🌺🌷🌹🌺🌷🌹🌺🌷🌹🌺🌷🌹🌺
لبخند بزن #بسیجی
اینجا بوی #شهادت می دهد!
اینجا #شلمچه
نمی دانم چگونه توصیفش کنم؟!!
فقط آرامشش تمام شدنی نیست!!!
📷 #شلمچه - حوالی غروب جمعه ، ۲۴ اسفند ۱۳۹۷
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌸 #فرمانده_دلها 🍃
✅
📚
«...همۀ ما، باید اتکال به خداوند داشته باشیم. این مغزهای پوسیدۀ ما؛ این عقل های ناتوان و ضعیف ما و آن کسانی که طرح می ریزند و نقشۀ عملیات را بر روی مالک ها ترسیم می کنند، از تضمین قطعی نتیجۀ عملیات، قاصرند و ناتوان.
...این که عملیات، سخت باشد یا پیروز، به دست ما نیست. دیدگاه و بضاعت ما، محدود و مادی است. آن چه در توان داریم، انجام می دهیم، لیکن بقیه اش با خداست. زیربنای جنگ ما، #معنویت است. ما این جنگ را، با نثار خون پیش بردیم. ابزار مادی برای پیشبرد امر جنگ را به ما نمی فروشند. ناچاریم بسازیم و بسوزیم و با دست خالی و مردانه مبارزه کنیم. ناچاریم!
💫
✔
👈 منبع کپشن: کتاب #شراره_های_خورشید ، صفحه ۷۰۵ - بیانات #حاج_همت ، ۱۲ اسفند ۱۳۶۲ ، حوالی غروب ، پادگان دوکوهه ، بعد از شش بار حملۀ ناکام برای بازکردن جادۀ طلائیه به نشوه در عملیات #خیبر
#سردار_خیبر
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🍃 #وقتی_حاجی_تنها_شد 🌸
💫
✅
👈 خدایی بخونید کپشن ها رو! خیلی واسه نوشتنش زحمت کشیده میشه!!😞
👇
↘
🔶 حسین بهشتی؛ جانشین واحد مخابرات #لشکر۲۷ ؛ که طی عملیات، #بیسیمچی همراه فرماندهی لشکر هم بوده است، در بیان روحیات #محمد_ابراهیم_همت در نبرد #خیبر ، به خصوص در جزیرۀ جنوبی مجنون می گوید:
«...یکی از وقایع منحصر به فردی که واقعاً تا آن موقع از جنگ اتفاق نیافتاده بود، جنگیدن داخل #جزایر_مجنون بود. طی #عملیات_خیبر ، رزمنده هایی که وارد #جزیره_مجنون می شدند، چون هیچ عقبه و پشتیبانی نداشتند، تنها اتکایشان به خداوند متعال بود. این حالت جداافتادگی از پشتیبانی ها، حمایت ها، رفاقت ها و محرومیت از هر گونه امکانات مادی، بچه های داخل جزیره را به خدا نزدیک تر می کرد. احساس می کردیم وارد دنیای دیگری شده ایم که با دنیای بیرون از جزیره، زمین تا آسمان تفاوت دارد. البته این حالت در #حاج_همت بیشتر نمایان بود.
خُب؛ من به عنوان بی_سیم_چی فرماندهی لشکر، همه جا در کنار #حاجی بودم. با کمال شگفتی، می دیدم که #همت از آن همه تنهایی و غُربت، واقعاً لذت می بَرَد. در ذهن امثال من، این توهمات خطور می کرد که هر آن نیروهای دشمن وارد جزیره می شوند و همه ما را یا می کشند و یا به اسارت می برند؛ اما #حاج_همت ، اصلاً چنین فکری در ذهنش نبود. این را ما از حرکات و تصمیم های او می فهمیدیم. تصمیم هایی که واقعاً بوی خون می دادند و از همان #تفکر_عاشورایی این مرد سرچشمه می گرفتند.
