سالروز وقوع جنایت هولناک سال 1982 در اردوگاه های آوارگان فلسطینی ، کشتار صبرا و شتیلا
در فاصله روزهای 16 تا 18 سپتامبر 1982 (25 تا 27 شهریور 61) اردوگاه های فلسطینی صبرا و شتیلا در جنوب بیروت شاهد به خاک و خون کشیده شدن هزاران زن و کودک و پیر و جوان آواره فلسطینی توسط صهیونیست ها به فرماندهی آریل شارون وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی و مزدوران وی یعنی نیروهای فالانژ لبنانی به رهبری سمیر جعجع و ایلی حبیقه بودند.
#سالروز_کشتار_صبرا_و_شتیلا
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
سالروز وقوع جنایت هولناک سال 1982 در اردوگاه های آوارگان فلسطینی ، کشتار صبرا و شتیلا در فاصله روزه
کشتار صبرا و شتیلا
❇️ امروز ۱۶ سپتامبر سالروز وقوع جنایت هولناک سال ۱۹۸۲ در اردوگاههای آوارگان فلسطینی صبرا و شاتیلا در لبنان است که از ۱۶ تا ۱۸ سپتامبر آن سال (یعنی به مدت ۳ روز) به طول انجامید و منجر به شهادت شمار زیادی از مردان، زنان، کودکان، پیرمردان و شهروندان بیپناه شد که اکثریت آنها فلسطینی بودند.
🔹 این جنایت با محاصره ارتش صهیونیستی به فرماندهی آریل شارون وزیر جنگ وقت رژیم اشغالگر قدس و رافائل ایتان صورت گرفت و در جریان آن ۳۵۰۰ الی ۵۰۰۰ نفر از مجموع ۲۰ هزار ساکن اردوگاههای صبرا و شاتیلا به شهادت رسیدند که در میان آنها تعدادی از شهروندان لبنانی نیز دیده میشدند.
این جنایت به دور از چشم رسانههای گروهی صورت گرفت و در جریان آن از تسلیحات نظامی مختلف برای کشتار ساکنان اردوگاههای صبرا و شاتیلا استفاده شد و ارتش صهیونیستی پس از محاصره این اردوگاهها از منور برای روشن کردن فضا در شب و کشتار بیشتر ساکنان آنها استفاده میکرد.
✴️ به نقل از مرکز اطلاع رسانی فلسطین، شبهنظامیان فالانژ لبنانی به انتقام ترور بشیر جمیل، رئیس جمهور لبنان و رهبر حزب فالانژ (معروف به کتائب) از فلسطینیان، به دو اردوگاه صبرا و شتیلا در بیروت غربی وارد شدند. این نیروهای شبهنظامی که با طرف صهیونیستی در محاصره این دو اردوگاه همکاری میکردند، صدها نظامی را به بهانه جستجوی مبارزان فلسطینی به منطقه منتقل کردند و این در حالی بود که در این اردوگاه جز زن، کودک و پیرمردان کسی نبود. عناصر مسلح در جریان این عملیات اقدام به کشتار گسترده زنان و کودکان کردند و اکثر اجساد در خیابانها افتاده بودند. پس از آن تانکهای ارتش صهیونیستی برای تخریب کامل این اردوگاه و منازل آوارگان فلسطینی وارد آن شدند تا با یکسان کردن منازل با خاک، آثار جنایت خود را از بین ببرند.
🔹این جنایت به منظور انتقامگیری از فلسطینیانی که طی سه ماه محاصره در برابر ماشین جنگی رژیم صهیونیستی ایستادگی کرده بودند، صورت گرفت و در نهایت با تضمینهای جامعه بینالمللی برای حمایت از ساکنان بیگناه پس از خروج مقاومت فلسطین از بیروت به پایان رسید، اما کشورهای ارائه دهنده این ضمانتها به تعهدات خود عمل نکردند و ساکنان بیپناه این اردوگاهها را در برابر جنایتها تنها گذاشتند.
هدف از این جنایت، ایجاد رعب و وحشت در میان فلسطینیان به منظور مجبور کردن آنها به ترک خاک لبنان و ایجاد فتنه داخلی در این کشور در ادامه تجاوز سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان و نیز تحریک فلسطینیان به شورش علیه مقامات فلسطینی بود.
✳️ دولت صهیونیستی پس از این جنایت به دیوان عالی رژیم صهیونیستی دستور تشکیل کمیته تحقیق ویژه را داد و "اسحاق کاهن" رئیس این دیوان را هم رئیس کمیته مذکور که به "کمیته کاهن" معروف شد، منصوب کرد.
کمیته مذکور در سال ۱۹۸۳ نتایج تحقیقات خود را اعلام کرد و آریل شارون وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی را مسؤول غیرمستقیم این جنایت معرفی کرد. این کمیته همچنین "مناحیم بگین" نخست وزیر، "اسحاق شامیر" وزیر خارجه و "رافائل ایتان" رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیستی و روسای سازمانهای اطلاعاتی را هم در قبال این جنایت مسؤول دانست.
🔹البته جنایت صبرا و شاتیلا اولین جنایت رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین نبود و آخرین جنایت هم نخواهد بود؛ به طوری که قبل از این حادثه، جنایتهای قبیه، دیر یاسین و طنطوره صورت گرفته بود و پس از آن هم جنایتهای جنین و غزه و غیره به وقوع پیوست و با وجود جنایت هولناکی که در صبرا و شاتیلا صورت گرفت و تمامی جهانیان هم شاهد آن بودند، عاملان این جنایت هنوز آزاد و رها میگردند.
#سالروز_کشتار_صبرا_و_شتیلا
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
@yousof_e_moghavemat
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یادگاری حاج قاسم از انفجار حرم امام رضا(ع)
🔹نگین انگشتری حاج قاسم سلیمانی، بخشی از شیشه شکسته ضریح حرم امام رضا(ع) بعد از واقعه تروریستی انفجار در حرم رضوی بود، میگفت این زمرد نیست، بعدا برایم حرف در نیاورید
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
رفتم ثبت نام کنم
گفتند سنّت کم است
کمی فکر کردم ...
آمدم خانه ...
شناسنامه خواهرم را برداشتم
"هـ" سعیده را پاک کردم شد سعید
این بار ایراد نگرفتند ؛
از آن به بعد دو تا "سعید"
تویِ خانه داشتیم....
#نوجوانان
#سیزده_سالهها
#اعزام_به_جبهه
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#آرزوی_احمد_نمایان_شد 🚩
بعد از عملیات بیتالمقدس، احمد به مریوان آمد. گفتم: «کجا میخواهی بروی؟»
گفت: «لبنان.»
آمده بود که در منطقهی ۷، بروجردی را ببیند و بعد هم به مریوان آمد. من به او گفتم: «من هم میخواهم بیایم.»
گفت: «به تهران میروی و در پادگان امام حسین علیهالسلام به رضا دستواره دو قطعه عکس میدهی و به همّت میگویی: نشان به آن نشان که گفتم برای بچهها گذرنامه تهیه کن و با وزارت خارجه هماهنگ کن که گذرنامههایشان را زودتر بدهند.»
در واقع یک نشانی به من داد که به آنها بگویم برای من هم گذرنامه بگیرند. گفتم: «باشد.»
ما که خواستیم برویم، مسئول عملیات سپاه تهران - شهید اویسی - گفت: «برادر، شما از کجا آمدی؟»
گفتم: «من از منطقهی ۷ و کردستان آمدم.»
گفت: «من خجالت میکشم که آقای بروجردی بگوید نیروی من را چرا بدون اجازه بردی.»
خلاصه گذشت. ما آمدیم و راه افتادیم. گفتم: «میخواهی آنجا چهکار کنی؟»
گفت: «بعد از اینکه آنجا را دیدیم و شناسایی هم کردیم، به حول و قوهٔ الهی عملیات انجام میدهیم.»
- برادر احمد، موقعیت چطوری است؟
- تپه ماهور، مثل منطقهی فتحالمبین میماند.
- خودشان چطوری هستند؟
- خیلی ترسو هستند.
الآن که اینها را میگویم، حال عجیبی دارم. گفت: «این یهودیها و صهیونیستهای بینالملل را اسیر میکنیم و بعد طناب به گردنشان میاندازیم و در بازار عربهای ملخخور میگردانیم تا قبح اسرائیل شکسته شود.»
وقتی عملیات حزبالله لبنان و جنگ ۳۳ روزه تمام شد و اسرائیل شکست خورد، من در ستاد کل بغض کردم. بچهها گفتند: «چه شده؟»
گفتم: «آرزوی احمد ظهور کرد. قبح اسرائیل شکسته شد؛ نه به دست خودش، بلکه به دست بچههایی که احمد پرورش داده بود.»
- به روایت سردار حاجرضا غزلی، برگرفته از صفحات ۱۶۸ و ۱۶۹ کتاب بسیار جذاب و خواندنی #عروج_از_شاخه_زیتون نوشتهی جواد کلاته عربی.
تصویر: #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان (سمت راست) در حال مصاحبه با #شهید_امیر_حلم_زاده
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان_را_آزاد_کنید
#کتاب_خوب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
🎞 💕 عشق بازی #شهید_آوینی با زمین خالی صبحگاه رزمندگان دوران #دفاع_مقدس
#مستند
#روایت_فتح
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸
#زیارتیمعادلهفتادهزارحج
🌺عن الامام الکاظم علیه السلام:
《مَن زارَ قَبرُ وَلَدی علی کانَ لَهُ عِندَ اللهِ سَبعِینَ حجة مبرورة. قال: قلت: سبعین حجة؟ قال: نعم وسبعین الف حجة. قال: قلت سبعین الف حجة؟ قال: رُبّ حجة لا تقبل. من زاره وبات عنده لیلة کمن زار الله فی عرشه》
کسی که قبر فرزندم علی(امام رضاعلیه السلام)را زیارت کند، پاداش او هفتاد حج نیکو و مقبول خواهد بود.
مازنی می گوید: از سر تعجب پرسیدم: هفتاد حج؟ فرمود:بله هفتاد هزار حج
عرض کردم: زیارت او به اندازه هفتاد هزار حج پاداش دارد؟ فرمود: آری! بسیاری از حج هاپذیرفته نمی شوند. هر کس فرزندم علی را زیارت کند ویک شب نزد ایشان بماند، به کسی می ماند که خدا را در عرش زیارت کرده است🌺
کافی، ج ۴ ص ۵۸۵
تهذیب، ج ۶ ص ۸۵
بحارالانوار، ج ۱۰۱ ص ۴۳
#حدیث_امام_کاظم
#زیارت_امام_رضا
@yousof_e_moghavemat
🔰 «پیامبر قلبها»
🔺سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
رسول معظّم اسلام(ص) بهطور رسمی قریب به ده سال حکومت کردند، اما بیش از هزار سال است که بر دلها جای دارند؛ این قلّه است.
#استوری
#شهید_قاسم_سلیمانی
#پیامبر_اکرم
@yousof_e_moghavemat
#اخلاق_متفاوت_حاجاحمد_متوسلیان : قسمت آخر 😍
★
♡
▓ در #قم به خانهی رضا سلطانی رفتیم. رانندهی مینیبوس من بودم. فکر میکنم آش و چلومرغ آماده کرده بودند. احمد در آنجا هم کمی تقی را سرزنش کرد. من فکر میکنم که احمد چندتا منظور از این گردآوریها داشت که یکی آشنایی خانوادهها باهم بود. چون اول انقلاب بود و هنوز بحث بنیاد شهید مطرح نبود. طرف ممکن بود مجروح یا زخمی یا #شهید شود. رفقا باید میرفتند و به هم سر میزدند. شاید اگر این آشنایی با خانوادهها نبود، ارتباطات قطع میشد. یکی هم مباحث عقیدتی بود. در این مهمانیها بچهها سؤالات و شبهات خودشان دربارهی انقلاب را میپرسیدند و بحث و گفتگو میشد. خود احمد هم پاسخ میداد.
- به روایت سردار مجتبی عسگری، برگرفته از کتاب بسیار جذاب و خواندنی #عروج_از_شاخه_زیتون ، صفحات ۱۸۵ و ۱۸۶.
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
#طنز_جبهه
🍉 هندوانه ای که نصیب ما نشد!!
زیر باران خمپاره های دشمن بودیم که خودرو تدارکات با بار هندوانه های قرمز و شیرین از راه رسید. خوردن هندوانه در آن شرایط سخت جنگی آنقدر ارزش داشت که بخاطرش جان را به خطر بیاندازم. لذا بدون تامل به سمت ماشین رفته و با نگاهی متخصصانه یکی را انتخاب کرده و راهی سنگر شدم.
چنان محکم در آغوش کشیده بودمش که گویی معشوقه ای بود از راه رسیده.
چند قدمی برنداشته بودم که سوت خمپاره ای تمام افکار شیرینم را در هم ریخت. بر سر دو راهی خوابیدن و ایستادن مانده بودم. باز حد وسط را انتخاب کرده و تنها نشستم. با هر زحمتی بود همچون فاتحان بزرگ، به سنگر رسیدم و آن را در کناری قرار دادم تا خنک شود و در وقت مناسب از خجالتش بیرون بیایم.
شب را با خیال صبحانه ای تمام عیار به خواب رفتم ولی چشمم را از آن بر نمی داشتم.
صبح که شد سفره ای انداختیم و پنیر و نان را از جعبه های معروف درآوردیم.
حالا نوبت هندوانه ای رسیده بود که تا پای جان حفظش کرده بودم.
از یکی خواستم تا هندوانه را بیاورد و کنار سفره بگذارند. او هم همین کار را کرد ولی از چیزی که می دیدم متعجب شده بودم.
او هندوانه را سبکبار، فقط با دو انگشت گرفته و تحویلم داد. ناباورانه چشمم به سوارخ تعبیه شده در گوشه ای از هندوانه افتاد که موش های سنگر در آن ایجاد کرده و جز پوستی نگذاشته بودند.
چه می شد کرد هندوانه قسمت موشها بود و بنده هم مامور پذیرایی از آنها.
راوی: علی اصغر مولوی
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat