#شهید_علی_اکبر_حاجی_پور
🍃
🍃.🍃
🍃.🍃.🍃
#سالروز_شهادت
❣
❣
🔲 خلاصه ای از #زندگینامه_شهید :
.
سال ۱۳۳۰ در #آذرشهر #تبریز دیده به جهان گشود. در پی خاتمۀ تحصیلات متوسطه به سال ۱۳۵۰ به استخدام ارتش درآمد. پس از طی دوران آموزشی به عنوان درجه دار کادر، مأمور به خدمت در لشکر گارد شد. با اوج گیری مبارزات مردمی در آذر سال ۱۳۵۷ ، خود را از ارتش بازخرید کرد و به #صفوت_ملت پیوست.
پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی ، #حاجی_پور در مرداد سال ۱۳۵۸ به عضویت #سپاه_پاسداران تهران درآمد و به هنگام غائله آفرینی عناصر ضدانقلاب در #کردستان ، روانۀ جبهه های رزم با شبه نظامیان مزدور رژیم بعث شد. در پی تهاجم ارتش عراق به خاک ایران، به تهران بازگشت و بلافاصله روانۀ جبهه های #خوزستان شد. در نبردهای دشت آزادگان، خصوصاً در جریان دفاع از #سوسنگرد ، او از زمرۀ نیروهای مؤثر این جبهه بود. در پی تشکیل #تیپ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در اسفند ۱۳۶۰ به جمع نیروهای این تیپ ملحق شد و #احمد_متوسلیان که تحت تأثیر وی قرار گرفته بود، رسماً او را به سمت #فرماندهی_گردان_عمار_یاسر منصوب کرد.
#حاجی_پور و #گردان_عمار در نبردهای #فتح_المبین و #الی_بیت_المقدس حضوری موفق داشتند. در مرحلهی اول عملیات الی #بیت_المقدس به شدت مجروح شد.
در پی تجاوز #اسرائیل به #لبنان ، او نیز از جمله #فرماندهان_شاخص نیروهای اعزامی ایران در قالب #قوای_محمد_رسول_الله (ص) بود. وی طی مدت حضور در مناطق عملیاتی #سوریه و #لبنان ،به همراه #حاج_احمد_متوسلیان ، کاظم رستگار، مرتضی سلمان طرقی، قاسم دهقان و چند تن دیگر، یک رشته #مأموریت_شناسایی موفق از #مواضع_ارتش_اسرائیل در مناطق #بقاع و #جولان انجام داد.
پس از #اسارت #متوسلیان ، حاجی پور نیز به همراه دیگر یاران خود به ایران بازگشت و با سمت #فرمانده_گردان_عمار_تیپ_۲۷ جهت شرکت در مرحلهی سوم #عملیات_رمضان ، عازم #جبهه_جنوب گردید. در همین مرحله از نبرد، به شدت مجروح شد؛ امّا پس از چند روز از بیمارستان گریخت و بار دیگر در #خط_مقدم حضور یافت و با سمت #فرمانده یکی از محورهای عملیاتی #تیپ۲۷ انجام وظیفه کرد.
در پی ارتقای #تیپ۲۷ به سطح #لشکر ، پس از نبردهای #والفجر_مقدماتی و #والفجر_۱ ، به دستور #همت ، رسماً به #فرماندهی_تیپ_یکم_عمار از #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) منصوب شد. سرانجام در ۱۴ آبان سال ۱۳۶۲ طی مرحلۀ سوم عملیات کوهستانی #والفجر_۴ ، بر اثر اصابت تیر مستقیم تانک دشمن به #شهادت رسید.
📚 با اندکی تلخیص از کتاب ارزشمند #همپای_صاعقه
#شادی_روح_شهدا_صلوات
@yousof_e_moghavemat
🌸 #حکومت_بر_قلب_ها 🌸
✅
🌷
وقتی #مریوان بودیم، برای انجام امور نظافت، نوبت بندی کرده بودیم و هر روز یک نفر وظیفۀ نظافت را به عهده داشت. روزهای چهارشنبۀ هر هفته نوبت #حاج_احمد بود. او با وجود مسئولیت سنگین #فرماندهی ، در هر حالت و موقعیتی، سخت مقیّد بود که نوبت انجام مسئولیت نظافت را رعایت کند. هیچ کاری، هرچقدر هم که مهم بود، مانع حضور سر وقت او برای نظافت نمی شد. سفره می انداخت و جمع می کرد. غذا و چای، آماده و تقسیم می کرد. خیلی تمیز ظرف ها را می شست. سنگر، محوطه و حتی دستشویی و توالت ها را به دقت #نظافت و #ضدعفونی می کرد.
