهی آخرت جز با زوال و فراتر رفتن از نشأهی دنیا میسر نیست.
📚(شرح أصول الكافي (صدرا)، ج3، ص124 )
@yekaye
یک آیه در روز
1029) 📖 وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ 📖 ترجمه 💢و بیشک پیدایش
.
3️⃣ «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ»
درباره اینکه مقصود از «نشأه اولی» که توجه به آن موجب میشود انسان دست از انکار آخرت بردارد چند احتمال میتوان مطرح کرد:
🍃الف. اشاره باشد به اصل توانایی خداوند در آفرینش قبلی، یعنی شبیه آیه «قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ» (يس/79)
📚 (الميزان، ج19، ص133-134 )
🍃ب. مقصود این باشد که انسان قبلا در همین دنیا چیز قابل ذکری نبود و خدا وی را پدید آورد؛ حالا که چیز قابل ذکری است منکر میشود قدرت خدا را در پدید آوردن مجدد خویش؟ یعنی اشاره باشد به آیه «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُورا» (انسان/۱)
📚 (اقتباس از قول مجاهد در الدر المنثور، ج6، ص16۰ )
🍃ج. ناظر است به ابتدای آفرینش هرکس و مراتب حرکت از نطفه به عقله و به مضغه و ... که در این مسیر طی کرد و در آیه دیگری «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين» (مومنون/۱۴) بدان اشاره فرمود
📚 (مجمع البيان، ج9، ص337 )
🍃د. مقصود تطور خاصی است که یکبار در همین دنیا از سرگذراند؛ یعنی اشاره به همین آیه سوره مومنون؛ اما با تاکید ویژه بر تعبیر آخر آن که فرمود «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ»؛ یعنی میخواهد بفرماید کسی که یکبار تحول از نشأه نطفگی و بیجانی به نشأهی ذیروح شدن را در همین دنیا از سر گذرانده چگونه است که تحول دوباره از لاشه بیجان به انسانی جاندار شدن را منکر میشود؟!
📚(اقتباس از الوافي، ج24، ص196 )
🍃ه. اشاره باشد به آفرینش حضرت آدم به عنوان اولین انسانی که آفریده شد.
📚 (قتاده، به نقل از الدر المنثور، ج6، ص16۰ )
🍃و. ...
@yekaye
یک آیه در روز
1029) 📖 وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ 📖 ترجمه 💢و بیشک پیدایش
.
4️⃣ «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ»
برخی بر این باورند که این آیه امکان معاد جسمانی را نشان میدهد؛ با این بیان که اگر ساختن و زنده شدن بدن دنیوی (در ابتدای حیات دنیوی هرکس) را شاهد بودهاید اینکه خداوند بدنی اخروی بسازد و حیاتش بخشد همانند آن است؛ پس اگر آن را میتواند مثل آن را هم میتواند انجام دهد.
📚(الميزان، ج19، ص134 )
💠تکمله:
به نظر میرسد این مقدار توضیح بتنهایی از اثبات معاد جسمانی ناتوان باشد؛ زیرا ظاهرا اشکال منکران معاد جسمانی صرف استبعاد (بعید شمردن) نیست که بگوییم شبیه آن در دنیا رخ داده؛ بلکه آنان بر این باورند که مرتبه وجودی عالم آخرت اقتضائاتی دارد که با جسم و جسمانیت ناسازگار است.
برای اینکه استدلال فوق کامل شود به نظر می رسد که باید به این نکته اشاره شود که معاد جسمانی و برخورداری از بدن و جسم (علاوه بر روح) و لذتها و دردهای جسمانی (علاوه بر روحانی) مفاد صریح بسیاری از آیات قرآن کریم است.
با توجه این مقدمه، اکنون میگوییم کسانی که منکر معاد جسمانی شدهاند انکارشان ناشی از این است که تصوری از معاد داشتهاند که به نظرشان ناسازگار با جسمانیت آمده است؛ اما آنان که از حقیقت خود معاد، هیچ تجربه ویا درک حضوری و مستقیمی نداشتهاند؛ پس این تصورشان از مرتبه وجودی معاد و اقتضائات آن، صرفا محصول یک حدس و گمان ذهنی است؛
و از این رو، منطقا انکار معاد جسمانی هم به یک استبعاد ذهنی برمیگردد نه به یک برهان عقلی؛ در نتیجه انکار آنان هم نهایتا به یک استبعاد ذهنی برمیگردد و از این رو آیه پاسخی به آنان هم هست.
