#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
دیر آمدم، دیر آمدم سر را جدا کرد
سر را جدا کرد و نظر در خیمهها کرد
خونی که مثل چشمه از هر زخم جوشید
گودال را لبریز از خون خدا کرد
در خون وضو کردی و افتادی به سجده
یک نیزه از پشت سر آمد، اقتدا کرد
از خاکِ شور مقتلت پر شد دهانت
حق نمک را شمر، اینگونه ادا کرد
شمر است این که در میان قتلگاه است
یا آن حرامی که مدینه شر به پا کرد
دیشب سرت بر دامن من بود و حالا
خولی به خورجینش سرت را برد و جا کرد
چشم سپاه کوفه گریان تا ابد باد
تو زنده بودی و نگاه بد به ما کرد
**
دیر آمدم، دیر آمدم، سر را بریدند
سر را بریدند و به سوی ما دویدند
بستند با نیزه، دهانی را که از آن
نام علی مرتضی را میشنیدند
با نعل تازه روی جسمت اسب راندند
دهتا حرامی، پایکوب شام عیدند
شمشیرهایی که به کتف و شانه خوردند
آثار بار نان و خرما را ندیدند
با حرص افتادند به جان یتیمان
آنها که دیگر از غنیمت ناامیدند
روزی شرر به چادر زهرا کشاندند
امروز هم از دخترش معجر کشیدند
این بیپناهان اهل و اطفال حسینند
دنبالشان در دشت، اوباش یزیدند
✍ #امیرعلی_شریفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی
کانون ذاکران امام حسین زرند
۞﴾﷽﴿۞
🏴خاک پای عزاداران حسینی توتیای چشم ماست🏴
⚫️مراسم دهه دوم محرم ۱۴۴۵⚫️
ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ
🎤سخنران:
حجتالاسلام والمسلمین موحدنیا
ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ
🎤قاری قرآن:
کربلایی وحید عرب زاده
ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ
🎤حدیث کسا:
کربلایی حاج احمد عرب زاده
ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ
🕖زمان و مکان:
شنبه ۷ مرداد همزمان با نماز مغرب و عشاء
مسجد الزهرا_بلوار طالقانی
ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ
{هیئت خادمین بقیة اللَّه}
اشعار ناب آیینی:
#امام_حسین_ع_شهادت
هر روز کربلای تو تکرار میشود
در عالمی عزای تو تکرار میشود
همواره در نگاه پر از اشتیاق ما
خوناب زخمهای تو تکرار میشود
در جان من که تکهای از خاک کربلاست
هر لحظه رد پای تو تکرار میشود
هم در دلم محبت بی انتهای تو
هم در سرم هوای تو تکرار میشود
با اینکه مستحق عتاب توأم ولی
در حق من دعای تو تکرار میشود
ای آفتاب غرق به خون! هر غروب را
بر روی نی نوای تو تکرار میشود
ای حنجر بریده! به هر پرده از وجود
فریاد حق نمای تو تکرار میشود
"هل من معینِ" تو نه در آن روز بود و بس
هر روز این ندای تو تکرار میشود
تا هر زمان که هست یزیدی در این جهان
حتماً که ماجرای تو تکرار میشود
با هر شهید بی سر و بی دست روضهی
عباس با وفای تو تکرار میشود
با هر جوان ما که میافتد به روی خاک
داغ پسر برای تو تکرار میشود
این داغها قبول! ولی بعد کربلا
کی داغ بوریای تو تکرار میشود؟!
✍ #حسن_زرنقی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی
#امام_حسین_ع_مناجات
#بصیرت
حتی اگر که تیغ ببارد
در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم
ما غیرت امام حسینیم
در کودکی حوالۀ گریه
از روضۀ رقیه گرفتیم
پیری رسید و سینهزنان باز
در هیأت امام حسینیم...
قطرهبهقطره رود زلالیم
با عشق در مسیر کمالیم
حبّ الحسین یجمعنا، چون:
جمعیّت امام حسینیم...
هیهات از حقارت و ذلت
هیهات از پذیرش منّت
للهِ حمد اگر که عزیزیم
از عزت امام حسینیم
ما از تبار یاس سپیدیم
حرّیم و زندهزنده شهیدیم
از لشکر یزید بریدیم
در بیعت امام حسینیم
ای شمرهای عصر تمدن!
آلزیادهای تفرعُن!
در شامِ بغض و کینه بمیرید:
«ما ملت امام حسینیم»
✍ #محمد_مرادی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
بدنت روی خاک صحرا بود
دور تا دور تو پر از نامرد
نه فقط شمر هرکس آنجا بود
از سر حرص زخمیات میکرد
مثل گیسوی درهمت دیدم
ناگهان پیکر تو درهم شد
نانجیبی به قصد کشتن تو
از روی اسب سمت تو خم شد
چشم خود بستهام نبینم تا
چه بلائی سر تو میآید
با دو گوش خودم شنیدم که
نالهی مادر تو میآید
از میان شلوغیِ گودال
چیزی از جسم تو نمیماند
بعد از این غارتی که شد دیگر
از تو جز اسم تو نمیماند
این یکی میکِشد تورا بر خاک
قصد دارد تو را بیازارد
آن یکی آمده در این اوضاع
از سر، عمامهی تو بردارد
میزنم داد بس کنید این قدر
بدنش را به خاک و خون نکشید
با سر نیزه و نوک خنجر
این همه بر دهان او نزنید
✍ #محمدحسن_بیات_لو
🔹 #اشعار_ناب_آیینی
کانون ذاکران امام حسین زرند
اشعار ناب آیینی:
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
تمام دشت روایت از آب میکردند
به هر شراره دلی را کباب میکردند
شبیه ماهی افتاده در کنارهی رود
رقیّههای حرم آب آب میکردند
به پیشواز حسین ابرهای خونباری
قبای سرخ، تن آفتاب میکردند
عصا و سنگ و سه شعبه...، خدا قبول کند!
به هر طریق که میشد، ثواب میکردند
سه ساعت است که گودال...، لااقل ای کاش
برای کشتن مولا شتاب میکردند!
سر و هرآنچه که شد از تنش به غارت رفت
چقدر روی تن او حساب میکردند!
غروب روز دهم اسبها امامی را
برای گندم ری آسیاب میکردند
تو را اگرچه سر صبر کشتهاند، امّا
به وقت حمله به خیمه شتاب میکردند
و هرکه گفته...، دروغ است! من که میدانم
مخدّرات به هر رو حجاب میکردند
ولی بمیر مسلمان! که مستها با دست
به آیههای نجابت عتاب میکردند
شبی به خاک نشستند آسمانیها
که اقتدا به غم بوتراب میکردند
✍ #حسن_خسروی_وقار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
جز آن جناب که کرد انقلاب بر نیزه
نخوانده هیچ پیمبر کتاب بر نیزه
نوشتهاند مقاتل به نیزه رفت و نرفت
امان ز چشم و چراغ رباب بر نیزه
چقدر چهرهی این مرد آشناست، ببین
نبیست یا که علی بینقاب برنیزه؟
تنی شبیه گلی روی خاک افتاده
سری گرفته شمیم گلاب بر نیزه
ز روی اوست که خورشید شام، نور گرفت
طلوع کرده چنان آفتاب بر نیزه
بگو که خاک بریزد به سر زمین و زمان
که شد سر پسر بوتراب بر نیزه
✍ #عاطفه_جعفری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#امام_حسین_ع_شب_عاشورا
آن لحظه که حرف ماندن و رفتن شد
هنگامهی دل کندن جان از تن شد
در اصل چراغ خیمه خاموش نشد
تکلیف جماعت دو دل روشن شد!
یاران حسین، با خطر میمانند
امثال حبیب، بیشتر میمانند
امروز اگر چراغ خاموش شود
از مدعیان چند نفر میمانند؟!
قبل از همه او در این حرم روضه گرفت
چشمش افتاد بر علم، روضه گرفت
کم کردن نور خیمه آن شب یعنی
در ماتم خود حسین هم روضه گرفت
✍ #محمدحسین_ملکیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
مشکِ اشکِ من همیشه کار زمزم میکند
هر نمش دارد گناهان مرا کم میکند
بیگمان محکم در آغوش خودت میگیریاش
ریسمانِ پرچمت را هر که محکم میکند
کتریات یک جور پیرِ روضهخوانِ هیئت است
اشک را در استکان چشم ما دم میکند
نذری اربابها از دخل رعیت میرسد
این چه غوغاییست که ماهِ محرم میکند!
