📝 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 🌄
✔
"قسمت پانزدهم" 🔍
🌸
⚘
💠 #احمد فردی منضبط و جدی بود که از همان نگاه اول مجذوبش شدم؛ طوری که با هر بار دیدن او انرژی می گرفتم. تعداد نفرات گروه اعزامی حدوداً ۱۷ و ۱۸ نفر می شدند.
#حاج_احمد کتاب های مختلف می خواند. عادتش این بود که از کتابها یادداشت برمی داشت. من تا آن موقع ندیده بودم کسی چنین کاری کند. کنجکاو شدم و از او پرسیدم: "برادر چه می کنی؟"
توضیح داد که من کتاب را می خوانم و نکات مهمش را در دفترم مینویسم.📝
برایم جالب بود که کسی کتاب بخواند و از آن یادداشت بردارد. از او پرسیدم: "این یادداشت ها را چه می کنی؟"
گفت: "وقتی کتاب صد صفحه ای را خواندم و یادداشت برداشتم، این کتاب برایم پنج صفحه خواهد شد. همین عمل نوشتن سبب می شود مطالب در ذهن من نقش ببندد. این نوشته را باز می خوانم و خلاصه تر می کنم..."
📘 برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی #در_هاله_ای_از_غبار، روایتی از هاشم فراهانی (دوست و همرزم #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان )
📷 اطلاعات عکس: ۱۱ آبان ۹۸ ، ساعت ۲۱:۴۱ - کتابخونه شخصیم
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوب
📚📕📙📘📗📖
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#متوسلیان
#دفاع_مقدس
#سردار_بی_نشان
#سردار_جاوید_نشان
🆔 @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری از شهید علی هاشمی همراه با سخنان ایت الله سید علی خامنه ای
#شهید_علی_هاشمی
#سردار_هور
@yousof_e_moghavemat
💌 یک قاشق شربت 🌿
❣بعد از شهادت عبدالحسین، زینب زیاد مریض می شد. یک بار بدجوری سرما خورد وبه اصطلاح سینه پهلو کرد. شش، هفت ماهش بیشتر نبود. چند تا دکتر برده بودمش، ولی فایده ای نکرد. کارش شده بود گریه، بس که درد می کشید. یک شب که حسابی کلافه شده بودم، خودم هم گریه ام افتاد. زینب را گذاشتم روی پایم. آن قدر تکانش دادم وبرایش لالایی خواندم تا خوابش برد. خودم هم بس که خسته بودم، در همان حالت نشسته، چشم هایم گرم خواب شد.🌿❤️
❣یک دفعه عبدالحسین را توی اتاق دیدم، با صورتی نورانی وبا لباس های نظامی. آمد بالای سر زینب. یک قاشق شربت ریخت توی دهانش. به من گفت: «دیگه نمی خواد غصه بخوری، ان شاءالله خوب می شه.»
در این لحظه ها نه می توانم بگویم خواب بودم، نه می توانم بگویم بیداربود. هرچه بود عبدالحسین را واضح می دیدم. او که رفت، یک دفعه به خودم آمدم. نگاه کردم به لب های زینب، خیس بود. قدری از شربت روی پیراهنش هم ریخته بود.✨❤️🌿
❣زینب همان شب خوب شد. تا همین حالا، که چهارده، پانزده سال می گذرد، فقط یک بار دیگر مریض شد. آن دفعه هم از امام رضا- علیه السلام- شفا گرفت.🌹🌿
#شهدازنده_اند🌱
#شهید_برونسی🌹
@yousof_e_moghavemat
🔰 سخننگاشت | شرارت آمریکا از آبان ۴۳ تا آبان ۹۸ هیچ تغییری نکرده است
👈 آمریکای امروز ضعیفتر و وحشیتر شده است
🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: آمریکا از آبان سال ۴۳ که رژیم دستنشاندهی آمریکا در ایران، امام عزیز ما را تبعید کرد، تا آبان سال ۹۸ که الان باشد، هیچ تغییری نکرده؛ آمریکا همان آمریکا است؛ همان گرگصفتیِ آن روز، امروز هم در آمریکا هست؛ همان دیکتاتوری جهانی و بینالمللی، امروز [هم] در آمریکا وجود دارد. آن روز هم آمریکا یک دیکتاتور بینالمللی بود و در مناطق مختلف دنیا ژاندارمهایی داشت، ژاندارم و مزدور این منطقهاش محمّدرضای پهلوی بود، جاهای دیگر هم کسان دیگر بودند؛ امروز هم همان دیکتاتوری وجود دارد، البتّه با شیوههای جدیدتر، با ابزارهای تازهتر؛ همان گرگصفتی، همان دیکتاتوری بینالمللی، همان شرارت، همان حدناشناسی -هیچ حد و مرزی را نمیشناسند- آمریکا همان آمریکا است. بله، امروز آمریکا ضعیفتر شده؛ از سال ۴۳ آمریکا ضعیفتر شده، لکن در عین حال، هم وحشیتر شده هم وقیحتر شده؛ این آمریکا است. ۱۳۹۸/۸/۱۲
🏷 #دیدار_۱۳_آبان
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌸 #دانشجوی_پیرو_خط_امام (ره) ⚘
✔
سردار شجاع و دلاور سپاه اسلام
رئیس ستاد #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
#شهید_عباس_ورامینی ❤
💠 بنی صدر در دوران ریاست جمهوری اش، چندین بار به لانه جاسوسی رفت و در آنجا سخنرانی کرد.
یک بارش عباس داشت به دانشجوها تمرین رژه می داد. خیلی ها می خواستند از این تریبون سوء استفاده کنند و خودی نشان بدهند. از جمله بنی صدر که بعد از رئیس جمهور شدنش، چند بار در لانه سخنرانی کرد.
اولین بار که آمد،هنوز در محوطه بود و برای سخنرانی بالای پشت بام اتاق نگهبانی نرفته بود که بی محلی و بی توجهی به دانشجویان خط امام را نشان داد.
در همان جا و وقتی داشت سخنرانی می کرد، #عباس_ورامینی که مقداری عقب تر داشت به تعدادی از دانشجویان تمرین رژه می داد، عمداً رژه را طول داد و با همان سر و صدای بلند طبل و سنج و پاهایی که به زمین کوبیده میشد، دانشجو ها را تا نزدیک محل سخنرانی آورد تا جواب بی محلی های بنی صدر را بدهد. بنی صدر هم که داشت سخنرانی می کرد، از این سر و صدا خیلی عصبانی شد و با عصبانیت گفت: "این رژه را تمام کنید!!!"😡
چقدر این صحنه جالب و خنده دار بود. در دلم کلی به شیطنت عباس و زرنگی و حاضر جوابی اش خندیدم و کیف کردم.😅
🎺
🥁
📚 برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی #در_هیاهوی_سکوت (روایت زندگی دانشجوی پیرو خط امام و رئیس ستاد #لشکر_۲۷ ) ، نوشته برادر "جواد کلاته عربی"📝
📖 دوستان این کتاب رو حتماً حتماً حتماً در لیست خریدتون قرار بدید و بخرید و بخونید.☺️
#۱۳_آبان
#تسخیر_لانه_جاسوسی
#یوم_الله_13_آبان
#کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_شهدا
#دفاع_مقدس
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص
@yousof_e_moghavemat
14.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #وقتی_جنازه_حاجی_گم_شد 🍃
روایتی از #حاج_همت به زبان همرزم باوفایش #سردار_حاج_عباس_برقی :
«وقتی #همت #شهید شد😭، صدام سه روز جشن عمومی در عراق اعلام کرد. پدافندهایشان به علت خوشحالی تا صبح می کوبیدند و فردایش در اخبارشان اعلام کردند که #فرمانده_لشکر_۲۷ ...
#لشکر_۲۷
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
@yousof_e_moghavemat
#لبخندهای_خاڪی
در سالهای دفاع مقدس چای مرهمِ خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند
روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت(فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ)بودیم که در آن صحبت از کنترل مناطق عملیاتی بود.
حاج همت به آقا مهدی گفت:
نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها سخت میگیرند و اجازه نمیدهند راحت عبور و مرور کنند مگر ترکی بلد باشند...
آقای مهدی در پاسخ گفت:
شما یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟!
حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را میشناسم حتی حدّ خط لشڪر عاشورا را هم میشناسم!
آقا مهدی با تعجب پرسید: چطور چگونه میشناسید؟
حاج همت در جواب گفت:
شناختن حد و حدود لشکر شما
کاری ندارد، اصلاً مشڪلی نیست!
هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه کتریهای چای لشکر شما روی آتش میجوشد...
همگی خندیدیم...
#سرداران_دفاع_مقدس
#شهید_حاجابراهیم_همت
#شهید_مهدی_باکری
#لشکر_۲۷
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
"چهارده آبان ۱۳۶۲"
⚘ #سالروز_شهادت 🌹
✔
سردار دریادل و سلحشور سپاه اسلام
فرمانده دلاور تیپ عمارِ #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
#شهید_علی_اکبر_حاجی_پور ❤
🔸️
🌟
ولادت: ۱۳۳۰ ، #تبریز
استخدام ارتش پس از خاتمه تحصیلات متوسطه در سال ۵۰
مامور به خدمت در لشکر گارد شاهنشاهی
بازخرید عمدی از ارتش و پیوستن به صف ملّت در آذر ۵۷
عضویت در #سپاه پس از پیروزی انقلاب در مرداد ۵۸
عزیمت به کردستان جهت مبارزه با غائله کردستان
روانه شدن به جبهه خوزستان پس از تجاوز ارتش بعث به خاک ایران
از اعضای موثر در جریان دفاع از سوسنگرد
پیوستن به #لشکر_۲۷ محمد رسول الله (ص) و انتصاب به فرماندهی #گردان_عمار به حکم #حاج_احمد_متوسلیان در اسفند ۶۰
حضور موفق وی و گردان تحت امر ایشان در عملیات های #فتح_المبین و #الی_بیت_المقدس
مجروحیت در مرحله اول عملیات "بیت المقدس" اردیبهشت ۶۱
از فرماندهان شاخص قوای محمد رسول الله (ص) در لبنان به دستور #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان ، خرداد و تیر ۱۳۶۱
ماموریت های شناسایی فوق العاده در مناطق بقاع و جولان از مواضع ارتش #اسرائیل
بازگشت از لبنان و شرکت در مرحله سوم عملیات #رمضان و مجروحیت در این عملیات بزرگ به دستور #حاج_ابراهیم_همت
فرار از بیمارستان و به عهده گرفتن فرماندهی یکی از محورهای عملیاتی #لشکر۲۷ در همین عملیات
انتصاب به فرماندهی تیپ یکم عمار از لشکر۲۷_محمد_رسول_الله (ص) به حکم #حاج_همت
#شهادت: ۱۴ آبان ۱۳۶۲ ، #پنجوین ، مرحله سوم عملیات کوهستانی #والفجر_چهار ، بر اثر اصابت تیر مستقیم تانک
🍂 #شهدای_پاییز 🍁
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهدا
#شهیدان
#شهدای_دفاع_مقدس
🆔 @yousof_e_moghavemat