@yekaye
یک آیه در روز
1029) 📖 وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولی فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ 📖 ترجمه 💢و بیشک پیدایش
🔹تحْرُثُونَ
درباره ماده «حرث»
▪️برخی بر این باورند که این ماده در اصل برای دو معنای متفاوت به کار رفته است: یکی جمع و کسب کردن؛ چنانکه به کسی که کسب و کاری دارد حارث گویند و کشاورزی را هم به همین ملاحظه حرث گویند؛ و دیگری لاغر و ناتوان شدن است چنانکه در خصوص شتری که از او زیاد کار بکشند و لاغر شود گویند «هزل ناقته» (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص49 ).
◾️اما اغلب اهل لغت اصل این ماده را ناظر به مساله کشت و زرع دانستهاند هرچند در توضیح آن اختلافاتی هست:
▪️برخی بر این باورند که معنای محوری این ماده «شکافتن یک سطح هموار و زیر و رو کردن آن است چنانکه حرث برای شخم زمین به کار رفته و نیز تعبیر «حرثتُ النار» به معنای آن است که با هم زدن هیزمها آتش را تحریک و شعلهورتر کنیم و محراث چوبی است که آتش داخل تنور را با آن به هم میزنند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۴۰۴).
▪️اما برخی دیگر اگرچه تاکید کردهاند که «حَرث» ناظر به آماده کردن زمین برای زراعت است؛ اما نه از حیث شخم زدن بلکه ناظر است به بذرافشانی و به همین مناسبت برای هرکسی که کاری را انجام دهد که محصولی به دست آید به کار میرود: « مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ، وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ» (شوری/20) و به همین مناسبت است که برای کار کشیدن از شتر که منجر به لاغر شدن آن میشود به کار رفته است؛ و البته چون این کشت محصول غالبا با شخم زدن و به هم زدن سطح زمین همراه است برای تحریک آتش و شعلهورتر کردن آن هم استفاده شده است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص226 ؛ كتاب العين، ج3، ص205 )
▪️و برخی هم این ماده را ناظر به ثمر رسیدن محصول زراعی دانستهاند؛ یعنی وضعیتی که بعد از کشت و قبل از چیدن محصول حاصل میشود؛ و استدلال آنها به برخی از آیات است؛ از جمله همین دو آیه که «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» (واقعه/۶۳-۶۴) با این توضیح که ابتدا زرع و کاشت را انجام داده اید که اکنون خداوند سوال میکند آیا این محصولی که به بار نشسته ناشی از زرع و کشت و کاری است که شما انجام داده اید یا ما؟ و یا آیه «وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ» (بقره/۲۰۵) با این توضیح که از بین بردن «حرث» در جایی اطلاق میشود که محصول رسیده باشد ولی هنوز چیده نشده باشد؛ و از همه مهمتر آیه «أَنِ اغْدُوا عَلی حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صارِمِينَ» (قلم/22) است که «صرم» مشخصا به معنای چیدن است و اینکه میگویند سراغ حرث بروید اگر که میخواهید آن را بچینید. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص187 )
▫️اما به نظر میرسد که این استنادات واقعا جای مناقشه دارد! بلکه چهبسا مساله از این قرار است که خود کلمه «حَرث» مصدر ثلاثی مجرد است (حَرَثَ یَحرُثُ حَرثاً؛ لسان العرب، ج2، ص134) ولی چنانکه برخی تذکر دادهاند کاربرد آن در معنای اسم مفعولی («محروث: آنچه کشت شده) بسیار شایع است؛ و موارد فوق از این باب است (مفردات ألفاظ القرآن، ص226) تا اینکه صرفا به مرحله رسیدن و قبل از چیدن اطلاق شود؛ چنانکه مثلا تعبیر «تَسْقِي الْحَرْثَ» (بقره/۷۱) هم در قرآن به کار رفته و آبیاری کردن حرث نشان میدهد زمان چیدنش هنوز نرسیده. یعنی در همه این موارد «حرث» به معای «آن چیزی که کشت شده» است در هر مرحلهای که میخواهد باشد؛ و اگر به سایر موارد قرآنی هم مرجاعه کنیم همین معنا بیشترین تناسب را دارد؛ مثلا: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ ... وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ» (آل عمران/۱۴) «كَمَثَلِ ريحٍ فيها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ» (آل عمران/117) «وَ جَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الْأَنْعامِ نَصيباً» (انعام/136) «وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُها إِلاَّ مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ» (انعام/138) «وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ» (انبیاء/78).
👇ادامه مطلب👇
@yekaye
ادامه توضیح ماده «حرث»
▪️از کاربردهای بحثانگیز قرآن از این واژه کاربرد استعاری آن در خصوص زنان است «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّی شِئْتُمْ» (بقرة/223)
▫️برخی گفتهاند از باب تشبیه زنان به کشتزارهاست یعنی گویی در زنان هم زراعتی انجام میشود که بقای انسانها در گروی آن است (مفردات ألفاظ القرآن، ص226 )
▫️ برخی گفتهاند از این باب است که زن همچون کشتزار شوهرش است که فرزندش را در وی میکارد (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص49 ) و
▫️برخی هم بشدت با این گونه برداشتها مخالفت کرده و بر این باورند که وجه تشبیه از این جهت است که همان گونه که دیدن مزرعه آباد موجب ابتهاج و سرور میشود زنان هم برای شوهرانشان چنین حالتی دارند که شوهران با دیدن آنان به آرامش میرسند چنانکه در جای دیگر فرمود «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» (روم/۲۱) (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص187 )
📿ماده «حرث» جمعا ۱۴ بار در قرآن کریم به کار رفته است که تنها یک موردش به صورت فعل ثلاثی مجرد بوده (أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ؛ واقعه/63) و در بقیه موارد به صورت مصدر (و چنانکه توضیح داده شد: در معنای اسم مفعول) به کار رفته است.
@yekaye
☀️۱) از امام حسن عسکری روایتی طولانی در تفسیر آیات سوره بقره که داستان گاو بنیاسرائیل است روایت شده است. فرازی از این روایت در جلسه1026 (حدیث1) گذشت که اشاره شد حضرت موسی ع دو استدلال در برابر آنان که باور نمیکردند از برخورد قسمتی از گاو مرده به بدن مرده وی زنده شود آورد. استدلال اول این بود که منی مرد یک نطفه مرده (غیرزنده) است و منی زن هم همین طور؛ و این دو شیء مرده با هم برخورد میکنند و خداوند متعال از برخورد این دو مرده یک انسان زنده با سر و سامان ایجاد میکند؟ در ادامه فرمودند:
آیا این بذرهایی که شما در زمینهایتان میکارید نیست که تباه و متلاشی و متعفن میگردد و مرده است سپس خداوند از آن این سنبلههای زیبا و بهجتآور و این درختان بلند اعجاببرانگیز را بیرون میآورد؟!
📚التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسكری علیه السلام، ص276
ثُمَّ قَالَ مُوسَی ع:
أَ وَ لَیسَ مَاءُ الرَّجُلِ نُطْفَةً مَیتَةً، وَ مَاءُ الْمَرْأَةِ كَذَلِكَ، مَیتَانِ یلْتَقِیانِ فَیحْدِثُ اللَّهُ تَعَالِی مِنِ الْتِقَاءِ الْمَیتَینِ بَشَراً حَیاً سَوِیاً؟
أَ وَ لَیسَ بُذُورُكُمُ الَّتِی تَزْرَعُونَهَا فِی أَرَضِیكُمْ تَتَفَسَّخُ وَ تَتَعَفَّنُ وَ هِی مَیتَةٌ، ثُمَّ یخْرِجُ اللَّهُ مِنْهَا هَذِهِ السَّنَابِلَ الْحَسَنَةَ الْبَهِیجَةَ وَ هَذِهِ الْأَشْجَارَ الْبَاسِقَةَ الْمُونِقَة؟
@yekaye
☀️۲) از امام [صادق] ع روایت شده است:
هرگاه گیاهی ویا نهالی را کاشتی بر هر شاخه ویا دانهای که میکاری بخوان «سبحان الباعث الوارث: منزه است برانگیزانندهای که همه چیز سهم اوست» تا ان شاء الله خطا نرود (و به بار بنشیند).
📚الكافي، ج5، ص263
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ ع:
إِذَا غَرَسْتَ غَرْساً أَوْ نَبْتاً فَاقْرَأْ عَلَى كُلِّ عُودٍ أَوْ حَبَّةٍ سُبْحَانَ الْبَاعِثِ الْوَارِثِ فَإِنَّهُ لَا يَكَادُ يُخْطِئُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
@yekaye
یک آیه در روز
1030) 📖 أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ 📖 ترجمه 💢آیا تأمل کردهاید در آنچه میکارید؟! سوره واقعه (5
.
1️⃣ «أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ»
در آیات قبل، اقدام خود انسانها که به ولادت و ورود انسانی جدید به دنیا میشود را شاهد آورد که به انسان نشان دهد که در همینجا که به نظر میرسد ولادت فرزند نتیجه اقدام شماست خودتان میفهمید که کارهای نیستید و تدبیری که میشود که نطفه بیجان به انسانی ذیروح تبدیل میشود ناشی از قدرت خداوند است.