سائل پشت درت بار خودش را بسته است
با همین فقری که دارد کار حاتم میکند
از رسولِ تُرکها، حُر ساختن کار شماست
آدمتبودن مرا یک روز آدم میکند
دست عبّاس تو میافتد حساب محشرش
آن میانداری که صفها را منظم میکند
خم نخواهد شد سرش در پیشگاه این و آن
هر که سر را با تباکیکردنش خم میکند
هرکه دارد اشک میریزد برای داغ تو
در حقیقت گریه بر داغ حسن هم میکند
هر زمانی از تهِ دل گفتهام: جانم حسین
مطمئناً حضرتِ زهرا نگاهم میکند
گوشهگیرم..، گوشهی ششگوشهی من را بده
نوکرت کُنجِ حرم خود را مجسم میکند
این گدا دلشوره دارد جا بماند اربعین
داغِ دوری از حرم پشتِ مرا خم میکند
**
ای که جمع و جور کردی زندگیام را حسین!
پیکرت را نیزه و شمشیر درهم میکند
جسم تو مثل سرابی روی خاک افتاده است
نعل مرکبها تنت را سخت مبهم میکند
✍ #سیدامیرحسین_موسوی و #بردیا_محمدی
کانون ذاکران امام حسین زرند
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
شمر آمد لب گودال و سرم تیر کشید
دست بر حنجرهات زد...، جگرم تیر کشید
روی تل بود که دیدم نفسم میگیرد
روی تل بود که ناگه کمرم تیر کشید
اولین ضربه که زد...، قلب من افتاد به خاک
دومین ضربه، دودست قمرم تیر کشید
در همان لحظه که او شاهرگت را میزد
حنجر و شاهرگ و شاهپرم تیر کشید
ناگهان از دل گودال سرت بالا رفت
ناگهانتر همهی دوروبرم تیر کشید
ذوالجناح تو که برگشت چه غوغایی شد
خیمهها سوخت، دل اهل حرم تیر کشید
دور هر خیمه که میسوخت دویدم اما
نیزهها خوردم و از نو کمرم تیر کشید
خوب شد بچهی ششماههی خود را بردی
پای گهواره ی او چشم ترم تیر کشید
دختر کوچک تو سیلی سختی خورد و
صورت نیلیاش از درد و ورم، تیر کشید
مثل آن روز که مادر به روی خاک افتاد_
مقنعه، چادر و سنجاق سرم تیر کشید
پهلوی مادرمان باز هم انگار شکست
باز انگار که فرق پدرم تیر کشید
اسب تا سینهی آقا پسرت را له کرد
آن طرف سینهی آقا پسرم تیر کشید
شش برادر همه بر روی زمین افتادند
اینچنین سینهی خیرالبشرم تیر کشید
خوب شد همسفرم بودی و دیدی که چقدر
نیزهها خوردم و پای سفرم تیر کشید
چه بگویم که کجای جگرم می سوزد
چه بگویم که کجای جگرم تیر کشید
✍ #ایوب_پرنداور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
کانون ذاکران امام حسین زرند
❁❁
دوباره #روضہ_آخر خدا بہ خیر ڪند
دوباره #داغ_برادر خدا بہ خیر ڪند
دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانے
حدیث #تیر_مڪرر خدا بہ خیر ڪند
اشعار،ختم وترحیم خوانی:
#امام_حسین_علیه_السلام
#دهم_ماه_محرم
#عاشورا
بدنت در همه ی دشت پراکنده شده
آفتاب از تن زخمی تو شرمنده شده
خسته ام تاب و توانم بده ای گم شده ام
تو خودت راه نشانم بده ای گم شده
ای تن ریخته بر خاک سرت را بردند
به کجا ای تن صد چاک سرت را بردند
چقدر بر بدنت جای رد پا مانده
چقدر نیزه شکسته به تنت جا مانده
خواستم از بدنت بوسه بگیرم که نشد
خواستم از غمت این گوشه بمیرم که نشد
سر درآورده تنت نیزه به نیزه در دشت
قسمتی از گل پرپر شده اینجا برگشت
تو کجا رفته ای ای دشت پر از عطره تنت
نیزه ها پر شده از حال و هوای بدنت
#حسن_کردی
#صلوات 👉
#امام_حسین_شهادت
#عاشورا
#قتلگاه
برای دلخوشی نوکران این درگاه
دروغ روضه بخوانم دروغ بسم الله
دروغ روضه بخوانیم شمر آبش داد
سنان رسید ولی با ادب جوابش داد
دروغ روضه بخوانیم دست و پا نزده
حسین فاطمه را تشنه لب صدا نزده
دروغ روضه بخوانیم سر بریده نشده
دروغ روضه بخوانیم زیر و رو نشده
دروغ روضه بخوانیم حرف بد نزده
شبیه فاطمه اصلا به او لگد نزده
#محسن_عربخالقی
#صلوات 👉
