💗 حاج احمد 💗
🌸
#حق_اهلبیت
🌺عن الإمام العسکری علیه السلام:
قَد وَضَعَ بَنو اُمَیَّةَ وبَنُو العَبّاسِ سُیوفَهُم عَلَینا لِعِلَّتَینِ إحداهُما: أنَّهُم کانوا یَعلَمونَ أنَّهُ لَیسَ لَهُم فِی الخِلافَةِ حَقٌّ فَیَخافونَ مِنِ ادِّعائِنا إیّاها وتَستَقِرُّ فی مَرکَزِها وثانیهِما: أنَّهُم قَد وَقَفوا مِنَ الأَخبارِ المُتَواتِرَةِ عَلى أنَّ زَوالَ مُلکِ الجَبابِرَةِ وَالظَّلَمَةِ عَلى یَدِ القائِمِ مِنّا، وکانوا لا یَشُکّونَ أنَّهُم مِنَ الجَبابِرَةِ وَالظَّلَمَةِ، فَسَعَوا فی قَتلِ أهلِ بَیتِ رَسولِ اللّه و إبادَةِ نَسلِهِ طَمَعًا مِنهُم فِی الوُصولِ إلى مَنعِ تَوَلُّدِ القائِمِ عَجَّلَ اللّه ُ فَرَجَهُ أو قَتلِهِ فَأَبَى اللّه ُ أن یَکشِفَ أمرَهُ لِواحِدٍ مِنهُم إلاّ أن یُتِمَّ نورَهُ و لَو کَرِهَ الکافِرونَ. (توبه ۳۲)
بنىامیه و بنىعباس به دو دلیل به قتل و کشتار ما پرداختند: یکى اینکه آنها خود مىدانستند که خلافت، حقّ آنان نیست، لذا مىترسیدند که ما ادعاى خلافت کنیم و خلافت در جایگاه (اصلى) خود استقرار یابد
دوم اینکه آنها، از طریق اخبار متواتر فهمیده بودند که حکومت جباران و ستمگران به دست قائم ما نابود خواهد شد و از طرفى در اینکه آنان از جباران و ستمگران هستند، شک نداشتند. از این رو، در کشتار اهل بیت رسول خدا و نابود کردن نسل او کوشیدند تا بلکه با این کار، مانع تولد قائم شوند یا او را به قتل رسانده باشند. اما خداوند نخواست که قضیّه او (قائم) حتى براى یک نفر از ایشان (خلفاى اموى و عباسى) معلوم شود تا آنگاه که نور خویش را کامل کند، هرچند کافران خوش نداشته باشند🌺
اثبات الهدا، ج۳ ص۵۷۰
#حدیث_امام_حسن_عسکری
#طرح_مهدوی
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطرهای از شهادت حمید باکری به نقل از #شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
آری، تفاوتی نمی کند اينكه تو دانشجو هستی
يا كارمند، كارگر هستی يا كشاورز، طلبه هستی
يا كاسبِ بازار . . . آنچه از همه ی اينها فراتر
می رود انسانيت توست. انسان، اگر انسان باشد
و به وجدانِ خويش رجوع كند، ندایِ "هل من
ناصر" سيدالشهدا را از باطنِ خويش خواهد
شنيد كه ميثاق فطرتش را به او گوشزد می كند.
