eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
5.8هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
816 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆 قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است @navayemaqtal1 👇👇👇
4_5879616237436141951.mp3
3.47M
قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است @Navaymagtal
4_5879616237436141948.mp3
2.61M
قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است @Navaymagtal
4_5879616237436141951.mp3
3.47M
قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است @Navaymagtal
4_5911356930516845189.mp3
2.78M
قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است @Navaymagtal
4_5911356930516845190.mp3
2.44M
قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است @Navaymagtal
4_5911356930516845191.mp3
1.59M
قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است @Navaymagtal
👆👆👆 قال الرضا ع ، من بکی او ابکی فله الجنه هر کسی برای امام حسین ع گریه کند یا بگریاند اجرش بهشت است @Navaymagtal ۱۴ پست دیگر اذن سیاهی در کانال نوای مقتل 👆👆👆
3=ادامه زیارت عاشورا.mp3
42.71M
3 جلسه اول تفسیر زیارت عاشوراء و مقتل شناسی شیراز_ جهرم دوم شهریور ماه ۹۸ مجمع الذاکرین علی بن موسی الرضا ع https://eitaa.com/zameneashk1
001_A_006_Z0002064.mp3
21.13M
2= جلسه اول تفسیر زیارت عاشوراء و مقتل شناسی شیراز_ جهرم دوم شهریور ماه ۹۸ مجمع الذاکرین علی بن موسی الرضا ع https://eitaa.com/zameneashk1
001_A_009_Z0002067.mp3
49.31M
4= جلسه اول تفسیر زیارت عاشوراء و مقتل شناسی شیراز_ جهرم دوم شهریور ماه ۹۸ مجمع الذاکرین علی بن موسی الرضا ع https://eitaa.com/zameneashk1
👆👆👆 جلسه اول تفسیر زیارت عاشوراء و مقتل شناسی شیراز_ جهرم دوم شهریور ماه ۹۸ مجمع الذاکرین علی بن موسی الرضا ع https://eitaa.com/zameneashk1
001_A_001_Z0002068.mp3
33.56M
5 جلسه دوم تفسیر زیارت عاشوراء و مقتل شناسی شیراز_ جهرم شهریور ماه ۹۸ مجمع الذاکرین علی بن موسی الرضا ع https://eitaa.com/zameneashk1
001_A_002_Z0002069.mp3
52.6M
6 جلسه دوم تفسیر زیارت عاشوراء و مقتل شناسی شیراز_ جهرم شهریور ماه ۹۸ مجمع الذاکرین علی بن موسی الرضا ع https://eitaa.com/zameneashk1
001_A_003_Z0002070.mp3
22.2M
7 جلسه دوم تفسیر زیارت عاشوراء و مقتل شناسی شیراز_ جهرم شهریور ماه ۹۸ مجمع الذاکرین علی بن موسی الرضا ع https://eitaa.com/zameneashk1
001_A_004_Z0002071.mp3
46.3M
8 جلسه دوم تفسیر زیارت عاشوراء و مقتل شناسی شیراز_ جهرم شهریور ماه ۹۸ مجمع الذاکرین علی بن موسی الرضا ع https://eitaa.com/zameneashk1
#مجالس_امام_حسین_علیه_السلام #به_مجلس_امام_حسین_ع_خوش_آمدید سلام علیکم خدمت ذاکرین و محبان سیدالشهداء برای دیدن مطالب شب چهارم محرم،لطفا هشتک های زیر را در کانال ضامن اشک جستجو بفرمایید. #حضرت_زینب_س #دو_طفلان_زینب_س_شب_چهارم_محرم #باب_توبه_حر_بن_ریاحی #خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش ای دی برای ارسال سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