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#غزل
هرجا سراغی، از غم گرفتیم
در سینه بزم، ماتم گرفتیم
در هرمقامی، خدمت گزیدیم
سینه زدیم و، پرچم گرفتیم
اکسیر اعظم، ذکر حسین است
عالم بههم ریخت، تا دم گرفتیم
سنگ دل ما، با گریه شد آب
از چشمهی چشم، زمزم گرفتیم
گریه برای، داغ تو بوده
ارثی که ما از، آدم گرفتیم
ما سنگ بودیم، با گریه بر تو
حکم نگین از، خاتم گرفتیم
لطف تو بیش از، این حرفها بود
لطف تو خیلیست، ما کم گرفتیم
#مجتبی_خرسندی
#صلوات
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
بارداغ تو شکسته کمرم راعباس
اشک پرده زده چشمان ترم راعباس
دشت ازخون تو وبال وپرت پُر شده است
کرده پر محنت تو دور و برم راعباس
توهمه بال وپرم بودی وپاشیده شدی
کیست تا جمع کند بال وپرم را عباس
بین دستان تو بین الحرمین است وغمت
کرده خونین جگر شعله ورم راعباس
سربشکافته ات باز به تصویر کشید
فرق منشق شده ای از پدرم راعباس
تیر ازبس که نشسته به تنت ، کرده بلند
ناله ی مادر خونین جگرم راعباس
با سرتو همه جا همسفرم ، تا که عدو
می زند برسر سرنیزه سرم راعباس
از زبان دل من کلک «وفایی» بنوشت
بسته ام بعد توبار سفرم راعباس
#سیدهاشم_وفایی
#صلوات 👉
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
فردا میان قتلگهت زلزله شود
با ازدحام لشگریان هلهله شود
روز دهم رسید و دلم شور می زند
ترسم میان ما پس ازاین فاصله شود
امشب کنار تو همه آسوده دل ،ولی
فردا نصیب دست همه سلسله شود
فردا به وسعت غم عالم ،تمام دشت
درغارت خیام پر از ولوله شود
امشب بگو مرا زغم بعد خود که من
ترسم رباب همسفر حرمله شود
وقتی بناست سر زتن تو جدا کنند
باید که در زمین و فلک زلزله شود
ما را ز تازیانه نباشد غمی ،ولی
پای رقیه ی تو پراز آبله شود
بی تو نفس کشیدن من سخت می شود
زینب چگونه همسفر قافله شود
باید که خواهرت پس ازاین با فراق تو
گرم نماز نیمه شب ونافله شود
#سیدهاشم_وفایی
#صلوات 👉
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
زخم دلم پس ازغمت ،دگربهم نمی رسد
به خرمن دلم به جز، آتش غم نمی رسد
برادر غریب من، کجا ز پا فتاده ای
صدای یا اُخیه ات ،تا به حرم نمی رسد
به جان فاطمه بگو که زنده ای حسین من
چون قسمی به جان تو، به این قسم نمی رسد
لشگری از ستمگران ، تورا احاطه کرده اند
فرصت آن که من به تو، تا برسم نمی رسد
دخترتو تا برسد، به مقتل تو می دود
زبس که می خورد زمین، قدم قدم ،نمی رسد
سرت به نیزه رفته و، تنت فتاده برزمین
دست من ازچه برتن، قلم قلم نمی رسد
اگرچه رنگ خون زده ،پرده به چهره ات ولی
به روشنایی رخت ،سپیده دم نمی رسد
رسیده ام کنارتو، به جای تسلیت مرا
به غیر تازیانه ی ، اهل ستم نمی رسد
#سیدهاشم_وفایی
#صلوات 👉
کانون ذاکران امام حسین زرند
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
دلم هوایی کرب و بلا شده آقا
گریستم و ز جنس طلا شده آقا
دوباره بر غمتان مبتلا شده آقا
و راز گریهی من بر ملا شده آقا
میان روضهیتان عطر گریه میآید
صدای نالهی افلاک هم که میآید
و روضه، روضهی ششماهه است، واویلا
گرفته حرمله تیری به دست، واویلا
سه شعبه تیر به حنجر نشست، واویلا
نشان دهد به چه کس ناز شست؟ واویلا
رباب! مژده که سیراب گشته اصغر تو
فدای همسر تو؛ نه، فدای رهبر تو
چه محشری شده در خیمههای حق برپا
نشسته بر دل زینب تمام ماتمها
و دختری که صدا میزند: "عطش؛بابا"
و مشکهای پر از تشنگی و کرب و بلا
عدو شود ز تو سیراب و کودکان بی تاب؟
ز تشنهکامی اهل حرم حیا کن آب
دگر نمانده دلی که نگشته بارانی
چقدر هم شده اینجای روضه طوفانی
فضای مجلس ارباب هم که میدانی
عجیب نیست بگیرد چنانچه قربانی
حسین گفتم و از عرش نالهای آمد
صدای گریهی طفل سهسالهای آمد
حسین مانده و آن نانجیب میآید
صدای روضهی شیب الخضیب میآید
زخیمه نالهی امّن یجیب میآید
و "عطر یاس" خدایا عجیب میآید
و خواهری که دوان سوی قتلگاه آید
گهی به پا دود و گاه با سرش شاید
**
از این به بعد، به اهل حرم پرستاری
برو که یک سفر سخت پیش رو داری
مباد نزد عدو خواهرم کنی زاری
تو دختری علوی زاده؛ بنت کراری
برای دوری از من دگر مهیا شو
نظاره میکند این صحنه را عدو؛ پاشو
ز سوگواری زینب، قد قلم خم شد
که روضه، روضهی مظلومهی محرم شد
گمان نکن که فقط اِنس غرق ماتم شد
اگر غلط نکنم ماورای ما هم شد
امان ز قلب عزادار زینب کبری
در این سفر ید حق یار زینب کبری
✍ #علیرضا_بیاتانی
🔹
کانون ذاکران امام حسین زرند
اشعار،ختم وترحیم خوانی:
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
تنها شدی و هیچ کس دور وبرت نیست
جان سوزتر از بانگ هل من ناصرت نیست
چشمی به خیمه داری وچشمی به میدان
عباس واکبر نه که حتی اصغرت نیست
از بس که تیر و نیزه و شمشیر خوردی
یک جای سالم درتمام پیکرت نیست
روی بلندی بانویی غرق تماشاست
این بانوی آزاده آیا خواهرت نیست؟
آمد صدای ضربه هایی سخت و دیدند
پیکربه روی خاک ها مانده ، سرت نیست
پیچیده آوای غریبی بین گودال
آیا صدای ناله های مادرت نیست؟
پای حرامی ها به خیمه باز گشته
این گوشواره ها مگر از دخترت نیست؟
راه سخن را بر«وفایی» گریه بسته
دیگر مجال شرح زخم حنجرت نیست
#سیدهاشم_وفایی
#صلوات
#امام_زمان_عجل_الله
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#ماه_محرم
عمری است در هوای خودت گریه می کنی
عمری است با نوای خودت گریه می کنی
گاهی کنار تربت مخفی مادرت
بر خاک آشنای خودت گریه می کنی
یک شب کنار پنجره فولاد می روی
با حاجت و دعای خودت گریه می کنی
شب های جمعه زائر شش گوشه می شوی
با یاد کربلای خودت گریه می کنی
با خواندن زیارت ناحیه تا سحر
با سوز روضه های خودت گریه می کنی
لایق نبوده ایم انیس غمت شویم
با درد و غصه های خودت گریه می کنیم
ما که اهمیت به غیابت نمی دهیم
از غربتت برای خودت گریه می کنیم
هر هفته نامه های مرا می زنی ورق
بر حال این گدای خودت گریه می کنی
کس تاب آن نداشته همگریه ات شود
تنها تو پا به پای خودت گریه می کنی
#رضا_رسول_زاده
#صلوات 👉
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
السلام ای شه لب تشنه ی بی سر ؛ ارباب
می رسد از حرمت نالهء مادر ارباب
گیسویش را به روی حنجر تو ریخته است
می گذارد لب خودرا روی حنجر ؛ارباب
خاطراتی ز تو و بوسه ء زینب دارد
میکند یاد گرفتاری خواهر؛ارباب
خواهرت را ته گودال کنار تو زدند
خاک گودال نشسته روی معجر ؛ارباب
مثل او باکتک ازیار جدایش کردند
جای پا مانده به روی همه پیکر ؛ارباب
#قاسم_نعمتی
#صلوات
در روز عاشورا وروز جمعه با این ابیات در حال و هوای روضه دل مان را همنشین دل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کنیم
فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
روضه از زبان بقیت الله الاعظم
من روضه خوان ِ غربت ِ آقای عالمم
بی تابِ سربریدة ماهِ محرمم
با گریه هر غروب من از حال می روم
با هر فرازِ ناحیه گودال می روم
صبح وغروب ،ندبه کنان گریه می کنم
این روضه را به مادرمان هدیه می کنم
برنیزه تکیه داد وز جایش بلند شد
دردش گرفته بود صدایش بلند شد
فرمود: زنده ام به کجا حمله می کنید
نامردها به خیمه چرا حمله می کنید
کارِ مرا تمام نکرده کجا ؟سنان!!!!
اینجا کنارِ لشگری از گرگ ها بمان
با یالِ غرق خون شده برگشت ذوالجناح
با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح
اینجا به بعد ضربه زدن ها شروع شد
اینجا به بعد شیون زنها شروع شد
دیدم خودم به چشم ترم وای وای وای
بیرون زدند اهلِ حرم وای وای وای
دنبالِ ذوالجناح هراسان وبی پناه
با عمه آمدند به بالای قتلگاه
جدِ مرا محاصره کردند یک سپاه
دیدم چگونه عمه ما می کند نگاه
هرکس رسید نیزة خود را شکست ورفت
یک استخوان ز سینة آقا شکست و رفت
یک عده بر تمام تنش سنگ می زدند
یک عده بر لباسِ تنش چنگ می زدند
در آن میانه حرمتِ آئینه ها شکست
وقتی که شمر آمد وبر سینه اش نشست
از دستِ او محاسنِ جدم رها نشد
هرچه کشید خنجرِ خود، سر جدا نشد
تا که زرویِ پیکرِ بی سر بلند شد
فریاد یا بُنَیَ ز مادر بلند شد
اینجا به بعد گریة من رنگِ خون شود
گیسو به دست شمر ز مقتل برون رود
اینجا به بعد زخمِ دلِ ما نمک زدند
باور کنید عمة مارا کتک زدند
راه فرار از حرم آنروز بسته شد
با چوبّ نیزه پهلوی زنها شکسته شد
آن شب زنانِ سوخته یاور نداشتند
آن شب بنات فاطمه معجر نداشتند
#قاسم_نعمتى
#صلوات 👉
کانون ذاکران امام حسین زرند
اشعار ناب آیینی:
#حضرت_زینب_س
بابا حسین! بعد تو دنیا تمام شد
رفتی و روزهای خوش ما تمام شد
آنجا که شمر آمد و بر سینهات نشست
زینب شبیه شمع همانجا تمام شد
تو ظهر جان سپردی و رفتی عزیز من
اما غروب بود که دعوا تمام شد
نیزه عمیق بود، سه شعبه دقیق بود
عُمر تو پیش دیدهی زهرا تمام شد
یادت که هست موی مرا شانه میزدی؟
باباحسین گیسوی زیبا تمام شد
باید رباب فکر جدیدی کند پدر
دیگر گذشت، دورهی لالا تمام شد
✍ #محمود_یوسفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#حضرت_زینب_س_
شب است و دشت، هیاهوی مبهمی دارد
ستارهسوختهای، صحبت از غمی دارد
شب است و بر لب شطّ فرات، زمزمهایست
به پای نخل که گیسوی درهمی دارد
شب است و ماه به هر خیمهای که مینگرد
نشسته مادری و بزم ماتمی دارد
شب است و دشت، به خون خفته؛ خیمه، سوخته است
به وسعت ابدیّت، جهان غمی دارد
شب است و سنگ صبوری به ناله میگوید
کجاست دُرّ یتیمی که همدمی دارد؟
شب است و دختر معصوم سیدالشهدا
برای نوحهگری، فرصت کمی دارد
شب است و سایۀ اهریمنی شتابآلود
رَود به سوی سلیمان که خاتمی دارد
شب است و داغِ جگرسوزِ سینۀ مظلوم
ز اشک فاطمه، امّید مرهمی دارد
شب است و این همه غم، در عوالم ملکوت
خدا گواست، پیمبر چه عالمی دارد
شب است و ماتم اصغر گرفته است، رباب
ز گاهوارۀ او، چشم برنمیدارد
شب است و قافلهسالار شاهدان شهید
به دست، مشعل و بر دوش، پرچمی دارد
شب است و بر سر سجّادهای پُر از اخلاص
بلندقامت عصمت، قد خمی دارد
شب است و زینبِ دور از حسین میداند
نفس کشیدنِ بیاو، چه ماتمی دارد...
✍استاد #محمدجواد_غفورزاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#حضرت_زینب_س_اسارت
عاشق که باشی وضع من را تازه میفهمی
اینگونه سرگردان شدن را تازه میفهمی
پروانه را از نیمهشب زیر نظر داری
وقتی سحر شد، سوختن را تازه میفهمی
وقتی گناهانِ تو را با گریه میبخشند
آنلحظه لطف پنجتن را تازه میفهمی
زهرا برای روضهها ما را سوا کرده است
ماه محرم حرف من را تازه میفهمی
شور حسین از شَرِّ عصیانها خلاصت کرد
پس قدر این سینه زدن را تازه میفهمی
محشر، لباس مشکیات وقتی شفیعات شد
خاصیت این پیرهن را تازه میفهمی
**
در کفنودفن یک مسلمان خوب دقت کن
فرق حصیری با کفن را تازه میفهمی
گفتم "مُرَمَّل بِالدِّما"، داد تو در آمد
چون بعدازآن وضع بدن را تازه میفهمی
آنجا که در تشخیص او زینب به مشکل خورد...
تأثیر سمها روی تن را تازه میفهمی
یکمشت نامحرم که وقتی دورهات کردند
آنگاه حال چند زن را تازه میفهمی
✍ #بردیا_محمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#حضرت_زینب_س_اسارت
در کربلا صبور رسید و دچار رفت
زینب عزیز آمد و با حال زار رفت
آنکس که روزگار به گردش نمیرسید...
آخر به سایهی ستم روزگار رفت
روزی کنار اکبر و روزی کنار شمر
آنسان سوار آمد و اینسان سوار رفت!
بانوی باحیای حرم بعد نیم قرن...
بین غریبه آمد و با نیزهدار رفت
زینب اگرچه وقت بلا پس نمیکشید
هر جا صدای حرمله آمد کنار رفت!
میخواست تا وداع کند با تن حسین
او را چنان زدند ز قلبش قرار رفت
خلخال دختران همه سوغات کوفه شد
از آن به بعد پای همه روی خار رفت
عباس گریه گرد همان دم که خواهرش
با مستهای بیسروپا همجوار رفت
احمد عمامه را به زمین زد میان عرش
وقتی بهروی معجر زینب غبار رفت
✍ #سیدپوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#محاوره؛ دلتنگِ #زیارت_اربعین
سنگینتر از بار غمت
رو دلامون که داغی نیست
این که میام تو هیأتِت
میدونم، اتفاقی نیست
اگه میام تو روضههات
تو انتخابم میکنی
گُل میکنه اشک چشام
خودت گلابم میکنی
از رویِ هر چی برداریم
کم میشه جز بار غمت
سبک میشه دلم فقط
با گریه تو محرمت
وقتی غم عشق تو هست
پس دیگه چه غمی دارم؟!
سایهات و از سرم نگیر
که بی نگاهت بیچارهام
هیچ ماهی واسه نوکرت
ماه محرم نمیشه
روزایی که تو هیأتم
از عُمر من کم نمیشه
کاش که تموم زندگیم
خرج بشه تو عزای تو
هزار برابرش میاد
هر چی بره برای تو
من که از اون بچگیام
نوکر خونه زادتم
غم تو دلخوشیم شده
آب میخورم به یادتم
گرد و غبارِ دلم و
گریه بَراتو میشوره
درد و بلات به جون من
با تو ازم بلا دوره
حرفِ غریبیت که میشه
ابر بهار میشم برات
حالا میفهمم که چرا
شدی قتیلُ العبرات
غمت رو گفتم پیش سنگ
شکست واست قربونی شد
چشمه جوشید از دل سنگ
ابر چشاش بارونی شد
گریه برا تو یاحسین
مایهیِ آرامشمه
هر جا که روضهخونَته
محل آسایشمه
خوش به حال چشایی که
میون روضهها تَره
چشمای بارونی تَرو
فاطمه... بهتر میخره
کاش نگیره گناه ازم
برکت اشکُ تو عزات
شرمندتم اگه چشام
کم گریه میکنن برات
الهی که خدا ازم
نگیره اشک نم نم و
کاش که خدا زیاد کنه
با مهربونیش این کم و
از غبار کرب و بلات
شعبه میسازن تو بهشت
اسم مارو امام رضا
تو زائرای تو نوشت
راستی اگه حرم نبود
کجا رو داشتم که برم
خدا میدونه بی نگات
چی میومد باز به سرم
یه بُغضی توی گلومه
به سختی میکشم نفس
فقط زیارت و حرم
چارهی دردامه و بس
یعنی میشه این اربعین
میون بین الحرمین
با چشم بارونی بگم
حسین حسین حسین
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
کانون ذاکران امام حسین زرند
هدایت شده از m ch
من یعظّم شعائر الله فانّها من تقوی القلوب»
با عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری سروروسالارشهیدان و آرزوی قبولی عزاداری های خالصانه عزاداران
*شوق ماوا گزیدن دل در حسینیه عاشقان همواره وجه همت* *دوستداران و شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بوده است که مهیا کردن این حس و* *حال معنوی تنها با خدمت مخلصانه و عاشقانه شما هیئات محترم و مداحان عشق و دلداگی به آن خاندان مطهر فراهم می گردد، سعادتی که جز با عنایات حضرات معصومین (علیهم السلام) نصیب هر کسی جز خاصان ومقربان کوی دلدادگی آل الله نمی شود* .
*و اکنون که با همت و تلاش خالصانه شما بزرگواران خیمه سوگ حسینی به مدت ده روز علیرغم تلاش رسانه های معاند و اپوزیسیون های پوشالی خارج از کشور با شعار بی رونق"مشکی نپوشید و نذری محرم نخورید" در جهت کمرنگ نمودن حماسه عظیم عاشورا و عدم مشارکت در این سوگ بزرگ شیعه، توانستید با حضور گرم خود بر دلهای رهپویان و شیفتگان مکتب سرخ اهل بیت (علیهم السلام) اثری ماندگار نهاده و خیمه ی بزرگ حسینی را با شکوهی دو چندان تر از سال های گذشته بر پا نمایید تا مشت محکمی باشد بر خیال بی بنیاد یاوه سرایان غربی و با عزمی نستوه و ستوار فرصت مغتنم معنوی را برای دلداگان کوی عاشورا فراهم نمودید*
*خرسندیم که شما هیئات و تشکل های مذهبی در کشوری که مهد فرهنگ عظیم تشیع و میعادگاه محبان اهل بیت (علیهم السلام) است و آب وگل مردمانش را از خاک نجف و کربلا سرشته اند، کارنامه ای پر افتخار با تجاربی ریشه دار و عمیق در تعظیم شعائر دینی و خصوصاً برگزاری سنت شکوهمند عزاداری از خود به جای نهاده اید*. بی *شک تلاش های ارزشمند شمامسئولین هئیات مذهبی، سخنرانان و مبلغین دینی، مداحان اهل بیت (ع) که در این راستایاری گر ما و رونق این حماسه بوده اید وهمچنان موجب مجد و عظمت هرچه بیشتر این مسئوليت خطیر در این روزگار باور ستیز معاندان یاوه گوی غربی شده اید؛ که ان شاء الله عزاداری ها وعظمت عملتان در پیشگاه امام حسین ویاران باوفایش پهلوانان حریم کربلا مأجور خواهد بود*
*در این راستا از خدمات صادقانه و خالصانه تمامی عزیزان به ویژه وعاظ ومداحان و ذاکران اهل بیت (علیهم السلام) به دلیل آفریدن فضای عزایی چنین سوزنده در جهت هرچه باشکوه تر برگزار نمودن مراسم آن هم در این شرايط بحرانی تبلیغ دشمنان خارج نشین علیه شعائر عاشورا شده اید، مراتب سپاس و قدر دانی عمیق قلبی خود را اعلام می داریم که عملکردتان ستودنی تر از همیشه بود ، چراکه حضور گسترده مردم بویژه جوانان عاشورایی این دیار زرخیز در مشکی پوشیدن و توزیع نذورات چشمگیرتر از همیشه خود را به منصه نشاند .*
*والسلام علی من اتبع الهدی*
*شورای هیئتهای مذهبی شهرستان زرند*