📷 #شهید_عباس_کریمی و #شهید_دستواره پشت ترک موتور 😊
#فرماندهان_لشکر_۲۷
https://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
📷 قم، منزل مرحوم حاج حسین رستگار مقدم، پاییز یا زمستان ۱۳۶۰
⬅از راست: #جاویدالاثر_تقی_رستگار_مقدم ،محمد اسماعیلی، #شهید_دستواره ، #شهید_رضا_چراغی
@yousof_e_moghavemat
🌸 #فرماندهان_لشکر_۲۷ 🌸
🍃
🍂
🍁
📷 از راست به چپ: #شهید_حسن_زمانی ، علی لیایی و #شهید_دستواره 😃
🔶 منبع تصویر: سایت www.gordanhamze.ir
⚠ عکسی که آپلود شده ، از سایت بالا هست. دوستانی که می خوان این عکسو جایی منتشر کنن، گفتن باید با ذکر منبع باشه واگرنه راضی نیستن. حواستون باشه خلاصه.
Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
😂 #نامردها_کجا_می_روید ؟؟؟ 😥
😖
😞
😩
"نصرت الله غریب" ، همان هم بازی دوران کودکی #شهید_سید_رضا_دستواره است که اگر کتاب زندگیش را ورق بزنی، پر است از خاطرات دوران جنگ که هر کدام برای خودشان حکایتی دارد.
⬇
"نصرت الله غریب" ، در گفتو گو اختصاصی خود با #خبرگزاری_دفاع_پرس از دوران زندگی و خاطرات خود با #شهید_دستواره گفت. از #دستواره ای که هیچ گاه حتی در شرایط سخت هم #لبخند از روی لبانش پاک نشد و تا آخرین لحظه در این جنگ باقی ماند. سرانجام در ۱۳ تیر ماه سال ۱۳۶۵ در #کربلای_یک ، آزادسازی #مهران ، شهد شیرین #شهادت را نوشید.
✅
⬅ ⬅ نامردها کجا میروید
↘
در #مریوان، #ارتفاعات_تته، برف سنگینی آمده بود. به بالای ارتفاعات رفتیم. همین طور که مسیر را طی می کردیم، ناگهان احساس کردم که #رضا افتاد. دیدم شروع به لرزیدن کرد. انگار #رضا غش کرده بود. همه بچه ها نگران و سراسیمه خودشان را بالای سرش رساندند. همه ما نگران که در عین ناباوری ، #دستوار ه بلند شد و شروع کرد به #خندیدن.😁😁 ما همین طور او را نگاه می کردیم.
✅
این موضوع در کوچه های ذهنمان چند باری تکرار شد.
✅
یک بار دیگر در #عملیات_مسلم_ابن_عقیل، خمپاره ای در اطراف #رضا فرود آمد. روی زمین افتاد و شروع کرد به نال و فریاد زدن. بچه ها به واسطه کارهایی که انجام داده بود، باور نمی کردند که زخمی شده باشد. من گفتم: " بچه ها ولش کنید. این دوباره دروغ میگه". اما هم چنان صدای فریاد #رضا به گوش می رسید که " نامردها کجا میرید". ما همچنان اهمیتی بهش نمی دادیم. گفتم: "دوباره رضا می خواهد ما را دست بندازد. کارش همین است." اما یکدفعه دیدیم که واقعاً چهار دست و پا راه می آید. برگشتیم، متوجه شدیم که وقتی خمپاره افتاده است، خاک به سر و صورت و چشمانش پاشیده. صورتش دیده نمی شد. من یک آن احساس کردم که ترکش به چشمانش اصابت کرده و نابینا شده است. #رضا همچنان ناله کنان فریاد می زد، "دیدید نامردا دروغ نمی گم".
Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📧 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 📝
✔
⬅️"قسمت بیست و سوم"➡️
✏
🍁
◻ بعد از هر عملیات، برای اینکه وقت بچهها به بطالت نگذرد #حاج_احمد جلسات قرآن تشکیل میداد و ترجمه و تفسیر میکرد. او درس خداشناسی میداد. #حاجی قبلاً دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود. بعدها شنیدم شاگرد آیت الله حق شناس و از یک خانواده مذهبی بوده است.
بعضی مواقع #حاجی می گفت: "فرض کنید من مارکسیست هستم و خدا را قبول ندارم. شما وجود خدا را برای من ثابت کنید."
در جمع ما #شهید_دستواره بیشتر از همه با #حاج_احمد بحث می کرد. هرچه #شهید_دستواره می گفت، #حاج_احمد انکار میکرد. سطح معلومات #حاجی بسیار بالا بود. کار به جایی رسید که #شهید_دستواره بلند شد تا یقه #حاج_احمد را بگیرد؛ چون بیش از آن نمی توانست جواب گو باشد.
هر چه او می گفت، #حاجی نمی پذیرفت. #حاج_احمد گفت: "بنشین برادر! با جدال و داد و بیداد که نمیشود چیزی را ثابت کرد. اگر با منطق صحبت کنی، ما میپذیریم." بعد خودش با منطق و دلیل، خدا را ثابت می کرد و آرامش برقرار میشد.
📬
📮
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار ، به روایت "سردار جواد اکبری _ معاون #حاج_احمد_متوسلیان در سپاه #مریوان "
📸 معرفی عکس: سال ۱۳۵۹، #طاق_بستان - نشسته از راست: ( #شهید_حسن_زمانی، #سید_محمدرضا_دستواره، #احمد_متوسلیان )
ایستاده از راست: #شهید_رضا_چراغی 😍
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#سردار_بی_نشان
#سردار_دلها
#دفاع_مقدس
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
🆔 @yousof_e_moghavemat
📝 #زندگینامه_احمد_متوسلیان 💌
✔
📬
🔸️"قسمت بیست و هفتم" 🔸️
📪
📎
🏷 گستره مهر و عطوفت #احمد_متوسلیان علاوه بر مردم وفادار به انقلاب، خانواده های ضدانقلابیون را هم دربر می گرفت و در همین رابطه، #شهید_سید_محمدرضا_دستواره گفته است:
《...دوهزار تومن در ماه حقوق میگرفت. بعد زنی آمد جلوی #سپاه_مریوان نشست و گفت: "شوهرم شده تفنگچی کوموله. حالا خرجی ندارم، گرسنه ام." از همان دوهزار تومان خودش به آن بنده خدا داد. علاوه بر حقوقی از #سپاه می گرفت، می رفت تهران و از پدر خودش هم مبلغی می گرفت و می آورد آنها را خرج مردم محروم #کردستان میکرد. میآمد و از جیب خودش به محرومین کردستان پول میداد؛ خدا شاهد است...》
#متوسلیان برای این که بتواند چنین آرامشی را در #مریوان حاکم کند، از تمامی پتانسیل موجود استفاده می کرد.
↘️
🔻
📚 برگرفته از کتاب ارزشمند #در_هاله_ای_از_غبار نوشته سردار گلعلی بابایی
📸 معرفی عکس: ۲۵ دی ماه ۱۳۶۰ - خداحافظی #حاج_احمد_متوسلیان و #شهید_دستواره از مردم مریوان و عزیمت به جنوب جهت تشکیل تیپ رزمی برای شرکت در عملیات غرورآفرین #فتح_المبین
#رئیس_جمهور_مریوان #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#حاج_احمد
#حاجی_متوسلیان
#سردار_دلها
#سردار_بی_نشان
#دفاع_مقدس
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_الله
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
🆔 @yousof_e_moghavemat 🆔