از این آیه به بعد سراغ آنچه بقای زندگی انسان بدان وابسته است میرود: ابتدا ناظر به خوردن، سپس نوشیدن، و سپس آتش افروختن (که درباره اینکه چرا بعد از خوردن و نوشیدن سراغ آتش رفت تحلیلهای متعددی قابل ارائه است که ان شاء الله ذیل آیه مربوطه تقدیم خواهد شد.)
@yekaye
یک آیه در روز
1030) 📖 أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ 📖 ترجمه 💢آیا تأمل کردهاید در آنچه میکارید؟! سوره واقعه (5
.
2️⃣ «أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ»
💢آیا تأمل کردهاید در آنچه میکارید؟!💢
یعنی همین که انسان بذر میپاشد و نهال میکارد پدیدهای مهم و قابل تامل است.
💢یک وجه تأمل در این پدیده توجه به این است که به ثمر رساننده حقیقی این بذر خداوند است نه ما؛ اما این نکتهای است که موضوع آیه بعد است و همانجا بحث خواهد شد.
💢اما با توجه به اینکه این آیه، آیهای مستقل از آیه بعد است؛ میتوان مستقلا هم بدان نگاه کرد و تاملی درباره این سوال الهی داشت:
💠نکته تخصصی #انسانشناسی:
#انقلاب_کشاورزی
در زیستشناسی داروینی حیوانات پستاندار را به دو دسته گیاهخواران و گوشتخواران تقسیم میکنند که البته تذکر میدهند ردههای بالای پستانداران که گوشتخوارند گیاهخوار هم هستند و مساله را بیشتر از زاویه دندانها و قابلیتهای دندانهای آنها تحلیل میکنند که برای گیاهخواری تنظیم شده یا گوشتخواری ویا هر دو؛ و انسان را در رده اخیر قرار میدهند.
💢اما آنچه بشدت مورد غفلت است این است که همه حیوانات غذایشان در طبیعت آماده است وصرفا از غذای آماده استفاده میکنند اما انسان خلیفةالله تنها موجودی است که در طبیعت برای تولید غذای خود دست میبرد❗️
در زیستشناسی داروینی موجوداتی انساننما که از حدود دو میلیون سال قبل روی این کره خاکی میزیستند را نیز به عنوان «انسان» مینامند؛ تا آخرین آنها که نامش نئوآندرتال است و تا حدود ۳۵ هزار سال قبل زندگی میکرد؛
🤔 ولی انسان کنونی که سابقهاش حدود ۱۵ هزار سال است؛ موجودی است که شروع زیستش با انقلاب کشاورزی همراه است.
آنان بسادگی از این سوال مهم میگذرند که واقعا چرا در میان تمام موجودات این کره خاکی این موجود برای غذای خود دست به تولید محصول زد❓
چرا همه حیوانات، حتی نئوآندرتالها که فیزیولوژی بسیار مشابه انسان کنونی دارند هرگز خودشان برای تولید محصول و غذایشان اقدامی نکردند و این موجود اول بار چنین کرد❓
در اینکه تواناییهای مغز این موجود بیش از موجود قبلی بود بحثی نیست؛ اما آیا صرف بیشتر بودن تواناییها ذهنی میتواند نحوه زیست موجود را یکسره عوض کند؛ و پدیدهای را رقم بزند که خود آنها از آن به عنوان «انقلاب کشاورزی» یاد میکنند⁉️
این انسان به لحاظ نیازهای فیزیولوژیک تفاوت چندانی با انسان نئوآندتال ندارد؛ با این حال برخلاف تمامی حیواناتی که تا پیش از این روی کره خاکی میزیستند خودش برای تولید محصول دست به اقدام میزند و خودش دانه را میکارد.
بله حیواناتی بودهاند که کارهایشان عملا در لقاح و بارور شدن برخی گیاهان موثر بودهاند؛ اما نقش انسان در کشت گیاهان کاملا آگاهانه و با محاسبات خاص خودش است؛نه صرفا یک نقش ناخودآگاهی که نظام طبیعت بر دوش او گذاشته باشد.
💢آیا واقعا میتوان پذیرفت تفاوت انسان کنونی با نئوآندرتالها صرفا در حد تفاوت یک حیوان با حیوان رده قبلی خود بوده است⁉️
🔹ای انسانهایی که خود را ادامه نئوآندتالها و صرفا محصول یک جهش کور میدانید؛❗️
آیا در این ویژگی خودتان که محصولاتی را میکارید تأمل نمیکنید⁉️
(به حدیث۴ ذیل آیه بعد توجه شود)
@yekaye