خداوند سر و جان را نيز همچون اَمانتی به
انسان بخشيده است تا هر دو را فدای امام
حسين [ ع ] کند... (#شهید_مرتضی_آوینی)
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین علیه السلام
#امام_حسین
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#تیر_خوردن_حاج_احمد_متوسلیان 🕊
☆
♡
«...یک خاطره هم از عملیات تته بگویم. من با آقای یاحی برای کمک به آقای متوسلیان به مریوان رفتیم. ایشان در مریوان نبود. به دزلی و منطقهی تته رفته بود. ما هم با ماشین به آن سمت رفتیم. نرسیده به دزلی، همدیگر را توی راه دیدیم. شروع به روبوسی و احوالپرسی کردیم. زمانی که داشتیم برمیگشتیم، شب بود و یکی از پایگاههای ارتش به ما ایست داد. آقای متوسلیان سریع از ماشینش پیاده شد. ناراحت شد که چرا جلوی ما را گرفتهاند. آنها گفتند: کسی به ما خبر نداده که ماشین سپاه میخواهد به سمت مریوان برگردد. بچههای ارتش به خاطر حضور ضدانقلاب موافق نبودند که شبها در این مسیرها تردد بشود. آقای متوسلیان که میخواست سوار ماشین بشود، اسلحهی کلاشش دستش بود. نمیدانم چه شد که ناخودآگاه دستش روی ماشه رفت و تیری به پایش خورد و مجروح شد. تیر به ماهیچهی پشت ساق پایش خورده بود. از یک طرف رفت و از طرف دیگر درآمد؛ یعنی سوراخ شده بود. ما پیاده شدیم و گفتیم: #حاج_احمد ، چه شد؟»
گفت: هیچی نشده است، برویم.
من دیدم خون از پایش فوران میزند! گفتم: پایت خونریزی دارد!
گفت: چیزی نیست.
گفتم: اجازه بده بالای رانت را ببندم تا سریع به بیمارستان برویم.
گفت: نه، من خودم پشت ماشین مینشینم.
گفتم: خونریزی داری، نمیتوانی! در راه بیهوش میشوی.
به هر جهت سریع بالای رانش را بستیم و من پشت ماشین نشستم. ماشین، وانت بود و دو نفر بیشتر جا نداشت. گفتم: میخواهی در عقب ماشین بخوابی؟
گفت: نه، جلو مینشینم.
خلاصه آنکه در ماشین نشست و سریع او را به بیمارستان مریوان رساندیم و در آنجا زخمش را پانسمان کرد. هرکس دیگری بود، روی زمین میافتاد و آهوناله و دادوبیداد میکرد؛ اما این بندهی خدا اینقدر در مقابل سختیها و حوادث مقاوم بود که با تمام توان و اراده سعی میکرد هیچ ضعفی از خودش نشان ندهد. بعد از اینکه در بیمارستان پانسمان کرد، گفتیم: حالا برو استراحتی کن.
گفت: نه، من همینجا میمانم.
با همان حالت در مریوان ماند و بعد از ۲۴ ساعت که پانسمان و درمان اولیه کرده بود، دوباره در محورها به دنبال فعالیتهای خودش راه افتاد.
- به روایت سردار حسن رستگارپناه، برگرفته از صفحات ۱۲۳ و ۱۲۴ کتاب #عروج_از_شاخه_زیتون 🕊
#حاج_احمد_متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
•°•
°•°
#کتاب_خوب
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#باز_نشر
sapp.ir/yousof_e_moghavemat
🌸
#اطاعت_از_فرامین_الهی
🌺عن الامام العصرعلیه السلام
《مَن کان فی حاجةِ الله، کان اللهُ فی حاجَتِهِ》
هرکس در اجرای اوامر خداوند کوشا باشد، خدا نیز وی را در دستیابی به حاجتش یاری می کند🌺
بحارالأنوار ، ج ۵۱ ، ص ۳۳۱
#حدیث_امام_زمان
#السلام_علیک_یا_حجت_ابن_الحسن_المهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#طرح_مهدوی
@yousof_e_moghavemat
"جبهه ی عشق"
سربازان روحالله را
عجب نمک گیر کردهبود!
دیگر چه رسد
نان و نمکش را هم
عاشقانه چانه کرده باشند ..
🌴 ستاد پشتیبانی جنگ
دوران #دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#عروج_از_شاخه_زیتون 🕊
📝
📚
«...برادر بزرگوارمان #شهید_محمد_بروجردی یک آشنایی قبلی با برادر اسیر یا شهیدمان #حاج_احمد_متوسلیان در همین پادگان ولی عصر عج داشت. آن موقع، بنا به شرایطی که در انقلاب پیش میآمد و نیازی که برای کنترل ناآرامیهای غرب کشور بود، نیروها در پادگان ولیعصر عج تجهیز و اعزام میشدند. #حاج_احمد هم یکی از این نیروها بود که خدمت سربازیاش را انجام داده، بعد از خدمت سربازی توسط ساواک دستگیر شده و به زندان رفته بود. خود این شرایط برای آقای متوسلیان و دوستانی که از قبل ایشان را میشناختند، یک ویژگی خاصی را احراز میکرد. از طرفی همواره با لباس نظامی بود. حتی میدیدم که در جلسات به خودش فانسقه و سینهخشاب بسته است. اسلحهاش هم روی دوشش بود و چکمه و پوتینش را محکم میبست. هیچوقت #حاج_احمد را نمیدیدیم که کفش عادی داشته باشد یا اینکه بند چکمههایش بسته نباشد. این قبراقی و آمادگی جسمی و نظامی در شکل ظاهریاش و همچنین و ارتباط روحی و تعاملی که با بچهها داشت، باعث میشد دوستان زیادی دورش جمع شوند. من این را به طور قاطع میگویم که هم در پادگان ولیعصر عج و هم در کردستان هرکسی که برای اولین بار ایشان را میدید، از جمله آقای محمد بروجردی، شیفتهاش میشد. ویژگیهایی که آقای متوسلیان داشت، سبب میشد در پادگان ولیعصر عج به عنوان یک محور قرار بگیرد...»
•°•
°•°
- به روایت سردار پاسدار حسن رستگارپناه؛ از فرماندهان وقت سپاه منطقهی۷ در غرب کشور، برگرفته از کتاب عزیز و دلربای #عروج_از_شاخه_زیتون ، صفحات ۹۷ و ۹۸
☆
♡
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#کتاب_خوب
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
.
مصطفای خدا🌸✨
کتاب «مصطفای خدا» شما را به روزهای گرم مرداد سال ۱۳۶۲ میبرد همانجا که شهید مصطفی ردانیپور عروج کرد؛ اما به راستی او که بود؟ ..🙄
نشر شهید هادی در این کتاب از حضور موثر ایشان در عملیاتهای والفجر۱، والفجر۲ و محرم میگوید و از ایام تشکیل تیپ امام حسین (ع) در اصفهان، که جانشین #فرماندهی آن را برعهده گرفت...🌱🌱
✍🏻نویسنده:جمعی از نویسندگان
▫️ناشر:ابراهیم هادی
📖تعداد صفحات:۱۶۸ صفحه
💳 قیمت ۲۹ هزار تومان🍓
برای مشاوره و ثبت سفارش
من اینجام🌱👇
@ketabkhon78
#معرفی_کتاب
#کتاب_شهدایی
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
@yousof_e_moghavemat
🌸
#ضمانت_پیامبر
🌺عن النبی صلی الله عليه و اله وسلم:
《تَقَبَّلُوا لِي بِسِتٍّ أَتَقَبَّلْ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ:
إِذَا حَدَّثْتُمْ فَلاَ تَكْذِبُوا
وَ إِذَا وَعَدْتُمْ فَلاَ تَخَلَّفُوا
وَ إِذَا اُؤْتُمِنْتُمْ فَلاَ تَخُونُوا
وَ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ
وَ اِحْفَظُوا فُرُوجَكُمْ
وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ و َأَلْسِنَتَكُمْ》
شش عمل را براي من ضمانت کنید من نیز بهشت را براي شما ضمانت میکنم:
(۱) چون سخني نقل كنيد دروغ نگوييد.
(۲) چون وعده دهيد تخلف نكنيد.
(۳) چون بر چيزي امين شديد خيانت در امانت نكنيد.
(۴) چشمان خود را از نامحرم بپوشيد.
(۵) دامن خود را آلوده نكنيد.
(۶) دست و زبان خود را نگهداريد🌺
امالی شیخ صدوق، ص۱۵۰
خصال، ج۱ ص۳۵۸
#حدیث_پیامبر_اکرم
@yousof_e_moghavemat