با توجه به آن که نیرویی دور و برش نمانده بود، اما به همان چند نفر از مسئولین لشکر که در اطرافش مانده بودند، خیلی وابستگی پیدا کرده بود. به #عباس_کریمی ، #رضا_دستواره ، #اکبر_زجاجی ، #سعید_سلیمانی و از همۀ این ها بیشتر به #سعید_مهتدی .
یادم هست یک روز، چند ساعتی بود که صدای مهتدی از پشت بیسیم ما شنیده نمی شد. #همت که دستپاچه شده بود، به من گفت: «سریع #سعید را به گوش کن، ببین او کجاست؟ چرا با من حرف نمی زند؟ وقتی #سعید پشت بی سیم آمد، #همت با لحنی پر از دلواپسی به او گفت: «کجایی برادر #سعید ؟ چرا اذیتمان می کنی؟» ✔
📄
🌸
👈 منبع کپشن: کتاب خواندنی و باشکوه #شراره_های_خورشید ، نوشته آقایان «گلعلی بابایی و حسین بهزاد» - صفحات ۷۱۸ و ۷۱۹ 🔶
🍃
✅
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#شهید_همت
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#دفاع_مقدس
#شهدای_خیبر
#شهدای_اسفند
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌺 سردار عاشورایی خیبر
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
فرماندۀ دلاور #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌷 #شهادت_زجاجی_و_ضربه_روحی_بزرگ_بر_حاجی 🌷
🔶 در آن لحظات سراسر سختی و دلهره، دریافت خبر #شهادت_زجاجی می توانست به منزلۀ ضربه روحی بزرگ برای #همت محسوب شود.
#سعید_مهتدی جعفری؛ همرزم وفادار فرمانده #لشکر_۲۷ ، واکنش #همت نسبت به خبر #شهادت #اکبر_زجاجی را این گونه بازگو کرده است:
«...صبح روز سه شنبه پانزدهم اسفند، وقتی #اکبر برای سرکشی از نیروهای مستقر در خط #گردان_سلمان ، به پَدِ شرقی #جزیره_مجنون رفت، #حاج_همت بی صبرانه منتظر بود تا #اکبر به قرارگاه برگردد. هرکس از خط برمی گشت، #حاجی از او سراغ #زجاجی را می گرفت و می گفت: «چرا #اکبر با من تماس نمی گیرد؟»
هیچ کس هم جرأت نمی کرد تا خبر #شهادت او را به #حاجی بدهد. دست آخر، وقتی به #همت گفتیم #اکبر مجروح شده، باور نکرد و گفت: «اگر اکبر #شهید شده ، به من بگویید.»
ناچار حقیقت ماجرا را به ایشان گفتیم. #حاجی وقتی مطمئن شد #اکبر_زجاجی #شهید شد، به بیرون قرارگاه رفت. صورتش را به سمت #هور برگرداند و چند لحظه در سکوت به #هور خیره شد، بعد فقط یک جمله به زبان آورد:
#خوشا_به_حال_اکبر !
من می دانستم اگر شرایط فراهم بود، #حاجی برای #شهادت معاون باوفای خودش، چه بسا چندین ساعت گریه می کرد، امّا...»
✍ بیخود نیست به #حاج_همت ، #سیدالشهدای_دفاع_مقدس میگن! حاجی ۸ تا گردان یعنی نزدیک به ۳۰۰۰ نفر برای باز کردن #طلائیه و همچنین حفظ #جزایر_مجنون خرج کرد و روز آخر به قول #حاج_قاسم_سلیمانی عزیز، با یه دسته نیرو ( ۴۰ نفر ) تو جزایر موند و مقاومت کرد و همچون حضرت #اباعبدالله_الحسين علیه السلام مظلومانه و غریبانه، سر از تنش جدا شد و به #شهادت رسید.