شاید بعضی ها چنین اَعمالی را برای یک فرماندۀ شاخص نظامی جایز نمی دانستند، اما #حاج_احمد منطق دیگری داشت. او می گفت: « #فرمانده کسیه که توی #خط_مقدم ، برادر بزرگ تره و در سایر مواقع، کمترین و کوچک ترین برادر بچه #رزمنده هاست.» #حاج_احمد با این رفتار خود بر قلب های بچه ها #حکومت می کرد.
📙 برگرفته از کتاب #می_خواهم_با_تو_باشم
@yousof_e_moghavemat
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به #عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما....
ا🌱🌿🌿🌱🌿🌱
#حاج_احمد_متوسليان
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
💕 #حکومت_بر_قلب_ها
▫️وقتی #مریوان بودیم، برای انجام امور نظافت، نوبت بندی کرده بودیم و هر روز یک نفر وظیفۀ نظافت را به عهده داشت. روزهای چهارشنبۀ هر هفته نوبت #حاج_احمد بود. او با وجود مسئولیت سنگین #فرماندهی ، در هر حالت و موقعیتی، سخت مقیّد بود که نوبت انجام مسئولیت نظافت را رعایت کند. هیچ کاری، هر چقدر هم که مهم بود، مانع حضور سر وقت او برای نظافت نمی شد. سفره می انداخت و جمع می کرد. غذا و چای، آماده و تقسیم می کرد. خیلی تمیز ظرف ها را می شست. سنگر، محوطه و حتی دستشویی و توالت ها را به دقت #نظافت و #ضدعفونی می کرد.
شاید بعضی ها چنین اَعمالی را برای یک فرماندۀ شاخص نظامی جایز نمی دانستند، اما احمد متوسلیان منطق دیگری داشت. او می گفت:
🔹 « #فرمانده کسیه که توی #خط_مقدم ، برادر بزرگ تره و در سایر مواقع، کمترین و کوچک ترین برادر بچه #رزمنده هاست.»
🌴 #حاج_احمد با این رفتار خود بر قلب های بچه ها #حکومت می کرد❣️
📚 کتاب: #می_خواهم_با_تو_باشم
@yousof_e_moghavemat
⭕️ به مناسبت روز جهانی قدس
✅ کتاب مردی که گفت روی مزارم بنویسید: کسی که می خواست اسرائیل را نابود کند.
🔻مقام معظم رهبری: ایشان یک مدیر ذاتی بود...
از ایشان چیزی نخواستیم که به آن دست پیدا نکنیم...
📚 #خط_مقدم
روایتی داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی ایران
با محوریت زندگی حسن طهرانی مقدم
✍نوشته فائضه غفار حدادی
👈یه کتاب خیلی خوب و جامع و دقیق در این زمینه است حتما بخونید واقعا یه سر و گردن از کتاب هایی که در مورد این شهید هست بهتره حجمش چون زیاده خیلی خوب به جزئیات پرداخته جزئیات رفتار شهید رو دقیق اورده #واقعا_عالیه چون یه تعبیری از رهبری در مورد این شهید هست که: ایشون مدیر ذاتی بود...
💠 این کتاب حاصل 9سال تلاش خستگی ناپذیر و مصاحبه های فراوان و دقیق شدن در ریزترین مسائل و رفتارهای مدبریتی یگان موشکی در حال تشکیل هست.
✅این کتاب زندگی و رفتار یک مدیر طراز انقلاب اسلامی است که هم جذاب نگاشته شده و مستند داستانی هست و هم دقیق و علمی.
❌❌ #تخفیف_ویژه_فقط_امروز:
قیمت: 49 هزار تومان
⬅️⬅️حتما بخوانید و ترویج کنید و هدیه بدهید و نذر بدید واقعا کتاب خواندنی و موثری هست.
😍 توجه توجه:😍
اگه خوشتون نیومد پس گرفته میشه با هزینه خودمون
💠 جهت سفارش از طریق ادمین های زیر اقدام بفرمایید👇
🆔 @Bd_book 👈ساعت ۲۲تا ۲بامداد
🆔 @mohammadi1992 👈ساعت ۱۳ تا ۱۹
🆔 @mz_book 👈ساعت ۸تا ۱۳
#کتاب_خوب
#کتاب_شهدایی
#کتاب_بخوانیم
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#سپاه_محمد_ص_می_آید 🚩
🚓
🕛
💠 [فرماندهان ایرانی به همراه چند تن از فرماندهان سوری، جهت بازدید از خط مقدم نبرد به سمت تپه های جولان حرکت می کنند.]
ساعتی بعد ماشین ها وارد شهر قُنَیطَره میشوند. شهری کاملاً ویران و بدون هرگونه سکنه. تنها کامیون های ارتشی در تردد هستند و چندتایی نیروی نظامی در اطراف به چشم میخورند. در جایی ماشین ها متوقف می شوند. همه نفرات که پیاده میشوند، سرلشکر سوری به سیمخارداری که وسط جاده آسفالت کشیده شده اشاره می کند: « لطفاً مراقب باشید از این جا جلوتر نروید. این #سیم_خاردار مرزی است.»
‼
#حاج_احمد با عصبانیت می گوید: «سیم خاردار مرزی با کجا؟ با کی؟»
سرلشکر سوری می گوید: «با اسرائیل.»
حاج احمد متعجّبانه می گوید: «با اسرائیل آن هم وسط شهر خودتان؟ پس چرا جلوتر نمی روید؟»
سرلشکر به تجهیزات نظامی و سنگرهای حفرشده در صد متری سیمخاردار اشاره می کند و میگوید: « اینجا #خط_مقدم اسرائیل است و آن هم سنگر زرهی شان است. بر اساس قانون آتشبس، ما نمیتوانیم از این سیمخاردار جلوتر برویم.»
#حاج_احمد رو میکند به همرزمان ایرانی اش و در حالی که چهره اش از عصبانیت شدیداً سرخ شده، می گوید: « شما را به خدا این ها را ببینید! طرف آمده وسط شهرشان سیم خاردار کشیده و مرز تعیین کرده، آن وقت این ها می گویند چون آتش است حق نداریم برویم جلو! بابا اینجا که خاک خودتان است.»
⁉️
#همت می گوید: «ای وای حاجی! واقعاً ما باید دوش به دوش این ها بجنگیم و خاک شان را پس بگیریم؟»
حاج احمد می گوید: « نه! قرار نیست ما خاک اینها را پس بگیریم و تقدیم شان کنیم. ما به اینجا آمده ایم تا جلوی اشغالگران صهیونیست این غده سرطانی را سد کنیم تا دیگر نتواند جهان اسلام را تهدید کند. ما آمدهایم تا مسلمانان این حقارت و خفّت را تحمل نکنند و خانه و کاشانه خود را از دشمن پس بگیرند و به امید سازمانهای خائن و پستی مثل سازمان ملل و کشورهای جنایتکاری مثل آمریکا نباشند.»
🚩
همّت می گوید: « کِی فکر میکردیم این جوری در برابر صهیونیستها قرار بگیریم؟ ما این طرف و آن طرف در سنگرها ایشان مشغول عیش و نوش آن ها آن طرف در سنگرهای شان مشغول عیش و نوش! آن وقت فقط یک رشته سیم خاردار الکی مانع رسیدن ما به آن ها باشد.»
⛔
🚫
📘 منبع نوشته: کتاب عزیز و جذاب #راز_احمد به نگارش «حمید داود آبادی» ، صفحه ۱۰۹ و ۱۱۰. جملات داخل کروشه از ماست.
☆
■
#حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_ابراهیم_همت
#قوای_محمد_رسول_الله_ص
@yousof_e_moghavemat
28.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عملیات_رمضان 💥
📺 فیلمی از حضور فرماندهان عالیرتبهی جنگ در #خط_مقدم نبرد #عملیات_رمضان
اواخر تیر و اوایل مرداد ۱۳۶۱
اینجا #کانال_پرورش_ماهی است که ساعتی پیش به تصرّف بچههای ما دراومده و تا #بصره ۱۵ کیلومتر بیشتر فاصله نداریم تا بریم و اونجا رو هم بگیریم؛ متاسفانه شرایطی پیش میاد که ما مجبور میشیم از این موضع عقبنشینی کنیم...
🎞 فیلم کامل
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#شهید_حسین_خرازی
#شهید_حسن_باقری
#شهید_احمد_کاظمی
@yousof_e_moghavemat