19 سلام علیکم خیلی عذر میخوام اگر به پیوی شما اومدم یه سوالی داشتم مقام حضرت حر آیا اندازه دیگر شهدا کربلا هست سلام علیکم در مقام شهدای کربلا هر کدام مقام خاص خود رادارند و نمی توان ایشان را با هم مقایسه کرد مقایسه باعث بالا بردن فردی و پایین اوردن دیگری است و در نتیجه ندیدن فضائل فرد است. در شب عاشورا امام حسین ع به همه فرمود من اصحابی با وفادار تر از شما ندیدم با دید امامت حر هم از اصحاب شد و با شهدای کربلا به ملکوت رفت. از فضائل عظیم حر ،باز کردن باب توبه برای خطا کار ترین افراد است که امید خود را از دست ندهند و به خیمه امام حسین ع متصل شوند حر شرح و تفسیر آیات توبه در قرآن است. حرکت حر از اسفل السافلین به اعلی علیین است. امام صادق ع فرمود:لرزشی که از توبه حر بر اندامش افتاد از شهادتش بالاتر بود. در کامل بهایی از کتب قرن ششم امده است امام حسین ع به حر فرمود من بی تو به بهشت نمی روم . ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
ذکر مصيبت اصحاب امام شيخ جعفر شوشتري - رحمة الله عليه - چنين مي‏گويد سلام کنيم بر اصحاب امام: اول سلام کنيم بر يکي از اجلاي (بزرگان) اصحاب امام، به نام ابوثمامه انصاري، در آن حالتي که بر زمين افتاد، و عرض کنيم: اي ابوثمامه! روز چهارم محرم بود که سيدالشهدا، در کمال سلامت، در خيمه‏ي خود نشسته بود لشکر عمر سعد، وارد کربلا شد. گفت: کسي بيايد و پيغامي براي حضرت ببرد. به هر کسي گفت، قبول نمي‏کرد و مي‏گفت: من، خودم نامه براي او نوشته‏ام، کجا بروم؟ خجالت مي‏کشم. ملعوني گفت: اگر مي‏خواهي، من مي‏روم. عمر سعد، پيغام را به او داد. آن شخص آمد تا نزديک خيمه‏ها رسيد. ابوثمامه او را ديد. به او فرمود: اجازه نداري با شمشير خدمت امام بروي. شمشيرت را بگذار. آن ملعون گفت: شمشيرم را از حمايلم جدا نمي‏کنم. ابوثمامه فرمود: دستم را به قبضه‏ي شمشيرت مي‏گيرم، آن وقت حرف بزن. آن ملعون، قبول نکرد. فرمود: پس برگرد. گفت: برمي‏گردم. مي‏خواهم بگويم: اي ابوثمامه! اين را نتوانتستي ببيني؛ اما کجايي که ببيني سنان بن انس آمد بالاي سر حضرت. هم نيزه داشت و هم شمشير و هم تير و کمان، و هر سه را به کار برد. امام باقر عليه‏السلام فرمود امام حسين عليه‏السلام را به گونه‏اي کشتند که پيامبر صلي الله عليه و آله از کشتن حيوانات درنده به آن نحو، نهي کرده بودند: «لقد قتل بالسيف و السنان و بالحجارة و بالخشب و بالعصا». [1] . سلامي مي‏کنم به جناب حر. بدانيد که اصل سبب هدايتش که او را منقلب کرد، استغاثه‏ي (کمک‏خواهي) اول حضرت بود که حضرت، فرياد استغاثه بلند کرد، در حالي که هنوز اصحاب بودند. چون حر آن صدا را شنيد، عمويش همراهش بود. گفت: عمو، «أما تنظر الي الحسين کيف يستغيث». ببين چه طور استغاثه مي‏کند! اي حر! استغاثه آن حالت او را ديدي، جان خود را فدا کردي؛ اما اگر مي‏ديدي استغاثه او را آن وقتي که در ميدان افتاده بود، چه مي‏کردي؟ سعيد بن عبدالله آمد خدمت حضرت، عرض کرد «يابن رسول الله هؤلاء قد إقتربوا منک» آقا جان اينها نزد شما شدند. من تاب ندارم ببينم؟ مرا اذن بده، بروم کشته شوم. يا سعيد بن عبدالله! تاب نداشتي ببيني لشکر دشمن، نزديک حضرت شوند. کجايي ببيني که لشکر داخل خيمه‏ها شدند. [2] . و اضافه کنم که خيمه‏ها را آتش کشيدند، در حالي که زنان و کودکان، در خيمه‏ها بودند و امام زين‏العابدين عليه‏السلام درون خيمه بود و از شدت بيماري، توان حرکت کردن نداشت. از آن ترسم که آتش برفروزد ميان خيمه بيمارم بسوزد از آن ترسم که آتش شعل گيرد ميان خيمه بيمارم بميرد لب تشنه کي کشند کسي را کنار آب گيرم حسين سبط نبي خدا نبود آتش به آشيانه‏ ي مرغي نمي‏زنند گيرم که خيمه‏ ي آل عبا نبود [1] کبريت الأحمر، ص 134 (يعني: با شمشير و نيزه و سنگ و چوب و عصا امام را کشتند). [2] مجالس المواعظ. ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات @zameneashk1
استغاثه امام و منقلب شدن حر بن يزيد رياحي و توبه نمودنش و ملحق شدن آن با سعادت به اردوي کيوان شکوه به نوشته ابومخنف همينکه از در خيمه ناله غريبي مظلوم کربلاء به هل من ناصر ينصرنا و هل من مجير يجيرنا بلند شد صداي استغاثه و زاري آن بزرگوار در آن صحراي وحشتزا پيچيد و به گوش حر بن يزيد رياحي رسيد دلش از جا کنده شد، بدنش به لرزه درآمد و در درياي حيرت فرو رفت و غرق در بحر تفکر شد، بنا کرد در غرق حميتش به زدن و خون تشيعش در جوشيدن، نور هدايت در ساحت دل آن مقبل تابيد و صورتش مثل قرص قمر درخشيد و دست قدرت سبحاني وي را از جنگ وساوس شيطاني نجات داد و حضرت پروردگار خطاب به شيطان فرمود: ان عبادي ليس لک عليهم سلطان يعني وي از عباد مخلص ما است تو را قدرتي بااين صاحب همت نيست، پس حر دلاور تازيانه بر مرکب زد و خود را به پسر سعد بداختر رسانيد فرمود: أتقاتل انت مع هذا الرجل، آيا با اين غريب بي‏يار خيال مقاتله و کارزار داري يا اينکه اينها اسباب چيني است براي بيعت گرفتن؟ آن ناپاک گفت: اي و الله قتالا شديدا يعني آري به ذات خدا جنگي سخت خواهم کرد که آسانترش آن باشد که سرها از تن و دستها از بدن جدا شود. حر فرمود: آنچه پسر فاطمه از شما خواهش کرده به عمل نخواهيد آورد؟ پسر سعد گفت: اگر اختيار با من بود هر آينه خواهش حسين را اجابت مي‏کردم اما چکنم حکم امير است يا بيعت و يا جنگ. رخسار حر زرد شد، سر بزير انداخت، خود را به عقب کشيد در موقف خود ايستاد، پسر فرخنده سيرش هم با سنان و سپر در لشگر ايستاده بود، يک طرف حر، قرة بن قيس رياحي که پسر عموي حر بود قرار داشت، حر به او فرمود: هل سقيت فرسک آيا مرکب خود را آب داده‏اي؟ گفت: نه يابن عم حر فرمود: چرا کوتاهي کردي، حالا نمي‏خواهي آب بدهي؟ قره از گفتار حر به خيال افتاد با خود گفت: اين شيرمرد مي‏خواهد از جنگ طفره بزند و با پسر فاطمه روبرو نشود گفت: من اسب خود را آب نخواهم داد. حر گفت: پس من مي‏روم مرکب خود را آب بدهم، حر در اين خيال بود که ناگاه دو مرتبه ناله استغاثه و زاري حضرت به گوشش رسيد که مي‏فرمود: اما من مجير يجيرنا، اما من معين يعيننا، اما من ناصر ينصرنا. ابومخنف مي‏گويد: حر دلاور که اين نداي امام عليه‏السلام را شنيد رو کرد به قره فرمود: پسر عم آيا نمي‏شنوي صداي غريبي امام ابرار و ناله بي‏کسي سلطان بي‏يار را؟ اما تنظر الي الحسين عليه‏السلام کيف يستغيث و لا يغاث و يستجير و لا يجار آيا نگاه نمي‏کني چگونه در خيمه تکيه به نيزه بي‏کسي داده هر چه استغاثه مي‏کند کسي به فريادش نمي‏رسد فهل لک ان تسيربنا اليه و نقاتل بين يديه آيا مي‏تواني با ما يار شوي اين لشگر را بگذاري دست از اين عالم برداري با هم برويم خدمت جگر گوشه مصطفي اگر بناي کارزار شد ياريش کنيم فان الناس عن هذه الدنيا راحلة و کرامات الدنيا زائلة فلعلنا نفوز بالشهادة و نکون من اهل السعادة. اي پسر عم دنيا جاي ثبات و قرار نيست و نعمتهاي دنيا بر هيچ کس پايدار نمي‏ماند، شايد از دولت اين غريب دولت شهادت نصيب ما گردد و نام ما در زمره اهل سعادت مرقوم شود در حشر با پسر پيغمبر محشور شده و از نعم باقيه مسرور گرديم. قره بي‏سعادت گفت: مرا با اين کار حاجت نيست. حر سعادتمند روي از آن بيگانه برگردانيد و روي به پسر فرخ‏سير خود آورد و فرمود: يا بني لا صبر لي علي النار و لا علي غضب الجبار و لا ان يکون غدا خصي احمد المختار. پسرم مرا طاقت حرارت جهنم نبوده و نمي‏توانم غضب حق تعالي را تحمل کنم و توان اينکه در فرداي قيامت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم دشمن من باشد ندارم، شنيدي صداي استغاثه جگر گوشه پيغمبر را هر چه زاري کرد کسي ياري ننمود يا بني سر بنا اليه برو تا به سوي حسين رو نهيم. فرزند ارجمند حر گفت: يا ابه حبا و کرامة به چشم فرمان تو بر من مطاع است. فجعل يدنوا من الحسين عليه‏السلام قليلا قليلا، پس به قصد شرفيابي حضور سلطان العالمين آهسته آهسته، کم کم پيش آمدند و صفوف را شکافتند و از کنار اوس مهاجر عبور کردند اوس مهاجر پرسيد: اي دلير چه خيال داري، مي‏خواهي ميدان داري و اظهار شجاعت و دلاوري کني؟ حر جواب مهاجر را نداد فاخذه مثل الافکل بدن حر در پشت زين مثل بيد مي‏لرزيد که صداي استخوانهاي بدنش شنيده مي‏شد. مهاجر گفت: اي حر بالله حالت تو را دگرگون مي‏بينم، من تو را در معارک ديدار کرده‏ام دليريهاي تو را سنجيده و پسنديده‏ام اگر کسي از اشجع شجاعان کوفه از من سؤال مي‏کرد من تو را نشان مي‏دادم حال چطور اين قدر مضطرب و ترسان مي‏باشي؟ حر گفت: و الله اخير نفسي بين الجنة و النار، اي مهاجر به ذات پروردگار خود را ميان بهشت و نار مي‏بينم ولي بهشت را اختيار مي‏کنم، اين بگفت تازيانه بر مرکب نواخت مثل باد صرصر تاخت. مرحوم سيد در لهوف مي‏نويسد: و يده علي رأسه و هو يقول: اللهم اليک انبت فتب علي ف
قد ارعبت قلوب اوليائک و اولاد بنت نبيک. حر سعادتمند و سرافراز دست بر سر گذارده با حالتي زار و گريان و از روي عجز و نياز مي‏گفت: پروردگارا به سوي تو بازگشتم، توبه مرا قبول و گناهم را ببخشاي که دل دوستان تو را بترس انداختم و اولاد دختر پيغمبر تو را مضطرب ساختم از کردار زشت خود پشيمانم. همين نحو زمزمه مي‏کرد و گريان گريان مي‏آمد تا خود را به صف اصحاب حضرت رساند، ياران راه دادند آن مرد ديندار چون چشمش بر جمال پر ملال حسيني افتاد ناله از دل کشيد خود را از مرکب به زير انداخت صورت به خاک ماليد، قدم امام عليه‏السلام را بوسيد و زار زار گريست و عرضه داشت: شعر آمدم اي دوست با حال خراب سينه‏ام شد از غم هجرت کباب‏ جان نباشد آنکه از بهر تو نيست خشک باد آبي که در نهر تو نيست‏ يابن رسول الله التوبه التوبه، از سر تقصير من در گذر ابومخنف مي‏نويسد: ثم بکي بکاءا شديدا و قال الامام عليه‏السلام: ارفع رأسک يا شيخ. بعد از گريه بسيار امام ابرار فرمودند: اي جوانمرد سر بردار زيرا فرد جوانمرد: سر نامور لايق خاک نيست سزاي ثريا جز افلاک نيست‏ به روايتي خود حضرت دست آورد و سر حر را از روي خاک برداشت با دست مرحمت گرد و غبار از سر و صورت آن فرخنده اقبال پاک کرد. مقتل از مدینه تا مدینه [ صفحه 457]تا [ صفحه 460] ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات @zameneashk1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فایل صوتی استاد در ماه رمضان 👇👇👇