🚩
🚩.🚩
👈 مایه افتخار اسلام و قرآن و ایران : سردار_بی_سر #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
📑 منبع کپشن: کتاب خواندنی و ارزشمند #شراره_های_خورشید ، نوشتۀ آقایان « گلعلی بابایی و حسین بهزاد» - صفحه ۷۲۱ و ۷۲۲
#سردار_عاشورایی_خیبر
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#شهید_همت
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
💧 #سقای_لب_تشنگان_جزیره 💧
✅
🍃
#آخرین_پست_۹۷
«جعفر جهروتی زاده»؛ فرمانده گردان تخریب #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ضمن بازگویی خاطرات خود از #عملیات_خیبر ، در توصیف تکاپوهای #همت برای حمایت از #بسیجیان لشکرش می گوید:
«...به همراه #حاج_همت در سنگر فرماندهی لشکر ۸ نجف مستقر بودیم که خبر رسید درگیری نیروهای ما با دشمن در خط شدید شده. «مرتضی قربانی»؛ قائم مقام فرماندهی قرارگاه فرعی بدر، به #حاج_همت گفت: هرکس را که به خط فرستاده ایم تا از آنجا خبری بیاورد، برنگشته است.
#حاجی گفت: مثل این که خدا ما را طلبیده.
بعد هم سریع سوار ترک موتور معاون یکی از گردان های لشکر که در آنجا حاضر بود، شد و خودش را به خط رساند. من هم با چند دقیقه تأخیر، به دنبال #حاجی وارد خط شدم. «عباس کریمی»؛ مسئول واحد اطلاعات-عملیات لشکر، فرماندهی نیروهای در خط را بر عهده داشت. در همان لحظات، بار دیگر میان بچه های ما و نیروهای دشمن درگیری شدیدی از سر گرفته شد.
از یک طرف، هواپیماها و از طرف دیگر نیروهای پیاده و تانک های دشمن به نیروهای ما فشار وارد می کردند، تا خط را رها کنند. شرایط، شرایط سختی بود.بچه ها در حین درگیری، #قمقمه هایشان را به آب جزیره می زدند و از سر عطش و تشنگی، آب آلوده را می خوردند. این آب ها، آغشته بودند به #خون جنازه هایی که در اطراف آب افتاده بودند. هیچ کس جرأت نداشت از سنگر بیرون برود و چند متر آن طرف تر، آب تمیز بردارد. #حاجی این صحنه را که دید، خیلی ناراحت شد. #قمقمه های نیروها را جمع کرد و از سنگر بیرون زد. تکه ای از بدنۀ یک پل یونولیتیِ شکسته را پیش کشید و #قمقمه ها را روی آن چید. نزدیک ده قمقمه بود. بعد هم خودش روی بدنۀ شکسته پل رفت و زیر رگبار گلوله های دشمن، وارد آب #هور شد و تا جایی پیش رفت که آب، زلال و صاف می شد.
این کار #همت ، به همۀ نیروهای داخل خط #جزیره روحیه داد. وقتی بچه ها داشتند از #قمقمه ها ، آب تمیز می خوردند، #حاجی خطاب به آنها گفت:
«...نباید به این شاخ شکسته ها مهلت بدهیم؛ باید همه را از بین ببریم. هرکدام از شما که سرش را پایین بیاندازد و به سنگر پناه ببرد، دشمن روی او تسلط پیدا می کند، اما وقتی ما بایستیم و روی سر دشمن آتش بریزیم، یقین داشته باشید آنها هستند که سرشان را پایین می اندازند و سرِ ما ، بالا می ماند.»
👈 کپشن: کتاب #شراره_های_خورشید ، صفحات ۷۲۳ و ۷۲۴
☺️ عیدتون مبارک؛ سال خوبی داشته باشید🌷
✅
🍃
#شهیدهمت
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#دفاع_مقدس
#شهدا
#شهدای_خیبر
#شهدای_اسفند
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌺 سردار عاشورایی خیبر
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
فرمانده دلاور و سلحشور #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat