#به_یاد_علی_اصغر_های_شهید
◼
🚩
❇ سردار دلاور و شجاع سپاه اسلام، #شهید_علی_اصغر_رنجبران
💗
👤 فرمانده گروهان، گردان ۴ (فتح) پادگان ولیعصر {عج} سپاه تهران، فرمانده گردان #ابوذر در #عملیات_بیت_المقدس ، بعدها معاون تیپ ۳ ابوذر #لشکر۲۷ .
.
با اینکه بارها مجروح شده بود و جراحت های قدیمی و سختی داشت ولی همیشه هر طوری که بود خودش را به منطقه می رساند، فقط در عملیات #بیت_المقدس به علت خرد شدن استخوان پایش٬ حدود یک سال مشغول درمان و مداوا بود و با اینکه مجبور بود با عصا راه برود ولی باز هم به #جبهه برگشت. دشمن لعین، ایشان را قبل از #شهادت به طرز وحشیانه ای شکنجه کرد. (بمیرم الهی...)
.
.
شهادت= آبان ۱۳۶۲
#پنجوین، عملیات والفجر ۴
🌷
👇
📃بخشی از وصیت نامه #شهید 📃
.
.... « وصیت نامه حقیر، بنده عاصی علی اصغر رنجبران
با سلام و درود به یگانه منجی عالم بشریت حضرت بقیة اللّه {عج} و نائب بر حقش امام اُمت، #خمینی_کبیر. با سلام بر تمامی #شهدا تاریخ اسلام. اگر رفتن من حقیر مورد قبول درگاه باری تعالی قرار بگیرد، خودش کلی حرف دارد که قلم این عاصی به درگاه خداوند، قادر به نوشتن آن نیست. راه مشخص است، هدف عالی، فقط #خون است که تمامی پیام این راه را در بر دارد.
همه می دانند از مال دنیا چیزی قابل عرض ندارم. فقط یک مقدار کتاب دارم که به صلاح دید خانواده ام و همسرم، آنها را یا برای پسرم نگه دارید و یا اینکه آنها را به مسجد یا کتابخانه هدیه کنید. یک موتور هم دارم که آن را به #سپاه بدهید و پولش را خرج مراسم کنید. مراسم من را هم خیلی مختصر بگیرید و از #ضدانقلاب هم نباید هیچ کسی در مراسم من شرکت کند.
👇
در آخر چند نفر بودند که در زندگی این حقیر خیلی مؤثر بودند که باید از آنها نام ببرم.
.
- #حاج_احمد_متوسلیان - حاج علی موحد دانش - محسن وزوایی - غلامعلی پیچک - تمامی شهدای گردان فتح(چهار) - احمد ملاسلیمانی - حسین قجه ای - رضا چراغی .
همه آن عزیزانی که مردانه ایستادند
لباس ذلت را نپوشیدند
آفرین بر همه آنها که سرخی خونشان
سیاهی را یکی پس از دیگری می شوید.
💕
🌹
💕
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#به_یاد_شهدا
#شهیدان
#فرماندهان_لشکر_۲۷
#سلام_بر_محرم_سلام_بر_حسین
#من_حسینی_ام
.
.
◼ منبع : سایت http://hezbollah110.blog.ir « گنجینه تصاویر شهدا »
https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🍃 #آخرین_سخنرانی 🌸
✅
🌺
روز دهم #عملیات_خیبر ، به دستور فرماندهی قرارگاه فتح، عملیات در محور #طلائیه و #کوشک متوقف شد و نیروهای لشکر برای بازسازی، عازم #دوکوهه شدند. #همت همچنان مشغول رتق و فتق امور بود و در منطقۀ عملیاتی ماند.
بعداز ظهر روز چهاردهم اسفند بود که او جزیره را ترک کرد و وارد #پادگان_دوکوهه شد. #اکبر_زجاجی به پیشواز او رفت و گفت: « #حاجی به دادمون برس. نیروها خسته شدن و بریدن. از طرفی چون مأموریتشان تموم شده، میخوان برگردن شهراشون.»
#حاج_همت با شنیدن این خبر کمی بهم ریخت. اگر نیروها به شهرهایشان بازمی گشتند، عملاً #لشکر هیچ عقبه ای نداشت.
او نیروها را در #میدان_صبحگاه دوکوهه جمع کرد و در فاصلۀ بین نماز مغرب و عشاء ، سخنرانی آتشینی کرد. او گفت: «ما هرچه داریم از #شهدا داریم و انقلابِ خونبار ما، حاصل خون این عزیزان است. در هیچ کجای تاریخ و مقررات جنگ و تاکتیک جنگ، هیچکس یا گروهی نتوانسته بگوید این عملیات پیروز است یا نه. تنها چیزی که مهمه٬ حرکت در راه خداست. خداوند شکست می دهد، پیروزی هم می دهد، ما باید به او اتکاء داشته باشیم. اعضای بدن ما ضعیف است. عملیات به دست دیگری است، دست ما نیست که سخت باشد یا آسان. دیدگاه های ما مادی است، اما زیربنای جنگمان #معنویت است. ما این جنگ را با #خون خود پیش می بریم...»
بعد از این #سخنرانی که در حقیقت #آخرین_سخنرانی_حاج_همت قبل از شهادتش بود، تمام کسانی که قصد بازگشت داشتند، با چشمانی نمناک و عظمی راسخ، آمادگی خود را برای حضور در صحنۀ نبرد به فرماندهان خویش اعلام کردند.✔
❇
❇
📚 منبع کپشن: کتاب #برای_خدا_مخلص_بود ، صفحه ۸۷ ✉
↘
↘↘
#حاج_ابراهیم_همت
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#شهید_همت
#سردار_خیبر
#سردار_عاشورایی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدا
#شهیدان
#لشکر۲۷
#لشکر_۲۷
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#فرماندهان_لشکر_۲۷
#دفاع_مقدس
#به_یاد_شهدا #یاد_شهدا
#شادی_روح_شهدا_صلوات
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
💧 #سقای_لب_تشنگان_جزیره 💧
✅
🍃
#آخرین_پست_۹۷
«جعفر جهروتی زاده»؛ فرمانده گردان تخریب #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ضمن بازگویی خاطرات خود از #عملیات_خیبر ، در توصیف تکاپوهای #همت برای حمایت از #بسیجیان لشکرش می گوید:
«...به همراه #حاج_همت در سنگر فرماندهی لشکر ۸ نجف مستقر بودیم که خبر رسید درگیری نیروهای ما با دشمن در خط شدید شده. «مرتضی قربانی»؛ قائم مقام فرماندهی قرارگاه فرعی بدر، به #حاج_همت گفت: هرکس را که به خط فرستاده ایم تا از آنجا خبری بیاورد، برنگشته است.
#حاجی گفت: مثل این که خدا ما را طلبیده.
بعد هم سریع سوار ترک موتور معاون یکی از گردان های لشکر که در آنجا حاضر بود، شد و خودش را به خط رساند. من هم با چند دقیقه تأخیر، به دنبال #حاجی وارد خط شدم. «عباس کریمی»؛ مسئول واحد اطلاعات-عملیات لشکر، فرماندهی نیروهای در خط را بر عهده داشت. در همان لحظات، بار دیگر میان بچه های ما و نیروهای دشمن درگیری شدیدی از سر گرفته شد.
از یک طرف، هواپیماها و از طرف دیگر نیروهای پیاده و تانک های دشمن به نیروهای ما فشار وارد می کردند، تا خط را رها کنند. شرایط، شرایط سختی بود.بچه ها در حین درگیری، #قمقمه هایشان را به آب جزیره می زدند و از سر عطش و تشنگی، آب آلوده را می خوردند. این آب ها، آغشته بودند به #خون جنازه هایی که در اطراف آب افتاده بودند. هیچ کس جرأت نداشت از سنگر بیرون برود و چند متر آن طرف تر، آب تمیز بردارد. #حاجی این صحنه را که دید، خیلی ناراحت شد. #قمقمه های نیروها را جمع کرد و از سنگر بیرون زد. تکه ای از بدنۀ یک پل یونولیتیِ شکسته را پیش کشید و #قمقمه ها را روی آن چید. نزدیک ده قمقمه بود. بعد هم خودش روی بدنۀ شکسته پل رفت و زیر رگبار گلوله های دشمن، وارد آب #هور شد و تا جایی پیش رفت که آب، زلال و صاف می شد.
این کار #همت ، به همۀ نیروهای داخل خط #جزیره روحیه داد. وقتی بچه ها داشتند از #قمقمه ها ، آب تمیز می خوردند، #حاجی خطاب به آنها گفت:
«...نباید به این شاخ شکسته ها مهلت بدهیم؛ باید همه را از بین ببریم. هرکدام از شما که سرش را پایین بیاندازد و به سنگر پناه ببرد، دشمن روی او تسلط پیدا می کند، اما وقتی ما بایستیم و روی سر دشمن آتش بریزیم، یقین داشته باشید آنها هستند که سرشان را پایین می اندازند و سرِ ما ، بالا می ماند.»
👈 کپشن: کتاب #شراره_های_خورشید ، صفحات ۷۲۳ و ۷۲۴
☺️ عیدتون مبارک؛ سال خوبی داشته باشید🌷
✅
🍃
#شهیدهمت
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#دفاع_مقدس
#شهدا
#شهدای_خیبر
#شهدای_اسفند
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat